ارسال شده در تاریخ 28/2/2017 توسط admin در زمینه
 
قصه عینکم از رسول پرویزک بقدری این حادثه زنده است که از میان تاریکی های حافظه ام روشن و پر فروغ مثل روز میدرخشد. گوئی دو ساعت پیش اتفاق افتاده هنوز در خانه اول حافظه -ام باقی است . تا آنروزها که کلاس
 
 
ارسال شده در تاریخ 28/2/2017 توسط admin در زمینه
 
دوستی خاله خرسه از سید محمد علی جمالزاده حکایت ذیل در موقع جنگ عمومی وزد وخوردهای ملیون ایرانی و روسها در اطراف کرمانشاه در اوایل سنه 1334 نوشته شده است خبرهای رنگارنگی که از کرمانشاه جایگاه کس و کار
 
 
ارسال شده در تاریخ 28/2/2017 توسط admin در زمینه
 
ماجرای سفر دماوند از محمد حجازی امروز پنج ساعت بعد از نصف شب، برخاستم که اهل خانه را برای رفتن بدماوند بیدار کنم . چمدانها و رختخوابها و لوازم مطبخ و زندگی ، در دالان ، پشت در حیاط، رو به انباشته و ات
 
 
ارسال شده در تاریخ 28/2/2017 توسط admin در زمینه
 
نوشته های تخیلی گاهی نوشته ای نه تشریحی و نه وصفی است اما مجموعه جمله های آن نوشته حالتی ، اعم از شادی یا غم را ، در روح خواننده ایجاد می کنه و او را با فکر نویسنده شرکت میدهد . این نوع نوشته ها را نو
 
 
ارسال شده در تاریخ 28/2/2017 توسط admin در زمینه
 
از گونه نوشته های تخیلی : سه قطره خون – از صادق هدایت « دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوریکه ناظم و عده داد من حالا بکلی معالجه شدهام و هفته دیگر آزاد خواهم شد ؟ آیا ناخوشی بوده ام ؟
 


Copyright © 2014 icbc.ir