پروژه مقاله در مورد هنر گرافیک و گرافیک متحرک با word

توضیحات

  مقاله در مورد هنر گرافیک و گرافیک متحرک با word دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد هنر گرافیک و گرافیک متحرک با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد هنر گرافیک و گرافیک متحرک با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله در مورد هنر گرافیک و گرافیک متحرک با word :

طراحی گرافیک چیست؟
طراحى گرافیک در واقع اصطلاحى است عام براى حرفه‌اى متشکل از طراحى حروف، تصویرسازی، عکاسى و چاپ به‌منظور ارائه اطلاعات یا آموزش.این اصطلاح را اولین بار ویلیام ادیسون دیگینز در سال 1922 بکار برد.با این همه فقط پس از جنگ جهانى دوم بود که کاربرد آن رایج شد.
ارتباط بصرى در مفهوم وسیع آن تاریخ طولانى مدتى دارد.زمانى که انسان اولیه براى یافتن غذا به شکار مى‌رفت و جاى پاى حیوانى را بر روى گِل مى‌دید، در واقع نوعى نشانه بصرى را مشاهده

مى‌کرد.اثر گرافیکى مى‌تواند نشانه باشد، مانند حروف الفبا؛ یا یک نظام نشانه‌اى دیگر را شکل دهد؛ مانند علائم جاده‌ای.علائم گرافیکى در کنار هم تشکیل تصویر مى‌دهد.طراحى گرافیک در یک معنا حرفه انتخاب یا ساخت علائم و آرایش آنها بر یک سطح براى انتقال یک ایده است.گرافیک هنرى است که ترسیم کردن و نگاشتن عناصر اصلى آن‌را تشکیل مى‌دهند.

طراحى گرافیک به مثابه یک تخصص فقط از واسط سده بیستم مطرح شد.تا آن هنگام شرکت‌ها و مؤسسات تبلیغاتى توسط هنرمندان تجارى اداره مى‌شد.این متخصصین عبارت بودند از: صفحه‌بند؛ حروفچین که عنوان و متن را با تمام جزئیات طرح‌ریزى مى‌کرد؛ تصویرگران که هر نوع آثار ترسیمى از نمودارهاى فنى تا اسکیس‌هاى مُد را تهیه مى‌کردند؛ هنرمندانِ طراح حروف، روتوش‌کاران و دیگرانى که طرح‌هاى نهایى را براى تکثیر آماده مى‌کردند.امروزه طراح گرافیک با مؤسسات و آتلیه‌ها

همکارى دارند.آنها نه تنها تبلیغات و آگهى‌ها، بلکه مجلات و روزنامه‌هایى را که این ‌آگهى‌ها در آن چاپ مى‌شوند، طراحى مى‌کنند تا اواخر سده‌ نوزدهم آثار گرافیکى به‌صورت سیاه و سفید بر کاغذ چاپ مى‌شد.طى چندین سده، کارکردهاى اصلى گرافیک اندک تغییرى یافته است و هر طرح ممکن است به چند روش مورد استفاده قرار گیرد.نخستین کارکرد طراحى گرافیک معرفى یا شناسائى است گفتن این‌‌که یک چیز چیست؟ یا متعلق به کجاست؟ مانند علائم ساختمانی، تابلو، برچسب روى بسته‌بندى‌ها و ;کارکرد دوم که در اصطلاح حرفه‌اى ”طراحى اطلاعات“

شناخته مى‌شود، در زمینه اطلاع‌رسانى و آموزش است و رابطه یک چیز را با یک چیز دیگر از نظر جهت، موقعیت و مقیاس مشخص مى‌سازد.مانند نقشه، نمودار.کارکرد سوم که متمایزتر از این دو کارکرد است یعنى نمایش و تبلیغ (پوستر و آگهی) که به قصد جلب‌توجه مخاطب و ماندگار کردن پیام است.
در قرن بیستم تبلیغات و چاپ تجارى به هنر گرافیک یورش مى‌برد اما آثار چاپى هنرى که به وسیله ماشین‌هاى دستى و به روش‌هاى کمابیش سنتى انجام مى‌گیرد، به زندگى خود ادامه مى‌دهد.هنرمندان تجسمى به ابداعات طرح و حروف مى‌پردازند.لیتوگرافی، حکاکى روى چوب و لینولئوم، تیزاب‌کاری، سیلک اسکرین و سریگرافى و چاپ‌هاى مخلوط همه امکاناتى هستند که نقاشان بکار مى‌برند.
طى دهه 1960، طراحى گرافیک به‌عنوان شیوه‌اى براى حل مشکلات ارتباطى و اطلاع‌رسانى مطرح شد و به همین ترتیب در رسانه‌هاى همگانى نیز به‌عنوان مُد مطرح شد.چیزى که با سلیقه به روز بودن و حتى پیشرفت مرتبط بود.اما تغییر در سبک آن حاصل چندمین عامل مؤثر مانند پیشرفت‌هاى فناورى در حوزه رسانه و نیز تحولات رایج در جامعه بود.و از آنجائى‌که تنها هنر بصرى

نبود و کلام نیز در آن نقش مؤثرى داشت مى‌توانست مورد توجه کارشناسان و صاحب‌نظرانى که نسبت به اهمیت اجتماعى ارتباطات آگاه شده بودند، قرار بگیرد.
طراحى گرافیک طى دهه 1960 علاوه بر حوزه‌هایى که پیش از آن در اختیار سنت‌هاى صنعتگرى بود، مانند طراحى روزنامه، به رسانه جدید تلویزیون و ویدئو هم گسترش یافت.نقش طراحى گرا

فیک در خدمات عمومى و تبلیغات فرهنگى نیز افزایش پیدا کرد.
در دهه 1970، طراحى گرافیک به بخشى از تجارت پول بدل شد و عمدتاً از آن براى ارائه نوعى هویت بصرى قابل تشخیص براى شرکت‌‌ها بهره‌بردارى شد.تمام سازمان‌ها و مؤسسات، هرچند کوچک، ضرورت استفاده از یک نوع نماد یا نشانه را حس کردند.به‌تدریج طراحان جهت بازاریابى محصولات و خدمات و خلق تصاویر که بتواند یک محصول یا شرکت را مشخص سازد، به کار فرا خوانده شدند.با ظهور رایانه‌هاى شخصی، طراح تقریباً کنترل کاملى بر تمامى مراحل پیش

از چاپ پیدا کرد.
طراحى گرافیک در برگیرنده نوعى زبان است با دستور نامعین و با الفبایى پیوسته در حال گسترش.ما تنها زمانى یک اثر گرافیکى را به‌درستى درک مى‌کنیم که بتوانیم زبان آن‌را بفهمیم.

مفهوم كلی هنر گرافیك
در گذشته ، واژه گرافیك بطور كلی ، نقاشی و رسم را شامل می شد، اما امروزه این واژه عمدتا به تكنیكهای تكثیر و نسخه برداری و از جمله به بعضی از شیوه های چاپ كه دركنار رسم، نقاشی ، مجسمه سازی، حكاكی بر روی چوب و فلز و قلمزنی ، شاخه مستقلی از هنر را تشكیل می

دهند، اطلاق می شود.دراوایل قرن نوزدهم مخترعی بنام آلویز سنفلدر Aloys Senefeld-er لیتوگرافی با چاپ سنگی را به فهرست شیوه های گوناگون چاپ اضافه كرد.در اواسط قرن حاضر ، سریگرافی یا چاپ از طریق فرآیند سیلك اسكرین (فرآیند چاپ با كمك عبور دادن جوهر از صفحه منقوش ) امكانات پیشرفته تری را عرضه داشت.از آن پس ،تكنیك افست دستی و تكنیك های نه چندان پیچیده ، افق تازه ای را پیش روی هنرمندان این رشته گشود.
آثار چاپی كه با مدد جستن از تمامی این فرایندهای گرافیكی ارائه می شوند، شكلی از هنرهای زیبا هستند كه ساختار دوبعدی دارند و به جهت اینكه اصل آن ، طرح اولیه یا نسخه چاپی نیست و بلكه یك صفحه یا توده برجسته است كه در چاپ مورد استفاده قرار می گیرد، با رسم و یا نقاشی آبرنگ تفاوت دارند.با كمك این صفحه می توان نسخه های بیشماری از همان اثر و تقریبا با كیفیتی مشابه را تكثیر نمود .از دیدگاه جامعه شناسی ، این تكنیك گرافیكی ، سبب می شود تا افر

اد بیشتری بتوانند به آن اثر دست یابند.از اینرو هنرگرافیك ، حركت مردمی ساختن و یا مردمی شدن آثار فرهنگی و هنری را سبب شده است، همانگونه كه چاپ با حروف برجسته ،رشد و توسعه آثار فرهنگی و هنری را در قرن پانزدهم فراهم ساخت.با وجود آنكه آثار گرافیكی با این مفهوم خاص می توانستند صرفا حامل پیام های هنری و با همان موضوعات و سبكهای بكار گرفته شده در رسم و نقاشی باشند اما در حقیقت بگونه ای منحصر بفرد و غیر منتظره پیام رسان

مفاهیم سیاسی ، مذهبی و اقتصادی یا به بیانی مفاهیم غیر هنری شدند .آندسته از آثار گرافیكی كه ماهیت اطلاع رسانی داشته باشند، خواه از ارزش هنری برخوردار باشند یا نباشند – در مقوله هنركاربردی یا هنر ماموریت داده شده ،‌می گنجند.این امر در خلال سالهای گذشته ، پیشرفت سریعی داشته است و آن چیزی شده است كه ما امروزه آنرا به عنوان هنر تجارتی

یا طرح گرافیكی می شناسیم .این نوع را نیز می توان بعنوان تركیب هنری تصاویر و حروف برای اهداف عملی خاص نامید.

تصویر و نوشته
یكی از شگردهای هنرگرافیك برای ارائه این اهداف عملی ،تركیب دقیق و ماهرانه تصویر و نوشته است.پیام های كلامی و تصویری در نمونه های در حال تغییر، تحت تاثیر متقابل و مكمل یكدیگرند.چگونگی این تاثیر و تاثر به ماهیت كار ، شناخت هدف ،سبك مورد استفاده در زمان مورد نظر و هم چنین سبك هنرمند برای بیان مفهوم و دیدگاه ها و خواسته های مخاطبین بستگی دارد.اینجا دو حالت وجود دارد، یك اثری كه پیامش را تنها از طریق كلام (ارتباط كلامی )بیان می دارد، و حالت دوم اثری كه پیامش را تنها از طریق تصویر (ارتباط تصویری) عرضه می دارد به بیانی دیگر طرح گرافیكی .در حالت اول بدون تصویر و در حالت دوم بدون نوشته است.
اگرچه ، تركیب طبیعی تصویر و نوشته نشان می دهد كه طرح گرافیكی از دو سیستم ارتباطی كاملا متفاوت با یكدیگر ، برخوردار است اما نوشته یا كلام بعنوان جایگاه یا محل واژه ها و تصویر بعنوان یك اثر خطی .صریح و چند رنگ و یا گاهی نیز تفسیر سه بعدی اشیاء ومفاهیم انتزاعی مطرح می باشند از اینرو ، طرح گرافیكی نقش عمده خود را در تاریخ پدیده خط و نگارش نشان می دهد، همانگونه كه در پدیده هنر نیز چنین نقشی دارد، این دو مقوله ، هماهنگ با نقش های مختلف خود و درمدت زمانی به درازای صدها و یا هزاران سال به شكل كنونی خود رشد و نمو كرده است.اما هر دوی آنها از نیاز بشر برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به دیگران ، و برقراری ارتباط و همچنین از نیاز و تمایل بشر برای بقای ارتباط خود در قالب تصویر یا كلام نشات می گیرد.اگر به گذشته بنگریم ، خواهیم دید كه اولین اثر گرافیكی كه انسانها از خود بر جای گذاشته اند .در هر دو قالب تصویر و كلام بوده است.

آغاز پدیده تبلیغات
با نگاهی به تاریخچه تبلیغات ، این پرسش در ذهن انسان جرقه می زند كه این پدیده از كجا و چگونه آغاز شده است؟ پاسخ ممكن به این پرسش ، به تعریفی كه از پدیده پیچیده تبلیغات ارائه می شود، بستگی دارد .اگر این مقوله به عنوان تلاشی سیستماتیك و هدفدار تلقی شود كه هدف آن تشویق افراد بیشتر برای عمل كردن به یك طریقه خاص ، باشد، نمونه های زیاد

ی از آن وجود دارد كه در ظاهر ، در مقایسه با آنچه كه امروزه از آن به عنوان تبلیغات نام می بریم، از قدرت عمل كمتری برخوردار است.
بخش زیادی از آئین ها و مراسم حكام گذشته ،دراین تعریف می گنجند.براساس این تعریف ، حكامی كه تلاش می كردند با برپاداشتن مقبره و یا بجای گذاشتن بنای یادبودی از خود ، خاطره ای را در ذهن آیندگان و معاصرین خود مجسم سازند ،در واقع یك كار تبلیغاتی انجام می دادند.كارفرمایان طماعی كه غالبا با ادعاهای دروغین ، ملاحان و سربازان را بكار می گماشتند ، خود به مثابه تبلیغ كندگان بودند.این كار همچنین شكلی از تبلیغات والبته با ماهیتی تجاری بود.علاوه بر این فروشندگان ماهی و یا میوه دربازار ،كه اجناس خود را فریاد می زدند و بدین ترتیب تلاش می كردند تا مشتریان بیشتری را برای كالای خود جمع كنند نیز از جمله تبلیغ كنندگان بودند.شكی نیست كه حتی از نظر قدمت میان فعالیتهای تبلیغاتی و سیاسی (مثلا از جانب خطبا و سخنرانان) وا شكال مختلف حقه های تجاری تبلیغ كالا و خدمات (آنچه كه ما امروزه بعنوان آگهی های تجارتی از آن نام می بریم) تفاوت فاحشی وجود دارد .تقریبا تبلیغات در همه اشكال آن ، از كلمات – گفتاری یا نوشتاری – كمتر بهره می جوید و تاثیرات خاصی را در ذهن بر جای می گذارد و به این ترتیب واكنش مطلوب و مورد نیاز را ایجادمی نماید.اما تصویر از دیرباز برای تبلیغات استفاده می شده است.نمایش یك كفش و یا پایی كه در حال پوشیدن یك كفش است و یا ماكتی از آن در جلوی درب یك خانه ، طریقه موسومی بود تا نشان دهند كه كفاشی در آن خانه زندگی می كند

و خریداران را تشویق نمایند تا برای خرید به او مراجعه كنند.وقتی تصویر یك ماهی در پیاده روی خیابانهای شهرهای پومپی (Pompeii) و یا اوستیا (Ostia) در ایتالیا قرار داده می شد دیگر نیازی نبود.برعكس تبلیغات انتخاباتی و یا آگهی های مربوط به تاتر به آسانی و بدون بكار گیری الفاظ و واژه ها (بدون برقراری ارتباط كلامی )موفق نخواهد بود.وجه مشترك تمامی نمونه های اولیه

تبلیغات این است كه در همه این نمونه ها ،یك نمونه منتخب از كار در محلی پر رفت و آمد (اتسراتژیك ) قرار داده می شد.این نمونه منتخب در حقیقت جانشینی برای نمونه اصلی بود، پیا

م نوشتاری ،جانشین كلام و ایده كاندیدای انتخاباتی و یا فریاد فروشندگان دوره گرد می شد و تصویر ماهی جانشینی بود برای خود ماهی .فرآیند تكرار مطلب و پیام آگهی ،بطریقه مكانیزه یا غیر مكانیزه كه سبب می شود پیام دریك زمان و درمكانهای مختلف به گوش متقاضیان بالقوه (كالاه

ا یا خدمات موردنظر) منتقل شود، از بارزترین مشخصات آگهی های تجاری كنونی است.همزمانی و مضاعف ساختن پیام در حقیقت از عوامل و اجزائ ضروری و اجتناب ناپذیر آگهی های تجارتی امروزی است.پخش پیام های بازرگانی (نوشتاری یا تصویری)
با توسعه شهرها كه از روزگاری نه چندان دور آغاز شده ، ارتباطینزدیك و تنگاتنگ داشته است.صنعتگران و بازرگانان علاقه داشتند تا در شهرهای آزاد گرد هم بیایند و به این ترتیب ابعاد اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی و فرهنگی زندگی آنان دستخوش تحولات زیادی شدو كسب اطلاعات دقیق تر ، در كوتاهترین زمان ممكن و با دقت و كارآیی بیشتر اهمیت ویژه ای یافت .اغراق نیست اگر بگوئیم كه آگهی های تجارتی ، محصول شهر است.
از امپراطوری روم تا مسیحیت غربی سیاست توسعه طلبی رومیها در اروپا ، شمال افریقا و خاور نزدیك با لشكر كشی های بزرگ انجام می شد، اما این لشگركشیها درعین حال انتشار تبلیغات را از طریق كانال های مختلف و بنام قردت جهانگیر امپراطوری روم میسر می ساخت.اقداماتی كه برای دستیابی به این هدف اتخاذ شد، البته آن بكارگیری آگهی ها و آنهم به مفهوم وسیع و گسترده آن بود.معابدی كه استادانه ساخته می شدند، معرف زیارتگاههای رومی بودند كه خدایان رومی را جانشین خدایان محلی می ساختند.ساختن میدان مسابقات و آمفی تئاترها امكان انج

ام نمایش و مسابقات را برای عموم مردم فراهم ساخت كه البته هدف از آغاز چنین سیاستی مطمئنا جلب رضایت و توجه توده مردم و پوشاندن نقاط ضعف دولتمردان و سیاستمداران بود.

این فعالیت های تبلیغاتی با پیام های نوشتاری همراه بود كه از مهمترین آنها كتیبه های كنده شده در بناهای یادبود و طاق نصرتها بود كه در هر صورت هدف تبلیغاتی را دنبال می كردند.این كتیبه های كنده كاری شده همچنین وضعیت و سبك نگارش مكتوبات رسمی را نیز نشان می دادند.رومیان بیشتر از تركیب نوشته و تصویر برای ضرب سكه استفاده كرده بودند.همچنین این نوع تركیب در صفحات لولا دار چوبی از جنس عاج و یا با موم نیز به چشم می خورد .این كتبیه ها به

جهت داشتن جلد ضخیم كه در صحافی های كنونی نیز استفاده می شود.اهمیت داشتند.

از قرن ششم و یا هفتم به بعد، معنویت باطنی مسیحیت راهی برای این انگیزه در حال گسترش ، ارائه نمود.یكی از نمودهای بارز این گسترش ، فعالیت های میسیونرهای (مبلغان) مذهبی بود كه به قدرت اعتقادی واعظ به خطابه ها و سخنرانی هایش بستگی داشت.كلیسا ، اعزام مبلغانش را ، راهی برای رقابت با امپراطوری جهانگیر رومی دانست و در جستجوی جایگزین ساختن یك

امپراطوری عظیم مذهبی بود.اما از آنجا كه متقاعد ساختن گروندگان و تفهیم معنویت روحانی كلیسا، به ابزارها و تكنیكهای تجسمی خاصی نیاز داشت ، مقامات كلیسا ، توسل به هنر را برای منظور خویش برگزیدند.هنری كه كلیسا در قرون اولیه ظهور مسیحیت مد نظر داشت، عمدتا نشان دادن سلطه و اقتدار مسیحیت در باربر سلطه امپراطوری روم بود.در حقیقت كلیسا به عنوان نقطه مقابل امپراطوری روم مطرح شد.

زبان نوشتاری و تعلیم مذهبی
از همان آغاز ،نوشتار نقش عمده ای را در انتشار و ترویح مسیحیت به عهده داشته است.پس از پیدایش مسیحیت ، كار رومیها و یونانیها برای استفاده از كتیبه های یادبود همچنان ادامه یافت.تصاویر غالبا با متون كوتاه تشریحی همراه بودند.با این همه ، این كارها ضرورت داشت چرا كه معانی و مفاهیم دین مسیح بسادگی و دراولین برخورد قابل فهم نبود .برای مثال، ذكر عناوین در كتیبه ها لازم بنظر می رسید تا بیننده دریابد كه تصویر به كدام فدایی یا قدیس تعلق دارد .اگر چه رفته رفته ،علائم و نشان های بصری خاصی عرضه شد كه در اثر استفاده مداوم هویت معقول و مقبولی درنزد بیننده یافتند.این علائم كه غالبا نتیجه توالی نسبتا پیچیده افكار و عقاید بودند، علائمی بودند كه بواسطه اینكه می توانستند ایده و پیام مستقر در تصویر را بخوبی تشریح

نمایند، بعنوان جانشینی برای زبان نوشتاری انتخاب شدند.

با اینهمه ،هدف و نقش عمده نوشتار ، ثبت متون دین مسیحیت و مهمتر از آن ثبت انجیل عهد عتیق و عهد جدید بود .این كتابها ،بخش عمده ادبیات مسیحیت اولیه را تشكیل می داند .علاوه برآن ، رسالات و داستانهایی از حواریون و متونی كه صحت و سقم آنها مسجل نشده بود و تفاسیر و گزارشات پدران روحانی نیز از جمله مواردی بودند كه در این

تاریخچه تبلیغات بازرگانی

مقدمه

قلمرو جهانی و حضور چشمگیر و موثر تبلیغات در عصر كنونی ، تصور وجود جهانی بدون تبلیغ را مشكل كرده است.از واژه تبلیغ دو معنا به ذهن متبادر می شود: یكی «تبلیغات سیاسی » كه معادل آن در زبان انگلیسی propagnda است و دیگری «تبلیغات بازرگانی» كه برای آن اصطلاح advertising به كار برده می شود.
از تبلیغات تعاریف گوناگونی شده است كه با اندكی تامل در همه تعاریف می توان دریافت كه تبلیغات خواه سیاسی یا تجاری به طور اساسی با ارتباطات سروكار دارد و ارتباطات نیز از تبلیغات داده ، آورده است: تلاش برای ارائه آموزه ها ،اندیشه ها ، دلایل و شواهد یا ادعاها از طریق رسانه های ارتباطی برای تقویت هدفی یا مبارزه با هدف متضاد آن.
پروفسور حمید مولانا ،استاد ایرانی ارتباطات بین المللی در دانشگاه امریكایی واشینگتن ، نیز در تعریفی از تبلیغات می گوید: تبلیغ عبارت است از نشر و پخش یك اصل و مقصود نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تكثیر طبیعی در شرایط زمانی و مكانی مخصوص.»
واژه پروپاگاندا را اولین بار در سال 1622 میلادی پاپ گریگوری در واتیكان به كاربرد و سازمانی به این نام در كلیسای آن مزان تشكیل شد، ولی تاریخچه تبلیعات بازرگانی به خیلی دورتر بر می گردد .تبلیغات سیاسی شامل فعالیتهای احزاب سیاسی و جمعیتها یا دولتها و حكومتها برای ترغیب و سوق دادن افكار عمومی به آن سویی است كه در نظر دارند.ولی در تبلیغات بازرگانی ، همان طور كه از معنای واژه مستفاد می شود، منظور و مقصود نهایی رونق بخشیدن به فعالیتی تجاری است و مفهوم خرید و فروش یك محصول یا تلاش برای ایجاد بازار مصرف بیشتر برای آن محصول را در ذهن ایجاد می كند.به طور كلی تبلیغات بازرگانی پدیده دوران سرمایه داری است و نشانه بارز آن نیز تاكید بر مصرف كننده بودن كالا یا خدمتی است.

تبلیغات بازرگانی گرچه بیشترین تاثیر را از دانش ارتباطات گرفته است ولی به صور گوناگون با جامعه شناسی ،روان شناسی ، اقتصاد و مدیریت هم ارتباط نزدیك دارد.برای تبلیغات بازرگانی تعاریف مختلفی ارائه شده است.دریكی از این تعاریف آمده است: تبلیغات بازرگانی عبارت است از پیش بینی و تهیه پیامهای سمعی و بصری كه در ازای پرداخت بهای نشر توسط یك یا چند عامل تبلیغاتی به اطلاع مردم رسانیده شود.این پیامها حامل خبری از خصوصیات و امتیازات یك كالا یا خدمت با یك فكر یا شیوه عمومی خواهند بود كه اطلاع از آنها موجب افزایش فروش كالا یا

استقبال عمومی از خدمت و فكر مورد نظر است.
تعریف دیگر تبلیغات بازرگانی به این شرح است : تبلیغات بازرگانی عبارت است از شناساندن موسسه ای اقتصادی و معرفی جزئیات محصول به گروههای مصرف كننده از طرق گوناگون به قصد نهایی دعوت به روی آوری به موسسه و مصرف محصولات آن مؤسسه .در تعریف دیگری آمده است: آگهی عبارت است از هر نوع معرفی غیرشخصی و ترویج ایده ها ،كالاها و خدمات در مقابل پول كه به وسیله یك فرد یا موسسه مشخص انجام می گیرد.
همان طور كه در تعریف اخیر مشاهده می شود تبلیغات بازرگانی معادل آگهی یا Advertisment آمده است ولی مفهوم كلی تبلیغات بازرگانی را می رساند.نكته جالب توجه این است كه درهمه این تعاریف هدفمند بودن و قصد و منظور مورد نظر تبلیغ كنندگان در تبلیغات مشترك است.

نخستین تبلیغ گران
حتی قبل از پیدایش مطبوعات و رسانه های چاپی در قرن 15 میلادی ، شكلهایی از تبلیغات بازرگانی وجود دارشت .صنعتگران آسیایی و اروپایی نشانه هایی را بر روی كالاهای تولیدیشان حك یا كنده كاری می كردند.این كنده كاریها كه نوعی علامت تجاری محسوب می شد، مشخصه صاحب كالا و تولید كننده آن بود.این علائم و نشانه ها توجه تعداد كثیری از بی سوداران را جلب می كرد، تا جایی كه هرگاه كالایی مرغوبیت نسبی پیدا می كرد، همه به دنبال صنعتگری بودند كه آن كالا را ساخته است.گذشته از این عامل ،نشانه های متداول درآن زمان ، به نوعی به نمادهای مشترك بومی و محلی تبدیل شده بود.

نخستین علامتهای تجارتی بتدریج و با تنوع بسیار به وجود آمدند.مثلا در ژاپن ،در زمان امپراتوری میجی و توكوگاوا نوع بسیار جالبی از این علائم ، كه با استادی ساخته می شد، كان بان بود (شكل 1) .
بتدریج این علامتها به صورت نشانه هایی درآمدند كه موجب تشخیص تولید كنندگان و فروشندگان مختلف از یكدیگر می شد.
پس از این نشانه ها ،نخستین آگهی های چاپی ، اعلامیه های مصور ساده و ابتدایی بود كه تاجران توزیع می كردند.این اعلامیه ها را ، كه در قرون وسطا و سالهای بعد از آن تنها وسیله تبلیغاتی بودند، جارچیان نیز در محلهای پررفت و آمد به اطلاع عموم می رساندند كه خود نوعی تبلیغات بود.

از قرن 16 میلادی بتدریج نظام بازار جهانی به وجود آمد .اكتشافات اروپاییان و در پی آن گسترش شبكه معاملات تجاری بین المللی باعث شد كه زندگی اقتصادی از حد كشاورزی برایا مرار معاش ،تولیدات خانگی و فعالیت كارگاههای كوچك برگذرد.راههای تجاری بین خریداران و فروشندگانی كه پهنه های گسترده خشكی و آب جدایشان كرده بود حلقه های اتصال بازرگانی به وجود آورد و درنتیجه تبلیغات بازرگانی به ابزاری مهم در ارتباطات بازرگانی تبدیل شد.
از اوایل قرن هجدهم در انگلستان و از اواسط همان قرن در متصرفاتش در امریكای شمالی روزنامه هایی به وجود آمد كه به تبلیغ گران معروف بود .این روزنامه ها آگهیهای رده بندی شده ای چاپ می كردند (اغلب این آگهیها روی جلد یا صفحه اول این نشریات بودند) كه مخاطبانش اندك ،اما

ثروتمند بودند.در انگلستان كه به وجود آمدن جماعت بازرگانان شهری منجر به پدید آمدن طبقه متوسط قابل توجهی از مصرف كنندگان شد، بعضی از آگهیها پیامهایی را مبنی بر تشویق مصرف القا می كردند.اگر چه ،دراغلب موارد، آگهیهای روزنامه ای حلقه ارتباطی صاحبان مشاغل بود برای عرضه خدماتشان به یكدیگر .در این ایام آگهیهای اعلان عمده فروشی به اخبار مربوط به ورود 

لوی خیلی پیش تر در سال 1478 ،یعنی همزمان با تحول صنعت چاپ ،اولین آگهی مطبوعاتی كه اختصاص به فروش مجموعه مقررات كلیسا داشت، منتشر شد .با گذشت زمان و تحول در تكنیكهای چاپی روشهای ارائه آگهی هم متحول و با چاپ روزنامه ها و نشریات ادواری ، شك

ل آگهی ها هم دگرگون شد.اولین آگهی از این دست درسال 1652 توسط یكی از صادركننده قهوه عرضه شد و به دنبال آن در سالهای 1657 و 1658 آگهی شكلات و چای هم به نظر مصرف كنندگان رسید.
از ضرورتهای پیدایش اقتصادی پویا هم انتقال كالا و پول است و هم انتقال نیروی كار.بنابراین ،بعضی از آگهی ها به عرضه نیروی كار برای فروش یا اجاره اختصاص می یافت.برده داری نظام فروش نیروی كار بود كه موجب انباشته شدن ثروت زیادی در انگلستان و آمریكا شد و شگفت آور نیست كه مقدار قابل ملاحظه ای از تبلیغات بازرگانی در قرن هجده.و اوایل قرن نوزده به فروش بردگان یا دادن پاداش و مژدگانی برای دستگیری و بازگردان بردگان فراری اختصاص می یافت(شكل 2).
چاپ آگهیهای رده بندی شده كه بیشترین حجم تبلیغات نیمه دوم قرن نوزدهم را شامل می ش

د عمدتا ناشی از فعالیت چاپگران و ناشران روزنامه ها بود كه برای تامین بخشی از هزینه های چاپ روزنامه ، ستونهایی از روزنامه را به درج آگهی اختصاص می دادند .جان پیترزنگر ناشر نیویو

رك ژورنال و بنجامین فرانگلین ناشر پنسیلوانیا گازت از پیشگامان درج این گونه آگهیها در قرن هجدهم در امریكا بودند.باآنكه برخی از چاپگران تصویرهای كوچكی را ( كه به طریق خكاكی به دست می آوردند) در بین آگهیها چاپ می كردند كه متن آگهیها را از هم جدا می كنند، اما در آن موقع نخستین توقع و تلقی از آگهی این بود كه بدون آب و تاب و زرق و برق اطلاعات سودم
به موازات افزایش و گسترش روزنامه ها در قرن نوزدهم آگهیهای بازرگانی نیز نقش خود را در رده بندی اطلاعات شغلی گسترش دادند در آن زمان روزنامه ها راههایی را فرمودند كه اهمیت بسزایی در رونق بعدی تبلیغات داشت .در اوایل قرن نوزدهم اروپا و امریكا شاهد ظهور روزنامه هایی بودند كه دامنه مخاطبانشان را وسعت بخشیدند.در انگلستان و بعدها در امریكا ر

وزنامه هایی بود كه اصطلاحا به آنها پنی پرس (روزنامه یك پولی) می گفتند، این روزنامه ها به دست بسیاری می رسید و به سبك روزنامه نگاری جنجالی گرایش داشتند.این روزنامه ها در عین حالی كه وسیله انتقال اطلاعات تجاری بودند ،عده زیادی از كارگران با سواد را نیز جلب كرده بودند.در حالی كه تبلیغات بازرگانی كماكان به شكل رده بندی شده ارائه می شد این روزنامه ها زمینه ساز فعالیت رسانه هایی بودند كه دراواخرقرن 19 و اوایل قرن بیستم با شكلهای جدید تبلیغات برای مصرف كنندگان پا به عرصه وجود گذاشتند.

چشم انداز پیش طراحی
از زمان پیدایش عکاسی یعنی از حدود صد و شصت سال پیش هنر گرافیک ابعادی تازه یافت .از سوی دیگر در پی دگرگونی های پر شتاب اجتماعی گستر فعالیت طراحان گرافیک نیز در معرض تغییرات پیاپی قرار گرفت با استفاده از دروبین عکاسی به عنوان ابزار خلاق دیداری حوزه دید انسان به تدریج گسترده تر شد.
با گذشت زمان طراحان گرافیک و عکاسان آموختند که چگونه از متون یکدیگر بهره گیرند و هنر و حرفه خود را پربارتر سازند .ابزار اصلی طراحان گرافیک یعنی مداد و قلم سد کنونی پیشگامان هنر گرافیک در تلاش برای شکستن پوست رئالیسمی که خود را در آن محصور می دیدند با گرایش روز افزون به نمادگرایی و نوآوری مسبب دگرگونی های بنیادین در هنر گرافیک شدند.
بعدها بار رشد صنایع و توسعه کارخانه ها و پیشرفت آموزش و پرورش تولید انبوه و مصرف انبوه باعث ارتقاء سطح زندگی شد.و این رشد اقتصادی و اجتماعی فرصت های بیشتری برای طراحان گرافیک فراهم آورد.گرافیک تبدیل به حرفه ای شد که امکانات خود را در خدمت تبلیغات و بازاریابی ، اطلاع رسانی به همگان و بالاخره انتشارات و چاپ درآورد.و آن امور نیز به نوب خود از یکی از

جالب ترین فنون پیشرفته بهره مند شدند.
بدین ترتیب در پی تولید و مصرف انبوه .ارتباط همگانی نیز وارد نخستین دوره خود شد.
در خلال دوره باوهاس در اوایل سده بیستم دید گسترده تری از هنر طراحی ارائه شد.میان طراحی از یک سو و از سوی دیگر معماری ، تئاتر ، هنرهای زیبا و نیز عکاسی که یار نزدیک طراحی محسوب می شد.ارتباطی سازنده به وجود آمد.هم چنین با استفاده گسترده تر از موادی مانند پلاستیک ، جوهرهای رنگی ، انواع دستگاه های نمایش فیلم بازتاب های نور و آینه های محدب

و ;حرف اصلی طراحی غنی گردید.
در همان زمان عامل مهم و مؤثر دیگری نیز وارد صحنه شده بود: از تکامل عکاسی ، سینما گرافی پدید آمد و در اثر آن مرز میان فیلمسازان و طراحان گرافیک تا حدودی مبهم شد .جنبش کوبیسم و دادایسم و فوتوریسم در فرانسه و ایتالیا باعث پدید آمدن انگیزه هایی برای جستجوی ابعاد تازه ای در هنر گرافیک شد هنرمندان و طراحان چون اگلینگ ، فیشینگرز ، مارکس و موهولی ناگی دو نفر اخیر در باوهاوس تجاری در زمینه طراحی متحرک انجام دادند که عامل مهمی در پیدایش طراحی معاصر شد.
اگر نگاهی به نیم قرن گذشته بیندازیم می بینیم از آن زمان تا کنون نوآوری ها و دگرگونی های نمایانی در این زمینه بوجود آمده است در بخش فن شناسی ، صنایع الکترونیک با ارائه کامپیوتر تراترسیتور ، ویدئوسکوپ ، دیسک و ماهواره فضایی پیشرفتهای چشمگیری نموده و گسترش تلویزیون دنیای امروز را تبدیل به دهکد جهانی کرده است.آموزش و پرورش نیز با بهره گیری از پیشرفتهای انجام شده در سطح کودکان و بزرگسالان رشدی نامنتظر داشته است در این میان حرف طراحی گرافیک در ترکیبی خلاق با قابلیتهای صنعت عکاسی کاوش هایی را در جهت استفاده از عدسی های نوری آغاز کرده است.
امکانات دیداری که بوسیله فن شناسی تلویزیون ، ویدئو ، فیلم استریپ ، اسلاید ، نوار ، پروژکتور اورهد مواد دیداری ضبط شده ، کامپیوتر ، لیزر و روش های هولوگرافی بوجود آمده هر یک منجر به پیچیده تر شدن روز افزون طراحی گرافیک شده است.این روند نه تنها موجب دگرگونی در روشها شده بلکه تجدید نظر در تمام سطح های این هنر را نیز الزام آور کرده است .اما یکی از خطهای اساسی که طراحی گرافیک با آن روبروست این واقعیت می باشد که نگرش مردم پیوسته و گا

ه حتی شتابنده تر از روشها و فنون هنری و حرفه ای در حال تغییر است.
رشد و گسترش هماهنگ سینما ، صنایع الکترونیک ، تلویزیون و هنر سنیتیک نسلی را پرورش داده که درک تصویری آن بسیار زیرکانه و گسترده تر از پدرانش است بیان کلامی جای خود را به بیان تصویری داده است.

دگرگونی های یاد شده منجر به مشاهده های همزمان یا ادراک های مضاعفی می گردد.که از تماس دیداری فرد با پیرامون وی حاصل می شود و هنرمندان نخستین کسانی اند که متوجه بیشتر دگرگونی های مؤثر بر زندگی ما می شوند و به تغییر و تفسیر آنها می پردازند .در گذشته های دور به سال 1912 دو نقاش ایتالیایی و فرانسوی به نام های بوچیونی و دلوند همزمان نمایشگاهی از چهره ها ، خودروها ، مبلمان و ;را در وضعیتهای متفاوت و ارتباط های رنگی مختلف که روی پارچه های کتانی نقش شده بودند برگزار کردند.
فلسفه این همزمانی در نمایش اصولا در جوهر هستی نهفته است.ادراک انسان از اتفاقاتی که بطور همزمان در گوشه و کنار جهان بوقوع می پیوندد حتی پیش از پیدایش تلویزیون نیز قابل توجه است این ادراک از طریق جا به جایی های سریع تلفن، تلگراف ، بی سیم و نیز همدیگر شدن روزنامه ها و مجله ها بوجود آمده است.
تاثیر آگاهی نه تنها در هنر بلکه در برنامه ریزی هر تصویر متحرک می تواند مشاهده شود با مقایس برنامه های تهیه شده در چند دهه پیش با برنامه های امروزی در می یابیم که ادراک تصویری تا چه حد سریعتر شده است همین چند سال پیش بود که چاپ و صفحه آرایی نیز به این دگرگونی ها پاسخ مثبت دادند روشهای پیوند عکسی ، تکثیر تصاویر و نمایش چند پرده ای نمونه هایی از این گرایش هستند خوشبختانه امروزه این نمایشها ، به ارتباط های دیداری معمولی تبدیل شده و برای تصویر سازان ، سرعت و جاذبه آن تازگی چندانی ندارد آنچه مورد نیاز است توصیف تخیلات و الهامات ذهن به گونه ای خلاق و نیز ایجاد ابزار ارتباطی مناسب برای عرضه های همزمان آنهاست.
یک مورد نگران کننده این حقیقت است که به سرعت به قرن آتی نزدیک می شویم ولی هنوز نتوانسته ایم مسائل این قرن را در زمینه طراحی گرافیک حل کنیم.با وجود اینکه امروزه گرافیک یکی از ابزارهایی مهم ارتباطی شده و تمام جنبه های فعالیت های بشری را در برگرفته است

نیاز فراوانی به امکانات آموزشی بهتر و خلاقیتی جسورانه برای تولید و سائل کمک آموزشی مناسب تر ، همراه با احساس مسئولیت اخلاقی بیشتر نسبت به مسائل جهانی وجود دارد.
این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که امروزه حدود 30% طراحان گرافیک از ابزار الکترونیکی مانند وسائل دیداری و شنیداری استفاده می کنند و 20% آنها در استخدام شبکه های تلویزیون

ی و شرکت های گرافیکی هستند که ابزارهای پیشرفته امروزی سود می برند.

مفهوم های طراحی جدید
برای چند دهه ، ایجاد ارتباط بین طراحان گرافیک ایستا و طراحان گرافیک متحرک یکی از مشکل های اساسی بود.شک نیست که هر دو طرف در امر ارتباط های تصویری و تهیه اطلاعات به روش خاص خود ، به طرز مؤثری شرکت دارند.در حال حاضر ، لازم است هر دو گروه ، به دلیل بهره گیری از روشها و ابزارهای جدید تولید، مشکلات یکدیگر را بیشتر درک کنند.
امروزه آگاهی از امکانات کاربردی فنون دیداری شنیداری و توانایهای جدید هنر طراحی ضروری است.
در ارتباط با این مسئله ، باید به چند نکته اساسی توجه داشت:
میزان دسترسی به ابزار و فنون شنیداری – دیداری و امکانات کاربردی آنها ؛ میزان مشارکت طراحان گرافیک در سینما ، تلویزیون ، ویدئو و کامپیوتر ؛ لزوم دگرگونی هنر گرافیک از شیو قدیم به شیوه معاصر و چگونگی آن.
حل مشکل ها و درگیریهای هر دو گروه ، در گرو یافتن راه حل هایی برای مسایل یاد شده است.
تا آن زمان نباید فراموش کرد که ابزارهای بیانی همچون تلویزیون ، سینما و ویدئو ، بدون تصویری که تولید می کند اشیاء سرد و مرده ای بیش نیستند .بنابراین ، پرسش این است که چه کسی باید تصویر واقعی روی صحنه را بسازد؟
نویسندگان نمی توانند ؛ تصویر فلق کنند؛ تنها میتوانند آن را بنویسند .مهندسان برقی نم

ی توانند تصویر بسازند ؛ تنها می توانند آن را منتقل کنند.
تهیه کنندگان نمی توانند تصویر بسازند : تنها می تواند ترتیب ساخته شدن آن را بدهند .تنها تصویر سازان هستند که می توانند این مسئولیت را برعهده بگیرند .تصویر سازان می توانند کارگردانان ، طراحان صحنه ، طراحان گرافیک یا در واقع ترکیبی از این هر سه باشند.البته این ساخت، جدید است و نیاز به درکی نو و نظمی کما بیش دگرگونه با کارهای گرافیکی در گذشته دارد.پیش نیازها از این قرارند:
توانائی ایجاد ارتباط بین تصاویر ، برای ارائه یک ایده کلی – درک اندیشه های گوناگون ، از نظر فضا و زمان – توانائی ایجاد ارتباط بین صدا و حرکت – درک زمان بندی درست – کاربرد سازمان بندی گرافیکی برای نیازهای فنی – توانائی استفاده از نور مناسب به عنوان ماده اولیه کار.

در نظر بسیاری از طراحان ، آنچه که گفته شد به معنای عدم لزوم آموزش قواعد معین، پیرامون طراح های ایستا، به ویژه در خطاطی و شیوه حروفچینی است؛ در حالیکه برای دیگران مسئله صرفاً انطباق طرحهای نو می باشد .تفاوت اساسی در این حقیقت نهفته است که علاوه بر درک طراحی ، در زمان خلق طراحی متحرک برای تلویزیون ، سینما و ویدئو ، یک درک مهم مورد نیاز است و آن این که ، اصولا کار طراحی متحرک چیست و چگونه می توان مرحله های گوناگون فنی را پیمود و یک طراحی متحرک ساخت و به نوار ویدئو یا فیلم منتقل کرد.در اینجا دانستن این نکته ضروری است که ما با زبانهای گوناگون طراحی به شرح زیر سروکار داریم :

1- طراحی ایستا ، که بیشتر از طریق چاپ تولید می شود.
2- طراحی متحرک ، که بیشتر بر روی فیلم و نوار برای سینما و تلویزیون تهیه می شود.
طراحی ایستا، در سازماندهی اصل شکلها ، ترکیب بندی و چگونگی قرار دادن حروف ، دارای اصول خاص خود است و تلاش براین است که به وسیل آن ، تأثیری فوری و مطلوب ایجاد شود.از آنجا که نتیجه کار به حالت ایستا و بیشتر به صورت نوشته یا کار چاپی ارائه می شود.بنابراین بیننده می تواند آنرا با فرصت کافی مشاهده کند.

طراحی متحرک ، همگام با زمان ، در حال حرکت است ، ممکن است هر بخش از طراحی تنها برای چند ثانیه نشان داده شود ، مهم دستاورد و تأثیر نهائی طرح است.
آنچه بین طرحها می آید – مانند موسیقی – ممکن است مؤثر تر از اصل کار باشد.بنابراین برای بیان یک پیام ، کار طراح نیاز به ارتباط نزدیک با سایر عوامل مرتبط با پیام – مثل باله و موسیقی – دارد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید