توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی (شیخ اشراق) دارای 157 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی (شیخ اشراق)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی (شیخ اشراق)

فصل اول

کلیات

1-1- مقدمه

1-3- ضرورت تحقیق

1-4- هدف تحقیق

1- 5 – روش تحقیق

1-6- زندگی سهروردی

1-7- مکتب اشراق

1-8-  لزوم تمسک به کتاب قرآن و سنت

1-9-  «تاویل فلسفی آیات قر آن »

1-10- تلفیق آراء و تاویل آیات

1-11- جمع بندی فصل اول

فصل دوم

علم النفس;

2-1- نفس چیست

2-2 «برهان سهروردی در تجرد نفس»

2-3  « دیدگاه شیخ اشراق درباره حدوث نفس »

2-4-« بقای نفس »

2-5-«مراتب نفس از دیدگاه شیخ اشراق »

2-6-  احوال نفس 

2-7- مقایسه خلقت نبات و حیوان و انسان

2-8- هدایت عامه

2-  9 -«نفوس بشری »

2-10-  تکامل نفس ناطقه از نظر شیخ اشراق

2-11-  نفس ناطقه جسمانی نیست

2-12- عقل و نفس

2-13- قوای نفس

2-14- نفس آسمانی و نفس ارضی

2-15- مناسبت بین نفس ناطقه و روح حیوانی

2- 16- جمع بندی فصل دوم 

پی نوشت‌

سیرتاریخی بحث معرفت نفس

نفس چیست؟

فصل سوم

معرفت واجب الوجود

3-1- «افق خداشناسی در حکمت شیخ اشراق»

3-2-«در اثبات واجب الوجود »

3-2-2- برهانی دیگر از حکمه الاشراق

3-3- وجود نفس ناطقه دلیلی بر وجود خدا 

3-4- «فعل واجب الوجود»

3-5- «صفات واجب الوجود»

3-5-6-  واجب الوجود خیر محض است

3-6- جمع بندی فصل سوم

فصل چهارم

نور و ظلمت

4-1- نور و ظلمت دو واژه کلیدی حکمت اشراق

4-2- برزخ و ظلمت

4-3- «خدا نورالانوار است»

4-4- هورخش

4-5- تقسیم عوالم 

4-6- نسب بین موجودات عوالم 

4-7- تبیین صدور عالم از نورالانوار

4-8- «صادراول از واحد حقیقی» یا« نورالانوار»

4-9- جمع بندی فصل چهارم

فصل پنجم

عالم عقول

5-1- عقول

5-2- الواحد لایصدر عنه الا الواحد

5-3- قاعده امکان اشرف

5-4- وجه تمایز عقول و جایگاه آن در حکمت اشراق و حکمت مشاء (ابن سینا)

5-5- ویژگی های عالم عقول از دیدگاه شیخ اشراق

5-6- مراتب مختلف عقول که واسطه آفرینش هستند از دیدگاه شیخ اشراق

5-7- «عقل فعال ازنظر شیخ اشراق»

5-8- عقل فعال واسطه درآفرینش نفوس انسانی

5-9- برتری انسان بر فرشته

5-10- جمع بندی فصل پنجم

فصل ششم

نتیجه گیری

6- نتیجه گیری کلی 

منابع ومآخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی (شیخ اشراق)

الهی قمشه ای، مهدی، ترجمه قرآن کریم ،انتشارات الهادی،
الهی قمشه ای، مهدی،1382 ، شرح خطبه توحیدیه، مقدمه و پاورقی محمدرضا غیاثی کرمانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی،
ابن سینا،1383 ، رساله نفس، با مقدمه و حواشی و تصحیح دکتر موسی عمید، انتشارات دانشگاه بوعلی سینا همدان،
ابن سینا،1333ه‍ .ش،  دانشنامه علائی، ج2، محمد معین،
ابن سینا،1363 ه‍ .ش ، الشفاء، ابراهیم مدکور، ایران،
ابن مسکویه  ، 1319 ق ، فوز الاصغر، مصر،
ابوریان، محمد علی،  1372،  مبانی فلسفی اشراق، ترجمه محمد علی شیخ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران،
دشتی، محمد، آبانماه 1379  ،ترجمه نهج البلاغه، انتشارات مشرقین،
دینانی، غلامحسین  ،1379، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، انتشارات حکمت،
دینانی، غلامحسین،1380 ،  قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،

رادمهر، فریدالدین ،1384  ، باور خردمندان، شرح و  ترجمه و مقدمه ای بر اعتقاد الحکماء سهروردی، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی،

رضوی، محمد امین، 1377  ، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی،

 ریزی، اسماعیل بن محمد،1369  ، (حیات النفوس)،فلسفه اشراق به زبان فارسی محمد تقی دانش پژوه، انتشارات ادبی و تاریخی تهران،

زمردیان، احمد ، 1378، حقیقت روح، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،
سجادی، سید جعفر،1383  ، ترجمه حکمه الاشراق سهروردی، انتشارات دانشگاه تهران،

 سهروردی، شهاب الدین،1383 ،  رساله فی اعتقاد الحکماء، مقدمه وترجمه فارسی محمد کریمی زنجانی  اصل، انتشارات اساطیر،

سهروردی، شهاب الدین ، 1380 ، مجموعه مصنفات شیخ اشراق( جلد1 )، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی وتحقیقات فرهنگی، تهران،

 سهروردی، شهاب الدین، 1380  ، مجموعه مصنفات شیخ اشراق( جلد2 )، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی وتحقیقات فرهنگی، تهران،

 سهروردی، شهاب الدین ، 1380، مجموعه مصنفات شیخ اشراق( جلد3 )، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی وتحقیقات فرهنگی، تهران،

 سهروردی، شهاب الدین،1380  ، مجموعه مصنفات شیخ اشراق( جلد 4)، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی وتحقیقات فرهنگی، تهران،

سید عرب، حسن،1378  ، منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق، انتشارات شفیعی،
شاه نعمت الله ولی ، 1355، رسائل شاه نعمت الله، به اهتمام دکتر جواد نوربخش، انتشارات خانقاه نعمت اللهی،
شریف، میر محمد،1362  ،تاریخ فلسفه در اسلام، نشردانشگاهی تهران،

 شهرزوری، شمس الدین محمد، 1380 ،شرح حکمه الاشراق سهروردی، تصحیح حسین ضیائی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،

شیرازی، صدر الدین محمد،1315، تعلیقه بر شرح حکمه الاشراق قطب الدین شیرازی، چاپ سنگی،
طالب زاده، حمید،1378،  فلسفه (آشنائی با فلسفه اسلامی) شرکت چاپ و نشرکتابهای درسی،

 طباطبائی، علامه سید محمد حسین، 1366 ،تفسیر المیزان،(دوره 20 جلدی) نشربنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی، با همکاری مرکز نشرفرهنگی رجاء، تابستان،

قطب الدین شیرازی،1313ه. ق.  شرح حکمه الاشراق، چاپ سنگی،
محمدی، علی، شرح کشف المراد، انتشارات  دارالفکر قم،
مصلح، جواد، 1383 ،ترجمه و تفسیر شواهد الربوبیه ملاصدارا، انتشارات سروش،
ملک شاهی، دکتر حسن،   1382 ، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا، انتشارات سروش،
مکارم شیرازی، ناصر،1379،  تفسیرنمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران،
موحد، صمد،1384،  نگاهی به سرچشمه های حکمت اشراق و مفهوم های بنیادی آن، انتشارات طهوری،
نصر، سید حسن، 1384 مجموعه آثار فارسی شیخ اشراق، تهران،
هانری، کربن، 1373،  تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبائی، انتشارات امیر کبیر،
الهروی محمد شریف نظام  الدین،1358،  انواریه، متن اعتقادی و مقدمه سید حسین ضیائی، انتشارات امیر کبیر،

 1-8-  لزوم تمسک به کتاب قرآن و سنت

سهروردی خود را وارث حکمت قدیم دانسته و در ساحت اندیشه ی او حکمت افلاطون مباین و منافی زرتشت نبوده است و حکمای قدیم را شارحان یک حقیقت و مفسران یک پیام دانسته اند

 ایشان اتصال خود را با حکمای ربانی بر اسناد تاریخی مبتنی نساخته است. وی بیش از آنکه به اسناد تاریخی بپردازد و آن را سند گفتار خویش قرار دهد به تامل در آیات شریفه ی قر آن می پردازد و در پرتو نور آن راه خود را به سوی حقیقت می گشاید و می گوید

 همانگونه که خلق و ایجاد بدست خداوند است ارشاد و راهنمائی نیز تنها به راهنمائی او تحقق می پذیرد قدرت کامل و مطلق از آن خداوند است که تو را لباس هستی می پوشاند و کلمه روشن و نو رانی اوست که تو را هدایت و ارشاد می نماید

لذا کسانی که به کلمه خداوند و سخن او توجه نکرده و به ر شته محکم قر آن اعتصام نمی جویند در چاه ضلالت و گمراهی سرنگون می گردند و هر گونه ادعا و سخنی که در کتاب خدا و سنت رسول خدا شاهدی برای آن وجود نداشته باشد از درجه اعتبار ساقط است و از امور بیهوده  به شمار می آید

 به عقیده سهروردی تقوی و پرهیز گاری و توکل به خداوند انسان را از شکست و  نا کامی حفظ کرده و از سقوط در ورطه هلاکت با ز می دارد.] 9[

شیخ اشراق تمسک به کتاب خدا و سنت پیامبر را برای سالک لازم دانسته و وصول به حقیقت اعلی را از این طریق میسر  به شمار آورده است و معتقد است در پرتو نور محمدی می توان به حقیقت ادیان گذشته و حکمت پیشینیان دست یافت

 به همین جهت این فیلسوف اشراقی بیش از هر فیلسوف مسلمان قبل از خود به آیات شریفه ی قر آن توجه کرده و با استناد از نور وحی محمدی به کشف حقایق در حکمت گذشتگان پرداخته است. شاهد این مدعا علاوه بر اینکه خود به قرآن توجه کرده و از تامل در آن بهره های فراوان بر داشته است دیگران را نیز به قرائت و تامل در آیات قران توصیه نموده است

حکیم سهروردی می گوید]20[ : تنها در هنگامی به قرائت قر آن اشتغال ورزید که دارای وجد و سرور بوده و از فکر لطیف و اندیشه تابناک بر خوردارید . قرآن را به  گونه ای بخوانید که گویا قر آن در شان شما نازل گشته و در باره چیزی دیگر سخن  نمی گوید .] 9[ عین عبارت وی چنین است

 « و علیک بقرائه القر آن مع وجد و طرب و فکر لطیف و اقرء القر آن کانه ما انزل الا فی شانک فقط »

و این عبارت بیانگر آن است که قرائت قر آن اگر از روی کراهت و در حالت خستگی و کسالت انجام گیرد چندان مثمر ثمر نبوده و فایده مطلوب را نخواهد داشت

 1-9-  «تاویل فلسفی آیات قر آن »:

انعکاس کلام الهی و احادیث نبوی در نوشته های سهروردی مطلبی است که نمی توان آن را نادیده گرفت .صرف نظر از استناد فراوان شیخ به آیات و احادیث در آثار فلسفی و عرفانی خود در میان کتابهائی که شهرزوری به او نسبت می دهد کتابی به نام «رساله تفسیر آیات من کتاب الله و خبر عن رسول الله » دیده می شود که بیانگر توجه خاص شیخ اشراق به قرآن احادیث نبوی است.] 33 [

 سهروردی از کلام الهی برای تائید آراء فلسفی و عرفانی خود استفاده می کند و در این کار به روال صوفیه و اخوان الصفا به تاویل یعنی تفسیر باطنی آیات قر آنی دست  می زند. در زیر به نمونه هائی اشاره می کنیم

1- تاویل برو بحر به مدارک حسی (=حواس پنجگانه ظاهری ) و مدارک عقلی (=قوای مدرکه باطنی ) در آیه « وحملنا هم فی البر و البحر (اسراء 72)

2- تاویل دو دست خدا به عقل به نفس در آیه « بل یداه مسبوطتان » (سوره مائده آیه 69 )

3- تاویل طیر صافات به نفوس مجرده که «خلاص یافته اند از شبکه بدنها » در آیه «والطیر صافات » (سوره نور آیه 41)

4- تاویل قلم و لوح به عقل و نفس در آیه «اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم»

(العلق آیه 4-3)

5- تاویل شدیدالقوی به عقل فعال در آیه «علمه شدید القوی » (سوره النجم آیه5)

6- تاویل شجره خبیثه به قوه مخیله در آیه « کشجره خبیثه اجتتث من فوق الارض» (سوره ابراهیم آیه 26)

7-تاویل خطیئه به شواغل هیولایی و موانع مادی در آیه « واحاطت به خطیئته»(بقره آیه 75) ] 33[

به نظر می رسد هدف اصلی شیخ در توسل به آیات قر آن بیشتر این بوده است که از یک سو بر تا ثیر سخن خود بیفزاید و خواننده را در پذیرفتن آراء فلسفی تشویق و ترغیب کند و از سوی دیگر در مقابل مخالفان حکمت و فلسفه ، آیات و احادیث را وقایه ی افکار فلسفی و عرفانی خود قرار دهد و کلام الهی را موید سخن خویش سازد چنانکه در استناد و استشهاد به منقولات دیگر اصحاب مشاهدات و ارباب حکمت معنوی و نوری نیز همین روش را به کار برده است

«ولست اورد هذه الاشیا ء لتکون جحه بل نبهت بها تنبیها و الشواهد من الصحف و کلام الحکماء الاقدمین مما لا یحصی ». [18]

 یعنی این سخنان را به عنوان حجت  و دلیل نمی آوردم بلکه مقصودم تنبیه و تذکر است وگرنه شواهد و برهان بر آنچه گفتم از کتب آسمانی و سخنان حکمای اقدم بی شمار است

سهروردی از یک طرف نشان می دهد که حقایق مربوط به علم النفس و لطایف سیر و سلوک و ظرایف عرفانی در جای جای قر آن نهفته است و از طرف دیگر مانند بیشتر حکماء و متفکران اسلامی در پی تلفیق میان دین و فلسفه و تطبیق تعالیم دینی با مبانی فلسفی است و می خواهد معقول و منقول را به هم نزدیک سازد و قر آن و بر هان را پشتوانه سخن خود قرار دهد به همین جهت مخصوصا در نوشته ها ی فارسی او گاهی بیان هر مطلب و اقامه هر دلیل با یک یا چند آیه همراه است. به عبارت دیگر مقصود اصلی شیخ از تمسک به آیات قر آن و روایات این است که نشان دهد عقل و نقل و یا   برهان و قر آن هدف یگانه ای دارند و با یکدیگر ساز گارند و آنچه در حکمت و عرفان از طریق تجربه و تعقل و سلوک باطنی در می یابیم مورد تائید قر آن و حدیث است . ]33[

1-10- تلفیق آراء و تاویل آیات :

یکی از بنیادهای نظام فلسفی سهروردی این است حقیقت یکی است و اختلاف فرق و ملل عواملی دارد که از آن جمله اختلاف تعبیر است. ایشان]20[ در مقدمه کتاب کلمه التصوف (بند 3 )در این مورد هشدار می دهد که

 مبادا اختلاف عبارات تو را بازیچه خویش سازد چه آنگاه که آنچه درگورستان ها است بر انگیخته می شوند و در عرصه الهی حضور می یابند از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفرشان کسانی هستند که کشته عبارات اند و مذبوح شمشیر های اشارات .از معانی بی خبر ماندند و پایه های حقیقت را تباه ساختند. حقیقت خورشید یگانه ای است و با تعدد برج ها که مظاهر اویند چند گانگی نمی پذیرد شهریکی است و درها بسیار است

یکی از راه حل های این توهمات جدائی انداز تاویل و توجیه و تقریب سخنان پیشینیان است. سهروردی با تلفیق آرای نو افلاطونی و حکمای متقدم یونان تا افلاطون و مشائیان و مبانی دینی ایران و اسلام در این زمینه قدمهای بسیار بلندی بر داشته است. چنانکه ایشان در مقدمه کتاب حکمه الاشراق از گروههای مختلفی که در حکمه اشراق یار و موافق اویند سخن گفته است و از کسانی چون فیثا غورث و افلاطون و .. نام برده است

سهروردی]20[   در رساله الواح العمادیه سعی بسیار نموده است تا آرای فلسفی را پس از اینکه با براهین مستدل ساخته با آیات قر آن توجیه و تائید کند و خود در مقدمه آن کتاب به این امر اشاره کرده است

 « برهنت فیه علی المبانی ثم استشهدت بالسبع المثانی »  و برهان کردم بر اصول قواعد و استشهاد آورم به آیات قرآن مجید.و به این ترتیب بین عقل و ذوق و شرع وفق میدهد. از جمله در میاحث نفس، پس از اثبات تجرد نفس از طریق دلیل های عقلی و استدلال های فلسفی به نقل آیات و احادیث پرداخته است

حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در این باره می فرماید : « یک مطلب  اگر با زبان های مختلف هم بیان شود باز همان مطلب است مثلا فلاسفه زبان خاص خودشان را دارند و عرفا هم زبان مخصوصی دارند و شعرا هم زبان خاص شعری دارند. زبان اولیاء معصوم (ع) هم طور دیگری است …. فلاسفه به علت و معلول و مبداء و اثر تعبیر می کنند و عده ای از اهل عرفان نیز همین معنا را به ظاهر و مظهر و تجلی و مانند آن تعبیر می کنند……قرآن و ادعیه و این فلاسفه و شعرا و عرفا همه یک مطلب را می گویند .مطالب مختلف نیست ، تعبیرات و زبان های مختلف است و نباید مردم را از این برکات دور نمود….] 26[

در معارف وحی مطالب فراوانی وجود دارد که بطور مستقیم و غیر مستقیم به حقیقت و اصول وجود مربوط می شود. آیات و روایات به مناسبت های گوناگون در باب مبدا ء وجود و نحوه پیدایش جهان آفرینش و مراتب و در جات هستی ، چگونگی سیر و تحول موجودات جهان، جایگاه انسان در جهان هستی، معرفت خداوند و ارتباط جهان با خداوند سخن گفته اند. در متون دینی مسائل فلسفی در قالب اصطلاحات فلسفی بیان نشده است اما بیان یک مسئله به هر زبانی که باشد ، معنای نهفته در آن را تغییر نمی دهد.] 26[

 اگر چه سهر وردی از آیات قر آن و احادیث بهره فراوان برده است اما اینجا نکته ای است که ممکن است برخی از اصحاب فلسفه و اهل نظر به آن تمسک جویند و بهره جوئی از آیات و احادیث را در مباحث فلسفی و عقلی خروج از روش اهل حکمت و برهان به‌شمار آورند. توضیح اینکه اگر منقولات متون دینی و مقبولات مذهبی را به عنوان منبع و ماخذ افکار و اندیشه های فیلسوفی (اعم از مسلمان و مسیحی و .. ) تلقی کنیم در این صورت آراء و عقاید مطرح شده رنگ مباحث کلامی و روش متکلمان را به خود خواهد گرفت و دیگر فلسفه در معنای دقیق این واژه یعنی شناخت نظام هستی بر مبنای تجربه و برهان و مبانی عقلی ، آزاد از هر چار چوبه اعتقادی از پیش تعیین شده نخواهد بود. زیرا طبق نظر متاخران، علم کلام عبارت است از توضیح و توجیه و شناخت نظام هستی چنانکه از منابع دینی و متون مذهبی بر می آید و همین قید اخیر است که آن را از فلسفه متمایز می سازد

 در پاسخ این قبیل ایردات می توان گفت که سهروردی از آیات و احادیث بیشتر به عنوان تائیدات دینی جهت توجیه آراء فلسفی و عرفانی خود استفاده کرده است و این به آن معنی نیست که عقاید فلسفی خود را مستقیما از دل آیات و روایات مورد استشهاد بدست آورده باشد. اما با این همه از آن جا که داده های کتب مقدس می توانند زمینه تفکر و تحقیق فلسفی باشند باز هم می توان آیات و احادیث تاویل شده را به مثابه زمینه های     تائید کننده و موثر در جهت گیری های اعتقادی شیخ مخصوصا در مباحث مربوط به مبدا ء و معاد و معرفه النفس و فرجام نفوس انسانی و کیفیت سیر و سلوک روح آدمی تلقی نمود. با سخن او همراه شد که (کل دعوی لم تشهد بها شواهد الکتاب و السنه فهی من تفاریع العبث و شعب) هر سخنی که کتاب قر آن و سنت بر  درستی آن گواهی ندهد از جمله اقوال ناروا و اظهارات باطل و بی بها است. ] 33[

1-11- جمع بندی فصل اول:

1-سهروردی در ملتقای چند جریان فکری عمده قرار داشت: الف: افکار یونانیان باستان ب: معتقدات مذهبی برآمده از حکمت خسروانی ج: دریافت های عمیق و دقیق عرفای اسلامی د: حکمت مشاء مخصوصاً آثار ابن سینا

2-شیخ اشراق در رسائلی مانند الواح العمادیه و هیاکل النور پس از بیان فلسفی مطلب مورد نظر ازراه تاویل آیات قرآنی مسائلی بسیار عمیق را مطرح می کند. ایشان بیش از آنکه به اسناد تاریخی بپردازد و آن را سند گفتار خویش قرار دهد به تامل در آیات شریفه ی قرآن می پردازد و از آن برای تائید آراء فلسفی و عرفانی خود استفاده می کند

3-شیخ اشراق بیش از هر فیلسوف مسلمان قبل از خود به آیات شریفه ی قرآن توجه کرده و با استناد از آن به کشف حقایق نائل گشته است

4-هدف اصلی شیخ اشراق: ازتوسل به آیات قرآنی: الف: تشویق و ترغیب خواننده در پذیرفتن آراء فلسفی و عرفانی خود بوده است. ب: در مقابل مخالفان حکمت و فلسفه، کلام الهی را موید سخن خود قراردهد

5- سهروردی از کلام الهی برای تایید آراء فلسفی و عرفانی خود استفاده کرده و در این کار به روال صوفیه یعنی به تفسیر باطنی آیات قرآنی پرداخته است

6- سهروردی سعی نموده است آراء فلسفی و عرفانی خود را با آیات قرآنی توجیه و تایید کند و بدین ترتیب بین غقل و ذوق وفق می دهد

 فصل دوم

علم النفس

 2-1- نفس چیست :

تحقیق و مطالعه در تاریخ فکر بشر نشان می دهد که مسأله نفس از دیرباز توجه حکماء و فلاسفه اقوام و ملل مختلف را به خود معطوف داشته و موجب پیدایش عقاید و آراء گوناگون درباره وجود و ماهیت و بقاء و معاد آن گردیده است. در واقع آدمی از آن هنگام که از اصل خود دور مانده و قدم به عرصه وجود گذاشته است همواره بر اثر تامل و تفکر به این نکته پی برده که در نهاد وی چیزی است اصیل و ایزدی که منشاء حرکت و حیات و فکر میباشد. حق این است که معرفت نفس و آثار آن در صدر معرفت اشیاء و موجودات قرار گیرد. زیرا شناختن نفس و مظاهر و تجلیات آن اساس و پایه شناختن اشیاء و موجودات، یا بهتر بگوئیم مبنای معرفت خالق و مخلوق و مقدمه وصول به حقیقت و کمال است و تا انسان خود را نشناسد و به وجود نفس خود و ماهیت آن وقوف پیدا نکند، نمی‌تواند به حقایق موجودات پی ببرد و به همین مناسبت است که سقراط می گفت «خودت را بشناس». (رجوع به ص61)

اساتید لغت و صاحبان قاموس درباره نفس معانی بسیار گسترده ای آورده اند که راهنمای حقیقی آنها در این معانی آیات قر آنی مربوطه می باشد که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم

 جان ، کالبد ، جسد ، دل ، قلب ، روح ، شخص ، انسان ، ذات ، عقل ، قوه عاقله ، و خلاصه بعضی از مجموعه « تن و جسد اثیری روح » را به نفس معنا کرده اند

 برخی گفته اند : روح انسانی با تعلق و انتساب به بدن که تصرف و تدبیر در آن  می نماید به عنوان نفس موصوف می شود و برخی دیگر گفته اند: که نفس نیرویی در انسان است که منشاء آثار مختلف با ادراک و معقولات است یعنی قوه ای است که افعال مختلف از او سر می زند با اراده .] 14[

حکیم سهر وردی]20[ در رساله الواح عمادیه در مباحث نفس پس از اثبات تجرد  نفس از طریق دلیل های عقلی تصریح می کند آنچه را حکیم نفس ناطقه می نامند همان است که از آن به سر ، روح ، کلمه ، قلب تعبیر می کنند و در قر آن و روایات هم بدان اشاره شده است.عین عبارت وی چنین است :  و هذه النفس هی التی یسمیها الحکماء النفس الناطقه و قد ورد فی التنزیل فیها مثان من جملتها قوله :       « ثم سویته و نفخت فیه من روحه»(سجده/ 9 ) و یثنیه قوله : «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی»(الحجر/29 )

شیخ اشراق در باب معرفت نفس با استناد به آیه قر آن تصریح می کند : رستگاری یافت و استکمال آن کس که او را شناخت  زیان کار گشت آن کس که او را در نیافت و هلاک شد چنانکه در تنزیل آمده است : «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها ». (سوره شمس/ 9-10) و در باره آنکس که او را نداند این آیت نازل شد : «نسوا الله فا نسیهم انفسهم». (سوره حشر/19)] 19[

تعبیر از اصلاح نفس و افساد آن به تزکیه و تدسی مبتنی بر نکته ی مهمی است و آن اینکه  کمال نفس انسانی در این است که به حسب فطرت تشخیص دهنده فجور از تقوی باشد. خلاصه اینکه آیه  شریفه می فهماند که دین یعنی تسلیم خدا شدن در آنچه از ما می خواهد فطری نفس است. پس آراستن نفس به تقوا، تزکیه نفس و تربیت آن به تربیتی صالح است که مایه بقاء آن است. [27 ج20]

در آیه فوق  سبب  فراموش کردن نفس فراموش کردن خدا بیان شده است. چون وقتی انسان خدا را فراموش کرد اسماء حسنی و صفات علیای او را که صفات ذاتی انسان ارتباط مستقیم با آن دارد را نیز فراموش می کند. یعنی فقر و حاجت ذاتی خود را از یاد می‌برد و قهراً انسان نفس خود را در هستی مستقل می پندارد و چنین به خیالش می رسد که حیات و  قدرت و علم وسایر کمالاتی را که در خود سراغ دارد از خودش است

این جا است که بر نفس خود اعتماد می کند با اینکه باید بر پروردگارش اعتماد کند. چنین کسی پروردگار خود و بازگشتش به سوی او را فراموش می کند و نتیجه آن هم این می شود که خودش را هم فراموش می کند. حاصل اینکه علت فراموش کردن خویش فراموش کردن خداست. [27 ، ج19]

2-2 «برهان سهروردی در تجرد نفس»:

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir