توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله افسانه ، بیانیه ی شعر نیمایی تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله افسانه ، بیانیه ی شعر نیمایی تحت word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله افسانه ، بیانیه ی شعر نیمایی تحت word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله افسانه ، بیانیه ی شعر نیمایی تحت word :

هم زمان با نخستین زمزمه های تجدد و در اوج رویا رویی های نو گرایان و سنت پرستان ، نیما آرام و بر كنار از همه سرو صداها نخستین منظومه خود ، قصه رنگ پریده را كه حدود پانصد بیت داشت ، به سال 1299 سرود و یك سال بعد آن را منتشر ساخت . این منظومه كه از آثار اولیه ی نیما و حاصل دوران ناپختگی كار اوست و كاستی ها و سستی هائی در آن دیده می شود . نیما در این شعر ف جهان را به شكلی شاعرانه و از دریچه ی چشم خود می نگرد و همین تازگی دید ، شعر او را به رغم قالب سنتی و ظاهر قدیمی اش ، از آن چه شاعران سنتی گفته اند ، متمایز می سازد . منظومه قصه رنگ پریده و قطعه ی ای شب كه به سال 1301 در نشریه ی ادبی نوبهار منتشر شد و سوز وشوری شاعرانه داشت ، مقدمه ای بود برای سرودن منظومه ی افسانه كه می توان آنرا بشارت دهنده ی شعر نیمائی شمرد .
نیما شاعر افسانه را بهتر بشناسیم –
روستای دور افتاده ی یوش در دل كوهستان های جنگلی دامنه ی البرز قرار دارد واز نظر تقسیمات كشوری جزو شهرستان نور از استان مازندران است .

علی اسفندیاری فرزند ابراهیم خان ، مردی آتش مزاج و دلاور از دودمانی كهن كه با گله داری و كشاورزی روزگار می گذراند ، به سال 1276 در این دهكده پا به عرصه وجود گذاشت . كودكی او در دامان طبیعت و در میان شبانان گذشت . با آرامش كوهستان انس گرفت و از زندگی پر ماجرا و دنیای شبانان و كشاورزان تجربه ها آموخت و روح او با رمندگی طبیعت و جهان دد و دام پیوند خورد . او خواندن و نوشتن را به شیوه ی سنتی روستا نزد ملای ده آموخت . در آغاز نوجوانی با خانواده خود به تهران رفت و پس از گذراندن دوران دبستان برای آموختن زبان فرانسه وارد مدرسه یسن لویی شد . سالهای آغازین تحصیل او با سركشی و نافرمانی گذشت اما تشویق و دل سوزی معلمی مهربان به نام نظام وفا طبع سركش او را رام كرد و در خط شاعری انداخت . آن سالها جنگ جهان گیر اول در جریان بود و علی اسفندیاری – كه بعدها نام نیما یوشیج را برای خود برگزید – اخبار جنگ را به زبان فرانسه می خواند و هم زمان به فراگیری دروس حوزه و زبان عربی مشغول بود . حوادث جنگ جهان گیر اول در روح او تأثیری ویژه بر جای گذاشت و آشنایی با زبان فرانسه و استفاده از آثار ادبی شاعران فرانسوی نیز پنجره ی تازه ای به روی او گشود اما روح سركش نیما هنوز نمی توانست در قفس شهر آرام گیرد . پس هر فرصتی را برای سر كشیدن به زادگاه خود غنیمت می شمرد .

نیما در این سالها در وزارت مالیه ( دارایی ) مشغول به كار شده بود و هم زمان به محافل ادبی تهران رفت و آمد داشت . به ویژه در حجره ی چای فروشی حیدر علی كمالی شاعر ، به سخنان صاحب ذوقانی چون ملك الشعرای بهار و علی اصغر حكمت گوش فرا می داد و از كار و كردار شاعرانه ی آن ها تجربه ها می اندوخت .
در آغاز نوجوانی به سبك پیشینیان و به ویژه سبك خراسانی شعر می ساخت اما نه این گونه شاعری و نه حتی نشست و برخاست با شاعرلن رسمی و سنت گرا هیچ كدام تشنگی طبع او را سیراب نمی كرد . در سن بیست و سه سالگی منظومه قصه رنگ پریده را سرود كه تمرینی واقعی بیش نبود . قطعه ی ای شب كه دو سال بعد – یعنی در بیست و پنج سالگی – از طبع نیما تراوید ، آغاز مرحله ای جدی تر محسوب می شد وبه دلیل سوز و شوری كه داشت ، پس از نشر در نوبهار بر سر زبان ها افتاد . در آن سالها مردی با ذوق و اهل نظر به نام محمد ضیاء هشترودی كتابی به نام منتخبات آثار منتشر كرد و وی قسمت هایی از منظومه ی قصه ی رنگ پریده را با عنوان دل های خونین به همراه چند قطعه دیگر از اشعار نیما در این مجموعه آورد و در محافل ادبی آن روز شگفتی برانگیخت و انكارها و مخالفت های زیادی به دنبال داشت .

قصه ی رنگ پریده و تا حدودی قطعه ای شب ، در واقع سند اتهامی بود كه شاعر بر ضد جامعه ی عصر خود ارائه می كرد و داستان دردناك زندگی خویش را در آن باز می گفت . فراموش نكنیم كه در همان سال نظم قصه ی رنگ پریده ( 1299 )كودتای معروف سوم اسفند اتفاق افتاده بود . پیامدهای سیاسی – اجتماعی كودتا ، شاعر دل آزرده ی یوش را به كناره گیری از اجتماع و دوری از محیط نادلپذیر تهران واداشت . جنگل های انبوه و كوهپایه های سر به فلك كشیده او را به خویشتن فرا می خواند . هوای آزاد كار خود را كرد و نغمه ناشناس نوتری از چنگ و ساز جان او باز شد . این نغمه نو همان قطعه ی افسانه بود كه در سال 1301 ش . بخشی از آن در روزنامه قرن بیستم میرزاده عشقی – كه تندروترین و بی پرواترین نشریه ی آن روزگار بود – در چند شماره ی پیاپی به چاپ رسید . افسانه پیش از چاپ از صافی ذوق و سلیقه ی نظام وفا ، استاد ومربی نیما ، گذشته و حذف و اصلاحات چندی در آن صورت گرفته بود . بنابراین ، شاعر به پاس این خدمت – كه یقینا در توفیق كم نظیر شعرش بی تأثیر نبوده است – ایت عبارت را در سرلوحه ی منظومه ی خویش جای داد :

« به پیشگاه استادم نظام وفا تقدیم می كنم ؛
هر چند كه می دانم این منظومه هدیه ی ناچیزی است اما او اهالی كوهستان را به سادگی و صداقتشان خواهد بخشید . » نیما یوشیج – دی ماه 1301 ش
سال 1301 هجری شمسی را خوب به خاطر بسپاریم ؛ زیرا در این سال است كه با انتشار افسانه ی نیما ، مجموعه داستان كوتاه یكی بود یكی نبود جمال زاده ، رمان تهران مخوف مشفق كاظمی و نیز نمایش نامه ی جعفر خان از فرنگ آمده اثر حسن مقدم ، ادبیات معاصر فارسی در شعب متعدد آغاز می شود .

افسانه
در شب تیره دیوانه ای كاو
دل به رنگی گریزان سپرده
در دره ی سرد و خلوت نشسته
همچو ساقه گیاهی فسرده
می كند داستانی غم آور
ای دل من ، دل من دل من
بی نوا مضطرا قابل من
به همه خوبی و قدر و دعوی
از تو آخر چه شد حاصل من
جز سرشكی به رخساره ی غم ؟
می توانستی ای دل رهیدن
گر نخوردی فریب زمانه

آنچه دیدی ز خود دیدی و بس
هر دم از یك ره و یك بهانه
تا تو ای مست با من ستیزی
تا به سرمستی و غم گساری
بافسانه كنی دوستاری
عالمی دایم از وی گریزد
با تو او را بود سازگاری
مبتلایی نیابد به از تو
افسانه : مبتلایی كه ماننده ی او
كس در این راه لغزان ندیده
آه ، دیری است كاین قصه گویند :
از بر شاخه مرغی پریده
مانده بر جای از او آشیانه
انتشار افسانه خشم ادیبان و انتقاد و اعتراض آنها را برانگیخت اما نیما – به قول خودش – هیچ گاه از این عیب جوییها و خرده گیری ها دل تنگ نشد و با اطمینان برسر عقیده ی خویش ایستاد . كار او بر خلاف رفقای دیگرش در هم شكستن و فرو ریختن نبود .

او نمی خواست یك باره مخالفان را در همان گام نخستین از خود براند ؛ به همین جهت ، در افسانه از اصول كلی شعر فارسی چندان منحرف نشد . وزن وقافیه را در جای خود آورد اما برای آنكه پشت سر هم تكرار نشود ، میان بندها ، یك مصراع فاصله انداخت . نیما بدین ترتیب ، تغزل نوینی را پدید آورد كه بهتر از هر قالب و شكلی می توانست دردها و تنهایی های شاعر را كه درد وتنهایی جامعه ی او نیز بود ، زمزمه كند . افسانه با این قالب و محتوا ، هم با شعر گذشته – كه با جامعه و دردهای ان ارتباط كمی داشت – فرق می كرد وهم با خشم و خروش های شلاق وار و شعار گونه ی عصر مشروطه تباین محسوسی داشت . این شعر به ویژه ، نسبت به شعر هدف دار و بیان مستقیم عصر بیداری دارای جنبه های قوی ذهنی و عاطفی بود و در مجموع ، شاعرانه و در قالب محاوره ای آزاد میان اشخاص نمایش عرضه شده بود . با توجه به مقدمه ی كوتاهی كه خود نیما بر این شعر نوشته است ، ویژگی های افسانه را به شرح زیر بر می شمریم .

1- نوع تغزل آزاد كه شاعر در آن به گونه ای عرفان زمینی دست پیدا كرده است ؛
2- منظومه ای بلند و موزون كه در آن مشكل قافیه پس از هر چهار مصراع با یك مصراع آزاد حل شده است ؛
3- توجه شاعر به واقعیت های ملموس و در عین حال ، نگرش عاطفی و شاعرانه ی او به اشیا ؛
4- تفاوت نگاه شاعر با شاعران گذشته و تازگی و دور بودن آن از تقلید ؛
5- نزدیكی آن به ادبیات نمایشی ( دراماتیك ) در پرتو شكل بیان محاوره ای؛
6- سیر آزاد تخیل شاعر در آن ؛
7- بیان سرگذشت بی دلی ها و ناكامی های خود شاعر كه به طرز لطیفی با سرنوشت جامعه و روزگار او پیوند خورده است .

نیما پس از افسانه
افسانه برای نیما و برای شعر معاصر فارسی تجربه ای بود كه باید پشت سر گذاشته می شد اما هیچ كس به اندازه ی نیما به فرجام خوش این تجربه امیدوار نبود . وی بی آن كه از انتقادها و ناسزاهای مخالفان برآشفته یا دل سرد شود ، به تأملات خود درباره ی این شیوه ی شاعری ادامه داد . هر چند تا پانزده سال بعد كه زمینه را كاملا برای دگرگونی قالب و محتوا در شعر مساعد یافت ، شعری كه كاملا در مایه ی آزاد باشد ، نسرود . در این فاصله روزهای خوش و ناخوش دیگری بر نیما گذشت و او را در كوره ی حیات آب دیده كرد . سرانجام با عالیه جهانگیر ازدواج كرد و به تبعیت از همسرش – كه معلم بود – به آستارا رفت و در مدرسه ی حكیم نظامی آن شهر مدتی به تدریس پرداخت . پیش از آن حدود یك سال هم در بابل به سر برده بود .

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir