عنوان : مقاله شش گام موثر در مديريت بحران
قیمت : 29,400 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله شش گام موثر در مديريت بحران دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شش گام موثر در مديريت بحران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله شش گام موثر در مديريت بحران،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شش گام موثر در مديريت بحران :

چكیده:
امروزه مدیریت بحران یك بخش اساسی از مدیریت استراتژیك است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یك سازمان ضروری است. اساسا سازمانهایی كه در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند. مدیریت بحران موثر نیازمند یك رویكرد منظم و نظام مند است كه مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یك درك شش گام موثر در مدیریت بحران خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است. این مقاله پیشنهاد می كند كه شش گام اصلی می تواند برای آمادگی بیشتر یك سازمان در برابر بحران برداشته شود.

مقدمه:
تنها چیزی كه امروزه در دنیای كسب وكار روشن و مشخص است این است كه مدیران باید برای عدم اطمینان آماده باشند. بحرانها رویدادهای ناگواری هستند كه می توانند باعث افول سازمان شوند. حوادث 11 سپتامبر نشان دادند كه ما هیچ گاه نمی توانیم آسوده باشیم. درمواقع بحرانی خودشیفتگی و رضایتمندی از خود نمی تواند مدیران را در تصمیم گیری اثربخش یاری كند، بلكه تنها آنها را آشفته خواهدساخت. مدیرانی كه در شناسایی بحران كوتاهی می كنند و هیچ برنامه ریزی برای آن ندارند، هنگام بحران دچار گرفتاریهای شدیدی خواهندشد.

گام اول: مواجهه با بحران: روبرو شدن با بحران، پرداختن به هر اقدامی است كه برای كاهش خسارت و زیان ناشی از بحران ضروری است. برخی سازمانها از قبل اقدام به تدوین یك برنامه مدیریت بحران (CRISIS MANAGEMENT PLAN=CMP) كرده اند كه به مدیران امكان واكنش مطلوب را می دهد. سازمانهایی كه چنین اقدامی نكرده اند، احتمالا دچار ضرر و زیان بیشتری می شوند چون مدیران آنها برنامه مدیریت بحران را تدوین نكرده اند.

برای نمونه درمورد فاسدشدن یك محصول، برنامه مدیریت بحران ممكن است رویه های بسیار مطلوبی را برای فراخوانی كالای معیوب فراهم سازد و با مشتریان، كاركنان، نمایندگان و سایر ذینفعان ارتباط برقرار كند. از این رو بدون بهره مندی از منافع یك برنامه مدیریت بحران، مدیران دچار چالشهای زیادی در فرایند مواجهه با بحران خواهندشد. همچنین آنها باید فشار زیادی را از لحاظ احساسی و فیزیكی تحمل كنند. این هم درست نیست كه گفته شود یك برنامه مدیریت بحران همه مسایل را حل خواهدكرد، اما در اكثر موارد، مواجهه با بحران با كمك یك برنامه مدیریت بحران، فشار ناشی از آن را حداقل قابل تحمل خواهدكرد. بدیهی است كه درهرحال یك سازمان (اعم از اینكه برنامه مدیریت بحران داشته باشد یا نه)، چنانچه دچار بحران شود، راه گریزی از آن نخواهد داشت.

مدیران سازمان باید با بحران روبرو و بر آن چیره شوند. آنها باید میزان حمایت مردم و همچنین دارائیهای ارزشمند سازمان شامل دارائیهای ناملموس نظیر حسن نیت و تصویر ذهنی از سازمان را اندازه گیری كنند. از همه مهمتر، آنها باید در مقابل بحران با شجاعت، اراده محكم و تعهد، متانت و پشتكار واكنش نشان دهند. مدیریت خوب بحران می تواند تا حد زیادی باعث تسهیل در مواجهه با بحران و رهایی از خطر شود. متاسفانه مدیران ضعیف ممكن است بحران را خوب درك نكنند و سازمانهای خود را در معرض خطرات بیشتری قرار دهند. یك نمونه در این زمینه بحران شركتهای كوكاكولا در بلژیك در سال 1999 است.

گام دوم: بازاندیشی: بعداز بررسی یك بحران ازطریق مواجهه با آن، مدیران برای جبران خستگی روحی و روانی ناشی از این فشار نیازمند یك وقفه (تجدید قوا) هستند. اما این وقفه نباید بیش از حد طولانی باشد. این وقفه فرصتی است تا مدیران مناسبترین پاسخها را برای پرسشهای ذیل بیابند:
1 – چه چیزی و چگونه اتفاق افتاده است؟
2 – علت این واقعه چیست؟
3 – چرا به این شكل رخ داده است؟

بازاندیشی یافتن مقصر یا سپربلا نیست. از لحاظ یادگیری، بازاندیشی درواقع به درك اشتباهات گذشته و یافتن دلسوزانه یك روش بهتر و جلوگیری از تكرار اشتباهات در آینده اشاره دارد. خسارات ناشی از بحران را باید كاملا ارزیابی كرد تا اهمیت و اثر منفی آن برای سازمان مشخص شود.
اغلب چنین ارزیابی می تواند درسهای مهمی را درباره نتایج نادیده انگاشتن مدیریت بحران در برداشته باشد. در سازمانی كه برنامه مدیریت بحران در واكنش به بحران اجرا می شود، بازاندیشی به معنای نگاه عمیق به برنامه مدیریت بحران برای آزمون مجدد اثربخشی آن است. زمینه های آسیب پذیری كه ممكن است به صورت ظاهری موردبررسی قرار گرفته یا كاملا حذف نشده باشند، در برنامه مدیریت بحران می تواند مشخص شود.
بازاندیشی با پرداختن به این مسایل، اساس و شالوده ای را برای تلاشهای موردنیاز به منظور تقویت ظرفیتهای سازمانی در یادگیری و جلوگیری از بحران ایجاد می كند.

گام سوم: برنامه نوسازی: اگر مدیران به اصل بهبود مستمر اعتقاد نداشته باشند، بازاندیشی توجه آنها را به بررسی روش آمادگی سازمانی دربرابر بحران جلب می كند. از این رو بعد از بازاندیشی نوسازی روشها به عنوان گام منطقی بعدی انجام می گیرد. اگر برنامه مدیریت بحران موجود نباشد، مسلما باید به جعبه ابزار مدیریت افزوده شود. برخی مخالفان سرسخت در سازمان ممكن است قبل از بحران، بر معرفی یك برنامه مدیریت بحران رسمی پافشاری كنند. پیامد بحران و شاهد موجود در مورد اثرات مخرب آن، قدرت زیادی را در متقاعدساختن مدیران فراهم می آورد تا مخالفان برنامه مدیریت بحران را به موافقان آن تبدیل كنند.

ازسوی دیگر، چنانچه از قبل یك برنامه مدیریت بحران موجود باشد باید موردبازبینی قرار گیرد تا درسهای آموخته شده از بحرانهای پایان یافته مدنظر قرار گیرد. برنامه مدیریت بحران مستلزم به روزرسانی است و تغییرات صورت گرفته باید به سرعت به اطلاع تمام كاركنان درگیر در برنامه مدیریت بحران سازمان برسد. برنامه نوسازی روشها مستلزم آن است كه مدیران و همكاران آنان كه ایده مشتركی درمورد بهبود مستمر دارند، نقش مدافعان تغییر را ایفا كنند. اگر مدیران این نقش را به خوبی ایفا كنند، و همكاری همفكران و سایر همكاران (مخالفان) را فراهم سازند، تغییرات مثبتی ایجاد خواهدشد و درنتیجه این تغییرات مثبت، سازمان قوی تر شده و كمتر آسیب پذیر خواهدبود.

گام چهارم: احساس بحران: هدف اصلی احساس، یافتن نشانه های اولیه خطر یك بحران بالقوه است. درحقیقت این مرحله تحت نظر گرفتن محیط های داخلی و خارجی یك سازمان است. تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات (STRENGTHS, WEAKNESSES, OPPORTUNITIES AND THREATS=SWOT) به بررسی دقیق محیط عمومی و تشخیص روندهای هشداردهنده ای كه ممكن است سازمان را تهدید كند، كمك خواهدكرد. اگر مدیران هشیار باشند، فرصت خوبی وجود دارد كه آنها را قادر خواهدساخت تا نشانه هایی را شناسایی كنند كه خبر از بحران می دهند. اگرچه پیش بینی یك بحران علم دقیقی نیست ولی باید به عنوان یك بخش اساسی از برنامه ریزی بحران یك سازمان مدنظر قرار گیرد. احساس در پیش بینی دقیق تر بحران از این جهت كه لازم است مدیران چشم و گوششان را به خوبی بازنگه دارند و از این رو احتمال احساس نشانه های اولیه بحران را افزایش دهند، نقش مهمی ایفا می كند.

به علاوه مدیران می توانند دو روش دیگر را برای افزایش موفقیت در احساس بحران به كارگیرند. در روش اول، آنها ممكن است بخواهند تكنیك مدیریت ازطریق قدم زدن را اجرا كنند. این امر امكان تماس نزدیك تر با سایر افراد در سازمان را فراهم می آورد. صحبت كردن و گوش كردن به صحبتهای زیردستان و همكاران، بویژه آنهایی كه در خط مقدم كار می كنند (مثل كاركنان فروش) ایده های بیشتر و بهتری را راجع به سناریوهای مختلف بحران كه ممكن است سازمان با آن روبرو شود، برای مدیران فراهم می آورد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود مقاله شش گام موثر در مديريت بحران
قیمت : 29,400 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 icbc.ir