پروژه دانشجویی مقاله در مورد رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی تحت word

توضیحات

  دانشجویی مقاله در مورد رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی تحت word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانشجویی مقاله در مورد رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی تحت word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانشجویی مقاله در مورد رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی تحت word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن دانشجویی مقاله در مورد رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی تحت word :

رابطه ارتكاب بزه با عقب ماندگی ذهنی

دكتر فرید فدائی
عموماً مردم گمان می كنند بین مشكلات روانی و بزهكاری رابطه نزدیكی هست. اما باید گفت به جز ارتباط بزهكاری با اختلال شخصیت ضد اجتماعی در دیگر موارد, اختلالات روانی با میزانهای بالاتر جرم و جنایت ملازمه ندارند البته گاهی روابط بسیار اختصاصی وجود دارد برای نمونه بزهكاری نادری چون مادر كشی با اسكیزوفرنیا و قتلهای خانوادگی توام با خود كشی قاتل , با افسردگی و كشتن نوزاد با روان پریشی پس از زایمان مرتبط هستند در این مقاله كوشش بر این است كه بر پایه اطلاعات موجود رابطه بین عقب ماندگی ذهنی و بزهكاری معلوم گردد.

تشخیص عقب ماندگی ذهنی بر پایه تركیبی است از نارسایی هوش و عدم كفایت اجتماعی برای كاربرد روزانه بالینی , عقب ماندگی ذهنی بر پایه تقسیم بندیهای سازمان جهانی بهداشت و انجمن روان پزشكان آمریكا به چهار طبقه تقسیم می شود.
این چهار محدوده بر مبنای آزمون هوش بهر (وكسلر) با میانه 100 و انحراف معیار 15 است. عقب ماندگی خفیف ذهنی , هوش بهر 50 _ 55 تا 70 عقب ماندگی متوسط ذهنی , هوش بهر 35 _ 40 تا 50 _ 55 عقب ماندگی شدید ذهنی هوش بهر 20 _ 25 تا 35 _ 40 و عقب ماندگ

ی عمیق ذهنی هوش بهر پایین تر از 20 _ 25 را شامل می شود.
جرم در معلولان ذهنی , همچون كل جمعیت , در اصل پدیده یی مرتبط با جنسیت مذكر است. بزهكار معمولی عقب مانده ذهنی مردی است در ابتدای سالهای دهه سوم زندگی , كه در محدوده نارسایی هوشی خفیف تا مرزی جای دارد. از یك محیط شهری فقیر بر می خیزد , دوران كودكی او در محرومیت و جو بی اطمینانی گذشته است احتمال دارد كه سابقه یی از اختلال ر

فتار, محكومیت قبلی , و اقامت در موسسات درمانی یا كانونهای تربیتی داشته باشد و شواهدی از اختلال روان پزشكی ( به جز عقب ماندگی) و اختلال شخصیت نیز در او به دست آید . به این ترتیب , بزهكاران معلول روانی ویژگیهای مشترك زیادی با خلافكاران غیر معلول روانی دارند. اما آنان با بیماران روانی بزهكار كه رفتار مجرمانه شان به طور عمده ثانویه به اختلال روان پزشكی است متفاوت هستند. گروه اخیر در هنگام نخستین محكومیت خود مسنتر هستند. سوابق بستری بیشتری در بیمارستانهای روانی دارند, موارد تهاجم در آنان فراوانتر است, دوره نگهداری آنان در موسسات درمانی _ تربیتی كوتاهتر است و در دوره پیگیری پس از آزادی , كمتر مرتكب جرایم سنگین می شوند.
جرایم جنسی و آتش افروزی در معلولان ذهنی نمود فراوانتر دارد جرایم شامل تهاجم شدید شخصیتی از جمله قتل كمتر دیده می شود در بررسی 1160 بیمار عقب مانده ذهنی كه به علت ارتكاب جرم محكوم به اقامت اجباری در بیمارستان شده بوند دیده شده كه یك سوم مردان این گروه به علت جرایم جنسی محكوم شده بودند در حالی كه این میزان برای كل مردانی كه در مدت زمانی مشابه به دلیل ارتكاب همه نوع جرایم قابل تعقیب قانونی , زندانی شده بودند 5% بود در بررسی دیگری در آمریكا معلوم شد كه از 1300 مورد آتش افروزی در طول یك سال, 50% آنها به وسیله معلولان ذهنی صورت گرفته است در كل , هوش بهره بزهكاران جنسی به گونه یی

چشمگیر پایین تر از دیگر بزهكاران است حتی در بین عقب ماندگان ذهنی آتش افروز, نیمی از موارد ایجاد حریق به وسیله یك سوم از زنان و مردانی انجام می شود كه شدیدترین درجه عقب ماندگی ذهنی را دارند. البته لازم به ذكر است كه در گروه معلولان ذهنی بزهكار , اكثر جرایم به وسیله عقب ماندگان خفیف انجام می شود و بزهكاری در میان عقب ماندگان شدید ذهنی نادر است.
بررسی بر روی گروهی از زندانیان كه دارای محكومیت كیفری یا حقوقی بودند نشان داد كه 6/2% آنان دچار عقب ماندگی ذهنی و

6/11% دارای هوش مرزی هستند این افراد بیشتر از دیگر زندانیان مرتكب سرقت شده بودند, سوابق شغلی ضعیفتر و بی ثباتی هیجانی افزونتری داشتند.
مجرمان دچار عقب ماندگی ذهنی رویه بزهكارانه خود را زودتر از مجرمان بیمار روانی آغاز می كنند , آنان از سرقت جزئی در ایام نوجوانی شروع می كنند و دامنه جرایم خود را به ورود به عنف جهت دزدی و سپس جرایم جنسی (كه در قیاس با كل مجرمان میزان بالاتری دارد) گسترش می دهند.
عواملی كه زمینه جرم را در معلولان ذهنی مهیا می كند یا در آن مشاركت دارد به شرح زیر است :
1 _ كاركرد نارسای شناختی : معلول روانی كمتر قادر به پیش بینی و استدلال درباره عواقب اعمال خویش است و توان كمتری برای مقاومت در برابر خواسته ها دارد و خیلی ساده تر به وسیله دیگران به ارتكاب جرم سوق داده می شود تكانش و ری و تلقین پذیری ساده لوحانه از نشانه های همیشگی ارتكاب جرم در معلولان ذهنی است.
2 _ ضایعه مغزی و ناهنجاری مخ : رابطه بین رفتار بزهكارانه با ناهنجاری مخ و تشنج صرعی از دیرباز مورد توجه بوده است. اكثر بررسی ها درباره مجرمان معلول روانی , فراوانی زیاد ضایعه مغزی را نشان می دهد در یك بررسی راجع به مجرمان معلول روانی 9% آنان به صرع دچار بودند. در

بررسی دیگر 30% مجرمان معلول روانی یا شواهد قطعی ضایعه نورولژیك و یا شواهد الكتروانسفالو گرافی از ضایعه مغزی داشتند, 15% دچار صرع قطعه گیجگاهی 15% دیگر دارای سابقه حاكی از ضایعه مغزی در هنگام تولد بودند. مكانیسم رابطه بین ضایعه مغزی و رفتار مجرمانه به خوبی معلوم نیست. در این مورد چهار فرضیه قابل طرح است:
الف _ ضایعه مغزی هم مسئول صرع و هم مسئول رفتار ضد اجتماعی است.
ب _ صرع مسائل روانی _ اجتماعی ایجاد می كند كه منجر به رفتار ضد اجتماعی می ش

ود.
ج _ عوامل مضر و مخرب روانی _ اجتماعی , منجر به شیوع بالاتر صرع و شیوع بالاتر رفتارهای ضد اجتماعی می شود.
د _ مشكلات رفتاری, استعداد ابتلا به بیماری از جمله صرع را میافزایند كه ممكن است تاثیرات درمان دارویی از دراز مدت ضد صرعی نیز به آنان اضافه گردد.
در ضایعه مغزی منجر به رفتار بزهكارانه در معلول ذهنی دو مكانیسم مستقل اما مرتبط را می توان فرض كرد: نخست نارسایی در یاد گیری اجتماعی دوم , كاهش در مهارتكانه .
ضایعه وارد به قطعه پیشانی و سامانه لیمبیك , اضطراب اجتماعی را می كاهد و موجب رفتار بی مهار از نظر اجتماعی میشود, كاهش تحمل ناكامی و افزایش تحریك پذیری همراه با واكنشهای بیش از حد و اغلب انفجاری نسبت به تحریك جزئی , از ویژگیهای برجسته در مجرمان معلول روانی است.
3 _ نا بهنجاریهای كروموزومهای جنسی : رابطه بین كروموزومهای جنسی اضافی با نارسایی خوش و تمایل به بزهكاری از دیده پژوهشگران پنهان نمانده است.
افرادی با ژنوتیپهای xxy و xxy در قیاس با افراد xy همسان و هم سن , سابقه بیشتری از محكومیت كیفری و نمره های پایین تری در آزمونهای هوش دارند. طبیعت این رابطه به خوبی معلوم نیست و به هر حال بسیاری از افراد xyy و xxy بدون ارتكاب خطا در جامعه زندگی می كنند.
4 _ سلامتی جسمی و روانی (به جز عقب ماندگی ذهنی) بیش از نیمی از معلولان روانی مجرم دچار اشكالات جسمی همچون صرع, آسیب شنوایی , لكنت , آسم مزمن, ناشنوایی و گنگی , در رفتگی مادرزادی مفصل ران با لنگی چشمگیر , جثه بیش از حد كوچك یا بیش از حد بزرگ می باشند. این اشكالات ممكن است سهمی در بیگانه شدن فرد از جامعه داشته باشد و مانع از فرایند اجتماعی شدن و یادگیری اجتماعی گردد, یا امكان دارد احساس حقارتی ایجاد كند كه شاید به وسیله رفتار ضد اجتماعی جبران شود تصحیح این اشكالات از رفتارهای مجرمانه می كاهد. در سابقه معلولان ذهنی مجرم, در 25% موارد ارجاع به روان پزشك برای اختلالات رفتاری و مشكلات یادگیری و 30% بیماری آشكار روان پزشكی (از جمله روان پزشكی و روان نژندی) در حدی كه محتاج مراجعه به روان پزشك باشد موجود است.
5 _ عوامل روانی _ اجتماعی : عواملی چون طبقه اجتماعی _ اقتصادی پایین , میزان بالای جرم در همسایگی , خانه های آشفته , بیكاری مزمن , فقر , خاستگاه حاشیه شهر , روشهای نادرست , پرورش كودك, تاریخچه خانوادگی جرم و آسیب شناسیهای روانی دیگر كه با رفتار بزهكارانه در كل

مرتبط است در معلولان ذهنی خلافكار نیز دیده می شود در معلولان ذهنی بزهكار , شیوع بسیار بالاتری از سوابق خانوادگی نامطلوب نسبت به معلولان ذهنی غیر خلافكار وجود دارد. در حدود 50% معلولان روانی خلافكار از خانواده های از هم گسیخته بیرون می آیند 35% موارد هم گرچه

در خانواده های گرم و با ثبات پرورش می یابند اما تربیت نادرست به صورت لوس كردن و نیاموختن مهار خواسته ها در آنان بارز است.
از نظر تبیین این امور باید گفت كه معلولان روانی آسیب پذیری بیشتری در برابر عوامل مضر و روانی _ اجتماعی نسبت به همسالان بهنجار خود دارند و امكانات جبرانی آنان نیز در برابر این عوامل كمتر است.
6 _ عوامل روان پویایی : مكانیسم های روان شناختی اغلب نقش مهمی را در ارتكاب جرایم به وسیله معلولان روانی بازی می كنند انگیزه رفتار بزهكارانه اغلب كسب موقعیت است.
جوان دچار معلولیت خفیف روانی به وسیله مشاركت در جرم و خلافهای جسورانه مورد پذیرش گروه همسالان قرار می گیرد یا به عضویت یك دسته از جوانان ماجراجو در می آید و گاهی نیز در این دسته مقام بالایی كسب می كند كه به صورت دیگر برای او قابل حصول نیست. در مورد خلافهای جنسی از آنجا كه جوان معلول ذهنی نمی تواند مورد پذیرش جنس مخالف قرار گیرد و با توجه به ناتوانی او در مهار كردن تكانه های خود و به علت عدم مهارت در رفتار عاطفی مناسب , زمینه برای بزهكاری جنسی پدیدار می شود. به علت اشكالات ارتباطی , نیات بی ضرر معلولان ذهنی ممكن است سو تعبیر شود جوانان دچار معلولیت خفیف روانی ممكن است ناكامی خویش را ز موقعیت پایینی كه به وسیله خانواده همسالان و جامعه به آنان تحمیل شده است به صورت اعمال بزهكارانه نشان دهند عمل بزهكارانه گاهی اوقات فریادی برای كمك خواهی در فردی است كه قادر به ارتباط به دیگران و بیان مشكل خویش نیست.
خوب است در این جا اشاره یی نیز به معلولان ذهنی مونث نیز بشود تعداد آنان در برابر مجرمان مذكر بسیار كمتر و در حدود یك چهارم است. در حدود نیمی از جرایم آنان را سرقتهای جزئی تشكیل میدهد
5% به علت تهاجم شخصی 4/3% به علت آتش افروزی و 33% به علت سو رفتار جنسی و ولگردی محكومیت می یابند در مورد جرایم جنسی این زنان باید گفت به همان اندازه كه مجرم هستند قربانی نیز محسوب می شوند و اغلب برای كسب حمایت و مراقبت از خود به رفتارهای نامناسب جنسی متوسل می گردند. زنان و دختران معلول روانی گاهی مرتكب جرم نادر و غیر معلول كودك ربایی می شوند.
در یك بررسی 4/1 زنان مرتكب كودك ریایی , معلول ذهنی بودند انگیزه برای این كار, احساس محرومیت , تنهایی و تمایل به آرام ساختن خویش به وسیله بازی با كودك یا ایفای نقش مادری برای اوست. كودك, متعلق به یك خویش یا دوست است.
عقب ماندگان ذهنی و حقوق جزا

در متون فقهی و حقوقی و قوانین جزائی گذشته و حال ایران , به صورت اختصاصی به عقب ماندگان ذهنی اشاره نشده است لیكن عموماً در كنار واژه جنون , واژه اختلال مشاعر و همراه با واژه مجنون,
واژه های مختل المشاعره و مختل العقل به كار رفته است كه می تواند بر عقب ماندگی ذهنی و فرد عقب مانده ذهنی نیز دلالت كند.
به هر حال با توجه به ماده 497 قانون مجازات اسلامی كلیه قوانینی كه با این قانون مغایر باشد ملغی است از ذكر مجموعه قوانین جزایی درباره اختلال مشاعر و اختلال عقل و سفاهت كه تا

پیش از ابلاغ قانون مجازات اسلامی در 3/10/1370 اجرا می شده است صرف نظر میشود.
مواد 51 و 52 قانون مجازات اسلامی به جنون و ارتكاب جرم می پردازد كه ممكن است به طور غیر مستقیم با عقب ماندگان ذهنی نیز مربوط شود, لیكن به طور كلی در قانون مجازات اسلامی به شرط بالغ و عاقل و مختار بودن مجرم برای اجرای مجازات اشاره شده و آگاهی از حكم و موضوع آن ضروری دانسته شده است در مواد 64 (زنا) , 111 (لواط) , 130 (مساحقه) , 136 ( قوادی ), 146 (قذف ) 166 ( شرایط حد مسكر) , 189 (محاربه و افساد فی الارض ) این موضوعات تصریح گردیده است.

برای دریافت اینجا کلیک کنید