توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله پاسخی به شبهات وهابیت دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پاسخی به شبهات وهابیت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پاسخی به شبهات وهابیت

چکیده مطالب  
مقدمه  
بخش اول:حقانیت امیرالمومنین در کتاب اهل سنت  
بخش دوم: پاسخ به شبهات  
شبهه اول  
شبهه دوم  
شبهه سوم  
بعضی از آیات ولایت علی علیه‌السلام در قرآن کریم  
امامت و ولایت جعل و قرارداد خداست  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پاسخی به شبهات وهابیت

1- طوبای هدایت پاسخی به شبهات وهابیت

2- صحیح مسلم

3- صحیح بخاری

4- تاریخ طبری

6- ینابیع المود

7- ذخائر العقب

8- سنن ابن مابه

9- تذکر الخواص

بخش اول:حقانیت امیرالمومنین در کتاب اهل سنت

قبل اینکه ما روایات که در شأن آقا امیرالمومنین علیه السلام در مورد امر خلافت است این نکته را ذکر کنیم که در اهل تسنن 6 کتاب معتبر و و اجب العمل است که کتاب های به نام 1- صحیح مسلم 2- صحیح بخاری 3- سنن ترمذی 4- سنن ابن مابه 5- سنن ابن داوود 6- تاریخ طبری

خوب ما در این بخش به سراغ روایت می رویم.اولین روایتی که نقل شده در کتاب صحیح مسلم که از کتاب های معتبر می باشد از عایشه نقل شده است

1- قالت عایشه: خرج النبی(ص) غدا و علیه مرط مرحل من شعر اسوء فجاء الحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جاجائت فاطم فادخلهائم علی فادخله[1] ثم قال

« انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهرکم تطهیرا»

عایشه روایت کرده که پیامبر (ص) یک روز صبح در حالی که برد یمنی سیاه رنگی به برداشتند خارج شدند پس حسن بن علی آمدند پیامبر او را داخل کرد سپس حسین بن علی آمدند پس او را داخل فرمودند سپس فاطمه داخل شدند پس او را نیز داخل فرمودند سپس علی داخل شد پس او را داخل فرمودند و سپس فرمودند « همانا خداوند اراده کرده است که از شما اهل بیت پلیدی را محو گرداند و شما را به گونه ی خاص تطهیر کرده است. از این حدیث مشخص می شود که علی علیه السلام از کسانی است که خدا ایشان را تطهیر کرده است

ابن قتیبه دینوری در کتاب الامه و السیاسه نوشته که حضرت علی علیه السلام در روزی که به اجبار از او بیعت گرفته اند به خلفاء فرموده است من از شما به خلافت سزوارترم .[2] با توجه به این دو روایت که از منابع اهل سنت نقل شده می توان دریافت که چون امام علی(ع) از خانواده ای است که تطهیر شده است پس مسلماً دروغ نمی گوید و حضرت فرموده است که من به خلافت سزاوارترم نتیجه چه می شود؟

اما حدیث دیگری که حدیث بسیار مهمی است حدیث منزلت می باشد که نقل شده از پیامبر اکرم(ص) و این حدیث شریف منزلت در تمام کتب اهل سنت علی الخصوص همان صحاح سته اهل تسنن نقل شده است که فرموده شده است که

قال رسول الله(ص) لعلی: انت منی بمنزل هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی[3]

رسول خدا(ص) به علی فرمودند جایگاه تو نسبته به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است جز آنکه پس از پیامبری نیست

خوب حال طبق این روایت مگر چه نسبتی میان هارون و موسی بوده است که پیامبر آن نسبت را دوباره به خود و علی داده است بله در قرآن ما 8 آیه ی قرآنی داریم که مناصب هارون را ذکر می کند که این آیه ها به این قرار می باشند

1- خلیخه موسی: و قال موسی لاخیه هرون اخلفنی فی قومی [4]

 و موسی به برادرش هارون گفت: تو جانشین من در قوم من باش

2- برادر موسی: ثم ارسلنا موسی و اخاه هرون بآیا تنا[5]

3- اهل موسی: و اجعل لس وزیراً من اهل هرون اخی[6]

 و از اهل من هارون برادرم را وزیر و معاون من قرار بده

4- مورد سلام خدا: سلام علی موسی و هارون[7]

 سلام و تحیت بر موسی و هارون باد

5- وزیر موسی: واجعل لی وزیراً من اهلی هارون اخی[8]

 و از اهل من هارون برادرم را وزیر و معاون من قرار بده

6- نبی خدا: وهبنا له من رحمتنا اخاه هرون نبیا[9]ً

 و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را مقام نبوت عطا کرد

7- یار و مددکار موسی: و اخی هرون هو افصحُ منّی لساناً فارسله معی ردءاً یصدقن انی اخاف ان یکذبون قال سنشد عضدک باخیک[10]

و برادرم هارون که فسیح تر از من سخن می گوید را با من بفرست تا پشتیبان من باشد و مرا تصدیق کند و همانا من می ترسم این فرعونیان مرا تکذیب کنند خداوند فرمود که ما تقاضای تو را پذیرفته و به همدستی برادرت هارون بازویت را قوی می گردانیم

8- شریک در تبلیغ رسالت: ثم بعثنا من بعدهم موسی و هارون الی فرعون و ملأیه[11]

آنگاه بعد از آن رسولان موسی و هارون را به سوی فرعون و اشراف مملکت او فرستادیم

پس از اثبات این 8 مقام برای حضرت هارون باید دانست که فقط یکی از این مقامات از حضرت علی بن ابی طالب سلب شد و با سلب آن یک مقام می توان دیگر مقامات را اثبات کند. انت منی بمنزله هرون من موسی: یعنی تمام مقامات هرون نیز در حضرت امیرالمومنین وجود دارد الا انه لا نبی بعدی با این استثنا که فقط حضرت علی مقام نبوت را نداشته است پس ثابت می شود که در واقع تمام منسب ها در وجود نازنین حضرت علی بن ابی طالب بوده است

نکته آخر: البتهع ما روایات بسیار زیادی در کتب اهل سنت که دلالت بر خلافت آقا امیرالمومنین را دارد وجود و دلائل زیادی مانند کتاب النصوص که 500 دلیل از کتاب اهل سنت آورده است کم دلالت بر ولایت و خلافت امیرالمومنین علی (ع) می کند را داریم اما ما چون بحث دیگری را مطرح کرده ایم فقط به شبهاتی که اهل تسنن و وهابیت کرده فقط جواب می دهیم و این بحث اثبات ولایت امیرالمومنین را دیگر ادامه نمی دهیم

 

بخش دوم: پاسخ به شبهات

شبهه اول

شیعه می گوید علی علیه السلام بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) مستحق خلافت بوده است به این دلیل که پیامبر فرموده است علی نسبت به من بمنزله هارون نسبت به موسی است اما می بینیم که هارون جانشین موسی نشد و قبل از او وفات یافته است و جانشین موسی یوشع بن نون بوده است پس در واقع این دلیل شیعه بر باد است

جواب

1- باید گفت همان طور که هارون در زمان حیات موسی خلیفه او بر قومش بوده اما علی علیه السلام خلیفه رسول اکرم بر مسلمین باقی مانده در شمعر در زمان جنگ تبوک شدند حال کسی در زمان حیات رسول خدا جانشین ایشان می گردد و چنان مدال افتخاری(منظور حدیث منزلت می باشد) را دریافت می کند آیا از همه بر جانشینی ایشان در زمان وفاتشان سزاوارتر نیست

2- درست است که کسان دیگری هم در بعضی از نبردها خلیفه رسول اکرم در مدینه شدند لکن تنها کسانی که مفتخر به حدیث منزلت گشته امام علی علیه السلام می باشند و همچنین در جنگ های دیگر وجود امام علی (ع) مورد نیاز بوده و هیچ گاه حضرت علی علیه السلام به غیر از جنگ تبوک در مدینه نماندند

3- آیا کسی که به جای پیامبر در مدینه خلافت می کند آن هم در زمان حیات ایشان و حدیث منزلت برای او صادر می شود از کسی که حتی برای رساندن سوره برائت لیاقت ندارد برای جانشینی رسول اکرم سزاوارتر نیست و اصلاً بگویید آیا در منبعی یافت می شود که ابابکر و عمر حتی برای یک بار هم که شده به جای پیامبر خلافت کرده باشند؟ به جان رسول خدا هیچ کتابی چنین دروغی را ثبت نکرده است

مطلب دیگری که در برسی آیات حضرت موسی و هارون به فضل خدا به آن اشاره می کنیم این است که موسی پیامبر هارون را به عنوان خلیفه خویش در زمان حیات خود معرفی می کند حال علت اینکه او پس از موسی به خلافت نمی رسد این بود که زودتر از موسی از دنیا رفت و پس از موسی نبود که اگر بود مسلماً پس از مرگ موسی نیز خلیفه او می شد اام حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام مانند هارون که در حیات موسی خلیفه او بود در زمان حیات پیامبر خلیفه و جانشین ایشان شدند . به علاوه پس از وفات پیامبر زنده بودند پس در اصطلاح مانع مفقود بوده ولی عده ای حق او را غصب کرده و از مقام الهیش منع کردند

 

شبهه دوم

[1] – صحیح مسلم.کتاب فضائل الصعابه ص 1049 حدیث

[2] – الامه و السیاسه /

[3] – 1-صحیح مسلم کتاب فضائل الصحابه ص 1041 حدیث 2404 2-صحیح بخاری کتاب فضائل الصحابه ص 659 حدیث 303706 تذکره الخواص 1/200 3- نیابع الموده 1/156 4-سنن ترمدی حدیث 3733 ص 980 5-سنن ابن ماجه باب 11 حدیث3 121 ص 31 6-تاریخ طبری 3/144 و بقیه کتاب ها را ذکر نکردیم برای اختصار در تحقیق;

[4] -اعراف

[5] – مومنون

[6] . طه/29و

[7] . صافات

[8] . طه29و

[9] . مریم

[10] . قصص34و

[11] . یونس

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir