توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله زندگی نامه البرت انیشتین در فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زندگی نامه البرت انیشتین در فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله زندگی نامه البرت انیشتین در فایل ورد (word)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله زندگی نامه البرت انیشتین در فایل ورد (word) :

زندگی نامه البرت انیشتین

مقدمه
این سخن بسیار گفته شده است كه برای پی بردن به ساختمان پر كاهی با عمق و دقت، باید جهان را به درستی شناخت؛ امّا آن كس كه بتواند با چنین عمق و دقتی به ساختمان پر كاهی پی برد، در هیچ یك از امور جهان نكته تاریكی نخواهد یافت.من شرح حال انیشتن برای آن كسانی كه می خواهند چیزی از جهان پر تناقض قرن بیستم درك كنند بیان می کنم و اینك شرح حال زندگی او از كودكی تا پایان عمر: آلبرت انیشتین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطی از ناحیه و ورتمبرگ آلمان بود متولّد شد. امّا شهر مزبور در زندگی او اهمیتی نداشته است. زیرا یك سال بعد از تولّد او خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردیدند.

پدر آلبرت، هرمان انیشتین كارخانه كوچكی برای تولید محصولات الكترو شیمیایی داشت و با كمك برادرش كه مدیر فنی كارخانه بود از آن بهره برداری می كرد. گر چه در كار معاملات بصیرت كاملی نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقاید سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسی ها مخالفت داشت امّا امپراطوری جدید آلمان را ستایش می كرد و صدر اعظم آن «بیسمارك» و ژنرال «مولتكه» و امپراطور پیر یعنی «ویلهم اول» را گرامی می داشت. مادر انیشتین كه قبل از ازدواج پائولین كوخ نام داشت، بیش از پدر زندگی را جدی می گرفت و زنی بود اهل هنر و صاحب احساساتی كه خاصّ هنرمندان است و بزرگترین عامل خوشی او در زندگی و وسیله تسلای وی از علم روزگار، موسیقی بود.

آلبرت كوچولو به هیچ وجه كودك اعجوبه ای نبود و حتّی مدّت زیادی طول كشید تا سخن گفتن آموخت به طوری كه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غیر عادی باشد؛ امّا بالاخره شروع به حرف زدن كرد؛ ولی غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی را كه مابین كودكان انجام می گرفت و موجب سرگرمی كودك و محبّت فی ما بین می شود را دوست نداشت.

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال دیگر طبق تعالیم كاتولیك تحصیل كرد و از آن لذّت فراوان برد و حتّی در مواردی از دروس كه به شرعیات و قوانین مذهبی كاتولیك بستگی داشت چنان قوی شد كه می توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سؤالهای معلّم جواب دهند، او به آنها كمك می كرد.

انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدایی را ترك كرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتكب خطایی می شدند راه و رسم تنبیه ایشان آن بود كه می بایست بعد از اتمام درس، تحت نظر یكی از معلّمان، در كلاس توقیف شوند و با در نظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگیز كلاسهای درس، این اضافه ماندن شكنجه ای واقعی محسوب می شد.

ذوق هنری
ذوق هنری انیشتین چنان بود كه وقتی پنج ساله بود، روزی پدرش قطب نمایی جیبی را به وی نشان داد خاصّیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی در كوك تأثیر عمیقی گذاشت. با وجود آنكه هیچ عامل مرئی در حركت عقربه تأثیری نداشت، كودك چنین نتیجه گرفت: در فضای خالی باید عاملی وجود داشته باشد كه اجسام را جذب كند.

وقتی كه انیشتین پانزده ساله بود، حادثه ای اتفاق افتاد كه جریان زندگی او را به راه جدیدی منحرف ساخت: هرمان پدر او در كار تجارت خویش با مشكلاتی مواجه شد و در پی آن صلاح را در آن دیدند كه كارخانه خود را در مونیخ بفروشند و جای دیگری را برای كسب و كار خود ترتیب دهند. از آن جا كه وی خوش بین و علاقمند به كسب لذّتها بود، تصمیم گرفت كه به كشوری مهاجرت كند كه زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور ایتالیا را انتخاب كرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد كرد. هنگامی كه وارد شهر میلان شدند آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعیت كشور آلمان را ترك گوید. آقای هرمان به وی تذكر داد كه این كار زشت و نابهنجار است.

دوران دانشجویی
در این دوران، مشهورترین مؤسسه فنی در اروپا مركزی به استثنای آلمان، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شركت كرد ولی به خاطر اینكه در علوم طبیعی اطلاّعات وسیعی نداشت در امتحان پذیرفته نشد. با این حال مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاّعات وسیع او در ریاضیات واقع شد و از او درخواست كرد كه دیپلم متوسطه ای را كه برای ورود به دارالفنون لازم است در یك مدرسه سوئیسی به دست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك «آرائو» كه با روش جدیدی اداره می شد معرفی كرد. بعد از یك سال اقامت در مدرسه مذبور دیپلم لازم را به دست آورد و در نتیجه بدون امتحان در دارالفنون زوریخ پذیرفته شد. با این كه درسهای فیزیك دارالفنون آمیخته با هیچ گونه عمق فكری نبود باز هم حضور در آنها آلبرت را تحریك كرد كه كتب جستجو كنندگان بزرگ این را مورد مطالعه قرار دهد. او، آثار استادان كلاسیك فیزیك نظری از قبیل: بولترمان، ماكسول و هوتز را با حرص عجیبی مطالعه كرد. شب و روز اوقات او با مطالعه این كتابها می گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه ای آشنا شد كه چگونه بنیان ریاضی مستحكمی ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصیلات خود را پایان داد و با مسأله مهم داشتن شغل مواجه شد. از آنجا كه نتوانست مقام تدریسی در مدرسه پولی تكنیك به دست آورد، تنها یک راه باقی ماند و آن این بود كه چنین شغل و مقامی را در مدرسه متوسطه ای جستجو كند.

اكنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بیست و یك سال داشت و تبعیت سوئیس را به دست آورده بود. او در این هنگام داوطلب شغل معلّمی خصوصی گردید و پذیرفته شد. انیشتین از كار خود راضی و حتّی خوشبخت بود كه می تواند به پرورش جوانان بپردازد امّا به زودی متوجّه شد كه معلمّان دیگر نیكی را که او می كارد ضایع و فاسد می كنند و این شغل را ترك كرد. بعد از این دوران تاریك، ناگهان نوری درخشید و بعد از مدّتی در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر «برن» انتقال یافت. كمی بعد از انتقال به شهر برن انیشتین با میلواماریچ همشاگردی قدیم خود در مدرسه پولی تكنیك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر پی در پی بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انیشتین در دفتر اختراعات خالی از لطف نبود و حتّی بسیار جالب می نمود وظیفه وی آن بود كه اختراعات را كه به دفتر مذبور می آوردند مورد آزمایش اوّلیه قرار می داد. شاید تمرین در همین كار موجب شده بود كه وی با قدرت خارق العاده و بی مانند بتواند همواره نتایج اصلی و اساسی هر فرض و نظریه جدیدی را با سرعت درك و استخراج كند. چون انیشتین به خصوص به قوانین كلی فیزیك علاقه داشت و به حقیقت در صدد بود كه با كمك محدودی میدان وسیع تجارت را به وجهی منطقی استنتاج كند.

در اواخر سال 1910 كرسی فیزیك نظری در دانشگاه آلمانی پراگ خالی شد. انتصاب استادان این قبیل دانشگاهها طبق پیشنهاد دانشكده به وسیله امپراتور اتریش انجام می گرفت كه معمولاً حقّ انتخاب خویش را به وزیر فرهنگ وا می گذاشت. تصمیم قطعی برای انتخاب داوطلب، قبل از همه، بر عهده فیزیكدانی به نام «آنتون لامپا» بود و او برای انتخاب استاد، دو نفر را مدّ نظر داشت كه یكی از آنها «كوستاویائومان» و دیگری «انیشتین» بود. «یائومان» آن را نپذیرفت و پس از كش و قوسهای فراوان

انیشتین، این مقام را پذیرفت. او صاحب دو ویژگی بود كه موجب گردید وی استاد زبردستی گردد. اوّلین آنها این بود كه علاقه فراوانی داشت تا برای عدّه بیشتری از همنوعان خود و به خصوص كسانی كه در حول و حوش او می زیسته اند مفید باشد. ویژگی دوّم او ذوق هنریش بود كه انیشتین را وا می داشت كه نه فقط افكار عمومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتّب سازد بلكه روش تنظیم آنها به نحوی باشد كه چه خود او و چه مستمعان از نظر جهان شناسی نیز لذّت می برند.
هدف انیشتین این بود كه فضای مطلق را از فیزیك بر اندازد. تئوری نسبی سال 1905 كه در آن انیشتین فقط به حركت مستقیم خط متشابه پرداخته بود موجب شد که انیشتین با كمك از «اصل تعادل» پدیده های جدیدی را در مبحث نور پیش بینی كند كه قابل مشاهده بوده اند و می توانست صحت نظریه جدید او را از لحاظ تجربی تأیید كرد.

عزیمت از پراگ
در مدّتی كه انیشتین در پراگ تدریس می كرد، نه فقط نظریه جدید خود را بنا نهاد بلكه با شدّت بیشتری نظریه خود را درباره كوآنتوم نو، كه در شهر برن شروع كرده بود، توسعه داد. با همه این تفاصیل، انیشتین به دانشگاه پراگ اطّلاع داد كه در خاتمه دوره تابستانی سال 1912 خدمت این دانشگاه را ترك خواهد كرد. عزیمت ناگهانی انیشتین از شهر پراگ موجب سر و صدای بسیار در این شهر شد. در سر مقاله بزرگترین روزنامه آلمانی شهر پراگ نوشته شد: « نبوغ و شهرت فوق العاده انیشیتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترك كرد.»

انیشتین عازم شهر زوریج گردید و در پایان سال 1912 با سمت استادی مدرسه پولیتكنیك زوریج مشغول به كار ش.د شهرت انیشتین به تدریج تا آنجا رسیده بود كه بسیاری از مؤسسات و سازمانهای علمی جهان، علاقه داشتند كه وی به عنوان عضو وابسته با مؤسسه ایشان در ارتباط باشدد. سالها بود كه مقامات رسمی آلمان كوشش می كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سیاسی و اقتصادی باشد، بلكه در عین حال كانون فعالیت هنری و علمی نیز محسوب گردد. به همین جهت از

انیشتین دعوت به عمل آوردند. مدّت كمی بعد از ورود انیشتین به برلن، انیشتین از همسر خویش هیلوا كه از جنبه های مختلف با او عدم توافق داشت جدا گردید و زندگی را با تجرد گذراند. هنگامی كه به عضویت آكادمی پادشاهی انتخاب شد، سی و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند بیش از حد جوان می نمود. در عین حال همه، انیشتین را در وهله اوّل مردی مؤدب و دوست داشتنی می دانستند.

فعالیت اصلی انیشتین در برلن این بود كه با همكاران خویش و یا دانشجویان رشته فیزیك درباره كارهای علمی، مصاحبه و مذاكره كند و آنها را در تهیه برنامه جستجوی علمی راهنمایی كند. هنوز یك سال از اقامت انیشتین در برلن نگذشته بود كه در ماه اوت 1914 جنگ جهانی شروع شد. در مدّت جنگ جهانی اوّل، روزنامه های برلن همه روزه از وقایع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان می نوشتند. در عین حال انیشتین در منزل خود با دختر عمه خویش الزا آشنایی پیدا كرد. الزا زنی مهربان و خونگرم

بود و همچنین او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت، با این حال انیشتین با او ازدواج كرد. جنگ بین المللی و شرایط معرفت النفسی كه در نتیجه آن بر دنیای علم سایه افکند، مانع از آن نشد كه انیشتین با حرارت فوق العاده به توسعه و تكمیل نظریه ثقل خویش نپردازد. وی با پیمودن راه تفكری كه در پراگ و زوریخ پیش گرفته بود توانست در سال 1916 نظریه ای برای ثقل بپردازد و جاذبه عمومی بنا نهد كه مستقل از نظریه های گذشته و از نظر منطقی دارای وحدت كامل بود.
اهمیت نظریه جدید به زودی مورد تأیید و توجه دانشمندانی واقع گردید كه دارای قدرت خلاق علمی بودند. تأیید تجربی نظریه انیشتین توجه عموم مردم را به شدّت جلب كرده بود. از این پس دیگر انیشتین مردی نبود كه فقط مورد توجه دانشمندان باشد و بس. به زودی وی نیز همچون زمامداران مشهور ممالك، بازیگران بزرگ سینما و تئاتر شهرت عام به دست آورد.

مسافرتهای انیشتین
تبلیغات مخالف و حملاتی كه علیه انیشتین می شد موجب گردید كه در تمام ممالك جهان و در همه طبقات اجتماعی توجه عموم مردم به سوی تئوریهای او جلب شود. مفاهیمی كه برای توده های مردم هیچ گونه اهمیتی نداشته است و عامه ایشان تقریباً چیزی از آن درك نمی كردند، موضوع مباحث سیاسی گردید. انیشتین در این زمان، سفرهای خود را آغاز كرد. ابتدا به هلند، بعد به كشورهای چك و اسلواكی، اسپانیا، فرانسه، روسیه، اتریش، انگلیس، آمریكا و بسیاری كشورهای دیگر. اما نكته قابل توجّه این است كه وقتی انیشتین و همسر او به بندرگاه نیویورك وارد شدند با استقبال شدید و تظاهرات پر شوری مواجه شدند كه به احتمال قوی نظیر آن هرگز هنگام ورود یكی از دانشمندان رخ نداده بود.

انیشتین به آسیا و به كشورهای چین، ژاپن و فلسطین سفر كرده است و این خاتمه سفرهای او بود. در سال 1924 بعد از مسافرتهای متعدد به اكناف جهان، بار دیگر در برلن مستقر گردید. حملات، همچنان بر او ادامه داشت و نظریات او را به عنوان بیان افكار قوم یهود و به سوی فاشیسم می دانستند. به این دلیل انیشتین به شهر پرنیستون در آمریكا می رود. بعد از چندی همسرش الزا در سال 1936 از دنیا می رود و خواهر انیشتین كه در فلورانس بود به شهر پرنیستون نزد برادرش می آید. در همین دوران انیشتین تابیعت كشور آمریكا را می پذیرد. انیشتین در سال 1945 طبق قانون بازنشستگی مقام استادی مؤسسه مطالعات عالی پرنیستون را ترك كرد؛ ولی این تغییر سمت رسمی، تغییری در روش زندگی و كار او به وجود نیاورد وی كماكان در پنیستون به سر می برد و در مؤسسه مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.

آخرین سالهای زندگی انیشتین
این دوران تجسّس در نیمه انزوای شهر پرنیستون به تدریج با اضطراب و اغتشاش آمیخته می شد. هنوز ده سال دیگر از زندگی انیشتین باقی مانده بود؛ لیكن این دوره ده ساله درست مصادف با هنگامی بود كه عهد بمب اتمی شروع می گردید و بشریت تمرین و آموزش خویش را در این زمینه آغاز می كرد. بنابراین مسأله واقعی كه برای او مطرح شد موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود. با وجود اینكه منظور ما در این جا دادن چشم اندازی مختصر از روابط انیشتین با حوادث بزرگ سیاسی آخرین سالهای زندگی او می باشد، باز هم اگر از دو موضوع اساسی یاد نكنیم همین چشم انداز هم ناقص خواهد بود. یكی از آنها نامه مشهوری است كه وی می بایست برای همكاری، خود را در شوروی بفرشد و دوم شرح وقایعی است كه در اوضاع و احوال فیزیكدانان آمریكایی، خاصه دانشمندان اتمی، در داخل مملكت خودشان تغییر بسیار ایجاد كرد.

اكنون می توانیم به صورت شایسته تری همه آنچه را كه گهگاه موجب تیره شدن پایان زندگی وی می شد، مشاهده كنیم و سر انجام روز هجدهم آوریل 1955 بزرگترین دانشمند و متفكر قرن بیستم، پیغمبر صلح و حامی و مدافع محنت دیدگان جهان، مردی كه احتمالاً همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه مردان جهان بوده است، در شهر پرنیستون واقع در ممالك متحده آمریكای شمالی از زندگی و تفكر و مبارزه دست كشید و از دار دنیا رفت.
تاریخچه نظریه‌های آلبرت انیشتین-نسبیت عام و خاص

آلبرت انیشتین دو نظریه دارد. نسبیت خاص را در سن 25 سالگی بوجود آورد و ده سال بعد توانست نسبیت عام را مطرح كند. نسبیت خاص بطور خلاصه تنها نظریه ایست كه در سرعتهای بالا ( در شرایطی كه سرعت در خلال حركت تغییر نكند–سرعت ثابت) میتوان به اعداد و محاسباتش اعتماد كرد. جهان ما جوریست كه در سرعتهای بالا از قوانین عجیبی پیروی می كند كه در زندگی ما قابل دیدن نیستند. مثلا وقتی جسمی با سرعت نزدیك سرعت نور حركت كند زمان برای او بسیار كند می گذرد. و

همچنین ابعاد این جسم كوچك تر میشود. جرم جسمی كه با سرعت بسیار زیاد حركت می كند دیگر ثابت نیست بلكه ازدیاد پیدا می كند. اگر جسمی با سرعت نور حركت كند، زمان برایش متوقف می شود، طولش به صفر میرسد و جرمش بینهایت میشود. نسبیت عام برای حركتهایی ساخته شده كه در خلال حركت سرعت تغییر می كند یا باصطلاح حركت شتابدار دارند. شتاب گرانش زمین g كه همان عدد 981 m/s است نیز یك نوع شتاب است. پس نسبیت عام با شتابها كار دارد نه با حركت. نظریه ایست راجع به اجرام ی كه شتاب ثقل دارند. كلا هرجا در عالم، جرمی در فضا ی خالی باشد حتما یك شتاب جاذبه در اطراف خود دارد كه مقدار عددی آن وابسته به جرم آن جسم می باشد. پس در اطراف هر جسمی شتابی وجود دارد. نسبیت عام با این شتابها سر و كار دارد و بیان می كند كه هر جسمی كه از سطح یك سیاره دور شود

زمان برای او كند تر میشود. یعنی مثلا، اگر دوربینی روی ساعت من بگذارند و از عقربه های ساعتم فیلم زنده بگیرند و روی ساعت آدمی كه دارد بالا میرود و از سیاره ی زمین جدا میشود هم دوربینی بگذارند و هردو فیلم را كنار هم روی یك صفحه ی تلویزیونی پخش كنند، ملاحظه خواهیم كرد كه ساعت من تند تر كار می كند. نسبیت عام نتایج بسیار عجیب و قابل اثبات در آزمایشگاهی دارد. مثلا نوری كه به اطراف ستاره ای سنگین میرسد كمی بسمت آن ستاره خم میشود. سیاهچاله ها هم بر اساس همین خاصیت است كه كار می كنند. جرم انها بقدری زیاد و حجمشان بقدری كم است كه نور وقتی از كنار آنها می گذرد به داخل آنها می افتد و هرگز بیرون نمی آید.
فرمول معروف آلبرت انیشتین (دست خط خود آلبرت انیشتین)

نظریه نسبیت عام همه ما برای یك‌بار هم كه شده گذرمان به ساعت‌فروشی افتاده است و ساعتهای بزرگ و كوچك را دیده ایم كه روی ساعت ده و ده دقیقه قرار دارند. ولی هیچگاه از خودمان نپرسیده ایم چرا؟ آلبرت انیشتین در نظریه نسبیت خاص با حركت شتابدار و یا با گرانش كاری نداشت. اولین موضوعات را در نظریه نسبیت عام خود كه در 1915 انتشار یافت مورد بحث قرار داد.نظریه نسبیت عام دید گرانشی را بكلی تغییر داد و در این نظریه جدید نیرو ی گرانش را مانند خاصیتی از فضا در نظر

گرفت نه مانند نیرو یی بین اجرام ، یعنی برخلاف آنچه كه اسحاق نیوتن گفته بود !در نظریه او فضا در مجاورت ماده كمی انحنا پیدا می‌كرد. در نتیجه حضور ماده اجرام ، مسیر یا به اصطلاح كمترین مقاومت را در میان منحنیها اختیار می‌كردند. با این كه فكر آلبرت انیشتین عجیب به نظر می‌رسید می‌توانست چیزی را جواب دهد كه قانون ثقل نیوتن از جواب دادن آن عاجز می ماند.سیاره اورانوس در سال 1781 میلادی كشف شده بود و مدارش به دور خورشید اندكی ناجور به نظر می‌رسید و یا به عبارتی كج بود !

نیم قرن مطالعه این موضوع را خدشه ناپذیر كرده بود.بنابر قوانین اسحاق نیوتن می بایست جاذبه ای برآن وارد شود. یعنی باید سیاره ای بزرگ در آن طرف اورانوس وجود داشته باشد تا از طرف آن نیرو یی بر اورانوس وارد شود.در سال 1846 میلادی اختر شناس آلمانی دوربین نجومی خودش را متوجه نقطه ای كرد كه « لووریه» گفته بود و بی هیچ تردید سیاره جدیدی را در آنجا دید كه از آن پس نپتون نام گرفت.نزدیك ترین نقطه مدار سیاره عطارد به خورشید در هر دور حركت سالیانه سیاره تغییر میكرد و هیچ گاه دوبار پشت سر هم این تغییر در یك نقطه خاص اتفاق نمی‌افتاد.اختر شناسان بیشتر این بی نظمی ها را به حساب اختلال ناشی از كشش سیاره های مجاو

ر عطارد می دانستند !مقدار این انحراف برابر 43 ثانیه قوس بود. این حركت در سال 1845 به وسیله لووریه كشف شد بالاخره با ارائه نظریه نسبیت عام جواب فراهم شد این فرضیه با اتكایی كه بر هندسه نااقلیدسی داشت نشان داد كه حضیض هر جسم دوران كننده حركتی دارد علاوه برآنچه اسحاق نیوتن گفته بود.وقتی كه فرمولهای آلبرت انیشتین را در مورد سیاره عطارد به كار بردند، دیدند كه با تغییر مكان حضیض این سیاره سازگاری كامل دارد. سیاره هایی كه فاصله شان از خورشید بیشتر از فاصله تیر تا آن است تغییر مكان حضیضی دارند كه به طور تصاعدی كوچك می شوند.اثر بخش‌تر از اینها دو پدیده تازه بود كه فقط نظریه آلبرت انیشتین آن‌را پیشگویی كرده بود.

نخست آنكه آلبرت انیشتین معتقد بود كه میدان گرانشی شدید موجب كند شدن ارتعاش اتمها می شود و گواه بر این كند شدن تغییر جای خطوط طیف است به طرف رنگ سرخ! یعنی اینكه اگر ستاره ای بسیار داغ باشد و به طوری كه محاسبه می كنیم بگوییم كه نور آن باید آبی درخشان باشد در عمل سرخ رنگ به نظر می‌رسد كجا برویم تا این مقدار قوای گرانشی و حرارت ی بالا را داشته باشیم، پاسخ مربوط به كوتوله های سفید است.دانشمندان به بررسی طیف كوتوله های سفید پرداختند و در حقیقت تغییر مكان پیش بینی شده را با چشم دیدند! اسم این را تغییر مكان آلبرت انیشتینی گذاشتند. آلبرت انیشتین می گفت كه میدان گرانشی شعاع های نور را

منحرف می‌كند چگونه ممكن بود این مطلب را امتحان كرد.اگر ستاره ای در آسمان آن سوی خورشید درست در امتداد سطح آن واقع باشد و در زمان كسوف خورشید قابل رؤیت باشد اگر وضع آنها را با زمانی كه فرض كنیم خورشیدی در كار نباشد مقایسه كنیم خم شدن نور آنها مسلم است. درست مثل موقعی كه انگشت دستتان را جلوی چشمتان در فاصله 8 سانتیمتری قرار دهید و یكبار فقط با چشم چپ و بار دیگر فقط با چشم راست به آن نگاه كنید به نظر می رسد كه انگشت دستتان در مقابل زمینه پشت آن تغییر جا می‌دهد ولی واقعاً انگشت شما كه جابجا نشده است!

دانشمندان در موقع كسوف در جزیره پرنسیپ پرتغال واقع در آفریقای غربی دیدند كه نور ستاره ها به جای آنكه به خط راست حركت كنند در مجاورت خورشید و در اثر نیرو ی گرانشی آن خم می شوند و به صورت منحنی در می آیند. یعنی ما وضع ستاره ها را كمی بالاتر از محل واقعیش می‌بینیم.ماهیت تمام پیروزیهای نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین نجومی بود ولی دانشمندان حسرت می كشیدند كه ای كاش راهی برای امتحان آن در آزمایشگاه داشتند.ـ نظریه آلبرت انیشتین به ماده به صورت بسته

متراكمی از انرژی نگاه می كرد به همین خاطر می گفت كه این دو به هم تبدیل پذیرند یعنی ماده به انرژی و انرژی به ماده تبدیل می شود. E = mc² دانشمندان به ناگاه جواب بسیاری از سؤالها را یافتند. پدیده رادیواكتیو ی به راحتی توسط این معادله توجیه شد. كم كم دانشمندان متوجه شدند كه هر ذره مادی یك پادماده مساوی خود دارد و در اینجا بود كه ماده و انرژی غیر قابل تفكیك شدند.تا اینكه آلبرت انیشتین طی نامه ای به رئیس جمهور آمریكا نوشت كه می توان ماده را به انرژی تبدیل كنیم و یك بمب اتمی درست كنیم و آمریكا دستور تأسیس سازمان عظیمی را داد تا به بمب اتمی دست پیدا كند. برای شكافت هسته اتم اورانیوم 235 انتخاب شد. اورانیوم عنصری است كه در پوسته زمین بسیار زیاد است. تقریباً 2 گرم در هر تن سنگ! یعنی از طلا چهارصد مرتبه فراوانتر است اما خیلی پراكنده.در سال 1945 مقدار كافی برای

ساخت بمب جمـع شـده بود و ایـن كار یعنی ساختن بمب در آزمایشگاهــی در « لوس آلاموس » به سرپرستی فیزیكدان آمریكایی «رابرت اوپنهایمر» صورت گرفت. آزمودن چنین وسیله ای در مقیاس كوچك ناممكن بود. بمب یا باید بالای اندازه بحرانی باشد یا اصلاً نباشد و در نتیجه اولین بمب برای آزمایش منفجر شد. در ساعت 5/5 صبح روز 16 ژوئیه 1945 برابر با 25 تیرماه 1324 و نیرو ی انفجاری برابر 20 هزار تن T.N.T آزاد كرده دو بمب دیگر هم تهیه شد. یكی بمب اورانیوم بنام پسرك با سه متر و 60 سانتیمتر طول و به وزن 5/4 تن و دیگری مرد چاق كه پلوتونیم هم داشت. اولی روی هیروشیما و دومی روی ناكازاكی در ژاپن انداخته شد. صبح روز 16 اوت 1945 در

ساعت 10 و ده دقیقه صبح شهر هیروشیما با یك انفجار اتمی به خاك و خون كشیده شد. با بمباران هیروشیما جهان ناگهان به خود آمد، 160000 كشته در یك روز وجدان خفته فیزیكدان ها بیدارر شد! « اوپنهایمر» مسئول پروژه بمب و دیگران از شدت عذاب وجدان لب به اعتراض گشودند و به زندان افتادند. آلبرت انیشتین اعلام كرد كه اگر روزی بخواهم دوباره به دنیا بیایم دوست دارم یك لوله‌كش بشوم نه یك دانشمند!

آلبرت اینشتین

زاده 14 مارس 1879
اولم، ورتمبرگ، آلمان
درگذشته 18 آوریل 1955
پرینستون، نیوجرزی، آمریکا
محل زندگی آلمان
سوییس
آمریکا
ملیت آلمانی1879 تا 1896 و 1914 تا 1933
سوییسی 1901 تا 1955
آمریکایی 1940 تا 1955
رشته فعالیت فیزیک
محل کار اداره ثبت اختراعات سوییس
دانشگاه زوریخ
دانشگاه چارلز پراگ
دانشگاه لیدن
موسسه مطالعات پیشرفته
موسسه کایزر ویلهم
دلیل شهرت نسبیت عام، نسبیت خاص
حرکت براونی، اثر فوتوالکتریک
جوایز جایزه نوبل در فیزیک 1921
امضا

نظریه انیشتین
برای درک این مطلب بهتر است از نظریه انیشتین آغاز کنیم. از زمانی که انیشتین نظریه نسبیت خود را بین کرد، دانشمندان بر آن شدند که زمان و فضای سه بعدی را باهم تلفیق کنند. این امر موجب پیدایش نظریه “فضا – زمان” شد. پیش از آن تحقیقات دانشمندان بر فرمولهای نیوتن و برخی دانشمندان دیگر استوار بود. اما فرمولهای مذکور نمی‌توانستند مسائل دانش نوین را حل کنند. هم اکنون تفکر درباره نظریه فضا – زمان (بعد چهارم) ، به دانشمندان این خلاقیت را می‌دهد که پدیده‌هایی مثل “سوارخ کرم” را که با توجه به فرمولهای انیشتین وجود آن ممکن می‌باشد پیش بینی کنند.

نظریه میدان یکنواخت
پس از شرح و بسط نظریه نسبیت، تلاشهای تحقیقاتی انیشتن عمدتاً شامل یک سری اقدامات جهت تعمیم نظریه نیروی جاذبه بود که به منظور یکپارچه ساختن و آسان سازی قانون فیزیک، بویژه نیروی جاذبه و الکترومغتاطیسم بود. او در سال 1950 به تشریح این کار پرداخت، و در یک مقاله علمی آمریکایی از آن تحت عنوان نظریه میدان یکنواخت یاد کرد. راهنما و الهام بخش انیشتن این نظر و عقیده بود که یک منبع واحد برای کل قوانین فیزیکی وجود دارد.

انیشتن در تحقیقاتش در مورد نظریه نسبیت عام به طور فزاینده‌ای منزوی و از دیگران جدا شد و تلاشهای او در نهایت عقیم و بی نتیجه بود. بویژه، انیشتن در پیگیری وحدت نیروهای اساسی، به طور کل کارهای انجام شده در جامعه فیزیک را نادیده گرفت (و بالعکس)؛ بویژه کشف قوی و نیروی اتمی ضعیف که تا حدود 1970؛ یعنی 15 سال پس از مرگ انیشتن به طور مستقل شناخته نشده بود. هدف انیشتن از یکپارچه سازی قوانین فیزیک تحت لوای یک الگوی واحد هنوز هم برای یکپارچه سازی نیروها به قوت خود باقی است.

ویژگی‌های شخصی
اینشتین در نوازندگی ویلون مهارت داشت.[19] وی از کودکی تلاش داشت تا برای شمار بیشتری از همگونه‌های خود و به‌ویژه کسانی که در دور و بر او می‌زیسته‌اند سودمند باشد. ویژگی دوم او ذوق هنریش بود که انیشتین را وامیداشت که نه تنها اندیشه کلی مومی خود را به شیوه‌ای روشن و منطقی سازمان دهد بلکه روش سازمان‌دهی و بهینه‌سازی‌ آنها نیز به شیوه‌ای باشد که هم خود او و هم مستمعان، از دید جهان‌شناسی لذت برند. هدف اینشتین این بود که فضای مطلق را از فیزیک براندازد، نظریه نسبیت 1905 که در آن اینشتین فقط به حرکت راستخط یکسان پرداخته بود اینشتین با کمک از اصل تعادل پدیده‌های جدیدی را در گفتگوی نور پیش بینی کند که قابل مشاهده بوده‌اند و می‌توانست درستی نظریه نوین او را از دید تجربی تایید کرد.[نیازمند منبع]
دیدگاه‌های مذهبی

اینشتین شدیداً به خدا باور داشته‌است.
اینستین درباره دیدگاهش به وجود خدا گفته‌است:
برخی مردم مدعی می‌شوند كه خدایی وجود ندارد. اما آنچه مرا خشمگین می‌كند این است كه آنها برای توجیه دیدگاه‌شان از من نیز نام می‌برند.

ایساكسون در کتابش می‌نویسد:
بخش مهم زندگی اینشتین در 50 سالگی اوست؛ زمانی‌كه به خداشناسی مبتنی بر «تجلی روح در قوانین جهان» روی می‌آورد و خدایی را می‌شناسد كه خود را در وحدت میان تمامی موجودات نشان می‌دهد. اینشتین در كشفیات خود در فیزیك و دیگر علوم به این باور رسید كه بدون شك قدرتی ماورای تمام موجودات و قوانین حاكم بر جهان وجود دارد.

دیدگاه‌های سیاسی
انیشتین خود را یک صلح‌طلبی قلمداد می‌کرد. .[21] و بشردوست، [21] و خود را در سال‌های بعدی، یک سوسیال دمکرات متعهد قلمداد می‌کرد. او یک بار گفت، «از نظر من نگرش گاندی روشن‌بینانه‌ترین نگرش در میان تمامی سیاستمداران زمان ماست. باید تلاش کنیم تا با روحیه وی کارها را انجام دهیم: نه آنکه برای نبرد برای آرمان‌هایمان به خشونت متوسل شویم، بلکه باید این کار را به دور از تمامی پلیدی‌ها انجام دهیم.»« انیشتین که عمیقا تحت تأثیر گاندی قرار داشت، یک بار در مورد گاندی گفت:
نسل‌های بعدی به سختی باور خواهند کرد که روزگاری چنین موجودی از گوشت و پوست بر روی زمین می‌زیسته‌است.

گاهی اوقات عقاید انیشتین جنجال‌برانگیز بود. آلبرت انیشتین در مقاله‌ای با نام چرا سوسیالیسم؟ در سال 1949، به توصیف مرحله شکارگری رشد انسان پرداخته، و از جامعه سرمایه‌دار، به عنوان منبع پلیدی که باید بر آن فائق آمد نام برده‌است. او با رژیم‌های خودکامه در اتحاد شوروی و دیگر نقاط جهان مخالف بود، و همواره از مزایای سیستم سوسیال دموکرات که ترکیبی از یک اقتصاد برنامه‌ریزی شده توام با احترام به حقوق بشر بود سخن می‌گفت. انیشتین یکی از بنیانگذاران حزب دمکرات آلمان و یکی از اعضای اتحادیه فدراسیون معلمان آمریکا از اتحادیه‌های وابسته به AFL-CIO بود.

انیشتین دخالت بسیاری در جنبش حقوق مدنی داشت. او یکی از دوستان نزدیک پل رابسون در طول بیش از 20 سال بوده‌است. انیشتین یکی از اعضای چندین گروه طرفدار حقوق بشر (از جمله بخش پرینستون NAACP) بود که رهبری بسیاری از جنبش‌های آن را پل رابسون بر عهده داشت. او به همراه پل رابسون ریاست «نهضت پایان زجرکشی در آمریکاً را بر عهده داشت. زمانی که دبلیو.ای.بی. دوبویس در دهه هشتاد عمر خود در طول دوره مک‌کارتی به نحوی جاهلانه متهم به جاسوسی برای کمونیست‌ها شد، انیشتین اعلام کرد داوطلبانه حاضر است به عنوان یکی از شهودی که به نفع وی شهادت می‌دهد در جلسه دادگاه حاضر شود. بلافاصله پس از آنکه اعلام شد انیشتین قرار است در جایگاه شهود قرار گیرد این پرونده رد شد. انیشتین گفته‌است »نژادپرستی بزرگ‌ترین بیماری آمریکاست”.

اف.بی.آی پرونده‌ای 1427 صفحه‌ای در مورد فعالیت‌های انیشتین داشت و توصیه می‌کرد که به موجب قانون اخراج بیگانگان از مهاجرت انیشتین به آمریکا ممانعت شود، این اداره انیشتین را متهم به «اعتقاد به اصلی خاص و پیروی و تبلیغ و تدریس آن می‌دانست که از نظر قانون، و به اعتقاد دادگاه‌ها، منجر به ‘ ایجاد هرج‌ومرج‌طلبی و ‘ایجاد دولتی می‌شد که تنها به اسم دولت’»« نامیده می‌شد. آنان همچنین انیشتین را متهم به »«عضویت، حمایت مالی، یا وابستگی به سی‌وچهار جبهه کمونیست در بین سال‌های 1937 و 1954»« و »«نیز رهبری افتخاری سه سازمان کمونیستی»” کردند. بسیاری از اسناد این پرونده عمدتاً توسط گروه‌های سیاسی غیرنظامی به اف.بی.آی تحویل شد، و خود اف‌.بی.آی آنها را تهیه نکرده بود.

انیشتین با دولت‌های مستبد مخالف بود، و به همبن دلیل (و به خاطر یهودی بودن)، با رژیم نازی نیز مخالف بوده و بلافاصله پس از آنکه این رژیم به قدرت رسید از آلمان گریخت. هم‌زمان، کارل انیشتین خواهرزاده هرج‌ومرج‌طلب او، که دارای بسیاری از عقاید انیشتین بود، سرگرم جنگ با فاشیست‌ها در جنگ داخلی اسپانیا بود. انیشتین ابتدا با تولید بمب اتم موافق بود، هدف وی اطمینان یافتن از این نکته بود که هیتلر زودتر به سلاح اتمی دست نیابد، ارسال نامه خطاب به رئیس‌جمهور روزولت (به تاریخ 2 اوت، 1939، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، که احتملا توسط لئو زیلارد نوشته شده بود او را تشویق به آغاز برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای کرد. روزولت با ایجاد کمیته‌ای برای بررسی استفاده از اورانیوم به عنوان سلاح به این نامه پاسخ گفت، و چند سال بعد پروژه منهتن جایگزین این کمیته شد.

اما پس از جنگ، انیشتین برای خلع سلاح هسته‌ای و تشکیل یک دولت جهانی مبارزه کرد:
من نمی‌دانم چگونه جنگ سوم جهانی به وقوع خواهد پیوست، اما می‌دانم که مردم در جنگ جهانی چهارم با چوب و سنگ به جنگ هم می‌روند.
اسکناس شکل جدید اسرائیل در سال 1968 با تصویر انیشتین

گرچه انیشتین از حامیان صهیونیسم در معنای فرهنگی آن است، اما او اغلب در مورد استفاده از این اصطلاح در قالب ملی‌گرایی ابراز نگرانی می‌کرد. انیشتین در یک سخنرانی در هتل کومودور نیویورک، به مردم گفت «آگاهی من از ماهیت اصلی یهودیت با عقیده یک کشور یهودی دارای مرز، ارتش، و درجه‌ای از قدرت دنیوی هر جقدر هم که متعادل باشد، مخالف است. من نگران آسیب داخلی هستم که یهودیت متحمل آن خواهد شد. »[25] او همچنین یک نامه سرگشاده منتشر شده در نیویورک تایمز را نیز امضا کرد] این نامه مناخیم بگین و حزب ملی‌گرای هروت را خصوصا برای برخورد نامناسب با بومیان عرب در جریان دیر یاسین توسط ارگون پیشینیان هروت محکوم کرد.

علی‌رغم این نگرانی‌ها، او در تأسیس دانشگاه عبری در بیت‌المقدس، فعالیت بسیاری کرد و در سال (1930) کتابی با عنوان «در مورد صهیونیسم: مجموعه مقالات و سخنرانی‌های استاد آلبرت انیشتین»، منتشر کرد و مقالات خود را وقف آن دانشگاه کرد. بعدها، در سال 1952، به انیشتین پیشنهاد شد که به عنوان دومین رئیس‌جمهور کشور جدید اسرائیل قدرت را در اختیار بگیرد، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت، و گفت که فاقد توانایی لازم برای این کار است. با این وجود، انیشتین بقیه عمر خود را وقف رفاه اسرائیل و مردم آن کرد.

آلبرت انیشتین از 19 اوت، 1946، با اعلام تشکیل بنیاد آموزش عالی آلبرت انیشتین ارتباط نزدیکی با طرح‌هایی داشت که مطبوعات از آن تحت عنوان «یک دانشگاه همگانی یهودی» نام می‌برد، اما وی در 22 ژوئن، 1947، از حمایت از این بنیاد دست برداشت و با استفاده از نامش در این بنیاد مخالفت کرد. این دانشگاه در سال 1948 با نام دانشگاه برندیس افتتاح شد.

انیشتین، به همراه آلبرت شوایتزر و برتراند راسل، علیه آزمایش هسته‌ای و بمب اتم مبارزه کردند. انیشتین به عنوان آخرین اقدام عمومی خود، تنها چند روز پیش از مرگ، بیانیه راسل-انیشتین را امضا کرد، که این اقدام وی منجر به برگزاری کنفرانس پوگواش در مورد علوم و امور جهان شد.
تابعیت

انیشتین در آلمان به دنیا آمد. وی در 17 سالگی، در 28 ژانویه، 1896، با تایید پدرش خواستار پایان دادن به تابعیت آلمانی خود شد. او در طول پنج سال یک بی‌وطن بود. در 21 فوریه، 1901 او تابعیت سوئیس را به دست آورد، و هیچگاه این تابعیت را ملغا نکرد. انیشتین در آوریل 1914 یعنی زمانی که وارد خدمات اجتماعی پروس شد به تابعیت روسیه درآمد، اما به دلیل موقعیت سیاسی و آزار و اذیت یهودیان در آلمان نازی، او خدمات اجتماعی را در مارس 1933 رها کرد و در نتیجه تابعیت پروس را نیز از دست داد. در 1 اکتبر، 1940، انیشتین تبعه ایالات متحده آمریکا را به دست آورد. او تا زمان مرگ 18 آوریل 1955 هم تبعه ایالات متحده آمریکا بود و هم تبعه سوئیس.
دنیای تفریحات

آلبرت انیشتین تبدیل به موضوع تعدادی رمان، فیلم و نمایش‌نامه، از جمله رمان فرانسوی ژان کلود کریر در سال 2005، با نام «Einstein S’il Vous Plait (لطفا آقای انیشتین)، فیلم »بی‌اهمیتی« ساخته نیکولاس روگ، فیلم آی‌کیو» ساخته فرد شپیسی (در این فیلم والتر متهو نقش انیشتین را ایفا می‌کرد)، رمان «رویاهای انیشتین» نوشته آلن لایتمن، و نمایشنامه طنز «پیکاسو در چابکی خرگوش نوشته استیو مارتین شد.انیشتین همچنین موضوع اپرای بی‌همتای انیشتین در ساحل اثر فیلیپ گلس بود. شخصیت طنز انیشتین نیز موضوع نمایش‌نامه تک‌بازیگر اد متزگر با نام »آلبرت انیشتین: قلندر اهل عمل” .

اغلب در داستان‌ها از وی به عنوان الگویی برای ترسیم دانشمندان دیوانه و اساتید حواس‌پرت استفاده می‌شود: چرا که شخصیت وی و مدل موهایش نمایانگر بی‌قاعدگی، یا حتی دیوانگی است و اغلب مورد تقلید یا اغراق قرار می‌گیرد. فردریک گلدن نویسنده تایم از انیشتین به عنوان «تحقق رویای یک کارکاتوریست» یاد کرده‌است.

 

در جشن تولد 72 سالگی انیشتین در سال 1951، آرتور ساسه عکاس UPI تلاش می‌کرد تا وی را متقاعد کند که در برابر دوربین لبخند بزند. انیشتین که این کار را آن روز بارها برای عکاس انجام داده بود، در عوض زبان خود را از دهان خارج کرد. این تصویر به خاطر به تصویر کشیدن تعارض در رفتار یک دانشمند نابغه و سبک سری وی تبدیل به نمادی در فرهنگ عامه شده‌است. یاهو سیریس، یک فیلم‌ساز استرالیایی، این تصویر را به عنوان الهام بین‌المللی برای فیلم بین‌المللی و نابهنگام «انیشتین جوان» استفاده کرد. این تصویر همچنین در انگلیس به عنوان بخشی از آموزش خوانش پریشی به کار می‌رود، که طی آن مجموعه‌ای از پوسترهای دانشمندان، متفکران و هنرمندان بزرگ به تصویر کشیده شده و ادعا می‌شود (این امر در پوسترها مشخص نشده) است که همه آنان مبتلا به خوانش‌پریشی هستند.
اظهارات و بحث‌ها
بر اساس برخی اظهارات انیشتین یک دانش‌آموز ضعیف، بوده و در آموزش با سختی مواجه بوده‌است، یا اینکه دارای نوعی وهم‌گرایی (همچون درخودماندگی، یا نارسایی آسپرجر)، خوانش پریشی، و یا نارسایی بیش‌فعالی فاقد توجه است. بر اساس زندگی‌نامه انیشتین به قلم پیس (صفحه 36، از جمله سایر موارد)، این اظهارات بی‌اساس هستند. برخی محققان نیز گهگاه خلاف آن را ادعا کرده‌اند، اما اکثر مورخان و پزشکان اعتقاد چندانی به تشخیص طبی در گذشته خصوصا در مورد شرایط حاد و بحرانی همچون نارسایی بیش‌فعالی فاقد توجه نداشته‌اند. بررسی مغز آلبرت انیشتین پس از مرگ وی هیچگونه شواهد خاصی در مورد بیماری خاصی به دست نداده‌است.
اینشتین در سال 1896 دیپلم خود را گرفت. 6 بهترین نمره ممکن بود.

شایعه رایج در مورد رد شدن انیشتین در درس ریاضی صحت ندارد. بر خلاف آن، انیشتین همواره استعداد عجیبی در علوم ریاضی داشت؛ وقتی او دیپلم خود را به دست آورد، او بهترین نمره (6 از 6) را در درس‌های جبر، هندسه و فیزیک به دست آورد. نظام نمره‌دهی در سوئیس، که در آن “6” بالاترین نمره‌است، ممکن است با نظام نمره‌دهی در آلمان که در آن نمره “1” بالاترین نمره‌است به اشتباه گرفته شده باشد. با این وجود، آلبرت انیشتین تا 15 سالگی نمرات پایینی در تاریخ، زبان و جغرافیا گرفت.

در مورد خصیصه کودکی انیشتین در مورد زبان‌آموزی با تاخیر (که خود به عنوان دلیلی در برابر ادعاهای مبنی بر نارسایی آسپرجر به کار می‌رود: شرح بالینی آسپرجر شامل زبان‌آموزی توام با تاخیر نیست)، شمار معدودی گفته‌اند که انیشتین دارای لالی انتخابی بوده‌است و ممکن است تا زمانی که نتوانسته به صورت کامل جملات را ادا کند از تکلم امتناع کرده باشد. گرچه این مفهوم با طرح یک کمالگرای حساس (زمانی که انیشتین شروع به صحبت کرد، او قبل از اینکه عبارت را یکجا بگوید ابتدا آن را «تکرار» کرده و بعد آن را ادا می‌کرد، همخوانی دارد این امر تا جایی ادامه می‌یابد که لالی انتخابی – به نحوی که امروزه شناخته می‌شود – دیگر به عنوان یک سکوت اختیاری در نظر گرفته نمی‌شود. این اصطلاح به تازگی به افرادی اطلاق می‌شود که در شرایط اجتماعی خاصی قادر به صحبت نیستند. این امر در مورد انیشتین، که تا زمانی که شروع به صحبت کرد اصلاً نمی‌توانست سخن بگوید فاقد کارایی است.

به گفته دکتر استیو پینکر متخصص اعصاب از هاروارد، کالبدشکافی مغز انیشتین نشان می‌دهد احتمال اینکه انیشتین، در کودکی، یک نوع ناشناس‌تر از تاخیر در تکلم مرتبط با رشد غیرعادی و سریع پیش از تولد در نواحی مغز که مسئول منطق تحلیلی و فضایی است زیاد است، رشد سریع این نواحی از مغز منجر شده‌است «مجال کمتری» به دیگر کارکردهای مغز که مسئول تکلم هستند اختصاص داده شود. پینکر و دیگران از این فرض برای شرح رشد ناهماهنگ دیگر افراد نابغه که دیر زبان به سخن

گشوده‌اند همچون جولیا رابینسون ریاضیدان، آرتور روبین اشتاین و کلارا شومن پیانیست، و ریچارد فاینمن و ادوارد تلر فیزیکدان استفاده کردند، گفته می‌شود این افراد نیز در کودکی بخشی از ویژگی‌های خاص انیشتین، همچون کج‌خلقی زیاد، فردگرایی خشن و نیز علایق شدیدا گزینشی را داشته‌اند. توماس ساول رونامه‌نگار و اقتصاددان از دید یک غیرآسیب‌شناس با ساخت واژه‌ای در ارتباط با نارسایی – «نارسایی انیشتین» – این مجموعه مشخصات که در درصد محدودی (گرچه میزان محدودیت قابل بحث است) از کودکانی که گرچه دیر زبان به سخن گشوده‌اند اما از نظر تحلیلی تبدیل به افرادی پیشرفته و (علی‌رغم) دخالت‌های گسترده پزشکی از نظر اجتماعی سرشناس دیده‌می‌شود.

روابط شخصی
نامه‌هایی که انیشتین به خویشاوندان خود نوشته و در دانشگاه عبری بیت‌المقدس نگهداری کرده، مشخص می‌کند که انیشتین در طول حیات خود، معشوقه‌های بسیاری داشته که با دو تن از آنان ازدواج کرده‌است. باربارا وولف از بخش بایگانی انیشتین دانشگاه عبری حدود 3500 صفحه از مکاتبات انیشتین از جمله نامه‌های وی به دو همسر و کودکانش طی سال‌های 1955-1912 را منتشر کرده‌است. انیشتین در نامه‌های خود به همسر دومش السا و دختر وی مارگوت ادعا می‌کند که زنان توجه

بسیاری به وی می‌کنند. یکی از معشوقه‌های وی، که یک برلینی سرشناس با نام اتل میچانوسکی، مرا تا انگلیس تعقیب کرده، و این کار وی غیرقابل تحمل شده‌است.« بیماری اسکیزوفرنی ادوارد پسر انیشتین به شدت وی را عذاب می‌داد، و وی بارها گفته بود بهتر بود ادوارد هیچگاه به دنیا نمی‌آمد. انیشتین دخترخوانده خود را می‌ستود و در نامه‌اش به السا در سال 1924، نوشت: به اندازه دختر خودم، یا شاید بیشتر، مارگوت را دوست دارم، و کسی چه می‌داند [اگر من پدر او بودم] چه بچه بداخلاقی از وی پدید می‌آمد].” این نامه‌ها به عنوان شاهدی برای تکذیب ادعاها در مورد بی‌مهری انیشتین به خانواده‌اش به کار رفته‌است.
حقوق معنوی

انیشتین دارایی‌ها، و نیز استفاده از تصویر خود (رجوع شود به حقوق شخصی)، را به دانشگاه عبری بیت‌المقدس وقف کرده‌است. انیشتین در طول حیات خود از دانشگاه حمایت بسیاری کرده و این حمایت از طریق حق امتیازاتی که از طریق امتیازدهی به فعالیت‌ها دریافت می‌شود ادامه دارد. آژانس روجر ریچمن به عنوانکارگزار دانشگاه عبری بیت‌المقدس صادرکننده پروانه استفاده تجاری از نام «آلبرت انیشتین» و تصاویر مربوط به وی و دیگر تصاویر شبیه به آن است.این آژانس به عنوان دارنده اصلی پروانه می‌تواند استفاده تجاری از نام انیشتین را که از معیارهای خاصی متابعت نمی‌کند کنترل کند(مثلاً زمانی که نام انیشتین به عنوان یک نشان تجاری به کارمی‌رود باید به همراه آن، نشان ™ به کار رود). از ماه می، 2005، کوربیس آژانس روجر ریچمن را در اختیار گرفت.
افتخارات
آلبرت انیشتین شماری افتخارات پس از مرگ خود به دست آورده‌است. مثلا:
• در سال 1999، تایم انیشتین را مرد قرن نامید.
• همچنین در سال 1999، نظرسنجی گالوپ انیشتین را چهارمین مرد محبوب جهان در قرن بیستم معرفی کرد محبوبترین.
• یونسکو به مناسبت صدمین سال مقالات «نسبیت خاص،اثر فوتوالکتریکواثر براوانی» سال 2005 را «سال جهانی فیزیک» نامید.
• آکادمی ملی علوم تندیس برنز «یادبود آلبرت انیشتین» را در محوطه مقر این آکادمی، در واشنگتن نصب کرده‌است.
از جمله همنام‌های انیشتین می‌توان به این موارد اشاره کرد:
• واحدی که در نورشیمی مورد استفاده قرار می‌گیرد، انیشتین”.
• عنصر شیمیایی 99، انیشتینیوم.
• استروئید 2001 انیشتین.
• جایزه آلبرت انیشتین.
• جایزه صلح آلبرت انیشتین.
• دانشکده پزشکی آلبرت انیشتین دانشگاه یشیوا که در سال 1955 افتتاح شده‌است.
• مرکز پزشکی آلبرت انیشتین در فیلادلفیا، پنسیلوانیا
آثار انیشتین
انیشتین در طول حیات خود بیش از پنجاه مقاله علمی منتشر کرد. او همچنین آثار غیرعلمی متعددی نیز منتشر کرده‌است، که از آن جمله می‌توان به «درباره صهیونیسم» (1930)، «چرا جنگ؟» (1933، به همراه زیگموند فروید)، «دنیایی که من می‌بینم» (1934)، و «پس از سال‌های پایانی من» (1950) اشاره کرد.
آثار ترجمه شده به فارسی
• مقالات علمی اینشتین؛ محمود مصاحب، انتشارات پیروز/انتشارات فرانکلین
• نسبیت نظریه خصوصی و عمومی؛ غلامرضا عسجدی، موسسه انتشارات امیرکبیر
• فیزیک و واقعیت؛ محمدرضا خواجه‌پور، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
• نسبیت و مفهوم نسبیت؛ محمدرضا خواجه‌پور، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
• تکامل فیزیک؛ به همراه لئوپولد اینفلد، احمد آرام، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
• حاصل عمر؛ ناصر موفقیان، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
• اینشتین 1905: مجموعه مقاله‌های سال 1905؛ آلبرت اینشتین، ترجمه احمد شریعتی، تهران: دانشگاه الزهراء، 1383 ISBN 964-6366-59-7

درباره اینشتین به فارسی
• رنج‌های آلبرت اینشتین؛ آنتونیا والنتین، ترجمه هوشنگ گرمان، انتشارات توکا
• انیشتین؛ ژوزف شوارتز و مایکل مک گینس، ترجمه آرام قریب، موسسه نشر و پژوهش شیرازه
• انیشتین در 90 دقیقه؛ جان و مری گریبین، ترجمه مسعود سلطانی، انتشارات ذکر
• زندگی نامه ی آلبرت اینشتین ‘و تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران او’؛ فیلیپ فرانک، ترجمه حسن صفاری، انتشارات امیرکبیر

بازسازی آزمایش فكری مشهور اینشتین
ای آر آی تی ان:یك آزمایش مشهور فكری كه اینیشتین با هدف نشان دادن نقص نظریه مكانیك كوانتومی طراحی كرده بود، با اهتمام گروهی از محققان انگلیسی روی یك تراشه بازسازی شده است. این اقدام گام مهمی برای تكمیل رایانه‌های كوانتومی به شمار می‌آید. اینشتین كه خود در زمره بنیانگذاران مكانیك كوانتومی به شمار می‌رود با نیلز بور و همكاران وی بر سر این نكته كه نظریه مكانیك كوانتوم به روایت بور و هایزنبرگ واقع‌گرایانه نیست و عالم را چنانكه هست نمایش نمی‌دهد، اختلاف نظر داشت.وی در سال 1935به منظور ناقص نشان دادن توانایی واقع نمایی نظریه مكانیك كوانتومی با كمك دو تن از شاگردان خود آزمایش فكری مشهوری را طراحی كرد كه در تحولات بعدی فیزیك جدید در قرن بیستم تاثیر بسزایی داشت.
در این آزمایش فرض می‌شد كه دو سیستم كوانتومی نظیر دو فوتون نور در یك محیط ایزوله و مجزا از تاثیرات بیرونی با هم اندركنش انجام می‌دهند و سپس از هم دور می‌شوند.
تا زمانی كه این دو فوتون در شرایط انزوا از محیط بیرون باقی بمانند، هر اندازه هم كه فاصله میان آن دو زیاد باشد باز هم یك سیستم واحد به شمار می‌آیند به طوری كه اگر یكی از دو فوتون‌ها اندازه‌گیری شود تا برخی از مشخصه‌های آن شناسایی شود، آزمایشگر می‌تواند اطلاعات مشابهی را در مورد فوتون دوم كسب كند بدون آنكه به آن دسترسی مستقیم داشته باشد.
اینشتین نام این خاصیت را كه اكنون از آن با عنوان “درهم تنیدگی كوانتومی” entanglementیاد می‌شود به طنز و با مقایسه با مفهوم “تاثیر از راه دور” در نظریه جاذبه نیوتن، “تاثیر شبح وار از راه دور” (distance (spooky action at aگذارده بود.
اینشتین مدعی بود اینكه دو فوتون كه در فاصله بسیار دور از هم واقع شده‌اند بتوانند بلافاصله یكدیگر را از تغییراتی كه برای یكی حاصل می‌شود مطلع سازند، امری خلاف باورهای عقل سلیم است.
اما تحقیقات بعدی روشن ساخت این جنبه باوجود همه شگفت‌انگیز بودنش جزو واقعیتهای جهان كوانتومی است و هم اكنون محققان در تلاشند با استفاده از این خاصیت راهی برای تكمیل رایانه‌های كوانتومی پیدا كنند.
از این خاصیت همچنین می‌توان در رمزنگاریهای رایانه‌ای بهره برد. به نوشته هفته‌نامه علمی “نیچر”، آندرو شیلدز از موسسه تحقیقاتی توشیبا در كیمبریج با همكاری محققانی از دانشگاه كیمبریج موفق شده است یك تراشه سیلیكانی حاوی یك نقطه كوانتومی تولید كند كه قادر است اثر درهم تنیدگی را بوجود آورد.
نقطه كوانتومی یك بلور نیمه‌هادی است كه دارای ترازهای انرژی ناپیوسته است (نظیر آنچه كه در یك اتم وجود دارد) و می‌توان آن را با تاباندن پرتو نور به تولید فوتون واداشت.
این گروه از پژوهشگران در بررسیهای خود دریافتند شكل دقیق نقطه كوانتومی در تعیین این امر كه آیا اثر درهم تنیدگی ظاهر می‌شود یا نه نقش دارد و این شكل را می‌توان با تنظیم میدان مغناطیسی كه برای تولید نقطه كوانتومی به كار می‌رود، كنترل كرد.
محققان در گذشته با استفاده از پرتوهای لیزر اقدام به تولید پدیدار درهم تنیدگی كرده بودند، اما وسایل به كار رفته در آن روش بسیار حجیم و بزرگ و روش مورد استفاده نیز پیچیده بود.
حسن روش جدید آن است كه نیمه هادیها كوچك و مقاوم هستند.
به گفته شیلدز چون می‌توان تراشه‌ها را با شیوه‌های استاندارد تولید كرد، تهیه شمار زیادی از آنها به صورت تولید انبوه با هزینه كم به راحتی امكان پذیر است.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir