دانلود بررسی رقابت پذیری در زنجیره تامین با pdf

فهرست

مقدمه     2
فصل اول    
تعریف مدیریت زنجیره تامین     5
طرح کلی یک زنجیره تامین     7
فرآیند اصلی     8
فازهای اصلی مدیریت زنجیره ای تامین     10
انقلاب زنجیره تامین    11
شرکت ها نمی توانند از زنجیره تامین چشم پوشی کنند     14
فصل دوم    
مدیریت موجودی کالا    17
تدارکات    18
ارسال به موقع کالا     20
نکات کلیدی که باید آموخت     23
فصل سوم    
رقابت پذیری    25
موضوعات کلیدی    25
اشارات ضمنی : محیط فرصت های راهبردی    26
فرمان های راهبردی     27
یک راهبرد جامع برای مزیت پایدار بلند مدت     29
فصل چهارم   
بعد الکترونیکی مدیریت زنجیره تامین     32
چشم انداز مدیریت راهبردی     35
مزیت رقابتی پایدار     36
تمرکز راهبردی     37
فرایند های اساسی کسب و کار را یکپارچه سازی کنید     38
فرایند های در حال ظهور کسب و کار را یکپارچه کنید     39
فرایند چند واحدی و چند شرکتی کسب و کار را ادغام نمائید     39
از فناوری اطلاعات برای ارتقای روش های کاری افراد استفاده کنید     40
سیستم های پشتیبانی کار تیمی     47
راهبردهایی برای مزیت رقابتی     49
فناوری اطلاعات برای پشتیبانی فرایند     51
ساختار چند خدماتی برای نقش های متوازن افراد و فناوری     52
مدیریت توسعه دانش فرایند     53
مدیریت دانش راهبردی     54
الگوهای اندیشه و عمل     55
فناوری و الگو ها    56
انفورماتیک شناختی     57
پشتیبانی فناوری از الگوها    59
فرصتهای راهبردی  در جستجوی دستیابی به مزیت رقابتی چشمگیر    60
یک راهبرد جامع برای مزیت پایدار بلند مدت    62
فرست برای لجستیک    63
مزیت رقابتی از طریق افراد و فناوری    64
فصل پنجم   
فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین     67
بررسی جایگاه مدیریت زنجیره تامین در پیاده سازی تجارت الکترونیک     68
موانع پیاده سازی SCM    69
بررسی تکنولوژی تولید و برآورد نحوه تامین دانش فنی مورد نیاز     70
ساختار شبکه تامین    70
ابعاد ساختاری شبکه     72
ارتباطات اطلاعات درون شبکه    72
فرایند های شبکه تامین    74
شبکه تامین یکپارچه چیست ؟    76
مراحل یکپارچه سازی     77
تجهیزات کلیدی مدیریت زنجیره تامین     78
10 مرحله برای کارآمد ساختن زنجیره تامین     82
مراحل لازم برای مدیریت تحویل در یک محیط شبکه تامین    88
گذر از زنجیره تامین به شبکه تامین     93
مسیر تکامل گروه های همیار    93
امکان بهبود کیفیت در جبهه IT    94
مدل های کسب و کار اینترنتی در حال تکامل     95
مبارزه با کلاهبرداری در تجارت الکترونیکی     96
فصل ششم    
حمل و نقل الکترونیکی     98
تدارکات الکترونیکی     99
وضعیت تدارکات الکترونیکی     100
دسترسی الکترونیکی به منابع     100
تهیه الکترونیکی مواد اولیه     101
بعضی از نکات مربوط به تهیه مواد اولیه به صورت الکترونیکی     104
تاکید روی آموزش الکترونیکی     105
افزایش تدریجی مدیریت داده ها دارای اهمیت است     106
ترجمه مقاله    108
نتیجه گیری     128
منابع
ضمائم :
مقاله Demand & Supply chain management
    136
138

مقدمه

مصرف كنندگان ومشتریان صنعتی خود تقاضای فرآورده های زیاد وخدمات بیشتر را دارند. این صنعت خود مستلزم پیشرفت وتوسعه هایی در میزان فراورده ها می باشد . مصرف كننده خود تقاضای كالای جدید می كند و درصدد یافتن كیفیتهایی  را در مدت زمان كوتاه می باشد . این نوع پیشرفت ها در (BTC) و BTB  خود از طریق مثال های متفاوتی قابل بیان می باشد .
در سال های اخیر افراد تأمین كننده خود در برآورد كردن نیازهای مشتریان از طریق یك روش مفید بسیار موفق بوده اند .با توجه به نیروی خلاق می توان گفت كه تفاوت هایی بین انواع صنایع وجود داشته كه خود توانایی برطرف كردن نیازها ی مشتریان را خواهد داشت .در ضمن برای شركت ها حالت انعطاف فردی خود به حدی رسیده است كه اشباع می باشد. تلاش های زیادی با توجه به هزینه های بالا برای برطرف كردن نیازهای مشتریان نیازی می باشد .
افزایش عرضه وتقاضا وCM خود از طریق درك كلی تركیبات شركت هایی كه توانایی برآورده كردن نیازهای مشتریان به صورت مفید دارند بیان شده و اشتراك وهمكاری بین افراد تأمین كننده ، تولید كننده و افراد واسطه خود باعث افزایش تعداد مشتریان از طریق كاهش زمان و افزایش میزان هزینه ها می شود .
مشتریان شركت های رقیب خود در صدد ایجاد همكاری با یكدیگر به صورت زنجیره ای یا شبكه ای می باشند .برای برخی از  شركت ها یك چنین روش همكاری در واقع در حال ادامه می باشد . شركت های دیگر خود عقیده دارند كه DSCM یك وضعیت خیلی خوبی ربای بیان انواع جدید روش هایی بود كه از طریق آنها می توان تمام نبایزها مشتریان را در سطوح بالای بازارهای زنجیره ای برآورده كرد :
این مقاله خود شرایط مقدماتی زیر را در نظر می گیرد :
1-    مقدمه
2-     حالت شركت در یك بخش زنجیره ای
3-    عرضه وتقاضا
4-     مرحله در كمیت های SCL
5-    تحقیقات در خصوص FMCG
6-    عدم موفقیت در شركت
7-    روندها

نتیجه :
نیاز برای همكاری خود از طریق حالت FMI بیان می شود . برای ایجاد یك شركت شده‌ اولیه در فرآیند جدید مشتری خود این حالت خود مستلزم  توانایی هایی بیشتر از یك قانون واحد می باشد .آنها خود درصدد ایجاد افزایش تعداد شركت های زنجیره ای و شبكه ها می باشند در آنها شركت های منفرد خود به عنوان بهترین گروه می باشند . این حالت به آن معنا است كه توزیع اقداماتی كه در آنها شركت دارای بهترین نحوه عملكرد می باشد هر چند طرح یك زنجیره خود از جمله اولین مراحل می باشد ولی بایدشرایط اجرایی طرح ریزی و كنترل عملكردهای زنجیره ای از به صورت گامهای مهم در نظر گرفت .(FMI) زنجیره های تأمین كننده ای كه دارای عملكردهای درست نمی باشند در واقع همچون افرادی عمل كرد كه در سال  (2005)‌مشتریان را تحت پوشش قرار داده بودند .آنها خود بیان كننده   زنجیره های متفاوتی بوده ولی خود از عملكردها راضی نمی باشند. ما خود نتیجه می گیریم كه هر دو حالت طرح و عملكرد ها كاملاً در حالت اجرایی بنامیم DSCM با یكدیگر در تماس می باشند .
در این مقاله لجستیك ها قوانین زیادی در خصوص (DSCM) مورد بررسی قرار خواهند گرفت ، برای نشان دادن این قوانین مدیران مهم در بررسی های اخیر روندهای زیر را در نظر می گیرند .
-    بیان موضوع مدیریت زنجیره ای خود از یك ملت از طریق اروپا قابل تغییر می باشد .
-    روند ها ی چند رسانه ای ( اینترنت ، تكنولوژی اطلاعاتی ، مكاتبه ای ، موبایل ) كه خود یك تغییر كلی در این مدیریت ایجاد می كند .
-    تأثیرات منفی (GLT)‌ ( در یك محیط و با یك هزینه ) كه خود شركت های اجهلی را بر آن می دارد كه مفاهیم قانونی دیگر استفاده كنند .
-    اختصاص كارها در یك زنجیره تأمین كننده .
-    سیستم های مدیریتی و سازمانهای فروش ملی كه دارای نیروی زیادی و تأثیر كمی می باشند .
-    قوانین كه دارای پروژه هایی بوده كه خیلی موفق نبوده ولی خود مستلزم زمان زیادی برای پس اندازهای اصلی می باشند .
-    مشتریان خود به طورقابل ملاحظه ای انتقاد كننده بوده ومدیریت  زنجیره  نیز خود در یك میدان رقابت مهم می باشد.
در ابتدا می توان گفت كه مدیریت زنجیره ای تأمین كننده یك روند می باشد ویك راه حل برای تعدادی از پیشرفت های صورت گرفته .        حالت شركت در (SC):
در سال 1999 دو محقق به نامهای (N,H) نشان دادند كه این مدیریت  همچون یك استراتژی رقابتی اصلی می باشد . زمانی كه سازمان ها در صدد ایجاد فرآوردها و خدمات برای مشتریان می باشند در آن صورت باید گفت كه حالت رقابت نسبت به این فاكتورها گران تر می باشد و مدیران خود متوجه شده اند كه تنهایی نمی توانند ان را صورت دهند . از سوی دیگر می توان گفت كه آنها خود باید بر اساس یك اصل رقابتی با تمرین سازمان ها در این زنجیره كار كرد تا موفقیت كسب كنند ، موفقیت SCM خود به انتخاب افراد شریك در زنجیره دارد به طوری كه حالت همكاری موثر واقع شده باشد .نمی توان این موضوع را تكذیب كرد كه مناطق عملكردهای متفاوت خود در صدد برطرف كردن نیازهای مشتریان می باشد . بویژه عملكرد بازاری خود یك حالت كلی در این خصوص دارد . این مشتری دارای  دیدی است كه به صورت یك تئوری در عملكردهای قانونی بیان شده است .
این موضوع خود امیدوار كننده نبوده ولی می توان گفت كه جهت مشتری خود در چند نوع صنعت مهم می باشد .هر چند شركت هایی وجود داشته كه در واقع دارای شرایط عملكردی می باشد ولی باید گفت كه توافق هایی نیز وجود داشته كه خود از سازمانی  به سازمانی فرق می كند . دراین حالت باید گفت كه باید تفاوت های بین علوم تجاری و SCM را معین كرد .
در علوم تجاری هدف اصلی بیان مسائل عملكردهای متفاوت در یك سازمان می باشد  . در واقع هدف از یك حوزه تحقیقاتی و توسعه ای همان بیان علوم تجاری است . مثال دیگر خود بیان كننده طرح اجرایی و عملكردهایی می باشد كه خود با شاخص های اجرایی مهم برای یك عملكرد كلی در ارتباط می باشند . جد و دخید در گروه از این سازمان ها وجود داشته كه در واقع همانند MBA مورد بررسی قرار گرفته اند.
در سال 1999 دو محقق به نامهای (N,H) نشان دادند كه علوم تجاری خود باعث موفقیت شد .به طوری كهع می توان گفت كه بازار یابی تولیدی و تكنولوژی نیز خود از جمله منابع و مزیت های موفقیت بوده كه به صورت  زمانی معین می شوند .(SCM) خود دارای موفقیتی برای یك مزیت كلی       می باشد .(SCM)‌ این حالت را بیشتر روشن می كند ، تجزیه وتحلیل شرایط كلی بین شركت ها در یك زنجیره خود یك عامل مهم می باشد . جریان اطلاعاتی مای خود بیان كننده یك دیدگاه همه جانبه شركتی می باشد .این به آن معنا است كه SCM خود بیان كننده فعالیت های مدیریت عملكردی می باشد ولی مدیریت شركت ، به عبارت دیگر یك مدیر خود می تواند شرایط حوزه ای شركت را كنترل كند مدیران عمومی خود می توانند در كنترل شبكه ای نیز شركت داشته باشند . با توجه به چنین نقطه مهمی ( قوانین بازاری و خرید یا LCT )‌ می توان تمام شرایط كلی (SCM)‌‌ را نشان داد .
با كمك مشكل و حالت اول می توان تمام تفاوت های بین علو تجاری و (SCM) را نشان داد كه در آن حالت می توان تمام روابط عرضه كننده ومشتری را نشان داد . كه این حالت میان یك ارتباط بین تأمین كننده و تولید كننده بین المللی عمل می كند ولی علاوه برآن می توان ارتباط بین قوانین رانشان داد . در این تعریف می توان (SC) را به صورتی تعریف كرد كه در واقع سه گروه را مد نظر دارد . زمانیكه اصول اصلی SCM از طریق دو گروه بیان می شوند در آن صورت می توان با توجه به آن حالت خود را محدود كرده ایم . از شكل یك متوجه می شویم كه (SCM) خود بیان كننده حالت اختصاصی تصمیماتی بین دو یا چند شركت می باشد . این حالت خود از طریق انواع متفاوت تعاریف SCM نشان داده می شود .
عرضه وتقاضا :
بر طبق این دیدگاه كه عرضه دارای ارتباطی محكمی با (SCM)‌ دارد ودر واقع تمام روابط آن با عرضه كننده ها مشخص می باشد ولی از دیدگاه مشتری باید گفت كه باید از یك مدیریت تقاضایی استفاده كرد . كه تقریباً برای هر زنجیره این به آن معنا است كه حالت زنجیره ای باید دارای یك بخش مهم باشد . در شكل (2) نیز می توان از یك ( SC)‌گروهی استفاده كرد كه زنجیره مهم می باشد كه اكثراً به كنترل تولیدی بستگی دارد . با توجه به یك حالت بازاری می توان زنجیره تقاضا را در شكل (3) نشان داد . چنین زنجیره كاملی خود خیل گسترده می باشد . با توجه به این حالت تركیبی از حالت به صورت زیر نشان داده شده است .
در شكل (4) می توان D/SN را نشان داد كه خود ما بر حالتی از قوانین LCT تأكید داشته به طوری كه می توان گفت كه با توجه به چنین حالتی مركز تحقیقاتی دانشگاهی (N) خود از یك تعریف جدید استفاده كرده است .DSCM یك مدیریت شبكه ای می باشد كه در واقع باعث ایجاد پیوند هایی بین عرضه كننده و تاقاضا كننده می باشد كه خود دارای اهدافی برای ارزیابی تجزیه ای و همكاری است و از همین رو می توان تمام گروه های شبكه ای را نشان داد . درز واقع می توان عناصر زیر را تعریف كرد :
در سال 1999 دو محقق به نامهای (H)‌ و (R) زنجیره مدیریت را همچون یك زیرساختار با 3 گروه و2 بخش واسطه ای تعریف كردند . خوشبختانه اكثر شركت ها دارای یك یا چند مشتری بوده كه در صدد یافتن یك یا چند عرضه كننده می باشند . با توجه به چنین حالتی می توان گفت كه یك شبكه زیر ساختاری تا یك ساختار زنجیره ای مهم تری باشد بدون توجه به چنین حالتی می توان گفت كه تجزیه و تحلیل شبكه ای خود دارای یك تاریخچه نسبی طولانی در تكنولوژی اطلاعاتی می باشد كه در مقایسه با این قوانین دارای معناهای متفاوتی می باشند به همین دلیل می توان گفت كه در واققع به حالت زنجیره ای تأكید كرده و می توان شرایط شبكه ای را بهتر در نظر گرفت .
مدیریت زنجیره عرضه ای همچون یك بخش واحد خود بیان كننده تعاریف خاصی می باشد (JLR)‌ بویژه در یك حالت اثلی واكنش مؤثر یك مشتری خود اهمیت دارد در این خصوص در سال 1993 آقای (KS) گفت: این حالت خود یك وبرانی از دیوارهایی بین شركای تجاری متفاوتی می باشند . تركیب منكران توابع و عملكرد ها ی متفاوت و شركا خود به آن معنا است كه در واقع باید تمام تفاوت های علوم تجاری و SCM و ECR بیان شد.
ایجاد یك (CV)‌ در یك بخش اصلی نیز خود بیان كننده یك زنجیره (V) می باشد . ایجاد یك چنین ارزشی باید نشان دهنده تمام تلاش هایی باشد كه در شركت صورت می گیرد. تلف كردن وقت خود باعث كاهش مصرف مواد خام شده ولی كاهش هزینه ها در ارتباط با درآمد ها متفاوت می باشد .در واقع یك (SC) باید مؤثر می باشد .
همكاری (SC)‌ خود بیان كننده در فاكتور فراگیری نمی باشند .ولی هرگز بدون تعهد صورت نمی گیرد .این نوع همكاری خود دارای یك چندین امكان متفاوت می باشد كه از سازمان های قانونی بزرگ گرفته تا توافق های دیگر افراد .
 شركت ها نیز خود توانایی شركت در یك یا چند زنجیره را داشته و حالت كلی یك شركت میان یك شبكه اصلی تعریف می شود .
 در واقع باید براین دو تعریف بین شركت ها تمركز داشت و از حالت تقاضایی می توان گفت كه DSCM به هنگام خرید خود بیان كننده قوانین LCT و DSCM می باشد .
4 حالت بیان شده خیلی بر طبق مهم برای طرح ریزی و حالت اجرایی زنجیره ای اهمیت دارند . شكل (5) خود حالتی از این دیدگاه می باشد، تحقیقاتی در خصوص DSCM صورت گرفته كه در واقع بر عوامل بین نقطه نظریات متفاوت تأكید دارد . برای بیان این نوع شرایط می توان در واقع خود را به بیان عوامل زیر محدود كرد :
طبقه بندی مدیریت : یك مفهوم تجزیه ای مهم بین بازاریابی خرید می باشد .
حالت تجاری اولیه E یك نمونه از عامل كلی بین بازاریابی وLCT می باشد .
(ENU)‌ : یك همكاری بین خرید و قوانین می باشد .
كاربرد APS یك موضوع اصلی برای تجزیه و تحلیل بین قوانین LCT از یك نرم افزار زنجیره ای است با وجود این عناصر می توان تمام شرایط متفاوت عرضه و تقاضایی را توضیح داد :
4 مرحله در قوانین (SC) :       
خدمات مشتری یك فرآیندی بود كه خود دارای محدودیت های سازمانی زیادی است . فرآیند توزیع مشتری خود بیان كننده شرایط تأمین كننده ای از طریق فعالیت های تخصصی می باشد كه عبارتند از ذخیره ، انتقال شرطی كردن به تست و حتی حالت مونتاژ این به آن دلیل است كه چرا شركت ها در زنجیره‌عرضه ای در صدد ایجاد یك همكاری و مدیریت تجزیه ای می باشند .
این مدیریت ها خود حاوی فعالیت های همكاری از طریق روابط فردی        می باشد به طوری كه این فرآیندها كنترل شده و به طور كلی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. هدف اصلی نیز برای ایجاد شرایط اجرایی همان یك زنجیره عرضه ای است .
با توجه به قوانین زنجیره ای عرضه ای می توان گفت كه به حالت تجزیه ای در سطوح متفاوت رخ می دهد .
 تجزیه و تحلیل فیزیكی : توسعه اجرایی فرآیند اولیه همان مرحله اولیه       می باشد . حالت اصولی مشتری و حالت انتقالی خود از جمله مثال هایی از حالت تجزیه و تحلیل فیزیكی می باشد . در اروپا در حدود 45% كالاها خود دارای یك چنین كالاهایی بوده به طوری كه می توان گفت كه در حال حاضر باید از سیستم انتقالی در سازمان ها به عنوان یك فاكتور مهم استفاده كرد .
حالت تجزیه وتحلیل اطلاعاتی : در یك مرحله دوم جریان اطلاعاتی خود یك فرآیند اولیه می باشد كه EDI خود همچون یك ابزار در این مرحله شركت كند  نقاط ضعف در جریان اطلاعاتی خود از طریق این نوع ابزار بیان شده و در واقع حالت اصولی در این شرایط خود نشان دهنده شركایی می باشد به طوری كه تمام حالت اطلاعات خود دارای شرایط واحد می باشند هر چند تمام دلایل رقابتی خود اهمیت دارند و SCM  تنها یك حالت كلی بین عرضه كننده و تقاضا كننده نمی باشد ولی می توان محدودیت هایی بین هر دو ایجاد كرد .
تجزیه وتحلیل كنترلی : در این مرحله می توان گفت كه جریان فیزیكی خود همزمان به صورت یك زنجیره بیان می شود . اطلاعاتی كه بر حسب زمان ترتیب داده شده اند در واقع خود استفاده از روش های اصلی را تهسیل كرده و این شرایط خود از جمله عوامل و مفاهیمی در  SCM می باشند . كه در جهت پیشرفت و توسعه خدمات مشتری بكار برده شده واز همین رو می توان گفت كه شرایط كاهنده خود نیز در زنجیره اهمیت دارد . افراد واسطه اروپایی خود دارای 18 ساعت كاری بین دو بخش حوزه ای واوراقی می باشند . بدونEDI می توان گفت نیاز به فرصت های تجزیه ای وكنترلی می باشد .
تجزیه وتحلیل ساختاری : در3 نوع تجزیه وتحلیل تعریف شده وساختار اصولی در واقع به صورت یك موضوع تحقیقاتی نمی باشد .تنها حالت اجرایی خود بیان كننده یك فرآیند اولیه می باشند و یك سیستم كنترلی و اطلاعاتی وجود دارد . تجزیه وتحلیل ساختاری نیز خود دارای یك مرحله بعدی        می باشد كه كارهای طرح ریزی در این خصوص بیان كننده زنجیره شركتی     می باشد . به عبارت دیگر می توان گفت كه هر چند این حالت خود در بر گیرنده تمام قوانین لجستیك می باشد ولی باید این كار را صورت داد . با توجه به یك ارتباط متقابل می توان گفت كه این نوع تجزیه وتحلیل خود در صنایع تولیدی بكار می رود . سهام داران نیز خود دارای عملكرد های لجستیكی بوده كه در شركت ها و بیمارستان ها و سیستم های بیمه ای و بانكداری نشان داده می شود به عبارت دیگر . می توان گفت كه مدیریت ساده نیز از سوی این شركا در نظر گرفته می شود .
4 مرحله (SCM) در شكل (6) نشان داده شده است و چند شباهت بین عناصر لجستیكی در كل تجزیه وتحلیل وجود دارد .در نهایت اینكه SCM  خود باعث افزایش رضایت مشتری شده وبا وجود این می توان حالت سود دهی تمام شركا را نشان دهد . از طریق شرایط متفاوت می توان گفت كه تمام مفاهیم جدید خود بیان كننده‌ اصول كلی رقابتی ومشتری ، شرایط نصب سیستم در كمیت های پایین تر می باشد . البته این شرایط برای مشتریانی می باشد كه در واقع دارای طرح ریزی و تكنولوژی مشترك می باشند .
تحقیقات FMCG :
اكثر كاربرد های كلی SCM به صورت یك مرحله تجزیه ای می باشد و در این نتیجه ای كلی در مورد مراحل فیزیكی و اطلاعاتی در شركت های آمریكایی و اروپایی صورت گرفته است . در واقع می توان تمام شركت های اصلی را در بیان كاربردها و تجزیه وتحلیل ساختاری نشان داد . بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت كه مقدار SCM خود برای تمام شركا یكسان می باشد . در اكثر شركت ها نیز می توان از طریق روش های زیر استفاده كرد . در صنعت FCMG می توان از روشهای تحقیقاتی زیر استفاده كرد :
1-    آیا می توان DSCM را از طریق عوامل كلی در هر مرحله لجتیكی توضیح داد ؟
2-    آیا یك حالت تأثیر اصولی در تجزیه وتحلیل فیزیكی خود بیان كننده ساختار اصلی می باشد ؟
با توجه به وجود چنین اطلاعاتی در 30 كشور در خصوص FMCG  می توان به این سؤال پاسخ داد :
در این بررسی می توان گفت كه لجستیك های زنجیره ای خود به صورتی بیان می شدند كه در واقع عوامل هزینه ای و سرویس مشتری هر دو در نظر گرفته شده اند . یك تركیب از تولید هزینه ای خود بیان كننده تمام فاكتورهای اصلی می باشد . بدین ترتیب می توان حالت متغیر های مستقل را برای ارزیابی موفقیت به كار برد .
از دیدگاه تحقیقاتی از 56 متغیر می توان در واقع تمام متغیرها را به صورت كلی تحت تأثیر مستقیم قرار داد و مثال هایی در این خصوص وجود داشته كه در جدول شماره یك آورده شده اند .
عامل تجزیه وتحلیل :
با توجه به داده های جمع آوری شده از 30 شركتFMCG  می توان تمام شرایط تجزیه وتحلیل را نشان داد . در این حالت از موضوع خسارت چشم پوشی می شود . در نتیجه 4 فاكتور باید به صورت زیر بیان شوند :
1-    حالت انعطاف پذیری و زمان كلی
2-    هزینه های فاكتوری بر طبق سطوح و مقادیر اوراق به صورت درصد.
3-    حالت دقت در یك سطوح سرویسی كامل .
4-    هزینه های انتقالی ، كنترل مواد و انبارها .
ما نتیجه می گیریم كه تمام این عوامل برطبق یك حالت سازمان بیان می شود كه در واقع به نوع حالت تجزیه ای بستگی ندارد .
تجزیه وتحلیل (Csq)‌ : از تجزیه وتحلیل صورت گرفته از طریق داده های نمونه ای می توان حالت تجزیه وتحلیل مهم متغیر ها را نشان داد . كه این حالت خود بر روی متغیر مستغل تأثیر گذارده و موفقیت زنجیره نیز در 5 گروه از ارزیابی می شود .
1-    حالت انتقال الكترونیكی اطلاعات كه این حالت خود بیان كننده نوع تولید و یك فرآیند توزیعی می باشد .
2-    تقسیم اطلاعات بین مشتریان وتأمین كنندها برای بالا بردن میزان بازدهی كالا ها.
3-    كاربرد ABC  همچون یك حالتی برای افزایش تعداد تصمیمات
4-    ساعات باز بودن مراكز پخش بویژه با توجه به حالت دقت در طول شب و روز
5-    سطح كار برای حجم انتقالی كه بر حالتی تأكید داشته كه در واقع عبارتند از FTL ، FPL ،P=0/976 .
هر چند این متغیرها خیلی خاص می باشند ولی در واقع می توان نتیجه گرفت كه تفاوت موجود بین اطلاعات و نتایج در 4 سطح خود بیان كننده حالت تجزیه ای و زنجیره ای می باشد .
ECR : در سال 1998 تعدادی از تولید كنندگان ECR در كشور هلند تحقیقاتی را صورت دادند . در جدول (2) شركا زنجیره ای بر طبق4 نوع قانون تقسیم شده اند به طوری كه می توان كه این حالت در مقاله توضیح داده شده است . در واقع در 3 نوع موضوع متفاوت همكاری باید حالت های زیر را در نظر گرفت در پروژه های فیزیكی می توان حالت تولیدی استاندارد را با توجه به تمام شرایط كلی در نظر گرفت و این حالت خود بیان كننده شرایطی می باشد كه باید مورد بررسی قرار گیرد . تولید EDI  كه حالت خود دارای اطلاعات مهمی در این زمینه می باشد . در یك بخش كنترلی می توان گفت كه تمام این شرایط به هزینه های بكاربرده شده و حجم بررسی های صورت گرفته دارد. هرچند این حالت درسال 1998 بیان نشده است ولی تمام بررسی های اخیر خود نشان دهنده طرح ریزی همكاری ، پیش بینی وR می باشد (CPFR) .
تحقیقات كیفی : برای بیان تفاوت بین تعداد قوانین (SC) و یك حالت همكاری زنجیره ای در سال 1999 می توان گفت كه از طریق انجام 20 مصاحبه از مدیران در شركت ها و در سال 1998 تحقیقات صورت گرفت . در طول انجام این نوع تحقیقات تمام افراد و مدیران نظریات خود را نشان داده و در واقع شرایط زیر را می توان نشان داد .تجزیه وتحلیل ساختاری كه خود یك هدف اصلی در شركت ها نمی باشد و تجزیه وتحلیل اطلاعاتی و كنترلی خود می تواند یك حالت كلی همكاری برای انواع مشخص می باشد كه این حالت خود با شرایط همكاری نشان داده می شود .
(2)-4مرحله دارای پایان نبود . و در این خصوص نیز توسع هایی در این مراحل صورت گرفته ( شركت كوكاكولا)‌ . تفاوتی نیز بین فرآیندهای منظم و غیر منظم وجود داشته و در این حالت می توان از فرآیند اصلی استفاده كرد . كه از این حالت ها می توان به l.vml اشاره كرد . حالت انتقالی خود برای (VML.EDI) بكار می رود .برای تجزیه وتحلیل ساختاری وكنترلی نیاز به یك حالت اجرایی در سطح اطلاعاتی وفیزیكی می باشد .
تجزیه فیزیكی و اطلاعاتی نیز خود به طور همزمان بیان شده و در واقع بین دو شركت نیز حالت مؤثر دیده می شود . برای حالت ساختاری و كنترلی بیان شده فیزیك حالت (SC) مشاهده می شود كه در واقع یك روش ساده می باشد به طور كلی كه تجزیه ساختاری خیلی پیچیده می باشد كه این خود باعث ایجاد یك حالت مرزی بین دو گروه اصلی می شود .
مدل زنجیره ای خود یك مدل اصلی می باشد كه این حالت خود بیان كننده یك روش كلی در مدیریت زنجیره ای است . در شكل (6) نیز می توان در واقع تفاوت كلی در بین شركت ها را نشان داد. در تجربه فیزیكی می توان در بین شركا از یك مرحله اصلی استفاده كرد با همكاری زیاد می توان حالت تجزیه ساختاری در شركت ها را افزایش داد.
با توجه به این سؤال می توان گفت كه كدامیك از شركت ها خود در صدد همكاری زنجیره ای می باشد و می توان نتیجه گرفت كه تحقیقات كیفی خود بیان كننده یك مدل زنجیره ای می باشد . تمام پاسخ دهندگان نیز دارای مراحل اطلاعاتی قبل از شركت و در یك مرحله تجزیه ای ساختاری و كنترلی می باشند .
شریط شراكتی : در سال 1992 دو محقق به نامهای (L) و(B) شرایط شركاتی مدیریت زنجیره ای را توضیح دادند . و در واقع نشان دادند كه كنترل زنجیره ای خود مستلزم قوانین اصلی می باشند . تمام شرایط شراكتی خود در حال توسعه بوده در حالیكه می توان گفت كه می توان این استراتژی ما را تغییر داد . به طور كلی حالت شراكتی (SCM) خود نشان دهنده تمام شرایط انعطافی می باشد به طوری كه هزینه های تحقیقاتی كه باید در نظر گرفت كه می توان این عوامل را به صورت زیر خلاصه كرد :
حالت اعتماد :
 برای بیان منظور ماكزیمم  SCM (100%) می توان از حالت دو شركت استفاده كرد كه شاخص های اجرایی برای هزینه ها و بخش های شراكتی بكار برده می شود . هر چند مدیریت حسابداری خود بیان كننده روابط تجاری می باشد ولی این حالت خود به طور قابل ملاحضه ای باعث ایجاد محدودیت هایی در شراكت خواهد شد ؛شرایط اجرایی اینطور نیست : یك دانش كامل از عملكرد داخلی در یك حوزه زنجیره ای خود برای عملكرد و همكاری خارجی ضرورت دارد . هر شركت نیز خود باید دارای شاخص های اجرایی باشد . در واقع هیچ حالتی وجود ندارد كه نشان دهد شراكت های خارجی در اثر مسائل داخلی متوقف می شوند . عدم وجود این نوع اصول خود یك دلیل مهم در شراكت می باشد .
دانش لجستیك :
 در تعدادی از صنایع و قراردادها صنایع می توان گفت كه لجستیك هایی همچون یك راه حل در فعالیت های تجاری و برای تولید كنندگان و پخش كننده توضیح داده شده است . هر چند این حالت یك روش و استراتژی موفق می باشد ولی برخی از شركتهای حمل كننده این حالت خوب درك نكرده اند. حمل كننده ها خود اعتقاد دارند كه نیاز به دانش لجستیك تأكید داریم ، تنها این حالت خود بیان كننده‌ شرایط اجرایی خدمات برای مشتریان می باشد .
حالت انعطاف پذیری در تولید :
بهترین موضوع برای حالت سرویس های قانونی داده شده و در مرحله آخر (SCM) نیز خود بیان كننده یك ارتباط كلی بین عرضه كننده می باشد با توجه به اطلاعات بازاری یك تولید كننده خود می تواند از یك روش كلی استفاده كند. این حالت خود باعث می شود كه فرد مقدار زیادی سرمایه گذاری كند . زماهن شرطی شدن خود تا مقداری كاهش یافته و از همین رو می توان تمام ویژگی های موقعیتی را نشان داد . فاكتورهای تكمیلی فرآورده ها نیز خود دارای ویژگی های مؤثری در خطوط تولید می باشند . انبار ها برای تولیدات تكمیلی نیز برای فصول خاصی مهم می باشند . برای تمام فرآورده ها        می توان از مراكز انتقالی استفاده كرد .
در زمان های گذشته ، تولید كننده خود همچون یك شركت حمل كننده عمل می كرد . ما خود عقیده داریم كه این حالت برای ایجاد تولیدكنندگان سرویسی خیلی خطرناك می باشد .

روندها :
 برای نتیجه گیری در این مقاله می توان از تعدادی فرآیندها در یك محیط زنجیره ای استفاده كرد .
CP/F :
 در سال (2001) ECR و CPFR خود در طی فرآیند خطی برای انجام فروش های اصلی پیش شركا به كار برده شدند .
نرخ گذاری استراتژیك :
 جنبه های لجستیك از جمله جنبه های مهم شركت ها می باشند كه در واقع خود بیان كننده شرایط كلی مقدار نرخ ها می باشد (10/0) (50/0) .
بررسی وابسته به تجارت :
 با بیان حالت (VMI) در شركت توئیوتا می توان گفت كه تمام تولید كنندگان به هنگام پرداخت مقدار مشتری حقوق می گیرند كه این حالت خود منجر به ایجاد تغییراتی در برخی از شركت ها شده كه خود دارای شرایط تولید و بخش می باشند .
لجستیك های E :
 حالت تجاری خود از طریق شرایط نامطلوب لجستیكی دارای خطراتی بوده كه این به آن معنا است كه شركت تجاری خود می تواند از طریق شركت های خاصی بر تمام فعالیت های اداری تأثیر داشته باشد بویژه زمانیكه عامل موفقیت در میان باشد .
MVC :
 علاوه بر شرایط مشخص می توان به روابط برنده شدن ، اطمینان وعوامل خارجی و داخلی هزینه ای و خدماتی اشاره كرد كه خود یكی از مشكل ترین مسائلی در DSCM می باشد در واقع این حالت خود نشان دهنده تمام كالاهای متفاوت می باشد . در یك تحقیق فعلی در (FMCG)‌می توان تمام نتایج متفاوت را توضیح داد .
توزیع كنندگان لجستیك :
حالت عملكردی فروش عمده ای ، انتقال گروهی از طریق تولیدكنندگان مشترك و از بین بردن مشترك زیر ساختارهای فروش ، ما خود امیدواریم كه در نیمه دوم سال (2001)‌تمام نتایج اولیه در این نوع تحقیق در دسترس باشند
نتیجه :
 ما خود اعتقاد داریم كه مدیریت عرضه وتقاضایی خود در شركت ها برای بر طرف كردن نیازهای مشتری با یك روش بهتر بكار می رود . در این مقاله   می توان به شرایطی لجستیكی (DSCM)‌ اشاره كرد . یك مرحله 4 گانه تجزیه وتحلیلی خود در یك صنعت (FMCG)‌ بیان می شود. در واقع حالتی كه در FMCG رخ می دهد خود در طی 5 سال در انواع دیگر صنایع رخ خواهد داد. بدین ترتیب باید گفت كه مدل لجستیكی به صورت كاربردی در صنایع به مقدار زیاد بكار می رود . فروش كالاها نیز خود یكی از مسائل مهمی در (DSCM ) می باشد . این موضوع نیز خود بیان كننده حالت تكمیلی واجرایی می باشد . به همین دلیل می توان (EL)‌را به صورتی بیان كرد كه از طریق (DSCM )خود توانایی كسب تجربیات زیادی می باشد . بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت كه (DSCM) یك حالت كلی لجستیكی وسیع می باشد .

مقدمه:

در رقابت‌هاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر كیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شركت‌ها بیش از این نمى‌توانند به تنهایى از عهده تمامى كارها برآیند. در بازار رقابتى موجود، بنگاه‌هاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافته‌اند. علت این امر در واقع دستیابى به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف كسب سهم بیشترى از بازار است. بر این اساس، فعالیت‌هاى نظیر برنامه ریزى عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزى محصول، خدمت نگهدارى كالا، كنترل موجودى، توزیع ، تحویل و خدمت به مشترى كه قبلا همگى در سطح شركت انجام مى شده اینك به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا كرده است. مسئله كلیدى در یك زنجیره تامین، مدیریت و كنترل هماهنگ تمامى این فعالیت‌ها است. مدیریت زنجیره تامین  (SCM ) پدیده‌اى است كه این كار را به طریقى انجام مى‌دهد كه مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با كیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند.
در حالت كلى زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشكیل مى‌شود كه رسماً از یكدیگر جدا هستند و به وسیله جریان‌هاى مواد، اطلاعات و جریان‌هاى مالى به یكدیگر مربوط مى‌شوند. این سازمان‌ها مى‌توانند بنگاه‌هایى باشند كه مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مى‌كنند. حتى خود مصرف كننده نهایى را نیز مى‌توان یكى از این سازمان‌ها در نظر گرفت

تعریف مدیریت زنجیره تامین:

تعاریف مختصر و جامعى كه مى توان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارت‌اند از:
زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیت‌هاى مرتبط با جریان و تبدیل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف كننده نهایى و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مى‌شود. به طور كلى، زنجیره تامین زنجیره‌اى است كه همه فعالیت‌هاى مرتبط با جریان كالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل كالاى نهایى به مصرف كننده را شامل مى شود. درباره‌ى جریان كالا دو جریان دیگر كه یكى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)
مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین بر یكپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتكا و مستدام مشتمل مى‌شود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یكپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیت‌ها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراین براى بررسى یك سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف، باید هر دو شبكه تامین كنندگان و كانال‌هاى توزیع در نظر گرفته شوند. تعریف ارایه شده براى زنجیره تامین، موضوعاتمدیریت سیستم‌هاى اطلاعات، منبع‌یابى و تداركات، زمان‌بندى تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مى‌گیرد.
براى مدیریت موثر زنجیره تامین ضرورى است كه تامین كنندگان و مشتریان با یكدیگر و در یك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با یكدیگر كار كنند. این امر یعنى جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه كنندگان، مراكز توزیع و سیستم‌هاى حمل و نقل كه بعضى از شركت‌‌ها را قادر مى سازد كه زنجیره‌هاى عرضه بسیاركارایى را ایجاد كنند. عرضه‌كنندگان و مشتریان باید اهداف یكسان داشته باشند. عرضه‌كنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند. مشتریان در زمینه كیفیت محصولات و خدمات به تامین‌كنندگان خود اعتماد مى‌كنند.
علاوه بر آن عرضه‌كنندگان و مشتریان باید در طراحى زنجیره تامین براى دستیابى به اهداف مشترك‌ و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یكدیگر شریك شوند. بعضى شركت‌ها كوشش مى‌كنند تا كنترل زنجیره تامین خود را با كنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالكیت و یكپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با این نوع ساختار سازمانى، فعالیت‌هاى مختلف و واحدهاى عملیاتى ممكن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شركت باید بر هماهنگى فعالیت‌هاى مختلف براى دستیابى به اهداف كلى شركت تمركز كند.

طرح كلى یك زنجیره تامین :

به طور كلى زنجیره‌تامین، زنجیره‌اى است كه همه فعالیت‌هاى مرتبط با جریان كالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل كالاى نهایى به مصرف كننده را شامل مى‌شود. در ارتباط با جریان كالا دو جریان دیگر كه یكى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.

محققان و نویسندگان مختلف ، نگرش‌ها و تعاریف متفاوتى را از زنجیره تامین ارایه كرده اند. برخى زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود كرده اند، كه چنین نگرشى تنها بر عملیات خرید رده اول در یك سازمان تمركز دارد. گروه دیگرى به زنجیره تامین دید وسیع‌ترى داده و آن را شامل تمام سرچشمه‌هاى تامین (پایگاه‌هاى تامین) براى سازمان مى دانند. با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامین كنندگان رده اول ، دوم ، سوم ... خواهد بود. چنین نگرشى به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبكه تامین خواهد پرداخت . دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش - پورتر- است كه در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیت‌هاى مورد نیاز براى ارایه یك محصول یا خدمت به مشترى نهایى است. با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشى از جریان كالا و خدمات به زنجیره اضافه مى‌شود. در واقع بااین دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارك ، تولید و توزیع است .

فرآیندهاى اصلى:

مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است كه عبارت‌اند از:
1 ) مدیریت اطلاعات
2 ) مدیریت لجستیك
3 ) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مى‌شود تا فرآیندها موثرتر و كاراترگشته و مدیریت آنها آسان‌تر گردد. در بحث زنجیره تامین - همان طور كه گفته شد -اهمیت موضوع هماهنگى در فعالیتها، بسیار حائز اهمیت است . این نكته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شركا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده‌اى در سرعت، دقت، كیفیت و جنبه‌هاى دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد. به طور كلى در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخش‌هاى مختلفى تاثیرگذار خواهد بود كه برخى از آنهاعبارت‌اند از:
مدیریت لجستیك (انتقال، جابجایى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستیكى براى یكپارچه سازى فرآیندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغییرات سفارش، زمان‌بندى تولید، برنامه هاى لجستیك و عملیات انباردارى) ; تبادل و پردازش داده‌ها میان شركا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و...) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحلیل فرآیند منبع یابى و ارزیابى ، انتخاب و توسعه تامین كنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... براى پیش بینى روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا; ایجاد و بهبود روابط بین شركا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم هاى اطلاعاتى زنجیره تامین مى تواند برروى بسیارى از تصمیم‌گیرى‌هاى داخلى بخش‌هاى مختلف زنجیره تامین موثر باشد كه این موضوع حاكى از اهمیت بالاى این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است .
مدیریت لجستیك : در تحلیل سیستم هاى تولیدى مانند صنعت خودرو، موضوع لجستیك بخش فیزیكى زنجیره تامین را در بر مى گیرد. این بخش كه كلیه فعالیت‌هاى فیزیكى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیت‌هاى حمل و نقل، انباردارى، زمان‌بندى تولید و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیت‌هاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستیك تنها جریان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعالیت‌هاى زنجیره تامین است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیت‌ها هستند.
مدیریت روابط: فاكتورى كه ما را به سمت فرجام بحث راهنمایى مى كند و شاید مهم‌ترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفى بر همه زمینه‌هاى زنجیره تامین و همچنین سطح عملكرد آن دارد. در بسیارى از موارد، سیستم هاى اطلاعاتى و تكنولوژى مورد نیاز براى فعالیت‌هاى مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دریك دوره زمانى نسبتا كوتاه تكمیل و به كار گمارده شوند. اما بسیارى از شكست‌هاى آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایى است كه بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع مى پیوندد. علاوه بر این ، مهم‌ترین فاكتور براى مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شركا در زنجیره است، به گونه اى كه شركا اعتماد متقابل به قابلیت‌ها و عملیات یكدیگر داشته باشند. كوتاه سخن این كه درتوسعه هر زنجیره تامین یكپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شركا و طرح قابلیت اطمینان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نیل به موفقیت است.

فازهاى اصلى مدیریت زنجیره تامین:
فاز اول: طراحى مفهومى    :
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یك تصویر براى آینده و ایجاد یك ساختار براى پیاده سازى تعیین مى‌شود. براى فرآیندهاى فاز اول یك مدل ویژه سازمان لازم است كه از یك سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلى در این فاز طراحى مفهومى است كه مدركى براى تصدیق و اجراى دو فاز دیگر است. هدف از اجراى این فاز درك جزییات مربوط به هزینه‌ها و شناخت سیستم و منافع پیاده‌سازى SCM است.

فاز دوم : طراحى جزییات و تست

این فاز همان‌طور كه در شكل پایین مشاهده مى‌‌شود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنى جزییات طراحى مى‌شود و به طور هم‌زمان راه حل‌ها در دنیاى واقعى تست مى‌شوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پیاده‌سازى در سیستم به منظور پشتیبانى طراحى زنجیره تامین جدید توصیه مى‌شود.

فاز سوم:  پیاده سازى
در این فاز در ادامه فاز دوم، زمان‌بندى پیاده سازى دوره هاى بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام مى‌گردد.