مقاله حمله مغول ها به ايران در word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله حمله مغول ها به ايران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله حمله مغول ها به ايران در word،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
حمله مغول ها به ایران
مقدمه
یكی از مدارس قدیم ایران كه در تبریز در نیمه اول قرن هشتم هجری دایر بوده مجتمع « ربع رشیدی » می باشد ، كه این مجتمع از نظر اصول كلی مدیریت و آموزش و شیوه ی اداری با تمام مدارس قبل و معاصر بعد از خود تفاوت كلی داشته است .
یكی از علل انتخاب این موضوع نیز همین دلیل می باشد . پس از مشورت با استاد گرامی جناب آقای دكتر قرچانلو به بررسی و مطالعه ی منابع و ماخذ موجود پرداختم . منابع و ماخذ بررسی شده همه مربوط به زمان ایلخانان مغول می باشد ، كه مهم ترین آنها در مورد این موضوع وقف نامه ربع رشیدی ، مكاتبات رشیدی و جامع التواریخ می باشد . ( قابل ذكر است كه هر سه این منابع اثر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی می باشد ) از منابع دیگری كه مورد استفاده قرار گرفته است ، تاریخ اولجایتو ابوالقاسم عبدالله بن محمد كاشانی و حیب السیر خواند میرمی باشد .
از ماخذ معاصر دیگری كه استفاده شده است می توان به تاریخ مغول عباسی اقبال آشتیانی و امپراطوری صحرا نوردان رنه كروسه و تاریخ مغول اشیولر بر تولد اشاره كرد .
با توجه به محل سكونت خود در شهر مقدس مشهد ، به كتابخانه های آستانه قدس رضوی كه مجهز ترین و بزرگترین كتابخانه ی این شهر می باشد مراجعه نمودم ؛ به غیر از كتاب جامع التواریخ هیچ كدام از كتابهای دیگر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی در این كتابخانه موجود نبود .
بنابر این به كتابخانه ملی در تهران مراجعه نمودم و بخش هایی از این كتابها راكپی گرفته و مورد استفاده قرار دادم .
در این رساله ابتدا به بررسی بسیار مختصر و فشرده ی اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری ، دوران خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بنیان گذار ربع رشیدی زندگی می كرده است ، می پردازیم .
بهترین منبع برای بررسی این دوره كتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و از ماخذ تاریخ مغول اقبال آشتیانی می باشد .
سپس به تحقیق در مدارس هم عصر و مشابه ربع رشیدی در آن دوره پرداخته و با مقایسه ی این موسسات بتوانیم این مجتمع علمی و آموزشی را به خوبی بشناسیم و ویژگی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اواخر قرن و اوایل قرن هشتم هجری قمری را به خوبی معرفی كنیم و مقام و موقعیت علم و علما را معرفی می نماییم ، زیرا استیلای مغول در ایران جز خرابی و هرج و مرج و كشتار اثر دیگری در اذهان مردم باقی نگذاشته است .
بنابر این وقتی از چنین مجتمع علمی و آموزشی در آن برهه تاریخی نام برده می شود می توان نتیجه گرفت كه فرهنگ و تمدن و تفكر ایرانیان مسلمان حتی در چنان دوره هایی هم از درخشش و پیشرفت باز نمانده است و حتی با توجه به آزادی مذهبی كه در این دوران به وجود آمده فرقه های مختلف اسلامی از جمله شیعیان فشارهای دوره های قبل را از یاد برده و توانسته اند در این مقطع به تجدید قوا و گسترش مذهب شیعه به خصوص در دوران اولجایتو بپردازند كه بازتاب آن در دوره های بعدی كاملا مشهود بوده است .
فصل اول
نگاهی كوتاه به حمله مغول و حكومت ایلخانان
ایجاد امپراطوری مغول در قرن هفتم و هشتم هجری قمری ، اهمیت تاریخی جهانی دارد . این امپراطوری شامل سرزمینهای بسیار وسیعی بود كه از اقیانوس آرام و آسیای شرقی و مركزی یعنی چین و تبّت و تركستان شرقی و تا دریای مدیترانه وخاورمیانه ، یعنی كشورهای ایران ، عراق ، تركیه ، سوریه ، اردن و صحاری و سرزمینهای مجاور دریای سیاه و قسمت سفلای رودخانه های دن و ولگا و قزاقستان و كشورهایی از اروپای شرقی ، ادامه داشت . فتوحات مغولان برای ایران و تمام سرزمینهای یاد شده ، بلا و بختی عظیمی به همراه آورد . ابن اثیر مورخ مسلمان ( 556 ـ 632 هـ ) كه معاصر مغولان و شاهد وقایع بوده چنین می نویسد : « اگر می گفتند كه از زمان خلقت آدم ابوالبشر تا كنون جهان چنین مصیبتی را به خود ندیده ، درست گفته بودند . زیرا تاریخ چیزی كه شبیه به این و یا نزدیك بدین باشد ، نشان نمی دهد .
بزرگترین بلا و مصیبتی كه تاریخ نقل می كند ، همانا رفتار بخت النّصر با اسرائیلیان است كه چگونه آنان را مصدوم و اورشلیم را ویران ساخت ولی اورشلیم در برابر كشورهائی كه این ملاعین غارت و اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، ص 318 ویران كردند و فرزندان اسرائیل در مقام قیاس با كسانیكه اینان نابود ساختند ، كه بودند ؟ زیرا عده ساكنان تنها یكی از شهرهائیكه به دست اینان ویران شد ، بیشتر از تمام افراد بنی اسرائیل بوده و شاید تا آخر الزمان مردم چنین وقایعی را ، مگر هجوم یأجوج و مأجوج ، دیگر نبینند . حتی دجّال كسانی را كه مطیع وی گردند ، امان می دهد ، و فقط كسانی را كه در برابر او پایداری كنند ، نابود می سازد . ولی اینان به هیچ كس رحم نكردند و زنان و مردان و كودكان را كشتند ، شكم زنان باردار را دریدند و جنین را كشتند . » شاید همین گفته ابن اثیر كافی باشد كه ما ابعاد این فاجعه و مصیبت بزرگ را درك كنیم و نیازی به توضیح بیشتر نداشته باشیم . این قوم ، قبایل چادرنشینی بودند كه در اعماق آسیای مركزی زندگی می كردند و بزرگترین این قبیله ها یا اولوسها عبارت بودند از « نایمانها ، كرائیتها ، مركیتها ، تایچیوتها ، كرولنها ، تاتارها و اونگوتها » كه در سرزمینی كه از غرب تا بخش علیای زود ایرتیش ورود جیحون ، از شرق تا كوههای خینگان و اطراف دریاچه بایكال ادامه داشت ، سكونت داشتند . شغل اصلی آنها پرورش دامهای گوناگون بود .
« دین اصلی مغولان شمنی و رب النوع اصلی ایشان « آسمان آبی ابدی » بود . به رب النوعهای زمین و ارواح گوناگون نیز تعظیم می نمودند . مغولان معتقد بودند كه دشمنان جادوگر ، قادرند با ارواح مربوط گشته آنها را محسور سازند و ارواح هنگام خطر به یاری آنان بیایند وبه دفاع از خویش برخیزند . ولی بخشی از نایمانها دین بودا و مذهب نستوری مسیحی را از اویغورها پذیرفته بودند . »
بنیانگذار امپراطوری مغول ، تموچین فرزند یوكاوی بهادر از خاندان اعیان بورجگین از قبیله تایچیوت بود . او پس از به زیر فرمان در آوردن كلیه قبایل آسیایی مركزی ، در سال 603 هـ / 1206 م در كنگره یا قوریلتای قبایل چادر نشین مغول در سن پنجاه سالگی به سمت خان بزرگ سراسر مغولستان ، انتخاب و نام چنگیز خان را پذیرفت و به این ترتیب دولت مغول پدید آمد و سازمان یافت و « یاسای بزرگ » كه شامل نظامات و مقررات خشن نظامی بود ، شكل گرفت و به عنوان قانون اساسی دولتهای مغول ، شمرده شد . این اتحاد بزرگ مغولستان ، موجب ایجاد قدرت نظامی نیرومندی گشت كه چنگیز خان از آن برای فتوحات و جهانگشایی خوداستفاد كرد .
چنگیز پس از فتح شمال چین ، متوجه مغرب یعنی تركستان شرقی وسپس كشور خوارزمشاهیان ایران شد . در پاییز سال 1219 میلادی / 616 هجری به ایران حمله كرد ، با وجود مقاومتهای شدید كه از طرف ایرانیان بخصوص جلال الدین خوارزمشاه ، انجام گرفت ولی به علت فساد دربار خوارزمشاه و عواملی دیگر جلال الدین شكست خورد و چنگیز چون بلایی خانمان سوز و سیلی بنیان كن ، می جوشید و می خروشید و روزبروز بر دامنه وحشیگریهای خود می افزود و به طوری كه نوشته اند بعضی شهرهای خراسان كه بر سر راه مغولان قرار داشت به طور وحشت انگیزی ویران و خالی از سكنه گشت كه شرح وقایع آن در تاریخ این دوره ، هر انسانی را متاثر می سازد و به لرزه می اندازد .
بعد از مرگ چنگیز ( 649 هجری / 1215 م ) در قوریلتایی ( شورای سران مغول ) كه در مغولستان بر پا گشت و منكوقا آن بر سریر سلطنت خان بزرگ جلوس كرد ، تصمیمات مهمی گرفته شد از جمله فتح نواحی مغرب ، و تصرف كامل ایران به عهده هلاكوخان واگذار شد . وی با سپاهی مجهز وبا پیش بینیهای بسیار دقیق ، در سال 651 هجری رو به سوی مغرب و ایران نهاد . او مامور بود قلعه الموت را فتح كند و خلیفه بغداد را مطیع و خلفای بنی عباس را نابود سازد . هلاكوخان این دو ماموریت مهم را انجام داد . در سال 654 هـ قلعه الموت سقوط كرد و « ببر كوهستان » الموت كشته شد و قلعه و كلیه ذخائر و كتابخانه های آن به كلی نابود و به آتش كشیده شد .
سال بعد هلاكو متوجه بغداد شد و در سال 656 هجری لشكریان او وارد بغداد شدند و در مدت بیست روز غارت و انهدام و كشتار بیرحمانه مرد و زن و كودك بغداد ، ادامه داشت و جز به یهودیان و مسیحیان ، به هیچ كسی رحم نمی شد ! و سرانجام المستعصم بالله خلیفه بغداد تسلیم شد و كلیه جواهر و اندوخته های چند صد ساله عباسیان به تصرف هلاكو در آمد و المستعصم را در نمدی پیچیدند انقدر مالیدند تا نابود و قطعه قطعه شد و خانواده او یك سره قتل عام شدند .
سرزمین ایران كه تا قبل از حمله هلاكو ( بین سالهای 616 ـ 651 ) به دست خانهای مغول و یا دست نشاندگان آنها ، به صورت ملوك الطوایفی اداره می شد ، بعد از این تاریخ به صورت یك امپراطوری بزرگ در خاورمیانه درآمد و دامنه آن از ماوراء النهر و افغانستان كنونی در شرق تا سوریه و آسیای صغیر در غرب ، گسترش یافت . هلاكو برای اداره این سرزمین پهناور ، از تمام افراد بدون در نظر گرفتن كیش و ملیّت آنها ، استفاده می كرد و بخصوص عناصر ایرانی و مسلمان در این زمینه نقش بسیار مهمی داشتند . مثلا مقام وزارت او را شمس الدین محمد جوینی به عهده داشت و پزشك دربار او یك نفر چینی بود و خواجه نصیر الدین طوسی دانشمند و منجّم ایرانی به دستور هلاكو رصد خانه ای در مراغه ساخت و در كنار اینان گروهی فالگیر و رمّال نیز در دربار زندگی می كردند .
بعد از مرگ هلاكو ( 664 هجری ) . قوریلتای تشكیل شد و آباقاخان پسر او را به جانشینی انتخاب كردند ( 664 ـ 681 هـ ) آباقاخان همان روش پدر را ادامه داد و با مملوكان مصر بر سر تصرف سوریه و فلسطین جنگهایی كرد و سرزمین ارمنی نشین كیلیكیه را به تصرف در آورد و روابط سیاسی با امپراطوران اروپا برقرار كرد .بعداز آباقاخان ، برادرش تكودار ( 681 ـ 683 هـ ) قدرت را به دست گرفت . وی اولین خان مغول بود كه مسلمان شد و نام « احمد » را بر خود گذاشت و به مسلمانان نوید حمایت داد و همین امر خانان مغول را علیه او شورانید ، اینان به طرفداری ارغون پسر آباقاخان ( برادرزاده تكودار ) شتافتند و تكودار را پس از شكست و فرار، دستگیر و به اعدام محكوم كردند . ، سپس ارغون را به خانی برگزیدند .
در عهد هلاكوخان و آباقاخان ، خانواده جوینی به قدرت و مكنت عظیمی دست یافتند ، جوینیان در باطن با مغولان سخت مخالف بودند و خواهان جایگزینی مسلمانان و بخصوص ایرانیان در دستگاه سیاسی بودند . اینان كه به سختی توانسته بودند خود را از غضب آباقاخان نجات دهند ، ولی هنگامی كه تكودار روی كار آمد و مسلمان شد ، مجددا قدرت خویش را استحكام بخشیدند ، اما با روی كار آمدن ارغون خان بت پرست ، خاندان جوینی معزول و معدوم گردیدند .
ارغون خان ( 683 ـ 691 هـ) برای اداره امور سیاسی ، بیشتر ازیهودیان و مسیحیان كمك گرفت و سعدالدوله یهودی را مقام وزارت داد و او ماموران یهودی رادر امور كشور به كار گماشت ، ولی مخالفت مسلمانان و خانان مسلمان شده مغول ، از جمله امیر نوروز ، سعدالدوله و خاندان او را هم به سرنوشت خاندان جوینی دچار ساخت ( 691 ) و این امر باعث خشنودی مسلمانان گردید . در زمان ارغون مسلمانان در گوشه و كنار ایران علیه ظلم و كفر او سر به طغیان برداشتند . از جمله در لرستان مردم علیه سلطه مغولان قیام كردند و در اصفهان مسلمانان ماموران ایلخان و لشگریان پادگان آن جا را كشتند و پادگان را به تصرف در آوردند ( 691 هـ ) بعد از مرگ ارغون بر اثر بیماری ، مبارزات طولانی بین اعیان مغول بروز كرد و سرانجام گیخاتو پسر ارغون به سلطنت جلوس كرد و قدرت را در دست گرفت .
گیخاتو ( 691 ـ 695 هـ ) بر خلاف پدر در اتحاد بین گروههای مختلف مذهبی و سیاسی سعی نمود او صدر الدین احم د خالدی را كه مسلمان بود سمت وزارت داد . در زمان همین وزیر بود كه برای اولین بار پول كاغذی یعنی چاو ( اسكناس ) ، به تقلید از امپراتوران چین ، در ایران رایج گشت ولی با مخالفت بازاریان و مردم تبریز و سایر نقاط كشور مواجه شد وبه شكست انجامید و رشید الدین در جامع التواریخ به طور مشروح آن را بیان داشته است . در تاریخ این دوره ، صدر الدین احمد را صدر الدین چاوی ( مخفف كلمه چاپ ) نوشته اند . البته گیخاتو به اولقب « صدر جهان » داده بود ولی مردم تبریز به طنز او را « صدر كاغذی »
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید