توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی و تحلیل كلام در word دارای 86 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی و تحلیل كلام در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

مقدمه
مطالعه زبان در سطوح مختلف ، همیشه محققان علوم مختلف از جمله فلسفه ، روانشناسی، مردم شناسی ، جامعه شناسی و بالاخص زبان شناسی را مجذوب خود كرده است .
بررسی ، شناخت و تبیین زبان بعنوان پدیده ای پیچیده ، زنده ، زایاو در حال تحول و چگونگی درك ویژگیهای این پدیده نیازمند رویكردی جزء نگر و ژرف كاوی در بن مایه های زایش ،شكل گیری و تولید واحدهای زبانی می باشد ضرورتی كه در گذر زمان كه با پیشرفت مداوم زبان شناسی و رشته های مرتبط بیش از پیش رخ می‌نماید.
در راستای این مطالعات و تحقیقات ، شاخه‌ها و رویكردهای مختلف زبان شناسی چون تحلیل كلام ومعناشناسی ، كاربرد شناسی ، تحلیل كلام انتقادی تبلور پیدا كرده است.


فصل اول :
كلیات تحقیق
1-1 مقدمه
در این فصل به بیان ویژگی‌‌ها و اصول مورد نیاز یك تحقیق علمی از قبیل طرح مسئله و بیان سئولات تحقیق ، فرضیه‌ها ، اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق ، اهداف و كاربردهای آن ، روش شناسی و محدودیتهای تحقیق پرداخته خواهد شد.

1-2 طرح مسئله و بیان سئوالات تحقیق:
همه محققان علاقه مند به بحث تحلیل كلام در جستجوی یافتن پاسخ به این سئوال هستند كه كلام یا متن چگونه تولیدوتحلیل می گردد؟
آیا موقعیت و جهان پیرامون متن است  كه معنی را تعیین می كند یا خود متن به تنهایی می‌تواند نمایانگر معنی باشد ؟
چه ویژگیهایی در تشكیل یك متن یا كلام لازم است ؟
در این میان تفاوت‌های كلامی ناشی از تفاوت‌ها فرهنگی ، اجتماعی و جغرافیایی موجود در گونه های زبانی و زبان‌های مختلف رخ می نماید . رساله حاضر در پی شناخت تفاوت‌های كلامی در دو جامعه‌ی‌زبانی ایرانی و غربی می باشد به منظور مشخص كردن چهار چوب موضوع مورد بررسی و اجتناب از گستردگی آن ، تفاوت‌های كلامی سیاست پیشگان و رجال سیاسی غربی و ایرانی حول محور قطعیت و عدم قطعیت در سخنرانی ها و گفتگوهای ایشان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تحقیق حاضر به لحاظ نظری با تكیه بر اصول و مبانی تحلیل كلام‌وتحلیل كلام انتقادی در صدد تبیین سئوالات زیر می باشد:
1.    آیا وجوه مشترك ومتفاوتی در گفتمان‌های رجال سیاسی ایرانی و غربی از نظر قطعیت و عدم قطعیت دیده می شود؟
2.    آیا در چهارچوب نظریه هالیدی مسئله قطعیت  و عدم قطعیت گفتمان ایرانی و غربی قابل تبیین است ؟

  1-3 فرضیه تحقیق:
1.    گفتمان سیاسی حاكم بر دو جامعه زبانی ایرانی و غربی متفاوتند .
2.    در چارچوب نظریه‌ی هالیدی مسئله‌ی قطعیت و عدم قطعیت در گفتگو های  سیاسی ایرانی و غربی به طور جامع قابل تبیین است

1-4  اهداف و كاربرد تحقیق:
این تحقیق اهداف و كاربردهای ذیل را دنبال می كند .

1-4- 1  اهداف
الف) بررسی گفتمان های سیاسی از بعد تحلیل كلام انتقادی
ب) آشكار ساختن رابطه متن و ایدئولوژی:
تحلیل گفتمان از زمان پیدایش همواره در صدد بوده است تا نشان دهد كه هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بی طرف نیست بلكه به موقعیتی خاص وابسته است این امر ممكن است كاملا ناآگاهانه وغیر عامدانه باشد .
ج)ارائه  روشی جدید در مطالعه متون ، رسانه ها ، و گفتمان سیاسی.
1-4-2 كاربردهای تحقیق:
  الف) به دست دادن سازوكارهایی در جهت تشخیص متون مختلف از بعد تحلیل      
    كلام انتقادى
 ب) استفاده از زبان در جهت معرفی دیدگاه های سیاسی فرهنگ های متفاوت .  ج) به كار گیری راه كارهای نوین در امر ترجمه و تفسیر متون
كاربرد یافته های تحقیق در آموزش زبان از قبیل روش تدریس، مهارت های           زبانی چون درك شنیداری ،خواندن، درك مطلب و دستور.

1-5- پیشینه‌ی تحقیق:
تحلیل كلام در ابتدا تنها به عنوان متممی برای مطالعات و تحلیل های كلاسیك محتوا مطرح شد ولی اكنون به نظر می رسد كه رویكرد تحلیل كلام در مطالعات رسانه های همگانی ، علوم سیاسی و... مورد قبول واقع شده است . با وجود این كارهایی كه در این زمینه انجام شده است (در غرب و نه در ایران ) هنوز محدود و در عین حال بسیار پراكنده و متنوع بوده و محدود به حوزه خاصی نیست . عمده این كارها تئاتر از گرایش های زبان شناختی تحلیل كلام ، تحلیل متن و نشانه شناسی است . (رك ، فركلاف ، تحلیل گفتمان انتقادی ، 1995، وندایك ، مطالعه بین رشته ای اخبار به مثابه گفتمان ، 1991 ) اكثر این كارها كه در انگلستان و فرانسه انجام شده‌اند به ابعاد ایدئولوژیك پیام های رسانه ها توجه خاصی مبذول داشته اند . (رك ، آسابرگر، 1991) در ایران نیز ،‌در این زمینه پایان نامه ها و تحقیقات محدودی به چشم می خورد كه از زوایای مختلفی به بررسی این موضوع پرداخته اند .
یكی از تحقیقات انجام شده در زمینه ی تحلیل كلام انتقادی پایان نامه ای كارشناسی ارشد مهدی دمالی امیری از پشوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تحت عنوان تبلور ایدئولوژی و قدرت در كلا م تحلیل انتقادی اخبار رسانه ای است او در این تحقیق ضمن معرفی پیشینه و ساختار تحلیل كلام انتقادی و خواستگاه آن به بررسی فرضیه های ذیل می پردازد.
هیچ متن خنثی یابی طرفی وجود ندارد متون دارای بار ایدیولوژیك می باشند نحو متن نیز معنادار است زیرا نحو دارای معنای اجتماعی و ایدیولوژیك است و این معنا در جای خود به عواملی كه دال هارا می‌سازند از قبیل رمزها ، بافتها و مشاركت وابسته است هر متنی به یك منبع قدرت یا اقتدار (نه لزوما سیاسی) مرتبط است.
در این تحقیق آمده است كه جنبشهای اجتماعی برای به كرسی نشاندن ادعای خود مبنی بر وجود ظلم و ستم در جامعه ای ادبیات تحلیل كلام را گشترش داده اند از دیدگاه تحلیل كلام انتقادی كه متأثر از نظریه انتقادی مكتب فرانكفورت و تفكرات ماركسیستی است.
زبان بر پایه ای سه گذاره ای مقدماتی استوار است نخست تمامی نشانه ها مادی هستند و به شكل فیزیكی تبلور می یاید دوم نشانه ها ماهیتی اجتماعی دارند. سوم چون نشانه زبان اجتماعی اند هر رویكر دبه زبان باید بر گفتار متمركز باشد.
خارج از گفتار زبان فاقد حیات است و شكل نشان ها بیش از هر چیز با سازمان اجتماعی مشاركت كنندگان در آن مشروعیت می یابد ( امیری 1380 : 8-10).امیری ضمن برخی از مفاهیم نظری در زبان شناسی انتقادی از قبیل ساختار خرد و كلان قدرت به عنوان كنترل با ارائه ای شواهد زبانی و تحلیل آنها كه غالباّ از متون رسانه ای می باشند موفق به تأیید فرضیه های تحقیق می شود ( همان 115 – 29).
پایان نامه سید فاطمه علوی (1381 ) تحت عنوان بررسی دیدگاههای روایی در سه داستان كوتاه صادق چوبك رویكرد تحلیل كلام انتقادی از دانشگاه تهران پژوهش دیگری است كه ادبیات را از نگاه راجرفاولر در چارچوب تحلیل كلام انتقادی مورد بررسی قرار داده است.
علوی در این پایان نامه تحلیل ایدئولوژیك دیدگاه نویسنده را در تعامل با خواننده هدف غایی رویكرد تحلیل كلام انتقادی معرفی نموده است بر این اساس این پایان نامه طبق نظر فاولر و دیگر تحلیل گران كلام انتقادی ادبیات نه به عنوان هنر كلامی بلكه به عنوان زبان و به عنوان كلام در نظر گرفته می شود پس می توان همانند متون دیگر بستری برا ی انتقال ایدئولوژی و در نتیجه ابزاری انتقادی باشد وی در این تحقیق تلاش می كند كه برای سئوالاتی همچون :
1-    خوانده آثار صادق چوبك چه راههای برای فهم موظع راوی در لحظات پردازش داستانهایش در اختیار دارد؟
2-    چرا خوانده داستانهای كوتاه صادق چوبك گاهی با شخصیتها احساس یگانگی و همدردی می كند و گاهی آنها را از خود مستقل و متفاوت می بیند؟

پاسخ بیابید(1381-4)
علوی ( 1381-28) به نقل از فائولر چهار موضوع محوری در نقد زبان شناختی مطرح می نماید این چهار موضوع برای درك مدل نقشه متنی فائولر كه ریشه در تحلیل كلام و نیز تحلیل كلام انتقالی دارند عبارتند از
1-    ادبیات به منزله ای زبان
2-    ادبیات به منزله ای كلام
3-    رابطه ای زبان و ایدئولوژی
4-    نقش خواننده
برای فائولر ساختار اجتماعی و ایدئولوژی منابع اصلی دانش و مفرضیات در چهارچوب نقد زبان شناختی هستند ایدئولوژی عبارت است از نظام باورها و ارزشها و مقولاتی كه شخص یا جامعه با ارجاع به آنها جهان را درك می كند و این زبان است كه نقش حیاتی در تثبیت باز تولید  و تفسیر ایدئولوژی ایفا می‌كند و به طور كلی منظور  او از ایدئولوژی مجموع ارزشها یا نظام اعتقادی است كه زبان متن منتقل می كند و در این دیدگاه خواننده به اندازه نویسنده در تولید فراساخت و فرا معنی مهم است. (همان 31-30)
علوی با پاسخ به پرسشهای تحقیق خود نتیجه می گیرد كه از نظر ایدئولوژی با توجه به اینكه راوی داستان موضع بیرونی و عینی نسبت به شخصیتها و وقایع اتخاذ كرده است این متون بر اساس برشی واقعی از اوضاع اجتماعی ، اقتصادی  و فرهنگی زمان نوشته شده است.
یار محمدی در كتاب شانزده مقاله در زبان شناسی كاربردی مقاله سیزدهم را به میزان قطعیت در متون نوشتار، علمی و ادبی دانش آموزان اختصاص داده است.
یار محمدی میزان قطعیت یا افال وجهی در كلام را یكی از نتایج عملكرد تعاملی زبان می داند وی به نقل از كتاب مقدمه ای بر دستور نقشه گرایی هالیدی ( 1985) می گوید . هالیدی سه نقش عمده بر زبان قائل است .
1-    عملكرد تجربی كه ضمن آن شخص تجربه و احساس خویش از عالم را بیان می كند.
2-    عملكرد تعاملی كه گوینده یا نویسنده از قضیه ای استفاده می كند تا با دیگران ارتباط برقرار كند.
3-    عملكرد متنی كه ضمن آن گوینده یا نویسنده پیامی را به دیگران منتقل می كند.
هر یك از این عملكردها به صورت مختلفی ادا می شوند یكی از جنبه های تعاملی زبان ارایه ای میزان قطعیت در كلام است عبارت است از نگرش گوینده یا نویسنده نسبت به میزان توفیق انجام عمل یا سئوال را می توان با قطعیت تمام یا نفی و یا اثبات جواب داد نفی یا اثبات درد دو قطب متقارن قرار دارند لذا این حالت نفی و اثبات را می توان با تقارن نامید حالت مختلف دیگر را می توان بی تقارن خواند كه ضمن آن گوینده با استفاده از افعال و تغییرات خاص مانند : احتمال دارد، ممكن است، شاید و غیر مطلب را با درجه های مختلفی از قاطعیت بیان می كند وی در این مقاله خاطر نشان می سازد كه درصد قطعیت در نوشته های علمی دانش آموزان بیشتر از نوشته های ادبی ایشان است البته یارمحمدی میزان قطعیت را در چهارچوب تحلیل كلام بررسی كرده است نه تنها تحلیل كلام انتقادی.
آقای گلزاده در رساله دكتری تحت عنوان ( مقایسه و نقد رویكردهای تحلیل كلام و تحلیل كلام انتقادی در تولید و درك متن ) ابتدا به بررسی رویكردهای مختلف تحلیل كلام و خواستگاه آنها پرداخته سپس ضرورت تحلیل كلام انتقادی را مطرح نموده است.
وی در بخشهای از پایان نامه خود با تجزیه و تحلیل متون برگزیده از رسانه های ایرانی نشان می دهد كه آنچه برخی از متون بخصوص متون سیاسی و اجتماعی رسانه ها را شكل می بخشد ایدئولوژی و جهان بینی حاكم بر آنها ست.
آقا گلزاده همچنین با انتخاب متون مختلف فلسفی ، عرفانی ، علمی غیره  ترجمه ای با استفاده از ساخت افعال از جهت وجه : التزامی ، اخباری، ساخت صفات و قیود، ساختهای دستوری مستقیم و غیر مستقیم ، معلوم و مجهول و عوامل انسجام از قبیل پیوندهای انسجامی همچون افزایشی ، نقیضی، علی، شرطی و انسجام واژگانی مانند هم آوای واژگانی و پیوستگی معنای در چهارچوب هالیدی و فركلاف و فالر به نتایج ذیل دست یافت.
1-    تراكم متغیرهای قطعیت و یقین در متون فلسفی بسیار بیشتر از بسامد متغیرهای عدم قطعیت می باشد.
2-    درصد بسامد متغیرهای قطعیت و یقین در متون عرفانی بسیار بالاتر از متغیرهای عدم قطعیت یا احتمال در متون عرفانی است.
وی بر پایه نتایج حاصل شده ، درستی فرضیه خود مبنی بر دخالت موثر جهان بینی ، شناخت و ابزارهای شناخت در تولید و درك متن از سوی نویسنده یا گوینده را اثبات نموده است.
1- 6 روش تحقیق
 روش تحقیق حاضر ، روش توصیفی-تحلیل است كه بر اساس دو بخش ذیل تحقق یافته است:
الف) نوع  داده ها و نحوه گردآوری آنها .
بی تردید از محور های اساسی هرگونه ارزیابی و سنجش علمی میان پدیده ها و متغیرهای گوناگون در تحقیقات و پژوهشها وجود ویژگی  « قابلیت مقایسه بودن » است و این مهم جزء با تحدید و مطالعه در چهار چوب اجزای همسان و شرایط یكسان حاصل نخواهد شد از اجزاء همسان برابری و تشابه متغیرهای مورد مطالعه را مراد می كنیم و شرایط یكسان را به معنای بستر زمانی و موضوعی واحد به كار می بریم.
بر این اساس ارزیابی و اندازه گیری آثار و نتایج متفاوت یا متشابه ناشی از متغیر های مورد بررسی و در نهایت تحلیل آنها شالوده ای قابل اتكا و مبنایی صحیح خواهد داشت.
در تحقیق حاضر نیز جمع آوری داده ها محدود و مقید به شروط پیش گفته بوده است . از اجزای همسان در این تحقیق هم ترازی مقامات و رجال سیاسی دو جامعه مورد بررسی در سطح روسای جمهوری و وزرای امور خارجه می باشد.همچنین شرایط یكسان موضوع واحد یعنی حمله نظامی آمریكا به عراق – زمان واحد یعنی اسفند 81 لغایت مرداد ماه 82  و شیوه واحد ابراز نظرات و عقاید از طریق سخنرانی و مصاحبه مطبوعاتی را در بر می گیرد.به تناسب موضوع تحقیق و فاصله زمانی آن با انجام تحقیق رسانه های همگانی مكتوب شامل مطبوعات ( همشهری، ایران ، ....) ، و اطلاعات منعكس شده در سایتهای اینترنتی (BBC-ششم فوریه 2003 و CNN- هجدهم جولای 2003 ) منابع گردآوری داده ها بوده اند.
ب) نحوه تجزیه و تحلیل داده ها
بر طبق نظر باركوس تحلیل محتوا به معنای تحلیل علمی پیامهای  ارتباطی است . پیام می تواند به صورت رمان ، یادداشتهای سیاسی و سخنرانی سر مقاله باشد از نظر وی این روش كاملا علمی است و با وجود جامع بودن از نظر ماهیت  نیازمند تحلیلی دقیق و منظم است.(باركوس ،1951، 8)
روش تجزیه و تحلیل پایان نامه ی حاضر روش تحلیل محتوا بر اساس شاخص‌های زبانی است. این شاخص‌ها عبارتند از افعال وجهی ، افعال كمكی ، افعال ربطی ، قیدها ، وجه اخباری ، وجه شرطی ، وجه التزامی ، وجه امری ، جملات معلوم و مجهول و..
در ادامه یك صد جمله از رجال سیاسی ایرانی و یك صد جمله از رجال سیاسی غربی انتخاب شده است و این شاخص ها در این جمله به صورت درصد اندازه گیری شده است . با استفاده از كارشناسان آمار درصد شاخص ها و فراوانی آن ها در جملات مزبور به منظور درك قطعیت و عدم قطعیت در جدول هایی كه در پایان آمده است ارائه شده است . در تحقیق حاضر به روش استقرایی عمل شده و نتیجه گیری نهایی حاصل بررسی جزء جزء واژگان است كه به یك تعبیر معناشناختی منتهی شده است .
فصل دوم:
مروری بر تعاریف تحلیل كلام

2-1 مقدمه
در این فصل ادبیات تحلیل كلام معرفی می گردد . تحلیل كلام در هر دوره ای از زندگی اجتماعی انسان در چارچوب رویكردی خاص تعریف شده و مورد تحلیل قرار گرفته است . هر یك از رویكردها نقش مهمی در آنچه كه امروز بهعنوان رشته تحلیل كلام و تحلیل كلام انتقادی مطرح است . داشته اند . تحقیقات جان سینكلر و مالكم كولت هارد و آراء زبان شناسان نقش گرایی چون رومن یاكوبسون ، تروبتسكوی و ویلم متسویس از حلقه زبان شناسان پراگ ، رایزلف از مكتب زبان شناسی كوپنهاگ ، ماسینوفسكی ، فرث ، جین آستین ، سرل ، گرایس ، دل هایمز همگی در زایش و .... تحلیل كلام نقش داشته اند كه به طور خلاصه در این فصل به بررسی آن ها پرداخته خواهد شد . سپس به بررسی مطالعات هلیدی می پردازیم كه دوران شكوفایی زبان شناسی متن و تحلیل كلام با وی شروع شد و زبان شناسان دیگر عموما متأثر از دستور نقش گرای وی بوده اند .
2 -2 مروری بر تعاریف تجزیه و تحلیل كلام :
كلام به قطعه ای پیوسته از زبان مخصوصاً زبان گفتاری اطل اق می شود كه از جمله بزرگتر باشد. در واقع كریستال به نقل از لوینسون گفتمان را یكسری پاره گفتار    میداند كه بدون توجه به ساخت زبانی آن تشكیل یك واقعه گفتاری   مشخص می دهد.مثل یك مكالمه، لطیفه ، سخنرانی یا مصاحبه (كریستال، 1991 ، 106 ). یارمحمدی ( 1372 ، 261 ) در تعریف كلام، آن را واحدی مركب از جملات مرتبط به هم می داند.
لطفی پور (1371،23) معتقد است كه كلام فرایندی است كه طی آن كلیه عوامل حاكم بركاربرد زبان در بین انسان ها شامل عوامل متنی، اجتماعی، فرهنگی، بین شخصی و غیره برای تبلور و شكل گیری پیام به تعامل می پردازند.
اصطلاح كلام ظاهراً اولین بار در مقاله "تحلیل كلام" نوشته زلیك هریس   بكار رفته است. هریس در این مقاله  دیدی صورت گرایانه و ساخت گرایانه از سازه های بزرگتر از جمله دارد و می گوید: « تحلیل كلام نگاهی صرفاً صورت گرایانه به متن است» او معتقد است بحث راجع به گفتمان را از دو بعد می توان سامان داد:
1-    بسط روالها و روش های معمول در زبان شناسی توصیفی وكاربرد آنها در سطح فرا جمله (متن) .
2-     رابطه بین اطلاعات زبانی و غیر زبانی مانند رابطه زبان ، فرهنگ ، محیط و اجتماع.
 در بعد اول صرفاً اطلاعاتی زبانی مدنظر است ولی در بعد دوم اطلاعات غیرزبانی مثل فرهنگ، محیط و غیره كه در خارج از حیطه زبانشناسی است. (زلیك هریس، 1952 ، 28 )
باغینی پور ( 1375 )  معتقد است "به هر حال با تسلط بلامنازع دستور گشتاری چامسكی برزبان شناسی و با توجه به برداشت چامسكی از گشتار به عنوان ویژگی درون جمله ای، كوشش‌های هریس راه به جایی نبردو قطعات بزرگتر از جمله مورد بحث قرار نگرفت و در دهه هفتاد قرن بیستم مطالعه كلام به‌عنوان شعبه ای مجزا و جا افتاده از زبان شناسی مقبولیت یافت".
آدام جا ورسكی و نیكلاس كاپلند(1998 ،106 ،98 )در مبحث گفتمان و تحلیل كلام می گویند كه اصطلاح تحلیل كلام را اولین بار زلیگ هریس در سال 1952 به عنوان روش بر تحلیل زنجیره كلام یا نوشتار بكار گرفت. به نظر هریس (1952 ،1) ، تحلیل كلام یعنی ادامه رویكرد زبان شناسی توصیفی اما در حد فراتر از جمله و همچنین ارتباط و همبستگی بین فرهنگ و زبان تلقی می شود. او ازروش توزیعی ای كه بر اساس آن چگونگی به دنبال هم و یا دركنار هم قرار گرفتن عناصرزبانی مشخص می شود واینكه چگونه عناصر زبانی درمحیط مشابه دنبال هم قرار می گیرند، حمایت می نمود. او معتقد بود كه بدین گونه طبقات معادل یا هم سنگ به وجود می آیند وتركیب طبقات در متن را سبب می شود. او برای بسط مفهوم معادل یا هم سنگ از اصطلاح گشتار دستوری استفاده می كنند كه البته این اصطلاح درنزد دستوریان زایشی بعد از چندی مفهومی آشنا گردید او به كمك این مفهوم می گوید : " جمله معلومی چون (A) دارای معادل ساخت
مجهولی چون جمله(B) است."
I)    Casals plays the cello
II)    The cello is played by casals
 زیرا هر ساخت معمولی دارای یك ساخت مجهول معادل خود است (هریس ،1952،19).
 كاربرد گشتار در نظریه هریس برای كاهش طبقات هم سنگ در یك متن بوده است.
اما با مطرح شدن مفهوم گشتارها به عنوان یك ویژگی درون جمله ای توسط چامسكی و دیدگاه غالب او در زبان شناسی كه به طرح زبان شناسی زایشی – گشتاری منجر گردید ،تلاش های اولیه هریس در خصوص متن به عنوان واحد زبانی ادامه نیافت و رویكرد های گفتمانی ( تجزیه و تحلیل كلامی )را نمی توان به عنوان توسعه و تكامل مدل هریس دانست .
تامپسون (1985،99-98) معتقد است كه تحلیل كلام قبل از هر چیز و هر كس به جان سینكلر،ملكم (1975،1) و دیگر اعضاء گروه مركز تحقیقات زبان انگلیسی دانشگاه بیرمنگام  ارتباط دارد.
مدل تحقیقات تحلیل كلام بیرمنگام بر مبنای جنبه های زبان شناختی تعامل بین معلم و دانش آموز استوار است كه این مدل را سینكلر و كولت هارد ارایه كردند.
تامپسون در مورد تحلیل كلام معتقد است:
« گسترش و بسط سریع پیكره ی مطالب به مطالعه موقعیت اجتماعی ای كه در آن موقعیت كلام به كار می رودبستگی دارد. اگر چه مرزبین مطالعه گفتار و مطالعه متن نوشتاری چندان قاطع و روشن نیست » تامپسون(74،1984)
مالم كایر (101،2000)معتقد است كه در زمینه گفتمان سه رویكرد اصلی وجود دارد:
1.رویكردی كه بنیاد زبان شناختی دارد و تحت تاثیر آراء مایكل هلیدی است.
2.رویكردی كه بیشتر بر بنیاد جامعه شناختی استوار است و تحت آراء هارولدگارفنیل قرار دارد.
3.رویكرد سومی وجود دارد كه توجه خاصی به رابطه بین زبان و ایدئولوژی دارد كه تحت عنوان زبان شناسی انتقادی مشهور است.
شفرین ( 1994 ، 34- 23 )سه رویكرد نسبت به كلام معرفی می نماید كه این رویكردها عبارتند از: دیدگاه ساختاری نسبت به گفتمان، دیدگاه نقش گرایی و دیدگاه كلام به عنوان پاره گفتارها    .
1.در"دیدگاه ساختاری" كلام عبارت است از مجموعه سازه هایی كه رابطه خاصی با هم دارند و فقط می توانند در آرایه های   محدودی رخ دهند . در این دیدگاه بر نحوه‌ی نقش گذاری واحدهای زبانی در رابطه بایكدیگر تاكید شده و نقش یا بافت موقعیتی كه كلام جزئی ازآن است و بطور كلی فرایند ارتباط زبانی نادیده گرفته‌شده است.
2.در "دیدگاه نقش‌گرایی" مطالعه كلام یعنی مطالعه همه جنبه های زبان در كاربرد.  در اینجاكلام را یك  نظام می انگارند كه از طریق آن نقش های خاصی تبلور می یابند. اگر چه در این دیدگاه ممكن است قاعده‌مندی‌های صوری به خوبی مورد بررسی قرار گیرند اما توصیف نقش گرایانه كلام در نهایت توجه تحلیل گر را از مبنای ساختاری این قاعده مندی ها به انگاره‌های گفتاری كه برای استفاده در مقاصد خاص ودربافتی خاص به كار می روند جلب می كند (شفرین 1994 ، 32-31).
3.رویكرد سوم به كلام به مجموعه ای از پاره گفتارها نظر می كند. به كارگیری عنوان « مجموعه ای از پاره گفتارها » بیانگر این نكته است كه در این رویكرد، كلام واحدی بزرگتر از دیگر واحدهای زبانی است و در نتیجه از چند واحد كوچكتر به نام پاره گفتار و  تشكیل شده است. همچنین استفاده از اصطلاح «پاره گفتار» به جای جمله نشان دهنده این است كه كلام مجموعه ای از واحدهای بافت مند زبان است و مجموعه ای از واحدهای بافت زدایی شده ساخت زبان نمی باشد. (همان)
با بررسی سه رویكرد فوق نسبت به موضوع كلام، به نظر می رسد نگرش سوم میان دو نگرش نقش گرایی كه بركاربرد زبان در بافت تكیه دارد ونگرش ساختاری كه برالگوهای گسترده تكیه دارد تعادل برقرار می كند. (شفرین، 1994 ،40)
صرف نظر از وجود اختلاف نظر در تعریف تحلیل كلام، بیشتر زبان شناسان بر این مطلب اتفاق نظر دارند كه تحلیل كلام مطالعه نظام مند نحوه آرایش جمله ها در متن اعم از گفتاری یا نوشتاری و ارتباط آن با بافت غیر زبانی1 و شركت كنندگان2 است.
با توجه به تنوع آراء در چگونگی زایش و بالندگی تحلیل كلام در ادامه این فصل از پایان نامه ،آراء مكتب ها و نظریه هایی كه در این امر تاثیر گذار بو ده اند به اختصار بررسی خواهد شد.
2-3  نظریه‌های موثر در شكل گیری تحلیل كلام:
2-3-1  نقش گرایی در مكتب پراگ
زبان شناسی نقش گرا ابتدا با پژوهش‌های زبان شناسان مكتب پراگ همچون رومن یاكوبسون3 نیكولای تروبتسكوی4 و ویلم متسیوس همزمان با تشكیل حلقه زبان شناسان پراگ در سال 1926آغاز گردید (سیمپسون،1980، 103). این زبان شناسان اگرچه در برخی موضوعات چون زبان شناسی همزمانی و در زمانی، همچنین یكپارچگی نظام زبان با سوسور 5 اختلاف نظر داشتند اما پژوهشگران این مكتب همواره خود را مرهون زبان شناسی ساخت گرای سوسور می دانستند(لاینز1984،224). یكی از دستاوردهای مهم زبان شناسی نقش گرای مكتب پراگ كه ارتباط نزدیكی با موضوع تحلیل كلام دارد عبارت از این است كه این زبان شناسان چگونگی شكل گیری مفاهیم دردرون ساخت جمله های زبان و همچنین میزان بار معنایی نهاد و گزاره و بخش های سازنده آنها را نیز از دیدگاهی نقش گرایانه و روان شناختی مورد توجه قرار دادند. بعلاوه آنان درباره روند تغییر ارزش معنایی واژه ها، با  كاربرد آنها در بافتی خاص نیز نقطه نظرات قابل توجهی ارائه نموده اند.
ویلم متسیوس مسأله « نمای نقشی جمله » در ارتباط با ساخت زبان را مطرح می نماید. او معتقد است كه صورت بی نشان جمله تحت تاثیر عواملی همچون اطلاعات كهنه ونو، برجسته سازی،ساخت اسنادی، ساخت شبه اسنادی و مجهول سازی می تواند تغییر كند. یعنی عنصری كه در یك جمله جزء مبتدا است و از نوع اطلاعات تازه یا نو محسوب می شود در جمله ای دیگر جز اطلاع كهنه قلمداد می گردد. به سخن دیگر در برخی از زبان‌ها از لحاظ ترتیب ، موقعیت ارتباطی گوینده‌وشنونده ساخت نحوی جمله را مشخص می كند. همچنین ساخت جمله به ویژه از راه آنچه اطلاعات پیش زمینه 1 و آنچه به عنوان اطلاعات نو به شنونده داده می‌شود مشخص می گردد ( سیمپسون 1980 ، 103 ).  همه نقش گرایان ‌به‌حالت چند نقشی بودن زبان اعتقاد داشتند و علاوه بر نقش توصیف گری، نقش عاطفی، نقش های اجتماعی و ترغیبی را مورد تاكید قرار می دادند. نقش های گوناگونی كه زبان شناسان نقش گرا همچون مارتینه، هالیدی و یاكوبسون معرفی نمودند كامل كننده یكدیگرند و اینگونه به نظر می رسدكه طرح یاكوبسون از انسجام‌بیشتری برخوردار است (لاینز، 1984 ، 224).                                           
 
2-3-2 نقش گرایی در مكتب كپنهاگ
لوئی یلمزلف از مكتب زبان شناسی كوپنهاك ، از دیگر زبان شناسانی است كه در شكل گیری و رشد تحلیل متن نقش داشته است (هالیدی،1994 ، xxii).یلمزلف بر خلاف سنت زبان شناسی حاكم كه واژه را در مركز توجه قرار داده بود با اتخاذ روش شناسی جدید یعنی قیاس، از متن شروع كرد و متن‌های زبانی مناسب برای توصیف زبان برگزید او در كتاب « در آمدی بر نظریه ای درباره زبان » برای توصیف دقیق زبان ، روش قیاس یعنی حركت از كل یا طبقه به جزء را بر گزید. همچنین ، توجه به اصول منطقی یعنی جامعیت ، سادگی و خالی از تناقض بودن توصیف را مورد تاكید قرار داد. او زبان را به عنوان یك طبقه كلی و به صورت نظامی به هم بافته درنظرمی گیرد كه تمامی متن های زبانی راشامل می شود (یلمزلف، 1934 ، 11 ).
 به عقیده یلمزلف (1943 ، 13 ) متن های زبانی واقعیت های انتزاعی هستند كه از طریق به كار گیری قضایا و نظرات منطقی سودمند  و آزمون پذیربر توده ای از گفتار مربوط به زبانی خاص استنتاج می شوند. بر این اساس نظام روابط ساختی زبان از تجزیه طبقه ای متن های زبانی از راه تحلیل یا تجزیه نقشی به دست می آید، بدین ترتیب كه هر بار متن به بخش های كوچكتر تجزیه می شود و این كار ادامه می یابد تا تجزیه كامل گردد و سرانجام عناصر بنیادین و تجزیه ناپذیر زبان مشخص شود. یلمزلف این گونه زبان شناسی را كه بر پایه توصیف مشخصه های بنیادی قراردارد زبان شناسی مشخصه های بنیادی می نامد .( یلمزلف ، 1943 ، 80 - 70)

2-3-3 نقش گرایی در مكتب لندن   
در مكتب زبان شناسی لندن در دهه های 1930 تا 1950 نظریه ای توسط جان فرث مطرح گردید كه درآن معنا شناسی و واج شناسی اهمیت اساسی داشتند. بطور كلی فرث نظریه خود را بر پایه توجه به دو زمینه‌ی ویژه بررسی زبان یعنی توصیف معنی بر پایه « بافت موقعیت و واج شناسی نوایی» ارائه نمود.( سیمپسون، 1980 ، 225  )
اصطلاح « بافت موقعیت»نخست بوسیله براون مالینوفسكی (1884) مردم شناس لهستانی تبار كه بیشتر عمر خود را در انگلستان گذراند، بكارگرفته شد. وی در این مورد معتقد بود كه زبان های زنده نباید همانند زبان های مرده جدا از بافت موقعیتی شان مورد پژوهش قرار بگیرند بلكه باید در متن رویدادهایی كه از آن ها استفاده می شود ، مثل شكار، كشاورزی ، ماهیگیری و غیره مطالعه شوند. دلایل مالینوفسكی عمدتاً بر مبنای مشاهدات وی از روشی بود كه مردم مورد نظر وی با استفاده از آنها زبان را در چارچوب فعالیت های روزانه شان به كار می‌بردند و بنابراین جزء لاینفك رفتار آنها به شمار می رفت(سیمپسون ، 1980 ، 220 ).
پس به اختصار می توان گفت كه مالینوفسكی با مطرح كردن بافت موقعیت نظریه ای ویژه در خصوص معنی و زبان ارائه نمود و در بررسی معنی، بافت موقعیت اساس بینش او را تشكیل می داد. او جمله را داده اصلی زبان و نیز ابزار اجتماعی بسیار مهم می دانست، از این رو او زبان را به عنوان پدیده ویژه رفتاری در نظر می گرفت . علاوه براین او معنی هر گفتار را بر پایه مجموعه ای از شرایط و نیز چگونگی تاثیر بر آن ها توصیف می كرد. به این ترتیب مالینوفسكی معتقد بودكه معنی هر گفتار   تنها در بافت موقعیت آن مشخص می شود و بنابراین معنی را با كاربرد برابر می دانست .( فرانسیس دنین  ، 1967 ، 300)
ج . آر. فرث برخلاف دیگر زبان شناسان كه جمله را داده اصلی در بررسی زبان می دانستند متن زبانی را در بافت موقعیت به عنوان داده و واحد بررسی در نظر گرفت و به ویژه بر تحلیل نوایی متن تاكید داشت. (مالم كایر ، 2000 ، 314 )
فرث بافت موقعیتی را تنها ابزار بیانگر معنی نمی دانست بلكه آن را به عنوان یكی از ابزارها یا  روش های توصیفی زبان تلقی می كرد،همچنان كه دستور را نیز ابزار دیگری، البته با شكلی متفاوت ولی با ماهیت  انتزاعی مشابه، برای توصیف زبان می دانست. زیرا در نظر او زبان شناسی سلسله مراتبی متشكل از چنین روش هایی است كه همگی بیانگر مسئله معنی متن هستند ( فرانسیس دنین ، 1967 ، 306)
فرث تاكید می كند كه بررسی زبان بر پایه بافت موقعیت مستلزم این است كه بافت موقعیت همراه با متن زبانی مورد نظر تحلیل شود.
در تحلیل درونی متن زبانی، فرث سطح یا سطوح تحلیل آوایی، تحلیل واژگانی ، تحلیل دستوری و  تحلیل موقعیتی را مطرح می نماید. به عقیده فرث "معنی" تركیبی از روابط بافتی است كه علاوه بر محیط اجتماعی و بافت موقعیتی خاص نقش های آوایی ، صرفی و نحوی را نیز شامل می شود( فرث، 1957 ، 20-19).
2-3-4 نظریه كنش گفتار و گفتمان
نظریه كنش گفتار یكی از نظریاتی است كه در تكوین و تكامل تحلیل كلام نقش به سزایی داشته است. جین آستین فیلسوف دانشگاه آكسفورد نخستین كسی بود كه این نظریه را در دهه 1930 ارائه نمود و به نقش های فعل و به تبع آن جملات در فرایند كلام اشاره كرد. به گفته وی "فعل" در بسیاری موارد فقط مبادله اطلاعات نمی كند بلكه با خود عمل معادل است . برای مثال وقتی شخص می گوید «معذرت می خواهم» عمل معذرت خواهی درست موقعی به وقوع می پیوندد كه شخصی  این جمله را به زبان می آورد و نه قبل از آن، در چنین مواردی گفتن برابر با "كنش" است و گوینده با به زبان آوردن این جمله كاری را انجام میدهد. آستین این فعل ها را كنشی نامیده وآنها را از جمله های قطعی   كه بیانگر واقعیتی یا توصیف كننده وضعیتی هستند متمایز نموده است. (آستین1962،5-3).
سرل در سال 1975 در مقاله ای تحت عنوان كنش های گفتاری غیر مستقیم   بین معنای مورد نظر گوینده. و معنای جمله تمایز قائل می شود. در استعاره ها، طعنه ها، كنایات ، اشارات ، این دو معنا به گونه ای مختلف از یكدیگر باز شناخته می شوند. به عنوان مثال در یك گفته تحت اللفظی منظور گوینده  دقیقاً همان معنای جمله است بنابراین منظور با معنای جمله  منطبق است. در حالی كه در یك گفته استعاری گوینده می گوید كه s همان p است اما از لحاظ استعاری منظورش این است كهs باRبرابراست .بنابراین درك معنای این گفته وابسته به درك معنای منظور گوینده جمله است (سرل ، 1979 ، 22 ).
اینكه هر كس به جای استفاده از كنش مستقیم مایل به استفاده از كنش غیر مستقیم می باشد ناشی از ملاحظات رعایت ادب است، با بیان عبارتی نظیر "  can you" در حالت در خواست غیر مستقیم هدف گوینده ، آگاهی یافتن از توانایی های مخاطب نیست بلكه وی را در پذیرفتن و یا رد كردن تقاضا آزاد می گذارد. (همان)
خلاصه اینكه معرفی نظریه كنش گفتار منجر به افزودن بعد جدیدی در مطالعات زبانی شد و معنا شناسی دو بعدی را تبدیل به منظور شناسی سه بعدی كرد كه در آن بررسی مقبولیت عناصر زبانی در چهارچوب معنا شناسی دو بعدی منتزع از شرایط و اوضاع اجتماعی و محیطی ممكن نبوده و تنها در چهار چوب منظور شناسی سه بعدی است كه می توان درباره مقبولیت این عناصر نظر داد. در واقع افزودن این بعد جدید به مطالعات زبانی است كه عمده ترین ره آورد نظریه كنش زبانی به تحلیل كلام محسوب می شود. ( لطفی پور ، 1373 ، 15 )
2-3-5 منظور شناسی
پیرامون منظور شناسی صاحب نظرانی همچون گرایس (1975،1978) ، سرل (1969)، وندایك (1980)، كاپلند(1999)، دیوید كریستال (1992) سخن گفته اند. این مرحله نیز یكی دیگر از مراحل سیر تكاملی تحلیل كلام می باشد. منظور شناسی عبارت است از مطالعه اصول و قوانین حاكم بر زبان در شكل كاربردی آن، و به عنوان نقطه مقابل دیدگاهی است كه زبان را پدیده‌ای انتزاعی حاوی قوانین ذهنی شده، مانند قوانین دستور زبان و روابط موجود بین نظام های انتزاعی و ذهنی زبان از یك طرف و كاربرد زبان از طرف دیگر می داند. (لوینسون ، 1983 ، 100 ).
براون ویول (1998 ، 91) بررسی معنای مورد نظر سخنگو را منظور شناسی می نامند. مالم كایر (2000 ، 355 ، 354 ) معتقد است كه تحقیقات پیرامون منظور شناسی اولاً ریشه در فلسفه زبان طبیعی یا همان نظریه كنش گفتار سرل و آستین و ثانیاً در نظریه تلویحی  گرایس دارد.  
 كار اصلی منظور شناسی عبارت است از مطالعه ارتباط بین نشانه ها و كاربرد آن‌ها و جدا كردن  منظور شناسی از روان شناسی و علوم اجتماعی، اطلاعات كمی در خصوص هدف نهایی توصیف و تفسیر در اختیارمان قرار می دهد (وندایك، 1989 ، 189 ).
2-3-5-1 نظریه استنباطی گرایس
این نظریه نقش ارتباطی جمله ها و چگونگی كاربرد زبان در ارتباط با انسان ها را مورد بررسی قرار می دهد و از این نظر در منظورشناسی و تحلیل كلام جایگاه ویژه ای دارد. بر اساس این نظریه دلیل پیشرفت جریان مكالمه، تبعیت انسان از قراردادهایی است كه به قصد همكاری هر چه بیشتر صورت می گیرد. گرایس (1975) این قرار داد را آئین همكاری می نامد .وی آن را در چهار اصل تحت عنوان راه‌كارهای مكالمه‌معرفی می نماید. این چهار اصل عبارتند از:
الف)اصل كیفیت :
گوینده در یك مكالمه باید راست بگوید. آنچه را فكر می كند دروغ است نگوید و در باره آنچه اطلاعات كافی ندارد سخن نگوید.
     ب)اصل كمیت
گوینده باید اطلاعاتی بدهد كه برای مكالمه لازم است نه زیاد و نه كم.
     ج) اصل ارتباط
آنچه گوینده می گوید باید به موضوع مربوط باشد.
     د)اصل روش
گوینده باید واضح، منظم و خلاصه سخن بگوید و از هرگونه ابهام دوری كند (یول ، 1988 ، 119 - 107).
با توجه به اطمینان هردو طرف به رعایت همكاری، هرگونه تخلف ظاهری از هریك از اصول فوق، نشانه طفره رفتن گوینده یا گریز وی تلقی می شود كه مخاطب را به دنبال استنباط پیام و معنایی به جز آنچه كه در صورت جمله ادا شده است، هدایت می كند. در چنین حالتی مخاطب با توجه به شرایط محیط و عوامل حاكم بر بافت سخن به سوی پیام مورد نظر گوینده هدایت می شود. چنین پیامی كه خارج از محدوده معنا شناسی عناصر زبانی به كار رفته در كلام گوینده و غیر از آنچه به طور مستقیم به زبان وی جاری شده شكل می گیرد، "تلویح" نامیده می شود (لطفی پور، 1371 ، 19 ). 
نظریه گرایس به لحاظ اینكه نحوه پیدایش پیامهاو معانی را خارج از چارچوب معنی شناسی محض و با توجه به اصول كلام و شرایط برون زبانی حاكم بر بافت موقعیتی، اجتماعی و محیطی مورد بررسی قرار می دهد در شكل گیری تحلیل كلام نقش به سزایی داشته است. (همان)
2-3-6 نظریه دل هایمز
یكی دیگر از دیدگاههایی كه در پیدایش تحلیل كلام نقش موثری داشته است، آراء دل هایمز است .(لطفی پور، 1372 ، 23 ). هایمز (1974) مردم شناس آمریكایی برای اولین بار اصطلاح ارتباط قوم نگارانه  را مطرح كرد. ارتباط قوم نگارانه به بررسی این موضوع می پردازد كه افراد جامعه باآنكه به طبقات خاصی با فرهنگ خاص خود تعلق دارند چگونه با یكدیگر گفتگو می كنند و چگونه روابط اجتماعی حاكم بر افراد بر انتخاب گونه زبانی كه به كار می برند تاثیر می گذارد و یا موضوعاتی همچون، روابط بین كودكان و بزرگسالان، مصاحبه ها، مكالمات تلفنی، رعایت نوبت سخن گفتن چگونه بین گوینده و شنونده تنظیم می شود. (لطفی پور، 1372 ، 23 ) 
در دهه های 1960 و 1970 نوام چامسكی رویكرد صورتگرایی را به عنوان عكس العملی در مقابل رویكرد ساختگرایی بلومفیلد   اتخاذ نمود. نوام چامسكی (1965) مفهوم توانش زبانی را به عنوان دانش درونی شده قواعد یك زبان همراه با تبلور آن ، كه او آن را كنش زبانی می نامد، در مقابل هم مطرح نمود. دل هایمز نیز زبان را به عنوان دانش معرفی نمود، اما جنبه محسوس آن را به جنبه های جامعه شناسی زبان كه بر خاسته از توانش ارتباطی است دادو مفهوم توانش ارتباطی را مطرح نمود. هایمز(1972، 277) معتقد است: كسی كه دارای توانش ارتباطی است باید بداند كه یك صورت زبانی تا چه حد مناسب یك بافت اجتماعی معین است و نیز از میزان بسامد و تازگی یا كاربرد یك صورت زبانی و میزان احتمال وقوع آن با اطلاع باشد. از نظر او تعریف توانش زبانی انسانها به صورتی كه در زندگی روزمره آن ها مورد استفاده قرار می گیرد باید از توصیف جمله های دستوری فراتر رود. او اذعان می‌دارد كه ما باید این واقعیت را توجیه و تبیین نمائیم كه كودك در شرایط عادی و طبیعی دانش جمله های زبان را نه تنها از نظر دستوری بودن ، بلكه از نظر مناسب بودن نیز كسب می نماید. كودك این توانش را كسب می كند كه چه وقت در باره چه كسی ، كجا، كی و چگونه صحبت نماید. كودك صاحب توانایی ای می شود كه بتواند مجموعه ای از كنشهای زبانی را اجرا كند. در این رویدادهای زبانی شركت كند و اجرای این كنشها و رویدادها توسط دیگران را مورد ارزیابی قرار دهد.
علاوه براین ، این توانش با نگرش ها، ارزش ها و انگیزه های مرتبط با زبان و ویژگی ها و كاربردهای آن رابطه نزدیكی داشته و با توانش در مورد رابطه بین زبان و سایر ابزارهای رفتار ارتباطی و موضع گیری در مقابل این رابطه مرتبط است.
بدین ترتیب هایمز بابسط زبانی، صحت یك صورت زبانی را تنها به صورت دستوری كافی ندانسته بلكه كاربرد صحیح آن را در چارچوب قوانین و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی نیز ضرورری می داند. این روش بررسی و توصیف كاربرد صورت های زبانی وتوانش ارتباطی روش « قوم نگاری گفتار » نام گرفته است. در چار چوب این روش واحد بررسی و تحلیل زبان تنها جمله نیست بلكه رویداد گفتاری   است. از نظر هایمز(1972) رویداد گفتاری یك تعامل اجتماعی است كه در آن زبان نقشی عمده ایفا می كند . البته در اكثر فعالیت های انسانی گفتار یا زبان به كار می رود، ولی تنها درپاره ای از آن ها گفتار و یا قوانین تعامل زبانی تعیین كننده خود تعامل به حساب می آیند. در یك محاكمه، سخنرانی، دفاع از، پایان نامه دانشگاهی ، مصاحبه و یا مكالمه تلفنی نقش زبان و گفتار حیاتی است و بدون وجود آن رویداد یا تعامل موجودیت خود را از دست می دهد. در پاره ای دیگر از تعاملات اجتماعی مانند رویدادهای ورزشی یا رفتن به گردش، زبان نقش چندان عمده ای ایفا نمی كند. هایمز  این گونه تعاملات را موقعیت های گفتاری می نامد. در واقع رویداد گفتاری كه ریشه در عوامل و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد، تعیین كننده قوانین حاكم بر تعاملات زبانی است. واحد زبانی در هر رویداد، كنش زبانی است نه جمله. البته نحوه‌ی اجرای هر كنش زبانی و نیز آرایش كنش های زبانی در چارچوب رویداد گفتاری مربوطه تعیین می گردد.(فیگوئرا، 1994 ، 67-64 ).
  2-4 رویكرد نقش گرای مایكل هلیدی: 
     با توجه به این نكته مهم كه بخش اعظم مفاهیم و ابزارهای تجزیه و تحلیل كلام مورد       .    استفاده در تحقیق حاضر، از ابزارهای معرفی شده در روش هالیدی می باشد و با توجه به نقش موثر این زبان شناس برجسته در تجزیه و تحلیل كلام ، در این قسمت از تحقیق به معرفی رویكرد وی می پردازیم.
برجسته ترین نظریه پرداز رویكرد نقش گرایی، مایكل هلیدی با الهام از مفهوم بافت موقعیت و نیز نظریه نظام ساختی جی. آر . فرث، زبان شناسی سازگانی یا نظام مند _ نقشی را معرفی كرد كه به رویكردی موفق در عرصه تحلیل متون تبدیل شد.
زبان شناسی نظام مند نقشی به اعتقاد روبینز دستور هر زبانی را مجموعه پیچیده ای از نظام هایی به شمار می آورد كه سخنگویان  هر زبان باید در درون آنها به انتخاب بپردازند. این نظام ها برخی متوالی و برخی همزمان هستند. سخنگو از طریق این نظامها، گفته ای را تولید میكند وشنونده گفته را در می یابد(روبینز، 1378 ، 464) .
در این رویكردزبان شناختی دو مفهوم بنیادین مستتر است كه نام این رویكرد از آنها گرفته شده است : نظام و نقش (هلیدی، 1985 ، xiii ).
در مورد "نظام" توضیح اینكه هر زبان نظامی از معانی است كه با صورت همراه می شود و در واقع با كمك صورت، معانی تظاهر پیدا می كنند.  در مورد "نقش" اینكه هلیدی دو مفهوم از آن در نظر دارد: الف) نقش های دستوری ب) نقش های زبانی او همه نقش های زبان را نقشهای اجتماعی می داند.(همان)
هلیدی دستور خود را دستور نقش گرا می داند زیرا چهار چوب مفهومی آن بیشتر نقش گراست تا صوری. اودر تفسیر سه مفهوم ، متن ، نظام ،   وعناصر ساختار زبان شناختی، نقش را مد نظر دارد (هلیدی، 1985 ، xiii).
2-4-1جایگاه معنا و دستور در این رویكرد
از نظر هلیدی (1994 ، xvii) زبان به عنوان یك نظام معانی به همراه صورت هایی است كه از طریق آن صورت ها، معانی تشخیص داده می شوند. از نظر او زبان نظامی برای ساختن معانی است كه دستور و معنی شناسی در نزد او صرفاً به معانی واژگان محدود نمی شود بلكه یك نظام كامل از همه معانی موجود در یك زبان است و این معانی همانقدر بوسیله دستور زبان تعیین می شود كه به وسیله واژگان . در حقیقت در این رویكرد معانی در قالب عبارت پردازی   رمز گذاری می شوند. به عبارتی دیگر رشته ای از عوامل دستوری و یا واحدهای نحوی شامل عناصر واژگانی چون افعال و اسامی و عناصر دستوری مانند حروف تعریف if, of, the ودر تعیین معنا نقش دارند. در رویكرد نقش گرای هلیدی رابطه بین معنی و عبارت پردازی یك امر قرارداری نیست بلكه صورت های دستوری به طور طبیعی با معانی كه رمزگذاری می شوند، ارتباط دارند.
هلیدی (1994، xviii) رابطه بین دستور و معنا شناسی را طبیعی می داند نه قرار دادی. بدین صورت كه ارتباط بین معنا و كلام در مرحله صورت اولیه یا صورت فرضی زبان قرار دادی بوده است. به عبارتی هیچ ارتباط طبیعی بین معنای جمله ای مانند « من آن را می خواهم »ویا « آن را به من بده » یا آواهایی چون «ماما» یا «نانا» كه اغلب به وسیله كودك ده ماهه تولید می شود وجود ندارد. برای شروع و تكامل نظام زبان ، این گونه قراردادهای اولیه ضروری است . در غیر این صورت، مسئله ارتباط تنها به تعداد اندكی معانی كه برای آنها، نشانه های طبیعی وجود دارد محدود می شد. بنابراین دستور واژگان شامل یك نظام نشانه ای طبیعی است و این تفكر در دیدگاه نقش گرایی هلیدی به خصوص تجزیه و تحلیل كلامش نقش بنیادین دارد. دستور نظام مند- نقشی هلیدی به معنا اهمیت و اولویت می بخشد و آن را در راس مدل سطحی خود قرار می دهد كه این سه سطح عبارتند از 1) معنی  2) بیان  3) نظام آوایی زبان   (هلیدی ، 1985.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir