توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تاریخچه اکتشاف نفت در ایران دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاریخچه اکتشاف نفت در ایران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاریخچه اکتشاف نفت در ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاریخچه اکتشاف نفت در ایران :

تاریخچه اکتشاف نفت در ایران

مقدمه
تاریخچه اكتشاف نفت در ایران با واگذاری امتیازات در اواخر دوره قاجاریه همراه است كه ورود به آن ازاهداف این مقدمه خارج است امادرهر صورت اقدامات عملی اكتشاف نفت از سال1280با عقدقرارداد “دارسی” آغاز و در خرداد 1287با كشف میدان نفتی مسجد سلیمان وارد مرحله عملی گردید . بابروز جنگ جهانی اول ركورد اكتشاف فراگیرشد و تا سال 1307 كه آغاز ‘

بحران اقتصادی جهانی بود جمعاًدو میدان نفتی دیگر یعنی هفتگل و نفت شهر كشف گردید. از سال 1309 تا سال 1312 مناقشات ایران و شركت نفت بریتانیا ركودی دیگر بر روند اكتشاف وارد كرد ولی با تمام این احوال تا سال 1317 میدانهای بزرگی همچون نفت سفید، آغاجاری، پازنان و گچساران كشف شد. از سال 1318 تا سال 1327 بعلت وقوع جنگ جهانی دوم تنها میدان “لالی” كشف شد. كشف این میدان در سال 1327 اولین اكتشاف مخزن “بنگستان” بشمار می آید. از اسفند ماه

1329 تا 1333 تاریخ انعقاد قرارداد كنسرسیوم ركودی كامل بر اكتشاف حكم فرما بود. از سال 1333 تا سال 1337 كه فعالیت اكتشافی شركت های عامل نفت آغاز شد منجر به كشف میدان اهواز (آسماری و بنگستان) و مخزن بنگستان میدان آغاجاری گردید.دهه 1338 تا 1348 یکی از مهمترین و پر بارترین دهه های اکتشاف نفتی در جنوب غربی بود.دهه 1348 تا

1357 که در این دهه که اخرین دهه قبل از انقلاب و سالهای پایانی استیلای شرکت های عامل نفت منابع ایران است.حجم فعالیت های اکتشافی به بالاترین مقدار خود می رسیدو از تمامی امکانات به همراه فناوری روز استفاده گردید.
شرح خلاصه وقایعی که در زیر خدمت شما عزیزان ارایه می گردد تنها بخش کوچکی از تاریخچه فعالیت های نفتی از اکتشاف تا بهره برداری می باشد. جهت ارایه تاریخچه کامل کلیه فعالیت های نفتی کتابی در دست تهیه می باشد که درآینده خدمت شما علاقه مندان عرضه خواهد شد.

تاریخچه
هرودوت (پدر تاریخ) در مورد نفت در‌ایران چنین می‌نویسد: در 22 كیلومتری شوش محلی است كه «اردیكا» نام دارد. در‌اینجا چاه‌هایی است كه با چرخ و خیك )كوزه( از آن نفت و قیر و نمك بیرون آورده و در مخزن می‌ریزند و پس از چندی قیر و نمك ته نشین می‌شود و نفت به شكل مایع باقی می‌ماند . در پی كاوش‌های باستان شناسی در ایران مشخص شده است که ‌ایرانیان از 5 تا 6 هزار سال پیش از قیر در ساختمان‌سازی‌، ساخت جواهرات‌، ظروف سفالین و قیراندود كردن كشتی‌ها به كار می‌بردند
اولین كارشناس نفتی كه از منطقه مسجدسلیمان دیدن كرد و اهمیت حوضچه های نفت آلوده به قیر آن را مورد ارزیابی قرار داد ” لافتوس ” بود . وی در سال 1234 ش (1855 م) ، ضمن بازدید از حوضچه های قیر مسجدسلیمان مواد موجود در آن ها را به دقت مورد آزمایش قرار داد . مقاله ای را بر اساس یافته های خود منتشر كرد . در مقاله لافتوس آمده بود كه به احتمال زیاد تعداد زیادی از آن مخازن در كوهستان های بختیاری و در فواصل بین آتشكده كهن و اسرارآمیز ) سر مسجد فعلی ) و كوه های آسماری ( واقع بین هفتگل و مسجدسلیمان ) وجود دارد كه مواد قیری به طور طبیعی از حوضچه های آن تراوش می كند.

در همین هنگام ژاک دمورگان باستان شناس و زمین شناس فرانسوی در غرب و جنوب غرب ایران برای پیدا کردن آثار باستانی حفاری می کرد . او آثار وجود نفت در اطراف مسجدسلیمان و چاه سرخ نزدیک زهاب را مشاهده کرد.

مشاهدات دمورگان بصورت مقاله ای در مجله معادن پاریس چاپ شد. آنتوان کتابچی خان رییس و قانون نویس سابق گمرک ایران که در بروکسل مامور بود در پی مسافرت های خود به نقاط غرب ایران آثار سطحی نفت را مشاهده کرده بود . سفری به پاریس رفت و در آنجا با سردروموند ولف وزیر مختار سابق انگلیس در ایران در مورد امکان بهره برداری از معادن نفت ایران مذاکره کرد . در پی تلاشهای ولف سرمایه داری به نام ویلیام ناکس دارسی آمادگی خود را اعلام کرد.

دارسی اچ ،تی ، بورلز را به همراه یک معاون به نام دالتون برای تحقیق و آلفرد لی تل تن ماریوت را به عنوان نماینده خود به همراه آنتوان کتابچی خان به ایران فرستاد . این گروه در سال 1901 کاوش و تحقیقات خود را انجام داده و گزارش امیدوارکننده ای برای دارسی فرستادند.

بدین ترتیب دارسی نماینده خود را به نام ماریوت در سال 1280 به ایران فرستاد و از دولت ایران امتیاز انحصاری استخراج نفت در سراسر کشور بجز ایالات شمالی به مدت 60 سال را بدست آورد . این امتیازنامه در 28 می 1901در سراسر کشوربجز ایالات شمالی به مدت 60 سال را بدست آورد . این امتیاز نامه در 28 می 1901 توسط دارسی و مظفرالدین شاه امضا شد.

ویلیام ناکسی دارسی یک میلیونراسترالیایی ، نخستین فردی بود که با روشهای جدید روز ودستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت وحفر چاه پرداخت.او ابتدا گروهی فنی را به سرپرستی زمین شناسی به نام برلز استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه ، پس از بررسیهای زمین شناسی ، گزارش رضایت بخشی داد.احتمال وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر را زیاد و دردیگرنقاط امیدوار کننده دانست. پس از دریافت این گزارش ،دارسی نماینده ای به نام ماریوت را در سال 1901 به دربار ایران فرستاد ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران ، بجز پنج ایالات شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت.چند ماه پس از امضای قرار داد، حفاری اولین چاه درمحلی به نام چیاسرخ یا چاه سرخ ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد. کار حفاری به علت نبود راه و ناامنی به کندی پیش می‌رفت تا آنکه درتابستان 1903 در عمق 507 متری به گاز و کمی‌نفت رسید. چاه دوم هم در همین ناحیه در عمقی مشابه به نفت رسید. بهره دهی این چاه درحدود 175 بشکه در روز بود. دارسی با ارزیابی نتایج دریافت اگردر ناحیه چیاسرخ نفتی بیش از این مقدار هم بیابد به علت دوری ازدریا ونبود امکان حمل به بازار مصرف ، سودی عاید او نخواهد شد. ناحیه را ترک کرد و به خوزستان روی آورد . منطقه چیارسرخ درمرزبندیهای بعدی به دولت عثمانی واگذار شد واکنون چیاسرخ یک میدان نفتی کوچکی درعراق است.

George Bernard Reynoldsجورج برنارد رینولدز -نماینده دارسی و دومین كارشناس نفتی

درست نیم قرن پس از تاریخی كه «لافتوس» از مخازن قیر مسجد‌سلیمان دیدن كرد، رینولدز پا به مسجد سلیمان گذاشت و باید گفت كه او دومین كارشناسی بود كه تراوش قیر در این ناحیه توجه‌اش را جلب كرده بود.

رینولدز در 15 تیر سال 1280 ش (6 ژوئیه سال 1901 م)، تقریبا 4 ماه پس از اعطای امتیاز نفت به ویلیام ناكس دارسی، به استخدام وی در آمد. او فارغ‌التحصیل كالج مهندسی هندوستان در رشته نفت بود و در موسسه امور عمومی آن كشور خدمت می‌كرد.رینولدز در مناطق نفت‌خیز «سوماترا» نیز تجاربی اندوخته بود و از جمله مهندسان فعال و متبحری بود كه در حقیقت زمین‌شناسی را نزد خود فرا گرفته بود. در سواركاری مهارت داشت و بنابراین می‌توانست در راه‌ها و كوههای صعب‌العبور به سهولت اسب‌سواری كند. امتیاز دیگر او آشنایی با زبان فارسی بود، او با این زبان در حدی كه بتواند رفع نیاز كند، آشنایی داشت. به دلیل دارا بودن این امتیازها بود كه ویلیام ناكس دارسی وی را در سال 1280ش(1901 م) به استخدام در آورد.

رینولدز چند هفته بعد از استخدام، در مرداد سال 1280ش(اوت 1901م) به ایران عزیمت كرد و در 19 شهریور ماه (دهم سپتامبر) به تهران رسید و قبل از آنكه به چیاسرخ در (نزدیك قصرشیرین و نخستین محل حفاری) عزیمت كند مدت دو هفته در پایتخت ماند.

چند ماه پس از امضای قرار داد،دارسی وظیفه حفاری را به مهندسی به نام جورج رینولدز فارغ التحصیل از کالج سلطنتی مهندسی هند سپرد حفاری اولین چاه درمحلی به نام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد.
حفاری اولین چاه نفت در چیاسرخ در 17 آبان سال 1281 ش(8 نوامبر 1902م) آغاز شد و رینولدز 5 ماه بعد در بهمن 1282 ش (فوریه 1903م) به لندن بازگشت. در آن هنگام، مشكلات زیادی در چیاسرخ پیش آمده بود: حمله انبوهی از ملخ‌ها آب آشامیدنی را آلوده كرده بود. لوله‌های دیگ‌های بخار به علت استفاده از آبهای معدنی دچار زنگ‌زدگی شده بود. ماشین‌آلات موردنیاز حفاری، پشت دروازه‌های ایران در بصره تعمدا متوقف مانده بود و تداركات مورد دستبرد و چپاول یاغیان و سارقان قرار می‌گرفت. شیوع بیماری‌های واگیردار نیز مشكل بزرگی بود. از این رو عوامل حفاری به هیچ‌وجه از وضعیت موجود راضی و دلخوش نبودند. علاوه بر اینها،برای كاركنان مشكلات عمومی حفاری در زمین‌های ناشناخته نیز وجود داشت.

با بروز چنین مشكلاتی تمام تلاش‌ها و زحمات بی‌ثمر ماند. اگر چه دو حلقه چاه اكتشافی، به خصوص چاه شماره یك چیاسرخ، در سوم اسفند 1282ش (22 فوریه 1904م) به نفت رسیده بود، اما محصول آن به قدری ناچیز بود كه بعدها این حوزه نفتی برای تمركز دادن به عملیات مخازن جنوب، متروك ماند.

دارسی با ارزیابی نتایج دریافت اگر در ناحیه چیا سرخ نفتی بیش از‌این مقدار هم بیابد ، به علت دوری از دریا و نبود امکان حمل به بازار مصرف‌ سودی عاید او نخواهد شد. در نتیجه ‌این ناحیه را ترک کرد و به خوزستان روی آورد . رینولدز و تیمش به ماماتین(شاردین ) در نزدیکی رامهرمز نقل مکان کردند.

 

رینولدز برای پایان دادن به چنین مشكلاتی به لندن رفت. او در پایان سال 1282ش (اوایل سال 1904م)، پس از تجدید قرارداد خود در لندن به ایران مراجعت كرد و دست به كار كاوش مناطق مناسبی كه در لندن پیشنهاد شده بود زد.
در آن هنگام به رینولدز دستور داده شد قبل از پایان فرودین 1283 ش (ماه آوریل 1904م) شش منطقه را جهت حفاری انتخاب كند. رینولدز برای انجام این ماموریت از راه بوشهر یك سفر نسبتا طولانی به مناطق دور و احتمالا خطرناكی چون بهبهان، شاردین، كنداك، مسجد سلیمان، شوشتر، قلعه تل و اهواز را آغاز كرد. در این سفر بود كه رینولدز برای اولین بار با بعضی از خان‌های بختیاری، همچنین باشیخ خزعل ملاقات کرد.
رینولدز در خرداد 1283ش (ژوئن 1904 م)، مجددا به لندن بازگشت. بازگشت او مقارن با زمانی بود كه دارسی به مشكلات سرمایه‌گذاری اكتشاف نفت وقوف بیشتری یافته بود. سرانجام،‌مذاكرات با «شركت نفت برمه» در مرداد 1283 ش (اوت 1904 م) شروع شد، اما تصویب نهایی آن تا 30 اردیبهشت 1284ش (بیستم ماه می 1905 م) به طول انجامید. چنانچه اشاره شد، رینولدز در آن موقع در لندن اقامت داشت، اما مدیران شركت نفت برمه برای مذاكره با او درباره اكتشاف و بهره‌برداری نفت ایران رغبتی نشان نمی‌دادند. احتمالا این بی‌اعتنایی اولیه بود كه در مخالفت‌های بعدی رینولدز بروز كرد.
در 10 تیر 1284 ش(اول ماه ژوئیه سال 1905 م)، رینولدز به ایران بازگشت. وی در بدو ورود عملیات حفاری را در چیاسرخ تعطیل كرد. ولی می‌دانست كه بدون جلب موافقت و همكاری خان‌های بختیاری آن زمان منطقه شاردین و مسجد سلیمان كاری از پیش نخواهد برد.
سرانجام، مشكلات موجود تا حدودی حل شد و با ورود ملزومات و مایحتاج به اهواز در اواخر آذر 1296 ش (اواسط دسامبر سال 1917م) كار حفاری مجددا امكان‌پذیر گردید. در پایان آن ماه، اولین محموله كاروان با مشقت و زحمت زیاد و پس از ده روز و درست قبل از شروع باران‌های تند و سیل‌آسایی كه منجر به شسته شدن جاده و مسیر راه شده بود، به شاردین رسید. گرچه مهندسان زمین‌شناسی از نظر امكان حفاری تحت‌تاثیر موقعیت خوب شاردین قرار گرفته بودند، رینولدز اشتیاقی در این زمینه از خود نشان نمی‌داد و ترجیح می‌داد كار حفاری فقط در منطقه نفتون مسجد سلیمان انجام گیرد. نامه زیر كه در بهمن ماه 1295 ش(ژانویه سال 1916م)، خطاب به دارسی نوشته شده است، موید این دیدگاه رینولدز است.

«در مورد این كه آیا در مسجد سلیمان باید حفاری ادامه یابد یا خیر، باید با صراحت متذكر شوم كه به هیچ‌وجه تصمیم شما مبنی بر عدم حفاری در این منطقه را صحیح و عادلانه نمی‌بینم شما باید بدانید كه چنانچه ما هر دو نقطه موردنظر (شاردین و مسجد سلیمان) را حفاری كنیم، تكلیف شاقی خواهد بود و مسوولیت من مضاعف خواهد شد، زیرا ناگزیر باید پیوسته بین دو منطقه، با توجه به نبودن جاده هموار، در تردد باشیم. ولی باید در نظر داشته باشید كه من به این منظور به این جا آمده‌ام كه كار خود را تكمیل كنم. اگر شما نخواهید یا نگذارید كه در اینجا حفاری شود،‌نقض غرض شده است;»

به هر حال، مشكلات حفاری در شاردین به مراتب بیشتر بود. در عین حال، برای حمل‌ونقل ابزار و ادوات حفاری به مسجد سلیمان، ارزیابی و مساحی و تقویم اراضی آن منطقه، حراست اموال، جلب رضایت حفاران كه از زندگی یكنواخت به ستوه آمده بودند و از عدم تنوع غذاها نیز شكایت داشتند و مرتب گله می‌كردند، تامین آب آشامیدنی، مراقبت در جهت حفظ سلامت مهندسان و كاركنان با توجه به هوای توان فرسای محل، نیز مشكلات زیادی وجود داشت كه هر یك انجام كارها را دشوارتر می‌ساخت.

رینولدز به زیر دستان خود می‌گفت:
«اگر شما به جای بی‌حوصلگی‌های بی‌فایده به كارهای خود بیشتر برسید، مطمئنا پیشرفت‌های بیشتری خواهیم داشت و نگرانی‌ها پایان خواهد پذیرفت. »
او قلب سازمان خود بود و از این رو توجه و اتكای همه كاركنان به او بود. غیر از معاون رینولدز كه در چیاسرخ به او كمك می‌كرد، در مرداد 1285 ش(اوت 1906 م)، دو نفر دیگر نیز به عنوان معاونان جدید او اعزام گردیدند كه به محض ورود به ایران بیمار شدند.

در آن هنگام، كار حفاری با كندی پیش می‌رفت. چاه شماره یك شاردین تا تاریخ 27 شهریور 1285ش (18 سپتامبر 1906 م) فقط به عمق 120 فوتی رسیده بود. آب برای مصرف در دیگ بخار دستگاه حفاری با دست تلمبه می‌شد و سوخت دستگاه از قیرآلوده به بوته‌های خشك بیابان تامین می‌گردید و این سوخت نامطلوب و كثیف انجام كار را دشوارتر می‌كرد.

در مهر (اكتبر آن سال)، حفاری چاه دیگری نیز در شاردین آغاز شد و در طول سال 1286 ش (سال 1907 م)، حفاری در شاردین ادامه یافت. در این سال ساختن جاده تا مسجد سلیمان نیز با وجود دشواری‌های بزرگی كه از لحاظ كمبود كارگر و غذا و آب و گرمای طاقت‌فرسا وجود داشت، به پایان رسید.

رینولدز برخلاف نظر سرپرستان خود در لندن با ادامه حفاری در شاردین موافق نبود و می‌گف

ت:«در اینجا زمین‌های گچی و شواهد وجود نفت نایاب است». او سرانجام، حفاری در شاردین را با موافقت مقامات مربوط در عمق 2172 و 1942 فوتی تعطیل و در 2 بهمن 1286 ش (22 ژانویه 1908 م) حفاری در مسجدسلیمان را آغاز كرد. رینولدز علاوه بر مسوولیت حفاری، ریاست مناطق نفت‌خیز را نیز برعهده داشت. با فراهم شدن وسایل كار رینولدز فعالیت شدیدی در مسجد سلیمان (میدان نفتون) آغاز گردید.
سندیكای لندن و گلاسكو هم كه تا آن زمان، 000/250 لیره برای عملیات اكتشافی نافرجام او خرج كرده بود، به مسجد سلیمان چشم امید داشت، چندی بعد، جیمز هامیلتون، مدیر شركت نفت برمه و شریك دارسی، اعلام كرد كه پول‌های او ته كشیده و در صورتی كه اعتبار بیشتری از طرف دارسی داده نشود، كار حفاری باید متوقف شود. دارسی با عقیده محكمی كه به كار رینولدز داشت، اعضای هیات مدیره شركت را راضی كرد كه با تامین وجوه موردنیاز پشتیبانی خود را یك سال دیگر ادامه دهند. اما مدیران شركت با حفظ جانب حزم و دوراندیشی در نامه‌ای به رینولدز چنین نوشتند.
« پیرو نامه‌های متعدد اخیر شركت درباره تعطیل كار حفاری در صورت با شكست مواجه شدن اقدامات و بازگشت كاركنان به انگلستان، یادآور می‌شود كه هیات مدیره علاقمند است در صورت امكان عملیات به حفاری دو حلقه چاهی كه هم اكنون در آن مشغولید تا اعماق 1500 و 1600 فوتی ادامه یابد و اگر آثاری از نفت تا آن عمق ظاهر نشد، عملیات به كلی متوقف شود و حتی‌الامكان آلات و ادوات موجود برای بازگرداندن آنها به انگلستان به محمره (خرمشهر) ارسال گردد.»
این نامه در تاریخ 25 اریبهشت (15 می)، به رینولدز رسید و او در پاسخ، طی نامه‌ای به ایجاز نوشت:
«تصور می‌كنم سرانجام در نحوه قضاوت و دیدگاه‌های شما تغییراتی حاصل شود و با عقایدی مغایر با آنچه در ذهن دارید، جایگزین گردد.»
دارسی تا اواخر سال 1904، حدود دویست و بیست و پنج هزار لیره خرج كرده بود كه در آن زمان مبلغ هنگفتى به حساب آمد. عاقبت گره كار، به دست یك شركت اسكاتلندى گشوده شد كه امتیازى در كشور برمه داشت. در آن ایام وزارت دریادارى انگلیس درصدد بود كه سوخت كشتى هاى جنگى خود را از ذغال به نفت تبدیل كند و براى انجام این امر سالانه به 50 هزار تن نفت نیاز داشت. انگلیس براى تأمین این مقدار نفت به آن شركت اسكاتلندى كه « شركت نفت برمه» نامیده مى شد مراجعه كرد، ولى ذخایر نفتى شركت چندان نبود كه بتواند تعهد دراز مدتى را در این باب بر عهده بگیرد . اما دارسى امتیاز نوید بخش ترى را در اختیار داشت كه اگر امكانات مالى شركت برمه براى سرمایه گذارى هاى بیشتر به یارى او مى آمد مشكل دریادارى انگلیس نیز حل مى شد. مذاكرات میان دارسى و شركت نفت برمه در سال 1905منجر به تشكیل شركتى به نام ( سندیکای امتیازات) انجامید. مرکز این شرکت در گلاسکو بود قرار شد عملیات حفاری در پیرامون مسجدسلیمان از سوی این شرکت با پشتیبانی (concessions syndicate ltd) .شرکت برمه پی گرفته شود
رینولدز در سال 1904 به لندن برگشت و با تشکیل شركت سندیكاى امتیازات اوائل سال 1905 از طریق بیروت – حلب – هیث – فلوجه و بغداد به ایران برگشت. به سبب درهم ریخته شدن امور کشور بعد از مشروطه و ضعف دولت مرکزی در تهران ،دارسی ناگزیر شد علاوه بر کسب مجوز از حکومت مرکزى، با عشایر منطقه حوزه عملیات خود نیز به مذاکره و عقد قرارداد تن دهد.

رینولدز ً در 31 اكتبر وارد ً شملزار ً شد و به كمك و راهنمائی پرایس (كنسول وقت بریتانیا در اصفهان ) با سردار اسعد دیدار كرد. پس از یك ماه مذاكره با خوانین بختیاری در سال 1905م. نجفقلی خان صمصام السلطنه ، غلامحسین خان شهاب السلطنه، حاج علیقلی خان سردار اسعد ، نصیر خان صارم الملک ، پریس و رینولدز نماینده دارسی این قرار داد را امضاء کردند.

از قرارداد مذکور یک نسخه نیز برای امور خارجه ایران ارسال شد تا دولت ایران آن را مورد تأئید قراردهد ولی از آنجایی که قرارداد بدون کسب اجازه دولت منعقد شده بود از طرف دولت به رسمیت شناخته نشد.
قرارداد 1905 میلادی در شش ماده بین نمایندگان دارسی و خوانین بختیاری به امضاء رسید. “نجفقلی خان صمصام السلطنه”، “غلامحسین خان شهاب السلطنه”، “علی قلی خان سرداراسعد”، “نصیر خان صارم الملک” در حضور “محمد تقی خان امین الشریعه” منشی اول “پریس” قرارداد را امضاء نمودند و ژنرال “پریس” و مهندس “رینولدز” سر مهندس عملیات حفاری نفت نیز از طرف دارسی قرارداد را امضاء کردند تا خیال سرمایه گذار نفت در ایران علاوه بر امتیاز اخذ شده در 1901 میلادی راحت تر باشد.
طبق ماده یکم قرار داد 1905 مبنی بر تامین اراضی مورد نیاز و تامین امنیت، بختیاری ها متعهد شدند که زمین های مزروعی خود را به رایگان و زمین های مزروعی خود را به قیمت عادلانه به شرکت بفروشند و نکته قابل توجه این است که در همین ماده آمده است: چنانچه در مورد قیمت زمین اختلاف نظری بین طرفین بوجود آمد نهایتا موضوع می باید بوسیله کنسول انگلیس در محمره (خرمشهر) و رئیس گارد حفاظت که توسط طرف دوم قرارداد (بختیاری ها) مشخص می شود حل و فصل گردد. و روشن است که گماردن یک فرد معمولی در مقام ریاست گارد حفاظت در مقابل دیپلمات کارکشته ای همچون کنسول انگلیس چه نتیجه ی عادلانه ای می توانسته به دنبال داشته باشد!؟
در 1908 میلادی زمین میدان نفتون با فوران نفت و گاز به ضربات مته حفاری “رینولدز” پاسخ داد تا شرکت نفت انگلیس و ایران AIOC متولد شود. از آنجا که در قرارداد دارسی ایجاد شرکت های فرعی پیش بینی شده بود، کاوشگران با مطرح کردن ایجاد شرکتی برای بختیاری ها تلاش کردند درصدی را که قرار بود با بهره برداری نفت به بختیاری ها بپردازند بعنوان سهامی برای یک شرکت فرعی جدید سرمایه گزاری نمایند. این امر باعث شد در سال 1909 و به فاصله یک سال پس از تولد AIOC شرکتی فرعی بنام شرکت نفت انگلیس و بختیاری ABOC با اختصاص سهامی برای خوانین بختیاری ایجاد گردد.

1- Anglo Persian Oil Company ( APOC )
2- Anglo Iranian Oil Company ( AIOC )
3- Anglo Bakhtiari Oil Company ( ABOC)
درمنطقه خوزستان اولین و دومین چاه حفر شده شرکت، خشک بودند. درنیمه اول سال 1908 سرمایه شرکت روبه پایان بود و هنوز نفتی کشف نشده بود. روسای شرکت به مسئول عملیات که مهندسی به نام رینولدز بود: دستور توقف عملیات را می‌دهد. ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود چند روزی از اجرای دستور توقف خودداری نمود وبه حفاری ادامه می‌دهد. درروز پنجم خرداد 1287 شمسی (1908 م) مته حفاری به لایه نفت دار برخورد ونفت با فشار از چاه فوران نمود. عمق چاه 360 متربود.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir