مقاله جستاری در کلام قرائیمی دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جستاری در کلام قرائیمی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
خاستگاه قرائیم
عصر طلایی نهضت قرائیمی
قرائیمیها از نگاه حاخامها
دلایل مخالفت قرائیمیها با سنت یا تورات شفاهی
تمسک به معنای ظاهری
اصول عقاید قرائیمیها
یعقوب قرقسانی
دلایل قرقسانی بر وجوب استدلال و نظر
تبیین اوصاف انسان انگارانه کتاب مقدس
یافثبن علی
منابع شناخت
پیامبری
معجزات
فرشتگان
یوسف البصیر
صفات خدا
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
(2002) کتاب مقدس ( ترجمه قدیم)، چ سوم، بیجا، ایلام
آنترمن، آلن (1385)، باورها و آیینهای یهودی، ترجمه حمیدرضا فرزین، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب
اپستاین، ایزیدور (1385)، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
المیسری، عبد الوهاب (1999)، دایرهالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، 8 جلدی، قاهره، دارالشروق
کلاپرمن، ژیلبرت و لیبی (1347)، تاریخ قوم یهود، ترجمه مسعود همتی، 3 جلد، تهران، انجمن فرهنگی اوتصرهتورا گنج دانش ایران
کوستلر، آرتور (1361)، خزرها، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، خوارزمی
شرباک. دن کوهن (1383)، فلسفه یهودی در قرون وسطا، ترجمه علیرضا نقدعلی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب
فیوحی، یعیدبن یوسف (1880)، الامانات و الاعتقادات، Brill
ولفسون، هَری اوسترین (1387)، باز تابهای کلام اسلامی در فلسفه یهودی، ترجمه علی شهبازی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب
اپستاین، ایزیدور (1388)، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، چ دوم، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
Yaqub Alqirqisani,(1939) Kitab Al-Anwar Wal-Maraqib,5 vols,(ed)Leon Nemoy,New York,The Alexander Kohut Memorial Foundation
Daniel H. Frank, (2000) The Jewish Philosophy Reader, olivr leaman and Charles H. Manekin (ed), London and New York, Routledge
Daniel H. Frank, oliver leaman, (1997) Routledge History of world philosophies, vol 2, History of Jewish philosophy, Routledge,
Graetz, Heinrich, (1974) History of The Jews, 3 vols, Philadelphia, The Jewish Publication Society of America
Steven Nadier, T. M. Rudavsky, (2009) The Cambridge Jewish philosophy:From Antiquity throughthe seventeenth century, Cambridge university press
Husik,issac , (1918) A History of Mediaval Jewisn Philosophy, the Macmillan company
SIrat, Colette, (1996) A History of Jewish philosophy in the Middle Ages, Cambridge university press
Ho, “Karaite Printing”, (1996a), Encyclopedia Judaica, vol. 10, Israe, Keter Publishing House Jerusalem
Jo. H. /L. N, “Karaite Doctrine”, (1996b), Encyclopedia Judaica, vol. 10, Israe, Keter Publishing House Jerusalem
در طول قرون وسطی جریانهای فکری مختلفی در میان یهودیان پدید آمد. جریان کلامی قرائیمی و حاخامی از جمله جریانهای مطرح در آن دوره است که با تأثیرپذیری از معتزله بصره درصدد توجیه و تبیین آموزههای یهودی برآمد. به رغم زبان و منبع الهام مشترک حاخامها و قرائیمیها، اختلاف اساسی آنها به انکار سنت از سوی قرائیمیها برمیگردد. قرائیمیها تنها به مرجعیت کتاب مقدس قائل بودند و برای سنت یا تورات شفاهی، که به زعم حاخامها به لحاظ اعتبار و قداست همچون تورات مکتوب است، هیچگونه اعتباری قائل نبوده، و آن را برساخته ذهن حاخامها میدانستند. هرچند نام قرائیمیها بیشتر از نام رقیبشان با علم کلام تداعی میشود، اما آثار چندان زیادی از ایشان در دسترس نیست. نظر به اینکه تاکنون تحقیق مستقلی در این زمینه صورت نگرفته است، این پژوهش با ارائه گزارش اجمالی از برخی آراء و افکار چند شخصیت مطرح فرقه فوق و نیز در مواردی میزان وامداری آنها به معتزله، میتواند راه را برای بحثهای جدید، هموار سازد
کلیدواژهها: کلام قرائیمی، کلام معتزلی، عنانبن داود، یعقوب قرقسانی، یافثبن علی.
فرقه قرائیم در نیمه دوم قرن هشتم در بابل پدید آمد. عنان یا عانانبن داود، بنیانگذار فرقه قرائیم در عهد منصور خلیفه عباسی میزیست. وی در مصر، فلسطین و ایران پیروانی پیدا کرد. درباره عنان اطلاعات زیادی در دسترس نیست. وی پسر رأسالجالوت بغداد بوده و هرچند از شانس بالایی برای رسیدن به این مقام برخوردار بوده، اما به دلایلی به این مقام بار نیافت. گرایش ضدحاخامی وی در تمام رخدادها بر همگان معلوم بود. عنان تسلط زیادی بر تلمود داشت و در موارد زیادی بر بشری بودن احکام آن تأکید داشت. وی مجبور جلای به وطن شد و در فلسطین سکنی گزید و در آنجا کنیسهای برپا کرد که تا زمان جنگهای صلیبی رونق داشت. وی مخالف سرسخت حاخامها بود و معتقد بود حاخامها احکام بسیاری بر تورات افزودهاند. عنان همواره به پیروانش توصیه میکرد که «کتاب مقدس را با سختکوشی جستوجو کنید.» (Graetz, 1974,vol. 3, p. 130) تنها منبعی که کم و بیش به آرا و افکار خاص او پرداخته، کتاب الانوار و المراقب قرقسانی است. (Alqirqisani, 1939, v 1, p. 53-54) شاگردان و پیروان عنان در تعریف و تمجید از او، جانب افراط را در پیش گرفتهاند تا جایی که درباره او گفتهاند: «اگر عنان در دوران معبد زندگی میکرد، موهبت پیامبری به او عطا میشد.» (Graetz, 1974, v. 3, p. 129)
نهضت فوق به اعتبار موسسش، فرقه عنانیه نام گرفت. از زمان بنیامین نهاوندی به فرقه قرائیمی تغییر نام یافت. به عبارت دیگر، تا قرن نهم عنوان «قرائیم» بر این فرقه اطلاق نمیشد. «قرائیم» از واژه عبری بنی میقرا یا بعلی هامقرا،1 یعنی اهل کتاب2 گرفته شده است. نظر به اینکه قرائیمیها به شریعت شفاهی یا شنیداری اعتقاد نداشتند و تنها تورات را معتبر میدانستند، به این نام خوانده شدهاند. قرائیمی به معنای مبلغ و داعی، دقیقاً به معنای دعات اسماعیلی، نیز آمده است. قرائیمیها، سنت را به طور مطلق طرد نمیکردند، بلکه آنان با سنت حاخامی، که آن را به لحاظ اعتبار و مرجعیت با کتاب مقدس برابر میدانستند و همچون کتاب مقدس آن را تقدیس میکردند، مخالفت داشتند وگرنه قرائیمیها نیز سنت خاص خود را داشتند و آن را «سلطه موروثی3» یا به تعبیر مسلمانان اجماع میخواندند. (Jo. H. /L. N, 1996b, v. 10, p. 762). قرائیمیها، سنت گرایان یهودی یا سنت تلمودی را «پیروان مرجعیت» لقب دادهاند. (Graetz, 1974,v. 3, p. 134)
در باب پیدایش این فرقه، نظرات گوناگونی ارائه شده که به اختصار به آنها اشاره میگردد. یهودیان حاخامی علت پیدایش فرقه فوق را دلایل شخصی بنیانگذار فرقه و نزاع او با حلقههای تلمودی و حاخامی میدانند. به زعم آنان، ابنداود، پسر رأسالجالوت4 عراق بود و قاعدتاً پس از پدر باید به عنوان جانشین وی انتخاب میشد. این اتفاق بنابر صلاحدید گائونهای مدرسه سورا و پومبدیتا درباره او نیفتاد. از اینرو، او مخالفت خود را با تأسیس فرقه جدیدی آشکار ساخت که در آن هیچگونه مرجعیتی، بهویژه مرجعیت حاخامی به رسمیت شناخته نمیشد. در واقع، هر کس میتوانست فارغ و آزاد از هرگونه مرجعیت بیرونی، فهم و دریافت خاص خود را از کتاب مقدس داشته باشد. از جهات گوناگون جریان اعتراضی فوق، به جریان پروتستانتیزم در مسیحیت شباهت دارد؛ زیرا آنان نیز بر بسندگی و محوریت کتاب مقدس تأکید داشتند و مرجعیت پاپها در تفسیر کتاب مقدس را برنتافتند. از نظر ایشان، هر مسیحی حق برداشت و تفسیر از کتاب مقدس را دارد، هرچند با تفسیر پاپها مخالف باشد. (Ibid, p. 128-130)
قرائیمیها زمان پیدایش فرقه قرائیمی را همزمان با اعطای تورات به موسی(ع) میدانند. بر اساس این دیدگاه، یهودیت قرائیمی را باید یهودیت اصیل دانست. به عبارت دیگر، بحث درباره حجیت و اعتبار تورات شفاهی، پس از بازگشت از اسارت بابلی و تشکیل فرقه فریسی مطرح گشت. این دیدگاه، دو نتیجه در پی دارد: یکی اینکه، یهودیت حاخامی چون ریشه در فریسیها دارد، به لحاظ زمانی بعد از یهودیت اولیه به وجود آمده است. دوم آنکه، یهودیت قرائیمی به همان صورت اولیه یهودیت و بدون هرگونه تغییری باقی مانده است. دیدگاه دیگر، دیدگاه مورخان است. آنها معتقدند گرایش قرائیمی ریشه در جریان ضدحاخامی صدوقیها دارد. تاریخ این فرقه به پایان دوره معبد دوم، یعنی هفتاد سال پیش از میلاد برمیگردد. بنابراین، فرقه قرائیم ظهور مجدد تفکر صدوقیان است. ناگفته نماند هرچند قرائیمیها شباهتهایی با صدوقیها دارند، اما تفاوتهایی نیز میان آنها وجود دارد. علاوه بر دیدگاههای فوق، تأثیر بیرونی یعنی گسترش اسلام با محوریت توحید را نباید دستکم گرفت؛ چراکه مسلمانان اندیشهها و آموزههای حلولی یهودیت را نشانه رفته بودند و به جای آنکه خدا را همچون کسی که در طبیعت، تاریخ و انسان حلول کرده در نظر بگیرند، او را متعالی و به تعبیری، کاملاً دیگر در نظر میگرفتند. هرچند در آغاز، خاستگاه و حوزه نفوذ قرائیمیها شرق جهان اسلام بهویژه عراق بود، اما دنباله آنان را باید در مناطقی به جز عراق از جمله در مصر و روسیه و اروپای شرقی ردیابی کرد
در قرن هشتم بولان، پادشاه خزر، به همراه قوم خزر با انگیزه سیاسی یا به روایتی، از باب حقیقتجویی و پس از تحقیقات فراوان در ادیان ابراهیمی، یهودیت را برگزیدند. یهودیشدن خزرها، به صورت تدریجی گرفت. به باور دانلوپ، در فاصله میان بولان و عوبدیا (تقریباً از سال 740 تا800 م) تفکر قرائیمی در بین خزرها حکمفرما بوده است. آنان به سنت شفاهی و نیز تعالیم تلمودی وقعی نمینهادند تا اینکه در زمان عوبد یا پس از اصلاحات یک نوع گرایش حاخامی در میان ایشان به وجود آمد. (کوستلر، 1361، ص 90) مکاتبات حسدای شپروت با یوسف پادشاه خزرها و مفاد کتاب خوزری یهودا هلوی، موید این نکته است که یهودیان ساکن در منطقه خزر به حاخامها گرایش پیدا کردند. یهودیان خزر هسته مرکزی یهودیان در اروپای شرقی به شمار میروند؛ زیرا آنان پس از فروپاشی پادشاهی خزرها در شرق اروپا پراکنده شدند و دقیقاً به همین دلیل یهودیان روسیه و لیتوانی و کریمه به زبان ترکی، که زبان رایج قوم خزرها بود، سخن میگفتند. کوتاه سخن آنکه، به گفته پولیاک، استاد تاریخ قرون میانه یهود در دانشگاه تل ابیب، اکثریت عظیم یهودیان جهان ریشه در منطقه خزر دارند. (همان، 19-20)
قرائیمیها از صدوقیها، عیسویها (پیروان ابوعیسی اصفهانی) و پیروان یودغان تأثیر پذیرفتهاند. یعقوب قرقسانی در کتاب الانوار و المراقب، به تفصیل در این خصوص سخن گفته است
(Alqirqisani, 1939,v 1, p.51-53). عنانبن داود در کلام، متأثر از متکلمان اسلامی و در فقه تحت تأثیر مذهب حنبلی بود؛ زیرا او در زندان همبند ابوحنیفه بود. (میسری، 1999، ج 5، ص 330) تأکید بر عقلانیت و برخورداری از روح آزاد را میتوان مهمترین ویژگی او دانست. قرائیمیها تحت تأثیر معتزله بر توحید تأکید زیادی داشتند و با اوصاف انسانانگارانه و گرایش حلولی مخالفت کردند. اعتقاد به رستاخیز، ثواب و عقاب، آزادی اراده برای انسان و باور به فناناپذیری نفس و اعتقاد به ماشیح یا مسیح موعود، (البته در بین قرائیمیهای کهن چنین گرایشی وجود نداشت) از جمله عقاید محوری ایشان است
معمولاً حد فاصل سده نهم تا یازدهم را عصر طلایی این نهضت میدانند. در این دوره، آثار قرائیمیها به سرعت در شرق و غرب جهان اسلام منتشر شد. آنها موفق شدند در جهان اسلام از یهودیت حاخامی استقلال پیدا کنند و نهادها و مؤسسات خالی خود را بر پا کنند. یهودیان قرائیمی در جهان اسلام به مشاغل و مناصب علمی و اجتماعی خوبی دست پیدا کردند. آنان در پیدایش مکتب فلسفی، که به کلام یهودی مشهور است، پیشگام بودند. قرائیمیها در این دوره زمانی، بیش از چهل درصد یهودیان جهان را تشکیل میدادند. به هر حال، هرچند قرائیمیها در بیشتر اوقات جمعیتی به مراتب کمتر از بقیه فرقهها داشتند، اما تأثیر آنها و نیز رشد و بالندگی یهودیت توسط آنان غیرقابل انکار است. تلاشهایی به منظور آشتی دادن دیدگاههای قرائیمیها و حاخامها صورت گرفته است، ولی هیچ یک از آنها قرین توفیق نبود. سعدبن کمونه قبل از سال 1284 در کتاب الفرق بین الربانیین و القرائین و نیز نیم قرن بعد از آن دانشمندی از جزیره کرت ایتالیا، کتابی در این خصوص تدوین کرد. (sh. Ho , 1996a, v. 10, p. 782)
ابنمیمون کسانی را که منکر سنت هستند، در زمره بدعتگذاران قرار داده است. وی در همان زمان، میگوید: منکران سنت بر خطا رفتهاند و چون این خطا از ناحیه والدین ایشان به آنها منتقل شده است، حکم کودک و انسان مجبور را دارند. در کل، ابنمیمون برخورد توأم با رأفت و رحمت را در مقابل قرائیمیها در پیش گرفت تا بلکه از این طریق، زمینه جذب ایشان به سنت راستکیشی فراهم آید. برخی از حاخامها معتقدند: از آنجا که قرائیمیها احکام طلاق و ازدواج را طبق سنت حاخامی رعایت نمیکنند، حتی اگر به سنت حاخامی بگروند، ازدواج با آنها حرام است. جمعی بر این باورند که قرائیمیها از هر جهت حکم بیگانگان و غیریهودیان را دارند
از نظر قرائیمیها، کتاب مقدس تنها منبع عقاید و شریعت قرائیمی است؛ چراکه تمام احکام در تورات آمده و چیزی بر آن افزوده نشده است. از اینرو، علاوه بر ردّ مجموعههایی نظیر میشنا و تلمود، هر یهودی باید تورات را قرائت کند و معنای حقیقی را خود بیابد. به عبارت دیگر، قرائیمیها مرجعیت حاخامها را در تفسیر شریعت برنتافتند. از نظر ایشان، همه میتوانند کتاب مقدس را تفسیر کنند. در این میان، هیچ دیدگاه و تفسیری بر دیگری ترجیح ندارد. قرائیمیها، تلمود و سنت شفاهی را تفسیری بشری میدانستند. از نظر آنها تورات مکتوب، در مقابل تورات شفاهی یا میشنا قرار داشت. به معنای دقیق کلمه، قرائیمیها برای مخالفت خود با حاخامها مبنای کلامی بسیار قویی داشتند. از نظر آنها، معتبر شمردن میشنا و تلمود شفاهی مبتنی بر یک نوع گرایش حلولی است؛ به این معنا که حاخامها معتقدند خداوند در آنها حلول کرده و در نتیجه، اجتهاد آنها با وحی بشری هموزن و یکسان گشته است. ناگفته نماند که قرائیمیها سنت یا گرایش تفسیری خاص خود را داشتند، ولی هیچگاه بهسان حاخامها برای تفاسیر خود تقدس و حجیت قائل نبودند. برای نمونه، عنانبن داود، مؤسس فرقه قرائیمی، خطاب به شاگردش یافثبن علی بر این نکته تأکید داشت که «در کتاب مقدس تأمل و جستوجو کن و به نظر من بسنده نکن.» (Jo. H. /L. N, 1996b, v. 10,p. 765) از اینرو، با اینکه برخی قرائیمیها از شریعت شفاهی کمک میگرفتند، هیچگاه برای آن قداست قائل نبودند. قرائیمیها اجتهاد در مقابل نص را به هیچوجه برنتابیدند. اگر نص صریح و روشنی وجود داشته باشد، نباید سراغ تفسیر رفت و تفسیر و برداشت خود را بر کتاب مقدس تحمیل کرد
چنانکه گذشت، اختلاف مبنایی قرائیمیها با حاخامها در موضوع شریعت، شفاهی است و ظاهراً اختلاف اساسی دیگری باهم ندارند. مبنای فلسفی دیدگاه قرائیمیها درباره شریعت شفاهی را هارونبن ایلیا، اهل نیکومدیا در کتاب درخت زندگی(عص حییم) آورده است. کتاب فوق برای قرائیمیها، منبع معتبری محسوب میشود. در اینجا، به برخی از دلایل مخالفت آنان میپردازیم
میشنا حاوی عقاید متعارض بسیار زیادی است
میشنا در برخی موضوعات عقیده درست را بیان نمیکند. گاهی با یک دیدگاه موافقت میکند و گاهی با دیدگاه مخالف آن
اگر تورات شفاهی به موسی منسوب میبود، ما شاهد احکام و قوانین متعارض در آن نبودیم
میشنا از زبان موسی سخن نمیگوید
حتی یک بار در تورات مکتوب سخنی از تورات شفاهی ذکر نشده است
خداوند به موسی(ع) گفت: «نزد من به کوه بالا بیا، و آنجا باش تا لوحهای سنگی و تورات و احکامی را که نوشتهام تا ایشان را تعلیم نمایی، به تو دهم.» (خروج 12:24) از این عبارت، مکتوب بودن احکام استفاده میشود و سخنی از تورات شفاهی به میان نیامده است
بنابر گزارشی، تورات مکتوب به مدت پنجاه سال مفقود شد و کاملاً به فراموشی سپرده شد تا اینکه توسط کاهنان معبد دوباره کشف شد
کلمات میشنا و تلمود، کلمات کسانی است که در فاصله قرن دوم تا پنجم زندگی میکردند؛ چراکه به صراحت میگوید: فلان حاخام این مطلب و دیگری مطلب دیگری را گفت. در حالی که، در تورات مکتوب یهوه با موسی یا بنی اسرائیل سخن میگوید
در سفر تثنیه نسبت به افزایش و کاهش اوامر الهی هشدار داده شده است تا از این طریق اوامر الهی حفظ شوند. (تثنیه 2:4)
آیه 34 تا 38 کتاب یوشع، حکایت از این دارد که یوشع، تمام اوامر الهی را که در تورات نوشته شده بود، برای بنیاسرائیل خواند. لازمه این سخن این است که خدا تورات شفاهی به موسی(ع) نداده است. نکته دیگری که از این آیات برمیآید، این است که حکمی افزون بر تورات مکتوب وجود ندارد. در کتاب یوشع نیز آمده است: «این کتاب تورات از دهان تو دور نشود، بلکه روز و شب در آن تفکر کن تا بر حسب هر آنچه در آن مکتوب است متوجه شده، عمل نمایی.» (یوشع 8:1) نظر به اینکه نظام دینی قرائیمیها، بر تفسیر کتاب مقدس مبتنی است و این تفسیر دستخوش تغییرات قرار میگیرد، در پارهای از موارد، احکام دینی آنان به مراتب بیشتر از حاخامهاست. همچنین در برخی از موارد، چون روش حاخامها را در تفسیر به کار میبندند، احکام ایشان خاستگاه کتاب مقدسی ندارد و دقیقاً همان ایرادی که به حاخامها میگرفتند، متوجه خودشان میشود
قرائیمیها با تفسیر و بسط هلاخا مخالفتی نداشتند؛ زیرا آنان تفسیرهای زیادی بر کتاب مقدس نوشتهاند که اکنون در اختیار ما نیست، بلکه مخالفت آنان بیشتر به این دلیل بود که در پارهای موارد، مطالب تلمود و میشنا بر تورات ترجیح داده میشد و بسیاری از سنتها و عادات رایج مخالف نص صریح تورات بود. قرائیمیها نیز سنت خاص خودشان را داشتند. امروزه برخی قرائیها، به نهضت قرائیمی جهانی معتقدند. به زعم آنان، یهودیان باید به عادات و سنتهای کشوری که در آن زندگی میکنند، پایبند باشند. البته این امر به انزوا و کوچکتر شدن جمعیت ایشان کمک کرده است
در دوره اولیه بسط و گسترش قرائیم (قرن 8 تا 9)، گرایش فردگرایانه غالب بود که نتیجهای جز آنارشیسم و بینظمی را به همراه نداشت. این وضعیت سبب شد عقاید گوناگونی تا اواسط قرن دهم در فرقه قرائیم به وجود آید؛ زیرا نظام دینی قرائیمیها بر تفسیر کتاب مقدس استوار بود. آنان هر روز به تبیین جدیدی دست پیدا میکردند، به گونهای که در پارهای از موارد امر مشروعی با گذشت زمان به امر نامشروع از نظر ایشان تبدیل میگشت. از اینرو، نباید از آنان دیدگاههای ثابت و نظاممند انتظار داشت. نکته دیگری که درخور توجه ویژه است اینکه، عنان و پیروانش برای توجیه مخالفت خود با تلمود، حضرت عیسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) را نیز با خود همراه میدانند. برای نمونه، او در مورد حضرت عیسی(ع) میگوید: عیسی هیچگاه ادعای پیامبری نکرد. او انسان خداترس و مقدسی بود و در پی تأسیس دین جدید در مقابل یهودیت نبود. عیسی(ع) احکام و فرامین تورات را تأیید میکرد و تنها از قوانین بشری و بر ساخته ذهن حاخامها به نام «حکم خدا» بر مردم تحمیل میگشت، ناخرسند بود. در واقع، کار عیسی(ع) بیشتر جنبه اصلاحی داشت. عنان پیامبر اسلام(ص) را نیز به رسمیت میشناخت. اما این باور را که با آمدن عیسی(ع) و محمد(ص) تورات منسوخ شده باشد، قبول نداشت. (Graetz, 1974, v. 3, p. 133-134) یعقوب قرقسانی نیز با اتکا به اصل برداشت آزاد از کتاب مقدس، بر پایه عقل آدمی، سعی در تبیین و توجیه کتاب مقدس داشت. سرانجام، اندیشه قرائیمی به فرایند نظاممندسازی و وحدتسازی تن داد. این فرایند در اصول و مبانی قرائیمی در زمان یهودا، هدسی (اواسط قرن دوازدهم) و صورت نهایی آن توسط ایلیا بشیاصی (اواخر قرن 15) بسط یافت
اصول زیر به عنوان قواعد تفسیر شریعت از سوی قرائیمیها پذیرفته شده است
معنای لفظی عبارات کتاب مقدس؛ 2 اجماع؛ 3 نتایج برآمده از کتاب مقدس از راه قیاس منطقی؛ و 4 علم مبتنی بر عقل و خرد آدمی
به هر حال، این اصل اخیر را همه قرائیمیها نپذیرفتهاند. قیاس منطقی نیز معنای گستردهای دارد و شامل قیاس مبتنی بر کلمات، استقراء و مفاهیم میشود. یهودا هدسی هشتاد قاعده هرمنوتیکی مختلف را ذکر میکند که شامل قواعد به کار رفته در تلمود میشود. قواعد هرمنوتیکی با بیشترین کاربرد، بخصوص در مورد قوانین ازدواج از این قرارند: 1 تفسیر تمثیلی کلمات و عباراتی که کنار هم هستند. 2 تفسیر یک اصل کلی بر پایه موارد و نمونههای جزیی 3 تفسیر همهجانبه یک مفهوم 4 تنوع قواعد برای تفسیر کلمات خاص و 5 موارد خاص دستوری. (Jo. H. /L. N, 1996b ,v. 10,p. 778)
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0