توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله فضیلت ازدواج با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فضیلت ازدواج با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله فضیلت ازدواج با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله فضیلت ازدواج با word :

فضیلت ازدواج

زن و مرد مكمل یكدیگرند
خداوند انسان را به گونه ای آفریده كه بدون همسر ناقص است . انسان هرچه از نظر علم و ایمان و فضائل اخلاقی بالا برود ، تا همسر اختیار نكند ، به كمال مطلوب نمی رسد ( چه زن و چه مرد ) . هیچ چیز دیگر جای ازدواج و تشكیل خانواده را نمی گیرد . جنس مؤنث و مذكر به یكدیگر نیازمندند ، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی ، و هركدام به تنهایی ناقصند ، و هنگامی كه در كنار هم قرار گرفتند ، همدیگر را كامل می كنند . این قانون نظام آفرینش است و بر كل هستی حاكم می باشند .
قرآن زن و مرد را لباس همدیگر می داند : هن لباس لكم و انتم لباس الهن
زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنهایید

یعنی مكمل و متمم و حافظ و آبرو بخش و راز پوش همدیگرید و هركدام به دیگری نیازمندید. انسان بدون لباس ، نمی تواند در جامعه با سرافرازی زندگی كند ، احساس نقص می كند . اینان تنها نیز احساس نقص می كند . لباس ، انسان را از سرما و گرما حفظ می كند ، همسر نیز از پریشانی و بیهودگی و بی پناهی و بی هدفی و تنهایی نجات می دهد . لباس زینت انسان است ، همسران هم زینت همدیگرند.

« همسر » ، نعمت بزرگ الهی
یكی از بزرگترین نعمتهای خداوند به انسان ، « همسر شایسته » است . پیامبر اكرم (ص) در این باره می فرمایند : انسان مسلمان ـ بعد از نعمت اسلام ـ هیچ فایده ای ( از نعمتهای الهی ) نبرده است كه بهتر از همسر مسلمان و شایسته باشد ;

فلسفه ازدواج
ممكن است بعضی از افراد ، كه عمق فلسفه ازدواج و تشكیل زندگی مشترك را درك نكرده اند ، بگویند : « ما شهوت جنسی مان را از راه های گوناگون دیگر ، غیر از ازدواج، دفع می كنیم و این میل و خواهش را با وسائل دیگر ارضاء می نماییم دیگر چه نیازی به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هست ؟!»
در پاسخ به این عقیده و سؤال باید گفت : محصول و ره آورد ازدواج ، فقط دفع شهوت جنسی و ارضاء این غریزه كه نیست ، این یكی از فایده های ازدواج است ، بلكه فضیلت و ارزش و اهمیت و فلسفه و ره آورد ازدواج و تشكیل خانواده ـ علاوه بر ارضاء غریزه جنسی ـ تعهد و تكامل و رشد و شخصیت و آرامش و فوائد ارزنده دیگری است كه برای انسان به ارمغان می آورد . متعهد شدن در برابر همسر و خانواده ، برای انسان بزرگواری و احساس مسئولیت اجتماعی به وجود می آورد و بسیاری از لیاقت ها و استعداد های نهفته درونی او را بارور و بالنده می كند .
« ; بعد از ازدواج ، شخصیت انسان تبدیل به یك شخصیت اجتماعی می شود و خود را شدیداً مسؤول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسائل زندگی فرزندان آینده می بیند ، به همین دلیل ، تمام هوش و ابتكار و استعداد خود را بكار می گیرد ; »
در تشكیل خانواده ، لذت و رشدی است كه هیچ چیز دیگری جایگزین آن نمی شود . استاد شهید مطهری ـ رضوان الله علیه ـ در این باره می فرماید :

« یك خصائص اخلاقی هست كه انسان جز در مكتب تشكیل خانواده نمی تواند آنها را كسب كند . تشكیل خانواده یعنی یك نوع علاقمند شدن به سرنوشت دیگران ; ، اخلاقیون و ریاضت كشها كه این دوران را نگذرانده اند ، تا آخر عمر یك نوع «خامی» و یك نوع « بچگی» در آنها وجود داشته است . و یكی از علل این كه در اسلام ازدواج یك امر مقدس و یك عبادت تلقی شده همین است ; ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی ، و توسعه پیداكردن شخصیت انسان است . »
«ازدواج» ، بالابرنده ی ارزش اعمال انسان

ازدواج و تشكیل كانون خانواده ، آنچنان در وجود انسان تأثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیت او را رشد می دهد ، كه اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود ، بطوری كه ارزش آنها چند ده برابر می گردد .

ویژگیهای لازم برای ازدواج
مشاوره های خـانوادگی و مطالعات و تحقیقات نشان می دهد كه بسیاری از مشكـلات زن
و شوهرها قابل پیش بینی و در نتیجه قابل جلوگیری خواهد بود . اگر زن و مرد ، دختر و پسر قبل از ازدواج آگاهیهای لازم را در باره ی خود و همسری كه انتخاب می كنند ، داشته باشند . بنابر این آموزش پیش از ازدواج یك ضرورت مسلم است كه دختر و پسر را برای مهمترین تصمیم گیری و انتخاب در زندگی شان و نیز فرایند دشوار و پیچیده و در عین حال مطلوب و دل نشین ازدواج آماده می كند . تا با آگاهی ، دانش و بینش كافی درباره خود و همسر آینده شان اقدام به ازدواج كنند و از عهده نقشهای خویش به عنوان زن و شوهر به خوبی برآیند .

دختر و پسری كه می خواهند ازدواج كنند باید دارای شرایط لازم جسمانی ، روانی ، عقلانی اجتماعی و اخلاقی باشند كه در زیر هریك از این ویژگیها مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد .

1ـ رشد جسمانی
2ـ رشد عقلی
3ـ رشد عاطفی
4ـ رشد اجتماعی
5ـ رشد اخلاقی
تفاهم در زندگی زناشویی
تفاهم عبارت است از همدیگر را فهمیدن و درك كردن. در زندگی زناشویی برای نیل به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد كه قبل از ازدواج زن و مرد با توجه و عنایت كافی به آنها زمینه تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی زناشویی شان فراهم آورند. پس دختر و پسر برای نیل به توافق و تفاهم در ازدواج باید دارای ویژگیها و شرایطی برای ازدواج باشند.

عوامل مؤثر در تفاهم و توافق در ازدواج
ایمان و اعتقادات مذهبی: زن و مرد یك عمر شریك هم در زندگی هستند و اكثر اوقات را با هم می گذرانند، پس تحت تاثیر عقاید و افكار و رفتار و اخلاق یكدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید مرد یا زن معتقد و دیندار نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و عمل صالح تشویق می كنند، بلكه می تواند فضای خانواده را به محیطی امن و دور از گناه تبدیل كند . علاوه بر این همسر با ایمان و با تقوا از هر جهت قابل اعتماد و برای تربیت فرزندان شایسته تر است.

تحصیلات: تشابه تحصیلی یكی از عوامل مهم در ایجاد تفاهم بین زن و مرد است، ضمن آن كه علم و دانش به خودی خود یك مزیت و كمال مطلوب برای انسان محسوب می شود. زن و مردی كه یكدیگر را بهتر درك كنند، بیشتر قادر خواهند بود با یكدیگر ارتباط برقرار كنند و طبیعتاً وظایف و مسئولیتهای خویش را بهتر انجام می دهند و در تعلیم و تربیت فرزندان خویش از تفاهم و توافق بیشتری برخوردارند. هرچند كه تحصیلات به خودی خود نمی تواند عقل و درایت كافی در زندگی را تضمین كند، ولی به هرحال تشابه در سواد و تحصیلات زن و مرد عامل مؤثری در تفاهم بین آن دو به حساب می آید.

سن: تناسب سن میان زن و مرد، آن دو را از نظر نیازها و علایق به هم نزدیكتر می كند و طبیعتاً در چنین شرایطی توقعات و انتظاراتشان از یكدیگر نیز واقع بینانه تر خواهد بود. در زندگی زناشویی به خصوص تمایلات جنسی مشابه بیشتر در زن و مردی كه از لحاظ سنی با یكدیگر تناسب داشته باشند، وجود خواهد داشت و زن و مرد بهتر می توانند به نیازهای طبیعی یكدیگر پاسخ دهند.

در مورد تناسب سنی، معمولاً توصیه می شود كه زن حدود دو تا چهار سال از مرد كوچكتر باشد. كارشناسان خانواده برای دختران سنین 22ـ 20 سال و برای پسران 28ـ 24 سال را توصیه می كنند. به هرحال باید توصیه داشت كه رشد عقلی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی الزاماً با سن تقویمی و شناسنامه ای هماهنگ نیست و به همین جهت نیز تناسب در سن را نباید یك شرط ضروری و الزامی برای تفاهم بین زن و مرد در نظر گرفت، مشروط بر آنكه عوامل دیگری كه از ویژگیهای یك فرد رشد یافته است، مورد توجه قرار گیرد.

زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده: تحقیقات نشان می دهد كه از مهمترین عوامل در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر، تشابه در زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده های آن دو است. رفتار اكتسابی است و خانواده همیشه مهمترین و مستحكمترین نهاد تربیتی فرد است. بسیاری از عادات، سلوك، رفتار و اخلاق فرد حتی آداب غذاخوردن، معاشرت، حرف زدن و بسیاری از ارزشهای فرد در زندگی در بستر خانواده آموخته می شود.

بنابراین تشابه در وضعیت تربیتی و فرهنگی خانواده دختر و پسر از اهمیت برخوردار است و عدم تشابه و یا تضاد در شیوه های تربیتی در دو خانواده می تواند منشا بسیاری از اختلافات و درگیریهای زن و مرد در زندگی زناشویی شود.
در بین عوامل مؤثر در طلاق اختلاف و تفاوت در زمینه های فرهنگی و تربیتی خانواده زن و مرد از فراوانی بالایی برخوردار بوده است و به عنوان یكی از عوامل زمینه ساز طلاق گزارش شده است.
وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده: كارشناسان خانواده توصیه می كنند كه خانواده دختر و پسر

از نظر طبقه و وضع اقتصادی ـ اجتماعی مشابه باشند تا سازگاری بیشتری را در كنار هم تجربه كنند. لكن این مساله عمومیت ندارد و هستند افرادی كه با وجود تفاوت در طبقه اجتماعی و ثروت و دارایی در كنار هم زندگی سعادتمندی را می گذرانند. بنابراین آنچه برای سازگاری زن و مرد مهمتر و مؤثرتر است كمالاتی ا

زمان بلوغ جنسی و عقلی
زمان ازدواج را خود انسان با مراجعه به درون خود می تواند كشف كند؛ زمان ازدواج، هنگامی است كه بلوغ جنسی و بلوغ عقلی، به كمال مطلوب برسند؛ باز هم این سؤال از طرف بزرگترها، پدر و مادرها، مربیان و مسؤولان جامعه، و حتی از سوی خود جوانان مطرح می شود كه: «بالاخره زمان مطلوب برای ازدواج چه موقعی و در چه سنی است و بلوغ جنسی و بلوغ عقلی چه زمانی به مرحله كمال مطلوب می رسند؟»

پاسخ این است كه: مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژاد، قبیله ها، خانواده ها و افراد، در این زمینه یكسان نیستند، بلكه تفاوتهایی باهم دارند. مثلاً: در سرزمینهای «گرمسیر» بلوغ جنسی زودتر می رسد تا مناطق «سردسیر»؛ و محیطهای «باز و شلوغ» كه برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی و بند و بار كه مسایل محرم و نامحرم و حجاب و عفت كمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاك و با عفت و پایبند به قوانین شرعی؛ در خانواده های غیر مؤدب و بی فرهنگ كه رعایت حفظ مسایل

جنسی را نمی كنند و احیاناً بچه ها شاهد مسایل جنسی پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی كه این مسایل را رعایت می كنند (حتی مشاهده مسایل جنسی پدر و مادر، عامل مهمی برای انحراف بچه هاست.) كمیت و كیفیت خوراك و غذا نیز در این موضوع تاثیر غذا نیز در این موضوع تاثیر دارد؛ آنهایی كه غذایی بیشتر و قویتر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است.

به هرحال در مملكت و محیطهای گوناگون ما، می توان گفت: بلوغ جنسی در پسران بطور متوسط، تقریباً در سن 17سالگی و در دختران 14سالگی است اما این سن برای ازدواج زود است، زیرا برای ازدواج، علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ عقلی نیز لازم است. اما سن 19 سال در پسران و 16 سال در دختران برای ازدواج مناسب است. البته این سن متوسط است، ممكن است پسر و یا دختری زودتر از این نیاز به همسر داشته باشد، كه باید اقدام شود.

معیارهای انتخاب همسر
برای انتخاب همسر، باید معیارهایی داشته باشیم. یعنی دختر و پسر، باید ملاكها و میزانهایی داشته باشند و بدانند چه همسری می خواهند؛ با چه مشخصات و صفاتی؟ این اصل كار است. مانند كسی كه می خواهد مسافرت كند، باید ابتدا مقصد و هدف خود را معین نماید، آنگاه سفر كند، اما اگر فقط بداند كه نیاز به مسافرت دارد، اما مكان و مقصد و هدفی را در نظر نگیرد، سرگردان می شود و به بیراهه می رود.
معیارها و ملاكها و خصوصیات و صفاتی كه در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:
الف: آنهایی كه ركن و اساسند و برای یك زندگی سعادتمند حتماً لازمند.
ب: آنهایی كه شرط كمال هستند و برای بهتر و كاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارند.

اینك به بررسی این معیارها و ملاكها و صفات و مشخصات می پردازیم:
اول ـ تدین (از اركان اساسی و حتمی)

انسانی كه دین ندارد، هیچ ندارد؛ هرچه هم داشته باشد، هیچ محسوب می شود. انسان بی دین، در حقیقت «مرده متحرك» است. كسی كه پایبند به دین كه اصلی ترین مساله زندگی است نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد كه پایبند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترك باشد.
انسان دیندار، هرگز نمی تواند با همسر بی دین، كنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند. انسان متدین، ممكن است بتواند نقصهای دیگر همسرش را تحمل كند، اما نقص «بی دینی و لاابالی گری» او را هرگز نمی تواند تحمل نماید.

دوم ـ اخلاق نیك
(ویژگی اساسی و حتمی برای طرفین)
منظور از اخلاق نیك، تنها خنده روی و خوش خلقی اصطلاحی نیست؛ زیرا خندیدن و;، در بعضی از مواقع نه تنها مطابق اخلاق نیست، بلكه ضد اخلاق است. بلكه منظور از اخلاق نیك، صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع می باشد.
سوم- شرافت خانوادگی
(شرط اساسی و حتمی برای طرفین)
منظور از شرافت خانوادگی شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست؛ بلكه منظور نجابت و پاكی و تدین و; است.

ازدواج با یك فرد، مساوی است با پیوند با یك خانواده و فامیل و نسل!

در مساله انتخاب همسر، معقول نیست كه انسان بگوید: من می خواهم با خود این فرد ازدواج كنم و كاری به خانواده و خویشان و فامیلش ندارم; زیرا:
1ـ این فرد، جزیی از همان خانواده و فامیل و شاخه ای از همان درخت است. و این شاخه، از ریشه های همان درخت تغذیه كرده است. مسلم است كه بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل را از راه وراثت و تربیت محیط و عادات به این فرد منتقل شده است.
چهارم ـ عقل
شرط اساسی برای طرفین
برای ایجاد « ایجاد زندگی سعادتمندانه » به « عقل و فهم سالم » نیاز است .
« عقل » همانند « نور افكنی » است كه جاده زندگی را روشن میكند و نشیب و فراز ها را می نماید ، تا انسان در برابر آنها تصمیمهای مناصبی بگیرد . « عقل » وسیله ای است برای تشخیص خوبیها از بدیها .
زن و شوهر ، برای اداره صحیح زندگی و تربیت فرزندانی شایسته ن باید به نیروی عقل و فهم مجهز باشند .
امیر مؤمنان ـ كه دورود خدا بر او باد ـ از ازدواج با انسان احمق ( فاقد عقل و شعور ) به شدت نهی فرموده اند :
« ایاكم و تزویج الحمقاء فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع »
بپرهیزید از ازدواج با احمق ” زیرا مصاحبت و زندگی با او بلا است و فرزندانش نیز تباه می شوند .
در این سخن امام ، دو نكته مهم بیان شده است : یكی بلا بودن همنشینی و زندگی با همسر احمق است ، كه جان انسان عاقل را به لب می آورد ن و دیگری تباه و ضایع شدن فرزندان ، كه هم از راه وراثت وژن ها بر آنان اثر می گذارد و هم از راه تربیت و اخلاق و رفتار . و هر دو ، خسارت بزرگی است .

پنجم ـ سلامت جسم و روح
سلامتی جسمی و روحی ، در موفقیت و سعادت زندگی مشترك ، نقش مهمی به عهده دارد .
بعضی از بیماریها ی جسمی و روانی ، اهمیت چندانی ندارد و مانع انجام وظایف همسری نشده و لطمه ای به زندگی نمی زنند و می توان آنها را تحمل كرد و یا با معالجه و مراقبت ، درمان و برطرف نمود . بحث ما مربوط به اینگونه بیماریها نیست . بلكه آنچه باید در زمینه « انتخاب همسر » مورد

توجه قرار گیرد ، بیماریها و نقصها و معلولیتهای جسمی و روحی عمیق و غیر قابل درمان است كه در طول عمر همراه انسان است و تحملش برای همسر سخت است و مانع ایفای كامل نقش همسری می باشد . همسر ، یاید همسرش را دوست داشته باشد تا بتواند با او به خوبی زندگی كند ، بعضی از نقصها ، مانع این دوست داشتن است .
توجه نكردن به این امر و برخورد « احساساتی » و « غیر تعقلی » با آن ن ممكن است لطمه های سنگینی به زندگی بزند .

ششم ـ زیبایی
« زیبایی » یك امتیاز است و در شیرینی و سعادت « زندگی زناشویی » تاثیر بسزایی دارد .
دو انسان ، كه می خواهند به عنوان همسر و یاور ، كانونی سعادتمندانه تشكیل دهند و تا پایان عمر در كنار هم با صفا و صمیمیت و عشق و محبت زندگی كنند لازم است یكدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و اندازه و چهره و شكل ظاهری هم خوششان بیاید .

زیبایی ، معیار و اندازه معین و « قانون استاندارد » ندارد كه بشود افراد را با آن سنجید بلكه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد . حتی ممكن است فردی در نظر كسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت . در باره لیلی و مجنون گفته شده :
« لیلی در نظر دیگران دختر زشتی بود ، اما در نظر مجنون ، زیبا » پس، صفت زیبایی ، یك خصوصیت نسبی است و لازم نیست در حد عالی باشد ، بلكه مهم آن است كه دو همسر ، یكدیگر را بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند .

اگر انسانی ، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد ، ممكن است ـ بطور ناخواسته ـ به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او
تلخ نماید .
زیبایی همسر ، در حفظ و تقویت عفت و ایمان همسرش تاثیر دارد . اگر همسر ، از زیبایی همسرش راضی باشد ن چشم و فكر و عملش ، متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت « زیبایان بیگانه » را نخواهد خورد و به دنبال « بیگانگان» نخواهد رفت و دچار « خیانت به همسر » نمی شود ( چه مرد و چه زن ) مگر اینكه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت
بی بهره باشد .
« زیبایی » به عنوان یك ركن اساسی و معیار مستقل در زندگی زناشویی مطرح نیست ، بلكه یك « صفت كمالی » است كه اگر با صفات و معیارهای « ركنی و اساسی » همراه بود ، ارزش دارد و گر نه ، نه
هفتم ـ علم و سواد

« علم و سواد » در سعادت انسان ، تاثیر بسیاری دارد و « طلب دانش » بر هر زن و مرد مسلمان واجب است : « طلب العلم فریضه علی كل مسلم »
این « ویژگی در امر « انتخاب همسر » و زندگی مشترك ، مورد توجه است و امتیازی برای همسر شایسته (چه دختر و چه پسر ) محسوب می شود و در تكامل و رشد زندگی و انجام وظایف همسری و تربیت فرزند و ;;; تاثیر نیكویی دارد . اما این خصوصیت نیز ( مانند زیبایی ) « شرط كمال » است نه « ركن و اساس » و باید در كنار صفات و معیار های اصلی و اساسی برسی شود نه مستقل .

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir