توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نگاهى به پدیده پیرى در انسان فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نگاهى به پدیده پیرى در انسان فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نگاهى به پدیده پیرى در انسان فایل ورد (word)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نگاهى به پدیده پیرى در انسان فایل ورد (word) :

كودكى روزگار ویژه اى است. اگر تنها قادر بودیم عملكرد بدنمان را به همان شكل ده سالگى اش حفظ كنیم، مى توانستیم انتظار عمر متوسطى پنج هزار ساله داشته باشیم. اما افسوس كه از یازده سالگى به بعد همه چیز در سرازیرى است.
مشكل اینجاست كه بدن با افزایش عمر رو به زوال مى گذارد. در بیشتر دوران زندگى مان خطر مرگ به شكل نمایى افزایش مى یابد و هر هشت سال دوبرابر مى شود. بنابراین پرسش اصلى این است كه چرا پیر مى شویم و درباره آن چه مى شود كرد؟

بسیارى از دانشمندان معتقدند كه امروزه براى اولین بار در تاریخ بشر چنان شناخت كافى و سطح بالایى از ماهیت سالخوردگى انسان به دست آمده كه مى توان به طور جدى برنامه ریزى شیوه هاى مقابله با آن را آغاز كرد. در واقع این دانشمندان از اندیشه اى ساده اما محكم شروع به كار كردند: بدن انسان، فراتر از موجودى كامل بودن، ماشینى است مستعد خرابى كه طى فرایند تصادفى تكامل زیست شناختى شكل گرفته است. در این دیدگاه ما مى توانیم از طریق مهندسى ژنتیك، پزشكى پیشگیرانه، حیات بخش و ضد پیرى و نیز با تعمیر و تعویض قطعات فرسوده بدن، بیش از پیش اصلاح شویم. به زبان ساده یعنى سرعت پیر شدن ما شاید حتى تا مقدار ناچیزى كاهش خواهد یافت.

تلاش براى درك و كنترل سالخوردگى ما دو زیست شناس را به الهام گرفتن از منابع به ظاهر بعیدى به نام مهندسى قابلیت اعتماد كشاند. این رهیافت مهندسى به درك سالخوردگى براساس ایده ها، روش ها و مدل هاى گرفته شده از تئورى قابلیت اعتماد بنا شده است. این تئورى كه در سال هاى پایانى دهه 1950 به منظور تشریح شكست و از كارافتادگى (سالخوردگى) تجهیزات

الكترونیكى و الكتریكى پیچیده مطرح شد، طى چند دهه گذشته به طور چشم گیرى بهبود یافته است. این تئورى به محققان اجازه مى دهد تا چگونگى خرابى سیستمى را براساس معمارى خاص و سطح قابلیت اعتماد اجزاى اصلى اش در طول زمان پیش بینى كنند. گستره دید این تئورى به حدى عام است كه مى تواند در درك سالخوردگى موجودات زنده نیز مورد استفاده قرار گیرد. ما در شیوه هاى افزایش عمر و مرگ خیلى با ماشین هایى كه مى سازیم متفاوت نیستیم. در واقع

این اختلاف نیز به حداقل مى رسد، اگر درباره خودمان به این شكل ناخوشایند بیندیشیم: ما بسان ماشین هایى ساخته شده از اجزاى مازادى هستیم كه بسیارى از آنها درست از همان ابتدا معیوب اند.

رهیافت مهندسى قابلیت اعتماد به سالخوردگى انسان براى دانشمندان مشغول در زمینه هاى گوناگون این پدیده، زبان علمى مشترك و چارچوبى كلى فراهم مى كند و به آنها اجازه مى دهد تا موانع ایجادشده به دست متخصصان را از میان بردارند و یكدیگر را بهتر درك كنند. مهمتر از همه این رهیافت كمك مى كند تعریف شفاف ترى از سالخوردگى داشته باشیم. سالخوردگى (كهنگى) در تئورى قابلیت اعتماد از طریق خطر افزوده شكست تعریف مى شود. به عبارت دقیق تر چیزى در

حال سالخوردگى است كه فردا خطر فروپاشى اش بیشتر از امروز باشد. بنابر این براساس این تئورى اگر خطر شكست درگذر زمان افزایش نیابد هیچ سالخوردگى اى در كار نیست. ما با نگاهى دقیق به اطلاعات سالخوردگى انسان توانستیم شباهت قابل توجهى میان چگونگى افزایش سن و شكست (مرگ) موجودات زنده و دستگاه هاى الكترونیكى پیدا كنیم. در هر دو مورد نرخ شكست یك منحنى تقریباً شبیه وان حمام را دنبال مى كند. این منحنى شامل سه مرحله است، آغاز كار یا مرگ و میر كودكان، كار عادى و دوران سالخوردگى. مهندسان اغلب هر سه مرحله را در مورد

الكترونیكى، ناكامى نسبتاً اجتناب ناپذیرى در ضمانت محصول است. از طرف دیگر بیشتر این دستگاه ها پیش از آغاز دوران سالخوردگى به حد كافى از كارافتاده مى شوند. اما با این حال به طور كلى هنوز همان منحنى وان حمام شكل نشان دهنده مسیر خرابى چیزها است.

در آغاز عمر یك ماشین یعنى مرحله آغاز كار، نرخ هاى شكست بسیار بالا هستند و سپس با افزایش سن كاهش مى یابند. در این دوره اجزاى معیوب خراب مى شوند. براى مثال خطر شكست یك میكروپروسسور جدید به خاطر نقص هاى موجود در سیلیكون یا ارتعاشات كوچك در فرایند تولید كه منجر به از كار افتادن مدارهاى تحت فشار ابتدایى كار مى شوند، اغلب در آغاز بیشتر است. همین دوره آغاز كار در زندگى بیشتر موجودات زنده از جمله انسان نیز وجود دارد كه در این مورد به آن مرگ و میر كودكان گفته مى شوند.

مت مى گذرانند براى مدتى موسوم به دوره كار عادى به خوبى عمل مى كنند. این مرحله با نرخ هاى شكست پایین و تقریباً ثابت شناخته مى شود. این دوره كه در مورد انسان بسیار كوتاه است از حدود پنج سالگى آغاز مى شود و تنها 10تا 15 سال ادامه مى یابد. سپس نوبت به مرحله سوم، دوران سالخوردگى مى رسد. افزایش بى امان نرخ هاى شكست در طول زمان نشانه بارز این مرحله است.

در بیشتر موجودات زنده از جمله خود ما این افزایش در نرخ هاى شكست، الگوى نمایى انفجارى را دنبال مى كند كه توسط قانون مرگ و میر گمپرتز بیان مى شود. براساس این قانون كه در سال 1825 توسط بنیامین گمپرتز (B.Gompertz)، كارشناس بریتانیایى بیمه، براى محاسبات بیمه عمر پیشنهاد شد، با افزایش سن افراد لگاریتم نرخ مرگ و میر به طور خطى افزایش مى یابد. دوره سالخوردگى در انسان به طور تقریبى از حدود بیست تا صد سالگى رخ مى دهد.
اما مرحله چهارمى نیز وجود دارد كه ما و ماشین هاى ما در آن سهیم هستیم. این مرحله در زیست شناسى به دوره ثابت مرگ دیررس شناخته شده است. قانونى كاهش نرخ مرگ دیررس بیان مى كند كه افزایش غایى نرخ هاى مرگ در سنین بالا متوقف مى شود و شرایطى پایدار به خود مى گیرد. این مرحله در انسان در سنین بالاى صد سال رخ مى دهد. درواقع اگر تا 110 سالگى زنده بمانید شانس تان براى جشن تولد بعدى خیلى خوب نیست اما عجیب اینكه خیلى

هم بدتر از وقتى نیست كه 102 ساله بودید. كوشش هاى بسیارى شده است تا مبانى زیست شناختى پشت این پدیده براساس تولید مثل و تكامل بیان شود. اما از آنجا كه این پدیده منحصر به انسان نیست و در برخى از مصنوعات بشر مثل فولاد، رله هاى صنعتى و عایق حرارتى موتورها نیز یافت شده، به نظر مى رسد تئورى قابلیت اعتماد بتواند پاسخ بهترى ارائه دهد.

پى آمد بى درنگ مشاهده فوق این است كه هیچ حد بالاى ثابتى براى طول عمر انسان وجود ندارد. در واقع هیچ عددى در كار نیست كه در گستره زندگى رقم هاى ممكن را از ناممكن جدا كند. این نتیجه خلاف باور رایجى است كه مى گوید انسان بیشینه عمر ثابتى دارد و محدودیتى زیست شناختى براى طول عمر وجود دارد.
قانون دیگرى نیز وجود دارد كه از بررسى هاى انجام شده روى افراد كهن سال جمعیت به دست آمده است. این قانون تجربى موسوم به قانون تعادل مرگ ومیر یا همگرایى مرگ و میر در عمرهاى بالا، بیان مى كند كه اختلاف هاى نسبى نرخ هاى مرگ میان جمعیت هاى گوناگون از یك گونه با افزایش سن افراد كاهش مى یابد. براى مثال با اینكه مرگ ومیر افراد میانسال

در هند طى سال هاى جنگ جهانى دوم نسبت به نروژ در دهه 1950 با نرخ بسیار بالاترى رخ داد اما نرخ مرگ هشتاد ساله هاى هر دو جمعیت تقریباً نزدیك به یكدیگر بود. هر تئورى درباره سالخوردگى انسان باید بتواند این سه قانون كه در مجموع به قوانین شكست یا مرگ و میر شهرت یافته اند را تبیین كند و این تئورى قابلیت اعتماد است كه همه آنها را تحت پوشش قرار مى دهد.
در واقع اولین چیزى كه ریاضیات تئورى قابلیت اعتماد به ما مى آموزد این است كه حتى سیستم ساخته شده از عناصر كهنه نشونده، عناصرى با نرخ شكست ثابت كه نه به واسطه افزایش عمر بلكه عواملى تصادفى مثل آسیب دیدن با تشعشع یا ویروس دچار خرابى مى شوند، نیز احتمال دارد با گذشت زمان روبه زوال بگذارند. این مسئله را مى توان در مورد هر سیستمى كه از بخش هاى مازاد اما غیر قابل تعویض ساخته شده باشد، به كار برد.

كامپیوترى با سه میكروپروسسور مثال ساده اى از این سیستم ها خواهد بود. در این مورد خود میكروپروسسورها پیر نمى شوند اما به طور اتفاقى در برخى نقاط غیر قابل پیش بینى از زمان آسیب مى بینند و براى همیشه از كار مى افتند. در سیستم سه پروسسوره دست كم یك توالى از سه خرابى پى درپى طول مى كشد تا كامپیوترى به كلى ویران شود. در مقابل ضربه اى ناگهانى براى ویرانى كامپیوترى با یك پروسسور كافى است. در واقع به همین سادگى مى بینیم كه سیستمى با سه عضو اضافى رفتارى مشابه پیر شدن از خود نشان مى دهد. اثر مثبت

افزونگى در سیستم ها تحمل آسیب است كه خطر شكست (مرگ) ابتدایى را كاهش و گستره عمر را افزایش مى دهد. به هر حال این تحمل امكان روى هم انباشته شدن آسیب ها را در طول زمان فراهم مى كند و در نتیجه پدیده سالخوردگى شكل مى گیرد. دلایل روشنى وجود دارد كه به انسان به دیده سیستمى ساخته شده از عناصرى دست كم نسبتاً كهنه نشونده نگاه كنیم. با توجه به اینكه عضوها و سیستم ها حیاتى ما از تعداد بسیار زیادى سلول ساخته شده اند.

افزونگى در موجودات زنده كاملاً ساده و روشن است. از طرف دیگر شواهدى نیز در دست است كه نشان مى دهد بسیارى از بخش هاى سازنده سیستم هاى حیاتى ما در سطح سلولى پیر نمى شوند. دانشمندان از آزمایش هاى اخیر در جست وجوى مكانیسم بیمارى هاى پیش رونده عصبى وابسته به پیرى مثل پاركینسون دریافتند كه نرخ مرگ سلول هاى مغز فارغ از سن فرد ثابت مى ماند و در افراد پیر بسیارى از كاركردهاى سلول به همان خوبى اول هستند.

مسئله افزونگى به خودى خود دوتا از آن سه قانون سالخوردگى را تامین مى كند. اولى قانون تعادل است: افراد پیر از جمعیت هاى مختلف با نرخ هاى مشابهى مى میرند حتى اگر نرخ مگر و میر جوان ترهاى دو جمعیت خیلى متفاوت باشد. دو سیستم را درنظر بگیرید كه با فرض نرخ شكست ثابت اجزاى منفردشان یكى ده عضو و دیگرى هشت عضو اضافى دارد. بنابراین احتمال

خرابى سیستم ده عضوى در ابتدا كهنه از سیستم هشت عضوى است اما زمانى مى رسد كه هر دو سیستم تنها با یكى دو عضو فعال به كارشان ادامه مى دهند، در نتیجه خطر شكست براى هر دو یكسان خواهد بود. اما به سادگى قابل درك است كه در مورد سیستم ده عضوى رسیدن به چنین وضعیتى بیشتر طول مى كشد. علاوه بر این سیستم هاى داراى افزونگى دقیقاً از شیوه

ثابت ماندن نرخ مرگ و میر در افراد بالاى صد سال تقلید مى كنند. در سنین بالا اساساً تمام سیستم ها افزونگى شان را از دست مى دهند و تنها با یك عضو حیاتى به كارشان ادامه مى دهند. در این مرحله نرخ شكست بالا است اما مشابه نرخ مرگ ومیر در افراد بسیار پیر، بیشتر ثابت است تا صعودى. تنها مسئله باقى مانده این است كه افزونگى ساده، قانون رشد مرگ و میر با افزایش سن را توجیه نمى كند. اگر نمودار لگاریتم نرخ هاى مرگ را برحسب سن براى موجودات زنده رسم كنیم، خط تقریباً راستى به دست مى آید كه توسط منحنى گمپرتز بیان شد

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir