توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله شركت مخابرات كردستان با word دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شركت مخابرات كردستان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شركت مخابرات كردستان با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شركت مخابرات كردستان با word :

تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکت زغال سنگ نگین طبس (سهامی عام)

فهرست مطالب پروژه
بخش اول پروژه: تاریخچه فعالیت و شرح خلاصه فعالیت شرکت
تاریخچه فعالیت شركت
فعالیت اصلی شركت
وضعیت اشتغال
مبنای تهیه صورت های مالی
خلاصه اهم رویه های حسابداری
بخش دوم: تعریفات مربوط به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی
ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل
صورت های مالی مقایسه ای
تجزیه و تحلیل افقی
تجزیه و تحلیل عمودی
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك
تجزیه و تحلیل نسبت ها
ابزارهای تحلیلی خاص

تجزیه و تحلیل نقدینگی و فعالیت
تجزیه و تحلیل سودآوری
صورتهای مالی شرکت زغال سنگ نگین طبس
ترازنامه 5 ساله شركت زغال سنگ نگین طبس (سهامی عام)
صورتهای مالی شرکت زغال سنگ نگین طبس
صورتحساب سود وزیان5 ساله شركت زغال سنگ نگین طبس (سهامی عام)
جدول خلاصه شده محاسبه نسبتها
بخش سوم: محاسبه نسبتهای مالی شرکت ذغال سنگ نگین طبس ( سهامی عام )
محاسبه نسبتهای مالی
نتیجه گیری
فهرست منابع و ماخذ

بخش اول پروژه: تاریخچه فعالیت و شرح خلاصه فعالیت شرکت
تاریخچه فعالیت شركت:
كلیات
در راستای اجرای سیاست های برنامه دوم توسعه اقتصادی و اجتماعی و به منظور تامین ذغال سنگ كك شو مورد نیاز صنعت فولاد و به دنبال مزایده برگزار شده توسط شركت ملی فولاد ایران بخشی از معادن ذغال سنگ طبس شامل معدن اولیه شماره 2 پروده با ذخیره ای حدودا به میزان 000/350/2 تن و یال شمالی معدن شماره 3 پروده طبس با ذخیره ای حدودا 000/100/1 تن كه عملیات اكتشافی آن تقریبا به اتمام رسیده بود، طی قرارداد شماره 7400 مورخ 14/10/1378 به شركت تكادو ( برنده مزایده فوق الذكر) واگذار گردید. در همین راستا شركت ذغال سنگ نگین طبس در تاریخ 9/2/1378 تحت شماره 14770 در اداره ثبت شركت ها و مالكیت صنعتی اصفهان به ثبت رسیده است.
یادآور می شود كه كلیه اختیارات قرارداد فو

ق از طرف مدیریت عامل شركت تكادو به شركت جدید التاسیس ذغال سنگ نگین طبس تفویض گردیده است. مركز اصلی شركت واقع در اصفهان چهار راه شیخ صدوق، ابتدای شیخ صدوق شمالی كوچه حكیم نظامی، پلاك 33 می باشد. ضمنا محل معادن شركت نیز در 80 كیلومتری جنوب طبس می باشد. یادآور می شود شركت به استناد مجوز شماره 2614 مورخ 13/12/1382 صادره از سوی اداره امر اقتصادی و دارائی شهرستان طبس از ابتدای سال 1378 به مدت 12 سال مشمول معافیت مقرر در ناده 32 قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحیه های بعدی آن می باشد.
همچنین مطابق با مجوز شماره 1514 مورخ 22/10/1382 صادره از سوی شورای بورس و هیئت پذیرش اوراق بهادار با درخواست شركت مبنی بر پذیرش شركت در بازار بورس اوراق بهادار موافقت و در تاریخ 27/12/1382 اولین نوبت معامله سهام شركت در تالار فرعی بورس به انجام رسید و در تاریخ اول اردیبهشت ماه 1386 بر اساس معیارهای مصوب شورای عال بورس (سرمایه و میزان سهام شناور) از تابلوی فرعی به تابلوی اصلی منتقل شد.
فعالیت اصلی شركت
موضوع فعالیت شركت طبق ماده 2 اساسنامه به شرح زیر می باشد:
1- تهیه و اجرای طرح ها و عملیات اكتشافی، استخراج، تغلیظ، و فرآوری مواد معدنی.
2- سرمایه گذاری در جهت اكتشاف و بهره برداری معادن و فرآوری مواد.
3- انجام امود بازرگانی اعم از صادرات و واردات مرتبط با موضوع شركت.
4- انجام كلیه اموری كه به نحوی با موضوع شركت ارتباط داشته و در چارچوب قوانین و مقررات موضوعه كشور جمهوری اسلامی ایران بوده و مفید و نافع باشد.
5- سرمایه گذاری در سایر شركت ها و ایجاد شركت های جدید.
وضعیت اشتغال
متوسط كاركنان شركت طی سال مالی، كه ب

ر اساس قراردادهای كوتاه مدت (كمتر از یك سال) مشغول به كار می باشند 13 نفر کارمند اداری و ستادی و 358 نفر تولیدی و خدماتی
مبنای تهیه صورت های مالی
صورت های مالی تلفیقی گروه و شركت سرمایه گذاری شاهد (شركت اصلی) اساسا بر مبنای بهای تمام شده تاریخی تهیه و در موارد مقتضی از ارزش های جاری نیز استفاده شده است.
مبانی تلفیق

صورت های مالی تلفیقی حاصل از تجمیع اقلام صورت های مالی شركت سرمایه گذاری شاهد- سهامی عالم (شركت اصلی) و شركت های فرعی مشمول تلفیق آن پس از حذف معاملات و مانده های درون گروهی و سود و زیان تحقق نیافته ناشی از معاملات فیمابین است.
در مورد شركت های فرعی تحصیل شده طی دوره، نتایج عملیات آن از تاریخی كه كنترل آن به طور موثر به شركت اصلی منتقل می شود و در شركت های فرعی واگذار شده نتایج عملیات آن تا زمان واگذاری، در صورت سود و زیان تلفیقی منظور می گردد.
سهام تحصیل شده شركت اصلی توسط شركت های فرعی به بهای تمام شده در حساب ها منظور و در ترازنامه تلفیقی به عنوان كاهنده حقوق صاحبان سهام تحت سرفصل «سهام شركت اصلی در مالكیت شركت های فرعی» منعكس می گردد.
سال مالی شركت های فرع در 29 اسفند ماه هر سال (س

رمایه گذاری سعدی 31 اردیبهشت ماه) خاتمه می یابد. با این حال، صورت های مالی شركت های مذكور ه همان ترتیب در تلفیق مورد استفاده می گیرد. لازم به توضیح است در صورت وقوع هر گونه رویدادی تا تاریخ صورت های مالی شركت اصلی كه تاثیر عمده ای بر كیفیت صورت های

مالی تلفیقی داشته باشد، اثار آن از طریق اعمال تعدیلا

ت لازم در اقلام صورت های مالی شركت ها

ی فرعی به حساب گرفته می شود.
خلاصه اهم رویه های حسابداری
موجودی مواد و كالا
موجودی های مواد و كالا به اقل بهای تمام ده و خالص ارزش فروش «گروه اقلام مشابه ارزیابی می شود. در صورت فزونی بهای تمام شده نسبت به خالص ارزش فروش، مابه التفاوت به عنوان ذخیره كاهش ارزش موجودی شناسایی می شود. بهای تمام شده موجودی ها با به كار گیری روش های زیر تعیین می گردد.
شرح روش مورد استفاده
مواد اولیه
كالای در جریان ساخت
كالای ساخته شده
قطعات و لوازم یدكی
موجودی زمین و ساختمان میانگین موزون
میانگین موزون
میانگین موزون
میانگین موزون
شناسایی ویژه

پروژه در جریان تكمیل:
بهای تمام شده پروژه در جریان تكمیل بر اساس مجموع هزینه ها و مواد مصرفی جهت ساخت پروژه محاسبه شده است.

سرمایه گذاری ها
نحوه ارزیابی سرمایه گذاری ها در شركت اصلی صورت های مالی تلفیقی گروه به شرح زیر است:
دارائی های ثابت مشهود
دارائی های ثابت مشهود، بر مبنای بهای تمام شده در حساب ها ثبت می شود. مخارج بهسازی و تعمیرات اساسی كه باعث افزایش قابل ملاحظه در ظرفیت با عمر مفید دارائی های ثابت یا بهبود اساسی در كیفیت بازدهی آنها می گردد. ه عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و طی عمر مفید باقیمانده دارائی های مربوط مستهلك میشود. هزینه های نگهداری و تعمیرات جزئی كه به منظور حفظ یا ترمیم منافع اقتصادی مورد انتظار واحد تجاری از استاندارد عملكرد ارزیابی شده اولیه دارائی انجام می شود، هنگام وقوع به عنوان هزینه های جاری تلقی و به حسا و زیان دوره منظور می گردد.
استهلاك دارائی های ثابت با توجه به عمر مفید برآوردی دارائی های مربوط (و با در نظر گرفتن آئین نامه استهلاكات موضوع ماده 151 قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفندماه 1381) و بر اساس نرخ ها و روش های زیر محاسه می شود:
برای دارائی های ثابتی كه در خلال ماه تحصیل و مورد بهره برداری قرار می گیرد، استهلاك از اول ماه بعد محاسبه و در حساب ها منظور می شود. در مواردی كه هر یك از دارائی های استهلاك پذیر پس از آمادگی جهت بهره برداری به علت تعطیل كار یا علل دیگر برای مدتی مورد استفاده قرار نگیرد، میزان استهلاك آن برای مدت یاد شده معادل

30% نرخ استهلاك منعكس در جدول بالا است.

مخارج تامین مالی
مخارج تامین مالی به عنوان هزینه سال شناسایی می شود به استثنای مخارجی كه مستقیما قابل انتساب به ساخت «دارائی های واجد شرایط» است.
تسعیر ارز
معاملات ارزی- اقلام پولی ارز با نرخ مورد معامله در بانك مركزی در تاریخ ترازنامه و اقلام غیر پولی كه به بهای تمام شده تاریخی بر حسب ارز ثبت شده است با نرخ مورد معامله در بانك مركزی در تاریخ معامله تسعیر می شود. تفاوت های ناشی از تسویه یا تسعیر اقلام پولی ارزی به عنوان درآمد یا هزینه دوره وقوع شناسایی می شود.
ذخیره مزایای پایان خدمت كاركنان
ذخیره مزایای پایان خدمت كاركنان بر اسس 45 روز

آخرین حقوق و مزایای مستمر هر یك از كاركنان برای هر سال خدمت آنان محاسبه و در حساب ها منظور می شود.
سرقفلی
حساب های تركیب واحدهای تجاری از نوع تحصیل بر اساس روش خرید انجام می شود. مازاد بهای تمام شده تحصیل سرمایه گذاری در شركت

های مشمول تلفیق و شركت های وابسته مشمول اعمال روش ارزش ویژه بر سهم گروه از خالص ارزش منصفانه دارایی ها و بدهی های قابل تشخیص آنها در سنوات آتی و زمان تحصیل به عنوان سرقفلی شناسایی و طی مدت 20 سال به روش خط مستقیم مستهلك می گردد و در صورت فزونی منافع ناشی از تملك شركت های مشمول تامین نسبت به بهای تمام شده سرمایه گذاری های مذكور مازاد حاصل به حساب سرقفلی منفی منظور می گردد. سرقفلی ناشی از تحصیل شركت های وابسته جز مبلغ دفتری سرمایه گذاری بلند مدت در شركت های وابسته در ترازنامه تلفیقی منعكس می شود.

بخش دوم: تعریفات مربوط به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی:
تجزیه و تحلیل صورت های مالی شامل ابزارها و تكنیك هایی است كه تحلیل گران را در بررسی صورت های مالی جاری و گذشته شركت ها یاری می دهد تا بتوانند عملكرد و وضعیت مالی شركت ها و مخاطرات آتی و امكانات بالقوه را مورد ارزیابی قرار دهند. تجزیه و تحلیل صورت های مالی می تواند اطلاعات با ارزشی را درباره روندها، ارتباطات، كیفیت سودآوری، نقاط قوت و ضعف و چگونگی وضعیت مالی شركت ها ارایه دهد.

نكات اساسی

تجزیه و تحلیل صورت های مالی بر مبنای هدف (اهداف) خاصی صورت می گیرد. برای مثال، آیا تجزیه و تحلیل ارایه شده مبنایی در جهت اعطای اعتبار یا ایجاد یك سرمایه گذاری تلقی می گردد؟ بعد از اینكه هدف تجزیه و تحلیل مشخص گردید، اطلاعات مورد نظر از صورت های مالی و سایر منابع جمع آوری می شود. نتایج تجزیه و تحلیل تلخیص و تفسیر می شود. نتایج به دست آمده طی گزارشی به اشخاصی كه تجزیه و تحلیل برای آن ها انجام گرفته است، ارایه می گردد.
برای ارزیابی صورت های مالی، فرد ذینفع باید:
1- با عملیات واحد تجاری آشنا باشد.
2- هدف، ماهیت و محدودیت های حسابداری را درك كند.
3- با اصطلاحات واحد تجاری و حسابداری آشنا باشد.
4- دارای دانش علمی در مورد مبانی امور مالی باشد.
5- با ابزارها و تكنیك های تجزیه و تحلیل صورت های مالی آشنا باشد.
تجزیه و تحلیل مالی یك شركت شامل بررسی صورت های مالی شركت و یادداشت های مربوط به صورت های مالی و گزارش حسابرسان آن شركت می باشد. گزارش حسابرسی بیان گر بررسی صورت های مالی توسط حسابرسان می باشد. این گزار

ش همچنین نشان می دهد كه آیا صورت های مالی به طور منصفانه وضعیت مالی شركت، نتایج عملیات و تغییرات در وضعیت وجوه نقد را مطابق با اصول

عمومی پذیرفته شده حسابداری مطابق با سال قبل نشان می دهد.
یادداشت های مربوط به صورت های مالی، غالبا با معنی تر از اطلاعات دریافت شده از صورت های مالی می باشد. این یادداشت ها، رویه های حسابداری شركت را شرح می دهد و معمولا توضیحات كامل و چگونگی كاربرد آن رویه ها را همراه با مدارك مورد نیاز ارایه می دهد.
تحلیل گران غالبا صورت های مالی یك شركت را با صورت های مالی سایر شركت هایی كه در همان صنعت فعالیت دارند، مقایسه می كنند و همچنین صورت های مالی یك شركت را در سال های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. اساسا این روش قلمرو رسیدگی تجزیه و تحلیل صورت های مالی را وسعت می بخشد.

ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل
حسابداران و سایر افراد ذیربط ابزارها و تكنیك های استاندارد شده مختلفی را ارایه می دهند كه در تجزیه و تحلیل صورت های مالی مورد استفاده قرار می گیرند. روش های تجزیه و تحلیل صورت های مالی را می توان به سه دسته تقسیم نمود. 1- مقایسه و اندازه گیری مالی مربوط به دو یا چند دوره، 2- مقایسه و اندازه گیری اطلاعات دوره جار

ی، 3- رسیدگی برای اهداف خاص.
تكنیك و ابزار ذیل در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت:
1- صورت های مالی مقایسه ای:
الف. تجزیه و تحلیل افقی
ب. تجزیه و تحلیل عمودی
2- صورت های مالی بر اساس مقیاس مشترك:
3- تجزیه و تحلیل نسبت ها

4- رسیدگی برای اهداف خاص
صورت های مالی مقایسه ای:
صورت های مالی كه اطلاعات مالی مربوط به دو یا چند دوره را ارایه می دهدف معمولا مقایسه ای نامیده می شود. صورت های مالی مقایسه ای معمولا گزارشات مشابه ای را برای دوره جاری و برای یك یا چند دوره قبلی ارایه می دهد. صورت های مالی مقایسه ای اطلاعات مهم درباره روند و ارتباط آن ها را در طی دو یا چند سال برای تحلیل گران فراهم می سازد. چنان چه صورت های مالی مقایسه ای برای بیش از یك سال ارایه شود مطلوب تر خواهد بود. صورت های مقایسه ای تاكید بر این واقعیت دارد كه صورت های مالی برای یك دوره حس

ابداری، فقط بخشی از فعالیت های مستمر یك شركت است.
طبق اصول حسابداری، مقایسه صورت های مالی بین دو یا چند دوره تحت شرایط زیر مفدی و موثر می باشد.
1- چنانچه روش های حسابداری در تنظیم صورت های مالی یكسان باشد مقایسه گزارشات مطلوب است.
3- اصول حسابداری تغییر نمی یابد، چنان چه تغییری در اصول حسابداری ایجاد شود، اثرات مالی ناشی از آن تغییرات افشاء گردد.
4- تغییرات در وقایع یا در ماهیت رویداد اصلی افشاء شوند.
تجزیه و تحلیل افقی
تجزیه و تحلیل افقی، روندها را مورد ارزیابی قرار می دهد و ارتباط بین اقلامی كه در همان ردیف در یك صورت مقایسه ای ظاهر می شود را تعیین می كند. تجزیه و تحلیل افقی تغییرات مربوط به اقلامی مندرج در صورت های مالی را در طی دوره افشاء می كند. هر یك از اقلام (مثل فروش) مربوط به یك ردیف برای یك سال مالی با همان قلم در دوره دیگر مقایسه می شود. تجزیه و تحلیل افقی می تواند بر حسب تغییرات مبالغ پولی به صورت درصد تغییرات یا به شكل یك نسبت انجام شود.
نسبت تغییر با تقسیم اطلاعات سال جاری بر اطلاعات سال پایه محاسبه می شود. وقتی ارقام سال پایه دارای ارزش مثبت است، تغییر مقدار پولی و درصد تغییر می تواند با معنی تر باشد. اگر ارقام سال پایه دارای ارزش صفر یا منفی باشد تغیر مقد

ار پولی می تواند محاسبه شود اما درصد تغییرات نمی تواند محاسبه شود. یك نسبت فقط زمانی می تواند محاسبه شود كه دو ارزش مثبت، قابل دست

رسی باشند.
در مواردی كه تغییرات به صورت درصد بیان می شود، عمل جمع و تفریق مفهومی نخواهد داشت. زیرا درصد تغییرات از مبناهای مختلف ناشی می شود. وقتی هر كدام از اقلام سال پایه به طور انفرادی دارای مقادیر كمی باشند، تغییر نسبتا كم مقدار پولی می تواند درصد تغییر زیادتری را به وجود آورد و در نتیجه اعتبار بیشتری به آن اقلام به منظور با معنی بودن آن می دهد.
بر اساس روش سال پایه گاهی اوقات تجزیه و تحلیل افقی برای افشای درصد تغییرات انباشته برای چند سال استفاده می شود. در این صورت سال شروع به عنوان سال پایه در نظر گرفته می شود. درصد تغییرات سال های بعد برای تعیین درصد تغییرات انباشته با سال پایه مقایسه می شود.
تجزیه و تحلیل عمودی
در تجزیه و تحلیل عمودی هر یك از اقلام مندرج در صورت های مالی نسبت به عدد پایه سنجیده می شود. شاخص ترین عدد در صورت های مالی به عنوان عدد پایه انتخاب می گردد و اقلام مندرج در هر ستون نسبت به آن سنجیده می شود. به عنوان مثال هر یك از اقلام مندرج در صورت سود و زیان می تواند به عنوان درصدی از فروش بیان شود. در ترزنامه، هر یك از اقلام دارایی می توانند بر حسب ارتباط آن ها ب كل دارایی بیان شوند. حساب بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بیان شوند. جریان نقدی مربوط به هر یك از اقلام فعالیت های سرمایه گذاری، تامین مالی و عملیاتی نسبت به كل هر یك از فعالیت های مزبور سنجیده می شود.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك
حذف مقادیر پولی در صورت های مالی و نشان دادن اقلام بر حسب درصد، به عنوان صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك نامیده می شود زیرا اقلامی در ترازنامه و صورت سود و زیان مانند جمع دارایی ها و فروش خالص دارای مبنای مشتركی بر

ای مقایسه می باشند. اطلاعات برای صورت حساب بر اساس مقیاس مشارك همانند روش توصیف شده برای تجزیه و تحلیل عمودی محاسبه می شود. تغییرات نسبت ها در این صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك مورد توجه قرار می گیرد تا شناسایی كارایی و عدم كارایی، نسبت به صورت حساب مقایسه ای آسانتر انجام گیرد. به عنوان مثال چنان چه در یك موسسه نسبت هزینه حقوق به فروش 20 درصد باشد معنی آن این است كه آن موسسه از هر صد ریال فروش، 20 ریال حقوق پرداخت می كند.

تجزیه و تحلیل ترازنامه بر اساس مقیاس مشترك در بررسی منابع و ساختار سرمایه یك واحد تجاری یعنی ارتباط بدهی ها و حقوق صاحبان سرمایه مفید می باشد. همچنین این تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هر كدام از اقلام دارایی ها جاری، سرمایه گذاری ها، اموال، ماشین آلات، تجهیزات، دارایی های نامشهود و سایر دارایی ها را ارایه می دهد. صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك اطلاعات مربوط به این كه چه نسبتی از فروش به وسیله بهای تمام شده كالای فروش رفته و هزینه های مختلف جذب می شود را ارایه می دهد.
بر اساس صورت مقایسه و صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك، مقایسه، تغییرات یا ارتباط بین مجموعه دارایی ها، بدهی ها، درآمدها، هزینه ها و سایر حساب هایی كه در صورت های مالی طبق بندی می شود را نشان می دهد. با توجه به این كه درصد این تغییرات می تواند ناشی از تغییرات در مقدار مطلق اقلام یا تغییرات در كل گروه باشد، باید دقت لازم در زمان مقایسه صورت گیرد.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك برای مقایسه شركت ها با یكدیگر مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا اعداد مندرج در چنین صورت حساب هایی بر اساس درصد تنظیم می شود و یك مقایسه نسبی را به جای مقدار مطلق ارایه می دهد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها
یك نسبت، ارتباط ریاضی بین یك كمیت با كمیت دیگر را بیان می دارد. به عنوان مثال نسبت 400 به 200 یعنی 2 به 1 یا 2 است. در صورتی یك نسبت مفید واقع می شود كه عناصر تشكیل دهنده ان دارای رابطه معنی دار با یكدیگر باشند. به عنوان مثال، بین حساب های دریافتی و فروش، سود خالص با كل دارایی ها و دارایی های جاری با بدهی های جاری رابطه وجود دارد. تجزیه و تحلیل نسبت ها می تواند ارتباط بین اجزا این نسبت ها را كه به طور انفرادی نمی توانند مورد بررسی قرار گیرند. را مشخص سازد.
نسبت ها عموما به تنهایی اهمیت چندانی ندارند ولی زمانی اهمیت می یابند كه 1- با نسبت های قبلی از همان شركت مقایسه شود. 2- با استاندارد از پیش تعیین شده مقایسه شوند. 3- با نسبت های سایر شركت ها در همان صنعت مقایسه شوند. وقتی به این شكل عمل شود نسبت ها به عنوان معیاری برای عملكرد شركت تلقی می گردند. محاسبه نسبت ها پایان كار برای شركت محسوب نمی شوند. ولی در تهیه پاسخ سوالاتی كه در ارتباط با پیامد خاص و نظارت بر عملیات یك واحد تجاری ممكن است به وجود آید كمك می كند.
هنگام استفاده از نسبت ها، تحلیل گران باید عواملی كه در ساختار آن نسبت دخالت دارند و تغییراتی كه باعث می شود چنین عواملی بر آن نس

بت ها تاثیر بگذارند را درك نمایند. به عنوان مثال، د

ریافت وام از ابنك چه تاثیری بر نسبت جاری دارد؟ آیا استقراض این نسبت را افزایش یا كاهش می دهد و یا هیچ تاثیری بر این نسبت ندارد؟ چنان چه خدف بهبود بخشیدن این نسبت باشد چه تغییراتی می تواند در اجزا این نسبت ها برای انجام اهداف مورد نظر ایجاد شود.
نكات ریاضی
باید توجه داشت كه تغییرات در صورت یا مخرج كسر باعث تغییر در آن نسبت می شود. برای مثال،
1- اگر یك نسبت كمتر از 1 باشد (صورت كسر كمتر از مخرج آن باشد) اگر به صورت و مخرج این كسر یك مقدار معین اضافه كنیم، كسر جدیدی كه به دست می آید از كگسر قبلی كوچك تر خواهد شد.
2- اگر مقدار یك نسبت بیشتر از 1 باشد، افزایش به یك اندازه در صورت و مخرج آن نسبت باعث كاهش آن نسبت خواهد شد.
3- اگر ارزش یك نسبت دقیقا 1 باشد، تغییرات در صورت و مخرج كسر به مقدار معین تاثیری روی آن نسبت نخواهد داشت و مقدار آن نسبت همان 1 باقی خواهد ماند.
4- اگر صورت كسر افزایش (كاهش) یابد و تغییری در مخرج كسر ایجاد نشود آن نسبت افزایش (كاهش) خواهد یافت.
5- اگر مخرج كسر افزایش (كاهش) یابد تغیری در صورت كسر ایجاد نشود آن نسبت كاهش (افزایش) خواهد یافت.
6- اگر صورت و مخرج كسر تغییر یابند ولی این تغییرات برای صورت و مخرج كسر به یك اندازه نباشد آن نسبت افزایش، كاهش یا بدون تغییر باقی می ماند كه بستگی به جهت و مقدار تغییرات دارد.
مروری بر تجزیه و تحلیل نسبت ها
در تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران انحرافات در نسبت های محاسبه شده را شناسایی و سپس علل انحرافات را بررسی می كنند. برای مثال، انحرافات نسبت متوسط صنعت می تواند نشان دهد كه شركت (به استثناء شركت هایی كه فعالیت نمی كنند) تا چه حد از معیار متوسط صنعت فاصله دارد.
نسبت ها باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرند. به طور كلی نسبت ها نباید به عنوان تنها معیار برای تصمیم گیری باشند. این نسبت ها به عنوان یكی از اسناد مورد نیاز (نه به عنوان اسناد نهایی) جهت راهنمایی برای تصمیم گیری و یا راه حل استفاده شود. با توجه به اطلاعاتی كه در نسبت ها منظور می شوند، این نسبت ها اسناد مناسب و قابل اطمینانی می باشند. زمانی كه صورت های مالی بر طبق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری تنظیم می شوند، افراد باید دائما به خاطر داشته باشند كه صورت های مالی خصوصا بر

اوردها و قضاوت هایی را منعكس می كند كه ممكن است مربوط به تجزیه و تحلیلی باشند كه به سمت یك هدف خاص هدایت می شوند.
گاهی اوقات تفسیر نمودن نسبت ها دشوار خواهد بود. برای مثال دقیقا نسبت 2 به 1 به چه معنی است؟ آیا این نسبت خوب یا بد، مطلوب یا نامطلوب، است؟ مقایسه نسبت ها با بعضی استانداردها نظیر نسبت های مربوط به سنوات گذشته و یا مقایسه با سایر شركت ها با آن صنعت می تواند برخی از رهنمودتها را ارایه كند.
تحلیل گر باید دریابد كه نسبت ها علاوه بر مواردی كه در بالا اشاره شد دارای محدودیت های معینی می باشد كه شامل موارد زیر است:
1- نسبت ها شرایط، وقایع و رویدادهای گذشته را منعكس نمی كنند.
2- نسبت ها ارزش هی دفتری را منعكس می كنند ولی ارزش های واقعی اقتصادی یا اثرات مربوط به سطح قیمت ها را منعكس نمی سازد.
3- تعیین نسبت ها معمولا به طور یكنواخت انجام نمی شود.
4- كاربرد اصول حسابداری و رویه های در میان شركت ها تغییر می كند. و تغییرات در آن از دوره ای به دوره ای دیگر بر روی نسبت ها اثر می گذارد.
5- وقتی شركت ها متنوع یا دارای خصوصیات ریسكی مختلف باشند مقایسه بین آن ها كاری دشوار خواهد بود.
علی رغم مشكلات مربوط به ساختار و تفسیر نسبت ها، تجزیه و تحلیل نسبت ها تكنیك های مهمی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است زیرا می تواند روندها و ارتباطات ساختاری و بنیادی مهم را شناسایی كند.
اطلاعات مالی مربوط به بسیاری از شركت ها كه به صورت اطلاعات كامپیوتری ارایه می شوند. توسط شركت های مختلفی قابل دسترسی می باشند. برای مثال، اطلاعات كامپیوتری تهیه شده به وسیله شركت استاندارد و پورز در معرض فروش قرار داده می شود. این اطلاعات شامل بیش از 120 اقلام مربوط به حدود 2500 شركت صنعتی می باشد. با وجود اینكه چنین اطلاعاتی از نظر تئوریكی و عملی بستگی به نوع استفاده از آنها دارد ولی این اطلاعات می تواند در بسیاری از موارد تحلیل گر را به اهمیت منابع با ارزش آشنا سازد.

ابزارهای تحلیلی خاص
علاوه بر صورت های مقایسه ای، صورت حساب بر اساس مقیاس مشترك و تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران دارای تكنیك ها و ابزارهای خاص زیادی می باشند كه از آن ها برای مطالعه جهت دستیابی به هدف خاص استفاده می كند. چنین مطالعاتی می تواند عواملی از قبیل پوشش بیمه ای، ماهیت فصلی واحد تجاری، اطلاعات بخش، عملیات خارجی، تاكید فروش به تعداد اندكی از مشتریان، اثرگذاری وقایع غیر عادی بر شركت و تاثیر ر

وش های ارزیابی موجود كالا (LIFO , FIFO) و روش های استهلاك بر صورت های مالی باشد. روش های دیگری كه در شرایط خاص قابل استفاده می باشند: عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد: با توجه به این كه تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد بر نقدینگی، توان مالی و روابط سودآوری متمركز می شوند مخصوصا در ارزیابی اعتبار و تصمیمات سرمایه گذاری موثر خواهد بود.
2- تجزیه و تحلیل حاشیه فروش: تجزیه و تحلیل حاشیه فروش بینش های خاصی را در ارتباط با فعالیت عملیاتی یك شركت ارایه می دهد.
3- تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر ارتباط بین درآمد و هزینه و حجم فعالیت را نشان می دهد.
4- تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری: تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری، معیار جامعی از عملكرد مالی را ارایه میدهد. این ابزارها و سایر ابزارهای خاص مربوط به تجزیه و تحلیل صورت های مالی بعدا در این كتاب بحث می شوند.
تجزیه و تحلیل سری زمانی موقعی استفاده می شود كه اطلاعات طبقه بندی شده بر اساس فواصل زمانی، اطلاعات مهم تحت كنترل و عملیات یك شركت را ارایه دهد. انواع اصلی تغییرات اقتصادی كه می تواند در تجزیه و تحلیل سری های زمانی مورد توجه قرار گیرند به شرح زیر می باشند:
1- روند عادی
2- تغییرات فصلی
3- نوسانات گردشی
4- نوسانات تصادفی یا نامنظم
روش های تحلیلی خاص برای مشخص نمودن انواع مختلف نوسانات با توجه به ارتباط آن ها به اطلاعات تاریخی و پیش بینی های، قابل استفاده می ب

اشند. وقتی ارتباطی بین سری ها وجود دارد، ممكن است این ارتباط برای تعیین برآورد و پیش بینی ها استفاده شود. سری های زمانی در این كتاب مورد توجه قرار نمی گیرند.
تجزیه و تحلیل رگرسیون ابزار دیگری برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. تجزیه و تحلیل رگرسیون برای ارتباط بین یك متغیر شناخته شده و یك متغیر ناشناخته جهت برآورد متغیر ناشناخته استفاده می شود.

تجزیه و تحلیل همبستگی میزان ارتباط بین دو یا چند متغیر را اندازه گیری می كند. تجزیه و تحلیل رگرسیون و همبستگی تكنیك های بسیار مهمی هستند.
تجزیه و تحلیل نقدینگی و فعالیت
نقدینگی به توانایی یك شركت جهت پرداخت تعهدات كوتاه مدت با توجه به زمان سررسیدشان اطلاق می گردد. نقدینگی به توانایی تبدیل دارایی ها به وجه نقد یا توانایی كسب وجه اشاره دارد. مفهوم كوتاه مدت به یك سال یا یك چرخه عملیات عادی شركت، هر كدام كه طولانی تر است اطلاق می گردد. فعالیت، به كارایی یك شركت مربوط می شود كه با استفاده از داریی های جاری انجام می گیرد.
در ارزیابی وضعیت نقدینگی، تحلیل گران مالی علاقمند

به داشتن اطلاعات در مورد وجوه نقد، زمان بندی و اطمینان یافتن از جریان وجوه نقد آتی شركت می باشند.
نقدینگی و دامنه فعالیت عملیاتی، متكی به وضعیت سرمایه در گردش یك

شركت می باشند. سرمایه در گردش به مازاد دارایی های جاری بر بدهی های جاری گفته می شود. مقدار سرمایه در گردش و تغییرات مربوط به آن از دوره ای به دوره دیگر

به عنوان معیار اصلی توانایی شركت در پرداخت بدهی ها با توجه به سررسیدشان محسوب می شود. سرمایه در گردش شامل رویدادهایی است كه در طی چرخه عملیاتی یك واحد تجاری اتفاق می افتد.
چرخه عملیاتی شامل سرمایه گذاری در موجودی مواد، تبدیل مواد به كالای ساخته شده، فروش كالای ساخته شده و تبدیل آن به حساب های دریافتنی، وصول حساب های دریافتنی و استفاده از وجه نقد برای پرداخت بدهی های جاری و جایگزینی مواد مصرفی می باشد.
نسبت های نقدینگی و فعالیت ارزیابی روندها و ارتباط جنبه های مختلف چرخه عملیاتی یك واحد تجاری مفید می باشند.
نسبت های نقدینگی

ارتباط دارایی های جاری با بدهی های جاری به عنوان یك شاخص مهم درجه قابلیت نقدینگی شركت مورد استفاده قرار می گیرد. سرمایه در گردش و اجزای تشكیل دهنده آن معیارهای نقدینگی یك شركت را تشكیل می دهند. این نسبت ها كه مستقیما نقدینگی یك شركت را اندازه گیری می كنند رهنمودهایی در ارتباط با اینكه آیا یك شركت می تواند تعهداتش را در زمان سررسید پرداخت كند یا خیر ارایه می دهند. نسبت جاری و نسبت سریع (آنی) نسبت های مهمی هستند كه برای اندازه

گیری نقدینگی یك شركت مورد استفاده قرار می گیرند.
نسبت جاری
ارتباط نسبی

بین دارایی های جاری و بدهی های جاری را نشان می دهد. چنانچه نسبت جاری خیلی پایین باشد مشكلات مربوط به جریان وجود نقد قطعا آشكار می شود. یك نسبت جاری در حد بالا نیز می تواند نشان دهنده این واقعیت با

شد كه شركت از یك مدیریت مناسبی در مورد دارایی های جاری برخوردار نبوده است.

نسبت آنی
این نسبت كه یك معیار سریع برای شناخت توانایی پرداخت بدهی شركت می باشد، به عنوان نسبت سریع یا نسبت آنی نامیده می شود. نسبت سریع ارتباط دارایی های آنی (وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش و حساب های دریافتنی) را با بدهی های جاری نشان می دهد.
موجودی كالا و پیش پرداخت های كوتاه مدت هزینه به عنوان دارایی های آنی در نظر گرفته نمی شوند، زیرا این اقلام به آسانی به وجه نقد تبدیل نم

ی شوند. نسبت آنی، معیار مهمتری برای توان پرداخت بدهی های كوتاه مدت شركت در مقابل نسبت جاری تلقی می گردد. به طور تجربی عدد برای نسبت سریع پیشنهاد می گردد. همچنین برای تعیین مقدار مناسب برای نسبت سریع باید نوع عملیات صنعت و رویدادهای عملیاتی خاص در نظر گرفته شود.
گردش سرمایه جاری
سرمایه در گردش دارای یك رابطه خاصی با فروش، خصوصا از طریق حساب های دریافتنی، موجودی كالا و وجه نقد است. فروش به سرمایه در گردش می تواند به عنوان یك معیار اثربخش جهت استفاده از سرمایه در گردش شركت برای تحقق بخشیدن فروش محسوب گردد. گردش سرمایه جاری شركت به شرح زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای فروش رفته گردش موجودی کالا
متوسط موجودی کالا

نسبت های عالیت
نسبت های

فعالیت برای ارزیابی چرخه عملیاتی شركت و تركیب دارایی های جاری استفاده می شود. مفهوم تركیب به این معنی است كه با چه سرعتی دارایی های جاری به نقد تبدیل می شود. نسبت های فعالیت را می توان برای موجودی كالا، حساب های دریافتنی و كل دارایی ها محاسبه نمود.

نسبت موجودی كالا
نسبت گردش موجودی كالا ارتباط بین حجم كالای فروش رفته و موجودی كالا را مشخص می سازد. گردش موجودی كالا شركت ها در صنایع مختلف می تواند متفاوت باشد. گردش موجودی كالا برای اقلام یك مغازه خواربار فروشی مكن است 20 باشد. معمولا یك فروشگاه لوازم خانگی دارای گردش كالای كمتر خواهد بود و فروشگاه هایی كه كالاهای فاسد شدنی به فروش می رسانند دارای سرعت گردش بیشتری هستند.
نسبت گردش موجودی كالا به شرح زیر محاسبه می شود. در این نسبت متوسط موجودی كالا (مواردی كه اطلاعات قابل دسترس است) در مخرج كسر قرار می گیرد.
متوسط موجودی كالا به این صورت محاسبه می شود: كه موجودی كالای ابتدای دوره را با موجودی كالای پایان دوره جمع می كنیم و سپس بر دو تقسیم می نماییم. اگر موجودی كالای ابتدای دوره قابل دسترس نباشد، موجودی كالای پایان دوره باید در مخرج كسر استفاده شود. چنانچه بهای تمام شده كالای فروش رفته قابل دسترس نباشد بعضی از تحلیل گران فروش خالص را در صورت كسر استفاده می نمایند.
گردش ك

م موجودی كالا می تواند مشكلات تامین مالی شركت را در آینده افزایش دهد. وقتی شركت ها روش های مختلفی را نظیر FIFO و LIFO برای ارزیابی موجودی كالا استفاده می كنند مقایسه گردش موجودی كالا بین شركت ها مقایسه مناسبی محسوب نمی شود. زیرا بهای تمام شده كالای

فروش رفته و موجودی كالا با استفاده از روش LIFO در طی ادواری كه قیمت ها سیر صعودی دارند و به ترتیب بالاتر و پایین تر نسبت به روش FIFO خواهند بود. برای محاسبه تعداد روزهایی كه موجودی كالا در انبار باقی می ماند. (میانگین سنی) از فرمول زیر استفاده می شود:
میانگین سنی موجودی كالا نشان دهنده مدت زمان نگهداری موجودی كالا در انبار می باشد. همچنین نشان دهنده این موضوع خواهد بود كه شركت موجودی كالا را به مقدار

كم یا زیاد نگهداری می كند.
چنان چه اطلاعات مورد نیاز در دسترس باشد نسبت های دیگری نیز می تواند برای تجزیه و تحلیل موجودی كالای یك شركت محاسبه شود. گردش كالای ساخته شده نیز سرع

ت تبدیل كالای ساخته شده به نقد را بیان می دارد. این نسبت متوسط تعداد دفعاتی كه موجودی كالا در طی یك دوره فروخته می شود را نشان می دهد. همچنین این نسبت نشان می دهد كه شركت طی یك دوره چه مقدار كالا نسبت به میزان تعیین شده نگهداری كرده است. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای فروش رفته تعداد دفعات گردش کالای ساخته شده
متوسط موجودی کالای ساخته شده

نسبت گردش موجودی مواد خام: نشان دهنده تعداد دفعاتی است كه موجودی مواد خام به طور متوسط در طی دوره استفاده می شود. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده مواد خام مصرف شده گردش مواد خام
متوسط موجودی کالای ساخته شده

نسبت حساب های دریافتنی:
نسبت گردش حساب های دریافتنی رابطه بین فروش نسیه و حساب های دریافتنی را شرح می دهد. گردش حساب های دریافتنی نشان می دهد كه به طور متوسط حسا

ب های دریافتنی در طی دوره چند بار وصول می شود. این نسبت با استفاده از خالص فروش نسیه به عنوان صورت كسر و متوسط حساب های به عنوان مخرج كسر به صورت زیر محاسبه می شود:
بالا بودن این نسبت نشان میدهد كه مدیریت حساب دریافتنی به طور موثر عمل نموده، منابع كمتری در حساب های دریافتنی سرمایه گذاری كرده و سیاست اعتباری و روش های وصول مطالبات شركت در حد مطلوب می باشدد. چنانچه گردش حساب های دریافتنی پایین باشد نشان دهنده این موضوع است كه فروش در سطح پایینی بوده است و یا شركت در جمع آوری مطالباتش دچار مشكل شده است. دوره وصول مطالبات به شرح زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای تولید شده گردش کالای درجریان ساخت
متوسط موجودی کالای درجریان ساخت

این محاسبات یك معیار زمانی را برای وصول حساب های دریافتنی ارایه می

نماید. مثال فوق پیشرفتی را در وصول مطالبات نشان می دهد. وقتی زمان لازم برای دریافت وجه ناشی از فروش نسیه با شرایط فروش شركت مقایسه می شود

(مانند ن/ 60 و 2/10)، تحلیل گران می توانند اطلاعات سودمندی در مورد سیاست های فروش اعتباری و وصول مطالبات به دست آورند. این اطلاعات ایده ای نسبت به دوره وصول حساب های دریافتنی ارایه می دهد.
وقتی این اطلاعات با شرایط اعتباری مربوط به شركت های مشابه در همان صنعت و با اطلاعات سال های قبل مقایسه شود، شركت می تواند اط

لاعاتی در مورد كارایی و كفایت وصول مطالبات و روندها در مدیریت اعتباری به دست آورد.
گردش دارایی
گردش دارایی معیاری برای كارایی دارایی ها در انجام

فروش محسوب می شود. این نسبت مقدار فروش انجام شده با توجه به دارایی های سرمایه گذاری شده را نشان میدهد. عموما هر چه این نسبت بیشتر باشد به معنی آن است كه شركت از دارایی هایش به طور موثر استفاده می نماید. این نسبت به شرح زیر محاسبه می شود:
فروش گردش دارایی
متوسط مجموع داراییها

زمانی كه سرمایه گذاری بلند مدت هیچ كمكی به فروش نكند معمولا از كل دارایی ها تفكیك می شوند. اگر فروش بتواند به صورت واحدهای فروش رفته بیان شود، نسبت واحدهای فروش رفته به كل دارایی ها می تواند همان اطلاعات را به عنوان گردش دارایی به استثنای واحدهای فروش رفته ای كه به وسیله تغییرات قیمت تحت تاثیر قرار نمی گیرند، ارایه دهد.
نسبت حساب های پرداختنی
ارتباط حساب های پرداختنی با خریدهای آن دوره می تواند اطلاعات با ارزشی را در مورد حساب های پرداختنی معوق ارایه دهد. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
حسابهای پرداختنی نسبت حساب های پرداختنی
خرید
با استفاده از متوسط خریدهای روزانه می توان از فرمول زیر برای محاسبه دوره پرداخت حساب بستانكاران استفاده نمود:

مبلغ خرید متوسط خریدهای روزانه
تعداد روزها

مقایسه دوره پرداخت حساب بستانكاران با شرایط اعتباری ارایه شده به وسیله عرضه كنندگان مفید است، چنانچه دوره پرداخت حساب بستانكاران زیاد باشد بیانگر این مطلب است كه به طور فزاینده از اعتبار تجاری به عنوان یك منبع وجود نقد استفاده می شود. اگر دوره پرداخت حساب بستانكاران شركت كمتر از متوسط صنعت باشد، این نسبت نشان می دهد كه مدیریت از اعتبار قابل دسترس كمتری استفاده می نماید.
اگر این نسبت از متوسط صنعت بیشتر باشد، نشان می دهد كه دوره پرداخت خریدهای تجاری شركت از موعد سررسید گذشته است. با توجه به این كه اطلاعات مربوط به خرید غالبا برای تحلیل گران خارجی قابل دسترسی نیست، برآورد خریدها كه برابر بهای تمام شده كالای فروش رفته است برای تغییرات موجودی كالا تعدیل می شود. همچنین تحلیل گر باید به خاطر داشته باشد كه حساب های پرداختنی گزارش شده در ترازنامه به بستانكاران تجاری محدود نمی شود، ممكن است شامل سایر پرداختنی ها نیز باشد.

تجزیه و تحلیل سودآوری
عملكرد عملیاتی یك شركت، نتایج فعالیت های سودآوری آن شركت را منعكس می كند. بسیاری از اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی عملكرد عملیاتی مستقیما از صورت حساب سود و زیان كه نتایج عملیات را بیان می دارد، به دست می آید.
به هر حال عملكرد از به كار گیری مطلوب دارایی ها ناشی می شود. به علاوه، عملكرد به این موضوع مربوط می شود كه استفاده كنندگان خارجی (به عنوان مثال بازار سهام) چه استنباطی از بازده و سود آن شركت دارند. در این فصل نسبت های مهمی كه به ارزیابی عملكرد یك شركت و كاربرد دارایی ها مربوط می شود، مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سودآوری، به توانایی یك شركت برای كسب سود خالص اطلاق م

ی گردد. سود خالص مهم ترین معیار سودآوری می باشد. سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان علاقه زیادی به ارزیابی سودآوری یك شركت دارند. نسبت های سودآوری برای اندازه گیری بازده عملیاتی یك شركت در نظر گرفته می شوند. این نسبت ها شامل حاشیه سود، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود ناخالص، بازده سرمایه گذاری، بازده كل دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، سود هر سهم، سود تقسیمی و درصد سود تقسیمی می باشند كه به شرح هر كدام می پردازیم.
حاشیه سود (بازده فروش) حاشیه سود نشان دهنده مقدار سود خالص یك شركت می باشد كه از هر یك ریال فروش به دست می آید. این نسبت توانایی شركت برای كنترل بهای تمام شده و هزینه های مربوط به فروش را منعكس می سازد. فرمول مربوط به محاسبه حاشیه سود به شرح زیر است:
حاشیه سود عملیاتی به فروش اقلام غیر عملیاتی از قبیل درآمد بهره، هزینه بهره، سود و زیان حاصل از عملیات متوقف شده و اقلام غیر مترقبه را شامل نمی شود. حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر محاسبه می شود:
سود عملیاتی حاشیه سود عملیاتی
فروش خالص

حاشیه سود ناخالص در ارزیابی بازده عملیاتی و سود شركت مفید است. سود ناخالص بین فروش خالص و بهای تمام شده كالای فروش رفته می باشد. نسبت حاشیه سود ناخالص به فروش نشان میدهد كه آیا شركت در مورد حفظ و بهبود افزایش قیمت كه یك دف اصلی تجاری شركت ها محسوب می گردد، موفق عمل نموده است یا نه؟ این نسبت از فرمول زیر به دست می آید:
بهای تمام شده کالای فروش رفته حاشیه سودناخالص
فروش خالص

بازده سرمایه گذاری
بسیاری از تحلیل گران مالی، بازده سرمایه گذاری را به عنوان یكی از مهم ترین نسبت ارزیابی سودآوری در نظر می گیرند زیرا بازده سرمایه گذاری مربوط به سود ناشی از سرمایه گذاری است. بازده سرمایه گذاری را می توان بر اساس مبناهای زیر محاسبه نمود:
1- جمع دارایی ها
2- حقوق صاحبان سهام

3- جامع سرمایه گذاری
بازده كل دارایی ها
بازده كل دارایی ها یا كل سرمایه گذاری ها، عملكرد مدیریت را در مورد استفاده از دارایی های شركت برای كسب سود نشان می دهد. در این رابطه باید یازده معقولی نسبت به منابع واگذار شده برای شركت وجود داشته باشد. این بازده می تواند با راه كار مورد استفاده از وجوه نقد مقایسه شود. با توجه به این كه بازده كل دارایی ها معیاری برای اثربخشی محسوب می شود، هر چقدر بازده كل دارایی های شركتی بیشتر باشد مطلوب تر به نظر می رسد. این نسبت به هر حال می تواند به عنوان سنجش كارایی و كفایت مدیران نسبت به استفاده موثر از دارایی های شركت تلقی گردد.
سود خالص بازده کل داراییها
متوسط کل داراییها

گاهی اوقات هزینه بهره نیز به سود خالص در صورت كسر اضافه می شود. زیرا مخرج كسر شامل منابعی است كه به وسیله هر دو گروه مالكین و اعتباردهندگان تامین شده است. بنابراین صورت كسر نیز باید شامل بازده ایجاد شده توسط هر دو منبع فوق باشد.
بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهام موفقیت یا عدم موفقیت مدیریت را در به حداكثر رساندن بازده سهامداران بر اساس سرمایه گذاری شان در شركت نشان می دهد. این

نسبت بر بازده حاصل از سرمایه گذاری انجام شده به وسیله سهام داران تاكید دارد. اهرم مالی می تواند از طریق مابه التفاوت بازده كلی دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام برآورد شود. اگر بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر از بازده كل دارایی ها باشد، اهرم مالی به اندازه آن اختلاف، مثبت است. چنان چه شركت بدهی نداشته باشد، آن دو نسبت با

هم برابر خواهند بود. بازده حقوق صاحبان سهام به صورت زیر محاسبه می شود:
سود خالص بازده حقوق صاحبان سهام
متوسط حقوق صاحبان سهام

معمولا در محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام، اقلام غیر مترقبه در تعیین سود خالص در نظر گرفته نمی شود؛ زیرا چنین اقلامی غیر مستمر می باشند. گاهی اوقات برای محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام می توان به جای متوسط حقوق صاحبان سهام از ارزش بازار سهام منتشر شده استفاده نمود.
دوره گردش عملیات
معمولا دوره گردش عملیات از یک سال کوتاهتر است و در بسیاری موسسات در یک سال چندین دوره عملیات طی می شود. در مواردی که دوره گردش عملیات از یک سال کمتر باشد ملاک محاسبه و مقایسه را همان یک سال قرار می دهند ولی هرگاه دوره مزبور از یک سال تجاوز کند بجای سال تقویمی از دوره گردش عملیات واقعی استفاده می کنند.
دوره گردش عملیات را باید با ادوار گذشته در همان واحد تجاری و یا با موسسات مشابه مقایسه کرد. طولانی تر شدن دوره عملیات در مقایسه با ادوار گذشته نشانه ای نامطلوب تلقی می شود زیرا حکایت از کند شدن فعالیت در یک یا چند قسمت از دوره گردش عملیات می کند. سرعت زیاد دوره مزبور نیز مطلوب تلقی نمی شود و دلالت بر کمبود سرمایه جاری موس

سه می کند که در صورت مواجهه با عاملی نامساعد مشکلات زیاد می آفریند.

نسبت کالا به سرمایه در گردش
حالت اول- وقتی است که با توجه به حجم معاملات انجام شده، شرکت کسر سرمایه نشان می دهد. این حالت ناشی از کمبود سرمایه حکایت از آن می کند که شرکت بیش از حد توان خود تجارت کرده است و به این نوع واحد تجاری شرکت پر مبادله اطلاق می گردد. در چنین موردی نسبت گردش کالا در شرکت خوب ولی نسبت جاری آن نامطلوب می باشد.

حالت دوم-هنگامی است که در شرکت مقدار قابل توجهی کالای منسوخ و متروک و یا دیر فروش وجود دارد. در این حالت نسبت جاری شرکت رضایت بخش ولی نسبت جاری آن نامطلوب است.

گردش سرمایه جاری
هدف از بررسی سرمایه در گردش یا سرمایه جاری آن است که تعیین کنیم آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری می باشد یا خیر؟
در بررسی کفایت سرمایه در گردش باید به اعتبارات کوتاه مدت ، اضافه برداشت از حسابهای جاری در بانکها و استقراض کسانی که رابطه نزدیک با موسسه دارند توجه مخصوص کرد. ضمنا وقتی رقم اسناد پرداختی زیاد باشد قاعدتا باید حساب های پرداختنی یا بستانکاران مانده کمی نشان دهد.

نسبت های سرمایه گذاری
نسبت های سرمایه گذاری بر دو نوع هستند. یکی نسبتی که به وسیله آن میزان سرمایه گذاری در دارایی سنجیده می شود و دیگری نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهیهای جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین و ارزیابی می کند و در واقع نحوه ترکیب آنها را بررسی می نماید. نسبت های نوع دوم را نسبت های اهرمی هم نامیده اند و وجه تسمیه آن ناشی از تشابهی است که بین سود حاصل از کاربرد مکانیکی اهرم و سود به دست آمده از کاربرد وجوه حاصل از بدهی بلند مدت به نفع صاحبان سهام وجود دارد.

مهمترین نسبت های سرمایه گذاری عبارتند از:
1- نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
2- نسبت کل بدهی
3- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
4- نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
نسبت اول از چهار نسبت فوق از نوع اول و سه نسبت دیگر

از نوع نسبتهای اهرمی هستند. اینک به توضیح هر یک از چهار نسبت سرمایه گذاری می پردازیم:

نسبت دارائی ثابت به ارزش ویژه
میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت بستگی به نوع صنعت د

ارد. از این رو اظهارنظر نسبت به کفایت، کم یا زیاد بودن آن کار آسانی نیستتعیین میزانی صحیح برای سرمایه گذاری در دارایی ثابت نشانه کاردانی و لیاقت مدیران بشمار می رود. اصولا هر قدر سرمایه گذاری در دارایی ثابت کمتر باشد سودمند تر تشخیص می شود مشروط بر اینکه تولید و فعالیت امکان پذیر باشد ولی ماهیت کار بعضی صنایع ایجاب می کند که در دارایی ثابت سرمایه گذاری سنگین کنند مانند صنایع آهن و فولاد که به لحاظ لزوم سرمایه گذاری بسیار در کارخانه و توسعه و تغییراتی که مرتبا داده می شود حد متوسط این نسبت اغلب از 75 تجاوز می کند و در موارد استثنایی نسبت به بیش از 100 درصد هم دیده می شود.
برعکس در مورد تولید ابزارآلات دستی ، حد متوسط نسبت مورد بحث کمتر از 35درصد و در بعضی موارد به 20 درصد ارزش ویژه هم می رسد.
نسبت کل بدهی
نسبت کل بدهی غالبا مبین اطمینان و تامینی است که بطور کلی بستانکاران برای وصول مطالبات خود می توانند داشته باشند.
این نسبت نشان می دهد که جمع بدهی اعم از جاری و بلند مدت چه سهمی از مایملک صاحبان سهام را در بر می گیرد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین طلبکاران و سهام داران وجود دارد. طبعا هر چه این نسبت بزرگتر باشد طلبکاران تامین کمتری خواهند داشت و معمولا وقتی نسبت مذکور به حدود 100 درصد برسد و یا از آن تجاوز کند وضع غیرعادی تلقی می شود زیرا مفهوم آن این است که در صورت ورشکستگی و تصفیه ، طلبکاران به تمامی مطالباتشان نمی رسند.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

مسلما این نسبت از نسبت قبلی کوچکتر است چه در این مورد جزئی از کل بدهی با ارزش ویژه سنجیده می شود. هدف از کاربرد نسبت فوق تعیین وضع مطالبات طلبکاران کوتاه مدت است که در صورت بروز خطر چه پوششی برای تامین مطالباتشان از ل

حاظ حقوق صاحبان سهام پیدا می کنند.

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه

بدهی بلند مدت آن قسمت از بدهی را تشکیل می دهد که یک سال یا بیشتر به سررسید واریز آن باقی است. بنابراین در کوتاه مدت این نوع بدهی فشاری بر واحد تجاری وارد نمی آورد. طبعا واحد تجاری که بدهی بلند مدت نداشته باشد از وضع بهتری برخوردار است مشروط بر اینکه فروش و سرمایه گذاری بلند مدت آن مطلوب باشد. دلیل این ادعا آن است که وقتی فروش و سرمایه گذاری بلند مدت خوب و بدهی بلند مدت هم وجود نداشته باشد هر زمان مدیران شرکت قصد کنند می توانند وام بلند مدت بگیرند.

توان سنجی بازپرداخت وام
در تحلیل نسبتهای سرمایه گذاری ،میبینیم که همه نسبتها فاقد تحرک هستند و اثری از گردش عملیات جاری واحد تجاری و پویایی آن از لحاظ تولیدی یا داد و ستد و ارزشهای اقتصادی دیده نمی شود. به بیان دیگر، همه نسبتها با استفاده از حساب های تراز نامه محاسبه شده اند و می دانیم که ترازنامه خود وضعیت مالی واحدی را در یک لحظه از زمان منعکس می کند و با وضع موجود لزوما مطابقت ندارد.
با وجود نقص مزبور، از نسبتهای سرمایه گذاری استفاده بسیار می کنند و شاید علت آن دو چیز باشد:یکی اینکه نسبتهای مزبور سهل المحاسبه هستند و دیگر اینکه بیشتر از روند نسبتهای سرمایه گذاری استفاده می شود که تغییرات را در طول زمان نشان می دهد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir