توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله ارزشیابی شخصیت کودکان دارای 136 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ارزشیابی شخصیت کودکان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ارزشیابی شخصیت کودکان

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهداف پژوهش

اهمیت پژوهش

فرضیه

دلایل ارائه فرضیه

متغیرهای تحقیق

سایر فرضیه‎ها

تعریف واژه‎ها

الف- تعریف نظری

ب- تعریف عملی

1- تحول شناختی (رشدشناختی)

2- تست آدمک رنگی

فصل دوم

اولین وسیله آموزش:‌

نقاشی چیست؟

بررسی دیدگاه‎های مختلف راجع به نقاشی

1- دیدگاه تکاملی: (نقاشی به مثابه بازی)

2- دیدگاه پیاژه

مراحل رشد از نظر پیاژه

الف ‎- مرحله حسی ‎- حرکتی

ب- مرحله پیش عملیاتی

ج- مرحله عملیاتی عینی

د- مرحله عملیات صوری

3- دیدگاه روانکاوی

سوابق تحقیق

پژوهش در مورد نقاشی

نقاشیهای فرافکنی

نقاشی سالم

عوامل مؤثر در بیان نقاشی کودکان

تفاوت‎های خلقی در کودکان

میزان فعال بودن

تحریک‎پذیری

بازداری و ترس

تفاوتهای پسران و دختران

تکامل چهره‎نگاری

مراحل تحول شناختی

شکل آدم

بکارگیری رنگ در نقاشی

منشاء اهمیت رنگ

فصل سوم

طرح مسأله

ابزار پژوهش

تست آدمک رنگی

جامعه آماری

نمونه آماری

روش نمونه‎گیری

روش آماری

روش اجرا

قابلیت اعتماد و اعتبار آزمون ترسیم آدمک

فصل چهارم

توصیف اطلاعات

فصل پنجم

بحث و نتیجه‎گیری

مزایای ابزارهای گردآوری اطلاعات

محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر

پیشنهادات

منابع

ضمائم

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ارزشیابی شخصیت کودکان

1- دادستان، پریرخ، ارزشیابی شخصیت کودکان، انتشارات رشد، چاپ 1374

2- سیف نراقی، مریم، نادری،‌ عزت‎الله، راهنمای فراهم‎سازی طرح تحقیق، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، چاپ دوم، 1371

3- سیف نراقی، مریم، مترجم سیدی، حسین، کودک و نقاشی مجموعه مقالات، انتشارات تهران، چاپ 1368

4- میرزابیگی، علی، نقش هنر در آموزش و پرورش بهداشت روانی کودکان تهران، انتشارات مدرس، سال 1370

5- داداش‎زاده، کاوه، نقاشی و نوشته‎های کودکان، انتشارات کوتنبرگ، چاپ اول، 1373

6- بهرامی، هادی، کاربرد بالینی و تشخیصی آزمونهای فرافکنی شخصیت، انتشارات دانا، 1372

7- ویکسلر توماس جی ‎- دی، مترجم مخبر، عباس، مقدمه‎ای بر روان‎شناسی نقاشی کودکان، تهران، چاپ اول، انتشارات طرح نو، 1370

8- هنری ماسن، پاول، مترجم یاسائی، مهشید، رشد شخصیت کودک، چاپ دهم، 1368، اپ سعدی

9- دادستان، منصور، کاربرد تست ترسیم خانواده در کلینیک ل-کرمن-ژوزف، 1371

9- گراث، گری، مترجم پاشا شریفی، حسن نیکجو، محمدرضا (راهنمای سنجش روانی)، انتشارات رشد، چاپ اول، 1374

10- گنجی، حمزه، تفاوتهای فردی، انتشارات پیام نور، 1375

11- دکتر لوشر، ماکس، مترجم ابی‎زاده، ویدا، روانشناسی رنگها متن کامل، چاپ هشتم، 1374

12- جیمز، دبلیو، وند رزند، مترجم گنجی حمزه، روانشناسی کودک

13- اولیور فراری، آنا، مترجم صرافان، عبدالرضا، نقاشی کودکان و مفاهیم آن، انتشارات دستان، 1371

14- پیاژه، ژان، بران هلور، مترجم پورباقر، ایرج، انتشارات دانشگاه سپاهیان انقلاب اسلامی، انتشارات طوس، 1355

15- دلاور، علی، روشهای آماری در روان‎شناسی و علوم تربیتی، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ ششم، اردیبهشت 1373

16- D:Ross and Parke – child psychology a contemorary, 1999, Fiftheaition

اولین وسیله آموزش:‌

راهها و وسایل پرورش کودک فراوان است یکی از آنها که کمتر مورد توجه قرار می‎گیرد ولی قبل از هر وسیله بیش از هر چیز دیگر می‎تواند به آموزش کودک کمک نماید (نقاشی) است. رنگ و تصویر بیش از هر چیز دیگر ذهن را متوجه خود می‎کند و در عین حال وسیله‎ای است که بچه قبل از هر چیز می‎تواند به خلق آن بپردازد. برای درک رنگ و تصویر کافی است چشم، ببیند و برای خلق آن کافی است که بچه دست در رنگ کند و آن را بر دیوار یا روی هر چه که دم دستش باشد حتی بر سر و صورت و لباس خود بمالد

اگر نقاشی عمیق‎ترین وسیله آموزش کودک نباشد می‎توان گفت یکی از مهمترین و اولین وسیله آموزش و پرورش اوست و با این وجود در نظام آموزشی کشور ما به خصوص در دوره ابتدایی کمتر از هر چیز دیگر به آن توجه می‎شود و اگر بخواهیم استدلال کنیم که نقاشی در تمام مرحله‎های زندگی حتی در سنهای بالا می‎تواند وسیله مؤثری برای اعتلای انسان باشد و به جرأت می‎توان گفت که برای تربیت روانی و تکامل فکری بچه وسیله مؤثری است منتها باید مانند هر علم یا فن دیگر راه استفاده از آن را بدانیم (داداش‎زاده، 1373، ص 17)

نقاشی چیست؟

نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی، اجتماعی تأثیر می‎پذیرد و عبارت است از منعکس کردن زمینه ذهنی فرد بر روی یک زمینه خارج از ذهن به کمک وسایلی مانند مواد، قلم، آب دهان، انگشت و ‎…

در پرتو نقاشی کودکان آثاری پدید می‎آورند که با بررسی آنها پدر و مادر، مربیان، معلمان و پزشکان می‎توانند به سرعت به اندیشه‎ای درباره تحول روان‎شناختی و ماهیت مشکلات احتمالی آنان دست یابند (دادستان، منصور، 1371، ص 1)

بررسی دیدگاه‎های مختلف راجع به نقاشی:

1- دیدگاه تکاملی: (نقاشی به مثابه بازی)

یکی از نظریه‎های مربوط به بازی این است که انسانها ذاتاً فعالند و بازی یکی از شیوه‎های تخلیه انرژی هیجانی ما افراد است. این نظریه تبیین قابل قبولی برای نقاشی عرضه نمی‎کند. زیرا نقاشی عموماً مستلزم صرف کمترین انرژی است یکی دیگر از نظریه‏های زیست‎شناختی اولیه بازی، نظریه (بازپیدایی) است که می‎گوید بازی و نقاشی تمرین آن فعالیت‎های غریزی است که برای اجداد ما هم بوده است، مثلاً پسر خردسالیکه تصاویری از سربازان جنگ رسم می‎کند تکانه‎های پرخاشگری ابتدایی را تخلیه می‎کند (وسیکلر، ترجمه مخبر، 1370، ص 83-82)

2- دیدگاه پیاژه

پیاژه نقاشی را به عنوان ابزاری برای نظریه خود درباره تکامل بازنمایی جهان توسط کودکان به کار گرفته است. از دیدگاه پیاژه نقاشی، چیزی حد فاصل میان، بازی و تصویر ذهنی است به نظر پیاژه‎ بعضی از نقاشی‎های کودکان از این کیفیت بازی برخوردار است که فقط به خاطر خودش انجام می‎گیرد و فرصت‎هایی برای جذب فراهم می‎سازد. لذا پیاژه، خط‎خطی کردن‎های کودکان بسیار خردسال را صرفاً بازی قلمداد می‎کند. پیاژه اغلب نقاشی را به عنوان سایر شکل‎های بازی کوشش به منظور بازنمائی دنیای واقعی نیز به کار می‎آورد. بنابراین وجوه مشترک آن با پیدایش تصاویر ذهنی بسیار زید است (وسیکلر. ترجمه مخبر، 1370، ص 85-83)

ژان پیاژه پرنفوذترین روانشناس رشد در قرن بیستم بود از سال 1960 به بعد تا حدود زیادی به دلیل کارهای نظری و تجربی وی، موضوع شناخت در رشد کودک از موضوعات عمده بوده است. پیاژه در سال 1980 در سن 84 سالگی درگذشت در طول زندگیش مشاهدات بسیار دقیق از فعالیتهای خود به خودی شیرخوارگان و کودکان انجام داده است آزمونهای بدیعی درباره تواناییهای شناختی کودکان کرده است و مسائلی را برای هزاران کودک و نوجوان ارائه کرده است (هنری ماوسن، پاول، 1368، ص 262)

مراحل رشد از نظر پیاژه:

الف ‎- مرحله حسی ‎- حرکتی

در دوران مرحله حسی و حرکتی، رشد شناختی، براساس اعمال حسی و حرکتی قرار دارد. کودک با شروع اعمالی که در درجه اول پاسخهای انعکاسی هستند شش مرحله فرعی را می‎گذراند که در این 6 مرحله اعمال هدف‎دار مرتباً مشهودتر می‎شوند. کودک در آخرین مرحله فرعی دوران (حسی ‎- حرکتی) بازنماییهای ذهنی تشکیل می‎دهد. می‎تواند اعمال گذشته دیگران را تقلید کند و از طریق ترکیب ذهنی دانش و طرحواره‎های بدست آمده قبلی، راه‎های جدید برای حل مشکلات طرح‎ریزی کند. در طول دوران کوتاهی بین (18) ماهگی تا (2) سالگی «کودک خود را از صورت موجودی که تقریباً به تمامی وابسته به انعکاس و سایر ابزارهای ارثی است به صورت انسانی درمی‎آورد که قادر به تفکر نهادی است.»

ب- مرحله پیش عملیاتی:

دخل و تصرف در نمادها از جمله در کلمات از خصوصیات عمده پیش عملیاتی است این پدیده تقلید با تأخیر عملی که در گذشته انجام شده است و در بازیهای خیالی و بازی کردن نقش دیگران آشکار است. پیاژه (1951) کودک 2 ساله از پرسشهای بلند پسری که روز قبل شاهد آن بوده است تقلید کند این کودک به هنگام بازی چیزی را به جای چیز دیگر بکار برد (نمادسازی) ممکن است از جعبه‎ای به عنوان تخت، میز، صندلی، ماشین، هواپیما یا کالسکه بچه استفاده کند. او هم‎چنین اسباب‎بازیها را به عنوان نمادی از آنها به کار برد و خود نیز در بازیها نقشهائی را به عهده گیرد

ج- مرحله عملیاتی عینی:

کودکانی که در جوامع صنعتی آمریکای شمالی و اروپا بزرگ می‎شوند بین سنین 6 و 8 سالگی وارد مرحله عینی می‎شوند. کودکان کشورهای عقب‎مانده یا در حال رشد و آنهائی که در محیطهای بسیار دورافتاده زندگی می‎کنند احتمالاً دیرتر وارد این مرحله می‎شوند. رسیدن به مرحله عملیات عینی به این معناست که فرد بتواند عملیات ذهنی انجام دهد که قابل تغییر و کاملاً برگشت‎پذیر باشد کودکان در این سن قواعد منطقی و اساسی معینی را درک می‎کنند (پیاژه به آن گروه‎بندی می‎گوید) و بنابراین می‎توانند از راه‎هایی به طور منطقی و کمی استدلال کنند که در مرحله (پیش عملیاتی) چنین چیزی مشهود شود. کودکانی که در مرحله ارزیابی پدیده‎ها عینی باشند آنان هم‎چنین می‎توانند (تمرکز‎زدائی) کنند به این معنا که به طور همزمان به جنبه‎های مختلف یک شیء یا پدیده توجه کنند و ارتباط بین ابعاد مختلف را درک کنند

د- مرحله عملیات صوری:

در پیشرفته‎ترین مرحله رشد شناختی که تقریباً از 12 سالگی آغاز می‎شود و تا بزرگسالی ادامه می‎یابد محدودیتهای مرحله‎ی عملیات عینی برطرف می‎شود فرد برای حل مسائل از راهبردها و عملیات عینی به مراتب متنوع‎تر و گسترده‎تری استفاده می‎کند. فرد در این مرحله از لحاظ تفکر و استدلال انعطاف‎پذیر و ماهرتر می‎شود و می‎تواند چیزها را از دیدگاه‎های مختلف ببیند تفکر نوجوانان پیچیده‎تر و دامنه تواناییهای ذهنی آنان به مراتب گسترده‎تر است

یکی از قابل توجه‎ترین خصوصیات این مرحله این است که کودک می‎تواند علاوه بر مسائل فرضی در مقابل آنچه احتمال می‎رود استدلال کند و به احتمالات نیز به اندازه واقعیات موجود بیندیشد کودکی در مرحله عملیات عینی قرار دارد، به طور ذهنی در اشیا و پدیده‎ها دخل و تصرف می‏‎کند کودک در مرحله عملیات صوری می‎تواند در موقعیتهای فرضی دخل و تصرف کند. مثلاً: کودک بزرگتری که با این سوال روبرو می‎شود (اگر همه مریخی‎ها پایشان زرد باشد آیا این موجود هم که پای زرد دارد مریخی است) به نتیجه‎گیری منطقی خواهد رسید کودک 7 ساله به دشواری می‎تواند درباره پدیده‎های نامحتمل و غیرممکن استدلال کند و احتمالاً خواهد گفت «نمی‎دانم» (آیا هیچ موجودی پای زرد دارد)

یکی دیگر از نشانه‎های حل مسأله در مرحله عملیات صوری جستجوی سیستماتیک برای راه‎حل است. جوانی که با مشکل تازه‎ای روبه‎رو می‎شود می‎کوشد تا همه راه‎های اجتماعی برای حل آن را در نظر داشته باشد و به دقت منطق و کارائی هر یک از راه‎ها را امتحان می‎کند و وقتی که تصمیم می‎گیرد به جائی برود نمی‎تواند به طور ذهنی همه مسیرهای احتمالی را بررسی کند و به طور سیستماتیک ارزیابی کند و ببیند که کدام مسیر، امنترین، کوتاه‎ترین و سریع‎ترین مسیر است. (هرچند ممکن است این توانش خود را همیشه بکار نبندد)

عملیات ذهنی در تفکر عملیات صوری در قالب عملیاتی در رده بالاتر سازمان یافته است. عملیات رده‎بالا راهنمایی هستند برای به کار بستن قواعد انتزاعی در حل مجموعه از مسائل مثلاً: کودکانی که در مرحله عملیات عینی هستند. به هنگام برخورد با این سوال که (اگر عدد 30 را از دو برابرش کم کنیم چه رقمی به دست می‎آید؟) متوسل به ضرب و منها می‎شود تا بالاخره بتوانند جواب درستی را پیدا کنند ولی نوجوان این اعمال ضرب و منها را در هم ترکیب می‎کند و آن را به صورت عملیات پیچیده‎تری درمی‎آورد و این معادله جبری را حل می‎کند (30-‎x2 = ‎x) و به سرعت عدد 30 را پیدا می‎کند. (ماسن پاول هنری، 1368، ص 276-267)

3- دیدگاه روانکاوی:

نظریه پایه‎ای غالب در رهیافت‎های بالینی فرافکنی نسبت به نقاشی کودکان دیدگاه (روانکاوی) است نظریه روانکاوی از کار بالینی (زیگموند فروید) سرچشمه گرفته است و بعدها در آن تجدیدنظر صورت گرفته است. هسته اصلی این نظریه بخش ناخودآگاه ذهن به عنوان منشاء غرایز جنسی و پرخاشگری، به نظر فروید این سائق‎های غریزی پدیدآورنده امیال و تکانه‎های غالباً تهدیدکننده غیرقابل قبول است که از حوزه (خودآگاه ذهن) پنهان گذاشته می‎شوند. هرچند امیال مستقیماً در دسترس ضمیر خودآگاه قرار ندارند اما بر رفتار انسان تأثیرمی‎گذارند و خود را به شکل‎های دیگر یا به صورتی پوشیده آشکار می‎سازند. در مورد انگیزه‎های نقاشی کودکان یکی از جنبه‎های مهم نظریه روانکاوی این اندیشه است که میان امیال و احساسات ناخودآگاه حتی به صورت پوشیده در یک نقاشی دریچه اطمینانی است که امکان تخلیه بی‎زیان احساسات و پالایش (تصعید) عواطف سرکوب شده فراهم می‎سازند (وسیکلر، ترجمه مخبر، 1370، ص 88-86)

بعضی از صاحبنظران معتقدند که بازخورد ناشی از نقاشی به ویژه در مورد کودکان خردسال که نخستین قدم‎ها را در نقاشی برمی‎دارند با رضایت خاطر همراه باشد (گلوک)[1] کودکان لذت حرکتی و لذت بصری را می‎توانند از طریق نقاشی به دست آورند و عده دیگر از صاحبنظران توافقی دارند که کودکان به این دلیل نقاشی می‎کشند که تولید تصویر را فعالیتی ارضاکننده می‎یابند به ویژه تصاویری که علائق و تجارب تنها را به طور نمادین بیان می‎کنند (وسیکلر، ترجمه مخبر، 1370)

سوابق تحقیق:

در نیمه اول قرن بیستم چنین تصور می‎شد که آزمون آدمک یک آزمون منحصراً مربوط به هوش بوده و عوامل فرهنگی یا تشخیصی در آن تأثیری ندارند. تحقیقات متعدد بعدی نشان دادند که گرچه مراحل رشد ترسیم آدمک در نزد تمام ملل یکسان است لکن سایر ویژگیهای ترسیم آدمک از فردی به فرد دیگر و از جامعه‎ای به جامعه دیگر فرق می‎کند (آدا آبراهام)[2] که مجموعه تحقیقات مختلفی را که تا سال (1977) در مورد ترسیم آدمک انجام شده است در کتابی تحت عنوان نقاشی یک شخص جمع‎آوری کرده است. مدعی است که بهتر است بعد از این ما ترسیم آدم را یک ملاک سنجش شخصیت تلقی کنیم نه هوش

به نظر او توان فرافکنی ترسیم آدمک به حدی است که گاه نیروهای شناختی فرد را تحت‎الشعاع خود قرار می‎دهد و از این‎رو بازده کارکرد هوش فرد نوسان پیدا می‎کند (بهرامی، هادی، 1372، ص 275)

پژوهش در مورد نقاشی:

بسیاری از روانشناسان از مدتها قبل بر این عقیده بوده‎اند که همه افراد خواه تعلیم دیده باشند یا نباشند به هنگام کشیدن یا رنگ کردن یک تصویر ناخودآگاه شمه‎ای از وضعیت عاطفی خود را بیان می‎کنند. سیمون[3] در سال 1876 ضمن پژوهش درباره (تخیل دیوانگی) وجود نوعی رابطه میان نقاشیها و نشانه‎های رفتاری بیماران شدیداً آشفته مورد توجه قرار داد (گودیناف)[4]، در سال          (1926) عمدتا به سنجش هوش از طریق نقاشی می‎پردازد و خاطرنشان می‎کند تحلیل نقاشی کودکان برای ارزیابی عاطفی آنها بکار می‎آید. آزمون: خانه/ درخت/ آدم، توسط بوک[5]، تدوین شد او این نظریه را مطرح کرد که شخص علاوه بر مفهومی که به تصویر انسان می‎دهد برای خانه و درخت نیز معنایی قایل است (جولس[6]) (1971) در آزمون (Htp) از کودک خواسته می‎شود که یک خانه، درخت و یک انسان بکشد که هر یک از آنها به عنوان نماد بعضی از جنبه‎های عاطفی مهم زندگی و تجربه کودک محسوب می‎شود خانه می‎تواند نماد بدن کودک و آغوش مادر باشد. درخت: احتمالاً بازتاب احساسات نسبتاً عمیق‎تر کودکان درباره خودشان است، و تصویر انسان: منعکس‎کننده دیدگاه خودآگاه کودکان درباره خودشان و مناسبات آنها به بقیه جهان است

کان مک‎اوور یک آزمون نقاشی به نام کشیدن یک شخص ‎(DAP) را در سال 1949 طراحی کرد. در این آزمون یک صفحه کاغذ ‎(A4) با یک مداد نرم و پاک‎کن در اختیار آزمودنی قرار می‎گیرد و از او خواسته می‎شود که تصویر یک شخص را بکش هنگامی که کشیدن این نقاشی به پایان رسید یک صفحه کاغذ سفید دیگر به آزمودنی داده می‎شود و از او خواسته می‎شود جنس مخالف تصویر قبلی را بکش (مک اوور) معتقد بود که کودک در نقاشی‎هایش ذهنیات خود را فرافکنی می‎کند. ولی نقاشی‎ها را بیان جنبه‎هایی از شخصیت می‎داند که دائمی‎تر و پایدارتر از حالات عاطفی گذراست و چهره‎ای که اول آزمودنی می‎کشد منعکس‎کننده همانندسازی نقش جنسی اوست

الیزابت کوپنیز در سال 1968 رویکرد بسیار متفاوتی از جنبه‎های عاطفی بیان نقاشی ارائه می‎دهد وی براساس نظریه روابط بین فردی (سالیوان) کار خود را بر این فرض بنیان می‎نهد که نقاشی چهره انسان در درجه اول بازتابی از سطح تکامل و مناسبات بین فردی کودک یعنی نگرش او نسبت به خودش و اشخاص مهم دیگر در زندگی اوست. به نظر (کوپینز) نقاشی بیش از آنکه نمایشگر خصوصیات شخصیتی پایدار باشد بازتابی از حالات عاطفی جاری است. وی برخلاف مک‎اوور از هر کودک یک نقاشی می‎گرفت وی با استفاده ازکار مک‎اوور شاخص عاطفی را در نقاشی کودکان تعیین می‎کند که غالباً در نقاشی کودکان پریشان بیش از کودک بهنجار دیده می‎شود

نقاشیهای فرافکنی:

کوشش برای شناخت افراد براساس تفسیرهایی که از جهان به عمل می‎آورند تاریخی طولانی و اغلب قابل احترام دارد. در بخشهایی از اروپا نیشادهای هندو، مفهوم سه تفسیر مختلف که توسط سه نفر متفاوت درباره یک معلم روحانی ارائه شده بود مورد بحث قرار گرفته است. از سخنان دانشمندان یونانی نیز شنوندگان مختلف برحسب نیازهای شخصی و انتظارهایشان تفسیرهای متفاوتی به عمل می‎آورند. به همین ترتیب تفسیرهایی که معمولا‌ً از آثار هنری به عمل می‎آید. بیانگر ویژگیهای هنرمند و آنچه که آفریده است تلقی می‎شود

چنانکه همر[7] (1958) اظهار می‎دارد هنگامی که هنرمند تصویر را نقاشی می‎کند او دو چیز می‎کشد، خودش و مدل را. اگرچه روشهای شهودی تفسیر نقاشیها تاریخی طولانی دارد و به قرنها پیش بازمی‎گردد. رویکرد تجربی در این مورد تنها در (30) یا (40) سال گذشته رواج یافته است. تفسیر نقاشیها (و به طور کلی آزمونهای فرافکن) عمدتاً به نظریه روان‎ تحلیل‎گری مبتنی است. یکی از فرضهای این شیوه آن است که بسیاری از جنبه‎های مهم شخصیت از طریق (خودسنجی) هشیارانه به دست نمی‎آید و لذا پرسشنامه ها برای این منظور ارزش محدودتری دارند. برای به دست آوردن تصویر دقیق از جهان درونی شخص باید راهی انتخاب شود که از مقاومتها و دفاع‎های ناهشیار پیشگیری می‎شود. بنابراین از دیدگاه روان تحلیل‎گری یک رویکرد غیرمستقیم مانند استفاده از نقاشیهای فرافکنی، امری اساسی است. فرد از طریق خلق آثار سمبلیک، مضمونها و پویائیها و نگرش‎های مهمی را که به تصویر می‎کشد، نظریه روان تحلیل‎گری هم چنین فرض می‎کند که نه تنها بیان سمبلیک امکان‎پذیر است. بلکه ادراکها و پاسخهای فرد به جهان خود نیز عملاً براساس ویژگیها و نیروهای درونی تعیین می‎شوند وقتی از شخص خواسته می‎شود که یک محرک بدون ساخت را تفسیر کند جلوه‎های این پویاییهای درونی که در مورد هر فرد، ویژگیهای خاص خود را دارد به احتمال زیاد به وقوع می‎پیوندد. چنانکه همین امر هنگام که شخص روی یک برگ کاغذ سفید نقاشی می‎کند نیز جلوه‎گر می‎شود. این فرافکنی جنبه‎های درونی به احتمال زیاد تصورهای ذهنی احساسات، افکار و خاطرات اضطراب‎انگیز را شامل می‎شود. شخص با برون‎ریزی حالتهای درونی بر جهان خارج بین خود و تصورهای ذهنی اضطراب‎انگیز، حصاری می‎کشد و بدین ترتیب موقتاً اضطراب را کاهش می‎دهد. مهم این فرافکنیها بالقوه می‎تواند زمینه‎ها، تعارضها و پویائیهای درونی شخص را آشکار سازد

سوابق تاریخی نخستین تدوین رسمی نقاشی فرافکنی، آزمون (نقاشی آدمک) توسط گودیناف 1926 بود اولین آزمون را تنها برای برآورد توانائیهای شناختی کودک آنگونه که در کیفیت نقاشی او انعکاس پیدا می‎کند بکار می‎برد. وی چنین فرض کرد که دقت و تعداد جزئیات محتوای نقاشی سطح رشدیافتگی ذهنی کودک را نشان می‎دهد. برای اجزای مختلف بدن کیفیت خطوط و اتصالها نمره داده می‎شود. گرچه این آزمون برای کودکان (3 سال) تمام تا 15 سال و 11 ماهه بکار رفته است

تحقیق نشان داده است که برای کودکان 3 تا 10 سال تمام از دقت بیشتری برخوردار است. در سال 1963 هریس با افزودن دو فرم جدید روش نمره‎گذاری مفصل‎تر و هنجاریابی گسترده‎تر برای آزمون نقاشی آدمک در آن تجدیدنظر به عمل آورد. او نه تنها تصویر مرد بلکه تصویر زن و تصویر خود آزمودنی را نیز پیشنهاد کرد نظام نمره‎گذاری جدید گسترش یافته مشتمل است بر (73) ماده نمره‎گذاری برای تصویر مرد در مقایسه با 51 ماده گودیناف. 71 ماده: برای تصویر زن و یک مقیاس کیفی 12 نقطه‎ای که در آنان (1) نشانگر پایین‎ترین کیفیت و (12) نشان‎دهنده بالاترین کیفیت است برای ترسیم تصویر خود هیچ‎گونه ارزش نمره‎گذاری وجود نداشت. آزمون در مورد (2975 دختر و پسر از گروه‎های سنی (5 تا 15 سال) و از هر گروه سنی (75) نفر هنجاریابی شدند تا به امروز آزمون فرم گودیناف هریس از نظر روان‎سنجی دقیق‎ترین فرم تفسیر نقاشیهای فرافکن بوده است. آزمون نقاشی آدمک مک‎اوور نقاشیهای فرافکنی را که از سنجش شناختی فراتر بود و در جهت تفسیر شخصیت گسترش داد. او بر مبنای مشاهده‎های بالینی و قضاوتهای مشهودی فرضیه‎هایی را تدوین کرد. برای مثال او چنین اندیشید که اندازه‎های تصویرها با سطح اعتماد به نفس رابطه دارد و قراردادهای تصویر در حاشیه کاغذ انعکاسی از خلق و جهت‎یابی اجتماعی آزمودنی است در مرحله اجرای آزمون یک برگ کاغذ سفید به مراجعان داده و به آنها گفته می‎شود تصویر یک آدم را بکشید  اغلب در مرحله وارسی نیز توصیه می‎شود که در آن آزمودنی به پرسشهای خاصی درباره تصویرهائی که کشیده اشت پاسخ می‎دهد. مانند اینکه خلق و وضع روانی آنها چگونه است علاقه‎شان چیست؟ و چه چیزهائی آنها را خشمگین می‎کند. کوپنیز (1986-1968) جنبه‎های رشدی و شخصیتی نقاشیهای انسان را از طریق تدوین نظامهای نمره‎گذاری عینی برای سطح رشدی شاخصهای هیجانی گسترش داد

در حال حاضر متداول‎ترین نوع نقاشی‎های فرافکنی آزمون نقاشی آدم (DAP) است که در اصل توسط مک‎اوور تدوین شد. اما عموماً توسط همر (1958)، اوربان (1963) و کوپنیز (1984-1968) گسترش یافت. در موقعیتهای بالینی، نظامهای کمی، نمره‎گذاری رسمی، برای افسردگی، تکانشگری یا تحول رشدی به ندرت مورد استفاده قرار می‎گیرد. متخصصان بالینی به احتمال زیاد از قضاوتهای شهودی، مبتنی بر تجربه‎های بالینی و همسانی مفروض بین ویژگیهای نقاشی مراجع و محیط بیرونی وی استفاده می‎کنند

اما معدودی از این تفسیرها به تحقیقاتی معتبر و روا استوارند با توجه به فقدان هرگونه روش اجرا نمره‎گذاری یا تفسیر یکنواخت و هم‎چنین تنوع و غنای خود نقاشیها تغییر عمده در این رویکرد شهود در آینده نزدیک نامحتمل است (مارنان، مترجم پاشائی، ص 252-247)

 نقاشی سالم

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir