توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  تحقیق بررسی رابطه سبک های هویت و هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان در pdf دارای 146 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی رابطه سبک های هویت و هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان در pdf  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی رابطه سبک های هویت و هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان در pdf

فصل اول: کلیا ت تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف اصلی پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعریف نظری وعملی متغیرها
روش تحلیل داده ها
فصل دوم :ادبیات وپیشینه تحقیق
مقدمه
تعاریف سازگاری
سازگاری اجتماعی
موضع گیریهای نظری درباره سازگاری
دیدگاه روان پویشی
- فروید
-  مید
- آدلر
- بالبی
دیدگاه روانی – اجتماعی
- اریکسون
- سیرز
دیدگاه رفتاری
دیدگاه یادگیری اجتماعی
دیدگاه پدیدار شناختی
جمعبندی
هوش هیجا نی
مقدمه
تاریخچه هوش هیجا نی
تفاوتهای نظری در زمینه مفهوم هوش هیجا نی
بررسی رابطه هوش هیجا نی و سازگاری ا جتماعی
بررسی تحقیقات انجام شده در داخل کشور
جمعبندی
هویت
مقدمه
هویت از دیدگاه نظریه پردازان مختلف;
- اریکسون
- گلاسر
- کیگان
- بلوس
- لوینجر
- مارسیا
هویت مغشوش
هویت زودرس
هویت دیررس
هویت موفق
نظریه برزونسکی و سبکهای هویت
- سبک هویت اطلاعاتی
- سبک هویت هنجاری
- سبک هویت سردرگم اجتماعی
بررسی رابطه سبکهای هویت و سازگاری اجتماعی
بررسی تحقیقات انجام شده در داخل کشور
جمعبندی
فصل سوم : روش پژوهش
روش پژوهش
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نمونه آماری
ابزار گردآوری داده ها
- پرسشنامه سبکهای هویت برزونسکی
- پرسشنامه هوش هیجانی سیبر یا شرینگ
- پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل
فصل چهارم : تجزیه وتحلیل داده ها
مقدمه
شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش
بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش
فصل پنجم : بحث ونتیجه گیری
مقدمه
بحث ونتیجه گیری
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادهای کاربردی
فهرست منا بع

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی رابطه سبک های هویت و هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان در pdf

-    آقاجانی حسین آبادی، محمد حسن. هنجاریابی مقدماتی پرسشنامه سبک هویت بر روی دانشجویان دانشگاه دولتی تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم(1381)

-    اتکینسون، ریتال . اتکینسون ، ریچارد. هیلگارد، ارنست(1904) زمینه روان‌شناسی. ترجمه: براهنی، و همکاران ، تهران : انتشارات رشد، (1380)

-        احدی، حسن، جمهری، فرهاد. روان‌شناسی رشد. انتشارات پردیس، (1380)

-    احدی، حسن. بنی جمال، شکوه‌السادات . روان‌شناسی رشد: تهران ،مفاهیم بنیادی در روان‌شناسی کودک. تهران : انتشارات پردیس (1378)

-        اسلامی نسب ، علی. روان‌شناسی سازگاری،تهران انتشارات بنیاد، (1373)

-        اکبر زاده، نسرین. گذر از نوجوانی به پیری. تهران: انتشارات دانشگاه الزهرا (1376)

-    احمدی، احمد. بحران هویت در دوره نوجوانی و ارزیابی آن. مجموعه مقالات سمینار بررسی مسائل نوجوانان و جوانان، تهران : انتشارات عروج (1373)

-        بیرو، آلن. فرهنگ علوم اجتماعی(1974). ترجمه باقر ساروخانی . تهران : انتشارات کیهان (1367)

-        بیلر، رابرت. کاربرد روان‌شناسی در آموزش (1974) . ترجمه پروین کدیور، جلد دوم. مرکز نشر دانشگاهی. (1376)

-    پروین ، لارنس، ای. روان‌شناسی شخصیت(2001). ترجمه محمد جعفر جوادی، پروین کدیور. تهران: انتشارات رسا (1374)

-        پورافکاری، نصرت الله (1380) . فرهنگ جامع روان‌شناختی. روان‌پزشکی و زمینه های وابسته . تهران : فرهنگ معاصر

-        توسلی، غلام عباس. نظریه‌های جامعه شناسی. تهران : انتشارات سمت، چاپ چهارم (1376)

-    جواهری کامل،علی (1385) بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و هوش هیجانی با مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان راهنمایی شهر تهران پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران

-    حسینی طباطبایی، فوزیه(1377) . بررسی ارتباط بین پایگاههای هویت و سبکهای مقابله با بحران در نوجوانان شهر مشهد. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا

-    خسرو جردی، محمد(1382). بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس

-        دلاور، علی. روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. ویرایش سوم، چاپ دهم. انتشارات ویرایش(1380)

-        دوروتی ، راجر (1987) . روان شناسی کودک. ترجمه غلامرضا سرمد،تهران انتشارات نور(1373)

-        رمضانی، خسرو. روش های تحقیق در علوم رفتاری و اجتماعی. تهران: انتشارات فرهنگ(1385)

-        ساعتچی، محمود. نظریه پردازان و نظریه‌ها در روان‌شناسی، تهران : انتشارات سخن(1377)

-        سارا سون، اروین؛ ساراسون، باربارا (1987) . روان‌شناسی مرضی، ترجمه بخاریان، بهمن تهران انتشارات رشد (1375)

-        ساپینگتون، ای. (1990) ، بهداشت روانی. ترجمه حسین شاهی بروانی، حمیدرضا. تهران. انتشارات روان (1384)

-        ستوده، هدایت‌الله. روان‌شناسی اجتماعی، تهران. انتشارات آوای نور، (1378)

-        شعاری نژاد، علی‌اکبر. فرهنگ علوم رفتاری، تهران ، انتشارات امیرکبیر (1364)

-        شفیع‌آبادی، عبدالله. مبانی روان‌شناسی رشد. تهران : شرکت سهامی چهره (1375)

-        شلینگ، لویس (1990) . نظریه‌های مشاوره. ترجمه سید خدیجه آرین(1373). تهران انتشارات اطلاعات

-        شهرآرای، مهرناز. روان‌شناسی رشد نوجوان. تهران انتشارات نشر علم، (1384)

-    غضنفری ، احمد(1382) . بررسی تاثیر هویت و راهبردهای مقابله ای بر سلامت روانی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی شهر اصفهان. رساله دکتری دانشگاه علامه طباطبایی

-        فروم، اریک .  بحران روانکاوی . ترجمه اکبر تبریزی، تهران: انتشارات مروارید، (1361)

-فصل نامه تخصصی پژوهشهای تربیتی، تحلیلی بر ناسازگاری دانش آموزان دوره دبیرستان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن سال دوم شماره 8 زمستان 89 ص 21-

-    کارور، چارلز؛ شی یر ، مایکل. نظریه‌های شخصیت.(1982) ترجمه احمد رضوانی. مشهد: معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی( 01375)

-    کیاروچی، جوزف. فورگاس، جوزف  می یر ، جان. هوش هیجانی در زندگی روزمره.(1998) ترجمه جعفر نخعی زند، تهران : انتشارات سخن ، 1385ص 38-

-        کندو کاوی پیرامون وضعیت جرایم استان خوزستان در 6 ماهه اول سال 1385، ماهنامه اصلاح و تربیت، شماره 22

-    کیاروچی، جوزف. فورگاس، جوزف. می یر ، جان. هوش هیجانی در زندگی روزمره . ترجمه جعفر نخعی زند. تهران، انتشارات سخن (1385)

-        لطف آبادی، حسین، روانشناسی رشد(2) . تهران انتشارات سمت، (1381)

-    ماسن، پاول هنری . کیگان، جروم. هوستون، التا کارول. کانجر، جان جین وی (1974). رشد و شخصیت کودک . ترجمه مهشید یاسایی . ترهان : نشر مرکز ، (1370)

-        محسنی، نیک چهره. ادراک خود از کودکی تا بزرگسالی. تهران: انتشارات بعثت  (1375)

-        معین، محمد . فرهنگ فارسی معین، تهران : انتشارات امیرکبیر، چاپ هشتم (1381)

-        منصور ، محمود. روان‌شناسی ژنتیک: تحول روانی از تولد تا پیری . تهران، انتشارات سمت، (1375)

-    منصوری، بهزاد. هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی (1380)

-        نقشبندی، سیامک. هنجاریابی پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل. رساله ی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

-        والی پور، ایرج. روان‌شناسی سازگاری، چاپ و نشر وحید. (1373)

-        واتیز من ، الیس . رشد اجتماعی، ترجمه نظیری ، سیما . انتشارات اتحادیه انجمنهای تحقیقات علمی (1370)

-        ولمن، بنجامین. اختلالات روان تنی، مترجم: نجاریان و همکاران، تهران : انتشارات رشد، (1375)

-        یمنی دوزی سرخابی، محمد. تحلیلی بر ناسازگاری دانش‌آموزان دوره ابتدایی، فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 4 ، (1371)

مقدمه:

سازگاری    

هر موجود زنده در مقابل تغییرات و دگرگونی های محیطی که در آن قرار دارد، رفتار خود را نیز تغییر می دهد و راه های تازه ای را پیدا می کند تا بتواند احتیاجات خود را تامین نماید. بنابراین قدرت یادگیری و انعطاف پذیری در رسیدن به سازگاری، یک خصلت ضروری و ضامن بقاء یک موجود زنده است، به ویژه در شرایطی که محیط در حال دگرگونی باشد (والی پور،1373)
فرآیند سازگاری به وسیله کمبود و نیاز برانگیخته می شود و تنش نامطلوبی ایجاد می کند. برای کاهش تنش، فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد و عمل او معمولاً کوششی برای غلبه بر شیء یا موقعیت تهدید کننده است. برای مثال اگر انسانی گرسنه باشد با خوردن غذا  نیاز خود را بر طرف
می سازد. فرد بعد از تلاش های اکتشافی چندی که برای کاهش تنش انجام می دهد، دیر یا زود ناچار است دست به انتخاب بزند. در موقعیت ایده آل، واکنش انتخاب شده موجب ارضا نیاز می شود. در موقعیتی که زیاد ایده آل نباشد، واکنش انتخاب شده ناکافی است و فرد احساس آرامش کامل نمی کند. میزان ارضا بدست آمده به این بستگی دارد که آیا فرد به هدف اصلی خود رسیده است یا هدفی را پذیرفته که کمتر ارضا کننده است (بیلر[1]،1974؛ ترجمه کدیور1376)

اما دیدگاه دیگر در زمینه سازگاری از آن مازلو[5] است . مازلو بر این عقیده است که روان شناسان، بیشتر به نیازهای زیستی پرداخته و نظریه هایی ارائه داده اند که بر اساس آن، انسان فقط به نیازهای کمبود، پاسخ می دهد و در جستجوی کاهش تنش است. البته او وجود انگیزش را انکار نمی کند ولی ما را به شناخت انگیزشی هدایت می کند که بر مبنای کمبود نیست. این نوع انگیزش در بیشتر موارد،  موجب افزایش سازگاری فرد در جامعه می شود. این انگیزش وقتی به وجود می آید که انسان خلاق باشد و تواناییهای خود را تحقق بخشد( مازلو، 1968)

مازلو می گوید

«این نیروها فرد را به جانب تمامیت و یگانگی، کاربرد کامل همه توانایهای خود و نیز تقویت اعتماد به نفس در مواجهه با دنیای خارج سوق می دهد ضمن اینکه باعث می شود فرد عمق ناخود آگاه خود را بپذیرد.این نیازها ، نیازهای رشدی نامیده می شوند» (مازلو 1968 ، ص. 45)

 

تعاریف سازگاری:

مفهوم سازگاری برگرفته شده از حوزه زیست شناسی[6] است.در مدل زیست شناسی، واژه سازگاری به تلاش های فرد برای سازش با تغییرات محیطی اشاره دارد. پس از استفاده زیست شناختی از این واژه (که نظریه داروین نمونه آشنایی از کاربرد آن است)، استفاده از گستره مفاهیم این واژه به  زمینه های جامعه شناسی و روان شناسی نیز توسعه یافت؛  بطوریکه امروزه از سازگاری زیستی، روانی و اجتماعی فرد سخن به میان می آید( ویتن و لیود؛[7]1977)

 سازگاری در لغت، به معنی« موافقت در کار و حسن سلوک ( لغـت نامه دهخدا )،  ویا به معـنای سازش، مؤالفت و هماهـنگی اسـت» ( معین، 1381 – ص.799 )

سازگاری یعنی: (1) رابطه ای که هر موجود زنده نسبت به وضع موجود، با محیط خود برقرار
می سازد. این اصطلاح معمولا ً در رابطه با سازگاری اجتماعی و روان شناختی بکار می رود و در چنین مواردی مفهوم مثبتی دارد. مفهوم ضمنی  واژه سازگاری  این است که فرد در گیر فرآیندی مستمر برای ابراز استعدادهای خود، واکنشی نسبت به محیط و در عین حال تغییر دادن آن به گونه ای مؤثر و سالم است. این واژه با مفهوم منفی نیز بکار می رود و آن زمانی است که معنای پیروی و همنوایی[8] پیدا کند و برای کوتاه آمدن و تسلیم شدن در مقابل سلیقه و ابتکار دیگران بکار می رود. در چنین شرایطی مفهوم سازگاری در مقابل مفهوم سازش قرار می گیرد

(2) حالت تعادل کامل بین موجود زنده و محیط ، حالتی که در آن تمام نیازها برآورده شده و تمام اعمال موجود زنده به راحتی صورت پذیرد (پور افکاری ، 1380 )

سازگاری در فرهنگ روان شناسی ربر[9] عبارت است

 از رابطه ای که هر ارگانیسم با توجه به محیطش، با اطراف برقرار می کند. این اصطلاح معمولا ً به سازگاری روان شناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با تاکید به معنای ضمنی مثبت آن، یعنی فرد خوب سازگار یافته. این اصطلاح وقتی به کار برده می شود که فرد در یک فرآیند جاری و غنی از رشد بالقوه خودش، درگیر است و به تغییرات محیطی به طرز مؤثری واکنش نشان می دهد. این واژه از طرفی اشاره به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط اشاره دارد. حالتی که در آن همه نیازها ارضاء شده اند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق بخشیده
می شوند. از این واژه یک اشاره ضمنی ظریف و منفی نیز استنباط می شود و در این معنی همپوش معنایی را با لغت همرنگ شدن، انعکاس می دهد. به این معنی که فرد از خلاقیت و ابتکار عمل شخصی دست می کشد (ربر، 1995، ص. 251)

به نظر شعاری نژاد(1364)، سازگاری عبارت است از تغییراتی که باید در رفتار فرد پیدا شوند تا با محیط زندگی خود هماهنگ و دمساز شود

مان[10](1982) در تعریف سازگاری می گوید «تطبیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط. مثلا ً وقتی می گوییم یک فرد نسبت به محیط سازگار است یا در گروهی که در آن قرار دارد، سازگار
می باشد، بیانگر این است که پاسخ های او با موقعیتی که در آن قرار دارد هماهنگ است»
( ساعتچی، 1377 .ص.22)

لازاروس[11]( 1963 ) نیز معتقد است سازگاری شامل فرآیندهایی است که با چگونگی ترتیب دادن تقاضا ها و نیاز ها معنی پیدا می کند. بر این اساس، در فرآیند سازگاری، قدرت یادگیری انسان نقش حیاتی دارد، چون انسان به استثنای واکنش های بازتابی اولیه، همه چیز را باید بیاموزد؛  بویژه اعمال و رفتاری را که وی در سازگاری با محیط اجتماعی خود ارائه می کند

ساراسون و ساراسون[12](1987) نیز معتقدند واژه روان شناختی سازگاری، نشانگر تسلط بر محیط ، صلح و آشتی با خود است ( نجاریان ، 1375)

کاتل و دانی[13](1970) نیز سازگاری را فرآیند الگوهای مختلف پاسخ دهی شخص به تغییرات محیطی می دانند. اشخاص همواره ناگزیرند که خود را فعالانه با جنبه های مختلف فیزیکی، اجتماعی و روانی محیط خود سازگار کنند. در نتیجه فرآیند سازگاری تنش را کاهش می دهد
( پاشا شریفی، 1379 )

چوهان[14]( 1993) نیز سازگاری را فرآیندی پویا، پیچیده و پیوسته بیان می کند و معتقد است که در سایه آن،  افراد به نیازهای خود و خواسته های محیط با مجموعه ای از رفتارهای متنوع پاسخ
می دهند. او فرآیند سازگاری را در بر دارنده دو عامل مهم می داند که عبارتند از

الف: خصوصیات فرد و ویژگیهای شخصیتی شامل: نگرش ها و تمایلات، کفایت ها، نیازها و مهارتهایی که برای برآوردن این مؤلفه ها ضروری است

ب:  ماهیت موقعیتهایی که افراد با آن مواجه می شوند و خودشان و خواسته هایشان را در آن
می یابند. مانند بلایای طبیعی

ساپینگتون (1999) نیز سازگاری را رفتارها، واکنشهای عاطفی و شناختهایی می داند که مطلوب، انطباقی، مؤثر و سالم تلقی می شوند ( به نقل از حسین شاهی، 1384)

بنابراین با توجه به مطالب عنوان شده در سطور بالا می توان سازگاری را این چنین عنوان کرد: هرگاه تعادل جسمی و روانی فرد بگونه ای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای ایجاد توازن نیازمند بکارگیری نیروهای درونی و حمایتهای خارجی باشد و در این اسلوب بکارگیری سازوکارهای جدید موفق شود و مسئله را به نفع خود حل کند، گویند سازگاری به وقوع پیوسته است. همچنین می توان گفت که سازگاری درانسان هم پاسخ به نیازهای کمبود است و هم پاسخ به نیازهای رشدی

سازگاری اجتماعی[15]

انسان موجودی اجتماعی است و برای زیستن از همان ابتدای زندگی ناگزیر به همکاری با همنوعان خود می باشد، چرا که نیازهای بشری موجب می گردد که فرد با کمک و همیاری دیگران موانع و مشکلات را از پیش پای خود بردارد و روز به روز زندگی را به سمت کمال پیش ببرد. در واقع اجتماعی بودن، در متن خلقت و آفرینش انسان پی ریزی شده است. ( ستوده  ، 1378 )

انسان در اجتماع زاده می شود و باید در اجتماع زندگی کند و در مراحل رشد و تکامل خود نحوه تعامل با محیط اجتماعی خود را یاد بگیرد تا بتواند به سازگاری مطلوب نایل آید. شخص در بسیاری از شئون اجتماعی خود، با سایر افراد جامعه در رابطه و فعل و انفعال مداوم قرار دارد و باید برای ادامه حیات و تأمین حوائج خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای رسیدن به هدفهای مشترک تشریک مساعی کند (واتسون و تاپ، 1997)

در واقع می توان گفت که (1) انسان به تنهایی نمی تواند نیازهای خویش را فراهم کند. (2) خطراتی که انسان را تهدید می کند موجب می گردد که فرد به دیگران  پناه ببرد . درنتیجه در اجتماع، فرد رفتار و اعمال خود را نسبت به دیگران و در ارتباط با آنان تنظیم می کند. ولی حتی در حالت تنهایی، نیز فرد رفتار و اعمال خود را با معیار قضاوت دیگران می سنجد و ارزیابی می کند ( ستوده، 1378 )

سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است، که نیازها و خواسته های فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید ( اسلامی نسب،‌1373 )

سازگاری اجتماعی که یکی از ابعاد شناخت اجتماعی است، در روان شناسی، سازگاری فرآیندی کم و بیش آگاهانه است که بر پایه آن موجود با محیط اجتماعی، طبیعی و یا فرهنگی انطباق می یابد. این انطباق، مستلزم آن است که تغییراتی در رفتار شخص پدید آید، تا به توافق و ایجاد روابطی هماهنگ با آن محیط نایل شود(داسک، 1987)

در جامعه شناسی[16] نیز این اصطلاح تا حدودی مبهم و دو پهلو است. سازگاری اجتماعی می تواند به فرآیندی اطلاق شود که بر پایه آن روابط اجتماعی هماهنگ شده و از این هماهنگی، حیات گروهی منتفع شود. در عین حال، سازگاری اجتماعی می تواند به معنای همسازی یک جزء (افراد یا گروهها) با محیط باشد که بر آن اثر می گذارد. در این معنی، سازگاری با مفاهیمی چون انطباق و همنوایی نزدیک می شود . از طرف دیگر، سازگاری انقیاد در برابر مجموعه ارزش، و هنجارهای رفتاری است که در محیطی غالب به نظر می رسند ( بیرو، 1980 ؛ ترجمه سارو خانی ، 1367ص.4)

 سازگاری اجتماعی عبارت است از ساز و کارهایی که توسط آن ، فرد توانایی الحاق به یک گروه را پیدا می کند. همچنین بروز تغییراتی در فرد است و این تغییرات مستلزم یکپارچگی در گروه است. بنابراین سازگاری اجتماعی علت مکانیزمهایی است که توسط آن گروه یک عضو جدید را می پذیرد ( یمنی دوزی، 1372 )

واتیزمن ( 1975 ) سازگاری اجتماعی را انعکاسی از تعامل انسان با افراد دیگر، رضایت از
نقش های خود و نحوه عملکرد در نقش ها می داند که به احتمال زیاد تحت تاثیر شخصیت قبلی، فرهنگ و روابط خانوادگی قرار دارد (نظیری ، 1371)

در فرهنگ لغت علوم رفتاری شعاری نژاد ( 1364 ) از واژه سازگاری اجتماعی تعاریف زیر ارائه شده است

1- عملی را گویند که شخص بوسیله آن می کوشد علی رغم تغییرات و تحولاتی که در اوضاع محیط اجتماعی پیدا می شود، شرایط زندگی بهتر، اطمینان خاطر، آسایش، مقام اجتماعی، وسایل راحتی و ارضای امیال را برای خود تامین کند

2- آن نوع واکنش هایی است که شخص برای رعایت مقررات محیط اجتماعی از خود نشان
می دهد و آنها را به علت هماهنگی شان با معیارهای اجتماعی و پذیرفته شد نشان از طرف افراد، اساس رفتار خود قرار می دهد

3- تغییراتی که باید در رفتار فرد پیدا شوند، تا با محیط زندگی خود هماهنگ و دمساز شود

در فرهنگ جامع روان شناختی – روان پزشکی پور افکاری نیز سازگاری اجتماعی اینگونه تعریف گردیده است: « سازگاری اجتماعی عبارت است از سازگاری شخص با محیط اجتماعی خود که ممکن است با تغییر دادن خود با محیط بدست آید»( پور افکاری،  1380 .ص1402)

سازگاری اجتماعی را می توان به معنی انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط بین خود و محیط به نحوی که حداکثر خویشتن سازی را به دنبال داشته باشد تعریف کرد. بنابراین سازگاری،  به مفهوم هم رنگ شدن نیست، بلکه شناخت این حقیقت است که فرد باید هدفهای خود را با توجه

به چارچوب های اجتماعی فرهنگی تعقیب کند ( دوروتی،[17] 1984 ؛ ترجمه سرمد ، 1373 )

گوداشتاین و لانیون[18] ( 1975 ) سازگاری اجتماعی را فرآیند پیوسته ای می دانند که در آن تجربیات یادگیری اجتماعی شخص باعث ایجاد نیازهای روانی می گردد و نیز امکان کسب توانایی و مهارتهایی را فراهم می سازد که از آن طریق می توان به ارضاء آن نیازها پرداخت

موضع گیریهای نظری درباره ی سازگاری

1)دیدگاه روان پویشی

فروید[19]

فروید در نظریه خود، شخصیت را دارای سه مؤلفه می داند که برای ایجاد مجموعه وسیعی از رفتارهای انسان با هم تعامل می کنند. این مؤلفه ها بن[20] ، من[21] و فرامن[22] نامیده می شوند. در بحث از سازگاری اجتماعی، سومین مؤلفه شخصیت یعنی فرا من که همان تجسم ارزشهای والدین و اجتماعی است، تعیین کننده است که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است و بیشتر در پی تکامل است تا کسب لذت. الگوی دقیق قواعد در فرامن، از نظام پاداش ها و تنبیه هایی که والدین بکارمی برند، سرچشمه می گیرد. کودک برای جلب محبت و علاقه والدینش می کوشد از آنچه والدینش آن را درست می دانند تبعیت نماید ( فروم[23]، 1952 ؛ تبریزی ، 1361 )

بطور کلی  پیروان  این  دیدگاه،  روان  آزردگی را نتیجه سازگاری نامناسب با واقعیتهای  اجتماعی می دانند. اگر کشاننده های لیبیدویی به کیفیت های سازگار شده اجتماعی و نسبتاً پایدار تغییر حالت دهند، می توان از شخصیت غیرروان آزرده سخن به میان آورده در هر حالت، تشخیص و تفاوت بین شخصیت بهنجار و روان آزرده کاملاً متغیر است و در درجه اول بستگی به میزان کمبود سازگاری اجتماعی دارد ( همان منبع )

-  جورج هربرت مید[24]  

“خود” در معنایی که مید از آن یاد کرده است، عبارت از واقعیتی است که در نتیجه تجربه اجتماعی حاصل می شود و حاوی دو بخش مستقل است : یکی من مفعولی[25] که فرآیند های تاثیرات، توقعات و هنجارهاست و جنبه ای از شخصیت می باشد که پیش بینی پذیر است و با انتظارات جامعه و هنجارهای آن سازگار می باشد، و دیگری من فاعلی[26] با قوه تفسیر سازی و معنا سازی و جنبه خود انگیخته، پیش بینی ناپذیر و خلاق شخصیت است. خود در هر کدام از تجربیات اجتماعی، به گونه ای در میان رابطه جدی واقعیت را تفسیر و بنابر همان تفسیر، عمل می کند. مید معتقد است که خود و ذهن هر دو حاصل مشارکت در زندگی گروهی بوده و درست از زمانی که کودک شروع به برقراری کنش متقابل با دیگران می کند، بوجود می آید
( اسکیدمور، 1979 )

ما همواره در جامعه شاهد یک سلسله توقعات اجتماعی هستیم که از هنجارها و ساخت اجتماعی _ اقتصادی جامعه ناشی می شود و مربوط به نقش ها و پایگاهی است که در نظام تقسیم کار بدان رسیده ایم.  این توقعات همگی در برابر شخص قرار می گیرد، و بدین ترتیب همواره تقابلی میان من فردی و من اجتماعی در درون انسان برقرار می باشد و حاصل آن یا به پذیرش بی چون و چرای هنجارها و تن دادن به توقعات اجتماعی می انجامد یا اینکه شخص را به مقابله و مخالفت در برابر هنجارها قرار می دهد( اسکیدمور، 1979 )

در فرآیند سازگاری من، اجتماع نقش مهم و بارزتری ایفا می کند. چون من اجتماعی با من مفعولی، حاصل مجموعه ای از رفتارهای شکل گرفته است که فرد آنرا آموخته است. بر این اساس، من اجتماعی تبلور ارزش ها و هنجارهای جامعه می باشد که مورد پذیرش قرار گرفته است. در واقع، من اجتماعی ساز و کار همنوایی و کنترل اجتماعی است؛ یعنی اگر از شخصی عملی بر خلاف ارزش و قوانین اجتماعی سربزند،  من اجتماعی عکس العمل از خود نشان می دهد و به مخالفت خواهد پرداخت ( توسلی ، 1376 )

- آلفرد آد لر[27]

آدلر یکی  از طرفداران مکتب روان پویشی  بر این باور است که زندگی در اجتماع از یکسو مستلزم محدودیتهای متقابل و هدفهای برتر فوری است و انسان را مجبور به همیاری و همکاری می نماید. از سوی دیگر، این چنین زندگانی تنها شکل موجودیتی است که بتواند ایمنی وی را فراهم سازد. بدین ترتیب در کنار رنج ها یعنی احساسات ناتوانی و کهتری، مرهمی نیز نهاده شده است  و آن توحید کامل با گروه اجتماعی است. به نظر آدلر(1930) این یکپارچگی – توحید با گروه – در هر فرد سالم، بر اثر تمایل عمیقی که ناشی از انگیزه های اجتماعی است و انسان را به دوست داشتن و پذیرفتن دیگری و همکاری و تعاون می کشاند، تسهیل می کند. از دید آدلر، فرد سالم یا بهنجار کسی است که علاقه اجتماعی او رشد یافته و مشتاق است خود را به زندگی و ملزومات آن بدون هر نوع بهانه و طفره رفتن متعهد نماید ( منصور، 1375 )

 

نظریه دلبستگی بالبی:

بر اساس نظریه دلبستگی بالبی (1982 ؛ به نقل از کرنز[28] و استیونز[29]، 1996 ) همه کودکان به نوعی دلبستگی به مراقبت کننده دارند؛ اما کیفیت این دلبستگی کاملا ً متفاوت از یکدیگر است. کودکانی که مراقبت کننده را حساس، پاسخ دهنده و قابل دسترس می یابند، به دلیل برخورداری از عواطف دیگران،  خود را ارزشمند دانسته و این توقع را به مشارکت در فعالیتهای دیگر اجتماعی گسترش
می دهند. در مقابل، کودکی که مراقبت کننده را غیر قابل دسترس، غیر قابل پیش بینی و غیر قابل پاسخ دهنده  می یابد، این انتظار را شکل می دهد که دیگران نیز قابل اعتماد و قابل دسترس نیستند. توقعات شخص درباره خود و دیگران، براساس آنچه که بالبی به الگوهای شخص و دیگران ارجاع می دهد در سراسر دوره نوزادی، کودک و نوجوانی ساخته می شود. کودکانی که پیوسته مراقبت کنندگان خود را پاسخده و قابل دسترس می یابند، خودشان را برای انجام کنش بر روی محیط موفق دانسته و برای ارتباط با همسالان پیش قدم می شوند و سازگاری اجتماعی بیشتری از خود نشان می دهند

نظریه های  روانی – اجتماعی

- اریک اریکسون

در نظریه اریکسون که به نظریه اپی ژنتیک[30] معروف است، تأکید بر تعامل متقابل بین فرد و محیط است؛ یعنی از یکسو، ظرفیت ارتباطی فرد برای رویارویی  با محیط پیوسته متغیر اجتماع، که متشکل از آدمیان و نهادهاست  شکل می گیرد و از سوی دیگر آمادگی جامعه برای آنکه فرد را آماده پذیرش  فرهنگ موجود نماید(اریکسون، 1975)

 از موضوعات اصلی در نظریه اریکسون ، هویت[31] و تحول آن است. هویت احساسی است که هوشیارانه تجربه می شود و از تبادل فرد با واقعیت اجتماعی خویش ناشی می شود. هویت یک فرد، پیوسته در حال تبدیل و تحول در پاسخ به تغییرات محیط اجتماعی است. به اعتقاد اریکسون (1975)، تشکیل و حفظ یک احساس قوی و مستحکم از هویت اهمیت فراوانی دارد. او عدم وجود هویت قوی را یکی از عوامل تعیین کننده آسیب روانی و ناسازگاری اجتماعی می داند.                                اریکسون براین باور است که افراد تنها در صورتی که از قبل  دارای احساس قوی از هویت باشند، قادر به انس گرفتن هستند. اگر افراد تصویری روشن و مطمئن از اینکه چه کسی هستند، نداشته باشند، برای آنها غیر ممکن است که بتواند به طریقی صمیمانه با دیگران ارتباط برقرار کنند
( اریکسون،1975 )

به نظر اریکسون(1950) اغلب کودکان ناسازگار از داشتن اولیا خوب محروم بوده اند؛ به این معنی که اطفال می بایست توسط یک سری آزادی ها و نهی کردن ها، رهبری و تربیت شوند.طی آنها اولیا باید قادر به توضیح معانی و دلایل این محرومیتها برای فرزندانشان باشند تا افراد به هویتی منسجم دست یابند (لسلت، 1978)

برای اغلب کودکان، اینگونه محرومیتها بدون توضیح روشن بوده و هیچ معنی و مفهوم خاصی به آنها اختصاص داده نشده و مادر نتوانسته ارتباط این محدودیتها، را با رشد عاطفی و اجتماعی کودکان به آنان بیاموزد. سرانجام این کودکان روان آزرده می شوند آن هم نه به خاطر وجود محدودیتها، بلکه به خاطر عدم وجود دلایل و معانی کافی برای محدودیتها. بنابراین بسیاری از کودکان ناسازگار، هیچگاه نتوانسته اند حس هویت را در خود توسعه دهند ( لسلت[32] ، 1978 )

اریکسون تصویری خوشبینانه و دلنشین نیز از ماهیت انسان ارائه داده است. او معتقد بود که      انسان ها توانایی دستیابی به نیرومندیهای بنیادی، حل کردن هر تعارض به شیوه ای سازگارانه و هدایت کردن هوشیارانه رشدشان را دارند. آنها قربانیان نیروهای زیستی یا تجربیات کودکی نیستند و بیشتر تحت تاثیر یادگیری و تعامل های اجتماعی قرار دارند. بدین ترتیب وی تجارب اجتماعی را مهمترین عامل سازنده شخصیت تلقی کرده و معتقد است که شخصیت از ابتدای دوران طفولیت تا خاتمه عمر، یک سیر تکاملی داشته و در هر مرحله از رشد، تجربیات اجتماعی می تواند کیفیت زندگی و چگونگی سازگاری وی با محیط زندگی را تحت تاثیر قرار دهد ( احدی و بنی جمالی ، 1378ص.47 )

- رابرت سیرز[33]

کار رابرت سیرز ( 1950 ) اولین کوشش برای تعیین رفتار اجتماعی در چهار چوب یک نظر به یادگیری بود

 سیرز سخت بر روشهای فرزند پروری والدین تاکید داشت. او به سختی تحت تاثیر نظریات فروید بود و سعی کرد نظریه فروید را در اصطلاحات نظریه یادگیری خود بیان کند. فرض اساسی در نظریه او این بود که تحول شخصیت در کودکان، به وسیله روشهای فرزند پروری والدین تعیین
می شود. فکری که از نظریه فروید گرفته شده است( داسک[34] ، 1987 )

از نظر سیرز، اجتماعی شدن یک فرآیند دو جانبه است که طی آن رفتار دیگران، رفتار فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و رفتار فرد عملکرد دیگران را. فرض اساسی دیگر سیرز این است که رفتار با کاهش سائق تقویت می شود. به عبارت دیگر یادگیری هنگامی رخ می دهد که کاهش کشاننده
( تقویت[35] ) پیش آید. سیرز بر آن بود که یادگیری و نگهداری رفتارهای پیچیده اجتماعی را بر اساس سازوکار کاهش کشاننده توضیح دهد

کودک رفتار اجتماعی را به واسطه دریافت تقویت از کسانی که در محیط او هستند می آموزد. کودک برای بعضی از رفتارهایش تقویت می شود و بعضی دیگر از رفتارهای او تقویت نمی شوند یا حتی تنبیه می شوند. بدین ترتیب او رفتارهای مورد تایید اجتماع را می آموزد و به سازگاری اجتماعی رضایتبخشی دست می یابد ( همان منبع )

- دیدگاه رفتاری[36]

در دیدگاه رفتاری، آسیب شناسی رفتاری پاسخی است که بر اساس همان اصول رفتاری یاد گرفته شده است که الگوهای پاسخ براساس آن یادگرفته می شوند

یادگیری و تغییر رفتار نابهنجار، درست مانند یادگیری رفتار عادی است و رفتار عادی را نیز
می توان یک سازگاری به حساب آورد که از یک گذشته پر از تقویت ناشی شده است ( پروین، 1989؛ به نقل از کدیور، 1374 )

بر اساس نظریه محرک ـ پاسخ[37]، هر یادگیری مستلزم برقراری ارتباط بین محرک و پاسخ است. این ارتباط در نتیجه تقویتی که بعداً صورت می گیرد تحکیم می شود. نوزاد  درمانده و ناتوان انسان با کشاننده های اولیه ای چون گرسنگی، تشنگی و واکنش هایی به درد و سرما به دنیا می آید. البته کودک فاقد بسیاری از انگیزه هایی است که موجب تمایز بزرگسالان به عنوان عضو یک قبیله، یک ملت، یک طبقه اجتماعی، یک شغل و یا یک حرفه می شود. بسیاری از
کشاننده های مهم، مانند میل به پولدار شدن، آرزوی هنرمند یا استاد دانشگاه شدن و همینطور ترسهای خاص و احساس گناه در نتیجه تقویت های پیاپی، یاد گرفته می شوند. ( دالارد[38] و میلر[39]، 1950 ؛ به نقل از کدیور، 1374 )

دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی

نظریه اجتماعی – شناختی با مردود شناختن دیدگاههایی که معتقدند انسان با نیروهای درونی برانگیخته می شود و یا آنهایی که انسان را دست بسته در اختیار محیط می دانند، بر این فرض استوار است که رفتار انسان را می توان از طریق تعامل انسان و محیط تبیین کرد؛ فرآیندی که باندورا[40] آن را موجبیت دو جانبه[41]  می نامد

انسان تحت تاثیر نیروهای اجتماعی است، ولی نحوه برخورد با آنها را خود انتخاب می کند. انسان هم نسبت به شرایط محیطی واکنش نشان می دهد و هم فعالانه آنها را تغییر داده و بر موقعیتها تاثیر می گذارد. همانقدر که موقعیت ها انسان را شکل می دهد، انسان نیز موقعیتها را انتخاب می کند و همانقدر که انسان از رفتار دیگران تاثیر می گیرد در رفتار دیگران نیز تاثیر می گذارد ( همان منبع )

به طور کلی نظریه شناختی – اجتماعی، انسان را به شرط درست عمل کردن، موجودی کاملا ً سازگار می بیند که توانایی انطباق با شرایط متغیر محیطی را دارا است. فرآیند مداوم موجبیت دو جانبه، مستلزم این است که فرد بطور فعال از بین هدفها به انتخاب بپردازد و در بین موقعیت ها، با توجه به مقتضیات آنها و امکان بالقوه دستیابی به نتایج متفاوت تمیز قائل شود. انسان در مورد توانایی خود در پاسخگویی به مقتضیات متنوع موقعیت ها به قضاوت می پردازد و وقتی آن عمل را انجام داد نتیجه را با توجه به پاسخ های دیگران و میزان های درونی خودش ارزیابی می کند. انسان به یک معنی، موجودی مساله گشاست و به دنبال این است که چنان رفتار کند که هم پاداش های محیطی خود را به حد اکثر برساند و هم پاداش های درونی را به شکل خود تحسینی دریافت کند
( پروین ، 1989 ؛ ترجمه کدیور، 1374ص.379 )

در  نظریه شناختی – اجتماعی دو فرآیند متفاوتی که این نظریه را از سایر نظریه های یادگیری در شخصیت جدا می کند عبارتند از یادگیری مشاهده ای[42] و خود نظم جویی. یادگیری مشاهده ای مستلزم توانایی یادگیری رفتارهای پیچیده از طریق مشاهده است، زیرا انسان می تواند از روی سرمشق، یک رفتار و یا حداقل شبیه آنرا یاد بگیرد قبل از اینکه آن رفتار را انجام داده باشد و بدین ترتیب از خطاهای غیر ضروری نیز جلوگیری کند (باندوراو والترز، 1963)

باندورا بر این باور است که تهیه و تدارک سرمشق های اجتماعی، یک وسیله ضروری در انتقال و تغییر رفتار در موقعیتهایی است که ممکن است خطاها به نتایج پر هزینه و یا مهلک و کشنده ای منجر شوند. در واقع اگر یادگیری صرفا ً براساس نتایج خوشایند ایجاد می شد، اغلب مردم در جریان جامعه پذیر شدن جان خود را از دست می دادند ( همان منبع )

فرآیند خود نظم جویی، مستلزم توانایی انسان در تاثیر گذاری در رفتار خود است، نه اینکه به طور مکانیکی به محرک های محیطی واکنش نشان دهد. هر دو فرآیند یادگیری مشاهده ای و خود نظم جویی، مستلزم استفاده از فرآیندهای تفکر[43] می باشند. هر دو فرآیند تحت تاثیر پاداش و تنبیه قرار دارد، ولی به وسیله آنها تعیین نمی شود. مشاهده سرمشقها و رشد معیارها و سازوکارهای مهار خود، نه فقط در پرخاشگری؛ بلکه در قضاوت های اخلاقی و در تحمل به تعویق انداختن ارضا نیز اهمیت پیدا می کند. فرآیندهای مربوط به قضاوتهای اخلاقی با افزایش سن پیچیده تر می شوند. بعلاوه همچنان که کودکان رشد می کنند کنترل بیرونی آنها به کنترل درونی تبدیل می شود

والدین در شروع، از تنبیه و تهدید به تنبیه برای دلسرد کردن فرزندان خود از انجام رفتارهای خاص استفاده می کنند. البته در روند جامعه پذیر شدن موفقیت آمیز، کنترلهای درونی تدریجا ً جای مجازاتها و تقاضاهای بیرونی را می گیرند. بعد از اینکه معیارهای رفتاری از طریق سرمشق گیری و یا آموزش ایجاد شد، نتایج آنها برای فرد به عنوان پاداش یا تنبیه عمل می نماید و موجبات سازگاری فرد را فراهم می کند ( باندورا و والترز،1963 )

دیدگاه پدیدار شناختی[44] :

 Biehler, R..[1]

2- lewin, K

 Shaffer, L..[3]

 Shoben, E..[4]

Maslow. A..[5]

 Biology..[6]

2- Weiten , W

3- conformity

 Reber, A..[9]

2- Mun, N

 Lasalus, S..[11]

1- Sarason, I.G. and Sarason ,  A.R

2 – Cattel, M ,&  Deaney. B

3- Chauhan, S

 Social adjustment.-[15]

1- sociology

1- Dorothy , F

2- Good Shtaien & Lanyon

3- Freud , S

4- id

5- ego

6- super ego

7-Fromm, E

 Mead, G.H..[24]

 me.[25]

 I.[26]

1- Adler, A

 Kerms ,K..[28]

 Stevens, A..[29]

2- epigenetic

1- identity

 Laslet,R..[32]

1- Sears, R

2- Dasek, J

1- reinforcement

2 – Behaviorism

3 – stimulus – response

 Dallard,  J..[38]

  Miller,  N..[39]

3- Bandura, A

4- reciprocal  determinism

1- observational  learning

2- thinking  processes

1- Phenomenology

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir