توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله معاد در دین اسلام در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معاد در دین اسلام در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معاد در دین اسلام در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله معاد در دین اسلام در word :

معاد در دین اسلام

معاد واژه‌ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن‌هاست . زیرا نوشته شده است: “امّا در حقیقت مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین كسی است كه از میان مردگان برخاسته است. زیرا چنانكه مرگ بوسیلهء یک انسان(آدم) آمد، همانطور قیامت از مردگان نیز بوسیلهء یک انسان دیگر(مسیح) فرا رسید. (ماخذ از انجیل )

معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار می‌ماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از دیدگاه قرآن :

• از دیدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
• مطابق آیات قرآن در روز قیامت نفس را مؤاخذه می كنند نه قوای نفس را. به همین خاطر نفس به قوای خود می گوید: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا – چرا بر علیه من شهادت می دهید. اعضای بدن می گویند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذی أَنْطَقَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ – خدایی كه هر چیزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آیه 22)
• نظام آخرت کاملترین نظام امکانی است که هر کس به حسب گنجایش وجودی خود هر چه را اراده نماید و بخواهد بی درنگ و بدون شرط به وجود خواهد آمد. خدا در قرآن می فرماید: لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ- هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست،و نزد ما نعمتهاى بیشترى است (كه به فكر هیچ كس نمى‏رسد)- سورهُ ق‏ آیه35
فلسفه معاد از نظر اسلام :

• معاد یعنی تجلی كردن نفس با تمام آنچه در درون خود داشته است، یعنی آنچه در زمین وجودت كاشتی قیام می كند. در قیامت نوشته های نفس به اسم شریف “الحی” حیات می یابند.
• هر كس زرع و زارع و مزرعه خویش است؛ به عبارت دیگر مهمان سفره خود است. بسیاری از آنچه در آخرت به انسان روی می‌آورد بروز و ظهور صفات و ملكاتی هستند كه انسان در مزرعه وجود خویش كاشته است.

دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر / كای نور چشم من بجز از كشته ندروی – سعدی-
• جزا در طول علم و عمل بلکه نفس علم و عمل است. لاجرم قیامت هر کسی برپا شده است و هر کس بهشت یا دوزخ خود است.هر کس با ادراکات و افکار و اقوال و اعمالش سازنده خود است و ادراکات او عین هویت و ذات او می گردند.
جایگاه معاد

معاد، در عقل و فطرت هر انسانى جایگاه قابل توجّهى دارد، زیرا كیست كه نپرسد و یا نخواهد بداند كه آینده انسان و جهان چه مى‏شود؟ پایان عمر و تلاش ما به كجا مى‏رسد؟ نتیجه و هدف از زندگى چیست ؟ آرى این سؤالها براى همه مطرح است.
در پاسخ به این سؤال‏ها دو جواب داریم:
الف: تمام ادیان الهى با استدلالى كه در آینده بیان خواهیم كرد، آینده جهان و انسان و نتیجه كارها و تلاش او را بسیار روشن وامیدوار كننده و روح بخش مى‏دانند، قرآن مى‏گوید : «و أنّ اِلى ربّك المنتَهى‏» (1) همانا نهایت و پایان به سوى پروردگارت مى‏باشد.
ب: مكتب‏هاى مادّى، آینده جهان و انسان را بن‏بست، تاریك، فانى و نیستى مى‏دانند و این دید بسیار خطرناك و یأس‏آور است، علاوه بر این چنین مكتب‏هایى هیچ گونه دلیل علمى هم براى عقیده خود ندارند.

قرآن دراین باره مى‏فرماید: «و قالوا ما هِىَ الاّ حیاتُنَا الدُّنیا نَموتُ و نَحیى‏ و ما یُهلكُنا الاّ الدّهر و ما لَهم بِذلكَ مِن عِلمٍ اِنْ هم الاّ یَظنُّون» (2)
كسانى كه ایمان به قیامت ندارند گفتند: زندگى جز همین چند روز دنیا نیست كه ما هم در آن مرگ وحیاتى داریم وبعد هم روزگار ما را نابود مى‏كند.
ولى این انكار و گفته‏ها روى علم و دلیل نیست، بلكه تنها یك سرى وَهم و خیالى باطلى است كه آنها دارند.
ریشه‏ها و زمینه‏هاى فطرى

گرچه افرادى به زبان معاد را نمى‏پذیرند، ولى ناخودآگاه در عمق جان خود احساس ابدیّت براى انسان دارند و گاه وبیگاه از خود علامت‏هایى نشان مى‏دهند كه دلیل آن است كه با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم، حاضر نیستند انسانیّت و شخصیّت واقعى او را نابود و نیست شده بدانند. ما نمونه‏هایى از این علامت‏ها را در اینجا بیان مى‏كنیم:
1- تمام منكران معاد به قبر نیاكان خود احترام مى‏گذارند.

2- نام شخصیّت‏هاى مرده را بر روى خیابان‏ها و مؤسسات و مدارس و دانشگاه‏ها و; مى‏گذارند.
3- همه آنها میل دارند كه بعد از مرگ نامشان به نیكى برده شود.
4- نام نیاكان خود را روى فرزندان خود مى‏گذارند.
5 – گاهى مردگان خود را مومیایى مى‏كنند تا فاسد نشود.

اگر منكران معاد ، مرگ را نابودى انسان مى‏دانند، این قبیل اعمال چه توجیهى دارد؟ و چون آنان مردن را نیستى و هیچ مى‏دانند، پس به گفته خودشان احترام مرده یعنى احترام هیچ و نام مرده یعنى نام نیستى و چرا براى نیست و هیچ شده، مقبره مى‏سازند و دسته‏گل روى قبر مى‏گذارند و به نام مردگان نامگذارى مى‏نمایند؟! آرى اینها همه نشان مى‏دهد كه مخالفان معاد هم در دل یك نوع ایمانى (گرچه بسیار ضعیف) به بقاى روح، انسانیّت و شخصیّت انسانى دارند كه با مرگ از بین نمى‏رود. باز هم كمى توضیح دهیم:
راستى اگر مردن نابودى است، مومیایى كردن مردگان كه در طول تاریخ بوده چه تفسیرى دارد؟

اگر مرگ را نابودى مى‏دانند، چرا اقوام و نسل‏ها نام نیاكان خود را روى فرزندان خود مى‏گذارند و به آنان افتخار مى‏كنند؟ و اگر كسى به قبر پدرشان بى‏احترامى‏كند، با او مى‏جنگند و ساختمان‏هاى با عظمت بر قبر آن بنا مى‏كنند و در فرقه‏هایى حتّى همراه مردگان خود، طلا، شمشیر و لباس دفن مى‏كنند؟
آیا كسى حاضر است نام هیچ را روى فرزندش بگذارد؟ یا به خاطر لگدى كه به قبر هیچ مى‏خورد بجنگد؟ یا بر قبر هیچ ساختمان بسازد؟ یا با هیچ، طلا و شمشیر دفن كند؟ یا به نام هیچ، افتخار كند؟ آیا انسان حاضر است در برابر قبر هیچ، اداى احترام كند؟ (3)

آرى، انسان از درون فطرت خود احساس بقا و جاودانگى مى‏كند و یكى از وسائل تشویق را نام نیك در تاریخ مى‏داند. این از یك سو و از سوى دیگر یكى از احساسات درونى انسان احساس غربت است، دنیا براى او تنگ است، با همسر، باغ و مسافرت هم موقّتاً خود را سرگرم مى‏سازد، ولى پس از چندى باز از درون احساس كمبود مى‏كند، همه وسائل رفاه هم او را سیر نمى‏كند، گاهى به فكر خودكشى مى‏افتد، گاهى مى‏پرسد هدف آفرینش چیست؟ چرامن هستم؟ تمام این وسوسه‏هاى درونى نشان مى‏دهد كه انسان احساس غربت مى‏كند و این جهان با تمام گستردگیش براى او تنگ، جسم براى او قفس و دنیا براى او زندان است كه این احساس نیز یكى از زمینه‏هاى ایمان به روزى است كه در آنجا انسان سیر مى‏شود و به تمام آرزوها و اهدافش مى‏رسد، زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و وسوسه درونى در بیرون موجود است. مثلاًاحساس تشنگى با آب و احساس شهوت با زناشویى و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده مى‏شود.

 

هدایت صحیح ریشه‏ها
هر احساسى كه در نهاد انسان است، دو گونه مى‏توان به آن پاسخ داد:
1- پاسخ موقّت، كاذب و موهوم.
2- پاسخ مستدلّ، دائمى و صادق.

مثلاً شخصى كه احساس تشنگى مى‏كند، هم مى‏توان او را به چشمه‏هاى زلال هدایت كرد و هم مى‏توان او را به سراب و آب‏نماهایى دروغین معرفى نمود، و یا طفلى كه از درون احساس گرسنگى مى‏كند، هم مى‏توان او را به پستان پرشیر مادر رساند و هم مى‏توان پستانك خشك را به جاى پستان در دهن او قرار داد.
آرى، تمام احساس‏هاى صادقانه را دو گونه مى‏توان پاسخ داد؛ پاسخى واقعى و دائمى و یا پاسخى كاذب و موقّت.

حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: حضرت محمّد صلى الله علیه وآله آمد تا مردم را از بندگى بت‏ها به بندگى خدا و از اطاعت خلق به اطاعت خالق هدایت كند. (4)
بنابراین اصل و اساس ستایش و عشق در انسان وجود دارد كه اگر این میل درونى به حق هدایت نشود، از موهومات و خرافات سر در مى‏آورد.

پاسخ خداوند توسّط پیامبران
تا كنون گفتیم كه همه انسان‏ها در درون خود احساس جاودانگى و میل به بقا دارند و این احساس باید صادقانه و مستدلّ پاسخ داده شود. حال ببینیم پیامبران در این زمینه چه مى‏گویند، البتّه ما سیمایى از این پاسخ‏ها را نقل و در صفحات آینده ان شاءاللّه استدلال این پاسخ‏ها را هم بیان خواهیم كرد، انبیا مى‏گویند:
1- انسان بیهوده آفریده نشده است؛ «أفَحَسِبتم انّما خلقناكم عَبَثا» (5)

2- در آفرینش انسان هدفى بس بزرگ در كار است و آن انتخاب راه حق از میان تمام راهها و بندگى و تسلیم خدا از از میان تمام انواع بندگى ها و تسلیم‏ها است؛ «و ما خَلقتُ الجِنّ و الانس اِلاّ لیعبدون» (6)
3- براى آنكه انسان در هدفش موفق شود، تمام امكانات طبیعى را براى او قرار داده و همه چیز را مسخّرش نموده‏ایم؛ «سَخَّر لكم ما فى الارض» (7)
4- به او بشارت و هشدار دادیم كه كار نیك و بد تو در هر شرایط و هر مقدارى كه باشد، زیر نظر و مورد حساب قرار مى‏گیرد؛ «فَمَن یَعمل مِثقالَ ذَرّه خیراً یَرَه و مَن یَعمل مِثقالَ ذَرّه شرّاً یَرَه» (8)
5 – انسان در گرو عمل خویش است؛ «كلّ نَفسٍ بِما كَسَبت رَهینَه» (9)
6- حتّى از گوش، چشم و دل انسان واز شنیدنى‏ها، گفتنى‏ها و فكر كردنى‏ها بازپرسى مى‏شود؛ «اِنّ السَّمعَ و البَصَر و الفُؤادَ كلّ اولئِكَ كان عنه مَسئولا» (10)
7- خداوند پاداش نیكوكاران را ضایع نمى‏كند؛ «اِنّ اللّه لایُضیعُ أجرَ المحسِنین» (11)
این دیدگاه‏ها، پاسخى است كه انبیا به آن زمینه‏هاى فطرى مى‏دهند، البتّه هر یك از بیانات فوق وابسته به یك سرى دلائل عقلى است كه به خواست خداوند در بخش‏هاى آینده مطرح كرده وبررسى مى‏كنیم.

راههاى اثبات معاد
مراحل وجود و هستى
براى اثبات هر وجود و موجودى سه شرط و مرحله لازم است:
الف: امكان شدن.
ب: دلائل وقوع.
ج: نبود مانع.

بنابراین بهتر است ببینیم اساساً معاد یك واقعیّت شدنى است یا نشدنى؟ یعنى آیا از نظر عقل محال نیست؟ و بعد از آنكه امكان آن براى ما روشن شد، دلیل معاد چیست؟ زیرا تنها ممكن بودن كافى نیست، بلكه هر كار ممكنى تا دلیل و علّت نداشته باشد واقع نمى‏شود، و در مرحله سوّم بحث دراین است كه مانعى براى معاد نیست.
این سه شرط براى معاد نیز وجود دارد كه به ترتیب بیان مى‏كنیم:

الف: امكان معاد
در طول تاریخ، هیچ كس دلیل علمى براى نبودن معاد نیاورده است وتنها چیزى كه مخالفان معاد زمزمه مى‏كنندآن است كه مگر مى‏شود انسانِ مرده‏اى كه ذرّاتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟ آیا این محال نیست؟
پاسخ عقل و قرآن آن است كه بدون شك و تردید این كار شدنى است، زیرا هم در فكر قابل تصوّر است و هم دائماً در شبانه روز نمونه‏هایى از زنده‏شدن مردگان را به چشم خود مى‏بینیم.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir