توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله داستان کوتاه با word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله داستان کوتاه با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله داستان کوتاه با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله داستان کوتاه با word :

زندگینامه سعدی

مقدمه
بدون تردید ، تحقیق و دقت مورخان درباره زندگانی بزرگان در خور ستایش است ، ولی تا جائیكه بر غموض روح آنها روشنی بریزد . پس جستجو و تفحص باید گرد اموری دور زند كه در پرورش شخصیت و جهت سیر معنوی آنها موثر باشد ، ورنه سیاه كردن صفحاتی از نقل اقوال مختلفه ، راجع به سال تولد و ماه ، وفات وعده اولاد و سفرهای بیحاصل و حتی پیدا كردن مممدوحین شاعری ، خبر ملال ثمری ندارد ، مگر اینكه فرض شود این وقایع در تكوین معنویات او تاثیری داشته است . فعلا نوازش امیری یا قهر و غضب او در برانگیختن طبع شاعری كمك كرده باشد.

امیل لودویك در نگارش شرح زندگی گوته و بیسمارك خیلی به حاشیه پرداخته ، از دوران كوركی و محیط اجتماعی آندو سخن گفته و حتی حوادث ناچیز بسیاری از دوران صباوت گوته و رسوم اعیان پروس را بیان كرده است ، ولی همه آنها به نحوی در تكوین شخصیت این سیاستمدار و آن فرزانه بزرگ موثر جلوه می كند .

متاسفانه درباره سعدی چنین تحقیقاتی صورت نگرفته و از زندگانی وی در اوان جوانی و پس از آن در دوره اقامت بغداد و تحصیل در مدرسه نظامیه و مسافرتی وی در بلاد اسلامی و كیفیت زندگانی او طی سی سالی كه در كشورهای عربی بسر برده است چیز قابلی در دست نیست و آنچه از گفته های خود وی برمی آید خیلی كم است و معلوم نیست تا چه حد با واقع یا وقایع تاریخی مطابقت دارد ، از همین روی غالب محققان دقیق معتقدند حكایات و واقعات مندرجه د رگلستان یا بوستان قابهائیست كه سعدی مطالب خود را در آن گذاشته است ، بنابراین نباید از آنها صحت تاریخی متوقع بود .

پس ناچار نباید دنبال سعدی تاریخی رفت ، بلكه باید دنبال سعدیی شتافت كه گلستان را نوشته ، بوستان را بنظم درآورده قصاید ارزنده و غزلیات بیمانندی سروده است . اساسا سعدی حقیقی آنست كه از این آثار سر بیرون می آورد .تمام تفحص ها در اطراف زندگانی مرد بزرگی برای شناختن قیافه حقیقی و بازیافتن روح و فكر اوست و این مقصود از گفته ها و نوشته های شاعر و نویسنده ای بهتر صورت می گیرد . (( از كوزه همان برون تراود كه در اوست )) تراوشهای روح سعدی بهتر از هر كتاب تاریخی او را به ما نشان می دهد.

مطلب دیگری كه شایسته است این مقدمه بدان منتهی شود این نكته است كه تمام قدرت و قوت سعدی در طرز بیان و سبك مخن وی نهفته است. نشان دادن این معنی مستلزم ورود در فن سخن و اسرار تركیبات و تلفیقات اوست و برای اهل فن و اهل تحقیق مجال وسیعست كه وارد جزئیات شده ، تار و پود سخن او را بیرون كشیده و ماهیت آنرا نشان دهند ، مثلا چه واژه هایی بیشتر و چه كلماتی كمتر به كار برده ، در تركیب جمله چه شیوه ای دارد ، از مضمونها كدام از خود اوست و كدام را از دیگران گرفته و آنها را كه از دیگران گرفته چگونه تغییر داده ، مضمون واحد را به چند شكل ادا كرده … الخ .

همانطوریكه در بالا گفته شد بزرگترین وجه امتیاز سعدی شیوه سخن اوست و بحث در این موضوع مستلزم تخصص در تمام فنون لغت و ادبست ، تا با تحلیل و تعلیل های فنی بتوان سر زیبایی و استحكام زبان او را نشان داد ، و این امر برای مردمان متفننی كه زیبایی را میستایند و پیوسته مجموع را می بینند و بوجد می آیند ، بدون اینكه وارد رموز فنی كار شوند ، دشوار مینمود.

شیوه سخن و فصاحت متلالا سعدی این رای را موجه و قابل قبول میكرد : سعدی غزلسراست با طبیعی ترین و بشری ترین احساس ، سروكار دارد . با سر انگشت جادوگر خود تارهای قلب ما را به نوا در می آورد و این كار را بدون تكلف انجام میدهد . بسهولت نوازنده زبردستی كه با سیمهای تار بازی میكند و از آن نفمه های موزون میریزد ، سعدی كلمات را بهم جوش داده و جمله های مترنم می آفزایند .

سعدی جنبه های مختلف دارد : هم نثر و هم نظمی از خود باقی گذاشته است كه معیار اصالت زبان فارسی امروز بشمار میرود ،‌ هم قصیده سراست و هم غزلهای آبدار سروده ، هم موعظه كرده و هم به مطایبه پرداخته ، هم در اخلاق سخن رانده و هم در سیاست و اجتماع ، هم از تصوف و عرفان دم زده است ، و هم مانند متشرع زاهدی از ظواهر دیانت .

خلاصه در بسیاری از نواحی عقلی و روحی و اجتماعی وارد شده است ، بطوریكه مظهر خردمندی قرار گرفته و قریب هفت قرن است كه جمله ها ، مصراعها و ادبیات وی مانند امثال سایره دهان به دهان می گردد و گفته های وی چكیده حكمت بشمار می رود .
همه سرمایه سعدی سخن شیرین بود وین از او ماند سدانم كه چه با او برود
جدل ناپذیرترین كار سعدی سخن اوست . در تاریخ ادبی ایران كه گویندگاه چیره طبع

فراوانند سعدی بطور خیره كننده ای میدرخشد . كسی چون او صنعت و سادگی ، استحكام و روانی ، عذوبت و رقت را بهم نیامیخته و بدین موزونی سخن نگفته است. قدرت وی در سخن به پایه ایست كه نقطه های قابل انتقادی را در ناحیه فكری پوشانیده و حسن بیان وی چنان بر مطالب او پوشش زیبایی می افكند كه خواننده را از غور و تعمق باز می دارد و نقطه های ضعف و متناقصات گفته های وی به چشم می خورد . به همین دلیل قریب هفتصد سال گلستان كتابی اخلاقی و تربیتی بشمار رفته و دربست آنرا به اطفال می آموختند.
همین معنی پرده ای از پندار بر دیده شیفتگان وی كشیده ، او را جامع ترین و كاملترین
گویندگان ایران گفته اند . در كتابی كه به سال 1316 ، بمناسبت جشن هفتصدمین سال نگارش گلستان ، از طرف وزارت فرهنگ منتشر گردید و عده زیادی از فاضلان صاحب نظر مقالاتی در آن داشتند ، این وجد و ایمان به سعدی خوب مشاهده می شد : او را شاعر ، نویسنده ، حكیم پیشه و نوعدوست و غیره گفته بودند ، و مرحوم فروغی عشق سعدی ، عشق طبیعی و بشری سعدی را ، عشقی كه مترنم ترین دیوان غنایی را بوجود آورده است ،

نادیده انگاشته ، آنرا (( عشق به عوالم مافوق الطبیعه )) گفته و صریحا نوشته بود (( زبده و لب عرفان را در پرده معاشقه پوشانیده است )) و هزارها ادبیات عاشقانه سعدی را فراموش كرده و به چند بیتی نظیر بیت زیر استشهاد كرده بود :
هر كسی را نتوان گفت كه صاحبنظرست عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
میان سعدی و پایه گذاران شعر فارسی این وجه مشترك هست كه از سادگی بیان برخوردار و لفظی جای سادگی را گرفته و انحراف ذوق ، هرگونه لفاظی و عبارت پردازیرا عنوان كمال طبع و ادب می پندشت . پس باید قریحه در سعدی ذاتی و قوی باشد تا از تاثیر محیط بركنار مانده و صنایع لفظی را در سخن تا حدی بكار برد كه بدان تشنگی و موج دهد و آثار تكلف وتصنع در آن محسوس نگردد ، بقول خود او :

معشوق خوبروی چه محتاج زیور است بر انگشتان كشیده خوشرنگ زیبایی كه بزیور نیازی ندارد آگر نگین پرآبی بدرخشد از زیبایی آن نمی كاهد و شاید خوبی آنرا بیشتر نشان دهد ، ولی اگر ب همین انگشتان شش هفت آنهایی اهمیت می دهد كه به گفته او موج و خوش آهنگی دهد :
هزار بار بگفتم كه دیده نگشایم
بروی خوب و لیكن تو چشم می بندی
من چنان عاشق رویت كه ز خود بیخبرم

تو چنان عاشق رویت كه ز ما بیخبری
می حرامست و لیكن تو بدین نرگس مست
نگذاری كه ز پیشت برود هشیاری

شاعر برای اینكه مفهوم ذهنی خود را روح و قوت دهد باغراق و مبالغه دست میزند ، ولی برخلاف آنهائیكه خیال كرده اند مبالغه هرقدر فزونتر باشد ، شعر زیباتر است و از اینرو گفته اند (( اكزبها املحا )) شاعران بزرگ از زیاده روی درین باب اجتناب داشته اند .
بوستان سراسر بوستان از اغراقهای زننده و غیرطبیعی پاكست ، در قصاید كه جای مبالغه و میدان دروغ پردازیست ، سعدی قابل مقایسه با مدیحه سرایان نیست و چنانكه در فصل مربوط به قصاید خواهیم دید از اعتدال بیرون نمی رود .

در غزل كه عرصه هنرنمائی سعدیست و استاد استادان بشمار می رود اثری از مضمون های غیرطبیعی كه بعدها در غزل متداول شد نمی یابیم . سعدی هیچوقت نمی گوید :
گر بمیرم منما چهره بمن روز وداع حسرت روی تو حیفست كه از دل برود
برعكس مضمونهای سعدی درین باب هماهنگ احساس هر بشریست كه دوست می دارد :
گویند تمنائی از دوست بكن سعدی جز دوست نخواهم كرد از دوست تمنائی
چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به شب فراق منه شمع پیش بالینم

اگر هم اغراق گوید چنان از حسن تعبیر كسوت زیبائی بر آن پوشانیده است كه اغراق او ، زننده و ناسازگار با ذوق سلیم نیست .
بجای گلستان سعدی اگر بوستان را شاهكار سعدی گفته بودند و یكی از سه حادثه بینظیر ادب فارسی ، سزاوارتر بود . بوستان بیش از چهار هزار بیت است ، ولی همه آنها یكدست ، پخته ، فصیح و نمونه بلاغت است . شاید نتوان بیش از صدبیت در آن یافت كه بر طبع مشكل پسندان دقیق ، سزاوار انتقال باشد . این كیفیت را در كتاب ادبی دیگر نمیتوان یافت . شاید همین استواری یكنواخت بوستان ، مرحوم ادیب پیشاوری را ( هنگامیكه درباره فردوسی و سعدی از وی نظر خواسته اند ) بدین رای كشانیده بود كه (( بوستان به تنهائی میتواند با شاهنامه برابری كند )).

خود این امر كه شخصی پس از شاهنامه بنظم كتابی در همان وزن دست زند و سخن را بدین استحكام و رفعت رساند ، اعتماد و ایمان او را بقریحه خویش نشان میدهد و چیزی كه هم فهم و قوه تشخیص سعدی را می نمایاند و هم ارزش بوستان را زیاد
می كند ، این است كه موضوع آنرا غیر از موضوع شاهنامه قرار داده است.بوستان را باید شاهكار سعدی نامید بدو دلیل آشكار : از حیث لفظ ، پختگی بیان ، تركیبات منسجم ، استحكام جمله بندی ، غروبت و روانی از سایر گفته های سعدی پیشی گرفته است. بوستان نمونه كامل بلاغت و فصاحت و پختگی طبع مقتدر و بكمال رسیده سعدی است و
بسیاری از ادبیات ان از فرط ایجاز و پرمغزی میتواند ضربالمثل و مایه استشهاد گردد .

مطالب اخلاقی و ملاحظه های اجتماعی ، پندها و دستورالعمل های زندگی و خلاصه آنچه بوستان را از حیث معنی بلند و گرانمایه می كند ، شاید خیلی ابتكاری نباشد و گویندگان دیگر گفته باشند ، ولی سبك فصیح و بلیغ سعدی بر آنها لباس برازنده ای پوشانیده است كه نزد هیچ یك از استادان پیشین حتی نظامی و ناصرخسرو مطالب اخلاقی بدین رسائی و روشنی جلوه نمی كند . زبان سعدی در بوستان به اوج كمال خود رسیده است و نكته دومی كه آن را شاهكار نوشته های سعدی قرار می دهد مطالب و مندرجات آنست. بوستان از حیث مطلب پرمایه ترین آثار سعدیست . در خلال آن بلندی مقصد ، استواری فكر ، نشر فضایل روحی و اجتماعی و بالجمله روح بزرگوار وی هویدا میشود .

از همان باب اول كه (( در تدبیر و عدل و رای )) سخن رانده و از نخستین حكایت بوستان ، روح انساندوست سعدی ، مرد اجتماع و اخلاق كه عدالت و مردمی را اساس انسانیت و كشور بانی میداند تجلی میكند :
شنیدم كه در وقت نزع روان
به هرفر چنین گفت نوشیروان
كه خاطر نگه دار و درویش باش
نه دربند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو كس

چو آسایش خویش جوئی و بس
نیاید به نزدیك دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
برو پاس درویش محتاج دار
كه شاه از رعیت بود تا جدار
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت

خیلی تفاوت است میان این لهجه و آن حكایت گلستان كه پادشاهی بر یكی از امناء دولت خود خشم گرفت و او را بزندان انداخت ، امیر دیگری بوی نامه نوشت و رفتار شاه وقت را نكوهیده و ویرا بخدمت خود دعوت كرد . خواجه زندانی از راه احتیاط جوابی به امیر نوشته ، وفاداری خود را به خاندان شاه جائر ابراز داشت . این نامه بدست پادشاه افتاد و از كرده خود پشیمان شد و عذر خواست كه : (( خطا كردم ترا بی جرم آزردن )) ، گفت (( ای پادشاه روی زمین ! بنده در این حالت مرخداوند را خطائی نمی بیند ، تقدیر خداوند تعالی رفته بود كه مرین بنده را مكروهی رسد ، بدست تو اولیتر كه سوابق بر این بنده داری و ایادی منت)).
نوشیروان همچنین به هرفر پند میدهد :
مراعات دهقان كن از بهر خویش
كه مزدور خوشدل كند كار بیش

سعدی در بوستان بطور مطلق نصیحت نمیدهد ، در هدایت مردم به نیكی به آنها نشان میدهد كه خیر و مصلحت خود آنها در خوبی كردن است . از زبان انوشیروان به هرفر میگوید: در مراعات حال دهقان ، تو رعایت خود میكنی و بخویشتن سود میرسانی ، زیرا مزدور خوشدل بهتر و بیشتر كار می كند و تو از نتیجه كار او بهره مند میشوی.این همان اصلی است كه خردمندان و مصلحین در قرون اخیر گفته و بكارفرمایان نشان داده اند كه راه انتفاع آنها – راه مطمئن و سالم بهره برداری ـ در اینست كه كارگران آسوده و از آینده خود مطمئن باشند . بیان مبادی اخلاقی بطور مجرد ، یعنی خوبی و بدی صفاتی را قطع نظر از نتایج آنی و طبیعی آن گفتن ، چندان موثر نیست .

افراد بشر در پی منافع خویشند . بدكاران به قصد جلب نفع بدی میكنند ، پس بر مربیان
اخلاقست كه با بیانها و تقریب های گوناگون به آنها نشان دهند كه خیر آنها و مصلحت آنها و نفع همین دنیا و زندگانی آنها در این است كه از بدی بپرهیزند . علت اینكه بسیاری از اوامر و نواهی دینی سست و متروك می ماند برای همین است كه هادیان دین عواقب تخلف از آن اوامر و نواهی را بدنیای دیگر محول كرده اند .

دنیای دیگر بقدری دور است كه نمی تواند بشر ضعیف و حریص را ، بشریكه منافع آنی و
روزانه خود را می جوید ، از ارتكاب شد بازدارد . همچنین اكثریت جامعه بشری حسن و قبح ، خوبی و بدی را درك نمی كند . پس بهترین و نتیجه بخش ترین راه تهذیب اینستكه تمام تعالیم دینی و اخلاقی را به خیر و مصلحت خود مردم مرتبط سازند و نشان دهند كه راه كج مستلزم سقوط و تباهی زندگانی خود آنها میشود . سعدی در بوستان این روش را بیشتر بكار بسته است.

به پادشاه مطلق العنان نشان داده میشود كه خیر و صلاح ، یعنی بقاء ملك و سلطنت در گسترش داد است و ظلم و تعدی موجب زوال ملك و قدرت میشود.
بوستان لبریز از مطالب است ، ولی بعضی ابواب آن بطور خاصی جذاب و فتانست :
فصل چهارم (( در فضیلت تواضع است )) اما تنها در فضیلت تواضع نیست ، در انصاف ،

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir