عنوان : تعادل و توسعه راهبرد حیات طیبه در ایران 1400 در word
قیمت : 29,400 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تعادل و توسعه راهبرد حیات طیبه در ایران 1400 در word دارای 190 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تعادل و توسعه راهبرد حیات طیبه در ایران 1400 در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

چكیده:

«بالعدل قامت السموات و الارض»،قوام آسمانها و زمین به عدل است.چنانچه تعادل را از زندگی حذف كنیم، وجودی برای هستی باقی نخواهد ماند كه عدل پایه و بنیانی است كه قوام و استواری جهان به اوست.« العدل اساس به قوام العالم.»تعالی و ارتقاء جان آدمی به حیات طیبه الهی با ایجاد تعادل فردی در بستر تعامل جمعی است. تعادلی در مبدا، در مسیر و در مقصد.
توسعه ای كه در عدل است در هیچ طرح و برنامه دیگری نمی توان یافت. از آن جایی كه توسعه در اسلام تنها به معنای افزایش فیزیكی نیست و جنبه های معنوی و ارزشی نیز اهمیت دارد ، جهت گیری سیاستهای توسعه در اسلام به سمت اهداف خاصی است كه در راستا و تامین كننده هدف اصلی خلقت انسان است.انسان به خاطر همین سعه و جامعیت وجودیش، بر همه عوالم، حتی بر فرشتگان نیز برتری دارد و تنها اوست كه می تواند حامل عشق و طلب باشد.یك عارف با سعه وجودی خود با همه جهان و همه انسانها یگانه است.
قرآن كریم میفرماید: انسانی كه در اثر حیات پاكیزه ،جانش به سمت الله حركت كرد ، جاودانه خواهد بود و از ابدیت خاص برخوردار است چون عندالله می شود . این حیات طیبه باعث صعود و تكامل انسان می شود.برای تداوم حیات حقیقی و افزونی تاله آدمی، لازم است كه انسان اولاً چیزی را روی اصول علمی ببیند و ثانیاً قواعد عملی آن را بپذیرد. ظهور بركات و عنایات، مرهون رشد علمی و عملی جامعه است و امت اسلامی در پرتو ایمان و عمل صالح به این فیوضات الهی بار می یابد.حیات واقعی كه در یك فرد به جریان می افتد، با حیات دیگران نیز مشترك است. اساسی ترین مختص حیات، تعدیل و تصعید خودمحوری به سود انسان محوری است، كه رو به كمال دارد.
با صدور فرمان مقام معظم رهبری ، حضرت آیه الله خامنه‌ای مبنی بر تدوین و تنظیم برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب چشم انداز بلند مدت كشور (دو دهه آینده) و با عنایت به الزامات حاكم بر تحقق چشم انداز بلند مدت كشور و ویژگیهای كنونی رشد و توسعه كشور، در این پایان نامه سعی بر این است تا با طرح و تشریح كاربردی تعادل و توسعه انسانی بعنوان راهبردی به حیات طیبه الهی در كشور ایران طی دو دهه آینده از منظر عرفانی تبیین گردد.




فهرست مطالب

چكیده   
مقدمه   
فصل اول – تعادل   
- تعاریف لغوی و اصطلاحی   
- عدل   
- معنای اعتدال   
- معنای عدالت   
- واژه‌هایی كه با عدل پیوند معنایی دارند   
- استقامت   
- قصد   
- قسط   
- وسط   
- توسط   
- تعادل   
- تعادل در مقصد (تعادل در خداشناسی)   
- عدل الهی   
- عدل خدا در خلقت جهان   
- تعادل در خلقت انسان   
- تعادل در مبدأ (تعادل در خودشناسی)   
- ضرورت تعدیل در قوای طبیعی تحت فرماندهی عقل   
- نشانگرهای رفتار و شخصیت متعادل   
- مراحل وصول به تعادل   
- تعادل جسمانی   
- تعادل عقلانی (اجتماعی)   
- تعادل روحی (معنوی)   
- ارتباط و نحوه تأثیر امور جاری و موظف و ویژه در یكدیگر   
- نشانه‌های عدم تعادل و سلامتی در امور مذكور   
- در امور جاری (فردی)   
- در امور اجتماعی   
- در امور ویژه (معنوی)   
- تعادل در مسیر (تعادل در فرمان خداشناسی)   
- تعادل در شریعت و طریقت و حقیقت   
- صراط مستقیم   
- تعادل در انسان كامل   
- انسان كامل صاحب مقام برزخ البرازخ است   
- مقام برزخیت كبری = تعادل در بین غیب مطلق و شهادت مطلق   
- تعادل اسمایی (اسماء جمالی و جلالی)   
- تعادل در تشبیه و تنزیه   
- عقل حد واسط ربوبیت و عبودیت   
- تعادل در دو قوه عقل عملی و نظری   
- تعادل در دو جنبه یلی الخلقی و یلی الحقی   
- تعادل در علم و عامل   
- تعادل در عقل و قلب (عشق)   
- تعادل در اقبال و ادبار قلب   
- تعادل در خوف و رجاء   
- تعادل در قبض و بسط   
- یقین به خداوند موجب اعتدال آدمی می‌شود   
- تعادل در هیبت و انس   
- ادب پرهیز از افراط و تفریط   
- تعادل در فرق و جمع (جمع الجمع)   
- تعادل در رضا و غضب   
- تعادل در رتق و فتق   
- تعادل در انبساط   
- تعادل در فناء   
- تعادل در تسلیم و تفویض   
- تعادل در توكل   
- تعادل در خلوت و جلوت   
- تعادل در دنیا و آخرت   
- برخی از نتایج ایجاد تعادل در انسان   
- فصل دوم – توسعه   
- تعریف لغوی و اصطلاحی   
- توسعه از دیدگاه فلسفی   
- توسعه فرهنگی   
- منظور از خلقت بشر، ظهور استعدادات نهانی است   
- تجلی شهود الهی تابع استعدادات است   
- هدف از خلقت تحقق تمامیت انسان است   
- استفاده از تمام قوا (توسعه انسانی)   
- توسعه وجودی از منظر قرآن   
- توسعه از منظر عرفان   
- نبوغ عرفانی   
- محورهای توسعه الهی   
- اهداف توسعه   
- گسترش علم و عقل یكی از اهداف توسعه   
- مبانی توسعه   
- شاخصه‌های توسعه الهی   
- انسان با ایمان، انسان توسعه یافته قرآنی   
- مظهر اهتداء و ضلالت قلب انسان است (شرح صدر و ضیق صدر)   
- قلب المؤمن عرش الرحمن (توسعه دل)   
- علایم توسعه وجودی   
- شرح صدر   
- علامت شرح صدر دستیابی به حلم است   
- انس   
- انبساط   
- من انسان كامل من فراگیر است   
- وسعت نظر عارف   
- سرور   
- راه‌های افزایش توسعه وجودی   
- پذیرش توحید راه اساسی افزایش ظرفیت روانی   
- خداخواهی   
- طی مراتب كمال در انسان كامل   
- سیر و سلوك   
- عبادت (عبودیت)   
- تقوی مایه شرح صدر و گسترش دل   
- گستردگی ظرفیت روانی و حلم نتیجه علو همت است   
- شكر   
- عوامل مؤثر در ایجاد ظرفیت روانی   
- مظاهر توسعه وجودی   
- سلوك فردی   
- سلوك جمعی   
- نتایج توسعه وجودی   
- تنگی و فراخ قبر تابع انشراح صدر و عدم آن است   
- نتیجه گیری   
- فصل سوم – حیات طیبه در ایران 1400 (ه.ش)   
- تعریف حیات معقول   
- عبور از مراحل خام «حیات طبیعی محض» به مراحل حیات معقول   
- حیات   
- طیب   
- حیات دنیایی و زندگانی طیب   
- حیات طیبه   
- حیات طیبه بهره مؤمن صالح   
- اركان حیات طیبه   
- حیات طیبه انسان را به كجا می‌رساند؟   
- راه رسیدن به عزت چیست؟   
- معنای صعود و شرح معراج   
- عمل صالح واسطه ارتقاء ارواح طیبه   
- نشانه‌ها و ویژگی‌های حیات طیبه   
- سیمای حیات طیبه نزد پیشوایان معصوم   
- ایران در سال 1400 (ه.ش)   
- نتیجه گیری   
- Abstract   
فهرست منابع


مقدمه :

سپیده مشیت دمیده، آفتاب خلقت سرزده، معمار هستی دست اندر كار آفرینشی شگفت است و ... انسان از رحم غیب پای به دامان شهود می‌نهد.در جشن تولد این مولود مبارك، خدای تعالی خود صحنه آرا و میزبان است. كروبیان عالم بالا و ساكنان حرم سرّ و عفاف ملكوت را به مصلای قداست انسان فرامی‌خواند و فرمان می‌دهد تا بر او سجده برند. «فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین فسجدوا الا ابلیس...».
شرح این حادثه بدیع كه می‌توان آن را زیباترین رویداد و پرشكوه‌ترین جلوه اراده ازلی در جهان خلقت نامید جان‌های لطیف و ارواح طیبه را كه اعجازهای بزرگ ایمان و اندیشه‌اند به اهتزاز آورده و معناهای ژرف در اندام الفاظ به سینه تاریخ سپرده‌اند. علی (ع) آن وجدان ملتهب حكمت الهی چنین به ترنم آمده:
اتزعم انك جرم صغیر      و فیك انطوی العالم الاكبر
و انت الكتاب المبین الذی         باحرفه یظهر المضمر
 و عارف رومی روح كلام علی (ع) را در قالب شعر پارسی بدین سان می‌دمد:
گر به ظاهر آن پری پنهان بود             آدمی پنهان‌تر از پریان بود
نزد عاقل آن پری گر مضمر است         آدمی صدبار خود پنهان‌تر است
راستی كه آدمی زاده طرفه معجونی است و این راز وجود و پری پنهان باید سیمرغ آسا بال و پر آراید تااز محیط جاذبه ملك و طبیعت بیرون رفته و بر قله فاف «دنی فتدلی» نشیند و در هاله مغناطیس خود چنان مجذوب شود كه بیش از دو هلال با مبدأ اعلی فاصله نداشته باشد و به افتخار «ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی» نائل آید.
انسان را حیوان ناطق یعنی جانور گویا می‌شناسیم،  لكن با این فرق كه او را دارای قوه و منّه و لیاقت و قابلیتی می‌یابیم كه هر گاه آن دارایی را به فعلیت برساند، انسان حقیقی و واقعی خواهد بود. یعنی انسان واقعی و حقیقی در عرف عرفان آن كسی است كه به فعلیت رسیده است و متصف به صفات ربوبی ومحاسن اخلاق و محامد آداب است وگرنه همان حیوان ناطق یعنی جانور گویا است.
آدم حقیقت انسانیت است كه جامع و مظهر ذات و جمع اسماء و صفات الهی است كه عالم خلق و آفرینش ظهور آن‌ها محسوب می‌شود. و به این اعتبار آینه حق و خلق است و  چون غرض از ایجاد، معرفت حق بوده و هیچ یك از مراتب وجود، استعداد آن را ندارند كه حق را به نحو كمال و تمام بشناسند مگر انسان،بدین دلیل حقیقت انسانی، غایت ایجاد نیز هست و آفرینش محفوظ به بقا و دوام اوست. و هرگاه كه این نوع از میان برخیزد – دوره عالم نیز به سر می‌رسد و دور آخرت آغاز می‌شود كه رجوع آفرینش است به اسم اول كه مصدر وجود است. حقیقت انسانی كه كون جامع و آینه جمال و مظهر صفات قهر و لطف الهی است و به اعتبار خلافت و جانشینی خدا به ناچار باید دارای تمام اوصاف مستخلف باشد.
چون عقل اول را آفرید، سی صد و شصت نوع از انواع كمال در او ظاهر گشت و حق تعالی بر حسب استعداد و قوه عقل اول، چهل وشش هزار هزار نوع و ششصد هزار نوع و پانصد و شش هزار نوع از انواع كمال و فیض وجودی بر او افاضه كرد و به مقتضای این فیضی بخشی‌ها عوالم متعددی خلق شد و انتشار فیض از عقل اول به اختیار صادر نگشت بلكه از راه فیضان سرزد.
در درون ما نیروهایی است كه اگر به كار گرفته شوند و رودهایی است كه اگر رهبری شوند و غنچه‌هایی است كه اگر شكفته شوند، ما را به وسعت‌ها و رشدها و حركت‌هایی می‌رسانند و سیراب و شاداب می‌نمایند. در حالیكه غفلت از این نیروها و رها كردن آن‌ها ما را به ركود و ایستایی می‌كشانند و همین است كه رسول باید ما را یادآوری كند و آگاه سازد.و این ما هستیم كه باید به این سرمایه‌ها و اندازه آن‌ها پی ببریم و آن‌ها را به جریان بیندازیم و زیانش را جبران كنیم كه گفته‌اند: رحم اله من عرف قدر نفسه * انسان سرمایه‌های زیادتری دارد. انسان فرزند تمام هستی است و تا بی نهایت راه در پیش دارد. لذا باید طوری تربیت شود كه در تمام این عوالم و در تمام این مسیر بتواند چه بكند و چگونه بماند و چگونه برود. باید مرزها را برداریم و دیوارها را بشكنیم و با این دید وسیع به هستی و به انسان نگاه كنیم و انسان را به عظمتی بشناسیم كه این هستی را زیر پا دارد.
روشن است كه جزء اصلی در تشكیل اجتماع صالح انسانی خود انسان است. انسان محور اصلی برنامه ریز‌ی‌ها، قوانین، علوم و دیگر مسائل جامعه بشری است. اصلاحات و تحولات وانقلاب‌ها نخست باید از درون انسان آغاز گردد. و در حوزه وجودی او صورت گیرد و سپس به برون جامعه سرایت كند. اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق، ضد اخلاق، ارزش‌ها، ضد ارزش‌ها، خوشبختی‌، بدبختی، ایثار، خودخواهی، مهرورزی، نظم، بی نظمی و ... همه و همه به انسان باز می‌گردد. بهترین برنامه‌ها و آموزش‌ها باید به دست انسان‌های شایسته اجرا شود وگرنه سودی نمی‌بخشد و تحولی نمی‌آفریند. بهترین قوانین، بهترین مجریان را می‌طلبد، از این رو ساختن انسان و پرورش و رشد انسانیت انسان و تربیت اصولی افراد انسانی، مقدمه اصلی تشكیل هر نظام صالح و انسانی است و همین همواره هدف نخستین مصلحان واقع گرا و انسان شناس است.
باری! چون تا كنون چنین دوران پایدار و جهان گستر پدید نیامده است و در اكثریت قاطع اعصار و قرون ظلم و بیداد،  نامردمی، نادانی، محرومیت  و... حاكم بوده است و نیروهای انسانی هرز رفته است وانسان‌ها به تكامل نرسیده‌اند و در مجموع عصر مرگ انسان و میرش انسانیت‌ها بوده است، نه عصر حیات و شكوفایی انسانیت‌ها، پس حیات راستین هنوز تحقق نیافته است و انسان همواره در انتظار فرارسیدن حیات طیبه است و شكوفایی كامل معنویت‌ها وانسانیت‌ها.
استیصال و درماندگی علمی و عملی انسان كنونی از تسلط بر سرنوشتش در قرن معاصر، عصر جهانی شدن و انفجار اطلاعات یكی از ثمرات شومی كه برای انسان به ارمغان آورده به انفعال كشیدن اوست.انسان عصر حاضر كه ثمره سالیان سال پیشرفت تجربه و تكنولوژی است، امروز خود در حلقه مؤسسان به دام افتاده و خود به خدمت تكنولوژی درآمده و با مكیدن خون از شاهرگ حیات طیبه خویش دائما سرمایه وجود خود را با هدف تولید و مصرف بیشتر به سمت رضایت از حیات مدرن سوق می‌دهد و این همان نقطه جاودانه خواهی رو به پایین است. بحران هویت تعبیری است كه شاهد مثالش انسان امروزی است، انسان گریزان از خود، از حقیقت خود،او هیچ گاه آغازكننده نیست، همیشه عكس العمل است. نمی‌داند چه باید بكند؟ و حتی نمی‌داند چه می‌تواند بكند؟«شرایط سوزشده نه شرایط ساز»!!!
تنبّه، توجه و بازگشت به حقیقت و اصل خویش، درك خسرانی كه در آن واقع است و تهوّع علمی و عملی از زندگی موجود مقدمه بروز نیاز، درك نیاز و حركت او به سمت و سوی حیات مطلوب است. حیاتی كه انسان با تمام ابعادش مورد نظر است (حیات دینی) و این مهم او را در وضع زندگی عینی او و آنچه كه باید انجام دهد (وضعیت مقدور) كه توأم با مهار، تسلّط و فراغت می باشد قرار می‌دهد. الگوی امور جاری، موظف و ویژه پیشنهادی است در این جهت. امید است كه قبول حضرت حق افتد .
تفكر سنگ اول رشد انسان و زیربنای تربیت او و سرنخ این كلاف سردرگم است. ادامه تفكر شناخت است و ادامه شناخت، محبت است و ادامه محبت، حركت و عمل و آزادی و رشد و تكامل و آدم شدن و انسان شدن. شناخت نهایی به مقایسه و سنجش و به نظارت عالی عقل نیازمند است.حركت و رشد مسائلی را مطرح می‌كنند:
1- جهت و حركت: الله (انا الیه راجعون)
2- صراط مستقیم: نزدیك‌ترین راه تا رشد استعدادها «توحید، عبودیت، اتباع».
3- مركب‌هایی برای رسیدن: فكر، عقل، عشق و ایمان، فشار و بلا، عجز، اعتصام.
4- راهبر: (رسالت و امامت)
5- منزل‌ها: رحم، دنیا، بهشت، كه بهشت منزل است نه مقصد.
6- روش حركت: شرایع و احكام، نظام‌ها و قانون‌ها.
با تفكر دراستعدادهای انسان به این همه می‌رسیم و ارتباط و هماهنگی آن‌ها را حس می‌نماییم.با این تفكر، عظمت استعدادهای او را می‌یابیم و به كار عظیم او می‌رسیم كه رفاه نیست و خوشی نیست، بلكه رشد و خوبی است. می‌یابیم كه انسان چقدر ادامه دارد و در نتیجه هستی تا كجا گسترده می‌شود.با این شناخت انسان می‌خواهد تمام استعدادهای خود را بارور كند و تمام سرمایه‌ها را زیاد كند. انسان می‌خواهد خودش را زیاد كند نه ثروت و قدرت و علمش و در این سطح است كه می‌تواند امیر باشد و می‌تواند از اسارت‌ها آزاد گردد.
چنین استدلال می‌گردد كه علوم مختلف، قدرت تقویت و توسعه ظرفیت روانی را دارند و هر ظرفی در اثر مظروف خود، دچار محدودیت می‌گردد، جز روان انسان كه در اثر اضافه شدن علم، توسعه بیشتری پیدا می‌نماید. «كلّ وعاء یضیق بما جعل فیه الّا وعاء العلم فانّه یتسع به» بر اساس نتایج حاصل از توسعه ظرفیت روانی، این حالت همواره مورد تقاضای پیامبران،از خداوند بوده و از او خواسته‌اند كه به آن‌ها شرح صدر بدهد و درنتیجه كارهایشان را آسان سازد. «قال رب اشرح لی صدری و یسّر لی امری» حداكثر شرح صدر و توسعه ظرفیت روانی حالتی است كه مخصوص پیامبران الهی و برگزیدگان خدا است. به عنوان مثال خداوند با اعطای آن بر پیامبر اسلام (ص) منّت گزارده و آن را برتر از هر نعمت می‌داند. «الم نشرح لك صدرك و وضعنا عنك وزرك الذّی انقض ظهرك و رفعنالك ذكرك» و در اثر اعطای این حالت، پیامبر (ص) قدرت مقابله با مشكلات عظیم را پیدا نموده است.
نتیجه شرح صدر به خود فرد برمی‌گردد و آسان شدن كارها، احساس سبكبالی و جلب احترام عمومی، در حقیقت همگی نتیجه شرح صدر و توسعه ظرفیت روانی می‌باشند. علامت شرح صدر دستیابی به حلم است كه در قرآن به عنوان صفات پیامبران خدا معرفی شده است و حتی خداوند خود را به این صفت خوانده است.
 ادیان الهی تلاش بسیاری را در جهت ایجاد ارتباط زنده و مستمر بین انسان و خالق او از طریق عبادت و ذكر نموده‌اند. ارتباط پویای بین انسان و خدا، وی را در غلبه بر مشكلات یاری نموده و از تنهایی رهایی می‌بخشد. انسانی كه این چنین با خدا در ارتباط است و با گسترش بصیرت و معرفت خویش دامنه ارتباط خود را نیز توسعه می‌دهد به سوی نفس مطمئنه در حركت است و می‌تواند در مقابل مصائب زندگی آرامش خود را حفظ كرده و با تكیه بر خدا، سراسر وجود خویش را صفا بخشد.حدیثی از پیامبر اكرم (ص) خطاب به امام علی (ع) نقل است كه حضرت فرمود: مؤمن، مؤمن نمی‌شود مگر این كه صدوسه صفت در او جمع شود. یكی از این صفات سعه صدر است. «اوسع الناس صدرا» یعنی سینه‌اش از همه گشاده‌تر است. قرآن در مورد سعه صدر می‌فرماید: «فمن یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیّقا حرجا».
یكی از اصول بهداشت روانی و روان درمانی كه می‌توان از متون اسلامی كشف كرد، اصل لزوم توجه به ظرفیت روانی و عوامل تقویت كننده و محدودكننده آن است. در آموزش‌های اسلامی، ظرفیت روانی به ظرف‌های عادی تشبیه شده است و چنین آموزش داده می‌شود، كه بهترین ظرفیت آن است كه گنجایش بیشتری داشته باشد. «ان هذه القلوب اوعیه فخیرها اوعاها» و در تعبیر دیگری افراد بشر بر حسب ظرفیت روانی و میزان بازدهی به معادن طلا و نقره تعبیر شده‌اند «الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه» و اصولا میزان تعقل را بر حسب گنجایش ظرفیت روانی می‌دانند.
هر فرد به میزان ظرفیت و قدرت عملی خویش در مقابل خدا مسئول است و موظف است این ظرفیت را شناسایی نموده و سعی نماید نهایت كوشش خود را برای افزایش آن و رفع عوامل محدودكننده به كار برد.این آرمان بزرگ انسان است كه نه تنها بر هستی، كه بر خویش هم حاكم بشود و بتواند به این هر دو جهت بدهد.«و لما بلغ اشدّه و استوی اتیناه حكما و علما». بلوغ اشد، رسیدن به كمال و قوت در تمامی نیروها و استعدادها است.و این همان تعادل و مرحله تسویه است..در این مرحله این نیرو به كار گرفته شده و بحران‌هایش را پشت سرگذاشته است و انسان با تعادل و تسلط همراه است..انسان با رسیدن به تعادل ومرحله تسویه و بلوغ نیروها و استعدادهای خود، به تركیب كاملی دست می‌یابد. دو مثال زیر برای روشن شدن مطلب كمك میكند.
كشاورز برای رشد و توسعه دانه‌ای كه در زمین می كارد و از آن امید برداشت محصولی را دارد باید با دقت و ظرافت به آن رسیدگی كند و همه ابزار و لوازم و مایحتاج رشد آن دانه را از جمله خاك مناسب، آب كافی، كود لازم، آفتاب و نور كافی و... را در اختیار آن دانه قرار دهد. اگر هر یك از لوازم و امكانات مورد نیاز برای رشد و توسعه یك گیاه به اندازه لازم و درحد تعادل و متناسب فراهم گردد، می‌توان انتظار داشت كه یك گیاه با كیفیت لازم و مطلوب محصول دهد. امادر صورتی كه تعادل درهر یك از نیازهای گیاهی رعایت نگردد و حالت افراط و تفریط بگیرد، گیاه به مرور از بین خواهد رفت و كشاورز با وجود تمام زحماتی كه كشیده محصول مطلوب خود را برداشت نخواهد كرد. مثال دیگر این كه انسان برای سوار شدن بر یك مركب همچون اسب، فیل و یا حتی دوچرخه باید در جایگاهی متناسب قرار گیرد كه بتواند تعادل خود را در روی آن مركب حفظ نماید. و با اطمینان به ثبات و تعادل خود به حركت خود به سمت هدف معین ادامه دهد. اما اگر جایگاه خاص خود را بر روی مركب نیابد و تعادل لازم را ایجاد نكرده باشد یا از سرش یا از انتهایش یا از هر دو طرف به زمین خواهد افتاد و در نتیجه به مطلوب خود نخواهد رسید. در شكوفایی استعدادهای انسانی نیز باید تعادل رعایت شود.
در درازای تاریخ، هیچ گاه انسان از اندیشه و آرزوی بهتر زیستن فارغ نبوده و همواره برای دست یافتن به زندگی بهتر و سامان یافته‌تر(مدینه فاضله)، در تلاش بوده است. قرآن كریم، هدف مشترك تمام پیامبران را برپایی جامعه‌ای بر اساس قسط و عدل می‌داند و به ابزارهای پدید آوری چنین جامعه‌ای نیز اشارت می‌كند:«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط...»ما پیامبرانمان را با دلیل‌های روشن فرستادیم و با آنان كتاب و ترازو را نیز نازل كردیم، تا مردم به عدالت و راستی گرایند«و كذلك جعلناكم امه وسطا لتكونوا شهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا».
همانگونه كه دنیا به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم می‌شود، حیات انسان نیز دو نوع است: دنیایی و طیب. از نظر قرآن زرق و برق‌های دنیوی كه اهل دنیا را شیفته خود كرده است، بهره پست‌ترین نوع زندگی است. «ذلك متاع الحیوه الدنیا... »(آل عمران/14)
در قبال دنیای پست كه در همه جای آن بازی، زینت، مقام طلبی، تفاخر و تكاثر حاكم است، حیات طیب قرار دارد. این حیات از آن مؤمنانی است كه اعمال صالح انجام می‌دهند. «من عمل صالحا من ذكر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه» قرآن در این آیه نفرمود ما همین زندگی طبیعی و مادی مؤمن را طیب می‌كنیم بلكه فرمود ما به او حیات طیب می‌دهیم. حیات طیب خود عالم دیگری است و لذات این عالم نیز با لذت‌های عالم طبیعی فرق دارد. مراد از حیات طیب زندگی پاكیزه در جهان آخرت نیست. بلكه در همین دنیای طبیعی كه افراد عادی با یكدیگر حشر و نشر دارند، مؤمنان از حیات طیب برخوردارند و با اولیای الهی محشور هستند یعنی با آن كه در میان مردم عادی زندگی می‌كنند، ولی با آنان نیستند. دراین حیات طیب، غم، ترس، اضطراب، حرص، حسد، بخل، آز، كینه، عداوت، جهل و گمراهی راه ندارد. چون این عالم برتر از زندگی طبیعی است. در دنیای پست سخن مردم از بهتر خوردن و بهره‌های مادی است. ولی در حیات طیب سخن ازمعارف است.
تأله و ذوب در الهیت خدای سبحان فصل مقوّم و اساس هویت انسان است. و بر همین اساس خلافت تام الهی بنا می‌شود. بنابراین در وجود آدمی باید آثار الهیت تجلی كند و او را در ارائه اوصاف علمی و عملی صحیح خلیفه تام خدا سازد. قرآن كریم می‌فرماید: انسانی كه در اثر حیات پاكیزه جانش به سمت الله حركت كرد جاودانه خواهد بود و از ابدیت خاص برخوردار است چون عندالله می‌شود. این حیات طیبه باعث صعود و تكامل انسان می‌شود. پایه و مبنای اوصاف الهی بردو محور عمل و علم است.
 می‌باشد. پویایی در مسیر رشد و تكامل و توسعه را می‌توان به عنوان معیار سلامت فكر تلقی نمود.
بر اساس ویژگی‌های انسان (هدف جویی – اختیار – خلاقیت – استعداد – آگاهی و خود آگاهی) می‌توان گفت كه انسان قادر است هم هدف و هم راه رسیدن به هدف را طرح و انتخاب كند و در راه نیل به آن بكوشد. به بیانی دیگر انسان بالقوه قادر است آینده و راه‌های رسیدن به آن را طراحی و ارزیابی و انتخاب كند و نهایتا آن‌ها را به وجود آورد.برنامه ریزی جریانی است دائمی كه انسان و جامعه را در این تلاش برای تعالی و توسعه یاری می‌دهد.
انسان موحد ساختن آینده‌اش را در زمین وظیفه و مسئولیت خود می‌داند، زیرا خلافت و امانت را پذیرفته است. خود را بزرگ ترین عامل رشد یا ركود می‌داند. همان قدر كه آرزو می‌كند به عمل هم دست می‌زند. برای نزدیك شدن به حقیقت علاوه بر یادآوری دائمی خود (ذكر) و جلوگیری از انحراف (تقوی) آگاهانه می‌كوشد تا راه حل‌های محسوس، عینی و قابل تجربه را كه منطقا بر دانش و دستاوردهای سابق نیز استوار باشد به كار بندد..
زمان مورد نظر برنامه ریزی مسلمان مؤمن محدود به دوره كوتاه تصدی یا ریاست او نیست. افق زمانی او قیامت و بعد از آن را (آخرت) كه پایانی ندارد در برمی‌گیرد. چنان به زندگی این جهان نگاه می‌كند كه گویی هفته‌ای بیش از عمر او باقی نیست و در عین حال چنان به آینده می‌نگرد كه گویی همیشه در آن خواهد زیست. (نقل قول از امام علی (ع))در حالیكه به واقعیتهای گذشته معترف است ولی آینده را دنباله مسیر و دونده های گذشته نمی داند. بنابرین دامنه زمانی برنامه ریزی او در عین حالیكه به موفقیتهای كوتاه مدت توجه دارد تا بی نهایت ادامه دارد( قوس صعود ) در عین حال توجه به آینده بسیار دور و بی نهایت ؛ بازده جاری را در جهت نیل به ایده آلها به نهایت خود می رسد.بر  برنامه ریزی او نه تنها دانش بلكه حكمت حاكم است.
عمل صالح و رابطه آنها با برنامه ریزی ؛اجزاء تشكیل دهنده جریان انقلاب تكاملی اسلامند. نزدیك شدن به ایدهآل اسلام " الله" مستلزم سعی و كوشش دائمی انسان است . این تلاش دائمی احتیاج به درك عمیق بعد زمان در دنبال كردن ایده آل دارد .
انگیزه تحقیق:
پس از صدور فرمان مقام معظم رهبری ، حضرت آیه الله خامنه‌ای مبنی بر تدوین و تنظیم برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب چشم انداز بلند مدت كشور (دو دهه آینده )برآن شدم تا در جهت نیل به اهداف والا و تعالی جویانه انقلاب اسلامی ایران قدمی هر چند كوچك بردارم.امیداست كه در ظلتوفیقات الهی مورد قبول افتد و به كار آید...    ان شاء الله.
روشن است كه ستون خیمه انقلاب و ركن اساسی آن عدالت و تعادل است و چگونگی تربیت و تهذیب اخلاق مردم و عمل آنان و سلامت روح و جان و تعادل روان و سامان یابی زندگی همه و همه در گرو آن است و حتی دینداری و عرفان و به احكام دین عمل كردن مردم نیز بسته به آن است.و همین است كه امام علی بن ابیطالب (ع) می فرماید: «العدل حیاه الاحكام».
مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی ایران، عرفانی بودن این انقلاب بوده و هست وسكوی پرش این انقلاب همواره رهبری امام خمینی (ره) محسوب شده است و رمز رهبری ایشان تزریق بلندترین مضامین عرفانی در جان تك تك افراد جامعه بوده است،بدون ترس و واهمه از اینكه این مفاهیم از ظرفیت افراد بالاتر است و دیدیم كه اتفاقاً چون این مفاهیم بلند با فطرت افراد منطبق بوده است، اصلاً احتیاجی به زمان برای تاثیر گذاری نداشت.روش این رهبر فرزانه همواره تربیت فرد و الهی كردن او برای اصلاح جامعه بوده است.
با آرزوی تحقق تعادل و توسعه بعنوان راهبر حیات طیبه در ایران 1400(ه ش).  «انشاءالله»
 
مروری بر فصول :
فصل اول : تعادل - تعادل در سه حوزه مبدا(تعادل در خود شناسی )،مسیر(تعادل در ره شناسی یا طریقت)،مقصد(تعادل در خداشناسی).
فصل دوم:توسعه- تعریف توسعه(وجودی) یا توسعه ظرفیت روانی،محورها،اهداف،مبانی،شاخصه‌ها،عوامل موثر،علایم و مظاهر توسعه الهی وجودی.
فصل سوم: حیات طیبه در ایران 1400(ه ش)- ابتدا تعریف مفهوم حیات طیبه و نشانه‌هاو ویژگیها، اركان، ثمرات و اصول حیات طیبه، سیمای حیات طیبه نزد پیشوایان اسلام و مراحل عبور از حیات طبیعی به حیات معقول (حیات طیبه)و سپس اشاره به نقلاب اسلامی ایران و موقعیت آن در جهان و تبیین چشم انداز آینده‌ای روشن برای ایران اسلامی با اجرای طرح «تعادل و توسعه»،و در نهایت نتیجه گیری آمده است.
سوال اصلی تحقیق:
چگونه می توان با اعمال « تعادل و توسعه» در منشور زندگی خود راهی بسوی حیلت طیبه در ایران 1400(ه ش) برد؟
سوالات فرعی :
1 – تعالی و ارتقاء جان آدمی به حیات طیبه الهی با ایجاد « تعادل» فردی در بستر «تعامل»جمعی چگونه امكان دارد؟      2 – بحث و بررسی جنبه‌های عرفانی «تعادل و توسعه» بعنوان دو راهبرد «حیات طیبه »الهی در متون عرفانی؟      3 – «تعادل» در مبدا،مسیر و مقصد چگونه می باشد؟
4 – چگونه می توان «حیات طیبه» را در لحظه لحظه این دنیا تجربه نمود؟    5 – چگونه می توان از« تعادل» با « تعامل» تا « تعالی» سیر نمود؟        6 – معنای « توسعه» در اسلام و عرفان چیست؟
7 – رشد و « توسعه » انسان چگونه میسر است؟   8 - « حیات طیبه» الهی شامل جه افرادی می شود؟
فرضیه: تعادل و توسعه ارزشهای اخلاقی و معنوی موجب تمركز و ثبات شخصیت انسان می شود، بافاصله منطقی با حوادث و وقایع گریز ناپذیر عصر ارتباطات ، قدرت انتخاب و میزان تصمیمهای آگاهانه در مقابل واكنشهای غریزی انسان تقویت شده و تعادل و توسعه معنایی و معنوی انسانها، نقطه مبنا و مسیر ومقصد حیات طیبه ایران 1400 به شمار می رود.
محدودیتهای تحقیق:
1 - دشواری دسترسی به مفاهیم «تعادل و توسعه» در متون اصیل عرفانی بدلیل نو بودن و امروزی بودن این واژه‌ها و عدم اشاره مستقیم به آنها ،موجب شد تا با مطالعه خط به خط متون ،اوقات بسیار زیادی سپری گردد.
2-    دشواری گردآوری اطلاعات بدلیل مطالعه كلمه به كلمه و خط به خط متون عرفانی.
3-    دشواری در تطابق واژه‌ای مرتبط عرفانی كهن به نثر امروزی .



فهرست منابع

زاهدی ، محمد جواد ، 1382 ،كتاب توسعه و نابرابری،انتشارات مازیار،ص
صفایی حائری، علی، مسئولیت و سازندگی، ص188
نظرپور ، محمد نقی ،ارزش‌ها و توسعه ،1378،ص
ملكی ، حسن ،مقاله خانواده متعادل و توسعه پایدار، نشریه پیوند
نصر ، سید حسین ،آموزه‌های صوفیان،1381 ، انتشارات قصیده سرا،ص261 
سعید تهرانی ، جواد ، اسلام و تجدید حیات معنوی جامعه، شركت سهامی انتشار، 1351،ص204
شریعتی ،محمدتقی،تفسیر نوین، ، ص
شیرازی، صدر المتألهین محمد، ترجمه مفاتیح الغیب، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی،ص164
بلخی،جلال الدین،مثنوی مولوی، نسخه نیكلسون، دفتر چهارم، رویه 806
فراهانی فرد ، سعید ،نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام، بهار 78
طوسی، خواجه نصیرالدین،اوصاف الاشراف ، به تصحیح و توضیح نجیب مایل هروی، انتشارات امام،1361،ص147
جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن ، مركز نشر فرهنگی رجاء، 1376، ص70
جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن مجید،بخش سوم سیره حضرت رسول (ص)، ص201
ذاكری، سید مجتبی،اخلاق عرفانی، انتشارات صدر، 1372
انصاری، خواجه عبدالله، صد میدان ، باهتمام قاسم انصاری، انتشارات طهوری 1360 ص70
التركه ، صائن الدین علی بن محمد ،تمهیدالقواعد، با مقدمه سید جلال الدین آشتیانی ، 1976
جعفری ، محمدتقی ، تعلیم و تربیت اسلامی ، گردآوری وتنظیم محمدرضا جوادی ،1378
شیمل ،آن ماری،ابعاد عرفانی اسلام ،ترجمه وتوضیحات دكترعبدالرحیم گواهی،دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1374 ،ص381
جوادی آملی ،عبدالله، شمیم ولایت ، مركز نشر اسرا، آبان 83 ، ص 714  
ولی، شاه نعمت الله، رسائل ،ج4،ص181
میبدی ،ابوالفضل رشیدالدین، كشف الاسراروعده الابرار،ج3،ص484
طباطبایی،سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج12 ،جزء 14،ص 491
جعفری ، محمد تقی ،حیات معقول ، دفتردوم ، صص 36 - 37
حكیمی، محمدرضا، كلام جاودانه
صحیفه امام، ج5،ص440، 23/10/57
كارگزار (یعقوبی) ،ابوالقاسم، حیات طیبه پاك زیستی، صص 2 - 46
مطهری ،مرتضی، حق و باطل، به ضمیمه احیای تفكر اسلامی، انتشارات صدرا،1362،ص36
شاه آبادی ، محمدعلی ،رشحات البحار ،1360
درّی نجف آبادی ،توسعه و فرهنگ و سازندگی،صص11- 12
یثربی ، سید یحیی ، پژوهشی در نسبت دین و عرفان، 1379
فارسی ، جلال الدین ، نظام هستی، انتشارات امیركبیر، 1370
هریسی تبریزی المسكن ، حسن ،غررالحكم و دررالكلم ، ج دوم، مترجم محمد علی انصاری ،
صص 503- 477
نوربخش،جواد، فرهنگ اصطلاحات تصوف، ج8 ، ص 49  
گوهرین،سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف ، ص79
عطارنیشابوری، شیخ فریدالدین، تذكره الاولیاء، ، ص569
میبدی،ابوالفضل رشیدالدین ،كشف الاسرارو عده الابرار،جزء 14، ص452
جلابی هجویری غزنوی، ابوالحسن علی بن عثمان، كشف المحجوب، تصحیح ژوكوفسكی، چاپ ششم، تهران، طهوری، 1378، ص 501 
 نسفی، عبدالعزیز محمد، انسان كامل، با كوشش ماریژان موله، تهران، طهوری، 1379، ص 265
لاهیجی،محمد فیاض،مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص474
بحارالانوار، جلد 6، ص 178
جامی، عبدالرحمان بن احمد، نفحات الانس من حضرات القدس، تصحیح و مقدمه مهدی توحیدی پور،انتشارات علمی، 1375، ص 78
قمی،حاج شیخ عباس، مقامات العلیه فی سعادت الابدیه(خلاصه معراج السعاده)، انتشارات ارشاد، 1362، ص25
افلاطون:جمهور، ترجمه فؤاد روحانی ،ص38
ارسطو:سیاست،ترجمه حمید عنایت، ص7 
طباطبایی،سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن،ج1،ص371
مطهری، مرتضی،بیست گفتار، ص9
خمینی ، سید روح الله، شرح جنود عقل و جهل، ص 149
طوسی، خواجه نصیرالدین،اخلاق ناصری، ص136
 سیوطی، جلال الدین، الدّره المنثور، ج 3، ص 56.
انصاری، خواجه عبدالله، مقامات معنوی، ترجمه و تفسیر منازل السائرین، صص 3 -1
سبزواری ، حاج ملاهادی ، اسرار الحكم ، با مقدمه توشیهیكو ایزوتسو ،ص7
میزان الحكمه،ج6،ص78
 موریسن،كرسی،راز آفرینش انسان،ترجمه محمد سعیدی،ص44
فرشاد، مهدی ،عرفان ایرانی و جهان بینی سیستمی ،1368،نشر بلخ، صص125-130
نهج البلاغه،خطبه 93،ص104
ابن عربی، محیی الدین،فتوحات مكیه، سفرالثالث، الباب الخامس عشر، فی معرفه الانفاس، ص369
حسن زاده آملی، حسن، انسان در عرف عرفان، 64
شاذروان، حسن ،عرفان مثبت- عرفان منفی،ص154
غزالی طوسی، ابوحامد امام محمد، گزیده كیمیای سعادت،ص45
كراجكی ، محمد ابن علی كنرالفوائد ، قم دارالذخائر، 1368،ج1،ص200.
برگرفته از سلسله مباحث كارگاه آموزش فرهنگ قرآن كریم
آملی، سید حیدر،تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم،ج1،ص228
نوری،حسین بن محمد تقی، مستدرك‌المسایل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت، 1365، ج11،
ص174.
مرقاتی،سید طه،مجموعه مقالات قرآن و توسعه فرهنگی (1) ،ص151
نصر،سیدحسین،آرمانها و واقعیتهای اسبلام،ص76
كاشانی، كمال الدین عبدالرزاق، لطایف الاعلام فی اشارات اهل الالهام ،ص418
ابن  عربی، محمد بن علی، شرح مناقب محی‌ الدین عربی، شارح محمد صالح بن محمد موسوی خلخالی، 1363، ص98.
سبزواری ، حاج ملاهادی ، اسرار الحكم ، با مقدمه توشیهیكو ایزوتسو ، ص341
ابن عربی،  محی الدین، شرح قیصری بر فصوص الحكم، فص آدمی، صص61 تا 73
ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مكیه،السفر الثانی، تحقیق وتقدیم= د. عثمان یحیی ،تصویر و مراجعه = د . ابراهیم مركور ص 332
تاجدینی ، علی ،مفتاح نور ، شرح اصطلاحات عرفانی امام خمینی ،ص135
خمینی، سید روح الله، سر الصلوه، صص 147 و 148
كیانی نژاد، نور و ظلمت، ترجمه مشكاه الانوار تألیف امام محمد غزالی،ص44
نصر ، سید حسین ،معرفت و معنویت ،صص 293 -290
صادقی ارزگانی،محمد امین، انسان كامل از نگاه امام خمینی(ره) و عارفان مسلمان،ص29، مركز مطالعات و تحقیقات اسلامی پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامی،1382،ص5
شیرازی، صدرالمتالهین محمد بن ابراهیم (ملاصدرا)،ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیه ،به قلم دكتر جواد مصلح،ص409
كاشانی، مولی محسن،المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ص36و37
 طباطبایی نجفی،سید مهدی بن سید مرتضی، رساله سیرو سلوك منسوب به بحر العلوم، با مقدمه و شرح علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی ، انتشارات حكمت،1360،ص 39
قمی ، قاضی سعید ،تعلیقات بر اتولوجیا،ص121
سبزواری ، حاج ملاهادی ، اسرار الحكم ، با مقدمه توشیهیكو ایزوتسو ، ص305
مكی،شیخ ابی طالب، قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج 1،
ص 441
الهامی ، داوود ، عقل و عشق، ص 169
لاریجانی،اسماعیل،مناجات خمسه عشر،چاپ اول، ص 63،انتشارات خلیلیان،1383
ابن سینا،حسین ،اشارات وتنبیهات، النمط العاشر فی اسرار الایات ، ترجمه و شرح دكتر حسن ملكشاهی، تهران، 1363،سروش،ج2،ص395
فرغانی، سعید الدین سعید ،مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ص65
سراج، ابونصر،اللّمع فی التصوف، ص374
فیض كاشانی، ملامحسن،منازل السائرین، صص284 الی 288
بینا ، محسن، مقامات معنوی،ترجمه و تفسیر منازل السایرین خواجه عبدالله انصاری، ج2 ،ص114
قشیری، ابوالقاسم، الرساله قشیری، تحقیق عبدالحلیم محمود و محمد بن الشریف، تهران، انتشارات بیدار، 1374،ص3
فتوحات مكیه ،ج2 ،ص152
حسینی، سیدابوالقاسم، اصول بهداشت روانی( بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مكتب اسلام)، 1379،ص76
ابن العربی،محیی الدین ابن عبدالله محمد بن علی ،المسایل، با تصحیح دكتر سید محمد دامادی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی،1370، ص136
قونوی، ابوالمعالی محمد بن اسحق صدرالدین،الفكوك، مقدمه و ترجمه محمد خواجوی ،فك ایوبی ،ص 143
فیض كاشانی ،ملامحسن، كلمات مكنونه من علوم اهل الحكمت و المعرفت ،ص122
فرشاد ، مهدی ،عرفان ایرانی و جهان بینی سیستمی ،1368،نشر بلخ، ص 183
وسایل الشیعه، ج27،ص27
خوارزمی، تاج الدین حسین، شرح فصوص الحكم، تحقیق آیه الله حسن زاده آملی،1377، مركز انتشارات قم،فصّ حكمه فردیه فی كلمه محمدیه ،ص1119
العربی، محمد شهاب الدین، رسائل ، دار صا بیروت، ص 161 
 جعفری ، محمدتقی ، تعلیم و تربیت اسلامی ،ص191
كافی، ج2، ص186
خمینی،سید روح الله، آداب نماز، ص287
خمینی،سید روح الله، چهل حدیث ،صص531 و532
جوادی آملی،عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن كریم،حیات حقیقی انسان در قرآن،1382،ص211
النفحات ، ط 1، من الحجری ،ص18
جعفری، محمد تقی، شناخت انسان در تصعید حیات تكاملی، ذكر دفتر هفتم، 1362،صص86 -87
ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی، گامی بسوی دولت اسلامی، 1384، ناشر صادق آل محمد(ع)، ص155
صحیفه امام، ج5،ص440، 23/10/57
باوند، نعمت الله، درآمدی بر نظریه انقلاب اسلامی، 1378، نشر موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر،
ص 62
حقیقت ، عبدالرفیع ،پیام جهانی عرفان ایرانی یا تشریح ارزشهای معنوی فرهنگ ایرانی ،كومش ،1370،
ص 54
كیهان،20/6/76
روزنامه جمهوری اسلامی ،20/12/75
رستگار، محمد قطب الدین، عدل اصل دوم دین(عدل نوجوان)،1360،ص141

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود تعادل و توسعه راهبرد حیات طیبه در ایران 1400 در word
قیمت : 29,400 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 icbc.ir