توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  تحقیق در مورد روانشناختی انگیزه در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد روانشناختی انگیزه در pdf  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد روانشناختی انگیزه در pdf،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد روانشناختی انگیزه در pdf :

روانشناختی انگیزه

در این مقاله مجال بررسی عناصر مادی و قانونی جرایم را نداریم و اندك نظری به عنصر روانی می اندازیم البته بررسی انگیزه و نقش آن در تكوین جرم. بنابراین با طرح چند سؤال بحث اصلی را آغاز می كنیم؛ جایگاه عنصر روانی در میان عناصر سه گانه تشكیل دهنده پدیده جنائی چیست؟ انگیزه چیست و جایگاه آن در تشكیل پدیده مجرمانه چیست؟ ارتباط عوامل موثر در ركن روانی (عمد و خطای جزائی) با انگیزه چیست؟

آن چه در علم حقوق به آن پدیده جنایی(1) می گویند، فقط از انسان و آن هم فقط در جوامع انسانی واقع می شود اما خوشبختانه اعمالی كه از انسان سر می زند منحصر به همین پدیده نیست. از انسان هزاران عمل خوب و بد دیگر صادر می شود كه فقط یكی از آنها پدیده جنایی نامیده می شود و مرتكب را در معرض مجازات یا اقدامات تامینی قرار می دهد بنابراین باید طریقه و روشی انتخاب گردد كه به وسیله آن بتوان پدیده جنایی را از سایر اعمال انسانی تفكیك نمود. اصولی ترین طریقی كه برای تفكیك پدیده جنایی از سایر اعمال انسانی وجود دارد همان «تعیین مجازات یا اقدامات تامینی» برای پدیده جنایی است.

از آن كه در سیستم فعلی حقوق ایران، فقط قانون حق تعیین مجازات را دارد لذا اولین شرط پدیده جنایی وجود قانون است. مقنن در ماده 2 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است كه: «هر فعل یا ترك فعلی كه در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود». كه به اصل «قانونی بودن جرائم و مجازاتها» (2) معروف است.

هیچ امری را نمی توان جرم دانست مگر آن كه به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی یا تربیتی تعیین شده باشد. ولی وجود قانون به تنهایی كافی نیست كه كسی را در معرض مجازات قرار دهد، بلكه شخص مرتكب باید عملاً كاری را كه قانون منع نموده انجام داده باشد. در شرایطی فعلی تمدن، آن چه موجب می شود كه كسی در معرض مجازات یا اقدامات تامینی قرار گیرد «ارتكاب مادی عملی ممنوع» است نه داشتن مقاصد و افکار مجرمانه.(3) لذا شرط دوم تحقق پدیده جنایی همان بروز و ظهور افكار مجرمانه و ارتكاب مادی

عملی ممنوع است. این شرط دوم را علما «عنصر مادی جرم» نامیده اند. مجموع دو عنصر قانونی و مادی كافی نیست كه شخص مرتكب را در معرض مجازات قرار دهد بلكه شرط دیگری هم ضروری است و آن این كه مرتكب با میل واراده عمل ممنوعه را انجام داده باشد یا حداقل در ارتكاب آن مرتكب بی احتیاطی یا بی مبالاتی شده باشد این شرط سوم را دانشمندان «عنصر روانی جرم» نامیده و مجموع شرایط فوق الذكر را «عناصر سه گانه جرم» نامیده اند.(4)

آیا عناصر تشكیل دهنده جرم منحصر به همان عناصر سه گانه است؟ _ برخی از حقوقدانان(5) معتقدند كه عناصر سه گانه مذكوركافی برای تحقق پدیده جنایی نبوده بلكه عنصر دیگری به نام عنصر غیر مشروع (Element Injuste) نیز ضروری است. آنان اضافه می نمایند كه در بسیاری از موارد و از جمله دفاع مشروع با این كه عناصر سه گانه جرم وجود دارند، مع هذا موردی برای تعقیب و مجازات مرتكب نیست، زیرا در این مورد، عنصر چهارم یعنی همان عنصر غیر مشروع وجود ندارد. لیكن اكثریت دانشمندان فرانسوی با این نظر موافق نبوده و اظهارنظر می نمایند كه اصولاً لازمه تحقق هر جرم آن است كه در ارتكاب عمل جنبه های غیر مشروع وجود داشته باشد؛ والا هر گاه خود مقنن به عللی از علل و از جمله دفاع مشروع، خاصیت جرم بودن را از عملی سلب نموده باشد، اصولاً نمی توان گفت كه جرمی واقع شده است.

بنابراین آن چه را كه گارو و دانشمندان آلمانی تحت عنوان «عنصر غیر مشروع» بیان نموده اند، در حقیقت همان «زوال یا فقدان عنصر قانونی» است، لذا به نظرما بهتر آن است كه عناصر تشكیل دهنده جرم را به همان عناصر سه گانه محدود نمود.

در این مقاله مجال بررسی عناصر مادی و قانونی جرایم را نداریم و اندك نظری به عنصر روانی می اندازیم البته بررسی انگیزه و نقش آن در تكوین جرم. بنابراین با طرح چند سؤال بحث اصلی را آغاز می كنیم؛ جایگاه عنصر روانی در میان عناصر سه گانه تشكیل دهنده پدیده جنائی چیست؟ انگیزه چیست و جایگاه آن در تشكیل پدیده مجرمانه چیست؟ ارتباط عوامل موثر در ركن روانی (عمد و خطای جزائی) با انگیزه چیست؟

اما قبل از هر چیز لازم میدانم عوامل پدید آورنده پدیده جنایی را مقدمتاً بررسی كنیم:
عوامل پدید آورنده پدیده جنائی :
منبع عوامل بزه زا – ما مردمان مسلمان عادت داریم كه همیشه از خداوند عز وجل تقاضا نمائیم كه ما را از وسوسه و اغوا نفس بر حذر دارد. جملاتی از قبیل «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمودار ترس و هراسی است كه مسلمان از تسلیم به هوا نفس داشته. این وسوسه های شیطانی كه حد اعلای آن انسان را به ارتكاب گناه و جرم وا می دارد چیست؟ از كجا آمده است؟ آیا میزان و مقدار آن در همه یكی است؟ آیا ساختمان بدن و عوامل روانی در پیدایش و گسترش آن تاثیری دارد؟

دانشمندان معتقدند كلیه این عوامل اعم از عوامل زیستی و روانی و اجتماعی و فرهنگی در پیدایش بزه مؤثر بوده و هر كدام از آنها می توانند كم و بیش در ارتكاب جرم موثر بوده باشند. به همین علت هم كلیه این عوامل را عوامل بزه زا Facteurs Criminogenes نامیده و آن را به قسمت های مختلف تقسیم نموده اند.

تقسیم بندی عوامل بزه را – اولین كسانیكه موضوع بزهكاری را مورد بررسی علمی قرار دادند دانشمندان مكتب تحققی(6) بودند. آنها با پیروی از فلسفه آگوست كنت كه معتقد بود باید برای هر امر و پدیده ای، علت وقوع را كشف نموده، درصدد بر آمدند كه برای وقوع جرائم علت سازی كنند. انریكوفری یكی از بنیانگذاران مكتب مزبور، این علل را به 2 دسته تقسیم بندی كرده است: علل مربوط به شخص بزهكار و علل مربوط به جامعه و فرهنگ و تعلیم و تربیت. دسته اول كه به عوامل بزه زای داخلی Factuers endogenes معروف اند شامل كلیه عوامل انسانی و روانی اعم از ساختمان بدن، طرز كار غدد داخلی، ناراحتی های روانی، بیماری جسمی و مغزی و ;. می باشند در صورتیكه عوامل خارجی Factuers exogenes در خارج از شخص قرار داشته و شامل كلیه تاثیرات ناشی از محیط، اعم از خانوادگی، اجتماع، وضع اقتصاد و فرهنگ و ; می باشد.(7)

شرایط روانی تحقق پدیده جنائی (عنصر معنوی جرم)(8)
تعریف عنصر روانی – منظور از عنصر معنوی آن است كه مرتكب عملی را كه طبق قانون جرم شناخته شده با «قصد مجرمانه» انجام داده و یا آن كه در ارتكاب آن عمل «مرتكب خبط و تقصیر جزائی» شده باشد.

تعریف فوق كامل ترین تعریف از عنصر معنوی است. اما برای تحقق عنصر معنوی جرم شرایطی لازم است به قرار ذیل:
1-اراده ارتکاب فعل
2-قصد مجرمانه
اول – اراده ارتكاب فعل
خواستن یكی از مولفه های عنصر روانی و مبنای تقصیر است كه اراده ارتكاب نیز گفته می شود. در كلیه جرائم اعم از عمدی یا غیر عمدی اراده ارتكاب فعل وجود دارد و قانونگذار فقط انجام عمل ارادی را مجازات میكند. در عرف حقوقی گاه اراده را مرادف عمد به كار می برند كه به منظور همان عمد در فعل به معنی خواستن فعل است و چون هر جرم علی الاصول تا اراده نباشد واقع نمی شود، بنابراین اراده در تمام جرائم اعم از عمدی یا غیر عمدی و حتی در جرائم خلافی وجود دارد.
در صورت فقدان اراده ارتكاب فعل، تحقق جرم منتفی است. پس اگر شخصی دیگری را به شدت به جلو براند و در نتیجه این عمل، دست شخص اخیر به چشم ثالثی اصابت و او را مصدوم نماید، چنین حادثه ای مسئولیتی برای شخص دوم به وجود نمی آورد. از طرف دیگر اراده فعل مجرمانه باید با قصد مجرمانه یا خطای جزائی (بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی)توأم باشد و گرنه به علت فقدان عنصر روانی، عمل ارتكابی جرم تلقی نمی گردد.(9)

روان شناسان در تعریف اراده می گویند: اراده عبارت است از قدرت و قوه درونی كه انسان مختاری را به كار معینی وادار میكند لذا اعمال ارادی آن دسته اعمال هستند كه پس از تامل و تفكر برای غرض معین و معلومی به اختیار از انسان صادر می شود. اختلاف اعمال غریزی از اعمال ارادی آن است كه در فعل غریزی، فاعل نتیجه عمل خود را در نظر نمی گیرد و نتیجه كار هم بر او معلوم نیست و حال كه اعمال ارادی به منظور غرض مشخص از انسان صادر می شود و از این جهت از صفات مخصوص انسان است.(10)

دوم- قصد مجرمانه
سوء نیت، سوء قصد، عمد و علم در مواد مختلف قانون جزا به یك معنی كه شامل قصد مجرمانه بوده به كار رفته است. بسیاری از دانشمندان قصد مجرمانه را «آگاهی و علم مرتكب به نقض قانون جزا» دانسته مثلاً ویدال و مانیول می گویند «عمد آن است كه كسی خواسته و دانسته مرتكب عملی شود برخلاف قانون جزا»(11)

امیل گارسون آن را «معرفت فاعل جرم به نامشروع بودن عمل ارتكابی دانسته است.(12) این تعریف مورد قبول اكثر شارحین حقوق جزای فرانسه قرار گرفته است.(13)
ولی ما تصور می كنیم كه تعریف فوق كامل نباشد زیرا در هیچ یك از تعاریف به قصد نتیجه اشاره نشده است. و حال آن كه طبق آن چه در فوق گفته شد علاوه بر آگاهی و یا اراده متهم عامل دیگری به نام قصد نتیجه ضروری است، زیرا در بعضی از موارد از قبیل اجبار یا فورس ماژور، مرتكب آگاهی كامل به نقض قانون جزا دارد، لیكن چون فاقد سوء نیت است لذا مسئول كیفری نیست.
حقوقدانان ایرانی از جمله دكتر گلدوزیان قصد مجرمانه (عمد) را چنین تعریف می كند: «عمدعبارت است از هدایت اراده انسان به سوی منظوری كه انجام یا عدم انجام آن را قانون گذار منع یا امر كرده است.»

دكتر اردبیلی عمد را متضمن میل و تصمیم فاعل در رسیدن به نتیجه مجرمانه می داند.
در بررسی قصد مجرمانه همان طور كه از تعاریف فوق بر می آید باید هم به فعل و هم به نتیجه مجرمانه توجه كرد.
در ضمن لازم است بگوئیم در جرائم عمدی، فعل و نتیجه آن هر 2 مورد اراده و خواست عامل است.(14) یعنی قصد مجرمانه در جرائم عمدی وجود دارد.
سوء نیت یا قصد مجرمانه دارای درجاتی است:(15)
1- قصد یا سوء نیت عام و قصد یا سوء نیت خاص
2- سوء نیت ساده و سوء نیت مشدد
3- سوء نیت جازم (مستقیم) و سوء نیت احتمالی (غیر مستقیم)
4- سوء نیت معین و سوء نیت غیر معین

از میان كیفیات عمد آن چه كه مربوط به بحث ما است كیفیت اول می باشد.
سوء نیت عام Dol general و سوء نیت خاص Dol special _سوء نیت عام عبارت از اراده آگاه عامل در ارتكاب جرم است اما این اراده همیشه به تنهایی كافی نیست گاه قانون گذار وجود جرم را منوط به داشتن قصد مشخص وصریحی كرده كه فاعل برای تحقق آن كوشیده است. كه به آن سوء نیت خاص یا سوء قصد می گویند. سوء نیت خاص مخصوص جرائم عمدی است. برای مثال در جرم قتل، صرف ایذاء و آزار عمدی مجنی علیه كفایت نمی كند، بلكه فاعل باید در تحصیل نتیجه خلاف قانون یعنی كشتن او نیز عامد باشد تا بتوان فعل ارتكابی را قتل عمد شناخت. در حالیكه در جرم ایراد ضرب و جرح وجود سوء نیت عام در فعل زدن كافی است و لازم نیست مرتكب قصد صدمه زدن داشته باشد تا ضارب شناخته شود.
انگیزه (mobile)

مسئله قابل توجه آن است كه عمد را نباید با انگیزه و غرض (داعی) اشتباه نمود. انگیزه عبارت است از كوشش درونی و میل پنهانی كه انسان را به سوی عمل خاصی هدایت می نماید و بنابراین همیشه مقدم بر اراده است.

قصد مجرمانه حاكی از اراده ارتكاب در فعل یا ترك فعل و همینطور اراده در كسب نتیجه زائیده ذهن قانون گذار است بنابراین قصذ مجرمانه (اعم از عام و خاص) را باید در قانون جزا جستجو كرد و لذا در هر جرمی، مفهومی واحد یا ثابت دارد. مثلاً سوء نیت عام در كلیه قتل های عمدی ازهاق نفس است.
ولی انگیزه یا داعی احساس یا نفع یا دفع ضرری است كه بزهكار را به طرف ارتكاب جرم می كشاند. انگیزه زائیده ذهن مجرم است. پس انگیزه را باید درون مجرم جستجو كرد و اغلب به صورت خودآگاه می باشد.

هیچ انسان عاقلی بدون هدف خاص و بدون انگیزه و غرض معین، به ارتكاب هیچ عملی، خاصه ارتكاب جرم مبادرت نمی نماید. انسان در ارتكاب جرم انگیزه خاص و مشخصی دارد. انگیزه در جرائم مختلف، متفاوت است و در میان مجرمین از یك جرم، هم انگیزه های متفاوتی وجود دارد. گاه ممكن است نفع شخصی و جمع آوری مال و گاه ممكن است ارضای حس انتقام و خودخواهی و غرور باشد.

گاهی نیز ممكن است كه این انگیزه ها ناشی از احساسات انسانی و بشر دوستانه باشد. كسیكه مال و ثروت شخص متمول و لئیمی را می رباید تا بین مستمندان تقسیم كند، مادری كه برای سیر كردن شكم گرسنه فرزندان خود مرتكب سرقت می شود و یا طبیبی كه برای پایان دادن به دردهای بی درمان و لاعلاج بیمار غیرقابل معالجه، او را از قید حیات می رهاند، مسلماً نفع شخصی نداشته و این اعمال را به خاطر حس بشر دوستانه انجام میدهد.(16)

اكنون بحث بر سر این است كه در این قبیل موارد كه هدف و انگیزه مرتكب شرافتمندانه بوده آیا باید مرتكب را مسئول دانست یا خیر؟ و آیا این انگیزه می تواند در عنصر معنوی جرائم و اراده مجرمانه موثر باشد یا خیر؟
در مورد انگیزه نیز مثل بسیاری از موارد دیگر در حقوق جزا، دانشمندان اتفاق نظر ندارند. علمای مكتب كلاسیك كه در تعیین مسئولیت بیشتر به عمل ارتكابی توجه دارند تا به مرتكب، معتقدند انگیزه نباید تأثیری در زوال مسئولیت كیفری داشته باشد. آنان انگیزه و عمد را دو مقوله جدا از یكدیگر می دانند و معتقدند آن چه در تحقق جرم واجد اهمیت است همان عمد و اراده مجرمانه است. وصف قانونی جرائم به مجرد وجود عمد تحقق یافته است. هر گاه كسی با آگاهی و شعور عمل خلاف قانونی را انجام دهد مسئول است. خواه این امر را با انگیزه نیك انجام دهد یا انگیزه بد. زیرا آن چه برای جامعه اهمیت دارد همان حفظ نظم عمومی است. هر گاه كسی این نظم را بر هم زند صرفنظر از انگیزه و غرض نهایی مسئول بوده و مستحق مجازات است.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir