توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول در فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول در فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول در فایل ورد (word)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول در فایل ورد (word) :

معماری ایران اسلامی در دوره مغول
سرزمین كهن ایران كه ریشه در تاریخ چند هزار ساله جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دوره‌هایی را تحت حاكمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهره‌گیری از تمدن و فرهنگ ریشه‌دار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات كرده، بلكه اشغالگران را به كلی در تمدن و هنر خود مستهلك نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ فرهنگی ایران كه نزدیك به هفت تا هشت هزار سال پیش از این در ساخت بت‌های گلین سپیده زد، نشانه‌ای عمومی وفراگیر از نخستین تلاش هنری آدمیان است. این منطقه كه تنوع جغرافیایی فراوان و غنای اقلیمی خاصی دارد، در طول تاریخ با ابداعات هنری، علمی و صنعتی، به پیشرفت آدمی كمك وافری كرده و از دی

رباز سرچشمه بسیاری از عوامل تمدن و فرهنگ خاور نزدیك بوده است؛ چنان كه رنه گروسه، مستشرق سرشناس غربی، در معرفی ایران آورده است :
سرزمین ایران چون دژی مستحكم یكی از باستانی‌ترین تمدن‌های جهان كهن، یعنی تمدنی را كه از پنجاه سده ]گذشته[ به این سو، پیوسته تجدید شده و به طرز حیرت‌آوری ادامه یافته، در خود حفظ كرده و مشعلی را كه در بامداد تاریخ بر فراز فلات ایران افروخته شده، همچنان شعله‌ور نگاه داشته است.
فرهنگ ایرانی از دیرباز دارای دو ویژگی ممتاز بوده كه همواره این دو شاخصه رشد و گسترش آن را در پی آورده و در اعصار مختلف، به ویژه در عرصه هنر، حوزه نفوذ و تأثیر آن را از قملروی جغرافیایی‌اش فراتر برده است. این دو مشخصه تاریخی كه به عواملی همچون محیط جغرافیایی و گذشته افتخار آمیز فرهنگی مربوط می‌شود، عبارتند از: تعامل ایرانیان از زمان باستان با افكار، آثار و هنرهای دیگران و دریافت و یادگیری و سپس تركیب و تألیف دگرباره آن‌ها و همچنین استعداد شگرف مردم ایران از حیث استقامت و ثبات در بقا و دوام تاریخ فرهنگ و هنر خود.

تجلیل خصوصیت نخست در تعاملی است كه صنعتگران و هنرمندان ایرانی با آموزه‌های اسلام، پس از گرویدن ایرانیان به این دین مبین، داشتند و تمام تجربیات فنی، هنری و سنت‌های باستانی خود را در خدمت آیین نو درآوردند و با درآمیختن با فرهنگ‌های دیگر ملل مسلمان جهان، پایه‌های هنر اسلامی را بنیاد نهادند، پروفسور پوپ در این باره در كتاب شاهكارهای هنر ایران آورده است:
هنگامی كه اروپا در جهل و تاریكی به سر می‌برد، فرهنگ و هنر اسلامی نیمی از جهان را منور ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شركت داشتند، لیكنه منبع اصلی و سرچشمه این نور ایران بود.

نمونه بارز استقامت و پایداری ایرانیان در حفظ، بقا و دوام اصالت‌های فرهنگی و هنری را می‌توان با مرور به تاریخ تهاجم وحشیانه مغولان به این سرزمین مشاهد كرد. حملات سبعانه و ویرانگر قبایل صحراگرد مغول كه اشغال بخشی از خاك ایران را به همراه داشت، اهدافی همچون اقامه رسوم و ترویج اصول اداری مغولی و چینی را نیز دنبال می‌كرد. از این رو، اخلاف هولاكو كه به نام ایلخانیان در ایران حكومت كردند، اجرای یاساوترویج چاو را در ایران آزمودند و پس از مأیوس شدن از اجرای آن‌ها و موفق نشدن دربرانداختن و از بین بردن تمدن و فرهنگ حاكم بر این سرزمین، با وجود مراوده با پاپ و ارتباط با سلاطین مسیحی در اروپا، انجام آیین اسلام را پذیرفتند و رفته رفته مقهور تمدن و تربیت ایرانی و اسلامی شدند.

در دوره حاكمیت ایلخانیان و تیموریان بر ایران، هنر ایرانی در بسیاری از عرصه‌ها، از جمله در فنون مربوط به معماری، تزیینات ساختمانی، نقاشی و تولید نسخ مصور درخشش فوق‌العاده‌ای یافت و از محدوده جغرافیایی خود فراتر رفت و به دیگر نقاط جهان آن روز و مكاتب هنری آن روزگار سرایت كرده و تأثیر عمیقی گذارد.
معماری ایران و آسیای مركزی در دوره ایلخانیان تا عصر تیموری

در پاییز سال 1253م. خان بزرگ مغول، یعنی منگوقا آن (Mongke) كه نوه چنگیز خان و حاكم بزرگ مغولان در چین بود، سپاهی بزرگ را به فرماندهی برادرش هلاكو، برای جنگ با اسماعیلیه در شمال ایران و خلیفه عباسیان در بغداد، روانه این مناطق كرد. هلاكو در سال 1258م. از راه ایران به سرعت وارد بغداد شد، و این شهر را به تصرف خود درآورد. او كه همه شهرهای سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود كرده، و آن شهرهایی سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود كرده، و آن شهرهایی را كه تسلیم نمی‌شدند غارت و ویران كرده بود، در بغداد به عنوان دست نشانده خان بزرگ، بر مسند حكومت ایران تكیه زد و به طور رسمی حكومت ایلخانیان را در ایران پایه‌گذاری كرد.

هلاكو و جانشینان او كه زندگی به شیوه ایلیاتی و چادرنشینی را ترجیح می‌دادند و غالباً زمستان‌ها در مناطق گرم‌تر بین النهرین، و تابستان‌ها در دشت‌های سرسبز شمال غربی ایران در چادرها سكونت داشتند، به امر معماری و ساختمان توجهی نداشتند؛ بنابراین آن‌چه از نیمه دوم شده سیزدهم میلادی، از معماری در این مناطق به یادگار مانده تعداد كمی ساختمان معمولی است.

ایلخانیان بر سرزمین‌ وسیعی، كه از كناره‌های مدیترانه، تا سواحل اقیانوس هند و منطقه قفقاز امتداد می‌یافت و براساس نقشه جهانی امروز، مناطق غرب افغانستان، ایران، جنوب روسیه، شرق تركیه و عراق را شامل می‌شود حكومت می‌كردند، ساختمان‌هایی با سبك‌های معماری متفاوت از خود به جای گذاشتند كه زمین‌لرزه‌های متعدد، تاخت و تازهای مكرر و اشغال‌گری‌های پی در پی بیش‌تر آن‌ها را از بین برده و تنها نمونه‌هایی پراكنده و مخروبه در پایتخت‌های این سلسله یعنی: شهرهای مراغه، تبریز، بغداد و سلطانیه، به جا مانده كه تعریف و توصیف كامل بیش‌تر آن‌ها، از كتب تاریخی به دست ما رسیده است. البته ابنیه‌ای كه از دوره ایلخانیان در مركز و غرب ایران باقی مانده، سبك‌های معماری محلی آن عصر را نشان می‌دهد و نمایانگر نوع معماری در عصر ایلخانیانی است كه، میراث دار مجموعه‌ای از سبك‌ها، مدل‌ها، روش‌ها و لوازم ساختمانی متنوعی بودند كه پیش از آنان، در ایران توسعه یافته بود.

ساختمان مسجد جامع، كه در ایران با نام مساجد چهار ایوانی مشهور بوده، سبكی قدیمی و شامل صحنی مستطیل شكل با چهار ایوان در چهار گوشه و اتاقی بزرگ و گنبددار و روبه قبله بود. (این اتاق معمولاً پشت ایوان قبله قرار داشت.) كه این شیوه در آن عصر به شكل الگویی استاندارد و متداول، برای همه ساختمان‌ها، اعم از ساختمان‌های مذهبی، مانند: مدارس و خانقاه‌ها و ساختمان‌های غیر مذهبی مانند كاروانسراها، درآمد.
آرامگاه‌های این دوره به صورت مقبره‌های برجی شكل، بناهای مربع شكل و یا قبه‌ای شكل چند ضعلی بودند.

مشخصه این آرامگاه‌ها به طور معمول، شامل: ایوان، گنبد، سكنج (محل اتصال چهار گوشه اتاق در بالای دیوارها به گنبد) و مناره بود كه بیش‌تر به شكل مركب و با كاركرد و شكل‌های مشخص به كار می‌رفتند. در تمامی اتاق‌های گنبددار مربع یا چند ضلعی، جایی كه گنبد بر روی دیوار قرار می‌گرفت، نیاز به رابطی بود كه بتواند سطحی بالایی اتاق مربعی یا چند ضلعی را برای قرار گرفتن گنبد آماده كند؛ بنابراین از سكنج كه همان رابط و پلی است كه گنبد را به سطح بالایی دیواره‌های اتاق وصل می‌كند، استفاده می‌شد. پیش طاق دروازه‌ای بلند و صوری بود كه از یك قوس یا طاق تشكیل می‌شد كه درون قابل مستطیل قرار داشت و نوعی ایوان تنگ محسوب می‌شد.

مناره، معمولا‌ً به منزله یكی از تمهیدات لازم در طرح ساختمان‌های مذهبی به كار می‌رفت و محل استقرار آن، در انتهای سر در ساختمان یا در دو طرف یك ایوان بوده است. در دوره ایلخانیان آجرهای پخته بسیار عالی، یكی از مواد اصلی و دایمی ساختمان‌سازی بود كه در تزیینات ساختمان‌ها نیز از آن استفاده می‌شد. روكش‌های گچ – كه در آن عصر از عناصر رایج در تزیین ساختمان‌ها بود- در كنار آجرهای كاشی و سفالینه‌های تزیینی، در مجموع تزیینات نمای ساختمان‌ها را تشكیل داده، نمایی جذاب تر و چشم‌گیر از ساختمان را به نمایش می‌گذاشتند.

در این دوره سبك سنتی ساختمان‌سازی توسعه یافت و بناهای منفرد و مجزا از هم به شكل گروهی و مجموعه‌های بزرگ، غالباً پیرامون مقبره یك شخصیت مشهور و مورد احترام مذهبی و یا حكومتی، ساخته می‌شدند. این مجتمع‌ها كه دارای پیش‌طاق‌هایی (Pishtaq) با تزئینات ماهرانه در سردر اصلی خود بودند، در آغاز به طور اتفاقی در كنار هم قرار می‌گرفتند ولی بعدها این شیوه به صورت سبكی جدید در معماری درآمد. در این دوره ابعاد و تناسب ساختمان‌ها تغییر یافت؛ به طوری كه سقف اتاق‌ها بلندتر و قوس‌ها و طاق‌های قوس‌دار نوك تیزتر و مناره‌ها باریك‌تر شدند. مناره‌های جدید متناسب و هماهنگ با سبك ساختمان ساخته می‌شدند. مثلاً سردر دروازه‌هایی كه از آن عصر به جا مانده، همواره با دو مناره بلند و رفیع دیده می‌شود.

آجر پخته، همچنان یكی از عناصر اصلی در ساختمان‌سازی با روش‌های جدید و توسعه یافته به كار می‌رفت؛ ضمن اینكه تزیینات آجری، نمای ساختمان را جذاب و حیات‌بخش می‌كرد. در ساختمان‌سازی این دوره، تزیینات و نما و رنگ اهمیت بیشتری پیدا كرد؛ كه از آن جمله می‌توان به اضافه شدن آجرهای لعابدار تزیینی در نمای خارجی، و نیز به روكش‌های كاشی، سفالی، كنده‌كاری و رنگ‌آمیزی دیوارها در تزیینان داخلی اشاره كرد. هرچند كه مقرنس‌كاری، مانند آجر پخته از عناصر اصلی در امر ساختمان‌سازی و تزیینات نمای ساختمان محسوب نمی‌شود و مانند آن سابقه ندارد، اما در تزیین بعضی از ساختمان‌ها به صورت برجسته و معلق بر روی طاق‌های قوسی و دیوارها دیده می‌شود.

معماری در دوره ایلخانیان
یكی از نخستین اقدامات امرای ایلخانی پس از تصرف بغداد، بنای رصدخانه‌ای در پایتخت تابستانی‌شان، یعنی شهر مراغه واقع در شمال غرب ایران بود. این رصدخانه روی تپه‌ای واقع در 500متری شمال شهر قرار داشت و ساخت آن در سال 1259م. آغاز شد. حفاری‌هایی كه در این منطقه انجام شده، نشان داده‌اند كه این رصدخانه دارای شانزده بخش، شامل: یك برج بلند به قطر 45مترمربع در مركز، یك كارگاه ریخته‌گری برای ساخت ابزارآلات علم نجوم و ستاره‌شناسی، پنج برج مدور و ساختمان‌های بزرگ دیگر بود. بزرگی این رصدخانه و مواد مصرف شده در ساختمان آن اعم از سنگ، آجرهای پخته و نیز كاشی‌های براق و لعابدار نمایانگر آن است كه مغولان پیرو آیین شمنی، به علم نجوم و طالع‌بینی اهمیت فراوانی می‌دادند.

بسیاری از ساختمان‌هایی كه در ایام آغازین حكومت ایلخانیان ساخته می‌شد، بسیار ساده و با الوارهای نه چندان مرغوب است و علتش این بوده كه ایلخانیان پیش از رسیدن به پادشاهی، صحرانشینانی بودند كه در چادرهایی بافته شده از نمد و موی دم اسبان زندگی می‌كردند. تنها ساختمان بازمانده از بناهای قصر پادشاهان ایلخانی، قصر تابستانی‌ای است كه ساخت آن در سال 1275م. به دستور امیرآب آقا (Abaga) شروع شد و یك دهه بعد پسرش آرگون (Arghun) ساخت آن را ادامه داد و به اتمام رساند (شكل1).

شكل1
این محل كه امروزه با نام تخت سلیمان شناخته می‌شود، در آذربایجان و در قسمت جنوب شرقی دریاچه ارومیه، بر روی پایه‌های ساختمان عبادتگاه ساسانیان قرار گرفته است. باغ بزرگ این كاخ كه با ابعاد 150*125متر به صورت شمالی-جنوبی و دور تا دور آن چهار ایوان است، با سرسراها به یكدیگر متصل می‌شده و در آن دریاچه‌ای مصنوعی بوده است. در پشت ایوان شمالی یك اتاق بزرگ گنبددار قرار داشت كه بر روی محل آتشكده ساسانیان ساخته شده بود و احتمالاً اتاق ملاقات‌های رسمی آب آقا بوده است. در پشت ایوان غربی یك هال مورب با دو اتاقك هشت ضلعی در دو پهلوی آن قرار داشت كه در زمان‌های قدیم اتاق جلوس بر تخت پادشاهی خسرو بوده و در این دوره به صورن اتاق نشیمن پادشاه ایلخانی درآمده بود. تكه‌های گچ و ساروج ریخته شده بر كف اتاقك هشت ضلعی جنوبی كنار هال نمایانگر آن است كه این اتاقك با سقفی مقرنس‌كاری و تركیب مجموعه‌ای از گچبری‌های دیگر پوشیده شده بود. بر روی یك قطعه پلاك پنجاه سانتی‌متری گچی كه در حفاری‌ها از این منطقه به دست آمده، ربع تصویر یك گنبد دیده می‌شود كه به عنوان نقشه راهنما برای سازنده آن در جهت قرار دادن اجزای گنبد در كنار هم، ترسیم شده است.

این سند بی‌نظیر یكی از قدیمی‌ترین اسناد وشواهدی است كه نشان می‌دهد معماران اسلامی برای ساخت بناها، از نقشه استفاده می‌كرده‌اند؛ و این روایت تاریخی را تأیید می‌كند كه نقشه‌های ساختمانی برای ساخت بناها، از پایتخت به استان‌های دیگر فرستاده می‌شد.
قسمت‌های فوقانی و ستون‌های شمالی اتاقك هشت ضلعی با روكش‌های عالی و قسمت پایینی دیوارها به ارتفاع دو متر از آجرهای لعابدار لاجوردی، با طرح‌هایی از ستاره و صلیب پوشیده شده بود. بر بالای آجرهای لاجوردی، حاشیه‌ای 35سانتی‌متری از آجرهای لعابدار چهارگوش، با نقاشی‌هایی از سیمرغ و اژدها و دیگر تصاویری كه منعكس كننده روح و خصلت پهلوانی و قهرمانی است، قرار داشته است و قسمت بالایی دیوار با حاشیه‌ای از گچبری‌های رنگین، كامل شده بود. وفور تزیینات و كیفیت عالی آنها در این ساختمان، به خصوص سرستون‌های مرمرین و كاشی‌های لاجوردی پرزرق و برق و جلادار، و زیر طاق‌های مقرنس نمایانگر افراط و اسراف سلاطین مغول در تزیین كاخ‌های خود است (شكل 2).

شكل2

محل ساختمان این قصر كه زمانی جایگاه تاج‌گذاری امپراتوران ساسانی بوده و نوع تزیینات ساختمانی آن ـبه ویژه اشعار و صحنه‌های مصوری كه از شاهنامه (مجموعه‌های ملی ایرانی كه فردوسی شاعر مشهور در سال 1010م. به سفارش سلطان محمود غزنوی به نظم درآورد) با كاشی‌های براق و جلادار بر دیوارهای قصر منقوش شده، دلیلی است بر این كه ایلخانیان درصدد اثبات ارتباط نسبی خود به پادشاهان ایران پیش از اسلام بودند. بنابراین محل بنای این قصر توجه آنان را جلب كرده و استفاده از آن را به عنوان قصر پادشاهی در وضعیتی كه اشعار حماسی فردوسی زینت‌بخش دیوارهای آن باشد، تأكیدی بر وابستگی خود به ساسانیان می‌پنداشتند.

غازان خان (Ghazan Khan) پادشاه ایلخانی كه از سال 1295م. به سلطنت رسید، در رویه اجتماعی و سبك‌های معماری كه تا آن زمان ایلخانیان از آنها حمایت می‌كردند، تغییراتی ایجاد كرد. او كه با خاقان بزرگ چین روابطی سرد و تیره داشت، به سرعت فرهنگ شهرنشینی ایرانی را پذیرفت و آن را بر فرهنگ ایلیاتی مغول ترجیح داد و به دین اسلام كه آن زمان دین ایرانیان بود گروید و مسلمان شد. او به همراه وزیرش رشیدالدین (وفات 1318م) در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن روزگار تغییراتی گسترده ایجاد كرد كه این تغییرات، توسعه اقتصادی چشمگیری را به همراه داشت و زمینه‌های اقتصادی لازم را برای تأسیس مجموعه‌های پرشكوه و عظیم ساختمانی، به ویژه ابنیه مذهبی فراهم آورد. به دستور او در هر شهر كاروانسرا، جاده‌های ارتباطی و حمام‌های عمومی ساختند به طوری كه این تأسیسات در امر رونق تجارت بسیار مهم و اساسی بوده و درآمد آنها صرف هزینه‌های نگهداری مساجد تازه‌ساز می‌گردید.

ایجاد تغییرات همه جانبه از سوی غازان‌خان، در دوره سلطنت دو جانشین بعدی وی، یعنی برادرش الجایتو (1304-1316م.) و پسرعمویش ابوسعید (1317-1335م.) ادامه یافت. بنابراین بیشترین و مهمترین بناهای مذهبی در دوران ایلخانیان را باید در ایام سلطنت این سه پادشاه مسلمان ایلخانی، یعنی در طول سال‌های 1295-1335م. جست‌وجو كرد.

مجموعه مقبره غازان‌خان كه در حومه غربی شهر تبریز بنا شده، بزرگ‌ترین و استثنایی‌ترین طرح آن دوره محسوب می‌شود؛ زیرا تا زمان این پادشاه رسم ایلخانیان مانند مغولان بر این بود كه محل دفن مردگان خود را پنهان نگاه می‌داشتند، اما غازان‌خان این رسم سنتی را رعایت نكرده و دستور داد طبق سنت ایران اسلامی آن روزگار، مقبره بزرگی كه دور تا دور آن را بناهای متعدد عام‌المنفعه احاطه می‌كردند، برای محل دفنش ساختند. از این مجموعه كه شامل: نواخانه، مریضخانه، كتابخانه، رصدخانه، محل انجمن فلسفه، چشمه، پاویون یا محلی مخصوص برای افراد متشخص دربار و دو مدرسه علوم دینی، یكی برای حنفی مذهب‌ها و دیگری برای طلابت شیعه بود، تنها قطعاتی از آجر و كاشی‌های لعابدار آبی روشن و سرمه‌ای برجا مانده است.

اما براساس توضیحاتی كه در منایع موثق آمده، ساختمان مقبره دوازده ضلعی و شامل: یك زیرزمین مخفی و پنهان، اتاقی كه قبر غازان‌خان در آن قرار داشته و یك اتاق بزرگ زیر گنبد بوده است. رشیدالدین به پیروی از پادشاه، دستور داد در حومه شرقی تبریز، مقبره و در كنارش مجموعه‌ای ساختمان برای برگزاری مراسم مذهبی و رفاه حال زائران، بسازند كه این مجموعه نیز مانند مجموعه قبلی از بین رفته است. وقف‌نامه‌های باقی‌مانده از آن عصر، گویای ساختمان‌های متعدد این مجموعه بوده و به ما امكان می‌دهد كه تصویر این عمارات را در ذهن خود بازسازی كرده، موارد استفاده هر یك از آنها را بررسی كنیم.

این مجموعه كه در پشت یك دروازه آجری بزرگ و باشكوه قرار داشت، دارای چهار ساختمان شامل بیمارستان، نواخانه، خانقاه و مقبره به اضافه دو مسجد تابستانی و زمستانی در كنار هم بوده است. این اسناد همچنین تصریح دارند كه هر ساله مباشر موقوفات نسخه‌هایی از قرآن كریم، كتب احادیث و سنت نبوی و نسخه‌هایی از قرآن كریم، كتب احادیث و سنت نبوی و نسخه‌هایی از تألیفات فارسی و عربی رشیدالدین را به سراسر قلمرو حكومتی ارسال می‌كرده است.
مقبره بزرگ و باشكوه الجایتو پادشان ایلخانی در سلطانیه، بهترین معیار برای ارزیابی معماری در عصر امپراتوری ایلخانیان است.

آرگون كه از نخستین پادشاهان ایلخانی بود، این محل را كه در حدود 120كیلومتری شمال غربی قزوین در مسیر جاده تبریز است، برای اقامت تابستانی خود انتخاب كرده بود، اما الجایتو آنجا را برای پایتخت امپراتوری برگزید و به همین دلیل نام این شهر، مثل نام بسیاری از شهرهای ایران كه با شاه یا سلطان شروع می‌شد، سلطانیه نامگذاری شد. این شهر دارای یك حصار بیرونی و یك دژ مستحكم و قلعه درونی بود. محیط دیوار بیرونی، حدود سی‌هزار قدم بوده و دژ درونی با یك خندق، 16 برج مدور و یك دروازه عریض، كه چهار اسب در كنار هم می‌توانستند از آن عبور كنند و با دیوار بلندی كه سوراخ‌های مخصوص برای تیراندازی به دشمن در آن تعبیه شده بود، حفاظت می‌شد. البته سند این توضیحات در قدیمی‌ترین تصویر شهر سلطانیه، و ضمن كتاب نقشه شهرهای ایران و عراق (Matrakci Nasuh’s) كه در سال 1357-1358میلادی در زمان لشكركشی سلیمان (سلطان عثمانی) به ایران و عراق رسم شد، به دست آمده است .

بزرگ‌ترین و باشكوه‌ترین ساختمان شهر سلطانیه، مجموعه مقبره سلطان، شامل: مسجد، مدرسه، میهمان‌خانه، بیمارستان، نواخانه و دیگر بناهای عام‌المنفعه بوده است كه مقبره الجایتو تنها ساختمان باقی‌مانده از این مجموعه است (شكل 3). این ساختمان عظیم‌الجثه هشت پهلو، با قطری حدود 38متر به صورت شرقی-غربی ساخته شده است.

شكل 3
با توجه به هشت گوشه بودن ساختمان، طراحی دیوار شمالی به گونه‌ای است كه بر دیوار شرقی و غربی عمود شده، و یك اتاق سه گوش ایجاد كرده است كه از آن محل به جای پلكان برای رفتن به طبقات بالا استفاده می‌شد (شكل 4).

شكل 4
در قسمت جنوبی این ساختمان، یك هال مستطیل با ابعاد 15*20متر به اتاق هشت پهلوی مركزی كه قطر آن 25متر است و گنبدی به ارتفاع 50متر كه با هشت مناره بزرگ احاطه شده، متصل می‌شود. این هال مستطیل شكل، دارای هشت خروجی قوس‌دار از داخل همراه با ایوانچه می‌باشد كه از خارج به صورت سرسراهای مدوری كه به دور ساختمان حلقه زده‌اند دیده می‌شود. نقش مهم و زیبای این سرسراها این است كه در نمای بیرونی، نظر بیننده را از دیوارهای پهن و بی‌روح ساختمان به گنبد جذابی كه با كاشی‌های لعابدار ظریف و آبی‌رنگ پوشیده شده جلب می‌كند. طاق‌نماهایی كه بر روی سرسراهای دكوری ساخته شده ساختمان را به طور فریبنده‌ای نزد بیننده، بسیار بزرگ‌تر از اندازه واقعی‌اش جلوه می‌دهد . 24 طاق نمایی كه در نمای ساختمان مشاهده می‌شوند با كنده‌كاری‌ها و گچ‌كاری‌های برجسته در رنگ‌های قرمز، زرد، سبز و سفید تزیین شده‌اند.

با توجه به این كه شباهت زیادی بین تزیینات ساختمانی، به ویژه تزیینان كناره قاب‌ها و صفحات تزیینی، با تزیینات انجام شده در حاشیه كتب دستنویس آن زمان دیده می‌شود، این احتمال هست كه طراحان ایلخانی طرح‌های تزیینی یكسانی برای استفاده در تزیینات ساختمانی و همچنین تزیین حواشی كتب دستنویس آماده می‌كردند و صنعت‌گران آنها را در این امور در مقیاس‌های مختلف به كار می‌بردند. این مقبره از لحاظ بزرگی و ارتفاع سقف داخلی، بزرگ‌ترین مقبره قرون وسطی و از لحاظ طرح و تزیینات، یكی از شگفت‌آورتریت مقابر و از نظر نمای خارجی، ساختمانی پرشكوه و مجلل است.

وسعت و عظمت ساختمان در كنار ظرافت و لطافت به كار رفته در تزیینات این مقبره، شاهدی گویا بر توانایی طراحان و هنرمندانی است كه توانستند آرزو و خواست سلطان را برآورده كرده، مقبره‌ای عظیم و پرشكوه با بنایی متجانس و فضایی روحانی خلق كنند. تزیینات داخلی مقبره در دو مرحله انجام شده است، بدین صورت كه در مرحله اول با آجرهای پخته و لعابدار ساخته شده و در مرحله بعد گچ‌بری‌ها و نقاشی‌های برجسته بر روی آنها صورت گرفته كه البته بررسی آنها نیاز به تحقیقان بیشتری دارد. گروهی از محققات بر این عقیده‌اند كه تزیینات داخلی این مقبره در دوره صفویه تجدید شده است.

آنان علت تجدید تزیینان این مقبره در زمان صفویه، را تغییر مذهب و شیعه شدن الجایتو در اواخر عمر و داستانی جعلی منسوب به وی را مبنی بر آرزوی نامبرده برای انتقال اجساد امام علی(ع) و امام حسن(ع) از عراق، ذكر كرده‌اند. البته كتبیه‌های موجود درباره تاریخ این ساختمان، سه مرحله را ذكر كرده‌اند. این كتیبه‌ها نشان می‌دهند كه در سال 1310م. تزیینات نمای خارجی این ساختمان خاتمه یافته است و تزیینات داخلی آن كه عبارت بود از آجر پخته و كاشی‌كاری، در سال 1313م. –زمانی كه ساختمان در مراسمی رسمی وقف و سكه‌ای مسی به همین مناسبت ضرب شد – به اتمام رسید. تزیینات اضافی بر روی آجر پخته و كاشی‌كاری‌ها به صورت گچ‌بری و نقاشی برجسته، در مدت سه سال پس از انجام مراسم رسمی ذكر شده، یعنی پیش از فوت سلطان در دسامبر 1316م. انجام شد. بنابراین با توجه به آن تاریخ تجدید تزیینات داخلی مقبره با تغییر كیش و یا آرزوی سلطان رابطه‌ای نداشته است؛ بلكه احتمال دارد تجدید تزیینات داخلی در زمان صفویه با یادآوری دورانی كه الجایتو حامی و پشتیبان شهرهای مقدس عراق (منظور عتبات عالیات و شهرهایی است كه مدفن ائمه اطهار(ع) قرار دارد) بود، رابطه‌ای داشته باشد.

در دوران ایلخانیان نه تنها در اطراف مقابر سلاطین و وزرا، بناهای عام‌المنفعه ساخته می‌شد، بلكه توسط مریدان و پیروان در اطراف قبور شیوخ صوفی، مجموعه‌های عام‌المنفعه ارزشمندی تأسیس گردید؛ همچنان كه در اطراف قبور بعضی از چهره‌های شاخص تاریخی، چنین كاری انجام شد.

یكی از مقابر مهمی كه توجه ایلخانیان را بسیار جلب كرد و به ساخت آن همت گماشتند، مقبره با یزید بسطامی متوفی به سال 874 یا 877م. یكی از عرفای بزرگ و صاحب كرامت بود مهارت و هنرنمایی چشمگیری كه در تزیینات بسیار عالی این مقبره – كه الجایتو آن را به پسر كوچكش پیشكش كرده- از جمله در گچ‌بری‌ها و گچ‌كاری‌های آن و نیز در ساخت برج بلند پره‌دار (شكل 5) آن به كار رفته، نمایانگر اهمیت زیادی است كه به این مقبره داده شده است. این برج بزرگ از درون دارای قاعده‌ای به قطر بیشتر از شش متر است و از 25پره عمودی به ارتفاع 58/13متر (منظور، ارتفاع از زمین و قاعده برج تا بالای قرنیس بالایی است) ساخته شده است، اما نوع قرار گرفتن پره‌ها به شیوه‌ای است كه باعث شده ارتفاع برج بیشتر از آنچه هست به نظر آید. هرچند كه سنت برج‌سازی بر روی مزارها در ایران، سنتی قدیمی بوده، اما موزونی در ساخت برج بایزید، نمایانگر توسعه و پیشرفتی جدید در عرصه برج‌سازی محسوب می‌شود. با توجه به اینكه مسجد جامع شهر در پشت دیوار سمت قبله مزار ساخته شده، از این روی مزار بسطامی همواره در كانون توجه و دید تمام كسانی كه در آن مسجد نماز می‌خواندند، بوده است. در همین دوران پیشرفت و توسعه‌ای چشمگیر در معماری ممالك مصر دیده می‌شود.

شكل 5
هرچند بانی اصلی ساخت مقبره بسطام، سلطان محمد خدابنده الجایتو (هشتمین فرمانروای ایلخانی) بوده كه بیشتر هزینه‌های ساخت آنرا پرداخته است، اما افراد دیگری نیز در تهیه وسایل و بعضی از ملزومات مقبره كمك كرده‌اند. مثلاً شمع‌دان‌های این مقبره را در سال 1308-1309م. كریم‌الدین شوگانی وزیر سلطان اهدا كرده بود.

یكی از مدارس قدیم ایران كه در تبریز در نیمه اول قرن هشتم هجری دایر بوده مجتمع « ربع رشیدی » می باشد ، كه این مجتمع از نظر اصول كلی مدیریت و آموزش و شیوه ی اداری با تمام مدارس قبل و معاصر بعد از خود تفاوت كلی داشته است .

یكی از علل انتخاب این موضوع نیز همین دلیل می باشد . پس از مشورت با استاد گرامی جناب آقای دكتر قرچانلو به بررسی و مطالعه ی منابع و ماخذ موجود پرداختم . منابع و ماخذ بررسی شده همه مربوط به زمان ایلخانان مغول می باشد ، كه مهم ترین آنها در مورد این موضوع وقف نامه ربع رشیدی ، مكاتبات رشیدی و جامع التواریخ می باشد . ( قابل ذكر است كه هر سه این منابع اثر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی می باشد ) از منابع دیگری كه مورد استفاده قرار گرفته است ، تاریخ اولجایتو ابوالقاسم عبدالله بن محمد كاشانی و حیب السیر خواند میرمی باشد .

از ماخذ معاصر دیگری كه استفاده شده است می توان به تاریخ مغول عباسی اقبال آشتیانی و امپراطوری صحرا نوردان رنه كروسه و تاریخ مغول اشیولر بر تولد اشاره كرد
با توجه به محل سكونت خود در شهر مقدس مشهد ، به كتابخانه های آستانه قدس رضوی كه مجهز ترین و بزرگترین كتابخانه ی این شهر می باشد مراجعه نمودم ؛ به غیر از كتاب جامع التواریخ هیچ كدام از كتابهای دیگر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی در این كتابخانه موجود نبود .
بنابر این به كتابخانه ملی در تهران مراجعه نمودم و بخش هایی از این كتابها راكپی گرفته و مورد استفاده قرار دادم .
در این رساله ابتدا به بررسی بسیار مختصر و فشرده ی اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری ، دوران خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بنیان گذار ربع رشیدی زندگی می كرده است ، می پردازیم .

بهترین منبع برای بررسی این دوره كتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و از ماخذ تاریخ مغول اقبال آشتیانی می باشد .
سپس به تحقیق در مدارس هم عصر و مشابه ربع رشیدی در آن دوره پرداخته و با مقایسه ی این موسسات بتوانیم این مجتمع علمی و آموزشی را به خوبی بشناسیم و ویژگی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اواخر قرن و اوایل قرن هشتم هجری قمری را به خوبی معرفی كنیم و مقام و موقعیت علم و علما را معرفی می نماییم ، زیرا استیلای مغول در ایران جز خرابی و هرج و مرج و كشتار اثر دیگری در اذهان مردم باقی نگذاشته است .
بنابر این وقتی از چنین مجتمع علمی و آموزشی در آن برهه تاریخی نام برده می شود می توان نتیجه گرفت كه فرهنگ و تمدن و تفكر ایرانیان مسلمان حتی در چنان دوره هایی هم از درخشش و پیشرفت باز نمانده است و حتی با توجه به آزادی مذهبی كه در این دوران به وجود آمده فرقه های مختلف اسلامی از جمله شیعیان فشارهای دوره های قبل را از یاد برده و توانسته اند در این مقطع به تجدید قوا و گسترش مذهب شیعه به خصوص در دوران اولجایتو بپردازند كه بازتاب آن در دوره های بعدی كاملا مشهود بوده است .

فصل اول
نگاهی كوتاه به حمله مغول و حكومت ایلخانان

ایجاد امپراطوری مغول در قرن هفتم و هشتم هجری قمری ، اهمیت تاریخی جهانی دارد . این امپراطوری شامل سرزمینهای بسیار وسیعی بود كه از اقیانوس آرام و آسیای شرقی و مركزی یعنی چین و تبّت و تركستان شرقی و تا دریای مدیترانه وخاورمیانه ، یعنی كشورهای ایران ، عراق ، تركیه ، سوریه ، اردن و صحاری و سرزمینهای مجاور دریای سیاه و قسمت سفلای رودخانه های دن و ولگا و قزاقستان و كشورهایی از اروپای شرقی ، ادامه داشت .

فتوحات مغولان برای ایران و تمام سرزمینهای یاد شده ، بلا و بختی عظیمی به همراه آورد . ابن اثیر مورخ مسلمان ( 556 ـ 632 هـ ) كه معاصر مغولان و شاهد وقایع بوده چنین می نویسد : « اگر می گفتند كه از زمان خلقت آدم ابوالبشر تا كنون جهان چنین مصیبتی را به خود ندیده ، درست گفته بودند . زیرا تاریخ چیزی كه شبیه به این و یا نزدیك بدین باشد ، نشان نمی دهد . بزرگترین بلا و مصیبتی كه تاریخ نقل می كند ، همانا رفتار بخت النّصر با اسرائیلیان است كه چگونه آنان را مصدوم و اورشلیم را ویران ساخت ولی اورشلیم در برابر كشورهائی كه این ملاعین غارت و اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، ص 318 ویران كردند و فرزندان اسرائیل در مقام قیاس با كسانیكه اینان نابود ساختند ، كه بودند ؟ زیرا عده ساكنان تنها یكی از شهرهائیكه به دست اینان ویران شد ، بیشتر از تمام افراد بنی اسرائیل بوده و شاید تا آخر الزمان مردم چنین وقایعی را ، مگر هجوم یأجوج و مأجوج ، دیگر نبینند . حتی دجّال كسانی را كه مطیع وی گردند ، امان می دهد ، و فقط كسانی را كه در برابر او پایداری كنند ، نابود می سازد . ولی اینان به هیچ كس رحم نكردند و زنان و مردان و كودكان را كشتند ، شكم زنان باردار را دریدند و جنین را كشتند . »

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir