توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله در مورد 12 بهمن با word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد 12 بهمن با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد 12 بهمن با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد 12 بهمن با word :

12 بهمن

جاء الحق و زهق الباطل
میلیون ها نفر از مردم با در دست داشتن عكس هایی از امام در مسیرهای عبور اتومبیل امام ایستاده بودند. خیابان ها از جمعیت موج می زد. در گوشه و كنار خیابان ها عكس های امام به همراه پلاكاردهایی كه بر روی آنها شعارهایی نوشته شده بود و بادكنك های زیبای رنگی كه در دست كودكان بود، خودنمایی می كرد. گروه های مختلفی از مردم، در سالن فرودگاه منتظر ورود امام بودند. همه با بی صبری منتظر خبر ورود امام بودند. بالاخره صدای غرش هواپیما در آسمان

فرودگاه همه را به وجد و شادی درآورد. بعد از چند دقیقه هواپیما بر زمین نشست. همه ی نفس ها در سینه حبس شد. همه با بی صبری منتظر دیدن امام بودند. قبل از خروج امام از هواپیما، 150 نفر از خبرنگاران و فیلم برداران خارجی كه از تمام نقاط همراه امام به ایران آمده بودند، از هواپیما خارج شدند. همه ی چشم ها به در هواپیما خیره شده بود. ابتدا پسر امام خمینی، حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی از هواپیما بیرون آمد. سپس آیت الله طالقانی به هواپیما رفت و ورود امام را تبریك گفت. بالاخره 9 و 35 دقیقه ، امام در حالی كه توسط مهمانداران هواپیما همراهی می شدند . با شكوه و عظمت تمام از پلكان هواپیما پایین آمدند .

فریاد الله اكبر فضای فرودگاه را پركرد. جمعیت از هر گروه و دسته ای به طرف امام هجوم آوردند . امام در حالی كه افسران نیروی هوایی ایشان را در میان خود گرفته بودند بالاخره با زحمت فراوان به سالن ایشان را در میان خود گرفته بودند بالاخره با زحمت فراوان به سالن فرودگاه رفتند . مردم فریاد می زدند : « خمینی ، به خاك گلگون وطن خوش آمدی » یا « صل علی محمد ، رهبر ما خوش آمد» پرچمهای زیبایی در دست مردم دیده می شد ، روی پرچمها نوشته شده بود :
« دیو چو بیرون رود ، فرشته در آید . »

بعد از انجام مراسم و خواندن سرود ، امام از تمام گروههایی كه به استقبال او آمد بودند ، تشكر كرد . سپس ایشان را سوار ماشین كردند تا به بهشت زهرا برود و در آنجا سخنرانی كند.
در مسیری كه مردم ایستاده بودند ، تعداد زیادی از جوانان ایستاده بودند كه بازو بندهایی به رنگ سبز داشتند . روی بازو بندها عكس امام چاپ شده بود و پائین عكس نوشته بودند : « انتظامات استقبال از امام .»

طول جمعیت از فرودگاه تا بهشت زهرا 33 كیلومتر بود و حدود 5/4 میلیون نفر در این مسیر ایستاده بودند . مردم با شیندن آمدن اتومبیل امام به یكدیگر فشار می آوردند كه شاید لحظه ای بتوانند امام را ببینند . آنها كه جلوتر بودند بر شیشه ماشینی كه امام داخل آن سوار بود ، دست می زدند و به صورتها یشان می مالیدند.

مردم با دیدن ماشین امام بادكنكهای رنگی زیبایی را كه در دست داشتند رها می كردند . بادكنكهای رنگی همراه عكس های امام در آسمان شهر تهران بالا رفت ، در این روز بزرگترین استقبال تاریخ ، از ورود امام به كشور انجام شد . خبر این استقبال بزرگ ، جهان را به ارزه در آورد . بختیار با دیدن این استقبال بی مانند تو دهانی سختی از مردم خورد .

حالا امام در میان مردم بود. امام در این روز سخنرانی مهمی در بهشت زهرا كرد . در آن سخنرانی گفت : « من دولت تعیین می كنم . من توی دهن این دولت می زنم . »
مردم با شور و هیجان زیاد حرفهای امام را تایید می كردند . امام فرمودند : « پیروزی ما وقتی است كه دست اجانب كوتاه شود و تمام ریشه های رژیم سلطنتی از این مرز و بوم برود . » بعد دولت بختیار گفتند كه : « اگر تسلیم ملت نشوید، ملت شما را به خود می نشاند . » حال می بایستی مردم برای مراحل دیگر مبارزه آماده می شدند .

16 بهمن
عصر این روز ، امام در یك مصاحبه مطبوعاتی شركت كرد. در این مصاحبه 300 تن از خبر نگاران داخلی و خارجی شركت داشتند این مصاحبه به وسیله شبكه تلویزیونی كوچك محل زندگی امام پخش شد. مردمی كه نزدیك محل اقامت امام زندگی می كردند ، توانستند این برنامه را ببینند

.
بختیار قبلا گفته بود كه به امام اجازه تشكیل دولت موقت نمی دهد ، اما امام « مهدی بازرگان » را به عنوان نخست وزیر ایران معرفی كردند ، و قرار شد كه مردم با تظاهرات و راهپیماییها نظر خود را نسبت به نخست وزیری بازرگان اعلام كنند . مردم كه آماده بودند نظریات امام خمینی را اجرا كنند از نخست وزیری بازرگان ، خیلی خوشحال شدند و تظاهراتی به راه انداختند . نخست وزیری بازرگان به وسیله خبرنگاران خارجی به تمام دنیا گزارش شد و همه فهمیدند كه مردم ، بختیار را نمی خواهند و دوست دارند كه او كنار برود .

19 بهمن
در این روز ، عده بسیاری از همافران و پرسنل نیروی هوایی با لباس شخصی به منزل امام رفتند و همبستگی خود را با ملت ایران اعلام كردند . آنها ، سپس از منزل امام خارج شدند و مثل دیگر مردم راهپیمایی كردند . در این روز كاركنان یازده وزارتخانه اعلام كردند كه از این پس فقط از دولت بازرگان اطاعت خواهند كرد، و وزیران دولت بختیار را نخواهند پذیرفت . همه اینها نشانه این بود كه رژیم خائن پهلوی دیگر مورد قبول مردم نیست و آنها منتظر حكومت جدید به رهبری امام خمینی هستند.

20بهمن
حمله به نیروی هوایی ، توسط نیروهای گارد
در حدود ساعت 9 شب ناگهان در شرق تهران صدای تیراندازیهای پی در پی ، شنیده شد و مردم با شنیدن صدای تیراندازی از خانه ها بیرون ریختند . بعد از چند دقیقه صدای الله اكبر سراسر تهران را فرا گرفت .
سربازانی كه داخل پادگان « دوشان تپه » بودند با گفتن الله اكبر از مردم كمك می خواستند . علت كمك خواستن سربازها این بود كه یك دسته از ا

فراد گارد جاویدان به پادگان حمله كرده بوند و به طرف سربازان داخل پادگان تیراندازی می كردند .
یكی از همافران درباره علت حمله گارد جاویدان به سربازان و همافران داخل پادگان گفت : « آن شب قرار بود كه تلویزیون ، فیلم بازگشت امام خمینی به ایران را نمایش دهد. وقتی رادیو خبر نمایش این فیلم را اعلام كرد مادر دسته های 200 نفری به سالنهایی كه تلویزیون داشت رفتیم . هنگامی كه تصویر امام بر صفحه تلویزیون ظاهر شد ، همافران سه بار صلوات فرستادند و به نفع امام خمینی شعار دادند . چند لحظه بعد گاردی ها كه از مدتها قبل در محل اقامت و تعلیم ما ، قرار گرفته بودند ، با تانك به خوابگاهها حمله كردند . وضع عجیبی به وجود آمد . كسی نمی

دانست چه كار كند . عده ای شروع به گفتن تكبیر كردند و به این طریق از مردم كمك خواستند . مردم كه صدای تیراندازی و بانگ الله اكبر ما را شنیدند ، فوری به پادگان هجوم آورند . در این درگیریها عده ای از همافران كشته شدند و بقیه هم با استفاده از تاریكی و كمك مردم توانستند فرار كنند . »

بعد از این حوادث بار دیگر مردم با شدت بیشتری به تظاهرات پرداختند و به طرفداری از همافرانی كه توسط افراد گارد كشته شده بودند راهپیمایی كردند. در این راهپیماییها مردم فریاد می زدند:
«مسلمان به پا خیز همافرت كشته شد»

از فردای آن روز ، درگیریهای شدیدی بین افراد نیروی هوایی با افراد گارد جاویدان به وجود آمد. در این درگیریها مردم به طرفداری از افراد نیروی هوایی كیسه های خالی را جمع آوری كردند و برای آنها با شن و ماسه سنگر درست می كردند. عده ای دیگر از مردم نیز با بنزین و شیشه های مختلفی كه در دست داشتند «كوكتل مولوتف» درست می كردند. افراد نیروی هوایی كه به انقلاب پیوسته بودند در بالای بامها و ساختمان ها آماده ی دفاع و مقاومت در مقابل افراد گارد بودند.
در مدت یك روز چهره ی شهر عوض شده بود، رژیم شاه دیگر نفس های آخر را می كشید. مردم

به جنب و جوش افتاده بودند. افراد نیروی هوایی به مردم پیوسته بودند و با كمك یكدیگر مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم را شروع كرده بودند. زن ها برای جوانان و سربازانی كه در سنگر می جنگیدند غذا درست می كردند. حالا دیگر از تمام گوشه و كنار شهر صدای تیراندازی بر می خاست.

چند فرمانده ی نیروی هوایی به پرسنل نیروی هوایی و همافران پیوسته بودند. آنها پس از باز كردن در اسلحه خانه و پخش اسلحه بین مردم به مبارزه با گارد جاویدان پرداختند. پس از مدتی حتی عده ای از سربازان گارد هم به مردم پیوستند. مردم كه این چیزها را می دیدند، با امیدواری بیشتری به مبارزه ادامه می دادند.

بعضی از افراد كه با اسلحه در خیابان ها مبارزه می كردند صورت های خود را سیاه كرده بودند. بیشتر خیابان های اطراف نیروی هوایی سنگر بندی شده بود. جنگ خیابانی به اوج خود رسیده بود. تا ظهر آن روز در حدود 660 نفر كشته شدند و عده ی زخمی ها بسیار زیاد بود. صدای آژیر

آمبولانس ها و صدای تیراندازی بین افراد گارد و افراد نیروی هوایی لحظه ای قطع نمی شد. مردم با كمك افراد نظامی كه ب آنها پیوسته بودند تانك های مزدوران شاه را یكی یكی به تصرف خود در می آوردند و عكس امام را بالای تانك ها نصب می كردند شهر یكپارچه شور و آتش شده بود و هر لحظه خبر پیروزی های جدید مردم و افراد نیروی هوایی بر افراد گارد، به گوش می رسید.
21 بهمن
لغو حكومت نظامی
به دنبال تظاهرات شدید مردم، سپهبد رحیمی كه فرماندار حكومت نظامی در تهران بود، دستور داد كه رفت و آمد مردم از چهار و نیم عصر به بعد ممنوع شود. او به خیال خود می خواست جلوی انقلاب مردم و سقوط حكومت بختیار را بگیرد، اما خوشبختانه امام خمینی كه در آن لحظات حساس و خطرناك وجود مردم را بیشتر از قبل در تظاهرات لازم می دانست، این دستور را غیر قانونی خواند و از مردم خواست تا از این دستور اطاعت نكنند.

مردم با شنیدن این خبر و با توجه به اینكه افراد نیروی هوایی به آنها پیوسته اند شروع به جمع آوری كیسه ای شن كردند و در خیابان ها سنگر بندی كردند و به زودی در تمام گوشه كنار شهر شنیده شد كه مردم مسلح شده اند. هر كس اسلحه می خواست، ورقه ی پایان خدمت نظام وظیفه را تحویل می داد و اسلحه می گرفت. چهره ی شهر عوض شده بود، اسلحه به دست سوار بر موتورها ماشین ها با سرعت در خیابان ها به راه افتاده بودند.

اشغال كلانتری ها توسط ارتش مردمی
مردم بعد از به دست آوردن اسلحه با كمك برادران نیروی هوایی و دیگر مبارزان به طرف كلانتری ها به راه افتادند. مردم با شور و شوق آنها را می دیدند و از ته دل برایشان دعا می كردند. هنگام حمله ی مبارزان به كلانتری ها ابتدا بعضی از پاسبان ها مقاومت می كردند، و سپس خود را تسلیم نیروی مردم و ارتش مردمی می كردند. در جریان اشغال كلانتری ها و پادگان ها عده ی بسیاری از مردم شهید شدند. صدای آژیر آمبولانس ها و صدای تیراندازی یك لحظه قطع نمی شد. هر لحظه خبر می رسید كه مردم جایی و مكانی را تصرف كرده اند. شهر تهران آن روز در آتش و دود غرق بود. در روز 21 بهمن بالاخره كلانتری ها و پادگان ها یكی پس از دیگری در اختیار مردم قرار گرفت.
سنگر بندی در دانشگاه تهران
در همین شب مردم سنگرهای زیادی در جلوی درهای دانشگاه درست كردند. در پشت این سنگرها شیشه های كوكتل مولوتف و موادی كه برای تهیه ی آن لازم بود، دیده می شد.
در گوشه های مختلف دانشگاه به خصوص جلوی مسجد افرادی طرز تهیه ی كوكتل مولوتف و نارنجك دستی را به مردم یاد می دادند. همچنین افراد جنگجو، راه جنگ ها ی خیابانی را آموزش می دادند.
22 بهمن
سقوط نظام 2500 ساله ظلم و استبداد و پیروزی انقلاب اسلامی
ساعت 11 صبح. در این روز، مردم با سوراخ كردن دیوارهای ساختمان مسلسل سازی فرح آباد، داخل آن را پیدا كردند؛ و فشنگ های فراوانی را به دست آوردند. مردم با كوشش یكدیگر توانستند مسلسل های پایه ای را سوار كنند. آنها هر بار چند رگبار آزمایشی هوایی، شلیك می كردند.
در این روز مجلس سنا و شورا به دست نیروهای مردمی افتاد و مردم مسلح با كیسه های شن، سنگر ایجاد كردند و به نگهبانی از آن پرداختند. همچنین زندان معروف كمیته بعد از 4 ساعت زد و خورد به دست نیروهای انقلاب افتاد. در این روز پادگان های لویزان و سلطنت آباد نیز به دست نیروهای مسلح مردمی افتاد و كاخ نیاوران نیز به تصرف مردم درآمد.

رادیو تلویزیون در تصرف نیروهای مردمی
عصر روز 22 بهمن مردم جنگجو و انقلابی توانستند رادیو و تلویزیون را از چنگ استبداد بیرون بكشند و بعد از سالیان سال كه استبداد و زور بر این دستگاه ها حكومت كرده بود، آزادی به آنجا راه یافت. وقتی رادیو به اشتغال مردم درآمد صدای گوینده ی رادیو در فضای انقلاب ایران چنین گفت: « اینجا تهران است، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب » سپس سرود: « ای ایران، ای مرز پر گهر » از رادیو و تلویزیون پخش شد. مردم مسلح همچنان در خیابان ها بودند. خیابان ها هنوز سنگر بندی بود، و هر لحظه مردم پیروزی های جدیدی به دست می آوردند.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir