توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله استان کردستان تحت فایل ورد (word) دارای 229 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله استان کردستان تحت فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله استان کردستان تحت فایل ورد (word)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله استان کردستان تحت فایل ورد (word) :

استان کردستان

اختلافات مرزی میان ایران و عراق، همانند اختلافات مرزی و ارضی بسیاری از كشورهای جهان سوم، میراث شوم دوران استعمار بوده و جنگی كه دولت عراق در سال 1359 به ایران تحمیل كرد نمی توانست بدون تشویق، حمایت و پشتیبانی قدرتهای استعماری صورت گیرد و دخالت قدرتهای مذكور، در اواسط قرن نوزدهم، موجب شد تا ایران از حقوق سلیمانیه به نفع همسایه غربیش صرف نظر كند. ادامه همین دخالتها نیز در آغاز قرن بیستم موجب گردید تا 700 مایل مربع از اراضی نفت

خیز ایران واقع در شمال و جنوب قصر شیرین كه به «اراضی اشغالی» نیز معروف است به همسایه غربی آن واگذار گردد. تاریخ به ما می گوید كه عراق از زمان پیدایش خود، یعنی حدود 70 سال پیش تا كنون همواره نسبت به بخشهایی از سرزمین ما ادعا داشته و با حمایت های قدرتهای استعماری برای تجریه آن تلاش كرده است و یكی از اهداف تجاوز عراق به ایران در سال 1359 نیز تجزیه قسمتی از كشورمان بوده است.

دولت عراق در 26 شهریور ماه 1359 عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1354(1975م) بین دو كشور را به طور یك جانبه لغو كرد، پس نیروهای نظامی آن كشور در بعدازظهر روز سه شنبه 31 شهریور، 1359 از طریق زمین و هوا و دریا به به ایران حمله كردند و به این ترتیب جنگ آغاز شد. این بیست و پنجمین جنگ كامل و تمام عیار در مدت بیش از 4 قرن بین ایران و عثمانی و پس عراق- جانشین آن- است. یكی از ریشه های جنگ ایران و عراق، اختلافهای مرزی دیرپای دو كشور است

.
اختلافهای مرزی ایران و عراق سابقه ای تاریخی دارد و به زمان تأسیس سلسله صفوی در ایران و استقرار امپراتوری عثمانی، كه عراق بخشی از آن بود، باز می گردد. در سال 859هـ.ق (29 می 1453)، سلطان محمد دوم، پادشاه عثمانی معروف به «فاتح» قسطنطنیه را فتح كرد و به حیات هزار ساله امپراتوری روم شرقی(بیزانس) خاتمه داد و به جای آن امپراتوری نیرومندی تأسیس كرد كه دامنه كشورگشایی داشت و تصرف كلیه كشورهای مسلمان، از جمله ایران قسمتی از سیاست آن را تشكیل می داد. به همین جهت تركان عثمانی پس از تصرف سراسر آسیای صغیر، شام، فلسطین، مدیترانه شرقی و تسلط بر بابكان متوجه ایران شدند.

نیم قرن بعد (1502م) شاه اسماعیل صفوی به طور رسمی سلسله صفوی را تأسیس كرد. شاه اسماعیل از آغاز سلطنت بر آن شد كه ایران را از خطر استیلای تركان عثمانی محفوظ دارد و حكومت ملوك الطوایفی را كه از صدر اسلام در ایران برقرار بود براندازد.صفویان با اجرای این سیاست توانستند نخست ایران را كه طی 900 سال گذشته گرفتار اختلافهای داخلی و بازیچه حكومتهای محلی بود، به وحدت و یگانگی رهبری كنند و مركزیتی در ایران بوجود آورند كه پس از انقراض ساسانیان سابقه نداشت، و دوم با ترویج مذهب شیعه كه از قرنهای نخستین اسلام در ایران سابقه داشت و رسمی شردن آن، تفوق مذهبی عثمانی را خنثی كنند، صفویان به این ترتیب موفق شدند كه استقلال ایران را در برابر قدرت نظامی عثمانی حفظ كند.

چهار قرن جنگ و مقاومت:
طبیعی است كه این امر نتوانست از توسعه طلبی عثمانی و در نتیجه، بروز جنگهای خونین بین دو كشور جلوگیری كند. به همین جهت تاریخ روابط میانی ایران و عثمانی از قرن دهم تا سیزدهم هجری قمری در واقع شرح جنگهای خونین 400 ساله آنها است. از 920 هـ.ق (1514) كه سلطان سلیم به ایران حمله كرد و جنگ (چالدران) آغاز شد تا شهریور ماه 1359(1980) كه صدام حسین جنگ تحمیلی را شروع كرد 250 جنگ بین ایران و همسایه غربی آن روی داده است كه 24 جنگ آن بین ایران و عثمانی و یك جنگ آن بین ایران و عراق به وقوع پیوسته است. البته این به غیر از جنگهای كوچك و درگیریهای محدود بوده كه بكرات بین دو كشور بروز كرد.

بیشتر جنگهای مذكور، بین قرنهای دهم تا دوازدهم كه امپراتوری های ایران و عثمانی در اوج قدرت بودند روی داد. از قرن دوازدهم به بعد ایران و عثمانی هر دو ضعیف شدند و تحرك نظامی خود را از دست دادند، در نتیجه، از تعداد جنگهای بین دو كشور نیز كاسته شد. از جنگهای بین ایران و عثمانی، 7 جنگ در قرن دهم، 9 جنگ در قرن یازدهم، 7 جنگ در قرن دوازدهم یك جنگ در قرن

سیزدهم و سرانجام یك جنگ بین ایران و عراق در قرن چهاردهم (جنگ تحمیلی) روی داده است.
همانطور كه جنگ تحمیلی را دولت عراق آغاز كرد، در اكثر قریب به اتفاق جنگهای پیشین نیز دولت عثمانی مهاجم بوده و ایران از خود دفاع كرده است در برخی از جنگهای دوره صفوی كه ایران مهاجم بوده این تهاجم به منظور بازپس گرفتن اراضی از دست رفته در جنگهای پیش صورت گرفته است.
عراق كانون اصلی برخوردها
قبل از تأسیس امپراتوری عثمانی، عراق بخشی از سرزمین ایران بود و خاندان آق قویونلو بر آن حكومت می كردند. عثمانی ها در نظر داشتند تا عراق را ضمیمه امپراتوری خود كنند به همین جهت كانون اصلی برخوردهای میان دو كشور را بین النهرین، یعنی عراق كنونی، تشكیل می داد. عثمانی ها در سال 878 هـ(1413م) با شكست دولت آق قویونلو عراق را تصرف كذدند، اما شاه

اسماعیل صفوی در سال 914 هـ(1508م) عراق را به تصرف خود در آورد و پس از آن سلطان سلیم دوباره در سال 920هـ(1514م) آن را تصرف كرد. ایران بار دیگر در 936 هـ(1529م) عراق را بدست آورد. دولت عثمانی مجدداً در 950 هـ(1543م) عراق را تصرف كرد. اما عراق دوباره در زمان شاه عباس، یعنی در سال 1023 هـ(1623م) به تصرف ایران در آمد. بار دیگر سلطان مراد چهارم در سال 1048 هـ(1638م) عراق را تصرف كرد از این تاریخ عراق برای همیشه از ایران جدا شد و تا سال 1299 ش(1920م) یعنی حدود سه قرن بعد، قسمتی از امپراتوری عثمانی را تشكیل میداد رقابت بر سر عراق از یك طرف انعكاسی از تعادل نظامی بین دو امپراتوری بود و از سوی دیگر نشانه تضعیف هر یك از آنان محسوب می شد. هیچ یك از دو امپراتوری نمی توانست طرف دیگر را به طور قطع از نظر نظامی شكست دهد و به یك كنترل نظامی

پایدار در عراق دست یابد. نتیجه این امر انعقاد سلسله معاهداتی بین دو كشور بود.
تعهدنامه های منعقد شده و علل آن:
از سال 963هـ(1555م) كه عهدنامه معروف به آماسیه بین ایران و عثمانی به امضاء رسید، تا سال 1354 ش(1975م) كه عهدنامه مرزی و حسن همجواری بین ایران و عراق امضاء نشد، یعنی در طول بیش از 400 سال، حدود 20 عهدنامه بین ایران و همسایه غربی آن در مورد حل اختلاف و

تعیین مرز بین دو كشور به امضاء رسیده است: این امر نشان دهنده تعداد برخوردها و منازعاتی است كه هرچند به طور موقت به وسیله این معاهدات حل و فصل گردیده است، مهمترین این عهدنامه ها عبارتند از عهدنامه قصر شیرین 1049هـ(1639م) عهدنامه گردان 1159هـ(1746م)، عهدنامه اول ارزروم1238هـ(1913م) و صورت جلسات منظم به آن، عهدنامه 1316ش (193

7م)، و عهدنامه مرزی و حسن همجواری سال 1354 ش(1975م)
به هرحال میتوان مهمترین علل جنگها و عهدنامه های منعقد شده بین ایران و عثمانی را به شرح زیر خلاصه كرد.
1-توسعه طلبی عثمانی، چشم داشتن این كشور به قسمتهایی از خاك ایران، این امر سبب می شد تا عثمانی ها هیچ گاه به عهدنامه های منعقد شده وفادار نمانند و در فرصتهای مناسب آن را نقض و به ایران تجاوز كنند.
2-اختلافعای مذهبی نیز كه ناشی از شیعه بودن ایرانیان و سنی بودن عثمانی ها بود، در تداو

م اختلافهای دو كشور نقش مهمی ایفا كرده است.
3-تحریكهای كشورهای اروپایی در بر افروختن آتش جنگ بین ایران و عثمانی نقش مهمی داشت از قرن نوزدهم به بعد نیز دولتهای انگلستان و روسیه در انعقاد عهدنامه‌های منعقد شده بین دو كشور دخالت تام داشتند. دولت انگلستان(از عهدنامه دوم ارزروم تا عهدنامه مرزی 1316 ش در طول یك قرن در تهیه و تنظیم معاهدات دخالت كامل داشته است. در انعقاد این عهدنامه ها، دول استعماری منافع خود را در نظر گرفته، علیه منافع ایران اقدام كردند و عهدنامه های مذكور را به ایران تحمیل نمودند.

4-اوضاع نابسامان داخلی ایران نیز در زمانهای مختلف فرصت را به عثمانی ها داد تا از هرج و مرج، آشوبها و اغتشاشهای داخلی ایران استفاده كنند و تعهدهای خود را نقض كرده، به ایران تجاوز نمایند.
5-پناهنده شدن اسیران و شاهزادگان ایران و عثمانی به كشورهای یكدیگر كه معمولاً موجب بروز مخاصمات بین دو كشور می شد.
6-ایلات و عشایر سرحدی كه برای استفاده از مراتع بین دو كشور تردد می كردند و در برخی مواقع آلت دست سیاستهای دو كشور می شدند، استعمار نیز از این عشایر برای بر هم زدن روابط دو كشور استفاده كرده است كه به ترتیب عهدنامه فوق الذكر مورد بررسی قرار می گیرد.
1-عهدنامه آمالیه 1963هـ (1555م)
بعد از جنگ چالدران كه به شكست ایران منجر شد، هیچ گونه عهدنامه ای بین ایران و عثمانی منعقد نشد، پس از شاه اسماعیل، پسرش شاه طهماسب كه كمتر از 11 سال داشت جانشین وی شد. در عثمانی نیز سلطان سلیان قانونی، معروف به باشكوه، جانشین سلطان سلیم شد. جنگ و خصومت سلسله صفوی و عثمانی همچنان ادامه یافت و خسارتهای بسیاری به بار آورد و این جنگ و گریزها 20 سال طول كشید و در نهایت شاه طهماسب نامه ای برای سلطان سلیمان كه در اردوگاه آماسیه در عثمانی بود نوشت و پیشنهاد نمود كه به جنگهای بیهوده خاتمه داده

شود و صلح بین دو كشور برقرار گردد.سلطان سلیمان نیز كه از جنگهای 20 ساله نتیجه ای نگرفت بود، نامه ای در جواب به شاه طهماسب نوشت، با برقراری صلح بین دو كشور موافقت كرد. از مكاتبات مذكور كه به عهدنامه صلح آماسیه معروف شد، هیچ گونه سندی موجود نیست. اما بعضی اشارات كه به این عهدنامه شده است میتوان دریافت كه توافق شد كه ارمنستان شرقی و

گرجستان همچنان در تصرف ایران باقی بماند و گرجستان و ارمنستان غربی به عثمانی واگذار شود و به زائران ایرانی اجازه داده شود كه برای زیارت اماكن مقدس عازم حجاز شوند. دولت عثمانی نیز به حكام و فرمانداران خود دستور میداد تا با پیروان شیعه مدارا كرده و از اقداماتی كه سبب منازعات مرزی می شد خودداری و هرگاه شاهزاده یا امیری به كشور طرف دیگر پناهنده شو

د، وی را مسترد دارند.
عهدنامه آماسیه اولین عهدنامه ای است كه بین ایران و عثمانی به امضاء رسیده و نقطه پایانی بر نیم قرن جنگهای خونین ایران و عثمانی گذارد و صلح بین دو كشور به مدت ربع قرن تأمین كرد و شاه طهماسب تا زمان حیات خود مفاد آنرا محترم شمرد.

2-عهدنامه قصر شیرین 1049هـ(1639م)
دو سال پس از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها عهدنامه آماسیه را نقش و به ایران حمله كردند و شهرهای قفقاز و آذربایجان تصرف و حالت جنگ بیش از نیم قرن ادامه یافت. در این ضمن شاه عباس موفق شد نه تنها شهرهای آذربایجان و قفقاز، بلكهبصره و تمام عراق را تصرف كند. پس از مرگ شاه عباس، انحطاط صفویه بتدریج آغاز شد. شاه صفی (52-1039هـ) جانشین او و

شایستگی و لیاقت كشور را نداشت. شاه صفی كه توان مقابله با تركان عثمانی را نداشت سفیری نزد سلطان مراد به بغداد فرستاد و پیشنهاد صلح كرد پس از آن نمایندگان دو طرف در بغداد وارد مذاكره شدند این مذاكرات به انعقاد عهدنامه صلح موسوم به قصر شیرین در سال 1049 هـ منجر شد كه وجود عهدنامه قصر شیرین به طور كلی مشكوك است. به گفته آرنولد ویلسن رئیس هیئت نمایندگی دولت انگلستان در كمیسیون تحدید حدود 1332هـ(1914م). نسخه اصلی این عهدنامه موجود نیست.
متنی كه در حال حاضر از این عهدنامه در دست است نامه ای است كه از سلطان مراد چهارم كه در شوال 1049هـ بعنوان ضاه سفی نوشته است. متن اصلی این نامه برای نخستین بار در 1259هـ(1843م) كشف شد و در كتابخانه سلطنتی وین نگهداری می‌شود، متن انگلیسی آن از روی متن عثمانی تهیه شده و از نظر دولت ایران قابل قبول نبود. منیر الدوله كه نماینده ایران در

كمیسیون تحدید حدود 68-1266هـ بود، در مسأله تحقیقات سر حدیه در این مورد می نویسد:
در حقیقت اصل عهدنامه مزبور كه عبارت است از تصدیق نامه دو پادشاه است در هیچ یك از دولتین موجود نیست.در ایران به سبب فترت و در عثمانیه به سبب حرقت تلف شده است و مستندی كه اكنون مأمورین عثمانیه به عنوان عهدنامه مزبور ابراز می‌نمایند… عبارت است از مواد نامه ای است كه به قوث عثمانیه از طرف سلطان مراد رابع به شاه صفی خلد به طریق امضای تصدیق نامه معاهده تلقی شده است.

به موجب عهدنامه عراق به عثمانی واگذار و برای نخستین بار حدود مرزی دو كشور بویژه در ناحیه ذهاب و سلیمانیه مشخص اما مرز دو كشور به طور دقیق تعیین نشده است در این عهدنامه یك نوار مرزی كه در آن ایران و عثمانی فاقد قدرت سیاسی بودند، بعنوان مرز تعیین شده است دو كشور در این ناحیه مرزی بعلت فقدان نقشه‌های قابل اعتماد، عدم وجود وسایل مدرن حمل و نقل و عدم ارتباطات، كنترل سیاسی نداشتند. البته تعیین مرز دو كشور در آن زمان مشكل به نظر می رسید

كما اینكه تا 300 سال پس از آن نیز مرز دو كشور به طور دقیق تحدید نشد.
در مورد حدود مرز دو كشور در این عهدنامه آمده است:
…قرار شده است كه از حدود دستور واقعه درست در بغداد و آذربایجان حلین موسوم به جسان و باورائی (در خاك عراق مقابل پشتكو) متعلق به جانی همایون گردیده، بلكو مندلیج(مندلی) تا در تنگ كه محل موسوم به سرمیل(نزدیك به كرند) ، سند در تنگ تعیین شده است، با صحاری واقعه در میان آنها به جانب هایون ما و كوهی كه در قرب آن واقع است به آن طرف باقی بماند و میل باشی منور شده، در نه و درتنگ به جانب هایون ما بوده از عشایر جاف قبایلی كه ضیاء الدین و هارونی تعبیر می شود به طرف شریف و ده پیر و زردویی به آن طرف بماند.

زنجیر قلعه(قلعه زنجیر) واقه در بالای كوه، هدم و خراب شده، مزارع واقع در طرف غربی مهدویه مزبور به جانب همایون و مزارع واقع در طرف شرقی آن به آن جانب بوده و از كوهی كه در نزدیكی قلعه شهر زور (در دامن خاك عراق) و آن طرف ظالم قلعه(اورامان) واقع شده آنچه ناظر به قلعه مزبور است از طرف همایونی ما ضبط شده و قلعه اورامان با دهات تابعه آن به آن طرف بماند و گردنه چغال(حدود شهر زور) سنور شهر زور بوده و به انضمام قزلچه(ناحیه از پنجویی) و توابع آن جانب همایون ضبط شده و مهرمان (مریوان) و توابع آن به آن طرف بماند و در سر حد و آن قلعه قطور و ماكو و در جانب قارص قلعه مغاز برد از طرفین تخریب گردد.

… علاوه موارد مذكور به قلاع و بقاع و نواحی و اراضی و صحاری و براری و تلال و جبال داخله به سنور آغشته و قارص دوان و شهر زور و بغداد و بصره از آن طرف دخل و تصرف نشود.
به طوری كه از موارد مذكور استنباط می شود، این عهدنامه یك طرفه بوده و در جهت منافع دولت عثمانی تنظیم شده است، عهدنامه قصر شیرین اساس مذاكرات برای انعقاد عهدنامه های بعدی قرار گرفته است.
پس از انعقاد عهدنامه قصر شیرین، یك دوره صلح و آرامش، به مدت یك قرن و نیم بین ایران و عثمانی برقرار شد كه تا پایان دوره صفوی و سقوط اصفهان در سال 1135هـ(1722م) ادامه داشت.

3-عهدنامه گردان 1159هـ(1746م)
متعاقب حمله افعان ها به ایران و سقوط اصفهان دولت عثمانی نیز با استفاده از هرج و مرج داخلی ایران، شیروان را تصرف سپس نیروهای آن كشور وارد گرجستان شده، تفلیس را در 1136 هـ اشغال نمود. از طرف دیگر، روس ها نیز نواحی ساحلی دریای مازندران، شامل دربند، باكو و استان گیلان را تصرف كردند.

از سال 1146 تا 1158 هـ در مرزهای زمینی نیز جنگ بین ایران و عثمانی ادامه یافت، اما دولت عثمانی كه نتوانسته بود در جنگهای متعددا با ایران به پیروزی دست یابد، این بار تا پیشنهاد نادر شاه افشار جهت صلح جواب مساعد دادبه همین جهت دو طرف پس از انجام مذاكرات با امضاء عهدنامه گردان در سال 1159 هـ به جنگهای خود پایان دادند. عهدنامه گردان شامل بخشهایی به نام «رساس»، «شرط»، «مواد» و «ضمیمه» است. در مبحث اساس عهدنامه، مجدداً خطوط

سرحدی تعیین شده در عهدنامه قصر شیرین 1049 هـ مورد تأیید قرار گرفت همچنین دو كشور تعهد كردند كه به خطوط مرزی مذكور احترام گذاشته، از تجاوز به آن خودداری كنند.
در قسمت مربوطه به شرط، دو كشور توافق كردند كه به مذهب یكدیگر(تشیع و تسنن)احترام گذارند.

عهدنامه گردان بعلت كشته شدن نادرشاه افشار به تصویب نرسید.
4-عهدنامه اول ارزروم 1238هـ(1823م)
پس از نادرشاه تا سال 1236 جنگ عمده ای بین ایران و عثمانی روی نداد، تنها در سال 1189 هـ كریم خان زند به منظور افزایش سطح تجارت خارجی ایران بصره را كه در آن زمان بندرگاه عمده خلیج فارس بود به تصرف در آورد علیرغم مخالفت انگلستان و حمایت نیروی دریایی آن كشور از عثمانی و بصره، تا مرگ كریم خان زند در تصرف ایران بود در سال 1212هـ كه ایران درگیر جنگ با روسیه بود، عده ای از نیروهای عثمانی به علت اختلاف مرزی به خاك ایران تجاوز كردند و بعضی از نواحی ایالت كرمانشاهان را به اشغال خود در آوردند ولی از سربازان ایرانی شكست خوردند و عقب نشینی كردند و در سال 1219 برخوردهای محدود مرزی دیگر بین طرفین رخ داد و در این میان رقابتهای روسیه انگلستان برای گسترش نفوذ خود در كشورهای ایران و عثمانی سبب تشدید اختلافهای دو كشور گردید.
در سال 1236هـ، جنگ بین دو كشور در اثر تحریكات مازاروویچ نماینده مخصوص ژنرال یرمولوف فرمانده كل نیروهای روسیه در قفقاز كه برای تشكیل كمیسیون سرحدی به تهران آمده بود، آغاز كه مدت دو سال ادامه داشت. نیروهای ایران به فرماندهی عباس میرزا، ولیعهد، نیروهای عثمانی را در جنگ «توپراق قلعه» شكست داده، شهرهای قارص، وان و بایزید را تصرف و ستون دیگری از نیروهای ایران به فرماندهی محمد علی میرزان دولتشاه قسمت اعظم عراق را متصرف شده بغداد را به محاصره در آوردند. محاصره بغداد 8 ماه به طول انجامید و دولت عثمانی گرفتار جنگهای

استقلال یونان بود و قادر نبود نیروئی به جبهه شرق اعزام نماید. دولت عثمانی پس از شكست توپراق قلعه تقاضا صلح كرد و پس از مذاكراتی كه بین نمایندگان دو طرف در شهر ارزروم به عمل آمد، سرانجام صلح بین دو كشور برقرار شد و عهدنامه ارزروم، در 19 ذیقعده 1238 هـ بین دو كشور به امضاء رسید، با وجود شكست نیروهای عثمانی در جنگ عهدنامه ارزروم هیچ گونه امتیا

ز ارضی برای ایران كسب نكرد و دولت ایران از متصرفات خود چشم پوشید.
عهدنامه ارزوم روم دارای یك مقدمه، شرط ضمن قرار داد و 7 ماده یا فصل است در مقدمه گفته شده كه مقررات عهدنامه گردان در مورد تعیین سر حدات، حجاج و تجار، استرداد فراریان، رهایی اسیران و اقامت یك سفیر در دربار دو طرف همچنان معتبر است.
عهدنامه دوم ارز روم1263هـ(1847م)

با وجود انعقاد عهدنامه مذكور، اختلافهای بین دو كشور ادامه یافت تا اینكه در سال 1263هـ(1847م) عهدنامه دیگری بین دو كشور به امضاء رسید، كه به عهدنامه دوم ارزروم معروف شد. عهدنامه دوم ارزروم در تاریخ روابط ایران و عثمانی و جانشین آن عراق از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این عهدنامه از یك طرف نمایانگر آخرین دوره تحول تاریخی روابط ایران و عثمانی، و از طرف دیگر پایه گذار روابط ایران با دولت جدید عراق است. اهمیت این عهدنامه به دلایل زیر است.
1-تمام اختلافهای ایران و عثمانی طی قرون گذشته، در آن متبلور است.
2-برای اولین بار مرزهای زمینی و آبی ایران با همسایه غربی آن معین و مشخص شده است.
3-برای اولین بار از روند رود و رژیم حقوقی آن صحبت به میان آمده است.
4-مرزهای جنگی ایران و عراق، با اندك تغییر جزئی، بر اساس همین عهدنامه تعیین شده است.
5-زیربنای اختلافهای بعدی ایران و عراق را بنیان گذارده است.
6-مبنای انعقاد عهدنامه های بعدی قرار گرفته است. بعنوان مثال عهدنامه ارزم روم دوم اساس انعاقد پروتكل تهران 1329هـ(1911م) و پروتكل اسلامبول 1331هـ(1313م) و صورت جلسات تحدید حدود 1332 هـ(1914م)قرار گرفته است مبنای انعقاد آخریم عهدنامه منعقد شده بین ایران و عراق، یعنی عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1354 ش(1975)، نیز پروتكل اسلامبول و صورتجلسات منضم به آن بوده است.
به طور كلی اختلافهای مرزی بعدی ایران و عراق به طور دقیق ریشه در عهدنامه ارزم روم دوم دارد كه پیش از استقلال عراق به امضاء رسیده است.
زمینه اختلاف
عهدنامه اول ارزروم اختلافهای بین ایران و عثمانی را به طور قطع حل و فصل نكرد و سرحدات بنا بر وضع موجود در زمان نادرشاه تعیین شده بود كه به هیچ وجه منطقی و عملی نبود زیرا سرحدات ایران و عثمانی در زمان نادرشاه بطور كامل مشخص نبود در ضمن سایر اختلافهای بین دو كشور نیز همچنان پا بر جای مانده مهمترین این اختلافها عبارت بود از:

حالت مبهم سرزمین كردستان، بدرفتاری عمال دولت عثمانی با ایرانیان كه برای حج و زیارت به خاك آن دولت مسافرت می كردند و پیوند ناگسستنی ایرانیان شیعه نسبت به عتبات عالیات، نظر داشتن دولت عثمانی به بعضی نواحی غربی ایران، وضع ایرانیان مقیم بین النهرین كه جمعیت زیادی را تشكیل میداد، رفت و آمد ایلات و عشایر سرحدی كه تابعیت آنان مشخص نبود، پناهنگان سیاسی ایران در برسالار از شهرهای عثمانی و مسئله روابط بازگانی بین دو كشور.

در سال 1250هـ كاروانی از بازرگانان ایرانی در خاك عثمانی مورد حمله قرار گرفت و كالاهای آن غارت رفت در سال 1251 ایلات مرزنشین عثمانی خوی و قطور را غارت كردند در سال 1253 هـ كه محمد شاه مشغول محاصره هرات بود، علیرضا پاشا حاكم بغداد به تحریك دولت انگلیس به خرمشهر تجاوز و دست به غارت اموال و قتل ایرانیان زد. هانری الیس، سفیر انگلستان در تهران، در نامه مورخه 26 آوریل 1823 به پالمرستون وزیر خارجه انگلیس می نویسد:

«آرام بودن سرحدات جنوب و غرب مملكت ایران مایه آزادی و آسودگی خاطرشاه و اسباب تقویت ایشان است كه به هر طرف می توانند بروند و به خاطر جمع اقدام نمایند»
این برای نخستین بار بود كه دولت انگلیس و عثمانی اساس حقوق حاكمیت ایران را بر خرمشهر انكار می كردند.
روابط دو كشور روز به روز تیره تر می شد. در سال 1257 هـ والی سلیمانیه كه توسط دولت عثمانی بر كنار شده بود به ایران پناهنده شده. دولت ایران به والی كردستان دستور داد تا والی سلیمانیه را به حكومت آنجا برساند و سلطه ایران را در آنجا استوار كند د

ر سال 1258 حاكم بغداد شهر كربلا را به توپ بست و قتل عام ایرانیان و شیعیان به راه انداخت.
محمد شاه فرمان تجهیز سپاه برای حمله به عثمانی داد اما دولتهای انگلیس و روسیه در این زمان مایل به ایجاد جنگ بین دو كشور نبودند با میانجیگری آنان جنگ منتفی شد و یك كمیسیون مرزی متشكل از نمایندگان هر 4 كشور در سال 1259هـ(1843م) در ارزروم تشكیل شد و نماینده ایران در این كمیسیون میرزاتقی خان فراهانی بود كه بعدها لقب «امیركبیر» گرفت و صدر اعظم ایران شد. مذاكرات ارزروم به علت اختلاف نظر مسئولین كه بین طرفین وجود داشت حدود چهارسال به طول انجامید تا اینكه سرانجام توافق حاصل شد و عهدنامه دوم ارزروم در 16 جمادی الثانی 1263 هـ(13 مه1847م) به امضاء نمایندگان رسید.

مسئله زهاب و سلیمانیه
منطقه زهاب به موجب عهدنامه قصر شیرین 1049هـ(1639م) بین دو كشور تقسیم شده بود. عهدنامه گردان 1159هـ(1746م) و عهدنامه اول ارزروم 1238هـ(1823م) نیز آن بطور كلی تأیید كرده بودند. دره كرند (كه از نظر نظامی اهمیت خاصی داشت)جزء خاك ایران بود اما دولت عثمانی تلاش بیهوده ای به عمل می آورد تا در مورد مالكیت ایران بر دره كرند تجدید نظر شود ولی ایران به هیچ وجه حاضر نبود. در مورد زهاب باید اشاره كرد كه دولت ایران از جلگه و دولت عثمانی از

كوهستان صرف نظر كرد.

در مورد سلیمانیه وضع متفاوت بود. سلیمانیه تا زمان انعقاد عهدنامه دوم ارزروم به كلی از ایران جدا نشده بود و ایران حقوق و اختیاراتی در شهرهای زور و سلیمانیه داشت بعنوان مثال در سال 1221هـ ایران حاكم معزول شهر زور را به حكومت آنجا بازگرداند، همچنین در سال 1257 محمدشاه والی كردستان مأمور كرد تا والی معزول سلیمانیه دوباره به حكومت آنجا بازگرداند به این ترتیب تا زمان انعقاد عهدنامه دولت سعی داشت مسئله سلیمانیه و شرزور در صدد مواد دستور جلسه

قرار دهد تا به این طریق شناسایی ایران را در مورد حاكمیت عثمانی به شهرهای مذكور تحصیل كند و دولت ایران تنها حاضر بود حقوق عثمانی بر قصبه سلیمانیه به رسمیت شناسد. اما دولتهای انگلیس و روسیه بشدت با نظر ایران مخالفت كردند به هر حال ایران ناچار با حاكمیت عثمانی بر شهر و ولایت سلیمانیه موافقت كرد. ولی حقوق مالكیت آن بر خرمشهر ایرام شد.

عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1353ش(1975م)
با آغاز جنگ جهانی اول در نوامبر سال 1914 امپراتوری عثمانی به «متحدین» پیوست و نیروهای بریتانیا در سال 1917 بغداد را اشغال و فاتحان جنگ امپراتوری عثمانی را تجزیه و یكی از كشورهایی كه در اثر این تجزیه بوجود آمد، عراق بود. دولت انگلستان از به هم پیوستن سه استان عثمانی بصره، بغداد و موصل كشور جدید عراق را تأسیس كردند و در 25 آوریل 1920 كنفرانسی متشكل از نمایندگان انگلستان و فرانسه برای تقسیم متصرفات عثمانی در بندر سان رمو استالیا تشكیل شد و به موجب تصمیمات این كنفرانس سوریه و لبنان سهم فرانسه و فلسطین، اردن و عراق از آن انگلستان شد و در سال 1921 انگلیسی ها كنفرانس مصر تشكیل و تصمیم گرفتند تا ملك فصل كه مورد تأیید آنان بود به عنوان پادشاه آینده عراق منصوب شود.

در سال 1979، صدام حسین جانشین حسن اكبر گردید و كوشید اختلافات گذشته را دامن زده و ادعاهای واهی و پوچی را نسبت به اروند رود و جزایر ایرانی خلیج فارس و سرحدات و مرزی مطرح سازد، تا به این وسیله اعتبار و حیثیتی كسب نماید اما عاقبت در جریان كنفرانس سران كشورهای اوپك كه در سال 1975 در الجزایر تشكیل شده بود تسلیم و با انعقاد عهدنامه مرزی و حسن همجواری در ششم مارس 1975 زمینه های سازش را فراهم ساخت.
ث-عدم اعتبار پروتكل اسلامبول(1913) و صورت جلسات منضم به آن پروتكل1331هـ(1913) و

صورتجلسه كمیسیون تحدید حدود 1332 هـ(1914) كه بر اثر مداخله دولتهای استعماری وقت، قسمتی از اراضی و آبهای ایران را به عثمانی واگذار می كرد هرگز صورت قطعی و قانونی به خود نگرفت و به تصویب مجالس مقننه دو كشور نرسید. دلیل غیر قانونی بودن پروتكل مذكور آن است كه دولت تركیه، جانشین امپراتوری عثمانی، خود اعلام كرد كه پروتكل اسلامبول را نمی توان یك سند معتبر دانست، زیرا شكلی كه برای اعتبار آن لازم است بخود نگرفته است. به این مفهوم كه نه تصدیق مجلس مبحوثان عثمانی رسیده و نه به تصویب سلطان كه رئیس قوه مجریه بوده است

بنابراین پروتكل باطل و بی اثر مانده است در ایران نیز اصل 22 قانون اساسی، مصوب سال 1906 كه 7 سال قبل از انعقاد پروتكل مذكور به تصویب رسیده بود مقرر می داشت
«مواردی كه … تغییری در حدود و ثغور مملكت لزوم پیدا می كند به تصویب مجلس شورای ملی خواهد رسید» چون پروتكل مذكور قسمتی از اراضی و آبهای ایران را به دولت عثمانی واگذار می كرد باید به تصویب مجلس شورای ملی می رسید و شاه نیز آنرا توضیح می نمود.

اعضاء كمیسیون از ژانویه تا اكتبر 1914(1332هـ) از مرز جنوبی (خاو) تا مرز شمالی (كوه های آرارات مسافرت كردند. آنها از رودخانه ها، باتلاقها، صحراهای خشك و كوه های مرتفع عبور كردند تحدید حدود بر اساس نقشه جغرافیایی یكسانی كه در سال 1286هـ(1869م) تهیه شده بود صورت گرفت این نقشه برای تعیین مرز در اروند رود و برخی دیگر نواحی پذیرفته شده بود این كمیسیون 227 ستون علامت مرزی از خرمشهر تا كوه آرارات كه ارض شاه سلطان و تراز روسیه بهم می پیوست نصب كرد آخرین آن 24 ساعت قبل از شروع جنگ جهانی اول كار گذاشته شد.
پروتكل مربوط به تعیین حدود سرحدی تركیه و ایران، اسلامبول نوامبر 1313 (این پروتكل به تصویب دولت ایران نرسیده )

امضاء كنندگان ذیل:
جناب میرزا محمود خان قاجار احتشام السلطنه سفیر كبیر و ایلچی مخصوص اعلی حضرت شاهنشاه ایران در پیشگاه اعلی حضرت سلطان عثمانی.
و جناب سر لوئی سفیر كبیر و ایلچی مخصوص اعلی حضرت پادشاه انگلیس در پیشگاه اعلی حضرت سلطان عثمانی
جناب مسیو میشل دوكپرس سفیر كبیر و ایلچی مخصوص اعلی حضرت امپراتور روسیه در پیشگاه اعلی حضرت سلطان عثمانی
جناب اشرف پرنس سعید حلیم پاشا وزیر اعظم و وزیر امور خارجه دولت علیه عثمانی برای امضای این مقاوله نامه راجع به ترتیب حدود دولتین ایران و عثمانی كه ما بین دول متبوعه ایشان مقرر شده است مجتمع گردیده اند.

معزی الیهم بدواً به تذكار طریقی كه از آن قرار مذاكرات جدید تا امروز ما بین ایشان بعمل آمده است پرداخته كمیسیون مختلفی كه به موجب ماده اول مقاوله نامه منعقده در تهران ما بین سفارت كبرای دولت علیه عثمانی و وزارت امور خارجه ایران برای ترتیب اسامی مذاكرات راجع به تحدید حدود ایران و عثمانی تعیین شده هیجده جلسه تشكیل داده است كه اول جلسه آن در تاریخ12/5 مارس و آخرین جلسه آن در 9/12 اوت 1912انعقاد یافته است در تاریخ 9/12 اوت 1312 سفارت كبرای روسیه در اسلامبول مراسله در تحت نمره 624 به باب عالی در ارسال داشته است دایر بر اینكه دولت امپراتوری تصور می كند كه نمی توان بیش از این در باب لزوم اجرای فوری مقررات صریح عهدنامه ارزروم مربوطه به حفظ استاتوكوی1848(1264ه ق اصرار ورزند.

سفارت كبرای مزبور در همان یادداشتی به دولت علیه عثمانی تقدیم داشته كه در آن خط سر حدی موافق عهود جاریه مشروحاً بیان شده است.

دولت عثمانی در جواب این اظهارات به موجب مراسله مورخه 3 مارس 1913 نمره 47/30469 اشعار داشته است كه چون باب عالی مایل به موافقت با میل دولت روسیه و جلوگیری از بروز هر نوع اختلافی كه ممكن ایت موجب اختلال روابط حسنه با آن دولت گردد بوده و از طرف دیگر مایل است كه حسن عقیذت خود را در خصوص اختلافات حدودی بین مملكتین ایران و عثمانی كاملاً نسبت به دولت ایران ابراز دارد مصمم گردیده است كه خط سرحدی مذكور در مراسله و یادداشت سابق الذكر سفارت كبرای اعلی حضرت امپراتور روسیه را راجع به تحدید حدود قسمت شمالی سرحد ایران و عثمانی از ابتدای سردار بلاغ تا حدود بانه یعنی تا می ذات 36 درجه عرض

جغرافیایی تصدیق و قبول نماید معهذا دولت علیه عثمانی بعضی تغییرات در خط سرحدی را كه در یادداشت اوت 1912 نمره 264 پیشنهاد شده لازم دانسته است به علاوه دولت علیه عثمانی به انضمام مراسله خود تبصره توضیحیه دایر به وضعیت حدود ذهاب و ترتیبی كه دولت معزی الیها برای نیل به موافقت قطعی و عادلانه با دولت ایران در این قسمت قبول می نماید ارسال داشته است.
سفارت كبرای امپراتوری روسیه در جواب به موجب مراسله 28 مارس /10آوریل 1913 نمره 78

اظهار داشته است دارد. بیان نامه كه به موجب آن دولت عثمانی برای تحداد حدود قسمت آرارات تا بانه مركول فصل سیم معاهده 1848(1264هـ)معروف به ارزروم را به طوری كه در مراسله 9/22 اوت 1912 نمره 264 مذكور می باشد مبنا قرار داده است استحضار حاصل نموده لكن در خصوص تغییرات پیشنهادی باب عالی سفارت كبرای امپراتوری در حالی كه اظهار عقیده خود را راجع به مسئله آگری چای محول به بعد می نماید اصرار دارد كه هیچ گونه تغییری در خط سر حدی مذكور در مراسله سفارت كبرای معزی الیها مورخه 9/22 اوت 1912 داده نشود.

در خصوص سر حد ذهاب سفارت كبرای امپراتوری روسیه در حالی كه پیشنهاد نظریات مفسله خود را در این موضوع محول به بعد نموده«عقیده خود را در موضوع كلیه پیشنهاد عثمانی كه به نظر دولت روسیه كاملاً در آتیه قادر بر حفظ نظم و آرامی در سر حدات نمی باشد اظهار داشته است»
در 20 آوریل/3 مه 1913 سفارت كبرای دولتین روس و انگلیس مراسله متحد آلمانی به عنوان جناب اشرف پرنس سعید حلیم پاشا به انضمام یادداشتی كه شامل نقطه نظر ایشان در تحدید سرحد ذهاب و نواحی واقعه در جنوب این قسمت بوده ارسال داشته اند.

در تعقیب مراسلات فوق مذاكراتی ما بین جنابان مسیو دوكپرس و سر ژرار لوزر و مرحوم محمود شوكت پاشا به عمل آمده است و نتیجه این مذاكرات در یادداشت مورخه 6 ژوئن 1913 جناب سفیر كبیر روسیه به جناب وزیر اعظم عثمانی و در مراسله با عالی به سفارت كبرای روسیه مورخه 26 ژوئن 9 ژوئیه نمره 95/34553 و مراسله مورخه 12 ژوئیه 1913 به سفارت كبرای انگلیس مندرج می باشد.
در 29 ژوئیه 1913 بیانیه

لندن ما بین سر ادوارد گری و جناب اشرف ابراهیم حقی پاشا راجع به خط سر حدی جنوبی ایران و عثمانی امضاء گردیده است پس از آن سفارت كبرای امپراتور تذكار اصولی را كه دایر به تجدید حدود ایران و عثمانی در مراسلات فوق مندرج شده است لازم دانسته و برای این مقصود مراسله در تاریخ 5/18 اوت 1913 نمره 166 به باب عالی ارسال داشته است. مراسله ای شبیه به مراسله فوق نیز در همان تاریخ از طرف سفارت كبرای انگلیس برای یای عالی فرستاده شده است. باب عالی در جواباین مراسلات مراسله متحد آلمانی در ت

اریخ 23 سپتامبر 1913 به نمره 113/37063 اشعار داشته است.
در تعقیب مذاكرات بعد سفرای اربعه ایران و انگلیس و روس و عثمانی برای امضاء مقررات ذی

ل موافقت نمودند.
مقرر است كه سر حد دولتین ایران و عثمانی به ترتیب ذیل ترسیم شود.
خط سر حدی در شمال از علامت سر حدی نمره 77 سرحد روس و عثمانی كه در قرب سردار بلاغ و فوق قله بین آغری داغ بزرگ و آغری داغ كوچك واقع است شروع می شود. پس از آن به طرف جنوب از روی قلل جبال امتداد یافته دره دامبات و ناحیه یسار پنج و سلسله آبریز یارم قباراكه منبع آن در جبال ایوب بیگ است به طرف ایران می گذرد. پس از آن خط سر حدی ناحیه بولا غباشی را برای ایران گذاشته و در امتداد مرتفع ترین قله كه انتهای جنوبی آن تقریباً در 44 درجه و 22 دقیقه طول و 39 درجه و 27 دقیقه عرض جغرافیایی واقع است سیر می نماید. بعد از آن خط سرحدی از طرف مغرب باتلاقی را كه در مغرب یارم قبا واقع است دور زده اند ساری سو گذشته و از بین قرینه كرد باران متعلق به عثمانی و بازرگان متعلق به ایران عبور نموده به قله غربی بازرگان صعود و از امتداد مقسم المیاه قلل مرانلی و زند ولی- گیركلیم- خانلی بابا-كروك خزیمه و دوجی سیر می نماید. از دوچی خط سرحدی از دره مری چای در نقطه ای كه به توسط كمیسیون تحدید حدود

موافق است توكو معین خواهد شد گذشته و قرتین نادو به ایران واگذار خواهد گردید. مالكیت قریه قزل قبا پس از تحقیق موقعیت جغرافیایی آن معین خواهد شد و دامنه غربی آبریز این ناحیه متعلق به عثمانی و دامنه شرقی متعلق به ایران خواهد گردید. در صورتی كه خط قطعی سر حد قسمتی از راه بین ناحیه بایزید و ولایت وان را كه كه از نزدیك قزل قبا می گذرد از خاك عثمانی خارج نماید بدیهی است كه دولت ایران عبور و مرور را از این قسمت راه مزبور را برای پست دولتی عثمانی

و مسافرین و مال التجاره به استثنای قشون و مهمات نظامی آزاد خواهد گذاشت. پس از آن خط سر حدی به قلل مقسم المیاه قزل زیارت- ساری چمن- دومانلو- قرابورغاتبه بین حوزه آگری چای در (ایران) و جلی كل(عثمانی) ایدال داش- رشكان تپه بین آخورك و تاورا و بورایك –كوری ماهین- حیدر بابا و اوریستان صعود می نماید.

در خصوص قطور مقاوله نامه مورخ 15/28 ژوئیه 1880 معروف به مقاوله نامه صاری قمیش به طوری كه قریه كولیك را برای عثمانی و قرابله جیك و راضی و قاراتیل(هاراتیل) و دو جلیك و با نامریك را به ایران واگذار نماید. به موقع اجرا گذاشته می شود و خط سر حدی در امتداد قلل میر عمر به كوه سوراوا سعود نموده خانقاه (خانیك) را در طرف عثمانی گذاشته در آبریز انهاری كه از گردنه بروج

گوران و كوه هاراویل و بله كوه و شینه تال و سردول و غرا هبیی و گیر یركانید

-پرنجان اسكندر- اون و كتل جاری می شود عبور می كند و دره بازرگان به عثمانی و قرتین سرو و سراتیك به ایران تعلق می یابد پس از آن خط سر حدی از منتها الیه جنوبی قطور از قله عزلی قریه بهیك ایران عبور كرده قلل سری بایدوست را پیروی نموده به قله كوه زنت ملحق می شود. از كوه زنت خط سر حدی

همواره در امتداد مقدم المیاه بین ناحیه تركور- دشت- مركور ایران و سنجاق حكاری عثمانی می گذرد مخصوصاً از قلل شیوه ششالی و چل چوری و چل برد بروكته كنرو و قاضی بیك وارخ و ماهی هلاته و جبال غربی نبارود الامیر عبور می نماید و پس از حوضه آبهایی را كه از طرف اشنویه به دریاچه ارومیه می ریزد به ضمیمه منابع رودخانه غدیر معروف به آب سر غدیر (كه در آن در جنوب داالامپر و شرق كوه كرده واقع است)برای ایران گذاشته به گردنه كله شین منتهی می شود د

ر جنوب كله شین خط سر حدی حوضه لاون به انضمام دره چشم كلی(كه در مشرق زرده گل و جنوب غربی كوه اسپیرز واقع است به میزان و آبهای رواندوز را به عثمانی واگذار نموده از قلل و گردنه های سیاه كوه زرد گل- بز برزین- سر شیوه- كو خواجه ابراهیم می گذرد و از آنجا در جنوب سلسله عظیم كوه قندیل ممتد شده حوضه های شعبات طرف راست رودخانهكیالو را كه عبارت از انهار یودانان و خضرا و اوتلختان می باشد به ایران واگذار می نماید. مقرر است ایلات عثمانی كه عادتاً در تابستان به دره های مذكوره در فوق در نواحی سرچشمه های غدیر و لاون برای ییلاق می ایند كما فی السابق حق استفاده از مراتع خود را خواهند داشت. بعد از آنكه خط سر حدی به قله سر گل گلیمن رسید از نو جاسوسان و گردن زمین گذشته و نزدیك پل بورد بردن از رودخانه

وزنه می گذرد. تعیین مالكیت قریه شینه موافق استاتوكو موكول به نظریات كمیسیون تحدید حدود خواهد بود. بعد از بورد بردان خط سر حدی به سلسله جبال فقیه بابا خیر و بردسیان و بردا ابوالفتح و گردنه كانی وش صعود نموده پس از آن در امتداد مقسم المیاه لقا و كرد و دیگری و گردنه خان احمد و انتهای جنوبی تپه سالنوس سیر می نماید به طوری كه از بین قرا كاندل (عثمانی) و قرا كشیك شیوا و و ماز نیاوای ایران عبور كرد به رودخانه كیالو (زاب كوچك) منتهی می شود پس از

اتصال به رودخانه كیالو خط سر حدی بر خلاف جریان رودخانه مزبور بالا رفته طرف یمین رود مذكور را كه (الان عجم) باشد به ایران و طرف یسار آن را به عثمانی واگذار می نماید. پس از ورود به مصب رودخانه خیله رش كه از شعبات یسار كیالو است خط سر حد بر خلاف جریان رودخانه مزبور بالا رفتهقرا الت گیوه رو و غیره را به ایران و ناحیه الان نائوت را به عثمانی واگذار می نماید. در منتها الیه جنوب غربی كوه با خط سر حدی از رودخانه خیله رش خارج شده به منتها الیه به منتها الیه شمال غربی سلسله سور كیف كه در امتداد جنوب رودخانه مزبور واقع است صعود نموده از قلل كوه مزبور عبور می نماید و ناحیه سیول و شیوه كل را به عثمانی واگذار می كند. خط سر حدی

پس از رسیدن به نقطه فجومی سور كیف كه تقریباً ذات 35 درجه و 49 دقیقه عرض جغرافیایی واقع است در امتداد قریه چمپار او مالكیت آن موافق اصول استاتوكو كه به توسط كمیسیون تحدید حدود معین خواهد شد سیر می نماید. از آن نقطه خط سر حد به رشته جبال كالاش- برد كچل پشت هنكجال- دوبرا- پاراژال و اسپیكاتی كه سرحد بین ناحیه بانه ایران و قزلچه عثمانی می باشد صعود نموده كه به گردنه نوخوان می رسد و از آنجا همواه در امتداد خط مقسم المیاه خط سر حدی به طرف جنوب و بعد به طرف مغرب سیر می نماید در حالی كه از قلل ولكوزا- پشت شهیدان-هزار بله- بلیكدر- گل ملایك كوه كوسه و شاكه ناحیه تر عثمانی را از ناحیه مریوان ایران جدا می كند عبور می نماید. از آنجا كه خط سر حدی موافق جریان آن رودخانه خلیل آباد تا نقطه اتصال آن چم قزلچه امتداد یافته و از آن پس مخالف جریان آب رودخانه اخیر تا مصب شعبه یسار آن كه از قریه نباوه سوته جاری می شود امتداد می یابد و بعد از رودخانه نباوه سوته بالا رفته و از گردنه كل تاوه سرو- كل پیران به گردنه سورن كه از قرار معلوم به اسم چغان(یاچكان) مشهود است می

رسد.
رشته جبال بزرگ اورامان كه در امتداد شمال غربی به جنوب شرقی ممتد می باشد قسمت سر حدی ما بین یهران و محال شر زور عثمانی را تشكیل می دهند. پس از رسیدن خط سر حدی به قله كما حار(در جنوب شرقی قله رستم غربی شر اورامان) در امتداد ذروه اصلی تا محل انشعاب غربی آن كه در شمال دره ولی واقع است سیر نموده و قریه خان كرمله و نوسود را به ایران واگذار می كند. در بقیه سر حد تا سیروان كمیسیون استثنائاً خط سر حدی را با ملاحظه تغییراتی كه ممكن است از 1848(مطابق1264هـ) تا 1905(مطابق 1322هـ) در آنجا حاصل شده باشد معین خواهد نمود. در جنوب سیروان خط سر حدی از نزدیك مصب چسم زمكان شروع شده از جبال بیزال گذشته و به بهر و چسم زرشك فرود می آید. پس از آن در امتداد خط مقسم المیاه بین نصر اخیر و رودخانه ای كه منبع آن در بند و موافقت نقشه اصلی به اشم پشت عزا (از خوندول) مشهور است سیر نموده و به قله بند بمو صعود می‌نماید. پس از سیر در امتداد رشته بمو و رسیدن به تنگه دربند اهل(دربند هور) خط سری در امتداد مجرای رودخانه زنگنه(عباسیان) تا نزدیكترین نقطه(نقطه

نجومی) قله شوال در (شلوار در) كه در پایین دهكده مامیشان واقع است سیر می نماید و به قله فوق صعود نموده و پس از آن قلل تپه هایی كه آب جلگه هلی تیله كوه و سر قله را تقسیم می نماید عبور كرده از آنجا از رشته های خولی باغان جیل علی بیگ- بندر چك چرمیك- سنكلر و اسنكران تا نقطه ای كه در تنگه تنگه حمام مقابل انتهای مالی جبال قرویز واقع است امتداد می یابد.
از آنجا خط سر حدی در امتداد مجرای رودخانه فورتو تا قریه موسوم به همین اسم سیر می نماید مالكیت قریه قورتو موافق اصول ملیت سكنه آن به توسط كمیسیون تحدید حدود معین خواهد شد. خط سر حدی از این نقطه از راهی كه بین قرأ قورتون و خوش خوراك واقع است عبور نموده و بعد در طول ذروه های جبال قشقه واغ داغ(امتداد یافته پس از آن كه قلعه سبزی را طرف ایران گذاشته به طرف جنوب تا قراونی نه كانیبز متعلق به عثمانی ممتد می شود از آنجا خط سرحدی مخالف جریان

آب رودخانه الوند تا نقطه ای كه یك ربع ساعت در جنوب ملتقای آن یا نهر گیلان فاصله دارد امتداد یافته در حالی كه آب نجشان را دور زده به نهر سو ملحق و نفت مقاطعه سی را عثمانی واگذار

می نماید.
(به موجب خطی كه با مرحوم محمود شوكت پاشا مقرر شده و به طور اختصار در نقشه منضمه به مراسله سفارت كبرای امپراتوری اولیه مورخه 5/18 اوت 1913 تعیین گردیده است) از آنجا كه خط سر حدی در امتداد نفت دره سی به نقطه ای كه در آنجا راه قصر شیرین نهر مذكور را قطع می نماید رسیده و بعد از آن در طول ك.ه های وربلند- كهنه ریگ- كنه شووان و غریبی(دنباله رشته جبل حمرین)ممتد می شود. كمیسیون تحدید حدود ترتیب مخصوصی برای تقسیم آب كنگیر(سومار) مابین دولتین ایران و عثمانی معین خواهد نمود.
قسمت سرحد واقعه مابین مذایج نقطه شمالی خطی كه در بیان نامه لندن مورخه 29 1913 مابین حقی پاشا و سر ادوارد گری معین شده (شعب) چون تا به حال مورد مشاوره كاملی واقه نشده است امضاء كنندگان تحدید قسمت مزبور را به نظریات كمیسیون تحدید حدود واگذار می نماید.
در خصوص تحدید محال هویزه تا دریا خط سر حدی از نقطه موسوم به ام چیر كه در آنجا هورالدول از هورالاعظم منجر می شود عبور می نماید. چیر در شرق محل اتصال هورالمحیصین با هورالاعظم در 9 میلی شمال غربی بسیتن و در 31 درجه 43دقیقه و 29 ثامبه عرض جغرافیایی واقع است. ازام چیر خط سر حدی به طرف جنوب غربی امتداد یافته و در طول 45 درجه به منتها نقطه جنوبی دریاچه كوچكی كه به اسم اعظم مشهور و در فاصله كمی از شمال غربی شعیب در هورالاعظم واقع است می رسد و از این نقطه به طرف جنوب در امتداد باتلاق تا 21 درجه عرض جغرافیایی سیر نموده و در امتداد آن مستقیماً به طرف مشرق تا نقطه مال شرقی كونیك بصری ممتد میشود و به طوری كه كوشك بصری در خاك عثمانی گذارده شود. از نقطه مزبور خط سر حدی به

طرف

جنوب تا نقطه ای از نهر حین كه بین نهر دعیجی و نهر ابوالعربید واقع است امتداد یافته سپس از خط وسط المیاه نهر حین تا نقطه ای كه نهر مزبور به شط العرب میریزد و در مصب نهر نزیله واقع است امتداد می یابد از این نقطه خط سر حدی كه در امتداد شط العرب تا دریا ممتد می شود به طوری كه شط و تمام جزایری كه در آن واقع است به شرایط استثناهای ذیل تحت حاكمیت عثمانی واگذار می شود.
الف-نقاط ذیل به ایران متعلق می شود.
1-جزیره محله و دو جزیره كه بین جزیره محله و ساحل یسار شط العرب واقع هستند(ساحل جزیره عبادان ایران)

2-چهار جزیره واقعه بین شطیط و معاویه و دو جزیره مقابل منكوهه كه تمامی آنها از ملحقات جزیره عبادان است.
3-كلیه جزایر كوچك كه فعلاً وجود و یا بعدها به واسطه نكث آب در پائین نهر نزیله تشكیل شوند و به جزیره عبادان یا اراضی ساحلی ملحق گردند.

پ-بندر جدید و لنگرگاه محمره دریا و پایین ملتقای شط كارون یا شط العرب مط

ابق عهدنامه ارزروم كماكان در تحت مالكیت ایران خواهد بود بدون اینكه این مسئله خللی به حق استفاده عثمانی از این قسمت شط وارد آورد و بدون اینكه حقوق حاكمیت ایران از لنگرگاه محمره به نقاط دیگر شط تجاوز نماید.
ج-هیچ گونه اختلافی در حقوق و عادات معموله راجع به ماهیگیری در ساحل ایران شط العرب به هم نخواهد رسید لفظ (ساحل) شامل اراضی كه به واسطه نكث آب به ساحل منضم شده است نیز می گردد.
د-حق حاكمیت عثمانی در قسمتهای ساحل ایرام كه ممكن است موقتاً به واسطه جزر و مد یا حوادث دیگر در آب فرو رود جاری و نافذ نخواهد بود. از طرف دیگر حق حاكمیت ایران نیز در اراضی ممكن است موقتاً و به واسطه حادثه به جهت نكث فوق العاده آب از حد معمول خود مكشوف شود مجری و معمول نخواهد بود.
هـ –شیخ محمره موافق قوانین عثمانی از حقوق مالكیت خود در املاكی كه در خاك عثمانی دارد كماكان استفاده خواهد نمود خط سرحدی كه در این مقاوله نامه مقرر شده است به خط قرمز در روی نقشه منضمه به آن معین گردیده است قسمتهای سر حدی كه در نقشه مذكور شرح داده نشده است موافق اصول استاتوكو و بر طبق مقررات فصل سوم عهدنامه ارزروم تعیین خواهد شد.
خط سر حدی به توسط كمیسیون تحدید حدود مركب از نمایندگان چها دولت در محل ترسیم خواهد گردید. هر دولتی در كمیسیون مزبور یك نفر مأمور و یك نفر معاون خواهد داشت. معاون مزبور در موقع ضرورت در جلسه رسمی قائم مقام مأمور خواهد بود.

كمیسیون تحدید حدود باید مطابق اصول ذیل وظایف خود را انجام دهد:
1-موافق مقررات مقاوله نامه حاضره
2-موافق نظامنامه داخلی(ضمیمه 1) كمیسیون تحدید حدود كه منضم به این مقاوله نامه است.
رگاه اختلاف عقیده در خصوص قسمتی از سرحدی در كمیسیون حاصل شود مأمورین عثمانی و ایران به فاصله چهل و هشت ساعت نظریات خود را كتباً تقدیم مأمورین روس و انگلیس نموده و مأمورین مزبور در جلسه خصوصی در موضوع مسائل مختلف تحقیقات نموده تصمیم خودشان را به مأمورین ایران و عثمانی تبلیغ خواهند كرد. تصمیم مزبور در صورت مجلس جلسه رسمی درج شده و رعایت آن برای دول اربعه اجباری خواهد بود.

مین كه تحدید از سر حد به عمل آمد قسمت مزبور قطعاً تعیین شده و دیگر تحقیق و مراجعه ثانوی در آن غیر ممكن خواهد بود دولتین ایران و عثمانی حق دارند در نقاطی كه متدرجاً عمل تحدید آنها خاتمه یافته ایجاد قراولخانه نمایند.
بدیهی است امتیازی كه به موجب قرارداد 28 مه 1901(9 صفر 1319هجری) از طرف دولت شاهنشاهی ایران به ویلیام نكس داده شده است و فعلاً مقررات ماده نهم قرارداد مزبور به توسط (شركت محدود ایران و انگلیس) كه مركز آن در منچستر هوز لندن است استخراج می شود(قرارداد فوق ذیلاً در ضمیمه ب به اسم مطلق در قرارداد) ذكر خواهد شد در كلیه اراضی ایران كه منتقل به عثمانی می شود بر طبق مقررات این مقاوله نامه و ضمیمیه (ب) آن كاملاً به قوت خود باقی خواهد ماند.
دولتین ایران و عثمانی به مأمورین سرحدی خود به قدر كفایت از نقشه هایی كه به توسط كمیسیون تحدید حدود ترسیم شده است به انضمام ترجمه بیان نامه مندرجه در فصل پانزدهم نظامنامه داخلی آن خواهند داد لكن بدیهی است كه فقط نسخه فرانسه آنها معتبر خواهد بود.
محمود احتشام السلطنه
لوئی مالت
میشل دوكپرس

سعید حلیم
به تاریخ 4/17نوامبر1913

سند شماره 1
عهدنامه ی موسوم به قصر شیرین 1639
(نامه سلطان مراد چهارم مورخ شوال 1049)
بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول ولا قوه الا بالله

و بعد عمده الخواص و المقربین صاروخان زیدر شده را كه نزد وزیر اعظم جلیل المقدار دستور اكرم مشیر افخم نظام العالم ناظم الامم مصطفی پاشا الام الله اجلاله كه در جانب مشرق سردار و سپهسالار ماست وكیل فرستاده بودید در زهاب نام محل ملاقات كرده و در خصوص انتظام امور صلح عهود تنفیذ قضایای قطع حدود گفتگو و مذاكره كرد و قرار دادند كه از حدود و سنوری كه در سمت بغداد واقع شده است محلهایی كه موسوم به حبسان و با درائی است متعلق به ما شده و قصبه مندلیج الی در تنگ(كه محل موسوم به سر میل سوز در انگ معین شده است) با

صحراهایی كه مابین است متعلق به ماست و كوهی كه در نزدیكی واقع است برای آن طرف میل باشی كه برای در تنگ سوز معین شده است و در نه به ما تعلق شود و از عشیرت جاف قبایل موسوم به ضیاءالدین و هارون متعلق به اعلی حضرت همایون ماست بیره ورزد ولی برای طرف مقابل مانده قلعه زنجیر كه در روی كوه واقع است خراب شود و دهاتی كه در طرف غربی قلعه

مهدومه مزبورن واقع است برای ما مانده دهاتی كه در طرف مشرق است برای آن طرف باشد و در نزدیكی شهر زوركویی كه آن طرف قلعه ظالم واقع شده هر نقطه كه مشرف به قلعه مزبور است از جانب همایون ما و قلعه اورمان با دهاتی كه جزو توابع آن می باشد برای طرف مقابل تعلق می گیرد. گدوك چغان برای شهر زور سوز معین شده قزلجه و توابع آن از جانب همایون ما ضبط شده

مهربان با توابعش متعلق به طرف مقابل است و طرفین مقرر داشتند كه در سر حد وان قلعه قطور و ماكو و د طرف قارص قلعه مغاز برد را منهدم سازند و چون در آن نامه تصریح شده بود كه بر قول و قراری كه مشار الیهما بر منوال مشروح داده اند راضی شده و متعهد می شوید كه من به مراسم معاهده و مصافات رعایت و به لوازم مواسات و موالات صیانت شده و به قرارمان وفا خواهیئ نمود

و از كسر و از خلف آن اجتناب خواهید كرد و چون استدعا كرده بودید كه در مراسله سر به مهر كه از طرف جناب شما رسیده است مقبول اعلی حضرت همایون ما گردد لهذا به ملاحظه ایجاد الوعد من دلائل المحد آسایش خلایق و عباد و آرامی ممالك و بلاد این صلح مققره مقبول اعلی حضرت ما واقع شد بدین شرط كه طایفه قزلباس ار محال و مواضع و صحاری و اراضی كه جزو ممالك و بلادی

محسوب می شود كه داخل حدود و سنور معینه و متعلق به اعلی حضرت همایون و در تحت سایه عدالت پایه ما می باشد دست كشند و اراضی مذكوره خواه غیر معموره و خواه معموره و ملاحظه الشی اذا ثبت ثبت به لوازمه با توابع و لواحق آن در ید تصرف موكلان بارگاه اعلی و متعهدان درگاه معلای ما واقع شوند و علاوه بر موادی كه ذكر شد به قلاع و بقاع و نواحی و صحاری و براری و تلال و جبال كه داخل سوز آخسفه و قارص و وان و شهرزور و بغداد و بصره واقع است از آن طرف تعرض

نشود و طبق یكی از شرایط معتبره صریحه عهدنامه كه در زمان سعادت اقتران اجداد عظام ما انار الله براهینهم به اسلاف شما فرستاده شده است و به مدلول كلمه الدین النصیحه بعضی از اسافل و ادانی كه در تحت حكومت شما واقع اند به شیخین ذوالنورین و زوجه مطهره رسول الثقلین و سایر اصحاب گزین و ائمه و مجتهدین رضوان الله تعالی علیهم اجمعین رخصت زبان درازی نیافته ممنوع باشند و دیگر باره به این معن به هیچ وجه ماذون نباشند تا اینكه این صلح مقرره الی انتهاء القرون

ثابت و برقرار بماند و مادامی كه از طرف شما بر خلاف عهد و میثاق حركت ناشایسته سر نزند

شروط و قبودی كه بر منوال مذكور تحریر و تسطیر شده است از طرف كامل الشرف شاهانه ما نیز مدعی و ملحوظ خواهد شد و برای اینكه به رعایای و مملكت شما تعرض نشود در مقابل عهدنامه كه فرستاده بودید این نامه همایون صدق مشحون ما قلمی گردید كه ما بین ما خصومت بر طرف و بیش از پیش رعایت مراسم الفت موافقت بشود و سفیر مأمور به شرف بقتیل بساط عزت انبساط شاهانه ما مفتخر گردید و پس از آنكه آداب رسالت را كما هو حقه ادانمود به اجازه شاهانه ما به معاونت به جانب شما مرخص شده و همراه افتخار الا ما جد و الاكارم محمد دام مجمده كه از

خدمتگذاران درگاه و مأمور به تبلیغ نامه همایون ماست روانه شد. همواره صلاح اندیشان دین و دولت مظهر احسان ملك منان باد، برب العباد و بالنبی و الله الامجاد تحریراً فی اوایل شهر شوال المكرم سنه تسع و اربعین و الف(1049هجری)

سند شماره 2
عهدنامه كردان
عهدنامه ای كه ما بین نادرشاه و سلطان محمود خان اول توسط وكیل ایران، حسنعلی خان، و والی بغداد، احمد پاشا مأمور عثمانی، به تاریخ شهر شعبان 1159 منعقد شده است.
مقدمه-تعیین حدود مملكتین
فصل اول-در باب حجاج
فصل دوم-اقامت مأمور دولتین در دربار یكدیگر
فصل سوم-اسرای دولتین
فصل منضمه-در باب حدود مملكتی و بعضی شروط راجعه به مذهب- شرایط راجعه به زوار و رعایای ایران در عثمانی- رد فراری
اساس-مصالحه كه در زمان سلطان مرادخان رابع واقع شده فیما بین دولتین مرعی و حدود و سنوری كه در مصالحه مزبوره معین شده بود بدون خلل به همان اعتبار باقی خواهد ماند.

شرط-منبعد فتنه نائم و تیغ خصام در نیام باشد و آنچه لایق شأن طرفین و سوانق صلاح و خبریت دولتین باشد در جمیع موارد معمول گردد و از اموری كه كدورت و منافی مصالحه و مسالمت از طرفین اجتناب شود. فصل اول-حجاج ایران كه از راه بغداد و شام عازم بیت الحرام می شوند ولات و حكام و میر الحجاجهایی كه در سر راه ایشان هستند مؤمن الیهم را از محل به محل به امنیت و سلامت به یكدیگر رسانند.صیانت حال و رعایت احوال ایشان را لازم دانند.

فصل اول-محض استحكام دوستی و ازدیاد اتحاد دولتین هر سه سال شخصی از طرف دولت ایران در عثمانی و شخصی از طرف عثمانی در ایران خواهد بود و مخارجات
مشار الیها را طرفین متحمل می شوند.
فصل سیم-اسرای طرفین مرخص شده، بیع و شری برایشان روا نمود و هریك بخواهد كه به وطن خود رود ممانعت نشود.

فصل منضمه-حدود و سنوری كه در عهده سلطان مرادخان بوده، تحقیق شود. حكام سر حد از حركاتی كه منافی دوستی طرفین است احتراز نمایند و علاوه بر این، چون اهالی ایران احوال ناشایست را كه در زمان صفویه احداث شده بود ترك كرده و در اصول عقاید به مذهب اهل سنت سالك شده اند، لهذا خلفای راشدین را به خیر مرضییاد نمایند و منبعد با اهالی ایران كه به كعبه مكرمه و مدینه منوره و سایر بلاد اسلام آمد و شد.

سند شماره 3
عهدنامه اول ارزروم
عهدنامه ما بین خاقان مغفور و سلطان محمود خان ثانی به توسط میرزا علی، وكیل ایران، و محمد امین رؤف پاشا، سر مسكر و مأمور عثمانی، به تاریخ 19 ذیقعده 1238 در ارزروم منعقد شده است.
مقدمه-در باب حدود بین الدولتین و حجاج و تجار و رد فراری و سفرای طرفین
شرط-در باب اینكخ دولت ایران نقاطی را كه در اثنای جنگ از عثمانی گرفته بود به دولت مشارالیها واگذار می كند- رد اسرای طرفین

فصل اول- عدم مداخله دولت دولت علیه به طرف كردستان- عشایر و طوایف سر حدی و رسومی كه باید تأدیه كنند و منازعاتی كه ما بین آنها به وقوع می رسد.
فصل دوم-در باب حجاج و زوار و سایر مسافرین ایران به مملكت عثمانی و رفتاری كه باید در حق مومی الیهم منظور شود- معامله متقابله در مورد اتباع عثمانی مال التجاره ایران و حقوق گمركی
فصل سوم-در باب عشایر حیدرانلو و سیبكی
فصل چهارم-شروط راجعه به فراری و عشایر دولتین
فصل پنجم-استرداد اموال توقیف شده رعایای ایران
فصل ششم-ترتیبات راجعه به تركه متوفی رعایای دولتین
فصل هفتم-در باب صفرا و فراری های دولتین

عهدنامه و مصالحه ای كه به تاریخ هزار و یكصد و پنجاه و نه در باب حدود و سنور قدیمه و نیز شرایطی كه سابقاً در باب حجاج و تجار و رد فراری و رهایی اسرا و اقامت شخص معین در دربار طرفین انعقاد یافته است تماماً و كاملاً بین الدولتین مرعی و برقرار معتبر بوده به اركان آن وجهاً من الوجوه خللی عارض نشده و ما بین دولتین علیتین شرایط دوستی و مقتضای الفت و محبت همیشه معمول باشد.

شرط-من بعد صمصام آشوب و خصام در نیام بوده و ما بین دولتین علیتین معامله ای كه مؤدی كدروت و برودت و منافی سلم و صفوت باشد وقوع نیابد و آنچه داخل حدود قدیمه دولت عثمانی بوده و د اثنای جنگ یا قبل از آن به دست دولت ایران در آمده بالجمله قلاع و اراضی و قضا و قصبه و قرا به حالت حالیه در ظرف مدت شصت روز از تاریخ امضای عهدنامه به دولت عثمانی تماماً تسلیم شود و محض حرمت ایم مصالحه خیریه گرفتاران طرفین را بلا كتم و اخفا رها كرده و مأكولاتی كه در اثنای راه برای آن ها لازم می شود مومی الیهم را به سر حدی دولتین برسانند.

فصل اول- چون هیچ دولتی نباید در امور داخله دولت دیگری مداخله ماید من بعد خواه به اطراف كردستان كه جانب بغداد واقع است و خواه به كلیه محالی كه داخل حدود می باشد و نیز به نواحی سنجاقهای كردستان سیباً من الاسباب و وجهاً من الوجوه از طرف دولت ایران مداخله و تجاوز و تعرض نشده و از متصرفین سابق و لا حق سنجاقهای مزبوره حمایت نشود و اگر از حوالی مزبوره به ییلاق و قشلاقهای بیایند در باب رسومات عادیه ییلاقی و قشلاقی و سایر دعاوی مه به وقوع می رسد ما بین شاهزاده میرزاولیعهد دولت ایران و والی بغداد مذاكه شده

و دفع گردد كه باعث كدورت بین الدولتین نشود.
فصل دیوم-چون این مسئله از شرایط سابقه است كه با اهالی ایران به كعبه مكرمه و مدینه منوره سایر بلاد اسلامیه رفت و آمد می نمایند مانند حجاج و زوار و سایر اهالی بلاد اسلامیه رفتار شود و از ایشان به اسم دورمه و به اسم دیگری كه خلاف شرع و قانون باشد چیزی مطالبه نشود همچنین از زوار عتبات عالیات مادامی كه مال التجاره در دست ندارند مطالبه باج نشود و اگر مال التجاره داشته باشند حقوق گمركی موافق قاعده معموله گرفته شده و زیاده چیز مطالبه نشود و از طرف ایران نیز با تجار عثمانی از همین قرار رفتار شود.

لهذا من بعد از طرف وزرای عظام و میر الحاج و میر میران گرام و سایر ظابطان و حكام عثمانی برای اجرای این شرط قدیمی كه در حق حجاج و تجار ایران قید شده است باید دقت و رعایت به عمل آید و از شام شریف الی حرمین محترمین و از آن جا الی شام و از طرف امین ضره همایون مواظبت شود كه خلاف شرط چیزی گرفته نشده و از مومی الیهم حمایت شود و اگر ما بین آنها نزاعی روی دهد با نظارت امین ضره همایون و به توسط معتمدی از ایشان رسیدگی شود و مخدرات حرم شاهنشاهی و حرمهای شاهزادگان عظام و سایر اكابر دولت ایران كه به حج شریف و عتبات

عالیات می روند به فراخور مرتبه مورد احترام گردند و همچنین درباره حقوق گمركی تجار ایران از همان قرار رفتار شود كه با تجار اهل اسلام تبعه عثمانی رفتار شود و از مال التجاره ایشان فقط یك دفعه از قرار چهار قروش درصد گمرك گرفته شده و بر خلاف قبض تأدیه كه به آنها داده می شود و مادامی كه مال التجاره مذكوره به دست دیگری منتقل نشده است مجدداً حقوق كمرگی مطالبه نشود و تجار ایران كه چوب گیلاس را برای تجارت به اسلانبول می آورد چون در دولت عثمانی انحصار بیع و شرع ممنوع است به هركس كه بخواهند بفروشند و با تجار و اهالی دولتین كه به

مملكت جانین آمد و شد می نمایند به مقتضای جهت جامعه اسلامیت به طور دوستانه رفتار خواهد شد كه از ایزا اضرار محفوظ باشند.

فصل سوم-عشریت حیدرانلو و سیبكی كه بین الدولتین متنازع فیها بود و الیوم در خاك دولت عثمانی ساكن هستند مادامی كه در این طرف هستند اگر به حدود ایران تجاوز كرده و خسارات وارد آورند سرحد داران عثمانی در منع و تربیت آنها دقت نمایند اگر از تجاوز و خسارت دست بر ندارند و سر حد داران نتوانند از آنها ممانعت نمایند دولت عثمانی از آنان حمایت نكند چنانچه آنها به رضا و رغبت خود به طرف ایران بگذرند دولت عثمانی مانع نشود و بعد از آنكه به طرف ایران آمدند اگر مجدداً به خاك عثمانی روند قبول نشده و از آنها حمایت نشود و اگر به طف ایران آمدند و بعد به حدود عثمانی تجاوز كرده و خسارت زنند مأمورین سرحدی دولت ایران در منع تجاوز دقت نمایند.
فصل چهارم-به موجب شرط قدیم فراری های دولتین قبول نشده و از آنها نباید حمایت شود و

كذالك عشایر و ایلاتی كه از عثمانی به ایران و از ایران به عثمانی می گذرند قبول نشده و از آنها حمایت نشود.
فصل پنجم-آنچه در اسلامبول و سایر ممالك دولت عثمانی اموال تجار ایران به واسطه حكومت شرع به ثبت دفتر درآمده و حفظ و توقیف شده است از تاریخ این تمسك الی مدت شصت روز در هر محلی كه باشد از روی دفتر به توسط شرع و ایلچی ایران به صاحبان آنها تسلیم شود و سوای اموال محفوظ مزبوره اگر در اثنای خصومت از اموال تجار و زوار و اهالی ایران كه در خاك عثمانی بودند از طرف بعضی وزرا و سایر ضابطان چیزی جبراً گرفته شده باشد لدی الافاده فرمان عالی صادر میشود كه به تویز وكلای كه مومی الیهم معین می كنند بعد از ثبوت شرعی در محل اموال مذكوره گرفته شود.
فصل ششم-در صورتیكه در ممالك عثمانی شخصی بداوله فوت شده و وصی شرعی نداشته باشد مأمورین بیت المال تركه متوفی را به توسط حكومت شرع و پس از ثبت سجل عیناً در محل امنی یكسال حفظ نمایند و وقتی كه وارث و یا وكیل و یا وكیل شرعی پیدا شد به موجب ثبت دفتر اشیای مذكوره به توسط حكومت شرعی به آنها تسلیم شود و رسوم عادیه و كرایه محلی كه اشیاء در آن حفظ شده است دریافت شود و در صورتی كه اشیای محفوظه به واسطه حریق یا این قبیل حوادث تلف گردد ادعایی نشود اگر در مدت یك سال وارث و وصی یا وكیل پیدا نشود تركه محفوظ از طرف بیت المال به فروش رسیده قیمت آن حفظ شود در صورت فوت تبعه عثمانی در ایران از همین قرار رفتار شود.

فصل هفتم-به موجب شرط سابق و محض تأیید دولتی ما بین دولتین در هر سه سال شخصی از طرف دولت ایران و شخصی از طرف دولت عثمانی در ایران مقیم شود و از تبعه دولتین كه در اثنای محاربه به طرفین گذشته و عمل بدی از آنها بروز كرده باشد محض حرمت این عهدنامه در حق این قبیل اشخاص به واسطه اسن اسائت سیاست نشود.
سند شماره4
عهدنامه دوم ارزروم

عهدنامه ای كه به تاریخ شانزدهم شهر جمادی الثانیه 1263 مه بین محمدشاه و سلطان عبدالمجید به توسط میرزا تقی خان مأمور ایران و انور آخندی مأمور عثمانی در ارزروم منعقد شده است.
فصل اول- ترك مطالبات نقدیه طرفین
فسل دوم-واگذار كردن دولتین بعضی نقاط و اراضی را به یكدیگر و تعهدات راجعه به سلمانیه و محمره و غیره

فصل سوم-ترك بعضی ادعاهای سابقه و تعیین مأمور برای تحدید حدود
فصل چهارم-در باب قطع و فصل بعضی خسارات و رسومات معوقه
فصل پنجم-شرایط راجعه به شاهزادگان فاری
فصل ششم-در باب حقوق گمركی مال التجازه طرفین
فصل هفتم-شرایط راجعه به زوار و اتباع ایران در ممالك عثمانی و حقوق و امتیازات مومی الیهم قونسولهای دولتین و محل اقامت و امتیازات مشار الیهم
فصل هشتم-تعهدات دولتین در باب عشایر سرحدی و دفع و رفع غارت و سرقت و تجاوزات و نیز در باب تبعیت آنها
فصل نهم-تأیید عهدنامجات سابقه-تصدیق عهدنامه
فصل اول-دولتین اسلام قرار میدهند كه مطالبات نقدی كه تا به حال از یكدیگر ادعا می كردند كلیتاً متروك دارند لیكن قرار به شرطی كه در باب تسویه مطالبات در فصل چهارم ذكر شده است خللی وارد نخواهد آمد.
فصل دوم-دولت ایران تعهد می كند كه جمیع اراضی بسیطه ولایت ذهاب یعنی اراضی جانب غربی آن را به دولت عثمانی واگذار كند و دولت عثمانی هم متعهد می شود كه جانب شرقی ذهاب یعنی تمام اراضی جبالیه آن را به اضافه دره(كرند) به دولت ایران واگذار كند و دولت ایران قویاً تعهد می كند كه از هرگونه ادعا به شهر و سنجاق سلیمانیه صرف نظر كرده به حق تملكی كه دولت

عثمانی در سنجاق مذكوره دارد وقتاً من الاوقات به هیچ وجه دخل و تعرض ننمایند و دولت عثمانی قویاً تعهد می كند كه شهر و بندر محمره و جزیره الخضر و لنگرگاه و نیز اراضی ساحل شرقی یعنی سمت سیار ظر العرب را كه در تصرف عشایر است كه معروفاً متعلق به ایران هستند به كلكیت در تصرف ایران باشد و علاوه بر این سفاین ایران حق خواهند داشت كه به آزادی تمام از مصب شط العرب الی التقای حدود دولتین در شط مزبوره را سیر نمایند.

فصل سوم-طرفین متعهد می شوند كه به موجب عهدنامه حاضر و سایر ادعاهایی كه در باب اراضی داشتند متروكه داشته و مهندس و مأمور تعیین نمایند كه موافق ماده سابقه حدود بین الدولتین را معین نمایند.

فصل چهارم-طرفین قرار دادند كه از جانب خود مأمورین معین شوند كه خساراتی كه بعد از قبول اخطارات دوستانه كه به توسط دولتین معظمتین واسطه به تاریخ شهر جمادی الاولی 1261 تحریر و تبلیغ شده به طرفین وارد آمده است و نیز مسئله رسومات مرتع ارسالی كه تأخیر افتاده است از روی عدالت قمع و فصل شود.
فصل پنجم-دولت عثمانی وعده می دهد كه شاهزادگان فراری ایران را در بروسا اقامت داده غیب مشار الیهم را از محل مذكور و نیز مناسبات حفیه آنها را با ایران رخصت ندهد و دولتین علیتین متعهد شدند كه سایر فراری ها را موافق عهدنامه سابق ارزروم تماماً رد نمایند.
فصل ششم- تجار ایران حقوق گمركی مال التجاره خود را از روی قسمت هر روزه و متداوله نقداً یا جنساً از قراری كه در عهدنامه ارزروم1238هـ در ماده راجعه به تجارت ذكر شده است بپردازند و از مبلغی كه در عهدنامه مزبور ذكر شده است زیاده وجهی مطالبه نشود.

فصل هفتم-دولت عثمانی وعده میدهد كه امتیازات لازمه را درباره زوار ایران معمول دارد تا از هر نوع تعدیات مصون بوده بتوانند با كمال امنیت محال مباركه را در خاك عثمانی واقع شده است زیارت كنند و همچنین برای استحكام و تأكید روابط دوستی و اتحادی كه لازمه دولتین اسلام و تبعه طرفین است دولت عثمانی تعهد می كند كه مناسبترین وسایل را به كار برد تا چنانكه زوار ایران در ممالك عثمانی از جمیع امتیازات متمتع می باشند سایر اتباع ایران نیز از امتیازات مذكوره بهره و بوده خواه در تجارت و خواه در موارد سایره از هر نوع ظلم و تعدی و بی حرمتی محفوظ باشند و علاوه بر این در تمام نقاظ عثمانی به غیر از مكه مكرمه و مدینه نوره هر جایی كه از طرف ایران برای منافع تجارت و حمایت تبعه و تجار قونسول لازم باشد و معین می‌شود دولت عثمانی مشار الیهم را قبول نموده وعده می دهد كه امتیازاتی كه لازمه سمت رسمیت آنهاست و درباره قونسولهای سایر دول متحاربه معمول است در ماده مشار الیهم نیز معمول دارد و دولت ایران نیز تعهد می كند كه در ماده قونسولهای عثمانی در هر محل خاك ایران لازم شده و معین می شود و نیز در ماده و تبعه و تجار آن دولت كه به ایران رفت و آمد می نمایند معامله متقابله را كاملاً معمول دارد.
فصل هشتم-دولتین اسلام تعهد می كنند كه برای دفع و رفع و منع غارت و سرقت از طرف عشایر و قبایلی كه در سر حد می باشد تدابیر لازمه را اتخاذ كرده و مجری دارند و برای همین مقصود در نقاط مناسب عساكر اقامت خواهند داد و دولتین متعهد می شوند كه از عهده هر نوع حركات متجاوزیه از قبیل غارت و قتل كه در اراضی یكدیگر موقوع می یابد بر آینده قرار دادند كه عشایر متنازع فیها كه صاحبان آنها معلوم نیست فقط یك دفعه به اراده و اختیاز خود واگذار میشوند كه محلی را كه بعد از این اقامت خواهند كرد معین كنند و عشایری كه تبعیتشان معلوم است جبراً به اراضی دولت متبوعه داخل شوند.
فصل نهم-تمام موارد و فصول معاهدات سابقه علی ال

خصوص مواد و فصول عهدنامه ارزروم 1238 هـ كه مخصوصاً به واسطه این عهدنامه الغا و تغییر داده نشده است به قوه خود باقی خواهد ماند كانه لفظ در این عهدنامه دج شده باشد و دولتین قرار دادند كه این عهدنامه بعد از مبادله در ظرف دوماه یا كمتر از طرف دولتین قبول و امضاء شده و تصدیق نامه های آن هم مبادله شود.

اعلامیه تاریخی الجزایر(6 مارس 1975) 17 اسفند 1353
طی اجلاس كنفرامس سران كشورهای عضو اوپك كه در الجزیره برگزار شد به ابتكار پرزیدنت بومدین، اعلی حضرت همایون شاهنشاه آریا مهر و جناب آقای صدام حسین معاون شورای فرماندهی انقلاب عراق در دو نوبت با یكدیگر ملاقات كردند و به تفصیل درباره مناسبات میان ایران و عراق به مذاكره پرداختند، این مذاكرات كه در حضور پرزیدنت بومدین انجام گرفت آمیخته از صراحت و اراده صادقانه دو طرف برای دست یافتن به یك راه حل قطعی و پایدار كلیه مسائل معوقه میان دو كشور بود.

با رعایت اصول احترام به تمامیت ارضی تجاوز ناپذیری مرز ما و عدم دخالت در امور داخلی طرفین تصمیم گرفتند:
1-مرزهای زمینی خود را بر اساس پروتكل قسطنطنیه مورخ سال 1913 و صورت جلسه های كمیسیون تعیین مرز مورخ سال 1914 تعیین كنند.
2-مرزهای آبی خود را بر اساس خط تالوگ تعیین نمایند.
3-با این كار دو كشور امنیت و اعتماد متقابل را در امتداد مرزهای مشترك خویش برقرار خواهند ساخت. طرفین بدین سان متعهد می شوند كه در مرزهای خود یك كنترل دقیق و مؤثر به منظور قطع هرگونه رخته و نفوذ كه جنبه خرابكارانه از هر سو داشته باشد اعمال كنند.
4-دو طرف توافق كرده اند كه مقررات فوق عواملی تجزیه ناپذیر جهت یك راه حل كلی بوده و نتیجتاً بدیهی است كه نقص هر یك از مفاد مواد فوق مغایر روحیه توافق الجزیره می باشد.
دو طرف با پرزیدنت بومدین در تاس دائم باقی خواهند ماند و پرزیدنت بومدین در صورت لزوم برای اجرای تصمیمات متخذه كوشش برادرانه به عمل خواهد آورد. اعلی حضرت شاهنشاه ایران و جناب آقای صدام حسین تصمیم گرفته اند روابط سنتی حسن همجواری و دوستانه خود را بویژه در راه حذف و از بین بردن كلیه عوامل منفی در مناسبات خویش از طریق تبادل نظر مداوم درباره مسائل مورد علاقه مشترك و ایجاد همكاری متقابل برقرار سازند.
طرفین رسماً اعلام می دارند كه منطقه باید از هرگونه دخالت خارجی مصون بماند به منظور تعیین نحوه كار كمیسیون مختلط ایران و عراق كه جهت پیاده كردن و اجرای تصمیمات متخذه به توافق مشترك تشكیل خواهد یافت وزیران خارجه طبق خواسته دو طرف الجزایر به كلیه جلسات مختلط ایران و عراق دعوت خواهد شد. كمیسیون مختلط ستور كار و روش كار خود را تعیین خواهد كرد و در صورت لزوم بطور متناوب در بغداد و تهران جلسه خواهد داد.

اعلی حضرت همایون شاهنشاه دعوتی را كه از طرف پرزیدنت حسن اكبر برای انجام یك دیدار رسمی از عراق از معظم له به عمل آمده با مسرت پذیرفته اند، تاریخ انجام این دیدار با توافق مشترك یقین خواهد شد.
از سوی دیگر جناب آقای صدام حسین پذیرفته اند كه در تاریخی كه بعداً از سوی طرفین تعیین خواهد شد از ایران دیدار رسمی به عمل آورند.
اعلی حضرت همایون شاهنشاه و جناب اقای صدام معاون ریاست جمهوری عراق از پرزیدنت هواری بومدین كه با الهام از احساسات برادرانه و بی نظرانه تماسهای مستقیم رهبران عالی دو كشور را تسهیل كرده و بدین لاظ به ایجاد یك اصول نوین در مناسبات میان ایران و عراق و به نفع مصالح عالی آینده منطقه كمك كرده صمیمانه سپاسگذاری كردند.

الجزایر-به تاریخ 6 مارس 1975
قانون عهدنامه مربوطه به مرز دولتی و حسن همجواری بین ایران و عراق مشتمل بر یك مقدمه و هشت ماده و یه پروتكل پس از تصویب مجلس شورای ملی در جلسه روز سه شنبه 21 اردیبهشت ماه 2535 در جلسه روز چهارشنبه بیست و نهم اردیبهشت ماه 2535 شاهنشاهی به تصویب مجلس سنا رسید.

تسهیل مبادلات مرزی و تأمین امنیت
مناطق مرز نشین از قدیم به لحاظ ناتوانیهای طبیعی، خصوصیات اجتماهی و مناسبت های قومی با مردم مرز نشین آن سوی مرزها، پیوسته منشاء انجام ارتباطات و مبادلات ناخواسته ای بوده است. محرومیتهای ذاتی این مناطق در تولید و عدم دسترسی آسان به تسهیلات حمل و نقل و دوری از بازارهای داخلی، موحب شده است كه مردم مرزنشین به كانالهای مبادلاتی ناخواسته ای(قاچاق) هدایت شوند. تجارت غیر رسمی یا قاچاق یكی از مشخص ترین آثار بیمارگونه اقتصادی در نواحی مرزی است كه صرفاً به دلیل فقر و فقدان هماهنگی میان كشورهای همسایه، بی ثباتی و اختلاف در سطح قیمت ها و ضعف عوامل اجرایی به وجود آمده است. اثرات منفی و ناخواسته این مبادلات بر پیكره امور اقتصادی، بازرگانی كشورها و بازتاب مستقیم آن بر آشفتگی و نا امنی مناطق مرز نشین بر كسی پوشیده نیست. غیر قابل كنترل و ناپدیرا بودن مناطق مرز نشین و زیر زمینی بودن عملیات قاچاق، موجب شده است كه دولتها در كنترل و سالم مناطق مرز نشین به شیوه ای نوینی از همكاریهای متقابل منطقه ای هدایت شوند.

همكاریهای متقابل تجاری- اقتصادی، به شكل بازاچه های مشترك مرزی از شناخته شده ترین فنون توسعه اقتصادی مناطق مرز نشین به شمار می رود كه تحول بنیانی در تولید، ایجاد اشتغال، افزایش سطح درآمد، رفاه، ضریب امنیت مرزی و بالاخره كاخش قاچاق كالا از جمله هدفهای ایجاد این بازارچه ها بوده است.

ویژگیهای مرزی استان كردستان
ویژگیهای جغرافیایی خاصی را كه منطقه داراست از چنان حساسیت و اهمیت برخوردار است كه برای استان جغرافیایی میانی ویژه ای ایجاد نموده است، از لحاظ طبیعی این منطقه حلقه اتصال ارتفاعات است ادامه ارتفاعات تركیه تا این منطقه كشیده شده است از طذف دیگر ارتفاعات

زاگرس در این منطقه یك گره خوردگی و پیچیدگی خاصی بوجود آورده است. این ویژگی مزیتهایی دارد. منطقه بسیار صعب العبور بوده بطوریكه عبور انسان به یك یا چند دره یا عمیق و باریك محدود می گردد از طرفی مشخص نمودن نقاط مرزی بر روی خط الرأس این ارتفاعات، مشكلات مرزی به حداقل رسانده است. چرا كه از دیدگاه جغرافیایی سیاسی بهترین نوع رز، مرزی است كه بر روی ارتفاعات مشخص و تعیین می شوند و بنابراین از ثبات و استحكام برخوردارند.

امیت استراتژیكی اتان كردستان برای جمهوری اسلامی ایران بر پایه موفقیت و ویژگیهای جغرافیایی، زمانی مضاعث می گردد كه خصوصیات انسانی و فرهنگی منطقه مطالعه و بررسی گردد.
واقعیت امر این است كه تمام نقاط مرزی ایران دارای مشكلات خاص خود هستند، این مشكلات كه بیشتر ناشی از ویژگیهای جغرافیایی انسان و طیعی است، هركدام برخورد خاص خود را می طلبند. طبیعی است اگر این بخورد متناوب و مبتنی بر اصول واقعی نباشد. معضلات فراوانی را برای حكومت مركزی به همراه خواهد داشت. اكثر استانهای مرزی كشور جزو نقاط محروم محسوب می گردند. فاصله این نقاط با مركز، این عامل را تشدید نموده است بویژه آنكه سلسله مراتب رعایت نگردد.

تفكرات ژئوپولتیك
ژئوپولتیك
برای ورود به موضع نخست«جغرافیای سیاسی» و ژئوپولتیك را تعریف می گردد، بدون آنكه به یك بررسی تاریخی نیاز داشته باشد به طور خلاصه میتوان گفت:

«جغرافیای سیاسی» علمی است كه نقش سیاست را در جغرافیا بررسی می كند، در حالی كه علم ژئوپولتیك به بررسی نقش عوامل محیط جغرافیایی در سیاست می پردازد. از زمان عنوان شدن واژه ژئوپولتیك، معنای تقابل قدرت با یك سرزمین و انسانهایی كه در آن سكونت دارند مطرح بوده است و سرانجام اینكه این واژه نقشی بسیار اساسی در تولید قدرت داشته است. برای آگاهی بیشتر مفاهیمی از این واژه ر منابع مختلف ذكر می شود.

– در فرهنگنامه فرانسوی روبر(1965) درباره واژه ژئوپولتیك آمده:
ژئوپولتیك علمی است كه به مطالعه روابط بین داده های طبیعی، جغرافیا و سیاست حكومتها می پردازد.

– در فرهنگنامه لاروس(1962) چنین تعریف شده است«مطالعه روابطی كه هر كشور به وسیله آن سیاستهایش را با قوانین طبیعی به هم پیوند می زند و در این پیوند قوانین طبیعی از عوامل دیگر تعیین كننده ترند.
– كارل هاوس هومز در نوشته هایش 1920 اعلام كرد كه «ژئوپولتیك وجدان جغافیایی كشور خواهد شد و باید بشود» و هدف آن مطالعه ارتباط حیاتی انسان امروزی با محیط كنونی پیرامون آن است و در نهایت هماهنگی پدیده هایی است كه مشور و محیط پیرامونش را به هم پیوند می دهد.
– ژنرال فرانسوی، پیرگالو، نویسنده اثر با عنوان ژئوپولتیك راه های رسیدن به قدرت منتشره در 1990 ژئوپولتیك را چنین تعریف می كند«ژئوپولتیك یعنی مطالعه نحوه ارتباط بین هدایت سیاسی یك قدرت با برد بین الكللی و چهارچوب جغرافیایی عملكرد آن»
دگرگونیهایی كه بعد از فروپاشی شوروی سابق در جهان به وجود آمد این علم را نیز متحول كرده و امروز صحبت از ژئوپولتیك مدرن یا اصطلاحاً ژئوپولتیكی فرمی است كه در واقع تركیبی نو است از ژئوپولتیك با همه پیچیدگیهایش، سیاست با همه ویژگیهای خود و رانجام اقتصاد كه روز به روز ابعاد و عملكردهایش جهانی تر می‌شود.
ژئوپولتیك عبارت است از:درك واقعیتهای محیط جغرافیایی به منظور دستیابی به قدرت، به نحوی كه نتوان در بالاترین سطح وارد بازی جهانی شده و منافع ملی و حیات ملی را حفظ كرد. به عبارت دیگر ژئوپولتیك عبارت است از:علم كشف روابط محیط جغرافیایی و تأثیر آن برسرنوشت سیاسی مدل.
به عقیده آلفرد ماهان(1840-1914) فارغ التحصیل آمكادمی آمریكا، در دنیای جدید تجرت و بازرگانی، موقعیت دریایی مناسب. دارای مزایایی اقتصادی، سیاسی زیادی است حالی كه كشورای محصور در خشكی از اهمیت كمتری برخوردارند، و او برای ارائه نمونه ای از قدرت محصور در خشكی، كشور روسیه را عنوان می كند و می‌گوید با وجود وسعت بسیار زیاد روسیه، فاصله های زیاد و كافی ارتباطهای داخلی، بشدت از وحدت عمل سیاسی در این كشور جلوگیری می كند- به طوری كه اگر این امپراتوری درهم شكسته نشود، حداقل بدون توسعه واقعی باقی می ماند اما بریتانیا كه دارای موقعیت جزیره ای است، علی رغم وسعت محدودش به یك قدرت جهانی تبدیل شده است.

عوامل مؤثر در ژئوپولتیك:
عواملی كه در ژئوپولتیك مؤثرند به دو دسته كلی «عوامل ثابت» و عوامل متغییر تقسیم بندی می شوند.
عوامل ثابت در حقیقت مان پدیده های طبیعی و جغرافیای هستند و عوامل متغیر كه ممكن است برخی از آنها نیز منشأ طبیعی داشته باشد به دلیل مطرح بودن نقش حاكمیت در آنها جزء عوامل متغیرمحسوب می شوند. موقعیت جغرافیایی در بین عوامل ثابت و انسان در بین عوامل متغییر نقش دو قطب اصلی را در تحلیلهای ژئوپولتیك ایفا می كنند. به همین دلیل در بررسی عوامل مؤثر، به طور مذكور بیشتر از عوامل دیگر اشاره می گردد.
عوامل ثابت ژئوپولتیك

موقعیت جغرافیایی
اساساً موقعیت عبارت است از:چگونگی قرار گرفتن یك نقطه در سطح كره زمین كه خود دارای دو حالت عمومی یا نسبی و خصوصی یا ریاضی است. در حالی كه موقعیت عمومی در مقیاس قاره ای، جهانی و منطقه ای تقسیمات دیگری دارد و از اهمیت زیادی برخوردار است. موقعیت ریاضی یا خصوصی در مطالعات ژئوپولتیكی كمتر بررسی می شود.
ارچه نمی توان بسهولت تأثیر نفوذ این عوامل جغرافیایی را به طور دقیق و مطلوب در سرنوشت افراد و دولتها تعریف كرد به طور كلی می توان گفت كه حدود شركت و فعالیت هر كشور در امور بین الملل اغلب به موقعیت جغرافیایی و ارتباط آن كشور با همسایگان خود اعم از كشورهای قدرتمند و ضعیف و همچنین مناسباتش با دولتهای بزرگ جهانی بستگی دارد.
به عبارت دیگر در مطالعه روابط بین كشورها و سیاست خارجی دولتها، پیش گرفتن یك راه و روش خاص به موقعیتهای جغرافیایی بستگی دارد. دولتها باید سعی كنند در صورت قرار رفتن در یك موقعیت مساعد جغرافیایی به شكلی مثبت و كارآمد در صحنه سیاست بین المللی وارد عمل شوند و با حداقل تلاش و سرمایه گذاری، مسأله امنیت را بای خود حل نمایند. و چنانچه كشورها نتوانند از موقعیت ممتاز ژئوپولتیكی خود بهره كافی پدیده این موقعیت جغافیایی در قسمت عكس عمل خواهد كرد
توجه به موقعیت جغرافیایی علاوه بر اینكه ما را با نقاظ ضعیف و قوت كشور آشنا می كند، باعث می شود كه در اتخاذ و خط مشی سیاسی به رفع كمبود، بپردازیم و از امكانات موجود، حداثكر بهره برداری را بعمل آوریم.
نتیجه عدم توجه به درك موقعیت جغرافیایی، گسترش وسیع مشكلات ژئوپولتیك را به همراه خواهد داشت با تامام تحولات انجام شده در امر تكنولوژی و ارتباطات، تجارت، منازعات گذشته این نكته را ثابت كرده كه هرگاه كشوری دارای یك موقعیت ژئواستراتژیك باشد هیچگاه نمی تواند خود را از

تحولات جهان دور نگه دارد و منزوی باشد بناچار بخشی از یك استراتژی نظامی خواهد بود و باید با بهرهگیری از موقعیت خاص جغرافیایی خود برای پیشرفت و توسعه كشور و ملت خود گام بر دارد. اكنون مهمترین عامل در دنیا پیشرفتهای علمی و فنی است زیرا وسایل پیشرفته حمل و نقل در حال حاضر چنان تأثیر شگرفی بر منطاق كره زمین گذاشته است كه دیگر نمی توان به طور یك جانبه عوامل طبیعی را عامل تعیین كننده معرفی كرد.

قضا و تصمیمیات آن
در ژئوپولتیك، مفهوم فضا شامل سرزمینهایی است كه انسان توانسته در آنجا سكونت گزیند یا گونه ای در آن دخل و تصرف كنند بنابراین قلمرو فضایی ژئوپولتیك با توسعه و پیشرفت تكنولوژی گسترش می یابد و انسان برای تغییر شكل دادن روابط بین پدیده ها، به طور مداوم روی آنها تأثیر می گذارد و این دخالت حتی شامل عناصر طبیعی نیز می شود و تقسیم بندی میانی فضا به كشور ما و یا به گروه كشورهایی كه دارای یك طرز تفكر سیاسی هستند در حقیقت چهارچوبی است كه در آن

اعمال نفوذ سیاسی می شود و هدف آن پیش بینی كردن و به دست آوردن تغییرات ضروری است. از آنجائی كه فضاهای جغرافیایی، به عنوان صحنه عملیات ژئواستراتژیك همیشه در حال تحول اند، بناچار مستقیماً روی عوامل ژئوپولتیك نیز تأثیر می گذارند.

وسعت خاك
وسعت خاك بر خلاف گذشته، اكنون دیگر ارزش مبنای و تعیین كننده ای برای مقایسه كشورها با یكدیگر ندارد. در طبقه بندی كشورها از لحاظ قدرت عوامل دیگر بویژه سازمان اقتصادی و ویژگیهای اجتماعی ملت نقش اساسی دارند در گذشته جغرافیدانان سیاسی از جمله راتزل وسعت زیاد یك كشور را عامل قدرت می دانستند ولی گذشت زمان ثابت كرد كه این عقیده بر اصول صحیحی استوار نیست و بیشتر مبتنی بر این فرض بوده كه در یك جنگ احتمالی، وسعت خاك و وجود عقبه جغرافیایی می تواند تأمینی برای كشور باشد. در حالی كه امروزه دیگر عقبه مفهوم ندارد و در یك جنگ گسترده كلیه مناطق یك كشور، جبهه به حساب می آید و از این رو تهدید تابع وسعت نیست. امروز، طبق اعتقاد عمومی، وسعتی ایده آل است كه با توزیع آن كشور هماهنگی داشته باشد، زیرا اگر وسعت كشوری زیاد ولی از جمعیت كمی برخوردار باشد، مسأله دفاع از آن كشور با مشكل مواجه خواهد شد.
وضع توپوگرافی
توپوگرافی یا همان شكل خارجی زمین، شامل پدیده های مختلفی است كه بیشتر در بر گرنده وضع ناهمواریها، شبكه آبها و مرزها می باشد.
مرزها
اساس و مبنا شكل مرزها و خط سیر آنها گوناگون است و در مجموع ناشی از توجه به امنیت، میراث تاریخی، موافقت نامه ها و درگیریهای نظامی است ولی در نهایت شكل هندسی مرزها زائیده تفكرات ژئواستراتژیك خواهد بود.

شكل هندسی مرزها به سه صورت كلی قابل بحث است.
الف-محدب

ب-مقعر
پ-مستقیم
مرزهای محدب همیشه وسوسه انگیز بوده و تمام تلاش دشمن برای دستیابی آن متمركز می گردد و در برخورد نظامی ایران و عراق نیز قبل از هر چیز مرزهای محدب كشور ایران دستخوش تجاوز عراق بوده مرزهای محدب موجب می شود كه در ابتدا و شروع درگیریهای نظامی، ابتكار عمل در دست كشور دارنده آن باشد و در مقابل كشوری كه از چنین امتیاز مرزی برخوردار نیست سعی می كنند این ابتكار عمل را در شروع بحران از طرف مقابل سلب كنند.

شبكه آبها:
شبكه ابها از دیگر عوامل طبیعی است كه طی تاریخ دارای نقشهای گوناگونی بوده است تا قبل از جنگ جهانی دوم شبكه آبها دارای نقش باز دارنده بودند اما، پیشرفت تكنولوژی امروزه رودخانه ها اهمیت خود را از دست داده اند و اگرچه در مقیاس كوچك عملیاتی تا حدی مؤثرند، به گونه ای كه در طول زان اثاری از خود بر جای می گذارند و قبلاً قسمت اعظم رفت آمد و تجارت از راه رودخانه ها انجام می كرفت و همین امر در توسعه و تكامل وحدت ملی بخصوص در منطقه كه حوضه رودخانه از دست زیادی برخوردار بود اهمیت زیادی داشت.
ناهمواریها

ارتفاعات، یك دیگر از عوامل طبیعی است كه تا حدی در سرنوشت سیاسی كشورها مؤثر است. اساساً هرگاه مرزهای سیاسی یك كشور با سرحدات طبیعی بویژه ارتفاعات هماهنگ، شرایط پدافندی مطلوبتری بر آن كشور فراهم می شود اگرچه پیشرفت تكنولوژی تا حد زیادی در ارزش سیاسی و نظامی ارتفاعات تغییراتی به وجود آورده اما ارتفاعات همچنان به شكلی در مسائل

ژئوپولتیك كشورها مؤثرند. ارتفاعات موجب كندی حذكات زمینی و محدودیت در ایجاد شبكه های ارتباطی می شوند و این بر شیوه های اقتصادی و تولیدی تأثیر مستقیم دارد. كشوری كه در یك موقعیت كوهستانی قرار گرفته، بیشتر به استقرار صنایع كوچك و سبك گرایش می یابد تا صنایع سنگین
شكل ناهماریها در جا به جاییهای داخلی جمعیت و امكانات تأثیر می گذارد و موجبات بروز نابرابریهای ناحیه ای و د نایجه تقویت افكار جدایی را فراهم می كند در واقع یكی از مشكلات ژئوپولتیكی استان كردستان ناشی از همین وضع است.
شكل كشور
عامل مهم دیگری كه در سرنوشت سیاسی كشورها سهم بسزایی دارد. شكل هندسی آنهاست. مقصود از شكل هندسی، فاصله قطرهای یك كشور تا مركز جغرافیایی آن است مهمترین تأثیر شكل هندسی، در نجوه اعمال قدرت حكومت مركزی به پهنه كشور است با توجه به گوناگونی شكل هندسی كشورهای گردانندگان حكومت هر كشور با مسائل و مشكلات ویژه ای در این

خصوص مواجهند ولی د این باره باید با احتیاط سخن گفت:از جمله اینكه برخی معتقدند ساكنان جزایر دریایی بالاجبار لازم است كشتیرانی را با كشاورزی و فعالیتهای صنعتی به هم بیامیزند. و خصلت محافظه كاری آنها ناشی از شرایط جزیره نشینی كه برای این اقوام اغلب مواقع ضرب المثل شده است. با احساسات آزادیخواهی و رهایی از تعصبات ملی است كه در نتیجه زندگی دریایی و درآمیختن با دیگران حاصل شده است.

در صورتیكه مردم یك كشور وسیع برای چنین احساسات و عواطفی ندارند و بندرت به مسائل دریایی توجه می كنند.
عوامل متغیر ژئوپولتیك
1-جمعیت
ساده ترین شكل مزالعه جمعیت كشور ما از دیدگاه ژئوپولتیك، مطالعه نحوه توزیع جغرافیایی آنها است آنچه بدیهی است در تجزیه و تحلیل جمعیت نباید تنها به جنبه های كمی توجه كرد. مهمترین عامل در ژئوپولتیك انسان، زیرا تمام پدیده های محیط طبیعی چه ثابت و چه متغیر در یك قطب و انسان به تنهایی در قطب دیگر قرار دارد. از دیدگاه ژئوپولتیك، انسان متفكر و خلاق كه از مهارت

عینی و ذهنی بالایی برخوردار است و با پیش بینی، از بروز حوادث احتمالی در آینده جلوگیری كند، مورد توجه است بنابراین باید به این نكته توجه داشت، هذگاه در تجزیه و تحلیل مسائل ژئوپولتیك از انسانهای ساكن یك كشور از قدرت تجزیه و تحلیل خوبی برخوردار نباشند، نمی توانند این موقعیت را درك كنند و این عدم درك موقعیت، امكان توسعه به معنای دقیق كلمه را برای ساكنان آن سرزمین تقریباً ناممكن می كند. در نتیجه تحقق توسعه به هر میزانی كه باشد، جنبه های تخریبی وسیعی خواهد داشت. به همین علت چنین كشورهایی همیشه با بی ثباتی دست به گریبانند و

اعتقاد بر آن است با ثبات ترین كشورها، كشوری است كه در حد انسانهای ماهر آن نسبت به دیگر كشورها، در سطح بالاتری باشد. هرگاه افراد بین سنین 20 تا 65 ساله، بیش از 35 دصد كل جمعیت یك كشور را تشكیل دهند، این كشور از بهترین و مطلوبترین عوامل ژئوپولتیكی به منظور حفظ امنیت ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی برخوردار است و از چنین عاملی به عنوان استراتژی سود می برد.
بین عوامل مادی و معنوی رابطه مستقیم و غیر قابل انكاری وجود دارد و قبل از هرچیز برای هدف دار بودن جمعیت، مسأله غذایی باید توجه شود و با مهیا كردن مواد غذای لازم باید امكان ایجاد زمینه مناسب برای توسعه فكری فراهم كرد(علی اكبر نقی پور، بشریت و تهدید گرسنگی)
علاوه بر مسأله كیفیت جمعیت، مسأله دیگری كه لازم است سیاست گذاران كشور به آن توجه

كنند:توزیع جمعیت متناسب با وسعت كشور است، زیرا عدم توجه به این مسأله اساس امنیت كشور را در دراز مدت بخطر می اندازد تراكم نسبی جمعیت به تنهایی مفهوم ندارد و این میزان تراكم امكانات اقتصادی كشور است كه بهترین نوع تراكم را تعیین می كند. توده جمعیت و تراكم آنها بندرت ثابت است. افزایش نفوس با استقرار سكنه جدید گاهی سرزمینی را كه مدت مدیدی كم سكنه بوده، بسرعت پر جمعیت می كند.

منابع طبیعی
ارزش حقیقی و واقعی هر كشوری به فراوانی و كیفیت مناسبش بستگی دارد، ثروت یك كشور وابسته به طرز استفاده آن كشور ار منابع و تولیدات خود است. ممكن است كشوری دارای منابع ثروت زیادی باشد، بدون آنكه بتواند به نحو مطلوب از آن استفاده كند. اگر ثروت در مقیاس وسیعی تابع كمكهای مورد نیاز خارجی برای بهره برداری از منابع باشد، قدرت می تواند اتفاقی و حتی خیالی تلقی شود. در حقیقت در اقتصاد جدید هیچ كشوری تمام منابع لازم را برای صنایع خود در دست ندارد. هرگاه كش.ری درصدد برآوردن نیازای ناشی از پیشرفت و ترقی بر نیاید، مجبور است

بعضی محصولات طبیعی یا ساخته شده را به صورت خرید یا معاوضه وارد كنند در نتیجه با دو پدیده مواجه می شود: از یك طرف تولید محصول برای فروش یا مبادله ضرورت می یابد و از طرف دیگر توجه به اهمیت حیاتی گسترش امكانات حمل و نقل، كه در جقیقت اقتصاد داخلی نیز وابسته به آن است الزامی می شود. بنابراین برای داشتن منابع سرشار. بدون بهره برداری صحیح از آنها به وسیله انسانهای ماهر نمی تواند عاملی برای توسعه و پیشرفت باشد.
تقسیمات منابع طبیعی
منابع طبیعی به دو گروه تقسیم می شوند
منابع غذایی، بخشی از منابع طبیعی كه منشأ آنها خاك است و با تلاش انسان بر سطح كره زمین تولید می شود و اساس آن اقتصاد كشاورزی و دامی است.

میزان جمعیت:
با همه پیشرفتهایی كه در زمینه های مختلف حاصل شده است كمیت جمعیت همچنان یكی از منابع و پشتوانه های قدرت كشور است. كش.ری كه جمعیت كوچكی دارد با هر درجه از پیشرفت صنعتی نمی تواند در زمره قدرتهای بزرگ قرار گیرد از این نظر چین و حتی ایالات متحده همواره به جمعیت عظیم و بی شمار خود می بالند.
تركیب جمعیت:علاوه بر میزان جمعیت تركیب آن نیز حائر اهمیت است از حیث تركیب جمعیت دو عامل سن و جنس از سایر مشخصات مهم تر است.
كیفیت جمعیت:منظور از كیفیت جمعیت چگونگی دانش فنی مردم و سطح پیشرفت صنعتی كور است. بدیهی است كه در صورت ساوی بودن سایر شرایط كشوری كه دارای جمعیت بیشتری است مزیت بیشتری دارد اما دو كشور دارای جمعیت برابر كه در یكی مردم از كشاورزان فقیری تشكیل شده اند كه با وسایل بسیار ابتدائی روی زمین كار می

كنند و دیگری مردم با پیشرفته ترین ابزارها تولید می كنند، طبعاً با هم برابر نیستند.
2-منابع معدنی:آن قسمت ا منابع طبیعی كه در صنعت نقش دارند.
در حال حاضر با توجه به پیشرفتهایی كه در زمینه های مختلف به وجود آمده، اگر كشوری بخواهد كمتر تحت سلطه قرار گیرد، باید قبل از هر فعالیتی، متوجه آن بخش از منابع طبیعی كشور كه نیازهای اولیه غذایی مردمش را تأمین می كند و احتیاج از خارج از مرزهای كشور را مرتفع می كند امر خود كفایی در تأمین مواد غذایی نقش بسیار حساسی در سرنوشت سیاسی كشور ها دارد.بویژه اگر كشورهای مورد بحث جزء كشورهای در حال توسعه باشند كشورهایی كه دارای اقلیمی خشك و نیمه خشك در بهره برداری از خاكهای كشاورزی محدودیت دارند هستند. مهمترین عاملی كه می تواند در حبران این كمبود نقش سازنده ای داشته باشد جلوگیری از هدر رفتن آبهای

سطحی و مخار كردن آنها است.این قبیل كشورها قبل از هرچیز برای رسیدن به خود كفایی محصولات غذایی باید در سیستم آبیاری زمینهای خود تغییراتی بدهند و از هدر رفتن خاكهای كشاورزی و تبخیر بی رویه آب جلوگیری كنند. كنترل و نگهداری آبهای سطحی كه نتیجه جریان جویها و رودها است می تواند در سرنوشت این قبیل كشورها به مقیاس وسیعی تأثیر داشته باشد. زیرا هر اندازه بتوانند آبهای مهار شده را در خدمت زمین های باید در آورند و آنها را بازسازی كنند. امكان توسعه اقتصادی كشاورزی بیشتر می شود و در نهایت می توانند بدون وابستگی به مواد غذایی وارداتی به حیات سیاسی خود ادامه دهند.

آن قسمت از منابع طبیعی كه منشأ دونی دارند در صنعت و تكنولوژی حایز اهمیت هستند با وجود پیشرفتهایی كه امروز برای بشر در امور اقتصادی حاصل شده نمی توان انتظار داشت كه بتواند ادامه این وضع را به آسانی متحمل كند و بدون آنها به پیشرفتهایی كه لازمه هر تمدنی به معنای امروزی آن است نایل شود زیرا بدون شك یكی از تفاوتهای بارز تمدن جدید و تمدن قبایل بدوی، همین عدم توانایی مردم دوران توحش در استفاده از ذخایر تحت الارض مناطق محل سكونت آنها بوده است.
وابستگی بشر به مواد معدنی كه یكی از ویژگیهای دوران جدید است سهم مهمی در تمركز قدرت سیاسی در جهان امروز دارد در عصر كنونی نظام عظیم تمدن ماشینی بر تركیب و آمیختگی منابع نیرو و منابع طبیعی وابسته تكیه دارد.
و یكی از مشكلات عمومی سیاسی دنیای كنونی عدم توزیع یكسان منابع در سطح كره زمین است. در نتیجه تعداد زیادی از كشورهای جهان از داشتن منابع خاصی كه برای ادامه حیات آنها ضروری است محرومند . در حالی كه همین منابع در بخش دیگری از جهان به صورت وسیعی انباشته شده است.
پ-نهادهای سیاسی و اجتماعی

هر نهاد اجتاعی حتی اگر از نهاد دیگری الهام گرفته باشد، ناچار است چند خط اصلی را برای حفظ بقای خود حفظ كند و به همین دلیل زمامداران كشورها و سیاستگزاران نباید به منظور توسعه، گسترش و بهره گیری از یك پدیده اجتماعی پدیده های دیگر را محو و نابود كنند. زیرا به هر شكل، هر پدیده ای كه احساس خطر كند، حالت دفاعی به خود می گیرد و همین حالت دفاعی چه بسا آن پدیده را قوی تر از قبل می‌كند.

در جامعه ای كه بافت اجتماعی آن از تنوع انسانی برخوردار است پدیده ای كه از طرف حكومت می خواهد به عنوان یك نهاد سیاسی، اجتماعی جوابگوی نیازای جامعه باشد بشر بسختی می تواند بدون برقراری پیوند بین خود و دیگر ویژگیهای انسانی دوام بیاورد. به همین علت اگر این نهادها بخواهند خود را تحمیل كنند، با خطر زودگذر و آنی بودن مواجه خواهند شد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir