توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن تحت pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن تحت pdf  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن تحت pdf،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن تحت pdf :

انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن

آسه آن (ASEAN) شامل كشورهای اندونزی، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند و برونئی می باشد. این كشورها از سال 1993 شروع به قطع تعرفه های خود كرده و قصد دارند تا سال 2008 به یك منطقه‌آزاد تجحاری تبدیل شوند.
یكی دیگر از گروههای منطقه ای در آسیا همكاری اقتصادی آسیا و پاسیفیك ((APEC)The Asia Pacific Economic Cooperative) می باشد كه شامل 6 عضو (ASEAN) و ایالات متحده آمریكا، استرالیا، كانادا، زلاندنو، ژاپن، كره جنوبی، چین، هنگ كنگ و تایوان می باشد.

برخی از متخصصین اعتقاد دارند كه رشد چین به دلیل نفوذ سرمایه داری، و وجود چهار اژدها در آسیا (ژاپن، تایوان، سنگاپور، هنگ كنگ) كه در تجارت بسیار موفق بوده اند باعث خواهد شد كه قدرت از غرب به شرق انتقال پیدا كند.
سایر گروههای منطقه ای :
بطور كلی در اروپا چهار گروه عمده بازار وجود دارند كه عبارتند از: منطقه اقتصادی اروپایی (EEA)، اتحادیه اروپا (EU) انجمن تجارت آ›اد اروپا (EFTA) و كشورهای مستقل مشترك المنافع (CIS).
در آفریقا چندین گروه بازار وجود دارد اما متأسفانه این بازارها به دلیل كوچكی و یا محدودیت های زیرساختی اقتصادی جهت تولید كالا، نتوانسته اند در تجارت و یا پیشرفتهای اقتصادی موفقیتی حاصل نمایند. برخی از این گروههای منطقه ای عبارتند از: اتحادیه گمركی آفریقای شرقی، جامعه اقتصادی كشورهای آفریقای غربی (WAEC)، جامعه اقتصادی مغرب و گروه كازابلانكا كه یك منطقه آزاد تجاری است و شامل كشورهای مصر، غنا، گینه و موراكو می شود.
در آمریكای لاتین نیز گروههای منطقه ای متفاوتی وجود دارد از قبیل بازار مشترك «اند» (Andean)، بازار مشترك آمریكای مركزی، جامعه و بازار مشترك كارائیب و بازار مشترك جنوبی ائتلاف آمریكای لاتین (LAIA). در آمریكای لاتین نیز به دلایل مشكلات سیاسی، فعالیتهای نازل اقتصادی، و تفاوتهای زیاد توسعه اقتصادی بین كشورها این توافقها نتوانسته اند موفقیتی را برای كشورهای آمریكای لاتین ایجاد نمایند.

در آمریكای شمالی گروههای منطقه ای عبارتند از: موافقتنامه تجارت آزاد ایالات متحده ـ كانادا و موافقتنامه تجارت آ›اد آمریكای شمالی (NAFTA).
در خاورمیانه دو توافق بازار (Market Agreement) وج

ود دارد: بازار مشترك اعراب (ACM) و سازمان همكاریهای اقتصادی (ECO) بازار مشترك اعراب در سال 1964 با عضویت مصر، عراق، كویت، اردن و سوریه ایجاد گردید.
در آسیا نیز همانگونه كه قبلاً توضیح داده شد گروههای منطقه ای آسه آن و اَپِك وجود دارد.
بازارهای بزرگ جدید (The Big Emeging Markets) :
در سالهای آتی انتظار می رود كه برخی از كشورهای جهان سوم تبدیل به بازارهای بزرگی شوند. در واقع ده بازار بزرگ كه پیش بینی می شود در 20 سال آینده 30 درصد از كل واردات جهانی را به خود اختصاص دهند عبارتند از آرژانتین، آسه آن، برزیل، منطقه اقتصادی چینی (چین، هنگ كنگ، تایوان)، هندوستان، مكزیك، لهستان، آفریقای جنوبی، كره جنوبی و تركیه. از هم اكنون برخی از دولتها و شركتها (به خصوص دولت و شركتهای آمریكایی) جهت ایجاد زمینه، به مناسبات خود با این كشورها شدت بخشیده اند. جدول 5ـ2 این بازارها را نشان می دهد.
سیستم مالی بین المللی :
ثبات در اقتصاد بین المللی زمینه ساز صلح و پیشرفت است. از این رو پس از جنگ جهانی دوم سازمانهایی همچون صندوق بین المللی پول (IMF) و بانك جهانی ایجاد شدند.
صندوق بین المللی پول :
صندوق بین المللی پول، جهت ثبات نرخ برابری ارز ایجاد شد، اما امروزه بیشتر در شناور بودن ارز براساس عرضه و تقاضا فعالیت می كند. در سالهای گذشته IMF علاوه بر دادن وامهای كوتاه مدت به كشورهائی كه در موازنه پرداخت مشكل دارند به پرداخت وامهای بلندمدت نیز اقدام نموده است. این وامها كه بیشتر به كشورهای در حال توسعه پرداخت می شود در مقابل شروطی از قبیل كاهش تعرفه، كاهش تورم، پایین آوردن هزینه های دولیت و ایجاد واحدهای بازرگانی مستقل می باشد.
بانك جهانی :
بانك جهانی نیز عمدتاً به كشورهای در حال توسعه وام می دهد. وامها بلندمدت و معمولاً پانزده تا بیست و پنج ساله می باشد. ایجاد سرمایه به منزله فعالیت اقتصادی بهتر و در نتیجه، بازارهای بهتر برای شركتهای بین المللی می باشد.

گروه هشت :
این گوره شامل كشورهای صنعتی عمده جهان یعنی ایالات متحده آمریكا، كانادا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن می باشد كه ابتدا گروه هفت نامیده می شد و از سال 1998 با پیوستن روسیه به آن گروه هشت نامیده می شود. این گروه به صورت منظم جلساتی در مورد اقتصاد جهانی و سیستم پولی بین المللی بر پا می كند. شركت كنندگان در این جلسات وزرای امور مالی و رؤسای بانكهای مركزی می باشند.
اندازه بازار :
محیط اقتصادی یكی از عوامل غیرقابل كنترل مدیر بازاریابی بشمار می رود. محیط اقتصادی از دو بعد دارای اهمیت است، محیط اقتصادی كه بازاریابی بین الملل را تحت تأثیر قرار می دهد ـ كه در بخش اول این فصل مورد بحث قرار گرفت ـ و محیط اقتصادی داخلی هر كشور كه شركت، قصد فروش كالای خود را به آن دارد، بنابراین بازاریاب درگیر تجزیه و تحلیل اقتصادی بازارهای خارجی می شود ضمن اینكه این بازارها می تواند شامل یكصد كشور و یا حتی بیشتر گردد.
در این بخش به 2 سؤال اساسی پاسخ داده خواهد شد:
1ـ بازار ما چه اندازه ای دارد؟
2ـ بازار ما چه ویژگیهایی دارد؟
پاسخ به سؤال اول، پتانسیل بازارهای خارجی و اولویت آنها را مشخص می كند و پاسخ به سؤال دوم، ماهیت وظیفه بازاریابی یك شركت را تعیین می كند.
متغیرهای زیادی در اندازه بازار تأثیر می گذارند، اما جمعیت، رشد جمعیت، توزیع جمعیت، توزیع درآمد، درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی شاخصهایی هستند كه برای تعیین اندازه بازار بسیاری از كالاها می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
1ـ جمعیت :
مردم بازار را تشكیل می دهند و اگر بقیه عوامل را ثابت فرض كنیم هر چقدر جمعیت بیشتر باشد، بازار بهتر خواهد بود. خرید بسیاری از كالاها با جمعیت رابطه مستقیم دارد، مانند كالاهای اساسی از قبیل دارو، مواد غذایی و مواد آموزشی. برای كالاهای ارزان قیمت نیز جمعیت شاخص خوبی برای تعیین بازار آنها، بشمار می رود محصولاتی از قبیل نوشابه، دوچرخه، چرخ خیاطی و غیره. جدول 6ـ2 پرجمعیت ترین كشورهای جهان را نشان می دهد.
جدول جا مانده است.
2ـ رشد جمعیت :
نرخ بالای رشد جمعیت می تواند مانع توسعه اقتصادی شود و درآمد سرانه را پایین بیاورد. كاهش درآمد مردم برای بسیاری از بازاریابان، بازار نامساعدی را ایجاد می كند. در عین حال این چنین بازاری برای كالاهایی همچون دارو، برخی از انواع مواد غذایی و یا مواد آموزشی مناسباست. در ایران طی 40 سال گذشته جمعیت 3 برابر شده است.
بانك جهانی پیش بینی نموده است كه تا سال 2010 كه جمعیت جهان بالغ بر 5/7 میلیارد نفر خواهد شد، نرخ رشد جمعیت در كشورهای درآمد بالا، سالانه 3/0 درصد و در كشورهای درآمد پایین سالانه 2/2 درصد خواهد بود. با این حال جمعیت كشورهای درآمد بالا كمتر از یك میلیارد نفر می باشد.
جدول 7ـ2 میزان رشد جمعیت را در بین كشورهای درآمد پایین، متوسط و بالا طی سالهای 1980 تا 1996 نشان می دهد.
جدول جا مانده است.

3ـ توزیع جمیعت :
توزیع جمعیت برای بازاریابی از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا كه توزیع جمعیت باعث كوچك شدن بازار یك شركت می شود و از طرف دیگر هر یك از این خرده بازارها بستگی به نوع محصول می تواند به عنوان بازار هدف انتخاب گردد. طبقه بندی جمعیت باید براساس نیاز شركت صورت گرد. این طبقه بندی می تواند براساس مواردی از قبیل دین و مذهب، سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، اقلیت ها و عوامل فرهنگی ـ اجتماعی صورت گیرد.
الف) سن :
مردم در مراحل مختلف منحنی زندگی خود دارای نیازهای مختلف می باشند و به این ترتیب فرصتهای بازاریابی گوناگونی را ایجاد می كنند. بنابراین سن می تواند مبنایی برای تقسیم بازار برای شركتهای گوناگون باشد. بطور كلی كشورهای توسعه یافته الگوی سنی متفاوتی با كشورهای كم توسعه، یافته دارند.
از ویژگیهای كشورهای در حال توسعه رشد جمعیتی بالا و عمر متوسط نسبتاً كوتاه است. به عبارت دیگر حدود 40 درصد از جمیعت رد گروه سنی غیرفعال و وابسته 14ـ0 سال قرار دارند و فقط كمی بیش از نمی از جمعیت در گروه سنی مولد و فعال 64ـ15 سال قرار می گیرند. در كشورهای ثروتمند صنعتی فقط 20 درصد در گروه سنی 14ـ0 سال قرار دارند و دو سوم جمیعتی در گروه سنی 64ـ15 قرار می گیرند و بیش از یك هشتم جمعیت نیز در طبقه بالای 65 سال قرار می گیرند. گروه سنی، بالای 65 سال كه در كشورهای پیشرفته شهروندان ارشد (SENIOR) نامیده می شود خرده بازار بسیار مهمی را تشكیل می دهند. در كشور چین نیز این خرده بازار شامل 100 میلیون نفر می شود.
در سال 1383 در ایران بیش از 60 درصد از جمعیت زیر 25 سال سن داشته اند و در همین سال امید به زندگی 66/69 سال بوده است كه در مورد مردان 31/68 و در مورد زنان این سن 07/71 تخمین زده شده است.
جدول 8 ـ 2 درصد جمعیت در سال 2000 را در گروههای سنی 14 ـ 0 ، 59 ـ 15 و 60 به بالا را در كشورهای آسیایی نشان می دهد.
جدول جا مانده است.
شكل 2ـ2 هرم توزیع سنی جمعیت ایران را در سال 2000 نشان می دهد. همانگونه كه در شكل مشخص است بیشترین جمعین ایران گروههای سنی 10 تا 24 سالگی قرار دارند. در حالیكه در سال 2025 جمعیت ایران بیشتر در گروههای سنی 35 تا 44 سال (شكل 3ـ2) و در سال 2050 بیشتر در گروههای سنی 55 تا 69 سال قرار خواهند گرفت (شكل 4ـ2).
ب) فشردگی جمعیت :
فشردگی جمعیت به لحاظ توزیع كالاها و ایجاد ارتباط برای بازاریابان اهمیت دارد. به عنوان مثال در ایالات متحده در سال 1998 به ازای هر كیلو مترمربع 29 نفر زندگی می كردند. در حالیكه در هلند فشردگی جمعیت بیش از 15 برابر است (460 نفر در هر كیلو مترمربع). بنابراین حتی با وسایل مدرن امروزی، هزینه حمل و نقل و تبلیغات در ایلات متحده گرانتر است.
هر چقدر فشردگی جمعیت بیشتر باشد، انجام تتبلیغات ساده تر می گردد. اگر بقیه عوامل را ثابت فرض كنیم، یك بازاریاب، ترجیح می دهد تا در محیط هایی كه تراكم جمعیت بیشتر است فعالیت نماید.
آمار فشردگی باید با دقت تحلیل شود. به عنوان نمونه، آمار نشان می دهد كه در مصر حدود 58 نفر در هر كیلو مترمربع زندگی می كنند در حالیكه مصر یكی از كشورهای متراكم جهان است، به دلیل اینكه، اكثر مردم در كنار رودخانه نیل سكونت دارند و

بخش عمده ای از مملكت بیابان است.
4ـ درآمد :
علاوه بر وجود مردم، قدرت خرید مردم نیز یكی از ویژگیهای مهم بازار بشمار می رود، توزیع درآمد، درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی، این قدرت خرید را نشان می دهد.
الف) توزیع درآمد :
درآمد سرانه میانگینی از درآمدها است و زمانی معنا پیدا می كند كه درآمدها در كشور نزدیك به این میانگین باشد. در برخی از كشورهای كمتر توسعه یافته، طبقه ای با درآمد متوسط وجود ندارد. به عبارت دیگر افراد یا ثروتمند هستند و یا فقیر. یك بازاریاب بین المللی باید در نظر داشته باشد كه در این چنین كشوری دو نوع بازار وجود دارد. یعنی باید بازار افراد كم درآمد و بازار افراد ثروتمند جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. كشورهایی از قبیل مكزیك و هندوستان نمونه ای از این نوع بازارها هستند.
ب) درآمد سرانه :
آماری كه بیش از همه در مورد توصیف وضع اقتصادی یك كشور از آن استفاده می شود درآمد سرانه است. یكی از دلایل استفاده9 از این آمار، مورد قبول واقع شدن آن و در دسترس بودن آن است.
همانگونه كه در جدول 4 ـ 2 نشان داده شده است درآمد سرانه كشورها بسیار متفاوت هستند. طبق آمار سال 1998 درآمد سرانه موزامبیك 90 دلار بوده است در حالی كه درآمد سرانه سوئیس در همان سال 320، 44 دلار بوده است. براساس گزارش بانك جهانی 50 درصد مردم جهان در كشورهایی زندگی می كنند كه میانگین درآمد سرانه آنها فقط 490 دلار است یعنی كمتر از 2 درصد میانگین درآمد سرانه (870، 25 دلار) كشورهای درآمد بالا.
سؤالی كه در اینجا مطرح می شود این است: اگر بازار را مردمی كه پول دارند تشكیل می دهند پس بسیاری از كشورها نمی توانند بازار خوبی برای بازاریابان بین المللی باشند. جدول 9 ـ 2 براساس طبقه درآ,دی كشورها درآمد سرانه آنها را نشان می دهد. البته درآمد سرانه برای بازاریابان اهمیت بسزایی دارد اما می بایست موارد زیر در نظر گرفته شود:
ـ ممكن است درآمد سرانه قدرت خرید مردم را نشان ندهد: درآمد سرانه زمانی ارزش دارد كه نرخ برابری ارز، قدرت خرید داخلی را نیز نشان دهد. نرخ برابری ارز قیمت یك پول در مقابل پول دیگر است و عرضه و تقاضا قیمت را مشخص می كند. ویژگیهای عرضه و تقاضای خارجی یك كشور با عرضه و تقاضای داخلی متفاوت است و از آنجائیكه مقایسه درآمد سرانه با یك ارز قابل تبدیل (معمولاً دلار) صورت می گیرد، بنابراین نرخ ارز با ارزش و معادل پولی آن لزوماً یكسان نیست. به عنوان مثال در اوایل سال 1374، بنا بر تصمیم دولت ارزش دلار در مقابل ریال ایران ناگهان بیش از 50 درصد سقوط كرد. طبیعی است كه این به معنای كاهش قیمت كالاهای داخلی به میزان پنجاه درصد نبوده است.
جدول 10 ـ 2 درآمد سرانه چند كشور را براساس نرخ برابری ارز و قدرت خرید نشان می دهد.
جدول جا مانده است.
ـ قابل مقایسه نبودن درآمد سرانه : آمارهای درآمد سرانه را نمی توان همیشه با یكدیگر مقایسه نمود، بسیاری از كالاهایی كه در كشورهای صنعتی وارد درآمد ملی می شوند در كشورهای كمتر توسعه یافته وارد درآمد ملی نمی شوند، مانند پوشاك، غذا و یا مسكنی كه خود فرد برای خود و خانواده اش فراهم می كند. بسیاری از كالاها و خدمات كه رقمی را در درآمد ملی كشورهای توسعه یافته ایجاد می كنند در كشورهای كمتر توسعه یافته وجود ندارند، مانند پاك كردن برفهای خیابانها و جاده ها، كنترل آلودگی هوا، هزینه های نظامی، تعطیلات زمستانی و غیره. عدم نیاز این كشورها به برخی از موارد فوق لزوماً دلیل بر فقر آنه نیست.
جدول جا مانده است.

ـ فروش ممكن است به درآمد سرانه ربطی نداشته باشد : فروش بسیاری از كالاهای مصرفی ممكن است در ارتباط با جمعیت بوده و به درآمد ربطی نداشته باشد. مانند فروش نوشابه (كوكاكولا و پپسی كولا)، لوازم التحریر، رادیو، ترانزیستوری و غیره.
فروش كالاهای صنعتی و كالاهای سرمایه ای نیز در بسیاری از موارد به تمام درآمد ملی ربط دارد نه به درآمد سرانه. به عنوان مثال تجهیزات فرودگاه در كشوری مانند زئیر همانگونه ای است كه در شهری مثل نیویورك است. بهداشت و تعلیم و تربیت در كشورهائیكه مردم از درآمد سرانه پایین برخوردار هستند و توسط دولت اداره می شود، ارتباطی با درآمد سرانه مردم ندارد.
ـ اختلاف فاحش بین درآمد سرانه : زمانیكه در یك كشور بخشی از جامعه خیلی فقیر و بخش دیگر جامعه ثروتمند باشند، درآمد سرانه ارزش كمتری برای بازاریابان پیدا می كند.
ج) تولید ناخالص ملی :
جدول 11ـ2 تولید ناخالص ملی كشورهایی با بیش از یكصد میلیارد دلار را در سال 1998 نشان می دهد. این واقعیت كه فقط 31 كشور در این فهرست جای دارند نشان دهنده فقر در جهان است. مقایسه آمار تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه می تواند به بازاریابان جهت انتخاب استراتژی مناسب كمك كند. بعنوان مثال درآمد سرانه ایسلند در سلا 1996، 580، 26 دلار و هندوستان 380 دلار بوده است. ظاهراً این ارقام نشان می دهد كه جذابیت بازار ایسلند 60 برابر هندوستان است. اما GNP هندوستان پنجاه برابر ایسلند و جمعیتش هزار برابر آن كشور می باشد. این مثال نشان می دهد كه در مقایسه این ارقام باید احتیاط نمود. براساس كالاهای مصرفی گران قیمت، ممكن است كشور كوچكی با درآمد سرانه بالا مثل بلژیك (با ده میلیون جمعیت) بهتر از هندوستان باشد هرچند كه GNP بلژیك كمتر از هندوستان است.
به عنوان مثال در سال 1998 در بلژیك اتومبیل و كامپیوتر شخصی بیشتری نسبت به هندوستان وجود داشت. اما هندوستان چژهار تا شش برابر بلژیك، كامیون، اتوبوس، سیمان و فولاد خریداری نمود. بنابراین ارزیابی آمار درآمد باید با توجه به نوع محصول صورت گیرد. آمار GNP را می توان براساس گروه بندی های منطقه ای نیز در نظر گرفت. آمار جدول 4ـ2 می تواند در این زمینه مؤثر واقع شود.
جدول جا مانده است.
سایر جنبه های اقتصادی :
برخی از شاخصهای اندازه و پتانسیل بازار در این فصل مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای خاص دیگری كه در یك جامعه وجود دارد از قبیل عوامل اجتماعی ـ فرهنگی یا عوامل سیاسی كه در فصول بعدی به آن پرداخته خواهد شد نیز بر اندازه بازار و برنامه های بازاریابی اثر
می گذارند.
اما در اینجا به سایر جنبه های اقتصادی كه به وظیفه مدیریت بازاریابی بین المللی مربوط می شود اشاره می كنیم این موارد شامل ثروتهای فیزیكی، فعالیتهای اقتصادی، زیرساخت یك كشور و درجه شهرنشینی می باشد.
ثروتهای فیزیكی PHYSICAL ENDOWMENT :
ثروتها و یا سرمایه های فیزكی یك كشور شامل منابع طبیعی، توپوگرافی و آب و هوا می باشد.
1ـ منابع طبیعی :
منابع طبیعی شامل كلیه ثروتهایی است كه یك مملكت بصورت طبیعی دارد كه می تواند به صورت منابع موجود و یا منابع بالقوه باشد. اطلاعات در مورد منابع طبیعی یك كشور خارجی برای بازاریابان بین المللی جهت ارزیابی آن كشور به دلایل زیر دارای اهمیت می باشد:
الف) فراهم نمودن مواد اولیه برای تولید در منطقه.
ب) ارزیابی وضعیت كلی اقتصادی آینده آن كشور، چرا كه تكنولوژی جدید و اكتشافات می تواند وضعیت اقتصادی یك كشور را تغییر دهد، مانند اكتشاف نفت در لیبی و یا نیجریه. البته باید توجه داشت كه تكنولوژی می تواند باعث فقر برخی از كشورها نیز بشود. به عنوان مثال تكنولوژی تولید پلاستیك و لاستیك مصنوعی به كشورهایی كه ابریشم و پلاستیك طبیعی صادر می كردند، صدمه زد.
2ـ توپوگرافی Topography :
توپوگرافی عبارت است از منابع طبیعی كه روی سطح زمین قرار دارند مانند رودخانه ها، جنگلها، بیابانها و كوههای یك كشور. توپوگرافی یك كشور نیز باید مورد توجه بازاریابان بین المللی قرار گیرد. بعضی از این عوامل به جذب توریست كمك می كنند. كشورهای مسطح به دلیل امكان وجود جاده ها و راه آهن به تسهیل حمل و نقل كمك می كنند. مناطق كوهستانی علاوه بر ایجاد مانع، هزینه حمل و نقل را نیز بالا می برند.
همچنین كوه ها، می توانند باعث جداسازی یك كشور به بازارهای متفاوت شوند. بیابان و جنگل نیز ضمن مشكل نمودن حمل و نقل می توانند باعث ایجاد بازارهای متفاوت گردند. رودخانه های قابل كشتیرانی مثل «میسی سی پی» می توانند برای بازاریابان به دلیل تسهیلات حمل و نقل كه ایجاد می كنند، دارای اهمیت باشند، علاوه بر موارد فوق الذكر، دسترسی به یك بازار براساس بنادری كه دارد نیز ارزیابی می گردد.
3ـ آب و هوا :
درجه حرارت، باد، باران، برف، خشكی هوا و رطوبت از عواملی هستند كه در طراحی محصول اثر می گذارند. اینكه آیا اتومبیل دارای بخاری باشد یا كولر و یا هر دو بستگی به آب و هوای منطقه ای دارد كه شركت به عنوان بازار هدف خود انتخاب كرده است. نوع غذا، پوشاك و حتی دارو در مناطق گرم و سرد می توانند با یكدیگر متفاوت باشند. بسته بندی كالاها باید متناسب با آب و هوای خاص منطقه مورد نظر صورت گیرد. آب و هوا بر روی فعالیتهای اقتصادی منطقه نیز اثر می گذارد.
مدیر بازاریابی بین المللی باید از آب و هوای مناطقی كه در آنجا فعالیت می كند تا حدی كه بر روی مردم به عنوان مصرف كننده و یا شاغل اثر می گذارد با اطلاع باشد.
فعالیتهای اقتصادی :
میزان توسعه یافتگی یك كشور برای انتخاب آن كشور به عنوان بازار هدف، اهمیت بسزایی برای بازاریابان بین المللی دارد. یكی از نویسندگان اقتصادثی، توسعه اقتصادی را چنین تعریف كرده است:
«توسعه اقتصادی عبارت است از نتایج تغییرات ساختاری رشد اقتصادی». یعنی اگر رشد اقتصادی منجر به تغییرات ساختاری و بنیادی در یك جامعه شود، آنگاه توسعه اقتصادی در آن جامعه صورت گرفته است.
اقتصاددانی بنام والتر روستو، مراحل توسعه اقتصادی را به شكل زیر مطرح كرده است:
1ـ جامعه سنتی (The Traditional Society)
2ـ شرایط برای جهش (Preconditions for Take off)
3ـ جهش (Take off)

4ـ حركت به سمت بلوغ (The Drive to Maturity)
5ـ مصرف انبوه (High Mass Consumption)
مرحله اول:یك جامعه سنتی، جامعه ای است روستایی كه بیشتر از طریق كشاورزی امرار معاش می كنند و صنعتگران این جامعه تشكل هایی است

كوچك كه به صورت خانوادگی اداره می شوند.
مرحله دوم: مرحله ای است كه دولت در جهت نوین سازی و آماده كردن زیرساخت جامعه فعال می شود. این مرحله نیاز به كارآفرین (Entrepreneur) دارد.
مرحله سوم: در این مرحله، تولید بیشترین رشد را پیدا می كند و نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مؤسسات بازرگاین با تولید همساز می شوند.
مرحله چهارم: بخش تولید با استفاده از تكنولوژی برتر، قادر به تولید انواع كالا می شود.
مرحله پنجم: تولید كالا و خدمات در جهت ایجاد سطح زندگی نسبتاً بالا فعال می گردند.
به طور كلی كشورها اول به صادرات مواد خام روی می آورند، سپس كالاهای تولید شده شروع و افزایش پیدا می كنند. در مراحل اولیه توسعه اقتصادی بسیاری از كشورها به صادرات تولیدات سبك مثل پوشاك روی می آورند. در داخل كشور نیز دولت نقش مهمی را ایفا می كند و جذب سرمایه گذاریهای خارجی نیز جهت فعالیتهای زیربنایی و آماده كردن زیر ساخت مناسب توسعه در كشور اهمیت بسزایی دارد.
نظام بازاریابی در فرآیند این توسعه، پس از آماده شدن شرایط جهش یعنی زیرساخت جامعه بیشترین نقش را ایفا می كند. به عنوان مثال كره جنوبی ابتدا روی تولید كالاهای سبك مثل پوشاك متمركز شد. سپس تولیدات متوسط یعنی مونتاژ اتومبیل و وسایل الكترونیكی را شروع كرد، آنگاه تولید توسعه پیدا كرد و فولاد، اتومبیل و وسایل الكترونیكی ساخته شد. در حال حاضر در كره جنوبی فعالیتهای زیربنایی ادامه دارد و بر آموزش تأكید می شود و خرید تكنولوژی در بخش صنعت و خدمات، جهت رقابت بیشتر به شكل گسترده ای صورت می گیرد.
ساختار زیربنایی (زیرساخت) (INFRASTRUCTURE) :
فعالیتهای یك شركت بازرگانی در یك كشور خارجی ارتباط مستقیمی با زیرساخت آن كشور دارد منظور از زیرساخت وجود جاده های آسفالته، راه آهن، عرضه سوخت و دیگر خدمات ارتباطی و حمل و نقلی می باشد. زیرساختهای مالی و بازرگانی مثل آژانسهای تبلیغاتی، رسانه های گروهی، سازمانهای توزیع كننده، سازمانهای پژوهشی، بانكها، شركتهای بیمه و غیره را نیز به عنوان ساختار زیربنایی یك كشور باید محسوب نمود.
هر اندازه كیفیت و كمیت اینگونه خدمات در یك كشور بیشتر باشد، یك شركت بین المللی بهتر می تواند به امر تولید و بازاریابی در آن كشور بپردازد. زیرساخت یك جامعه ارتباط مستقیمی با توسعه اقتصادی آن جامعه دارد. انرژی سرانه راهنمایی است برای بازار بالقوه بسیاری از محصولات. مصرف انرژی به درجه صنعتی بودن كشور بستگی دارد. وجود سیستمهای ارتباطی مانند پست، تلفن، تلكس، فاكس، خطوط هوایی و همچنین در دسترس بودن و كیفیت خدماتی از قبیل بانكها، مؤسسات عالی، آژانسهای تبلیغاتی، برای بازاریابان از اهمیت بسزایی برخوردارند. جدول 12ـ2 توزیع رسانه های ارتباطی را در سال 1997 در كشورهای مختلف نشان می دهد.
درجه شهرنشینی (URBANIZATION) :

درجه شهرنشینی اختلاف اتصادی و فرهنگی بین شهری و روستایی را مشخص می كند. بنابراین منظور از «روستایی» لزوماً فردی كه در روستا زندگی می كند نیست بلكه روش زندگی است.
اصولاً شهرنشینان خصلتهایی دارند كه با روستائیان تفا

وت دارد. در روستا خودكفایی وجود دارد، همچنین درآمد افراد نیز كم است. روستائیان سنتی هستند در حالیكه شهرنشینان مدرن تر هستند و ابلیت پذیرش كالاهای جدید را بیش از روستائیان دارند. در شهرها مراكز بازرگانی و صنایع وجود دارد. وجود مراكز آموزشی در شهرها باعث می شود كه شهرنشینها با سواد، با مهارت و دارای تخصصهای گوناگون شوند در نتیجه بیش از روستائیان نیاز به خرید محصولات جدید دارند. اهمیت تعیین درجه شهرنشینی در مشخص نمودن اندازه بازار است.
تورم (INFLATION) :
تورم در كشورهای جهان سوم كنترل هزینه و قیمت گذاری را مشكل می كند. تورم باعث می شود كه قیمت گذاری در كشورهای متفاوت، جداگانه تعیین گردد و در كشورهایی كه تورم بسیار بالا است، شاید لازم شود كه قیمتها هر هفته و یا حتی هر روز مرور شوند. در این چنین محیط هایی برچسب قیمت بی مورد خواهد بود. در این چنین بازارهایی پول حاصل از فروش بهتر است به كالا و یا به ارزهای معتبر تبدیل گردند.
جدول جا مانده است.
عوامل بیرونی :
1ـ تعداد بازارها
هر یك از استراتژیهای ورود به بازار، پوشش متفاوتی را دربر می گیرد. به عنوان مثال برخی از كشورها اجازه تولید كامل را به یك بازاریاب بین المللی نمی دهند و یا شركتهای تجاری ممكن است تمام بازارهای مدنظر تولیدكننده را نپوشانند و یا یك شركت معتبری برای اعطای امتیاز در یك كشور خاص یافت نشود. بنابراین یك شركت بزرگ بین المللی برای دست یابی به بازارهای متفاوت ممكن است مجبور شود از استراتژیهای مختلف استفاده كند.
2ـ نفوذ در بازارها
علاوه بر بدست آوردن تعداد بازارها و یا به عبارتی كمیت، كیفیت نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است به عبارت دیگر نفوذ در بازارها برای شركتهای بین المللی اهمیت دارد. به عنوان مثال اگر یك شركت مدیریت صادرات (EMC) ادعا كرد كه به 60 كشور جهان دسترسی دارد، آیا منظور این است كه فقط در پایتخت این كشورها یك شعبه فروش كوچك

دارد و یا اینكه نیروی فروشی دارد كه تمام كشور را پوشش می دهد.
3ـ بازخورد از بازار Market Feedback
داشتن اطلاعات در مورد بازار خارجی اهمیت بسزایی دارد و هرچند كه روشهای مستقیم ورود به بازار بازخورد بیشتری را برای بازاریان ایجاد می كند اما اداره استراتژی ورود به بازار نیز در بازخورد اطلاعات از بازار هدف مؤثر است.
4ـ تجربه
تجربه بهترین معلم است و یك شكرت زمانی در بازاریابی بین المللی تجربه بدست می آورد كه بصورت مستقیم درگیر بازارهای خارجی شود. بنابراین در انتخاب روشهای ورود به بازار، روشی باید انتخاب شود كه بتوان تجربه بدست آورد. اگر دیگران فعالیتهای بازاریابی بین المللی را برای شركت انجام دهند، تجربه ای كسب نخواهد شد.
5ـ كنترل
كنترل بازارهای خارجی می تواند از صفر تا كنترل كامل و مسئولیت كامل متغیر باشد. انتخاب استراتژی ورود به بازار میزان كنترل را كه شركت مایل است در مورد بازارهای خارجی خود داشته باشد، مشخص می كند.

6ـ هزینه
بازاریابی بین المللی جدا از اینكه چه كسی آنرا انجام دهد (خود شركت یا مثلاً شركت تجاری یا نماینده) هزینه بر است. انتخاب هر یك از استراتژیهای ورود به بازار بر میزان هزینه ای كه شركت باید تقبل كند، اثر می گذارد. به عنوان مثال صادرات غیرمستقیم كمترین هزینه را برای بازاریاب ایجاد می كند.
7ـ میزان سود

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir