توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله آزادی عقیده و قلمرو آن دارای 111 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آزادی عقیده و قلمرو آن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آزادی عقیده و قلمرو آن

 آزادی عقیده وقلمرو آن

سرشت عقل بشری

سرشت اعتقاد دینی

دو مرحله ای بودن عقل

عقل و مکتبهای فلسفی جهان اسلام

انجیل ومخالفت در برابر آزادی عقیده

منظره شیخ محمد عبده و فرح انطون

نادانی برخی از ارباب کلیسا

ارتجاع دانشگاهها

ارتجاع مصلحین دینی

عقل عام

عقل خاص

فلسفه مشّائی

فلسفه اشراق

فلسفه عرفانی صدرائی

استفاده از عقل در هر سه مکتب

عقل و دین در فلسفه یونان و روم

اصالت فلسفه یونان از نظر سن اویلر

علل آزاد اندیشی یونانیان از نظر لیو ینگستون

دین یونان باستان

پیشگامان تفکر آزاد در یونان باستان

مرگ سقراط و علت آن

اپیکوریان و رواقیان

آزادی تفکر رومی ها

نتیجه

عقل و دین در قرون وسطا

عقل بنیادی بنیادین

آغاز کشمکش میان عقل و دین

مصالحه ی عقل و کلیسا و سده های تاریک

تعقل ، استدلال ، فلسفه

عقل دفائنی

فلسفه ارسطو و روحانیون یهودی

فلسفه ارسطو و روحانیون مسیحی

محدودیت توان عقل فلسفی و ناتوانی فلسفه ا ادراک حقایق

تسیع فروغ معرفت

چهار معرفت ضروری (مقدماتی برای طلب معرفت)

ده محدودیت توان ادراکی عقل فلسفی ، عقل تجربی و

اعترافات غرب تجربی

فلسفه اسلامی و معاد جسمانی

گذر از حوزه کاری فیلسوفان پیشین

عقل و وحی یا فلسفه و وحی

ساختار فلسفه

مراتب عقل

1- معارف عقلی

2- الهیات قرآنی

نظامهای فلسفه اسلام

1- نظام مشائی

2- نظام اشراقی

3- حکمت متعالیه

4- علم کلام اسلامی

5- عرفان اسلامی

6- فلسفه سیاسی

7- فلسفه سیاسی تشیع

8- عصمت نهاد اساسی

9- جامعه اعلون

10- تأثیر معارف عقلی اسلام در دیگر ادیان و نحله ها

11- فلسفه مدرسی (اسکولاستیک)

12- پایه گذاران فلسفه مدرسی

13- فلسفه تاریخ

14- سلوک فلسفی

15- فلسفه جدید

اجتهاد و تقلید در فلسفه

عقل – قلب ( هدایت قرآنی )

1- اقسام عقل

2- سخن نصیرالدین طوسی و تحلیل آن

3- هدایت قرآنی (استخدام قلی و عقل)

آزادی عقیده وقلمرو آن

آزادی تفکر وعقیده هنگامی مفهوم پیدا میکند که عقل بشر بر معنای،از سیطره هر قدرتی که خارج بر آن اعمال شود ، آزاد باشد وبه یاری منطق خود تا جای ممکن پیش رفته ،دستاوردهای خود را بدون هراس از تعرض مخالفان ترویج کند وبتواند عقاید ونظریات خود راحتی اگر مخالف با آداب ورسوم و آموزه های دینی وملزومات آن باشند ،بدون اینکه کسی که کسی قصد سرکوب آنها را داشته باشد منتشر کند

 عدالت اجتماعی حکم کند که حکومت در مخالفت با ترویج غقاید دینی هم قوانینی وضع میکند  زیرا میتوان چنین تصور کرد که این کار احساسات ملعوین را جریحه دار می کند دیندارانی که عقل را موجودی نا توان می شناسند بر این باورند که حقایق وعقاید دینی در قلمرو تجربه­ی علمی نمی گنجد ونمی توان این چنین عقایدی را محکوم منطق وعقل دانست به همین دلیل از نظر این افراد پس از پذیرش حقانیت وحی بایستی به همان بسنده کرد به عقیده این گروه ،این که مخالفان دین قادر به اثبات نادرستی عقاید دین نیستند برای پافشاری یک دیندار بر عقیده خود کفایت میکند  نظریه ی آزادی عقیده ،عقل را به مخالفت با هر عادت ومألوفی محق میداند ونقد هر چیزی حتی مقدّسات دینی را تا جای ممکن وبه هر صورتی مجاز می داند هر دینداری با انصافی باید این را بپذیرد ،مگر نه این است که طرفداران دین ،در تبلیغ وترویج عقاید دینی خود رابه هیچ حدومرزی محدود نمی کنند

 وتاکنون در مبارزه با الحاد به هر وسیله که توانسته اند متوسل شده اند . امّا از طرف دیگر طرفداران افراطی عقیده هر گاه که ارایدی استدلال را دشوار یافتند مسئولیت ان را بردوش دینداران نهاده اند به این بهانه که طرح ادّعا از طرف دینداران بوده است وارایدی دین بر عهده ی مدعی است والبته این افراط همواره بر شعله ور شدن جنگ بین دینداران و مخالفان آن ها منجر شده است

امام موسی کاظم «ع» فرمودند:

یا هشام: ان لله علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه ، فاماالظاهره، فالرسل والانبیاء والاعته علیهم السلام واماالباطنه فالعقول .

ای هاشم: خداوند در میان مردم دو صحبت دارد. حجتی درونی و حجتی بیرونی . حجت بیرونی پیامبرانند و امامان «ع» و حجت درونی عقل است و خرد مردمان. (اصول کافی ا/16)

در قرآن کریم بر حتمیت بکارگر عقل و تفکر تأکید ورزیده شده ، افلا تعقلون – لعلکم تعقلون و بارها تکرار شود

پس متعقدترین و متعهدترین جریان فکری و شناختی در اسلام ( بلکه در سراسر تاریخ تفکر و شناخت ) به استنادجویی به عقل ، و حقیقت جویی به دلالت عقل ، مکتب قرآن و احادیث است

« مکتب تفکیک » به عنوان مروّج و پاسدار معارف مستقل اسلامی ، و در عین پاسداشت مقام منیع عقل ، مرزیان استوار این شعارهاست

1-   رجوع به دو اصل اصلی ( قرآن – حدیث ) در شناخت اسلام

2-   حفظ عضمت معارفی اسلام

3-   نگاهداشت استقلال کامل شناختی قرآن کریم

4-   استغنای فراگیر تعالیم کارشناسان قرآن ( معصومان «ع» )

5-  پرهیز شدید در عرصه ها و عرضه های شناختی اصل و اصیل اسلامی ، از التقاط امتنراج ، خلط ، تأویل ، ترمیم گیری و وامگیری ( چه در گذشته و چه در این روزگار ) و پاسداشت عقلانیت کامل ، در حوزه شناختهای اسلامی

6-    عرضعگیری عزت آفرین و استعفا ( استغنا ) مدار و تعالی گستر در معارف مسلمین

7-  ارجگذاری به شناختهای مستقل عقل و نوایس عقلی در قلمرو شناخت و عمل و فراتر از آن. روی آوری همه جانبه به عقلانیت وحیانی و نشر عقلانیت قرآن در حوزه ها ، دانشگاهها و سپس در توده ها

عقل در نظامهای فکری (فلسفی و عرفانی و وحیانی دارای تفاوت های بنیادین است ، در عرفان ، اصالت با کشف است ، عقل در فلسفه به عقول مستقل طولی و عرضی و عقل نظری و عملی ، با زیر مجموعه های آن تقسیم شده مجیت عقل عملی را اعتباری و از سنخ مشهود است و البته دیدگاه عشاقیان و اشراقیان هم در نقش عقل یکسان نیست

نظام های فکری – کلامی و اعتقادی اسلامی نیز دارای ؟؟/ جریان عمده است. اشاعره – معتزله و شیعه

شیعه دارای اعتدالترین روش در میان این نحله هاست. نه حجت ذاتی را نفر می کند و نه در محدوده عقل دچار افراط و زیاده روی می شود. شناخت عقل از تمام حقایق محدود است و آدمی در نیل به کمال ناگزیر از رویکرد به دو نور مقدس عقل و وحی است ، حجت باطنی و حجت ظاهری

سرشت عقل بشری

عقل بشر بطور ذاتی متمایل به آزاذی بی حدّ وحصر است به عبارت دیگر عقل بشری خود را مجاز به داشتن هر غقیده ای می داند لیکن داشتن عقیده به تنهایی کفایت نمی کند وانسان در مقام صاحب عقل می کوشد که نظریات وعقاید خود را منتشر هم کند امّا اگر چه عقل به اقتضای سرشت طبیعی خود خدا هان آزادی تام وبیان عقاید خود و انتشار انرا در میان سایرین است لیکن تنبل وتن آسان نیز است تا جائی که ممکن است کم تر تلاش میکند علاوه بر این عقل بشری پرار اعتقادات است که آشکارا یا بطور پنهانی ازقبل در او رخنه کرده است واکثر این اعتقادات در ناخداگاه بشر انباشته شده و     اساس و عقاید او قرار گرفته شده است

سرشت اعتقاد دینی

گفتیم نادانی بشر بر شدت انجماد وسکون عقل او میافزاید . علاوه بر جهالت عامل دیگری نیز موجب تقویت این خصوصیت میشود وآن ملزومات عقیده دینی است کسانی که در تاریخ کشمکش بین دین وفلسفه تحقیق میکنند دو علت برای این کشمکش معرفی میکنند یک علت ریشه در ماهیت عقاید دینی دارد

 علت دوم همان طور که لوپن میگوید هر گاه قدرت در دست گروهی از مردم متمرکز شود ،به طور طبیعی در صددمردم ساختن گروهای دیگر تلاش میکنند واین امر باعث بروز کشمکش بین عقل آزاد واعتقادات گروه حاکم میگردد

دو مرحله ای بودن عقل

عقل در کار شناخت حقایق هستی – چه حقایق ظاهر و چه حقایق غیر ظاهرو چه حقایق حال و چه حقایق آینده . در یک مرحله بسنده است و در یک مرحله نابسنده . مقصود از بسندگی ادراک خودبخود است و مقصود از نابسندگی فقدان این ادراک است

این موضوع ، یعنی دو مرحله ای بودن عقل را خود عقل به ما می گوید و بدان حکم می کند و از همین جاست که برای ادراک همه حقایق هستی به دو هادی نیاز می افتد. عقل و پیامبر ، هادی ( حجت ) باطنی و هادی ( حجت ) ظاهری ، یعنی هادی و حجتی که در درون خود انسان است و باید به آن توجه کند و از  آن پیروی کند

فلسفه اشرافی و صدرایی عقل را تنها منبع شناخت نداشته و در نگرشی تلفیقی حضور عناصر و منابع دیگر شناخت را ضروری دانسته اند و حتی در فلسفه صدرایی عناصر کشف حضوری بس پر رنگ تر از عقل دارد

عقل و مکتبهای فلسفی جهان اسلام

عقل پس از اصل خلقت انسان- دومین نعمتی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته است و آدمی هنگامی که دیوانه ای را می بیند و گفتار و رفتار او را می نگرد ه خوبی قدر نعمت عقل را می داند و خداوند متعال را بر آن سپاس می گذارد و این عقل را می توان به عقل عام و عقل خاص تقسیم کرد

انجیل ومخالفت در برابر آزادی عقیده

برخی از کسانی که در تاریخ جدال بین عقل وایمان تحقیق کرده اند  معتقدند که مسئولیت سرکوب طرفداران نفکر آزاد توسط مسیحیان در اروپا متوجه کتاب مقدس انجیل است امّا برخی دیگر از این معتقین عقیده ای خلاف این دارند ومعتقده اند که تعالیم انجیل منافاتی با آزادی تفکرعقلانی  ندارد ومسئولیت این سرکوب ها وشکنجه ها بر عهده دینداران نادان وجاهل و بویژه دیندارانی است که صاحب نفوذ ودستی در قدرت داشته اند

 از جمله کسانی که انجیل را مسئول این شکنجه ها میدانند جان و یلیام دراپر نویسنده کتاب مشهور( تاریخ کشمکش یمان علم ودین ) واستاد دانشگاه نیویورک است وبوری استاد دانشگاه کمبریج از جمله افراد دیگر بود    که اشاره کرد که عقاید خود را در کتاب «تاریخ آزادی اندیشه » مطرح کرده است بوری هم با انشار کتاب هم حجم خود به ایجاد نارضایتی در میان مردم ومحافظه کاران انگلستان دامن زد او در فصلی از این کتاب تحت عنوان «اسارت عقل در قرون وسطا» میگوید که کتاب مقدس علوه بر منطقی که به واسطه تعالیم خود در میان مسیحیان رایج ساخته است

 مسئولیت بخش مهمی که نتایج تعصب کلیسای کاتولیک را بر عهده دارد

بوری معتقد است که «کتاب مقدس ،در حقیقت مانعی برای پیشرفت عقل واخلاقی مردم است چرا که آداب و رسوم یک دوره ی زمانی خاص را صرفاًبا تکیه به این بهانه که از طرف خدایان تعیین شده اند در هاله ای از تقدس و احترام قرار داده اند

1ـ آزادی  عقاید

2ـ روح انقلاب

مسیحیت با تأیید کتابهای که محتویات آن ها در زمان های بسیار پیش تر از خود تعیین شده است  بر سر راه پیشرفت بشری گردنه ای خطرناک نهاده است براستی اگر مسیحیان اسفار پنج گانه ای موسی «عهد قدیم » را دور میریختند  وبه عهد جدید «انجیل » قناعت میکردند مسیر تاریخ جگونه تغییر می کرد؟

منظره شیخ محمد عبده و فرح انطون

فرح انطون در مجله «الجامعه» هنگام بحث پیرامون نظریات این رشد ادّعا کرده بود که اسلام خلافت دینی  وحکومت دنیوی را به دست حاکم سپرده واز این طریق قدرت دینی و دنیوی را در یک جا گرد آورده است بر خلاف مسیحیت که با توصیه به این که «حال متعیر را به قصیر بدهید و حال خدا را به خدا » دین ودنیا را از هم جدا ساخته وبدین طریق با جدایی زمینه را برای بحث پیرامون علم وفلسفه وترویج آنها مهیا کرده است

امّا محمد عبده در مجله «المنار »به ردّ نظریات فرح انطون پرداخت واز انجیل های رایج و سخنان پیشوایان مسیحی اصول را استخراج کرده ودر مورد نتایجی که این گذاره های اصولی در مورد علم وفلسفه بدست میدهند  به تفصیل به بحث وبرسی پرداخت آن چه که می آید خلاصه ای از این بررسی است

«اولین اصل که مسیحیت بر ان استوار شده  معجزه است واین اصل با این عقیده که جهان تابع نظم و قانونی معین است مغایرت دارد کسی که معتقد به معجزه باشد خود را در بحث از موضوعات علمی که همانا بحث در علت ها وقوانین طبیعی است بی نیاز میداند»

«اصل دوم مسیحیت این است که فرودستان در عقاید خود به فرودستان تأسی کند وامروزه بر سر این اصل بین مسیحیان کشمکش وجود دارد امّا به هر صورت اصلی است که 15 قرن به آن وفادار بوده اند وبا توجه به ایتن اصل عقلانی مردم هم بایستی در اعتقادات خود بر ارباب کلیسا تأسی کنند»

« اصل سوم دوری از دنیا وتوجه به آخرت است که بنابه آن قانون گذاری دنیوی بر مسیحیان حرام شده و پرداختن به علم نیز که نوعی  توجه به دنیاست موضوع شده است

«اصل چهارم مسیحیت این است که ایمان مسیحی از طرف خداوند به بشرعطا شده است و غقل دخالتی در ان ندارد به عبارت دیگر حداقل برخی از احکام دینبی فراتر از غقل و حتی با نتایج عقلانی در تضاد هستند این که آنسلم قدیس در مورد عقیده دینی توصیه می کند که نهضت ایمان بیاورید وسپس اعتقاد خود را بفهمید ناظر بر همین اصل است»

« اصل پنجمی که مسیحیت بر آن بنا شده است حاکی از این است که کتاب مقدس تمام نیاز های زندگی وآخرت بشر بر آن بنا شده است ودر این صورت علم هم که قصد پاسخ به نیاز های زندگی بشر را دارد از محتویات کتاب مقدس است و تنها معنایی که می توان از آن اعتقاد درک کرد همین است

« اصل ششم مسیحیت ، حفاظت از پنج اصل پیشین است و مدّعی است که رعایت نکردن توصیه های عیسی مسیح به هلاکت می انجامد

شیخ محمد عبده پس از تبیین اصول بالا نتیجه می گیرد « بجز عسی از علم که مردم را به پرهیز کاری ونیکوکاری دعوت می کند سایر بخش های آن با عنایت به این اصول ششگانه در دیدها احتکار شده و انشار آنها در میان توده های مردم تحریم شده است  بدین ترتیب این اصول بستر مناسب را برای تشکیل محاکم تفتیش عقاید ساسور کردن موضوعات وکتابها وشکنجه وآزار طرفداران آزادی تفکر ،مهیا نموده اند»

شیخ محمد عبده به موضوع جدایی قدرت دینی وقدرت دنیوی در دین مسیحیت پرداخته ومی گوید «آید مال متصیر را به قصیر بدهیم ومال خدا را به خدا » به هنگامی مربوط می شود که عده ای از ظاهر دینداران به منظور جاسوسی در مورد مالیاتی که مصر از مسیحیان خواسته بود

« بدین ترتیب به این فرض جدایی بین دو قدرت دینی ودنیوی در مسیحیت مشکل را حل نمی کند چرا که دین حاکم او را به ناچار به دشمنی با عقل وا می دارد  واز این رو حاکم مجبور است که مصالح مردم وکشور را در پای قدرت دینی خود قربانی کند و حتی می توان گفت که دو قدرت دینی ودنیوی و در نتیجه جدا شدن حاکم از رهبر دینی به طور طبیعی وتنهایی برای بروز کشمکش بین آنها حمایت می کند چرا از این دو مدّعی برای دستیابی به قدرت مطلق با یکدیگر در می افتند »

به هر صورت فرح ابطون هم در جهت ردّ ادّعای محمد عبده مجدداً تلاش به خرج داد که استدلال های او را در این مناظره به همان اندازه استدلال محمد عبده استاداند بوده است پس ادامه می دهد که « ذات ادیان مختلف از پلیدیهای منزه است وهم ادیان الهی مردم را به نیکوکاری دعوت کرده اند »

فرح ابطون دلیل پیشرفت اروپا را در نتبجه آزادی تفکر وجدایی قدرت دینی از قدرت دنیوی میداند انسان هر دینی که می خواهد داشته باشد  دین او چیزی نیست جز همبستگی وارتباط مخلوق با خالق فرح ابطون چنین ادامه می دهد « اگر انسان حق دارد که هر دینی را بپذیرد وهر عصره یدلخواهی را انتخاب کند  لزوماً میتوان این حق را هم داشته باشد که به هیچ دینی اعتقاد نداشته باشد و فکر آن شود آزاد سازی عقل بشر از قید قدرت خدمت به آینده بشر است  واین کار شدنی نیست  فکر این که دو قدرت دینی ودنیوی از یکدیگر جدا شده ودست پاپ وسایر دینداران از قدرت کوتاه گردد بنابراین اگرجدایی بین قدرت دین ودنیوی اتفاق بیفتد قدرت به حکومت دنیوی محّول می گردد

 ومتصدیان دین از قدرت دنیوی بی نصیب می مانند ودر این صورت عقل می تواند در نهایت آزادی پیش رفته وتا زمانی که آزادی سایرین را محدود نکند و حکومت دنیوی حق دخالت در امور او را نداشته باشد به فعالیت خود ادامه دهد

 به هر صورت با توجه به نظریات محمد عبده و ایراد هایی که فرح ابطون بدان وارد کرده است وبا توجه به بررسی هایی که پیرامون این نظریات به عمل آمد  می توانیم بگوییم نتایجی که به متون مقدس نسبت داده می شود در واقع به تأویل و تفسیر مربوط      می­گردد که معمولاًاز آنها به عمل می آید و هر کسی این متون را به نوعی خاص تأویل میکند

 به عنوان مثال شیخ محمد عبده و برخی از سران مسیحی که پیش یا پس از او       می­زیسته اند آیدی « مال متصیر را به قیصر بده را و……»را به اجتماع قدرت های دینی ودنیوی تعبیر کرده اند در حالی که فرح ابطون و بعضی دیگر از متفکران مسیحی آن را به جدایی دو قدرت دینی و دنیوی تعبیر نموده اند و البته هر کدام از این دو گروه برای صحت تغییر و تأویل خود دلایلی ارایه داده اند و مسئولیت نوع برخورد مسیحت با عقل آزاد نه بر عهده کتاب مقدس بلکه بر دوش کسانی است که به تأویل و تفسیر آن پرداخته اند

 اگر ارباب کلیسا صاحب قدرت نبودند و قدرت در دست آنها متراکم نبود احتمالاً این کشمکش های خونین نا مشروع رخ نمیداند واین چیزی است که از مطالعه تاریخ دین براحتی نتیجه می شود

نادانی برخی از ارباب کلیسا

اگر تمام ارباب کلیسا روشنفکر بوده ند و نظریات انها ناشی از فکری پخته بود از میزان تعصب آنها و اثرات این تعصب تا حدودی کاسته میشود امّا متاسفانه برخی از این افراد گویی توحش روز گاران کهن را به ارث برده  بوده اند و توحشی که از این دوران به جا مانده بود در وجود این افراد متعصب رسوخ کرده بود بدین ترتیب این روحانیون متعصب به واسطه ی تنگ نظری های خود جلوی پیشرفت علم وعقل آن چنان گرفتند که تا اواخر نیمه ی قرن گذشته درهای دانش عملاًبر روی مردم بسته بود

 در طول قرنهای متمادی کلیسا بر تمام مراکز و مؤسسات علمی مستولی بود و هر انچه که به زعم خود حق  می پنداشت بر آنها تحمیل کرد طولی نکشید که دین با پدیده های طبیعی که پدیده هایی در حیطه  علم و فلسفه بودند پیوند خورد و داستان خلقت جهان و انسان آن گونه که در تورات آمده به آن همراه عقیده ی قربانی به گونه ای در انجیل آمده است که موجب شد که دیگر نتوان در مورد علوم زمین شناسی ، جانور شناسی و انسان شناسی آزاداند به بحث پرداخت

برخی از کسانی هم که بر کلیسا خروج کرده و بر علیه قدرت آن شوریدند عقیده ای مشایه داشته اند :مثلاً بر عقیده لوتر منشأ بیماری شیطان بود آن جایی که علت بیماریها  چیری فراتر از طبیعت است

در حال آن ها نیز بایستی به شیوه ای فرا طبیعی صورت بگیرد وجود یک چنین عقیده اند موجب شد که کلیسا و متصدیان آن از طریق دعا و طلسم در آمد سر شاری داشته باشند در طول قرون وسطا ،علم شیمی ،به عنوان یک علم شیطانی شناخته می شد تمام این شواهد حاکی از آن هستند

که قرون وسطا و شخص سرسخت علم بوده است حقیقت این است که علوم یونانی تقریباًپنج قرن پیش از این که مسیحت قدرتی به هم بزند  از پیشرفت باز مانده بود

 و از قرن دوم به این سوی ، کشف علمی مهمی صورت نگرفته بود علت این توقف را می­توان به وضعیت اجتماعی یونان و روم نسبت داد

در قرون وسطا که بسته اجتماعی لازم برای روح علمی از مهیاتر پیش بوده است به گونه ای که علم می توانست دوباره احیا شود از این رو بنظر می رسد آن چه که  احیا و پیشرفت روح علمی در قرون وسطا شد رفتار ارباب کلیسا با علماو سدی بود که در برابر علم ایجاد کردند در قرون وسطا اعتقاد به جن وجادو که از ادوار کهن به ارث مانده بود تقویت شد و مردم آن دوره عمدتاً براین باورند که اجنه و شیطان از هر طرف آن ها را محاصره کرده اند و بدنبال فرصتی هستند تا آن ها را آزاردهند ،وبا ،طاعون ، بیماریهای علاج ناپذیر ،طوفان ، خشکسالی ،خورشید گرفتی ، ماه گرفتگی ،و دیگر پدیده های خطرناک طبیعی و مصیبت های اجتماعی ، همه وهمه از اجنه وشیاطین سر چشمه می گرفتند

 و تنها چیزی که می توانست مانع از بروز این پدیده ها باشد بر گذاری مراسم دینی و مناسک مذهبی بود برخی از سران پیشین مسیحیت برای براندازی سحر وجادو که آن را ریشه تمام بلایا می دانستند قوانینی وضع کرده اند

 ارتجاع دانشگاهها

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir