عنوان : مقاله هنر انتزاعي
قیمت : 29,400 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله هنر انتزاعي دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله هنر انتزاعي  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله هنر انتزاعي،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله هنر انتزاعي :

هنر انتزاعی

مقدمه:
نگارگر امروز چنانكه باید پیرو شیوه نو است و در پی سواد برداشتن از طبیعت نیست در پی آن است كه احساس اصیل و نیرومندی را كه در خاطرش نقش بسته آشكار كند و شكل ببخشد در این مقصود از همه نقش های عالم و از خطوط و رنگهای گوناگون و تركیب صورتهای طبیعت مدد می طلبد و هرچه او را به كار آید به هم می پیوندد غم آن ندارد كه بعضی شكل ها در دستش می شكند و رنگها از راه به در می روند و خط مستی می كند و زنده و بی جان در هم می آمیزد اگر جلوه رنگها است كه خاطرات را از كف برده رنگ بر عالم می

باشد و منظری از عشق و عشوه و غوغای رنگها می سازد و یا غم وجود را در دل رنگهای تیره و پر درد می نشاند و یا در مستی رنگها نشانی از عالم بی خودی و بی خبری به دست می دهد با دو خط كه نمودار ابرو و بینی است جوهر چهره ای را آشكار می كند، چند گردش قلم آن سادگی باطنی را كه در اشكال پیچیده و دشوار طبیعت نهفته است به ما می سپارد اگر نكته ای در دلش رخنه كرده و او را آرام نمی گذارد آن نكته را خواه صورتی باشد و خواه حالتی بصد گونه مكرر می كند و همه عالم را جلوه گاه آن نكته می سازد تا ما نیز با آن نكته كه كوچك می نمود خو می كنیم ژرف و پهناور آن پا می گذاریم.

اگر طبع خیال انگیز داشته باشد و دست در كام نهانخانه خاطر كند نقش های بدیعی در برابر دیدگان ما می گسترد.
اگر شوخ طبع و تیز بین باشد اجزاء وجود را به بازی تركیب می كند و نكته های طنز آمیز خطوط و رنگها را به كنایه و اشاره آشكار می سازد اما بی گمان تنها قرار تقلید طبیعت و در هم ریختن اشكال و خطوط نیز كسی را در صنف نقاشان اصیل و خلاق قرار نمی دهد آن چه هنرمندان اصیل را ممتاز می كند و فاداری به دبد و احساس و شیوه ای شخصی است. نقاش اصیل عالمی خاص خود را دارد و گرفتار آن عالم است.

شیوه نقاشی در هر دوره مانند شیوه فكر و زندگی تابع تمدنی است كه در آن دوره چیره است در عهد ما این چیرگی نسیب تمدن غربی است. تمدن مغرب زمین از اواخر قرن 19 نهضت تازه ای در هنر نقاشی و هنرهای دیگر پدیدار كرده كه هرچند در آغاز مانند همه جنبشهای نو مخالفان پابرجا داشت امروزه كم و بیش عالم گیر شده و در همه جامعه هایی كه فرهنگ و تمدن غربی در آن راه یافته است رسوم و سنتهای دین را دگرگون كرده: نقاشی جدید زبان تازه دارد باید با دستور و لغات و اصطلاحات آن آشنا شد اگر چنین كنیم مشكلات آن آسان خواهد شد و راه بهره مند شدن از آن هموار خواهد گشت.

ظهور هنر انتزاعی و اصطلاح انتزاعی
اصطلاح ((انتزاع)) به معنی چیزی جدا شده از طبیعت. همواره موضوع مشاجره بوده است شاید به این علت كه ((انتزاع كردن)) یك چیز را به معنی كاستن از ارزش یا مقام آن تفسیر كرده اند. موسیقی و معماری همواره هنرهایی انتزاعی بشمار رفته اند حال آنكه در سنت كلاسیك از روزگار ارسطو به بعد ادبیات و هنرهای تجسمی، نقاشی و پیكر تراشی هنرهایی تقلیدی تلقی شده اند هنرمندان دست كم از اواسط سده نوزدهم به بعد آگاهانه یا ناآگاهانه در جهت پی ریزی تصویری از نقاشی به عنوان یك پدیده فی نفسه مستقل و نه تقلید از

چیزی دیگر گام برداشته اند. دشواری كاربرد واژه انتزاعی در مورد هنری كه در طبیعت شبیه سازی نمی كند از اینجا سرچشمه می گیرد كه این واژه را در توصیف تمام هنرهایی به كار برده اند كه موضوعشان در درجه دوم اهمیت قرار داده یا كج نمایی شده است تا بدین وسیله بر ابزار تجسمی یا بیانی تاكید شود این اصطلاح گاهی مسامحتاً در توصیف برخی از نقاشی های فووسیتی كه موضوع بر آنها غالب نیست و نمونه هایی از پیكره تراشی كوبیستی به كار برده می شود لیكن تا زمانی كه مختصر اثری از موضوع قابل تشخیص در میان باشد انتزاعی یك برچسب واقعاً استثنا ناپذیر نخواهد بود. كوبیسم می تواند در مسیر انتزاع قرار گیرد ولی فی نفسه انتزاعی نیست.

تا كنون كوششهای گوناگونی به عمل آمده است تا نامی رضایتبخش برای امواج نقاشی ها و پیكره های غیر تقلیدی آفریده شده در سده بیستم پیدا شود. تئو وان دوسبرگ در سال 1903 اصطلاح ((مجسم)) را پیشنهاد كرد و اصطلاح ((غیر عینی)) نیز و سیعاً در توصیف انتزاعی های موندریان و پیروانش بكار برده شده است لیكن تا كنون هیچ جانشین رضایتبخشی برای این اصطلاح پیدا نشده است و دلیلی هم برای عدم استفاده از آن در آینده دیده نمی شود. كاندینسكی به نظر می رسد كه بهتر از همه می تواند ادعا كند نخستین نقاش

انتزاعی بود كه به مفاهیم جنبی آثار غیر نمایشی و اكسپرسیونیستی خویش پی برد بدون تردید پیش از كاندینسكی نیز نقاشی های انتزاعی آفریده می شده اند تعدادی از نقاشی های وان دولده و دیگران به شیوه هنر نو موضوع قابل تشخیص خاصی ندارند هر چند از راه مسامحه می توان آنها را بر شكلهای گیاهی مبتنی دانست. دلونه در سال 1911 نقش و نگارهایی رنگی می آفرید كه موضوع ناتورالیستی عملاً از آنها رخت بر بسته بود و كوپكا نیز در همان زمانه به شیوه ای تماماً انتزاعی كار می كرد.
آبستره

یكی از اقدامات متهورانه كه در نقاشی قرن بیستم به وقوع پیوست، نهضت هنر انتزاعی (آبستره) بود. درباره چگونگی و كیفیت این نهضت هنری، همواره بحثها و جدلهایی بین حامیان آن از یك طرف و مخالفان از طرف دیگر صورت گرفته، مضافاً اینك در مورد بررسی ارزشهای زیبایی شناسی آن اختلافهای بسیار موجود است. پیرامون هنر انتزاعی مورد قبول واقع شده اند. زیرا از قواعد و قوانینی پیروی می كنند هنر انتزاعی مورد قبول واقع شده اند.

زیرا از قواعد و قوانینی پیروی می كنند كه متعلق به آنهاست و نیازی به جنبه ((نمایشی)) ندارند، در حالی كه شعر و نقاشی و مجسمه سازی تحت عنوان ((هنرهای نمایشی)) قلمدار می شوند آیا این گونه تفكیك نمودن هنرها باید همواره رعایت گردد؟ یا اینكه باید به كمك اصول كلی زیبایی شناسی، كلیه هنرها از جمله نقاشی و مجسمه سازی مانند موسیقی و معماری مورد سنجش و بررسی قرار گیرد؟

بنظر می آید كه نقاشی انتزاعی در مسیر خودش به منظور رقابت با موسیقی به وجود آمده باشد زیرا با توجه به هنر ((كاندینسكی)) و ((موندریان)) برداشتهایشان نسبت به موسیقی و معماری، حد و مرزهای هنر انتزاعی را مشخص نموده اند.

در روند تكاملی هنر انتزاعی كه نمایانگر هنر مدرن است، آیا مرز بین هنر نمایشی و غیر نمایشی مشخص است؟ آیا می توان از انواع هنر انتزاعی وابسته، و انتزاعی مطلق سخن بیمان آورد؟ آغاز و پایان هنر انتزعی كجاست؟ و بالاخره آیا هنر انتزاعی با تمام نمودهایش به قرن بیستم تعلق دارد، یا آنكه از نظر تاریخی به هنرهای گذشته ارتباط دارد؟ …

اصطلاح ((آبستره)) به خودی خود دارای ابهام و نیازمند بحث و گفتگو است. زیرا بخوبی می توان ادعا كرد كه تمام هنرها آبستره هستند، و یا اینكه می توان با ((پیكاسو)) هم عقیده شد كه هنر آبستره اصلاً وجود ندارد، چنانكه هر اثر تكیه بر روشی خاص و نمودی از زندگی دارد. یكی از معروفترین مفسرین و مبلغین هنر انتزاعی ((میشل سوفور)) فرانسوی است. در مورد هنر انتزاعی می گوید. من هنری را انتزاعی می نامم كه یادآور هیچ گونه واقعیت شكلی نباشد، حتی اگر نقطه ای باشد كه هنرمند از آن آغاز به كار كرده باشد.

هنر انتزاعی – كه با هر گونه نمایش واقعی از موضوعات سر ستیز دارد – دارای دو مورد حائز اهمیت می باشد، یكی ((فرم)) و دیگری ((رنگ)) این دو عامل از لحاظ زیبایی شناسی دارای معیارهای مخصوص به خود هستند.
این هنر – كه سابقه نزدیك به یك قرن دارد – همواره با هنر تزیینی (دكوراتیو) مقایسه شده كه خود موجب شبهاتی نیز گردیده است. هنر تزیینی دارای قوانین دقیق و مشخص می باشد و در ضمن از آزادیهای بسیاری برخوردار است. در حالی كه هنر انتزاعی از قوانین مشخص پیروی نمی كند و حد و مرزی نمی شناسد از طرفی هنر انتزاعی را می توان به عنوان عكس العمل در برابر ((واقع گرایی مدرسه ای)) قرن نوزدهم بحساب آورد كه نشانه های ظهور آن را می توانیم در پایان همان قرن یعنی نهضت امپرسیونیسم و سپس شیوه ای دیگر مشاهده كنیم.

نقاشی انتزاعی و انواع آن:
نقاشی انتزاعی را می توان به دو نوع تقسیم كرد: نوع اول شامل هنرمندانی می شود كه صرفاً به رنگ و فرم توجه دارند و این دو عنصر تجسمی تنها بخاطر جلوه های مجرد آنها بكار می گیرند. در تابلوهای این نقاشان اشكال و نقوش هیچ گونه شباهتی با نمونه های طبیعت و عالم واقع آنها ندارند. رنگها نیز از رنگهای طبیعت پیروی نمی كنند و از رنگ تنها بخاطر خود رنگ و از فرم صرفاً بخاطر فرم استفاده می شود.

نوع دوم شامل: آثار نقاشانی است كه رنگ و فرم را علاوه بر جلوه های مجرد هر یك با توجه به معانی و مفاهیم آنها بكار برده اند در این روش رنگها و فرمها بدون آنكه موضوع یا شیئی را به نمایش درآورند حالات عاطفی خاصی را برای بیننده ایجاد می كنند چنانكه مثلاً رنگ قرمز و نارنجی می توانند برای انسان حالات هیجان و شور و التهاب ایجاد كنند، و برعكس رنگهای سبز و آبی، آرام بخش و تسكین دهنده هستند، فرمها نیز به نوبه خود چنین حالات روانی ایجاد می كنند. این قبیل آثار را به نام حالتگرایی انتزاعی (آبستره اكسپرسیونیسم) می نامیم.

دوره های تاریخی هنر انتزاعی
هنر انتزاعی به دو دوره تاریخی تقسیم می شود دوره ابتدای آن از سال 1990 آغاز شد و تا سال 1916 ادامه یافت. در این مرحله هنر انتزاعی شامل روند ضد طبیعت بود. دوره بعدی از سال 1917 شروع گردید و با جنبش ((دستایل)) – كه در آن اصل ((انتزاع به خاطر انتزاع)) مورد نظر بود – همراه شد ولی به هر حال راه ویژه خود را پیموده است.
اولین اثر نقاشی انتزاعی، در سال 1910 م . توسط هنرمندی روسی، به نام ((واسیلی كاندینسكی)) (1866 – 1944 م) بوجود آمد. این اثر بوسیله آبرنگ با سطوحی رنگین، و با حالتی دینامیك، بدون توجه به جنبه نمایشی آنها، كشیده شده بود. در همین سال كاندینسكی كتاب معروف خود به نام ((روحانیت در هنر)) را به منظور توجیه كردن نكات استتیكی

جهت یابی جدید هنر نقاشی، به رشته تحریر درآورد. این اولین كتابی بود كه در زمینه هنر آبستره نگاشته شد. چیزی كه كاندینسلی را متوجه هنر انتزاعی نمود، ابتدا یك دامن خوش رنگ و سپس یكی از تابلوهای خودش بود كه تصادفاً به صورت وارونه در كنار كارگاهش قرار داشت. تحت این شرایط كاندینسلی در نگاه اول با تابلویی روبرو گردید كه دارای رنگ آمیزی جالب و چشم گیری بود و وی قبلاً آن را نمی شناخت. همین تابلو وارونه نكته اصلی هنر انتزاعی را برایش روشن كرد. پس او چنین نتیجه گرفت كه در یك تابلو رنگها و فرمها هستند كه بصورت مجرد نقش اصلی را ایفا می كنند. اما آنچه كه موجب كشف اصول زیبایی شناسی توسط كاندینسكی گردید مطالعات و جستجوهایش در زمینه موسیقی بود. وی اولین طرحهای خود را به نام ((بدیهه سرایی)) و آثار كاملترش را تحت عنوان ((تركیب)) نامید.

آثار نقاشی كاندینسكی بسیار متنوع و به شكلهای متفاوتی عرضه شده اند. آثارش در ابتدا برای بیننده دارای ارزش نمایشی می باشند و سپس با ارزش ساختمانی جلوه می كنند. زیرا بوسیله شكلهای كوچك هندسی پوشیده، و از رنگهای شدید بوجود آمده اند، لذا از نظر بصری مانند اشیاء قیمتی به نظر می آیند. علارقم ارزش فیلسوفانه آثارش، هنر او دارای نمودی تزئینی است، و این همان خصوصیتی است كه در اكثر آثار شرقی مشاهد می شود. كاندینسكی در مورد هنر انتزاعی خودش می گوید: ((به همان اندازه و ترتیبی كه صداها و ریتمها موسیقی با هم جمع می شوند، فرمها و رنگها نیز در نقاشی باید بر طبق روابط كثیرشان، با یكدیگر تركیب شوند.)) همچنین اضافه می كند ((… رنگها و فرمها فی نفسه و

بوسیله خود، قدرت روانی پرطنین فراهم می آورند. كسی كه تابلویی را تماشا می كند، باید آن را چون امتزاجی از فرمها و رنگها – كه حالتی روانی را بیان می كند – ببیند، و نه آنكه برگردانی از جنبه خارج اشیاء را جستجو كند)). كاندینسكی از نقاشانی بود كه گرایشات عرفانی داشت و تمامی كوششهایی را كه انجام می داد تحت الشعاع انگیزه های ضد ماده گرایی او قرار می گرفت. او بارها در نوشته هایش، از روح شرقی، خاطرات سرزمین خود و فضای رنگین و عرفانی كلیساها نیز افسون تصاویر اولیاء … سخن رانده است در هنر شرق خصوصیاتی نهفته است كه می توان آنها را با هنر انتزاعی كاندینسكی مقایسه كرد. در نقاشی چین. ژاپن علی رغم توجه بیش از حد نقاشان به طبیعت و گرایشهای انتزاعی مشهود

است. به همین نحو در اكثر نقوش و رنگهای هنر ایران خواه هندسی و یا گیاهی و بخصوص مینیاتور ایرانی می توان ویژگیهای هنرهای انتزاعی را دید. (اگرچه باید اضافه كنیم كه در هنر اسلامی جنبه دیگری بر خصوصیات انتزاعی نقش و رنگ غلبه دارد كه موجب نزول ارزشهای انتزاعی آن می شود. این جنبه بعد معنوی و محتوای عمیق آثار هنری اسلام است كه در ورای نقشها و رنگها جای دارد و طبیعتاً معیارهای دیگری را كه در خور آن باشد برای ارزیابی می طلبد و لازم است با بررسی عمیق كه شایسته آن باشد مورد تحقیق قرار گیرد و به بحث گذاشته شود.)

پیروان هنر انتزاعی:
در سال 1912 م . ((كوپكا)) هنرمند چكسلواكی نیز آثار انتزاعی خویش را به نمایش درآورد وی از اولین نقاشانی بود كه با الهام از موسیقی به نقاشی پرداخت و لذا برخی از تابلوهای خود را به نامهای ((فوگ قرمز و آبی رنگ مایه های گرم)) نامید.

او در حدود سال 1920 با همكاری چند هنرمند دیگر از جمله ((بلان گاتی)) و ((والنسی)) گروهی را تشكیل داد از نقاشان دیگری كه با گرایش به سوی هنر انتزاعی آثاری را بوجود آورد ((روبر دلونه)) بود دلونه آثار شعر گونه خود را با توجه به رنگهای خالص بوجود می آورد خود او در مورد نقاشی هایش از ((فرم – سوژه)) نام می برد.

نهضت هنر آبستره مربوط به یك منطقه خاص نبود این شیوه در تمام كشورهای دنیا طرفدارانی داشت كه هر یك به ترتیبی جداگانه به فعالیت مشغول بودند در عین حال از یكدیگر تاثیر می پذیرفتند. مورگان روسل و مك دونالد رایت از نقاشان آمریكایی بودند كه از روبر – دلونه الهام گرفتند این دو از سال 1913 به بعد در این شیوه آثاری بوجود آوردند در فرانسه و آلمان نیز به طور همزمان هنر آبستره بوجود آمد، اما جنبش هنر آبستره در روسیه با كیفیت برتر نمودار شد به ترتیبی كه بسیاری از نوابغ این جنبش هنری از این سرزمین برخاستند تعداد

نقاشانی كه تحت این شیوه، نقاشی نموده اند بسیارند، در میان آنها هستند نقاشانی كه با آثارشان گرایشات دیگری را بوجود آورده اند به ترتیبی مبتكر و معرف شیوه های جدیدتری – كه در رابطه با هنر آبستره است – شده اند. این شیوه ها عبارتند از: تاشیسم – سوپره ماتیسم – نئوپلاستی سیسم – كنستراكتیوئیسم، دو مسیر عمده در هنر مدرن وجود دارد مسیر اول – كه پایه های آن قبل از آغاز قرن بیستم در اروپای غربی بویژه در فرانسه ریخته شد – تحت عنوان كوبیسم نامگذاری شده است. مسیر دوم كه بیشتر متعلق به قرن حاضر است. با عنوان هنر انتزاعی (آبستره)، از روسیه آغاز گردید كه خود نیز به نحوی از كوبیسم تاثر گردیده است. در رابطه با این مسیر هنری ابتدا از واسیلی كاندیسكی، نقاش روسی نام

بردیم كه از پایه گذاران و متفكرین هنر آبستره محسوب می شود وی از اولین نقاشانی بود كه با حذف فیگور و برداشت مستقیم از طبیعت ارزشهای مستقل رنگ و فرم را شناخت و به بیان خالص به هنر دست یافت. كاندینسكی كوشش نمود تا در تعمق در اصرار فوق طبیعی و جهان لاحوتی، رنگ و فرم را خارج از مفاهیمی كه در طبیعت دارند به منظور تجسم از

دنیایی كه خود می شناخت یا در پی شناخت آن بود به هم بیامیزد و برای تجسم این ذهنیت به عناصر عینی مجرد روی آورد. هدف نهایی او این نبود كه نقاشی را از محتوا پاك كند. بلكه هدف او این بود كه: ((قالبی مجرد برای تجریدات ذهنی خویش بیافریند. زیرا همان طور كه حس رفعت جویی هنرمندان ((گوتیك)) موجب شد كه معماری گوتیك مفهوم ((عناصر عمودی)) خود را كشف كند. به همان گونه نیز كاندینسكی تبعین آرمانهای عقیدتی خویش را در ریتمهای ویژه فرم و رنگ جستجو می كرد. كیفیت پویای عناصر، ((تم)) اصلی آثار كاندینسكی را تشكیل می داد ولی این پویایی بیشتر ناشی از حركتی خود بخودی و درونی بود تا جنبشی آینده گرا. لذا در آثار او همه چیز در وحدانیت حركتی پیوسته و فضایی بیكران مستغرق است. و هیچ چیز را یارای گریز از این هستی هماهنگ و موزون نیست، ((كل)) بر ((جزء)) رجحان اساسی دارد، و روح بر ماده پیشی می گیرد.))

جنبش هنر آبستره در روسیه با كیفیت برتر نمودار شد و از آنجا هنرمندان برجسته ای در عالم نقاشی مدرن ظهور كردند از آن میان باید به ((كازیمیر مالویچ 1935 – 1875)) اشاره كنیم كه خود پایه گذار نهضت دیگری به نام سوپر ماتیسم شد. مالویچ ابتدا به شیوه فرناند لژه نقاش كوبیست كار می كرد سپس با تاكید نمودن بر خطوط عمودی و افقی و فرمهای هندسی آثاری بوجود آورد. و در سال 1913 نمایشگاهی از آثار جدید خود را در مسكو به نمایش گذاشت در این نمایشگاه تابلو معروف خود را كه عبارت بود از ((یك مربع سیاه در زمینه سفید)) به معرض نمایش درآورد این تابلو نظر بسیاری از منتقدان هنری را متوجه خود ساخت و عنوان ((سوپر ماتیسم)) را به خود اختصاص داد. مالویچ در سالهای بعد، با همان فرمهای هندسی

ساده، تابلوهای متعددی بوجود آورد كه در رنگ آمیزی آنها از رنگهای ساده بهره می گرفت. در سال 1919 از وی دعوت بعمل آمد تا در مدرسه هنرهای كاربردی به تدریس بپردازد. در سالهای بعد كه دولت جدید قدرت گرفت. برای ادامه كار او مشكلاتی بوجود آمد و وی به ناچار به شهر لنینگراد رفت تا در آنجا مادام العمر به كار تدریس بپردازد و به عبارتی در تبعید بسر برد. مالویچ در سال 1926 موفق شد كه از روسیه خارج شود و در آلمان با همكاری مدرسه هنری ((باوهاس)) كتابی تحت عنوان ((دنیای غیر تصویری)) كه حاوی تئوریهای سوپرماتیسم است – انتشار دهد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود مقاله هنر انتزاعي
قیمت : 29,400 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 icbc.ir