توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله تأثیر محرومیت های عاطفی محیط پرورشگاهها خودپنداره برخودپنداره کودکان پرورشگاهی دارای 119 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تأثیر محرومیت های عاطفی محیط پرورشگاهها خودپنداره برخودپنداره کودکان پرورشگاهی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تأثیر محرومیت های عاطفی محیط پرورشگاهها خودپنداره برخودپنداره کودکان پرورشگاهی

فصل اول : مقدمه  2
مقدمه  3
بیان مسئله   4
اهمیت موضوع  7
هدف از تحقیق  8
میدان و قلمرو تحقیق  10
فرضیات تحقیق  10
تعریف عملیات اصطلاحات  11
فصل دوم : پیشینه تحقیق  15
خود ( خویش )  16
خودپنداره   20
پیدایش و رشد   20
اجزا خودپنداره  22
انواع خودپنداره  23
سلسه مراتب خودپنداره  26
ثبات خودپنداره  26
عزت نفس  27
عزت نفس و منبع کنترل  29
دیدگاه اسلام   30
نفس ( روح )  30
ضرورت شناخت نفس  32
پرورشگاه  36
ریشه ها  39
فقدان  41
دلبستگی وجدایی  43
مروری بر ویژگی های اخیر  46
فصل سوم : روش تحقیق  50
ماهیت طرحهای علی مقایسه ای   52
دشواریهای موجود  53
روش جمع آوری داده ها  54
جامعه , نمونه و روش نمونه گیری  56
روش تحلیل داده ها   56
ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات  57
رشد مقیاس  58
توصیف کلی  60
توصیف خوشه ها  63
اعتبار و پایایی مقیاس  65
اجرا , نمره گذاری و تفسیر  67
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها   71
توصیف نمونه ها   72
داده های جمع آوری شده  73
فرضیه اول  81
فرضیه دوم  82
فرضیه سوم  83
فرضیه چهارم  84
فرضیه پنجم  85
فرضیه ششم  86
فرضیه هفتم  87
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری  88
مقدمه  89
فرضیه های تحقیق  90
یافته های اضافی  96
نتیجه گیری کلی  96
محدودیتها  100
پیشنهاداتی برای پژوهش آینده  100
منابع   102
فارسی  103
انگلیسی  105

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تأثیر محرومیت های عاطفی محیط پرورشگاهها خودپنداره برخودپنداره کودکان پرورشگاهی

1-  قرآن کریم

2- اتکینسون و هیل گارد , فرضیه روانشناسی , جلد 1 و 2 , ترجمه دکتر براهنی , انتشارات رشد

3- ادوارد . ج . موری ، انگیزش و هیجان ، ترجمه دکتر براهنی ،

4- استونسن سلی ، هفت نظریه درباره طبیعت انسانی . ترجمه دکتر محسن پور ، انتشارات رشد

5- پیرز – هاریس ، مترجم غلامعلی افروز ، هنجاریابی آزمون خود پنداره ، انتشارات دانشگاه تهران

6- ایزرائیل و نلسن ، اختلالات رفتاری کودکان ، ترجمه منشی طوسی ، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی ،

7- برونز دیوید ، روان شناسی افسردگی ، ترجمه مهدی قراچه داغی ، روشنگران ،

8- بیانگرد ، اسماعیل ، روشهای افزایش غزت نفس در کودکان و نوجوانان ، انجمن اولیاء و مربیان 

9- پوپ ، مکهال ، کرای هد ، افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان ، ترجمه پریسا تجلی ، رشد

10- راس ، آلن ، روان شناسی شخصیت ، ترجمه سیاوش مجالفر ، بعثت 

11- شاملو ، سعید ، آسیب شناسی روانی ، رشد 

12- دلاور ، علی ، روشهای آماری در روان شناسی و علوم تربیتی ، پیام نور ،

13- سیترویرجینا ، آدم یازی و روانشناسی خانواده ، ترجمه دکتر بیرستک ، رشد

14- مایلی . ساخت و پدید آیی و تحول شخصیت ، ترجمه دکتر منصور ، دانشگاه تهران

15- مجله روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران ، شماره ده

16- مینوچن ، سالوادو ، خانواده و خانواده درمانی ، ترجمه دکتر شنایی ، امیر کبیر

17- ناتانیل براندل ، روانشناسی حرمت نفس ، ترجمه جمال هاشمی ، شرکت انتشار ،

18- هنری ماسن و همکاران ، رشد شخصیت کودک ، ترجمه مهشید یاسائی ، نشر مرکز ،

19- سولتس ، دوان ، 1977 ، روانشناسی کمال الگوهای شخصیت سالم ، ترجمه گیتی خوشدل

20- جی . هی لی ، روان درمانی خانواده . ترجمه دکتر ثنایی ، انتشارات امیر کبیر

خود ( خویشتن )

حالت طفل تازه متولد شده از آگاهی یک « گیجی وسیع و به اوج رسیده و فراگیر » است ، طفل از خودش به عنوان یک شخص ، آگاه نبوده و خودش را از محیط تمیز نمی دهد . ( ولیام جیمز 1890 ) . نخستین گام در رشد خود درک این موضوع است که انسان موجودی مجزا و منحصر به فرد است که کاملا با افراد دیگر متفاوت است . افتراق بین خود و غیر خود از زمانی که کودک سه ماه است آغاز می شود و البته باید اشاه کنیم که جدایی کودک از مادر با به دنیا آمدنش انجام می گیرد

سپس کودک در سنین بین دوازده تا هیجده ماهگی در می یابد که در هر حال من ، من هستم و مادرم ، مادرم است یعنی آگاهی یافتن از خویشتن ( آلن اراس 1992 )

چندین سال قبل ، جیمز مرکز الگوی شخصیت را که وحدت آن را فراهم می کند « خود » نامید . بعدا فروید بعنوان « من » یا ایگو ( eg ) به آن اشاره کرد و سالیوان « نظام خود » -system self  را به کار برد . مطابق نظر جیمز « خود » یک شخص ، مجموعه کامل همه آنچه که او می خواند خودش را بخواند است

بروکسس _ گان بازشناسی « حوزه را به عنوان یک شی در آینه مطالعه کردهاند یا این فرض که اگر یک طفل خودش را باز شناسی کند او باید یک ادراکی داشته باشد از اینکه وجود دارد و نیز اینکه یک « حوزه » شناسایی شده وجود دارد

این بازشناسی « خود » در طی دو سال اول زندگی رشد می کند . ( بروکس _ گان ولوئیس 1979 ) . این شواهد آزمایشی با نظر ماهلر (1968) که از دو سال اول زندگی یک مرحله همزیستی و جدائی و فردیت تدریجی ظاهر می شود هماهنگ است . کاپلان (1978) این را به عنوان یک تولد روان شناختی در نظر می گیرد . به نظر وی نلسن (1988) این تولد روان شناختی یک فرایند مادام العمر بوده و مراحلی که ماهلر توصیف می کند تنها آغاز کار هستند .( وی نلسن 1988 )

در دهه های اخیر ، آنچه یک شخص می تواند خودش را بخواند به دشواری در اصطلاحاتی ویژه و مشخص تر عنوان شده اند بعنوان « نگرش به خود » بعنوان یک ترکیب سازمان یافته از ادراکهای راجع به خود ، بعنوان آن ادراکها ، عقاید ، احساسات ، نگرشها و ارزشهائیکه فرد بعنوان بخشی یا خصوصیتی نسبت می دهد . بعنوان یک « سیستمی از معانی درونی که او درباره خودش و رابطه اش با دنیای پیرامونش دارد » الپورن « خود » را اینگونه تعریف     می کند : « خود چیزی است که ما از آن فورا آگاهیم ،ما درباره آن بعنوان حوزه ای خصوصی ، درونی ، صمیمی از زندگی مان فکر می کنیم چنانچه آن یک نقش تعیین کننده ای در آگاهی مان « یک مفهوم وسیعتر از خود در شخصیتمان ( یک مفهوم وسیعتر از آگاهی ) و در ارگانیزم ماو یک مفهوم وسیعتر از شخصیت بازی میکند . بنابراین آن نوعی مرکز ثقل در وجود ماست . ( الیزابت هارلوک 1974 )

جرسیله چنین می گوید : خود مجموعه ای از افکار و عواطف است که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود می شود ، بدین معنی که او می فهمد کیست و چیست « خود » دنیای درونی شخص است و شامل تمام ادراکات عواطف ، ارزشها و طرز تفکر او می باشد پندار یا تصویری که فرد از خود دارد مسلما برای او اهمیت حیاتی داشته و سعی دارد که این تصویر را حفظ کند

از دیدگاه روان کاوی اولیه زندگی ، نهاد با مشکلاتی مواجه است . منظور انطباق با تجارب واقعی دنیای خارج است که ساختار دوم شخصیت یعنی « خود » یا « ایگو » رشد پیدا    می کند . « خود » براساس اصل واقعیت عمل می کند . اعمال شناختی از قبیل ادراک ، حافظه ، آزمون واقعیت ، جهت گیری زمانی ، توجه ، یادگیری ، کنترل فعالیت حرکتی ، کسب تصویر ذهنی از خویشتن خود پنداره او تشخیص و تمیز مابین واقعیت و خیال را در بر می گیرد . « خود » در سطح هوشیار ، نیمه هوشیار و نا هوشیار عمل می کند . در نظریه روان کاوی مفهوم « خود »نشان دهنده خویشتن انسانی است که در حال تجربه است و در ضمن این مفهوم ابعاد « اجرائی » با همانگ کننده کارکردهایشان را نیز نشان می دهد

 از دیدگاه یونگ « خود »تماما در سطح هوشیار است . این خود از احساسات تفکرات ، ادراک ، خاطراتی که ما از آنها آگاهیم تشکیل شده است . « خود » در این نظریه به ما احساس هویت و تداوم ، احساس من بودن می دهد و همانند نظریه فروید این « خود » مسئول کارهای اوست

روان شناسان « خود » همچون آنافروید و هارتمن بیشترین اهمیت را به درک کردن ورشد طبیعی رفتارهای سالم در انسان می دهند تا درمان انحرافات رفتاری در افراد آشفته . هارتمن از یک « خود » مختار که تا حدودی مستقل از نهاد رشد کرده بحث می کند

بنابر نظر سالیوان شخصیت از طریق تعامل با سایرین بوجود می آید فرایندهایی مانند فکر کردن ، ادراک کردن و حتی رویا به عنوان عوامل بین فردی در نظر گرفته می شود

« نظام خود » حاصل اضطرابی است که در روابط بین فردی دارای اصطراب زیادی باشد     « نظام خود » حاصل اضطرابی است که در روابط بین فردی احساس می شود و در آغاز در روابط بین مادر و فرزند ریشه دارد . اگر فرد دارای اضطراب زیادی باشد « نظام خود » دچار تورم می شود و فرد را از ایجاد روابط بین فردی و ارتباط سالم با دیگران باز می دارد . ( هال ولیندزی 1987 )

بنظر راجرهر انسانی در دنیای متغیر و متحولی از تجربیات گوناگون زندگی می کند که فقط خودش در مرکز آن جهان هستی قرار دارد . از کل زمینه ادراکی به تدریج بخشی به نام     « خود » متعارف ومتجلی می شود که مفهوم خود نامیده می شود . مفهوم « خود » ممکن است بر « ضعف یا قدرت » بر دوست داشتن یا تنفر ، بر خوشبختی یا بدبختی مبتنی باشد . که هر حالتی روی رفتار فرد اثر خاص خود را می گذارد . موجودیت خود صرفا با ارگانیزم فیزیکی همزمان و همراه نیست بلکه « خود » آگاهی از بودن و یا عمل کردن است . بر اثر تعامل فرد با محیط و خصوصیا در سایه ارزشیابی فرد از تعامل « خود » با دیگران سازمان خود شکل می گیرد

خود پنداره :

1_ پیدایش و رشد :

خودپنداره عبارتست از اینکه خود چگونه خودش را می بیند ( وایلی 1979 ) خود به درون خودش می نگرد همانطور که در یک آینه است و می بیند یک تصویری را که ممکن است با تصویری را که دیگران می بینند متفاوت باشند

تصویری که ما از خود داریم در تعیین روابط ما با دیگران ، سهم عمده ای دارد . ویلیام جیمز خود را به دو بخش تقسیم کرده :  « خود  مفعولی » و « خود فاعلی  »

خود مفعولی ، مجموعه آن چیزهایی است که شخص می تواند آن را مال خود بداند و شامل توانائیها ، خصوصیات اجتماعی و شخصیتی و متعلقات مادی است

خود فاعلی ، « خود داننده » است . این جنبه خود دائما تجارب حاصله از ارتباط با مردم ، اشیاء ، و وقایع را به نحوی کاملا ذهنی سازمان داده ،تفسیر می کند . به عبارت دیگر خود فاعلی در خود تامل می کند و از طبیعت خود با خبر است . ( جیمز 1892 )

بر طبق نظر آلپورت ، طفل خردسال « من » را از بقیه جهان جدا نمی داند و این جدایی دقیقا همان محور اساسی زندگی بعدی است . طفل اگر چه احتمال می رود آگاه باشد ، اما به طور کامل فاقد خود آگاهی است . به تدریج کودک به خاطر احساسهایی که او از درون بدنش و از محیطش تجربه می کند ، او شروع به تمیز آرزو می کند . این آغاز فرایندی طولانی از رشد یک پنداره از خود است . ، آلپورت 1961)

خودپنداره کل خویشتن نیست ؛ اما آن جنبه ای مهم از خویشتن برای رفتار افراد است که بطور کلی روی برداشت آنها از چیزها قرار دارد . بنابراین رفتار یک فرد نسبت به خودش بر اساس اینکه او چگونه خودش را دریافت کرده و چگونه این برداشتها را سازمان می دهد قرار دارد . ( رونالد بیلوی 1972 )

همچنین هر تجربه ای که به شکل گرفتن خود پنداره کمک کند یک منبع فرهنگی _ اجتماعی مشخص نماید . یعنی خود پنداره از تعامل شخص و عوامل ویژهمحیط فرهنگی _ اجتماعی که او بزرگ شده سرچشمه گرفته و تحت تاثیر است . پندارهای متنوعی از خود ، که از یک تنوع وسیعی از تعاملات فرهنگی _ اجتماعی ناشی شده به تدریج داخل یک خود پنداره ترکیب می شود . ( الیزابت هالوک 1974 )

کودکان تا سن 7 سالگی خود را بر حسب خصوصیات جسمانی توصیف می کنند و تجارب روانی درونی به عنوان چیزی جدا از رفتارآشکار و خصوصیات جسمانی توصیف نمی شود . در نظریه راجرز ، خود پنداره تصویر سازمان یافته ای اس که از ادراکهای فرد از خود به تنهایی به ادراک او از خود در تماس با دیگر اشخاص به اشیاء و ارزشهای همراه آن ادراکها ، تشکیل می شود . چنین تصوری همیشه در سطح هوشیار نیست . اما این تصویر همیشه در دسترس قسمت آگاه ذهن است . بنابراین خود پنداره نگرشهای ناهوشیار مربوط به خود را که در دسترس ضمیر آگاه نیستند ، شامل نمی شود . بعلاوه خود پنداره ماهیتی ثابت نیست بلکه جریانی سسیال و متغیر است . برای کاهش دادن اضطراب فرد پنداره باید با تجارب واقعی فرد هر چه بیشتر همخوان شود ، به بیانی دیگر خود واقعی و خود آرمانی افراد باید به یکدیگر نزدیک شود . خود پنداره افراد به تدریج تخت تاثیر اعمال ، موفقیتها و ارزشیابی در موقعیتهای خاصی قرار گرفته و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تاثیر می پذیرد

2- اجزاء خود پنداره :

پنداره از خود سه جزء اساسی دارد : ادراکی ، مفهومی و نگرشی . جزء ادراکی تصوری است که شخص از ظاهر بدنی اش و از نقشی که به دیگران ابراز می کند دارد آن شامل تصوری است است که او از جذابیت و تباسب بدنیش ، اهمیت بخشهای مختلف بدنش مانند عضلاتش ، رفتارش و نشانی که اینها وی را به دید دیگران می آورند . جزء ادراکی اغلب       « خود پنداره جسمانی » خوانده می شود

جزء مفهومی ، تصور شخص است از ویژگیهای اختصاصی اش ، توانائی ها و ناتوانائیهایش پیشینه و ریشه هایش و آینده اش . آن اغلب « خود پنداره روان شناختی » خوانده می شود و از صفات سازگاری دهنده زندگی همچون درستکاری ، اعتماد بنفس ، استقلال ، شجاعت و تضادهایشان ترکیب شده است

در جزء نگرایشی احساساتی هستند که شخص درباره خودش ، نگرهشایش به وضعیت کنونی و انتظارات آینده اش دارد و احساساتش درباره ارزشمندی اش ، نگرشهایش راجع به عزت نفس ، سرزنش خویش ، غرور و خجالت را در بر می گیرد . چنانچه شخص به بزرگسالی برسد جزء نگرشی همچنین شامل عقاید ، باورها ، ارزشها ، ایده آلها و آرزوها و تعهداتی که فلسفه زندگی اش رانشان می دهند می شود

3- انواع خودپنداره :

جیمز اولین فردی بود که عنوان کرد هر شخص چندین « خویشتن » دارد . برای مثال      « خود واقعی » آنچه که یک شخص واقعا باور دارد که هست ، می باشد . « خود ایده آل » او شخصی است که آرزو می کند باشد و « خود اجتماعی » عبارت است از آنچه که او باور دارد دیگران در موردش فکر می کنند و چگونه آنها وی را تصور می کنند . مطالعات اخیرنشان داده که خودپنداره براستی شکلهای مختلفی را شامل می گردد . هر شکلی در یکی از طبقات اصلی چهار گانه که به خود پنداره های فیزیکی و نیز روان شناختی مربوطند قرار می گیرد . چهار طبقه بندی خود پنداره عبارتند از

1)    _ خود پنداره اساسی ( ثابت ) : خودپنداره اساسی با اصطلاح « خود واقعی » جیمز منطق استک آن پنداشت شخص است از آنچه او واقعا هست . آن شامل تصوری از ظاهرش ، شناختش از توانایی ها و توانایی ها و از نقش حالت هایش در زندگی و ارزشها ، باورها و آرزوها یش می باشد . خودپنداره اساسی تمایل به واقع گرایی دارد . شخص خودش را همانطور که هست ، می بیند نه آنطور که دوست دارد باشد . بندارت خودپنداره اساسی ، مورد علاقه شخص است و بیشتر اوقات نیز فقط در صورت درمان که وی از سوی دیگران به پذیرش بیشتر خود ترغیب می شود ، یک شخص ممکن است به خونداره اساسی خودش بپیوندد

2)   – خودپنداره گذرا : اولین بار جیمز این را مطرح کرد که این خود پنداره « خویشتن که فرد می خواهد اکنون » و « خویشتن که وی می ترسد اکنون باشد » ، است

3)   – خودپنداره اجتماعی : براساس روشی که فرد اعتقاد دارد و دیگران به وی        می نگرند قرار داشته و به گفتار و کردار آنها مربوط است . اگرشخص باور کند که او همان است که دیگران او را می بینند . خود پنداره های اجتماعی ممکن است با گذشت زمان درون خود پنداره های اساسی رشد کند

در دوران کودکی ،چون کودک قادر نیست خودش را بر اساس توانائی ها و نا توانائیهایش ، آرزوها و ارزشهایش ، نیاز ها و ارزشهایش ارزیابی کند . تو در مورد خودش فکر می کند همانطور که باور دارد دیگران در مورد او فکر می کنند . لذا خودپنداره اجتماعی او مسلط است . خود پنداره اجتماعی زودتر از خود پنداره اساسی رشد کرده و زیربنای خود پنداره اساسی است . اثر خود پنداره اجتماعی روی رفتار فرد بستگی وارد به اینکه نظرات دیگران نسبت  به فرد در زمان خاصی چقدر مهم باشد و به اینکه چه شخص یا اشخاصی بیشترین تاثیر را در زندگی فرد در آن زمان داشته باشد . از آنجا که کودک خردسال بیش از همه به مادرش پاسخدهی دارد خود پنداره اجتماعی اش بطور وسیعی روی نظر وی از مادر یا آنچه که او اعتقاد دارنظر مادر باشد ، قرار دارد . بسته به ثبات رفتار مادر ، خودپنداره اجتماعی کودک ممکن است گذرا یا پایدار باشد در حالیکه در نوجوانی خود پنداره اجتماعی از نظرات گروه همسن به عنوان یک کل بر می خیزد . ( آل لیدر 1961 )

در بزرگسالی اثر خودپنداره روی رفتار بوسیله شدت تمایل شخص و جلب توجه ، تصدیق و پذیرش از دیگران تاثیر می پذیرد

4)- خودپنداره ایده آل : خودپنداره ایده آل ترکیب یافته از تصوراتی از آنچه که یک شخص آرزو می کند باشد و آنچه که او اعتقاد دارد باید باشد که این ممکن است به خودپنداره جسمانی یا روان شناختی مربوط باشد و آنچه که او اعتقاد دارد باید باشد که این ممکن است به خودپنداره جسمانی یا روان شناختی مربوط باشد که آن نمی تواند در زندگی واقعی هرگز بدست آید . در کودک ناهمخوانی بین خود پنداره ایده آل و خود پنداره های اساسی ، گذارا ، اجتماعی معمولا زیاد است

اگر در فردی خودپنداره اساسی مسلط باشد ، خودپنداره ایده آل احتمالا واقع گرایانه       می باشد زیرا خودپنداره اساسی بر روی ارزیابی واقعگرایانه از استعدادها و توانائی های فرد ارزیابی می شود در صورتیکه یک خودپنداره غیر واقعگرایانه کم و بیش بطور غیر واقع گرایانه ای مربوط خواهد بود به اینکه آیا خود پنداره های گذرا اساسا مطلوب یا نامطلوب هستند

4- سلسه مراتب خود پنداره ها :

سازمان خودپنداره های مختلف که از یک تنوع وسیعی از تجربیات کسب می شود سلسله مراتبی است . خود پنداره نخستین به وسیله تجربیات اجتماعی فرد در سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد . همانطور که برخوردهای اجتماعی افزایش می یابد تصور کودک از خود نیز فرق می کند که در سلسله مراتب خود پندارهها ، اینها ثانویه هستند . اگر قرار باشد تغییری در خود پنداره ها ایجاد شود باید از خود پنداره های بنیادی در سلسله مراتب شروع کرد

5_ ثبات خود پنداره ها :

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir