توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نقش مطبوعات در توسعه سیاسی تحت word دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش مطبوعات در توسعه سیاسی تحت word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش مطبوعات در توسعه سیاسی تحت word

سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی
مفهوم توسعه سیاسی
شاخصهای توسعه سیاسی
الف.ساخت اجتماعی
ب.ساخت سیاسی
ج.فرهنگی سیاسی
د.رفتاری سیاسی
ه.فرآیند سیاسی
جامعه پذیری سیاسی
الف.گروههای نخستین
ب.گروههای دومین
مشروعیت سیاسی
مشارکت سیاسی
مطبوعات و توسعه سیاسی
ارتباطات سیاسی
نقش مطبوعات و توسعه سیاسی
جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات
مطبوعات و دموکراسی
مطبوعات وایجاد مشروعیت
نقش مطبوعات درایجاد مشارکت
نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نقش مطبوعات در توسعه سیاسی تحت word

1- عبدالعی قوام، توسعه سیاسی وتحول اداری. تهران : انتشارات قومیس، 1371 صفحه 498و 18و11و38و76و
2- دکترهرمز مهرداد، جامعه پذیری سیاسی، تهران : انتشارات پاژنگ، 1376 صفحه 44و 43
3- عبدالعی قوام. نقد نظریه های نوسازی و توسعه سیاسی. تهران. انتشارات دانشگاه شهید بهشتی . 1374 صفحه 46 و 45
4- دکتر حسین سیف زاده. نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی. تهران . نشر قومس 1373 صفحه
5- دکتر حسین سیف زاده، توسعه سیاسی و تحول اداری. تهران انتشارات قومس 1371 صفحه 181 و
6- دکتر محمود سریع القلم، عقل و توسعه یافتگی. تهران:انتشارات سفیر، 1372 ص
7- سعید حجاریان. ناموزونی فرآیند توسعه سیاسی درکشورهای پیرامونی مجله راهبرد شماره 6 صفحه 25و 26و
8- سید رضا موسوی، عقل ومشروعیت سیاسی از نظر مارکس و بر و هابر ماس اطلاعات سیاسی-اقتصادی شماره 132-131
9- حسن بشیریه، جامعه مدنی وتوسعه سیاسی در ایران . تهران . موسسه نشر علوم نوین، 1378 صفحه 2و 3و
10- محسن امین زاده ، توسعه سیاسی، اطلاعات سیاسی-اقتصادی شماره 118-117 . صفحه
11- احمد میرعابدینی. ارتباطات و سیاست. فصلنامه رسانه . سال هشتم. شماره یک بهار 1376 صفحه 5و
12- هایدتی، هیلمویت . ارتباطات سیاسی ورسانه های جدید ترجمه: علی کسمایی فصلنامه رسانه، سال هشتم شماره یک، بهار 1376 صفحه
13- احمد میرعابدینی. سیستم ارتباط جمعی درسیاست. همشهری، 27 دیماه 1374 صفحه
14- ناصر پورحسن. انقلاب ارتباطات یاانقلاب کنترل. فصلنامه رسانه، سال دهم شماره 2 تابستان 1378 صفحه
15- سودابه نبئی . مطبوعات ومخاطب. فصلنامه رسانه. شماره یک بهار 1377 صفحه 45و46
16- سید محمدمهدیزاده . مطبوعات و توسعه سیاسی. دومین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران. تهران: انتشارات مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه ها. – 1377 صفحه 84 و
17- هادی خانیکی مقدمه ای برنقش و کارکرد مطبوعات درتوسعه فصلنامه رسانه شماره یک بهار 76صفحه 5و87 و
18- سون ویندال، بنوسیگنایزر، جین اولسون، کاربرد نظریه های ارتباطات ترجمه علی دهقان. تهران: انتشارات مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه ها. 1376 صفحه
19- محمد تقی احمدیان وسایل ارتباط جمعی، مشارکت و توسعه فصلنامه پژوهش و سنجش شماره 18 صفحه
20- عبدالعلی قوام، نقد نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی . تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. 1374 صفحه22
21- سید محمد مهدیزاده ، قدرت و تئوریهای مطبوعات. فصلنامه رساله سال هشتم شماره یک . بهار 1375صفحه 86و
22- هایدتی، هیملویت . قدرت و تئوریهای مطبوعات فصلنامه رسانه سال هشتم شماره یک بهار 1375صفحه
23- پرویز علوی. ارتباطات سیاسی. تهران. موسسه نشر علوم نوین. 1375 صفحه 84و151و
24- سید محمد مهدیزاده، انتخابات، روزنامه ها و احزاب. فصلنامه رسانه تابستان 1378 صفحه90و
25- سید محمد مهدیزاده، زبان ارتباطی مطبوعات. اولین سمینار بررسی مسایل مطبوعات ایران، تهران، انتشارات مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه ها. صفحه 115 و
26- احمد میرعابدینی. زبان ارتباطی مطبوعات. اولین سمینار بررسی مسایل مطبوعات ایران .تهران. انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1371 صفحه328و329و311و314

سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی

مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی که نصیب غرب بویژه آمریکا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدوارکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینکه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند که چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت که این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بکار انداخت، می‌توان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد

بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یک عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور کلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است که درباره الگوهای کنش و واکنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می کند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع که درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمی‌کند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی که درخصوص چنین رخدادهایی ابراز می‌شود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممکنست «تجربی» باشد. بدین معنی که درباره آنچه که به وقوع می پیوندد ابراز می‌شود، یا ممکنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی که جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد

بسیاری معتقدند که فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص کشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است که هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می کنند. «ایزن شتات» معتقد است که نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایرکشورهای اروپایی و قاره آمریکا سرایت کرد

بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند کرد که جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت می‌گیرد که جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیکه کشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند

مطالب ذکر شده درمورد توسعه سیاسی از یک مشکل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یک الگوی تک خطی و ثابت را مطرح می سازد که کشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یک سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می کند. بدین صورت که به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندکی را نشان می دهند. درمواقعی نیز که به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می کنند که آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی توضیح دهند

ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یک پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیکه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود

مفهوم توسعه سیاسی

مفهوم توسعه سیاسی اززمان پیدایش اولین دیدگاهها درمورد آن از اواخر دهه 1950 تا به امروز به صورت های مختلف تعریف شده است. هریک از مفاهیم ارائه شده درمقاطع زمانی با تأکید بر یک سری از ویژگیها و ابعاد بوده که متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی جهان وتغییرات بوجود آمده است

«لوسین بای» لازمه توسعه سیاسی را توسعه اداری و قانونی می داند و آنرا مترادف نوسازی سیاسی و تجهیز توده مردم عنوان کرده و مشارکت را لازمه توسعه سیاسی می داند

وی درمجموع افزایش ظرفیت نظام را درپاسخگویی به نیازها و خواسته های مردم، تنوع ساختاری، تخصصی شدن ساختارها و همچنین افزایش مشارکت سیاسی را  لازمه توسعه سیاسی می پندارد. «جمیزکلمن» افزایش کیفی ظرفیت سیاسی نظام را در تعریف خود مورد تأکید قرار می دهد به نظر وی توسعه سیاسی دستیابی به موقعیتی است که درآن یک نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزوده شدن کیفی ظرفیت سیاسی خود، از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نایل آید. در این تعریف از توسعه سیاسی به دو الگوی زیر توجه شده است

الف: الگوهای جدید تجمع و رسوخ که قادر به تنظیم و درنظر گرفتن نقشهای افزاینده نظام باشد به وجود می آید

ب: الگوهای جدید مشارکت و توزیع منابع، به حدی که کفایت پاسخگویی به تقاضاهای برابری طلبانه روی نظام را داشته باشد، ایجاد می گردد

به نظر «کلمن» دستیابی نظام سیاسی به چنین ظرفیت عملکردی، عامل مؤثر در حل بحرانهای هویت و مشروعیت محسوب می گردد. «رونالد چیکلوت»معتقد است که نظریه های توسعه سیاسی را به قسمت یا گروه می‌توان تقسیم کرد

1-   آن دسته که توسعه سیاسی را با دموکراسی مترادف می دانند

2-   آن دسته که برتغییر و توسعه سیاسی تمرکز تحقیقاتی را داشته اند

3-   آن دسته که به تجزیه و تحلیل بحران ها و مراحل تسلسلی توسعه سیاسی پرداخته اند

به نظر می آید که این تقسیم بندی جامع ترین تقسیم بندی ها باشد. نظریه پردازان گروه اول که ازمیان آنها کارل فریدریک، جیمز برایس، لوسین پای، سیمور لیپست و آدتورا اسمیت را می‌توان نام برد، درمجموع، انتخابات، کثرت گرایی، نظامهای سیاسی چند حزبی و نظام سیاسی رقابتی، اقتدار قانونی نظام یافته، آزادی مطبوعات و توسعه اقتصادی ومشروعیت سیاسی را به عنوان شاخصهای اصلی توسعه سیاسی اشاره کرده اند

گروه دوم سعی برآن داشته اند که میان تغییر و توسعه سیاسی ارتباط ایجاد نمایند. از تحقیقات کلاسیک دراین رابطه، می توان کارل فردریگز، لوئس کوزر و رابرت نیسبت را نام برد. این دسته از نظریه پردازان به نظریه های تغییر وتحول به عنوان نیاز طبیعی انسانها و جوامع توجه نموده اند

گروه سوم از نظریه پردازان که در رابطه با توسعه سیاسی، کارتئوریک کرده اند، شامل افرادی مانند لئونارد بایندر، جمیز کلمن، لاپالومباراو سیدنی وربا می باشد. این گروه به کارکردهای اجتماعی درمسیر توسعه سیاسی مانند پدیده ظرفیت اجتماعی سیاسی، عدالت و تقسیم امکانات و منابع و نهایتاً طبقات اجتماعی و سیاسی پرداخته اند. شیوه های تقسیم قدرت، رقابت درکسب قدرت و شیوه های برخورد هیئت های حاکمه با بحران مشروعیت سیاسی از دیگر زوایای تحقیقاتی این گروه از محققین می‌باشد

«لوسین پای» دربحث خود بحرانها و توالی ها درتوسعه سیاسی درخصوص ارزیابی «ظرفیت نظام سیاسی» شاخصهایی ارائه می دهد، این شاخص عبارتند از

-         غلبه و نفوذ وسایل ارتباط جمعی

-         نحوه مالیات گیری

-         نسبت ابواب جمعی صاحب منصبان حکومتی و درصد توزیع آنها درمشاغل مختلف

-         نسبت منابع تخصیص داده شده به آموزش، دفاع و رفاه اجتماعی

-         جلوه های انفکاک و برابری

-         پیچیده شدن دستگاههای اداری

«آیزن اشتات» و «دیامنت» توسعه سیاسی را با توانایی نظام سیاسی برای رشد و تطابق باتقاضاهای جدید مترادف می دانند. «آیزن اشتات» رشد سیاسی مستمر را مسئله اصلی نوسازی تلقی کرده و معتقد است: «توانایی برای رویارویی با دگرگونی مداوم آزمونی حیاتی برای رشد به شمار می رود «دیامنت» توسعه سیاسی را فرآیندی می داند که براساس آن نظام سیاسی انواع جدیدی از هدفها و تقاضاها را حفظ و سازمانهای جدید را ایجاد می کند»

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir