توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله امریكا و خیزش اسلامی مردم ایران با word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امریكا و خیزش اسلامی مردم ایران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امریكا و خیزش اسلامی مردم ایران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله امریكا و خیزش اسلامی مردم ایران با word :

رژیم شاه بعد از كودتای 28 مرداد 1332 هـ. ش (1953 م)، همواره یكی از متحدین امریكا در منطقه خلیج فارس به حساب می‌آمد. و هنگامی كه كارتر زمام امور امریكا را به دست گرفت، چون وجهه بین المللی ایالات متحده خدشه‌دار شده بود، بر اساس شاه با انتصاب جمشید آموزگار به جای هویدا، دست به كار اصلاحات شد و تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد كرد. امریكا هم به پشتیبانی خود از آن رژیم ادامه داد و بالاخره با سرشاه به امریكا در آبان ماه 1356 هـ.ش (1977م) این روابط مستحكم‌تر شد.
به دنبال شروع و گسترش مجدد نارضایتی‌های داخلی در ایران از نیمه دوم سال 1356 هـ.ش (1977م)، امریكایی‌ها بحران ایران را زودگذر تلقی می‌كردند و با توجه به مجموعه‌ای از پیوندها و ملاحظات استراتژیك میان شاه و امریكا در طی سی و هفت سال سلطنتش، اطمینان داشتند كه شاه می‌تواند بحران را پشت سر بگذارد. گزارشاتی كه امریكایی‌ها از اوضاع ایران تهیه می‌كردند، عدم تفكر جدی برای «ایران بعد از شاه» را گواهی می‌كرد.

قبل از بررسی موضع ایالات متحده در قبال بیداری اسلامی مردم ایران، ذكر نكته‌‌ای ظریف، به شناخت دقیق از مواضع امریكا كمك خواهد كرد. مطلبی كه راجع به عملكرد امریكا در برابر انقلاب اسلامی قابل ذكر است، طرز تفكر و بدراشت جناح حاكم بر امریكا از انقلاب اسلامی و همچنین تدابیر آنها در برابر قیام مردم است.

در رابطه با تدابیر سران كاخ سفید دو طرز تفكر در امریكا وجود داشت. طرز تفكر اول كه در رأس آن برژینسكی مشاور امنیته ملی كارتر قرار داشت و سركوبی افراطی قیام مردم، اقدام قاطع برای اعاده نظم و پس از آن مساعی محتاطانه برای ایجاد فضای بازتر را برای حفاظت از منافع امریكا تجویز می‌كرد. طرز تفكر دیگر كه در رأس آن سایروسونس وزیر امور خارجه و ویلیام سولیوان سفیر امریكا در تهران قرار داشتند، بر اساس نظریه «پیشبرد دموكراسی» حفظ منافع امریكا را در سازش بین نیروهای انقلابی و لزوم خارج شدن شاه و بسیاری از فرماندهان و افسران ارشد از صحنه مذاكره با مخالفین میانه روی امریكا برای جلوگیری از رادیكال‌تر شدن انقلاب و انتخاب شخص معتلی به جای شاه می‌دانستند. این طرز تفكر جناح دمكرات حاكم بر امریكا بود. گر چه در هنگام اجرا یكی از تفكرات دو حزب جمهوری خواه و دمكرات اجرا می‌شد و طرف دیگر ملزم به اطلاعات بود؛ یعنی شیوه عمل واحد بود.

شیوه برخورد سردامداران كاخ سفید با خیزش اسلامی مردم ایران برگفته از همان طرز تفكر اول بود. این تفكر تا زمانی ملاك عمل قرار می‌گرفت كه گزارش‌های «سیاه» و وزارت دفاع امریكا «پنتاگون» از اوضاع ایران خوش‌بینانه بود. نمونه این گزارش‌ها، یك گزارش بیست و دو صفحه‌ای تحت عنوان «ایران بعد از شاه» بود كه توسط وزارت امور خارجه و سیا تهیه شده بود و زودگذر بودن بحران جاری را گواهی می‌كرد. در گزارش سیا كه در شهریور ماه 1357 هـ. ش (1978 م) تهیه شده بود این چنین آمده بود:

ایران نه فقط در شرایط انقلابی قرار ندارد، بلكه حتی آثار و علایمی از نزدیك بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمی‌خورد.
پشتیبانی امریكا از رژیم شاه كه در لحظات ساس قیام مردم صورت می‌گرفت تا اواسط دی ماه 1357 هـ.ش (1978 م) یعنی نزدیك چهل روز به پیروزی انقلاب مانده، ادامه پیدا كرد مكالمه تلفنی كارتر و وزیر خارجه‌اش با شاه در 19 شهریور 1357 هـ. ش و اعلام حمایت جدی از شاه، یه معنی صحه گذاردن بر اقدامات وی در كشتار مردم ایران در 17 شهریور همان سال بود. همیچنین پشتیبانی امریكا از شاه قبل از حوادث 13 آ‎بان باعث شد كه شاه با پشتگرمی امریكایی‌ها، تظاهرات 13 آبان را سركوب كند و بعد از آن با پشتیبانی كاخ سفید، دولت نظامی را حاكم نماید. نمونه دیگر حمایت كارتر از شاه در اوج انقلاب، دیدار ولیعهد ایران با كارتر در آبان 1357 هـ.ش در كاخ سفید بود كه در این دیدار كارتر بر حمایت امریكا از شاه تأكید ورزید. علاوه بر این، كارتر در این سال در پیامی به مناسبت سالگرد تولد شاه، حمایت از رژیم پهلوی را جزء جدایی ناپذیر سیاست خارج امریكا اعلام كرد.

رفته‌رفته اتخاذ تدابیر امریكا در قبال قیام اسلامی مردم ایران بر اساس طرز تفكر اول كمرنگ‌تر شد. از آذرماه 1357 (1978 م) شخصیت‌ها و مقامات سیاسی امریكا نظیر مایكل بلومنتال وزیر خزانه‌دار یو رابرت بیرد رهبر اكثریت سنای امریكا به همراه كارشناسان متعددی از وزارت خارجه و سازمان سیا به تهران اعزام گردیدند كه گزارش‌های همه این افراد حاكی از ناتوانی رژیم شاه در سركوب مخالفین بود. نمونه‌ این گزارش‌های، گزارش جرج بال معاول پیشین وزرات امور خارجی و مشاور كارتر بود. وی پس از دیدار از ایران با ارایه گزارشی نتیجه‌گیری كرد كه عمر رژیم شاه در ایران به پایان رسیده و كاخ سفید باید در جست‌وجوی مكنیسم انتقالی باشد كه امكان قبضه كرن قدرت و پیش دستی بر انقلاب را به عناصر معتدل بدهد.

به دنبال این گزارش‌ها بود كه كارتر پشتیبانی بی چون و چرای خود را از شاه تعدیل كرد و در مصاحبه‌ای در روز 16 آذر 1357 هـ.ش (7 دسامبر 1987 م) گفت:
ما ترجیح می‎دهیم كه شاه همچنان براریكه قدرت باقی بماند ولی تصمیم نهایی با مردم ایران است.
در این مصاحبه كارتر در پاسخ به سؤال یكی از خبرنگاران كه از او پرسید، آیا به نظر رئیس جمهور،شاه می‌تواند بر مسند قدرت باقی بماند؟ چنین گفت: «نمی‌دانم . . . امیدوارم اینطور باشد.»

این نخستین اظهار تردید رسمی رئیس جمهور امریكا درباره امكان بقای شاه بود. تا این زمان ایالات متحده به طور قاطع و صریح از شاه پشتیبانی می كرد. با وجود این، تردید امریكا راه‌حل‌های لازم را برای مقابله با بحران در اختیار شاه قرار می‌داد كه پس از مؤثر واقع نگردیدن راه‌حل ‌های نظامی با دست یازیدن به راه حل‌های سیاسی و انتخاب شاپور بختیار به عنوان نخست وزیر ایران در تاریخ 16 دی ماه 1357 هـ.ش (1979 م) یعنی زمانی كه قیام مردم ایران در اوج خود بود، به سمت تشكیل یك دولت غیر نظامی گام نهاد.

شرط بختیار برای تصدی پست نخست‌وزیری، خروج شاه از كشور بود كه تصمیم پیرامون آن نیز در كنفرانس سران چهار كشور «امریكا»، «انگلیس» ، «فرانسه» و «آلمان غربی » در «گوادولوپ» فرانسه اتخاذ شده بود. سیاست امریكا در این دوره مبتنی بر این اصل بود كه عمر رژیم شاه را باید تمام شاه دانست و انتخابی جز بختیار یا مخالفان رادیكال و مذهبی وجود ندارد كه سران چهار كشور مذكور اظهار عقیده كردند كه غرب باید هر چه زودتر با رژیم جانشین او كنار بیاید.
بر این اساس، ایالات متحده یك روز قبل از كنفرانس «گوادولوپ»، ژنرال‌هایزر را برای جمع‌آوری و انتقال مراكز استراق سمع امریكا در شمال ایران، اخروج شاه از صحنه و نیز جلوگیری از اقدام منفی نخبگان نظامی و حفظ وحدت نیروهای مسلح به منظور اقدام لازم در موارد ضروری، به ایران گسیل داشت.

در این هنگام، امریكا برای حفظ منافع خود در ایران. توسط سولیوان، سفیر امریكا در تهران، زمینه خروج شاه را از كشور فراهم كرده و شاه در 26 دی ماه 1357 هـ.ش، ایران را ترك كرد. سیاست امریكا در این مرحله از یك طرف فراهم كردن زیمه برای موفقیت بختیار به منظور تسلط بر اوضاع و از سوی دیگر به دست آوردن فرصت برای انجام كودتا در صورت عدم موفقیت بختیار بود. بر این اساس ایالات متحده به همراه بختیار اقداماتی را برای عدم مراجعت امام خمینی(ره)، به مورد اجرا گذاشتند. اقدام بختیار بستن فرودگاه‌ها و اقدام امریكا نیز فرستادن پیمی توسط رئیس جمهوی فرانسه به امام (ره) مبنی بر قریب الوقوع بودن انجام كودتا بود كه این شگردها نیز با شكست مواجه شد و سرانجام امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با استقبال پرشور مردم وارد میهن اسلامی شد.

امریكا بعد از بازگشت امام (ره)، دنبال فرصت مناسب برای ضربه زدن می‌گشت. اگر چه نماینده‌اش هایزر بعد از مراجعت رهبری انقلاب، ایران را ترك كرد، ولی امریكا از طریق سران وابسته ارتش به دنبال انجام كودتا بود. یكی از راهكارهایی كه برای جلوگیری از پیروزی انقلاب، صورت می‌گرفت اعلام حكومت نظامی در شب 21 بهمن ماه 1357 هـ.ش بود كه در صورت عملی شدن آن، با كشتار وسیع مردم و دستگیری و زندانی كردن سران انقلاب، فاتحه انقلاب خوانده می‌شد.
این مطلب بر اساس اسنادی كه پس از انقلاب از دفتر كار سرلشكر امینی افشار رئیس اداره دوم ستاد ارتش و عضو شورای امنیت ملی رژیم به دست آمد، احراز شد. علاوه بر این، ارتشبد قره باغی نیز در كتاب خود صحت این مسأله را تأیید كرد.

این طرح امریكا، با صدور پیام امام خمینی (ره) مبنی بر شكستن حكومت نظامی در 21 بهمن 1357 هـ.ش و حضور یكپارچه‌ مردم خنثی شد. سولیران سفیر امریك در تهران با نهایت تأسف در آخریت گزارش خود نوشت:
دیگر كاری برای نجات بختیار نمی‌توان صورت داد، باید با انقلابیون هم صدایی كرد وگرنه همه چیز از دست می‌رود.
در این هنگام در جلسه شورای امنیت ملی امریكا كه به ریاست كارتر تشكیل شد، بر ژینسكی از هایزر درخواست كرد كه برای انجام كودتایی به تهران بازگردد، اما هایزر با استدلال به غیر عملی بودن كودتا، از انجام این عمل سرباز زد و بدین ترتیب با وجود پشتیبانی امریكا از رژیم شاه، مردم مسلمان ایران طعم شیرین پیروزی را چشیدند.
نتیجه كلام

این دوره كه مصادف با دهه 1350 هـ.ش (1970 میلادی) بود نقطه اوج گسترش و گرمی روباط ایران و امریكا به حساب می‌آید از یك طرف امریكا با فروش تجهیزات و جنگ افزارهای مدرن و پیشرفته خود به ایران، این كشور را به قدرت منطقه‌ای تبدیل كرد تا بدون پرداخت هزینه‌های لازم از منافع منطقه‌ای ایالات متحده پاسداری كند. از سوی دیگر شاه نیز به جای سامان بخشی به اقتصاد كشور با افزایش بودجه نظامی خود در راستای دكترین نیكسون، ضمن پذیرش نقش ژاندارمی امریكا در منطقه، با انجام اقداماتی در راستای تأمین، و حفاظت منافع امریكا، در صدد تحكیم موقعیت رژیم خود برآمد.

رژیم شاه در صحنه داخلی نیز با پشت سرگذاشتن بحران‌های متعدد و تحكیم پایه‌های قدرت استبدادی خود در سال‌های پس از قیام خونین 15 خرداد 1342 هـ. ش، و به رغم این كه تغییر جناح‌ها در رأس هرم قدرت ایالات متحده را به نفع خود و تقویت رژیمش ارزیای می كرد و مطمئن به پشتیبانی غرب و ایالات متحده بود،در مقابل امواج توفنده و ناگهانی نخبگان مذهبی و توده مردم ایران شكست خورد و رشته‌های حكومت آن در بهمن ماه 1357 هـ. ش (فوریه 1979 م) از هم پاشید و با برچیده شدن بساط عمر ژاندارم امریكا در منطقه، استقلال طلبی مردم ایان تحقق یافت.

ارزیابی‌های غیر واقعی امركیا از اوضاع ایران در حالی كه ایران را در ذهن آنها به «جزیره ثبات» تبدیل ساخته بود، سردرگمی در تصمیم‌گیری پیرامون بحران ایران را برای آنها در پی داشت.
سردمداران كاخ سفید پس از پشتیبانی‌های مختلف از رژیم شاه، وقتی طعم تلخ واقعیت از دست دادن یكی از متحدین درجه اول خود را چشیدند، در صدد كنار آمدن با نیروهای لیبرال حاكم برآمدند كه با هوشیاری انقلابیون مذهبی، این امید امریكا نیز به یأس تبدیل شد. در فصول بخش‌ بعدی، به بررسی جهت‌گیری سیاست خارجی و عكس‌العمل‌های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران، طی سال‌های 1357 تا 1382 هـ.ش (1979 تا 2003 م) خواهیم پرداخت 

بنا بر آنچه از اسناد سفارت امریكا كشف شد، سیاست‌گذاران خارجی ایالات متحده، علاوه بر خطوط كلی جهت‌گیری انحراف، به طراحی و عملی ساختن طرح‌هایی به عنوان طرح‌های جانبی و تكمیلی پرداختند كه در زیر به دو مورد از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:
1- ایجاد جو ترور به ویژه ترور رهبران مذهبی مانند شهید مطهری، شیهد مفتح، آقایان هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای و . . . به منظور ساخن راه پیشبرد دولت موقت بدون دخالت روحانیت آگاه و متعهد كه نفوذ در آنها بی نتیجه مانده بود؛ زیرا آنچنان كه در اسناد مكشوفه سفارت آمده بود، امریكا در مورد روحانیت شیعه چنین می اندیشید:

بدبختانه راه حل سریعی برای پر كردن شكاف بین امریكایی‌ها و روحانیت شیعه وجود ندارد. در این مورد تمایل امركیا برای برنامه‌های شكننده و سریع به طور ناامیدانه‌ای نامناسب است.
دستپاچگی و دعوت یك ملا به نهار، فرستادن نشریات ما برای روحانیت ، یا حتی فرك برنامه‌هایی بال آنها در مغز هم نه تنها مشكل را كاهش نمی‌دهد، بلكه وضع را بدتر می‎كند.
2- كمك به ایجاد و دامن‌زدن به درگیری‌های پی در پی در «گنبد»، «كردستان»، «آذربایجان» و «خوزستان» كه در صورت شكست دولت موقت و به بن بست رسیدن جهت‌گیری انحراف، شكست كامل انقلاب را عملی می‌ساخت. در یكی از اسناد به دست آمده در سفارت پیرامون این مطلب چنین آمده بود:
من حداقل دو سناریو را كه می‌تواند منجر به هرج و مرج گردد در نظر دارم:
1- یكی نیروهای تمركز یافته‌ای كه توسط نارضایتی‌های منطقه‌ای و قومی تحریك شده باشد و اگر با اینها به اندازه كافی به طرز غلطی رو به رو شوند، ممكن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی گردند و یا اقتصاد سنتی را از هم بپاشند و یا جوری ملی‌گرایی را خراب كنند كه توده‌ها با رهبران مذهبی بی عرضه خود مخالف شوند.

2- نقاق در مدارس بین محصلین و كادر مدارس و یا هر دو كه منجر به بسته شدن مدارس یا محیط خشونت‌های افراطی كه باعث نارضایتی عمومی و همچنین به شیوه قبل از انقلاب چهلم‌هایی بعد از چهلم گرفته شود.
عملكرد اجمالی دولت موقت در مسیر جهت‌گیری انحراف
بازرگان به عنوان یكی از نخبگان و سران نهضت آزادی به دستور امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی در جایگاه اولین نخست وزیر بعد از انقلاب، مأمور تشكیل نخستین دولت در نظام سیاسی پس از سقوط سیاسی شاهنشاهی در ایران گردید و متولی امور اجرایی كشور شد. برای پی بردن به میزان پایبندی بازرگان به دیدگاه‌های امام خیمنی، پس از ذكر مهم‌تریم مأموریت‌های محوله از جانب رهبر انقلاب در حكم نخست وزیری وی، برخی از اقدامات لیبرال‌‌های نهضت آزادی در مقطع حاكمیت آنها در دولت موقت مورد اشاره قرار می‌گیرد. مهم‌ترین مأموریت‌های محوله از سوی امام به بازرگان به قرار زیر بود:
1- انتصاب مسؤولین دولتی با ملاك عمل قرار ندادن روابط گروهی و حزبی، افراد انتخاب گردند.
2- انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی كشور به جمهوری اسلامی.
3- تشكیل مجلس مؤسسان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید.
4- انتخابات مجلس نمایندگان ملت.

دولت موقت در بهترین فرصت‌ها، بكرترین مقطع و طلایی‌ترین دوران، عهده‌دار امور اجرایی كشور گردید. اما متأسفانه دردناك‌ترین عملكرد را از خود بر جای گذاشت. از آنجا كه پرداختن به همه‌جوانب عملكرد دولت موقت ، ما را از موضوع اصلی بحث دور خواهد ساخت. در اینجا تنها به بخشی از جنبه‌های عملكرد دولت موقت كه در راستای خوش خدمتی و تأمین منافع امریكا صورت گرفت، اشاره می‌كنیم:

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir