عنوان : دانلود مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word)
قیمت : 29,400 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word) دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word)،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word) :

چكیده مقاله:
این مقاله در مورد نقش روانشناس در ادبیات است كه كل مفهوم آن این است كه امروز با رشد وتكاپوی جامعه ادبیات هم رشد داشته است و به غیر از مفاهیم اخلاقی و زیباشناسی یك فهم جدید به نام روانشناسی در آن وارد شده است.
و رابطه روانشناسی و ادبیات در عصر امروز یك امر حیاتی است چون خوانندگان فهم آنها بالاتر رفته و نگرش جدیدی بر نوشته ها دارند.

خلاصه مقاله این است كه رابطه ادبیات با روانشناسی را می توان از نوشته و افكار نویسنده در كرد كه چه رابطه ای را ایجاد كرده است و یك آثار خلق كرده كه مخاطبان فراوانی دارد.
این تحقیق روش آن میدانی یا كتابخانه ای است كه از چند كتاب گرفته شده است و از مقالات اینترنتی هم استفاده شده است و مترمكز به افكار كتاب و مقالات می باشد. چكیده این تحقیق در واقع می خواهد بگوید كه ادبیات امروز خارج از روانشناسی نمیباشد چون هر نوشته ای كه خلق می شود باید دارای روح و تازگی باشد كه آن روح را روانشناسی می گوییم تا شخص بتواند با افكار سالم آن اثر را بخواهد و از آن لذت برد.

مقدمه :
عنوان نقش روانشناس در ادبیات معاصر
در این تحقیق رابطه بین روانشناس و ادبیات بحث شده است البته این تحقیق همه آن تحت تأثیر كتاب و منابع نیست بلكه خود نویسنده افكار خود را بیان كرده است اگر چه افكار نویسنده كوتاه می باشد ولی خدشه ای به خود تحقیق وارد نكرده است. و تحقیق دارای چند بخش است كه بخش اول آن در مورد تعریف روانشناسی و تاریخچه آن و تعریف ادبیات می باشد بخش دوم در مورد روانشناسی هنری و عرفانی و بخش دیگر آن دارای روانشناسی و رابطه آن با ادبیات می باشد و در آخر در مورد یك آثار ادبی معاصر سهراب از نظر روانشناسی صحبت شده است.
هدف از این تحقیق در مورد روانشناسی در ادبیات این است كه بدانیم امروزه این عامل اصلی كی اثری در خواند مربوط به دانستن روانشناسی است،

كه اثر ان را در جامعه پایدار به ماند. به طور كلی امروز هر كس ناخودآگاه متن را می خواند برای فهمیدن درون خود می كوشد او با باز تولید متن در آن دخالت می كند ولی بداین مداخلات با تردیدی می نگرد و كنش خواندن را مورد تحلیل قرار می دهد نه نویسنده یا خواننده كشاكش میان خوانن و ظرفیت های نهفته‌ی متن را آشكار می كند تا خواننده حرفه ای به عنوان پرسشگر در برابر متن باقی بماد و این امر در ساختار روانكاری صورت می گیرد.

تعریف و تاریخچه روانشناسی و تاریخچه آن:
برخی روانشناسان، روانشناسی را به این صورت تعریف می كنند : مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی اما همه روان شناسان این تعریف را قبول ندارند و روان شناسی را تنها علم مطالعه رفتارهای قابل مشاهده می دانند.

برخی روانشناسان، از جمله رفتار گرایان، معتقدند كه فرایند های ذهنی قابل مطالعه نیست. روانشناسی با این كه تاریخی بسیار طولانی دارد و می توان گفت كه با خلقت خود انسان بد وجود آمده است، علم تازه ای به حساب می آید. برخی روانشناسان، تاریخ شروع آن را به سال 1860 نسبت می دهند: سالی كه گوستا و تئودور فیخنر آلمای كتاب اصول سایكو فیزیك را منتشر كرد. اما بیشتر روانشناسان، تولید روانشناسی را به عنوان یك عالم، به سال 1879 نسبت می دهند؛ یعنی سالی كه ویلهلم وونت، اولین آزمایشگاه روانشناسی را در شهر دینپزیك آلمانی بنا نهاد.

روانشناسی در ایران
روان شناسی ایران، از قرنها پیش با عنوان عالم النفس یا اخلاق، مورد توجه دانشمندان بوده است. اما رونشناسی جدید در ایران، با تلاشهای دكتر علی اكبر ساسی، دكتر محمد باقر هوشیار، دكتر محمد صناعی و عده ای دیگر از روان شناسان شروع شده است. دكتر علی اكبر ساسی و دكتر محمد باقر هوشیار.

هر یك اولینكتاب علمی خود را در سال 1317 شمسی با عناوین علم ونفس یا روان شناسی علمی انتشار دادند. با این همه، شكوفای واقعی روان شناسی علمی در ایران، پس ازسالهای 1340 صورت گرفت، زیرا در این سالها بود كه روان شناسی به عنوان یك رشته مستقل دایر شد و ترجمه كتاب اصول روانشناسی به وسیله دكتر محمود صنای رونق خاصی به آن بخشید

.
«روانشناسی و ادبیات»
در شیوه روانشناسی در ادبیات سعی می كند جریان باطنی و احوال درونی شاعر و نویسنده را ادراك و بیان نماید وقدرت و استعداد هنری و ذوق و قریحه او را بسنجد و نیروی عواطف و تخیلات وی را تعیین نماید و از این را تأثیری را كه محیط و جامعه و سنتها و مواریث در تكوین این جریانها دارند مطالعه كند. از این رو منتقدان یا ادبیان توجه به روانشناسی را در فهم آثار ادبی بسیار مهم می شمارند و آن را مفتاح سایر شقوق و اقسام نقد می انگارند و در واقع شعر و ادب را عبارت می داند از روان شناسی شاعر یا نویسنده

از مطالعه آثار ادبی می توان دریافت كه عواطف و احساسات هنرمند چیست و متحرك او در اندیشه ها و الهامات خویش كدام است و همچنین صفات و احوال نفسانی غالب بر عصر و معاصرانش را نیز می تون شناخت. در هر ال اثر هر شاعر یا نویسنده معروف خصال و سجایا و به عبارت دیگر روان شناسی او به شمار می آید.
بررسی در احوال روحی و نفسانی اشخاص خاصه در درام یا قصر چیزی است كه نویسندگان و شاعران از قدیم ترین ایام بدان پرداختند و آن را در نظر داشته اند و چه باس جست و جو زوایای روح انسان از كهن ترین ایام در شعر دراماتیك وجود داشته در اروپا كسانی مانند «شكسپیر» « داستایوسكی» و در ایران چون «سعدی» و معاصران چون « سهراب« «نیما» و حتی «شهریار» بدان پرداخته اند. با این همه یك جریان فركی و فلسفی جدید باعث شد كه ادبیات از دیدگاه علم روان شناسی مورد توجه قرار گیرد و آن تأثیر نظریه ها و اندیشه های كسانی مانند « فریودی» «دیونگ» « آدلی» بود.

در روانشناسی وظیفه ادبیات عبارت است از این كه درخواننده تعادلی روانی و یا در واقع عادت متعادل روانی به وجود آورد، به دین معنی كه معتقد است یك اثر هنری واكنش خاص و موزدنی در بیننده یا خواننده ایجاد می كند زیرا زیبایی خود چیزی است كه موجب تعادل تركیبی می شود. به هر حال او می كوشد كه شناخت ارزش ادبی آثار را بر مبنای روانشناسی استوار كند امروزه در ادبیات و روانشناسی 3 شاخه به وجود می آید

كه به طور كلی این سه شاخه عبارت است از
1- روانشناسی نویسنده : كه خود نویسنده افكار خود را به طوری كه از جامعه پیرامون خود است یا از افكار خود است به طوری جدید در نوشته یا شعر خود می آورد و باعث جذب خواننده می شود.
2- روانشناسی جامعه : امروز نویسنده برای نوشتن خود از جامعه كمك می گیرد در حالی كه جامعه اگر روانی پاك داشته باشد تأثیر زیاید بر پیشرفت جامعه و خلق یك اثر هنری دارد.
3- روانشنای خواننده : امروز هر كسی كه بخواهد چیزی بنویسد دیگر به مخاطب خود نگاه میكند یعنی مخاطب او از نظر روانی دارای چه شخصیت سنی و مخاطب كلیت اثری را خلق می كند
پس این سه عامل بر ادبیات تذثیر می گذارد.

مفهوم هنر
هنر درمفهوم كلی خود یعنی آن چیزی كه انسان خلق كند محسوب می شود ولی تفاوتی كه هنر ادبیات با هنرهای دیگر دارد آن است كه هنر در ادبیات قلم است یعنی نوشتن مطلب كه اگر خلق اثری كند ان را هنر می گوییم.
ادبیات از همان آغاز زندگی بشر بوده است به طوری كه ادبیات آن زمانها تصویری و حال نوشتنی است به طوری فكر میكنی كه تمام دنیا در یك محل جمع شده و بعد پراكنده شده اند مثل شاهنامه فردوسی در ایران و اودیسه در یونان یا جنگ و صلح تلستوی و غیره بیانگر این صحبت است
حال فرض كنید هنر را با یك چیز دیگر جمع كنیم آن هم روانشناسی به راستی چه می شود؟
آیا در اثری كه شاعر یا نویسنده یا هنرمند خلق می كند تأثیر می گذارد؟
آیا فقط روانشناسی در حال حاضر بود و در قدیم نبوده است؟!
این همه سوال مطرح می شود و برای پاسخ آنها باید درست روانشناسی شاید نتواند تأثیر بر آثار هنرمند بگذارد و خلق آن آثار تأثیر داشته باشد ولی بیانگر این است كه مخاطب را جذب می كند به طوری كه اگر هم با كمی داشته باشد ولی از نظر روانشناسی در آن كار شده باشد آن جذب مخاطب می كند.

ولی نمی توان گفت كه روانشناسی در ادبیات در زمان حال پدید آمده است درست است علمی آن امروز درست شده است ولی در زمان قدیم هم روانشناسی بود به طوری كه آن زمانبه گونه دیگر یعنی از جامعه و اخلاقیات آن برای داستان نویسی و شعر گفتن استفاده می شوده و حتی برای شعر درباری با خلق و خوی آن پادشاه شعر می گفتند.
تحقیقات علمی
درقرآ“ مهاجرت را عامل مهم برخورداری ستمدیدگان از مواهب دنیا یاد می كند.
برای اقامه دین شریعت مهاجرت كرد.
محلی كه داشتند الوداع دو قبیل مدیه اوس خرزج
در خانه ابوابوب
تأسیس مسجد، یك نهاد اجتمالی، نشان وحدت مسلمانان و مركز آموزش و پرورش؟ پرستی انتخاب حضرت علی و برادری پیامبر چه بود 1- م برهمتای او با خود تأكید ورزید 2- هم از بروز بحران و تعصبات جامعی پیشگیری كرد.

ماهیت جنگهای پیامبر: آزادی های مردم برقراری عدالت تأمیت مصالح واقعی تدابیر جنگی پیامبر 1- فرماندهی هوشمندانه 2- روحیه ایمانی و جنگاوری 3- رعایت عدالت در جنگ با دشمن
مخالفان پیامبر : 1- یهودیان مخریق حسین بب الخطاب 2- منافقین قاعده پیامبر پیك بر خسروپرویز عبدالله بن خوافه سهمی قرشی
حدیه كلبی به قیصر روم
پادشاه نجاشی عمرو بنی امیه ضمری
17 روز ربیع الاول و 57 عام الفیل پیامبر به دنیا آمد.
حلیمه : دایه پیامبر به دست بادیه در مدت 60 سال گاه كودك را به مكه حضرت محمد پیش از تولد پدرش را از دست داد عبدالمطلب در 8 سالگی در 6 سالگی مادر خود را از دست داد آمنه ابوطالب حامنی حضرت حق محمد

امین: امانت داری راستگتو باوفا خوش خلق كریم
در سن 20 سالگی در پیمان حلف الفضول جوانمدری و نیكوكاری به دادخواهی ستمدیدگان برخاست زید بن مارشد از قید بردگی رها كرد.
آغاز رسالت در 27 رجب در 40 سالگی
(فوت پیامبر) آشكار 3 نفر به صلاح روی آوردند 1- خدیجه 2- علی 3- رشیدبن حادث
3- مخالف پیامبر 1- مشركان 2- یهودیان 3- منافقان

كارسازترین سلاح رسول خدا در دعوت : پیام نهفته در قرآن
اقدامات علیه بنیان فكری نهضت : 1- تحریم شنیدن قرآن 2- ایجاد 3- اسطوره و انسانه و شعر ثمرات قرآن 4- ایجاد هیاهو جنبان 5- تهدید دروحیانی بودن قرآنی
6- ترویج افسانه های منطق
تحریم اقتصادی 1- پایه هرگونه خرید و فروش با هواداران محمد متوقف شود.
2- ارتباط و معاشرت و پیوند زناشیوی با مسلمانان ممنوع
3- جبهه مخالف محمد در تمام حوادث و پیشامد

یاه چال افكندن رسول خدا
2- تبعید به نقطه دور دست
3- كشتن پیامبر بهوسیله نمایندگان آموزش و
« رابطه ادبیات و روانشناسی »
رابطه‌ی ادبیات و روانكاوی رابطه‌ی دو نظام اندیشه است كه با نشانه شدن زبان و متن شدن ناخودآگاه به یكدیگر شبیه می شوند، ساختار ادبیات ساختار كلی ذهن است نه یك ذهن خاص و رابطه ای این دو برخورد دو نیروی برابر و همتوان است، هر نظام زبانی از دیدگاه «ژاك لاكان» ناخود آگاهی دارد كه سبب باز بودن متن به روی معناهای بی پایان می شود و با هر برخورد می‌توان معنایی تازه بیرون كشید و یا همه‌ی معناهای دیگر را به پرسش كشید،

لاكان و دریدا بر همین اساس ناخودآگاه فروید رابازخوانی كرده و دستاوردهای انقلاب روانكاری فروید را برای شناخت شناسی زبان بكار می گیرند و نهایتاً بسیاری از كژ خوانی های او را به چالش میگیرند، در روانكاری فروید ناخودآگاه از سركوب امیال شكل می گیرد اما لاكان با گذشتن از شبكه‌ی هنجارهای زبان ناخودآگاه از سركوب امیال شكل می گیرد

اما لاكان با گذشتن از شبكه‌ی هنجارهای زبان ناخودآگاه و خودآگاه را شكل میدهد، از نگاه او برخلاف 5 دیدگاه ناخودآگاه تاریك نیست و پس از خود اگاه شكل نمی گیرد بلكه همزمان با اوست و پیوند میان این دو همان شبكه‌ی زبانی است كه در آن تولید شده اند، به عبارت دیگر ناخودآگاه صدای سخن خودآگاه است كه شخص زبانش را نیاموخته است، در مدل لاكانی ناخودآگاه روانكاور دقیقا مانند ناخودآگاه بیمار مورد توجه است سپس روایت بیمار و روانكاو برابر نهاده می شود، او این مدل را برای منتقد و متن نیز تایید می كند.

به گفته‌ی لاكان كاسی كه ناخودآگاه متن را می خواند برای فهمیدمن «من» درون خود می كوشد، او با باز تولید متن در آن دخالت می كند ولی به این مداخلات با تردید می نگرد و كنش خواندن را مورد تحلیل قرار می دهد نه نویسنده یا خواننده،‌كشاكش میان خواندن و ظرفیت های نهفته‌ی متن را آشكار می كند تا خواننده‌ی حرفه ای به عنوان پرسشگر در برابر متن باقی بماند، لاكان بر دیگر بودن ناخودآگاه و زبانی بودن ساختار آن تاكید كرده و در نتیجه ظرفیت دانش روانكاوی را با

دستاوردهای درخشان شالوده شكنانی كه فرایندهای دیگر ساز را به پرسش كشیده اند همسو و همگرا می كند، گفتمان هرمونوتیك جدی نیز از همان سالهای ابتدایی تولد روانكاوی در نشانه شناسی رویا و آفرینشهای ادبی هنری مطرح می شود و یكی از شناخته شده ترین كسانی كه به جای نشانه شناسی رویای فروید نماد شناسی رویا را عنوان كرده است « كارل گوستاو یونگ» نام دارد، او با متهم كردن فروید به تك صدایی به خاطر محوریت داشتن غریزه‌ی جنسی در نظریه اش او را به چالش او را به چالش می كشد.

در زبانشناسی نوین نشانه و سمبل هر دو بصورت دال و مدلول شناخته می شوند اما در باز شناسی این دو تنها سمبل است كه جندگانگی در معنا را بر می تابد، البته باید توجه داشت در مورد بعضی از سمبلها عكس گزاره‌ی فوق نیز صادق است یعنی سمبلهای گوناگون معنایی یگانه را می رسانند و مدلولی مشخص را پوشش می دهند، عبور از نشانه شناسی به نماد شناسی در تفسیر رویا از یك سو و آفرینده های ادبی هنری از سوی دیگر بنیانی ترنی تحولی است كه روانكاوری پشت سر گذاتشه است و به پیدایش مكتب یونگ انجامیده است، فروید ویونگ می دانستند كه میان رویا و اسطوره پیوند وجود دارد و هر دو همزمان در ابتدای قرن حاضر كار تحقیق در اساطیر و ادبیات عامیانه را آغاز كردند روانشناسی تحلیلی یونگ كهن الگو یا « آركی تایپ» را مطرح می كند، بروز كهن الگو ها به موجب فرم است نه محتوا، از نظر یونگ نمادها سویه‌ی آشكار آركی تایپ های نا آشكار هستند

و آفرینشهای ادبی هنری یا رویاهای عمیق تجلی آنها.
از دیدگاه یونگ هر آفرینش ادبی و هنری نشان از ناخود آگاه جمعی دارد، اكر چه قالبها و انگاره هایی كه این مكتب مطرح می كند یونگ را در زمینه‌ی ساختار گرایان قرار می دهد اما زبان در فرضیات او برخلاف اكثر ساختار گرایان مركزیت ندارد و اسطوره محور فراوان گذاشته است، این مكتب جایی برای عرفان لاهوتی ندارد، نجات دهنده را در اعماق

می جوید نه در اوج.
نقد ادبی روانكارانه با تلقی سه گانه‌ی فروید از روان آغاز شد و در همان ابتدا با پیروی از این الگو سه شاخه شد: نهاد، من و فرامن، نهاد نماینده‌‌ی لیبید و اصل لذت بود كه ناخودآگاه را به همراه بخش اعظم فرامن تشكیل می داد، فرامن كار گذار ارزشهای خانوادن و اجتماع در روان بود و سرنوشت «من» هم این شد كه در مقام كارگزار اصل واقعیت میان «نهاد» و «فرامن» را میانجیگری كند، پیدایش نقد ادبس وابسته به روانشناسی «من» یارونق مكتب نقد نو همزمان است،

از دید روانكاوان این مكتب نزدیكی رویا و نوشتار در این نیست كه هر دو خیال پردازی اند بلكه در استراتژیهایی است كه برای از میان برداشتن مقاومت ناخود آگاه بكار می گیرند، مفاهیم نقد نو در واژگان این مكتب راه پیدا می كنند، حال دیگر متن برمدار مولف و آسیب شناسی او نمی چرخد، بلكه به دنبال مخاطبی می گردد كه تصویر خود را در متن بیافریند و جای خواننده و نویسنده را در فرایند آفینش معنا عوض كند، كار نقد روانشناختی كشاندن ادبیات به قلمرو روانكار نیست به همین دلیل جدا دانستن نویسنده از اثرش در نقدهای روانشناختی اهمیت بنیانی پیدا می كند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود دانلود مقاله نقش روانشناسي در ادبيات ( معاصر) فایل ورد (word)
قیمت : 29,400 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 icbc.ir