توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری دارای 156 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری :

بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری

چكیده: 1
مقدمه: 2
فصل اول: كلیات تحقیق
1-1 مقدمه 4
2-1بیان مسئله 5
3-1فرضیه های تحقیق: 6
4-1اهداف تحقیق: 7
5-1اهمیت موضوع مالیات بر ارزش افزوده 8
6-1 حدود مطالعاتی 9
7-1تعاریف واژه های اساسی 9
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2گفتار اول: مالیات بر ارزش افزوده 12
1-1-2مقدمه 12
2-1-2تعریف مالیات بر ارزش افزوده: 12
3-1-2مالیات بر ارزش افزوده چیست؟ 13
4-1-2تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده 14
5-1-2ویژگیهای قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران: 15
6-1-2پایه مالیاتی چیست ؟ 17
7-1-2روشهای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده: 19
8-1-2انواع مالیات بر ارزش افزوده: 20
9-1-2مقایسه سه نوع مالیات بر ارزش افزوده : 25
10-1-2ساختار نرخ گذاری در مالیات بر ارزش افزوده : 31
2-2گفتار دوم :ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری 35
1-2-2مقدمه: 35
2-2-2مربوط بودن 36
3-2-2به موقع بودن اطلاعات 36
4-2-2ارزش پیش بینی کنندگی و تاییدکنندگی 37
5-2-2انتخاب خاصه 37
1-5-2-2قابل اتکاء بودن 38
2-5-2-2 بیان صادقانه 38

3-5-2-2رجحان محتوا بر شکل 38
4-5-2-2بی طرفی 40
5-5-2-2احتیاط 41
6-5-2-2کامل بودن 41
3-2-2خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات 41
1-3-2-2 قابل مقایسه بودن 42
2-3-2-2ثبات رویه 42
4-2-2محدودیت های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی 44
5-2-2صورتهای مالی و رسیدگی 46
1-5-2-2قابلیت اعتماد 47
6-2-2ویژگیهای کیفی صورتهای مالی که می توان در مورد آنها شواهد جمع آوری کرد : 48
7-2-2خصوصیات کیفی اطلاعات مالی مربوط به کشور انگلستان 48
3-2-گفتار سوم: ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری 51
4-2-گفتار چهارم :سوابق تحقیقات تجربی 53
1-4-2تحقیقات خارجی 54
2-4-2تحقیقات داخلی 55

فصل سوم: روش‌ اجرای تحقیق
1-3 مقدمه 57
2-3پرسش تحقیق 57
3-3روش تحقیق 57
4-3 مدل تحلیلی تحقیق 58

5-3متغیرها ی تحقیق 58
6-3جامعه آماری تحقیق 59
7-3چگونگی گردآوری اطلاعات 60
8-3ابزار اندازه گیری 61
9-3روایی ( اعتبار ) پرسشنامه 61
10-3پایایی: 61
11-3جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق 67
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها
1-4 مقدمه‏ 69
2-4توصیف جمعیت شناختی نمونه آماری 70
3-4شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه های اصلی 72
1-3-4شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی اول 73
2-3-4شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی دوم: 74
3-3-4شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی سوم: 75
4-4آزمون فرضیه ها 75
1-4-4فرضیه های فرعی: 75
1-1-4-4آزمون فرضیه فرعی اول 75
2-1-4-4 آزمون فرضیه فرعی دوم: 78
3-1-4-4آزمون فرضیه فرعی سوم 81

4-1-4-4آزمون فرضیه فرعی چهارم 83
5-1-4-4آزمون فرضیه فرعی پنجم: 86
6-1-4-4آزمون فرضیه فرعی ششم: 88
7-1-4-4آزمون فرضیه فرعی هفتم: 90

8-1-4-4آزمون فرضیه فرعی هشتم: 93
9-1-4-4آزمون فرضیه فرعی نهم 95
10-1-4-4آزمون فرضیه فرعی دهم 98
فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات
1-5 مقدمه 102
2-5 نتایج حاصل از آزمون فرضیات 102
1-2-5 نتیجه آزمون فرضیه اول 102
2-2-5 نتیجه آزمون فرضیه اصلی دوم 103
3-2-5 نتیجه آزمون فرضیه اصلی سوم 104
3-5 پیشنهادها 106
1-3-5 پیشنهادهایی مبتنی بر یافته های پژوهش 107
4-5 محدودیت های پژوهش 107
نتیجه گیری کلی پژوهش : 108
پیوست ها
منابع و ماخذ
منابع فارسی: 131
منابع لاتین: 133
چکیده لاتین 135

جدول (1-2)نحوه برخورد مالیاتی با کالاهای سرمایه ای 16
جدول (2-2)مقایسه خصوصیات کیفی اطلاعات مده 51
جدول (1-4):توصیف متغیر تحصیلات پاسخ دهندگان: 70
جدول( 2-4):توصیف متغیر سابقه كار 71
جدول (3-4 ):توصیف متغیر رشته تحصیلی 72
جدول( 4-4): شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی اول 73
جدول(5-4) :شاخص های توصیفی متغیرهای 74
جدول(6-4 ):شاخص های توصیفی متغیرهای 75

جدول(7-4): جدول ضریب همبستگی پیرسون 76
جدول 8-4: ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده 76
جدول (9-4): تحلیل واریانس رگرسیون 77
جدول (10-4):ضرایب معادله رگرسیون 77
جدول(11-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و قابلیت پیش بینی اطلاعات حسابداری . 78
جدول (12-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده قابلیت پیش بینی اطلاعات حسابداری 79
جدول (13-4): تحلیل واریانس رگرسیون 79
جدول(14-4-):ضرایب معادله رگرسیون 80
جدول(15-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و ارزش بازخورد اطلاعات حسابداری . 81
جدول (16-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده وارزش بازخورد اطلاعات حسابداری 82
جدول)17-4): تحلیل واریانس رگرسیون 82
جدول(18-4) : ضرایب معادله رگرسیون 83
جدول(19-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیا

ت بر ارزش افزوده و ثبات رویه اطلاعات حسابداری . 84
جدول (20-4) ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده وثبات رویه اطللاعات حسابداری 84
جدول(21-4): تحلیل واریانس رگرسیون 84

جدول(22-4):ضرایب معادله رگرسیون 85
جدول(23-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و یکنواختی اطلاعات حسابداری . 86
جدول (24-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده ویکنواختی اطللاعات حسابداری 86
جدول(25-4): تحلیل واریانس رگرسیون 87
جدول 26-4):ضرایب معادله رگرسیون 87
جدول(27-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده رجحان محتوا بر شکل اطلاعات حسابداری 88
جدول(28-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و رجحان محتوا بر شکل اطلاعات اطللاعات حسابداری 89
جدول (29-4):تحلیل واریانس رگرسیون 89
جدول (30-4):ضرایب معادله رگرسیون 90
جدول(31-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده کامل بودن اطلاعات حسابداری 91
جدول (32-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و کامل بودن اطلاعات حسابداری 91
جدول(33-4): تحلیل واریانس رگرسیون 92
جدول (34-4):ضرایب معادله رگرسیون 92
جدول(35-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده واحتیاط د

ر اطلاعات حسابداری 93
جدول (36-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و احتیاط در اطلاعات حسابداری 94

جدول(37-4): تحلیل واریانس رگرسیون 94
جدول (38-4):ضرایب معادله رگرسیون 95
جدول(39-4): ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده وبیان صادقانه اطلاعات حسابداری 96
جدول(40-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و بیان صادقانه اطلاعات حسابداری 96
جدول(41-4): تحلیل واریانس رگرسیون 96
جدول (42-4):ضرایب معادله رگرسیون 97
جدول (43-4):ضریب همبستگی پیرسون بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و بیطرفی اطلاعات حسابداری 98
جدول (44-4): ضریب همبستگی، ضریب تعیین وضریب تعیین تعدیل شده بین اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بی طرفی اطلاعات حسابداری 98
جدول (45-4):تحلیل واریانس رگرسیون 99
جدول (46-4):ضرایب معادله رگرسیون 99

نمودار( 1-4): توصیف متغیر تحصیلات پاسخ دهندگان 70
نمودار( 2-4):توصیف متغیر سابقه کار 71
نمودار( 3-4): توصیف متغیر رشته تحصیلی 72

چكیده:
در این پژوهش رابطه بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری آزمون شد . برای این منظور ، ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده با ویژگیهای مربوط بودن ( به موقع بودن ،قابلیت پیش بینی کنندگی، ارزش بازخورد ) ، قابل مقایسه بودن ( ثبات رویه ، یکنواختی) قابل اتکاء بودن ( بیطرفی ، بیان صادقانه، رجحان محتوا بر شکل ، کامل بودن ، احتیاط در اطلاعات حسابداری ) مور مطالعه قرار گرفت .
با توجه به ادبیات نظری و پژوهشهای انجام شده ، فرضیه های پژوهش جهت بررسی رابطه متغیر وابسته (مالیات بر ارزش افزوده) با متغیرهای مستقل مربوط بودن ( به موقع بودن ،قابلیت پیش بینی کنندگی، ارزش بازخورد ) ، قابل مقایسه بودن ( ثبات رویه ، یکنواختی) قات حسابداری ) تدوین شد و رابطه بین آنها آزمون شد . نتایج آزمون رابطه مالیات بر ارزش افزوده با هر یک از متغیرهای مستقل به صورت جداگانه حاکی از آنست که تمامی فرضیه های مطرح شده با 95 اطمینان مورد تایید قرار گرفته اند


مقدمه:
امروزه دولتها به منظور تامین هزینه های روزافزون خود نیازمند کسب درآمدهای بیشتری می باشند دولتها جهت کسب درآمد روشهای مختلفی را به کار می گیرند از جمله تجارت ، تولید ، گردشگری و ; اما آنچه که از دیر باز مورد استفاده حاکمان قرار می گرفته است مالیات می باشد . امروزه کشورهای پیشرفته دنیا به خوبی توانسته اند از این ابزار به خوبی استفاده کرده و درآمدهای خود را به نحو چشمگیری افزایش داده و موجبات پیشرفت هر چه بیشتر جوامع خود را فراهم نموده و آسایش بیشتری را برای شهروندان خود فراهم نماید . یکی از شیوه های اخذ مالیات که در کشورهای پشرفته به صورت گسترده و روز افزون مورد استفاده قرار می گیرد مالیات بر ارزش افزوده است که درآمدهای کشورهای مجری مالیات بر ارزش افزوده را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داده است. این شیوه جدید مالیات ستانی دارای مزایای بسیار زیادی است و علت توجه زیاد کشورها به این شیوه اخذ مالیات همین امر می باشد.
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است . بدیهی است که یک سیستم حسابداری با

ید کلیه واقعیت های با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیت های واحد تجاری را در صورتهای مالی طبق ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری ( ویژگیهای کیفی مربوط به محتوای اطلاعات که عبارتند از مربوط بودن و قابلیت اعتماد – ویژگیهای مربوط به ارائه اطلاعات که عباتند از قابلیت مقایسه و قابل فهم بودن) را بیان نماید. صورتهای مالی باید به گونه ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی قابل فهم و آگاه کننده حتی الامکان کامل باشند به بیان دیگر صورتهای مالی به گونه ای باشد که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاد

ه کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود. مربوط بودن و قابلیت اعتماد و قابلیت مقایسه و قابل فهم بودن اصطلاحاتی است که در کتب و مقالات حسابداری برای توصیف ویژگیهای کیفی به کار می رود.

فصل اول

كلیات تحقیق

1-1 مقدمه
گسترش و توسعه قابل توجه مالیات بر ارزش افزوده را شاید بتوان به عنوان مهمترین توسعه مالیاتی در اواخر قرن بیستم دانست . 40 سال قبل یعنی اوایل دهه 1970 این مالیات چندان معروف نبود . در عوض ، تمرکز اصلی برنامه اصلاح نظام مالیاتی تقریباً در کلیه کشورهای جهان در سالهای اخیر بر روی مالیات بر ارزش افزوده معطوف شده است برای مثال براساس آخرین اطلاعات موجود در اوایل سال 2002 این مالیات در 123 کشور جهان با جمعیت حدود 4 میلیارد نفر ( 70 جمعیت جهان ) اجرا شده است . همچنین این مالیات توانسته است در سال 2001 معادل 18000 میلیارد دلار درآمد برای دولتها ایجاد نماید که این رقم حدود 25 کل درآمدهای مالیاتی دولت در این کشورها بوده است . از مهمترین اهداف فعالیتهای اقتصادی دولت مواردی از قبیل تخصیص بهینه منابع ، توزیع عادلانه درآمد ، رشد اقتصادی ، افزایش اشتغال ، ثبات اقتصادی ، سطح عمومی قیمتها ، بهبود تجارت بین المللی و تراز پرداختها است .
برای انجام این وظایف دولتها مجبورند هزینه های سنگینی را متحمل شوند. برای تامین مالی این مخارج لازم است منابع درآمد گوناگونی مهیا شود. درآمد دولتها عمدتاً به دو گروه درآمدهای مالیاتی و درآمدهای غیر مالیاتی تقسیم می شود . نقش درآمدهای مالیاتی در بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع درآمدی بیشتر حائز اهمیت است . به عبارت دیگر مقایسه این منبع مهم با سایر منابع حاکی از این است که هر چه سهم مالیاتها در تامین مخارج دولت بیشتر باشد آثار نا مطلوب اقتصادی کمتر خواهد شد. به همین دلیل در کشورهای پیشرفته برخلاف

کشورهای در حال توسعه مالیاتها در تامین مالی مخارج دولت نقش بسیار بالایی را دارند و تقریباً قسمت عمده مخارج دولت از این طریق تامین می شود . موضوع تامین مالی هزینه های دولت از طریق درآمدهای عادی و مخصوصاً درآمدهای مالیاتی یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در کشورهای در حال توسعه کشور خودمان نیز مورد تاکید قرار گرفته شده است . در این زمینه بررسی عملکرد نظام مالیاتی کشور در سالهای اخیر نشان می دهد که در تامین درآمدهای دول

ت نظام مالیاتی کارآیی چندانی نداشته است .

2-1بیان مسئله

پس از جنگ جهانی دوم ، بنا به دلایل متعدد ، بسیاری از کشورها درصدد اصلاح ساختار مالیاتی خود برآمدند . در این میان مالیات بر ارزش افزوده در دهه های اخیر به عنوان یک روش جدید مطرح شده ، و به لحاظ ویژگیهای انعطاف پذیری که دارد مورد توجه کشورهای مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالیاتی قرار گرفته است .
مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یک مالیات غیر مستقیم است که بر مصرف کالاها و خدمات وضع می شود (وزرات امور اقتصادی و دارایی ، 1387 ، 5 ) طی چند دهه اخیر رشد مالیات بر ارزش افزوده بیشتر شده است و اغلب کشورها به مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یک منبع مالی موثق ، بیشتر از سایر درآمدهای مالیاتی تکیه کرده اند ( کابالتیکا ،2008 ، 611 ) .
این مالیات نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است که به عنوان درصدی از ارزش افزوده در هر مرحله از تولید کالا یا خدمت وضع می شود ( کمیجانی ، 1374 ، 52 ،47 ) . از آنجا که این مالیات بر مبنای ارزش افزوده کالاها یا خدمات محاسبه و اخذ می شود ، لذا پایه مالیاتی گستر ده ای دارد .(ابریل و همکاران ، 1385 ، 4 )

مالیات بر ارزش افزوده یک نوع مالیات بر مصرف است و مصرف کننده نهایی بار این مالیات را که یک نوع مالیات غیر مستقیم محسوب می شود به دوش می کشد . در واقع مودیان مالیات بر ارزش افزوده ، یعنی صاحبان مشاغل مختلف در بخشهای واردات ، تولید و توزیع ،مالیات را گردآوری ک

رده و پس از کسر پرداختهای قبلی (مالیات بر نهاده ها ) مابه التفاوت آن را به حساب خزانه واریز می کنند ، از اینرو ، این مودیان پرداخت کننده اصلی مالیات محسوب نمی شوند ، چرا که این مالیات در مراحل نهایی به عنوان درصدی از قیمت کالا به مصرف کننده منتقل می شود (حدادی و همکاران ،1385، 3 )
مالیات بر ارزش افزوده در حال حاضر در بیش از 140 کشور جهان به مورد اجرا گذاشته شده ا

ست و دلیل این انتخاب نوع خصوصیات و ویژگیهای خاص این نوع مالیات است (آریا ، 1387 ، 31 ).
هدف عمده گزارشگری مالی تهیه اطلاعات مفید است و از آنجا که راههای متعددی برای

گزارشگری وجود دارد که بسیار هم پیچیده است . چارچوب نظری برای انتخاب یکی از راههای گزارشگری و حسابداری مالی ، ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مفید را مشخص کرده است این ویژگیها عبارتند از:1- فزونی منافع بر مخارج 2- مربوط بودن 3- قابلیت اتکاء 4- قابلیت مقایسه
منفعت اطلاعات مانند هر کالای دیگری باید بیشتر از مخارج تولید آن باشد . مشکلی که در تشخیص تاثیر مخارج بر گزارشگری مالی وجود دارد آن است که مخارج و منافع ، به ویژه منافع که

همیشه نمی توان به آسانی اندازه گیری کرد به علاوه مخارج را یک واحد مشخص، یعنی شرکت که مجبور به تهیه صورت های مالی است ، تحمل می کند اما منافع در سراسر محیط اقتصادی پراکنده است . در نتیجه هیئت استانداردهای حسابداری مالی پیش از آنکه از بابت منافع مورد انتظار ،تمجید شود ، به خاطر هزینه های مورد انتظار استانداردهای جدید در معرض انتقاد و شکایت قرار دارد . هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیشتر استانداردهای اخیر خود بخش خاصی را به تشریح منافع و مخارج استانداردهااختصاص داده است

لذا این پژوهش بر آنست تا ارتباط مالیات بر ارزش افزوده با ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری را بشناسد . بنابراین سوالات تحقیق به این صورت مطرح میگردد :
1- آیا سیستم حسابداری مالیات بر ارزش افزوده اطلاعات مربوط با اصل فزونی منافع بر هزینه تهیه می نماید یا خیر ؟
2- آیا سیستم حسابداری مالیات بر ارزش افزوده اطلاعات قابل اتکا ء با اصل فزونی منافع بر هزینه تهیه می نماید یا خیر ؟
3- آیاسیستم حسابداری مالیات بر ارزش افزوده اطلاعات قابل مقایسه با اصل فزونی منافع بر هزینه تهیه می نماید یا خیر ؟
این پزوهش سعی دارد تا با طرح فرضیه های مرتبط با سوال تحقیق ، در راستای پاسخگویی به این سوال بر آید

3-1فرضیه های تحقیق:
الف : فرضیه اصلی1 : بین مالیات بر ارزش افزوده و اطلاعات مربوط ارتباط معناداری وجود دارد
فرضیه فرعی الف :
1 – بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و به موقع بودن اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
2- بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و قابلیت پیش بینی اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
3- بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و ارزش باز خورد اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
ب : فرضیه اصلی 2 : بین مالیات بر ارزش افزوده و اطلاعات قابل مقایسه ارتباط معناداری وجود دارد
فرضیه فرعی ب :

1- بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و ثبات رویه اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
2- بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و یکنواختی اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
ج: فرضیه اصلی 3 : بین مالیات بر ارزش افزوده و قابل اتکاءبودن اطلاعات حسابداری ارتباط معناداری وجود دارد
فرضیه فرعی ج :
بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و رجحان محتوا بر شکل اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و کامل بودن اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و احتیاط در اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و بیان صادقانه اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد
بین اجرای مالیات بر ارزش افزوده و بیطرفی اطلاعات حسابداری رابطه معناداری وجود دارد

4-1اهداف تحقیق:
1-کاربردی :
تعیین ارتباط بین سیستم حسابداری مالیات بر ارزش افزوده و ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری

2- علمی :
الف :کمک به تصمیم گیران ، سرمایه گذاران ، مدیران مالی و حسابداران ، جهت شناخت بیشتر و درک مالیات بر ارزش افزوده
ب: کمک به سازمانهای تدوین کننده استاندارهای حسابداری و حسابرسی

5-1اهمیت موضوع مالیات بر ارزش افزوده
هر چند تامین مخارج دولت از منابع دیگر مانند نفت ، استقراض از بانک مرکزی و غیره می تواند صورت گیرد ، اما تجربه سالهای گذشته کشورمان نشان می دهد که تکیه بر درآمدهای غیر مالیاتی نامعقول و ناپایدار است و اتکاء بر درآمدهای مالیاتی یکی از سالم ترین روشهای تامین مالی مخارج دولتها می باشد . از آنجایی که در سالهای اخیر به دلیل کمبود منابع مالی و مالیاتی در کشور خودمان مشکلاتی در اقتصاد بخش عمومی ایجاد شده به طوری که دولت مجبور بوده است که کسری بودجه خود را از طریق سیستم بانکی و ایجاد تورم تامین مالی نماید ، لذا معرفی یک نظام مالیاتی با مبنای وسیع تر مانند مالیات بر ارزش افزوده می تواند در افزایش درآمدهای مالیاتی دولت و کاهش مشکلات ناشی از مالیاتهای تورمی نقش مهمی ایفا نماید .
پس از مالیاتهای سنتی که از گذشته در بین کشورها عمومیت یافت ، هیچ مالیاتی به اندازه مالیات بر ارزش افزوده در سالهای اخیر مورد استقبال کشورها قرار نگرفته است . به طوری که تقریباً در کلیه اصلاحات نظام مالیاتی انجام شده در کشورهای مختلف جهان ، معرفی مالیات بر ارزش افزوده مشاهده می شود .
این مالیات و خاصیت درآمد زایی بالای آن موجب شده که در بسیاری از موارد به آن ماشین اخذ درآمد دولت اطلاق شود . ایجاد درآمد جدید ، با ثبات و قابل انعطاف به منظور پاسخگویی به هزینه های روز افزون دولتها از جمله دلایل اصلی انتخاب مالیات بر ارزش افزوده در برخی از کشورها بوده است . روش مالیات بر ارزش افزوده به دلیل متکی بودن بر ارزش افزوده مراحل مختلف تولیدی و وسیع شدن پایه مالیاتی کاهش در نرخ مالیات را توجیه می کند که خود از ویژگی بارز این روش در جهت تشویق فعالیتهای اقتصادی تلقی می شود . رفع نارسایی سایر مالیاتها ، خنثی بودن و بی طرفی این مالیات نسبت به مواردی از قبیل توزیع عوامل تولید ، سرمایه گذاری ، تجارت ، اشتغال ، تکنیک تولید ، میزان دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی ، نحوه ادغام بنگاههای تولید ، تصمیم گیری اقتصادی موسسات و اشخاص و نیز کارآیی بالای آن و امکان کاهش فرار مالیاتی در این روش و در نتیجه پایین بودن هزینه های وصول در مقایسه با دیگر مالیاتها ، انعطاف پذیری و اجرای ساده مالیات به دلیل مجبور بودن مودیان به نگهداری فاکتورها و اسناد فروش و همچنین ت

جارب نسبتاً موفق برخی از کشورها در به کار گیری آن از جمله مزایای مالیات بر ارزش افزوده است که پذیرش و اجرای آن را در میان دولتها تقویت می کند .
هر چند که مانند هر روش مالیاتی دیگر مالیات بر ارزش افزوده نیز دارای

مشکلات مخصوص به خود است . اما به نظر می رسد که با فراهم آوردن اقداماتی به منظور بر طرف ساختن این مشکلات ، نارسایی های مالیات بر ارزش افزوده در قیاس با سایر مالیاتها ناچیز باشد .

6-1 حدود مطالعاتی
قلمرو زمانی تحقیق از سال 1388لغایت 1389 میباشد قلمرو مكانی تحقیق اداره مالیات بر ارزش افزوده اراک خواهد بود
7-1تعاریف واژه های اساسی
مالیات بر ارزش افزوده:
منظور از مالیات بر ارزش افزوده در این پژوهش قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب مجلس شورای اسلانی می باشد
ویژگیهای کیفی :به خصوصیاتی اطلاق می گردد که موجب می شود اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی ، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری مفید واقع می شود.
مربوط بودن :
اطلاعاتی که بر تصمیم گیری ها تاثیر می گذارند
قابلیت اتکاء:
اطلاعاتی که عاری از تمایلات جانبدارانه و اشتباه باشد
قابلیت مقایسه :
طوری صورتها ارائه شوند که در طی چند سال قابل مقایسه باشند.
به موقع بودن :
مربوط بودن اطلاعات گزارش شده به وسیله ویژگی به موقع بودن ،تحت تاثیر قرار می گیرد . به عبارتی دیگر هر چه از ویژگی به موقع بودن کاسته شود از مفید بودن اطلاعات نیز کاسته خواهد شد و بر عکس
ارزش بازخورد و ارزش پیش بینی کنندگی :
مربوط بودن به این معنی است که اطلاعات گزارش شده می بایست قادر باشند که انتظارات گذشته استفاده کننده از وضعیت مالی و عملکرد شرکت را تایید یا اصلاح کنند و استفاده کننده را در پیش بینی وضعیت مالی و عملکرد آتی شرکت کمک کند بنابراین احتمالاً از حسابدار انتظار می رود که ویژگی ارزش بازخورد و ارزش پیش بینی را گزارش کند
ثبات رویه و یکنواختی:

قابل مقایسه بودن مستلزم این امر است که اندازه گیری و ارائه اثرات مالی معاملات و سایر رویدادهای مشابه در هر دوره حسابداری و از یک دوره به دوره بعد با ثبات رویه و یکنواخت انجام گیرد و همچنین هماهنگی رویه توسط واحدهای تجاری مختلف حفظ شود .
رجحان محتوا بر شکل:
اگر قرار است اطلاعات بیانگر صادقانه معاملات و سایر رویدادهایی که مدعی بیان آنهاست باشد ، لازم است که این اطلاعات براساس محتوا و واقعیت اقتصادی و نه صرفاً شکل قانونی آنها به حساب گرفته شود
بیان صادقانه:
به این معنی است که اطلاعات گزارش شده به صورت عینی و صادقانه رویدادها و خصوصاً ماهیت اقتصادی آنها را منعکس نمایند
کامل بودن :
اطلاعات مندرج در صورتهای مالی باید با توجه به کیفیت اهمیت و ملاحظات مربوط به فزونی منافع بر هزینه تهیه و ارائه آن کامل باشد
احتیاط:
احتیاط عبارت است از کاربرد درجه ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است به گونه ای که درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع و هزینه ها یا بدهیها کمتر از واقع ارائه نشود.
بی طرفی:

اطلاعات مندرج در صورتهای مالی باید بی طرفانه یعنی عاری از تمایلات جانبدارانه باشد

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

1-2گفتار اول: مالیات بر ارزش افزوده
1-1-2مقدمه
درآمد حاصل از مالیات، بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجهء دولت‌ها را شامل می‌شود و در كشور‌‌هایی كه مالیات از نظام قانونی و مردمی برخوردار است، بیش از 60 درصد بودجهء عمومی را تشكیل می‌دهد.در اقتصاد ایران، متناسب با سند برنامهء چهارم توسعهء اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به منظور كاهش اتكای بودجهء دولت به درآمدهای نفتی، مقرر شده تا سهم درآمدهای مالیاتی در تركیب منابع درآمدی دولت افزایش یابد. در این زمینه بررسی ظرفیت بالقوهء مالیاتی كشور نشان می‌دهد كه بین ظرفیت بالقوهء مالیاتی و وصولی‌های بالفعل، شكاف قابل‌توجهی وجود دارد و حاكی از آن است كه با اتخاذ تدابیری در جهت اصلاح نظام مالیاتی و رفع مشكلات موجود، می‌توان وصولی‌های مالیاتی را افزایش و اتكا به درآمدهای نفتی را كاهش داد.

2-1-2تعریف مالیات بر ارزش افزوده:
برای مالیات بر ارزش افزوده در متون مربوط تعاریف متعددی ارائه شده است :
(نوعی مالیات غیر مستقیم است که بر مصرف وضع شده است . بدین معنا که تولید کنندگان ، توزیع کنندگان ، و هم چنین وارد کنندگان کالاها و خدمات در زنجیره تولید، توزیع ، عرضه و واردات کالاها و خدمات باید مالیات را هنگام خرید یا تحصیل بپردازند و هنگام عرضه آنها ، از خریدار دریافت کنند . این چرخه تا عرضه کالاهاو خدمات به مصرف کننده نهایی ادامه می یابد ، اما مصرف کننده نهایی است که باید مالیات بر ارزش افزوده را متحمل شود ) (دوانی ، 1387 ، 22)
“یک نوع مالیات غیر مستقیم است که بر مصرف وضع می شود ، به عنوان قسمتی از بهای کالاها و خدمات ” (کابالتیکا ،2008 ، 611 )

” یک مالیات بر مصرف است که سرانجام مصرف کننده آن را تحمل میکند ” ( همان منبع ، 611 )
” مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله ای است ، که در مراحل مختلف زنجیره واردات ، تولید ، توزیع ، براساس درصدی از ارزش افزوده کالاهای فروخته شده یا خدمات ارائه شده در هر مرحله اخذ می شود ، ولی مالیات پرداختی در هر مرحله از زنجیره واردات ،تولید ، توزیع به عنصر مرحله بعدی زنجیره انتقال می یابد ، تا نهایتاً توسط مصرف کننده نهایی پرداخت گردد ” ( سازمان امور مالیاتی ، 1387 ،3 )
” اگر نگاهی كلی و گذرا بر كتب اقتصاد كلان داشته باشیم و بخواهیم كه ارزش افزوده را به زبان ساده بیان كنیم و از ورود به مباحث پیچیده مربوط به آن پرهیز كنیم، خواهیم دید كه اقتصاددانان ارزش افزوده را چنین تعریف می كنند: ارزش افزوده عبارت است از ما به التفا

وت ستانده و داده. به عبارت ساده تر و در عمل ارزش افزوده یعنی: فروش منهای خرید. “

3-1-2مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
بر مبنای تعریف فوق از ارزش افزوده، نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده كه هم اكنون در بیش از 140 كشور جهان تحت عنوان مالیات برارزش افزوده به اجرا درآمده است. كشورهای فرانسه و آلمان از جمله اجراكنندگان اولیه این مالیات بوده و در كشورهای عضو اتحادیه اروپا همه این مالیات را پذیرفته و به اجرا گذاشته‌‌اند. كشورهای نامزد عضویت در اتحادیه اروپا نیز همه به پذیرش و اجرای این نوع مالیات التزام دارند.
در ایران، پرداخت مالیات بر مصرف به شكلی كه مستقیماً توسط مصرف‌كنندگان به فروشندگان پرداخت گردد و فروشندگان این مالیاتها را به نیابت از طرف دولت جمع‌آوری كنند و سپس آن را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند، تاكنون وجود نداشته است. این بدان معنی نیست كه ایرانیان كلیه مایحتاج خود را بدون پرداخت انواع مالیاتهای غیرمستقیم تأمین می‌كنند. برعكس، مصرف‌كنندگان ایرانی برای خرید فرآورده‌هایی چون نفت، نوشابه، سیگار، خاویار، الكل طبی و صنعتی، اتومبیل، تلفن، نوار ضبط صوت و تصویر، فولاد و سیمان و برای خرید خدماتی مانند ارتباط تلفنی، شماره‌گذاری موقت و نقل و انتقال اتومبیل و شناورها، بطور غیرمستقیم، مالیات بر مصرف پرداخت می‌نمایند.
4-1-2تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده
1- درجهان :
مالیات بر ارزش افزوده نخستین بار توسط “فون زیمنس” در سال 1918 به منظور فایق آمدن بر مسایل مالی آلمان طرح ریزی شد که به رغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه برای آگاهی از چگونگی ساختار آن بطور رسمی تا سال 1954 در هیچ کشوری بکار گرفته نشد.
از 1954 به بعد برزیل، فرانسه، دانمارک و آلمان در زمره کشورهایی بودند که این نوع از مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود به کار انداختند و کر جنوبی نیز نخستین کشور آسیایی بود که از 1997 با کمک صندوق بین المللی پول توانست این مالیات را در نظام خود پیاده کند و به دنبال آن کشورهای ترکیه، پاکستان ، بنگلادش و لبنان هم نسبت به اجرای این مالیات اقدام کردند. هم اکنون بیش از 120 کشور جهان از این سیستم بهره مند هستند.
2- در آسیا: در اوایل دهه 1970 ، اداره امور مالیاتی صندوق بین المللی در مورد معرفی مالیات بر ارزش افزوده با مقامات کشور کره جنوبی همکاری کرد و کره اولین کشور آسیایی بود ک

ه در سال 1977 ، این مالیات را پذیرفت . پس از آن اندونزی در سال 1985 ، تایوان 1986 و فیلیپین در سال 1988 ، آن را پذیرفتند . ژاپن در سال 1949 ، مالیات بر ارزش افزوده با نرخ پایین را به منظور جایگزینی با مالیات بر درآمد سه گروه از موسسات ( ملی ، دولتی و وابسته به شهرداری ) تصویب کرد ، اما اجرای آن مسکوت ماند و در مدت کوتاهی لغو شد بدون آنکه به مرحله اجرا درآید . بالاخره در سال 1989 مالیات بر ارزش افزوده با نرخ 3 درصد و با روش تفریقی با عنوان ” مالیات بر مصرف ” معرفی شد (تجلی ،1383 ، 73 )
3- در ایران : لایح مالیات بر ارزش افزوده اولین بار در دی ماه 1366 تقدیم مجلس گردید که پس از تصویب 6 ماده از آن بنا به تقاضای دولت و به دلیل اجرای سیاست تثبیت و قیمت ها به دولت مسترد گردید. در سال 1370 بخش امورمالی صندوق بین المللی پول اجرای این سیاست را به عنوان یکی از عوامل اصلی افزایش کارآیی و اصلاح نظام مالیاتی پیشنهاد نمود که با وجود مطالعات و بررسی های متعدد در این زمینه در وزارت امور اقتصادی و دارایی در

عمل به اجرا در نیامد و دوباره در دی ماه 1376 مطالعات علمی متعددی با در نظرگرفتن خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور در زمین اجرای مالیات بر ارزش افزوده توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی آغاز شد و لایحه آن بار دیگر در مهرماه 1381 تقدیم مجلس شورای اسلامی شد که کلیات آن در فروردین ماه 1384 به تصویب نمایندگان مردم رسید و در بهمن ماه 1386 مدت اجرای آزمایشی آن 5 سال مورد تصویب قرار گرفت که پس از رفع ایرادات شورای نگهبان، این لایحه در خرداد ماه 1387 به تأیید نهایی شورای نگهبان رسید و به عنوان قانو

ن توسط مجلس به دولت ابلاغ گردید و در اول تیرماه 1387 این قانون توسط رئیس جمهورجهت اجراء ابلاغ شد و مقرر شد اول مهر ماه 1387 قانون مذکور به مرحل اجرا درآید.

5-1-2ویژگیهای قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران:
از جمله ویژگیهای که برای قانون مالیات بر ارزش افزوده ایران می توان اشاره کرد عبارتند از :
تک نرخی است
برای صادرات نرخ صفر در نظر گرفته شده است که موجب تخلیه کامل بار مالیاتی این مالیات از کالاها و خدمات صادراتی می شود
جرایم یکنواخت تاخیر در پرداخت برای دولت ( در مورد استرداد ) و مودیان پیش بینی شده است
با توجه به سطح آستانه مشمولیت ، این امکان را فراهم می‌ آورد تا بنگاه های اقتصادی کوچک از شمول اجرای مقررات این نظام مالیاتی معاف شوند
دوره های مالیاتی اجرای آن نسبتاً کوتاه است (3 ماهه)
اجرای آن بر مبنای روش ساده صورت حساب (تفریق غیر مستقیم ) در نظر گرفته شده است ( سازمان امور مالیاتی کشور ، 1385 ، 3 )
حذف کلی قانون موسوم به تجمیع عوارض
برخورداری از پایین ترین نرخ مالیات بر ارزش افزوده نسبت به همه کشورهای مجری این نظام مالیاتی
در این قانون معافیتهای گسترده ای در نظر گرفته شده است که حدود نیمی از سبد مصرفی خانوار معاف از این مالیات است و معافیتها به گونه ای در نظر گرفته شده اند که بیشترین معافیتها بر مصرف کنندگان در دهکهای پایین درآمدی تعلق گرفته ، در حالی که مصرف کنندگان در دهکهای بالای درآمدی جامعه از کمترین نسبت معافیت در مصارف خود برخوردار شد ه اند. (آریا ،1387 ،33)

اصل مبدأ و مقصد در نظام مالیات بر ارزش افزوده :
می توان مالیات بر ارزش افزوده را تحت دو اصل مبدأ یا مقصد اجراء کر

د: در اصل مبدأ : مالیات بر ارزش افزوده ، برروی ارزش افزوده کلیه کالاها و خدماتی که در داخل یک کشور تولید می شود، اعمال می گردد.
در اصل مقصد مالیات بر ارزش افزوده برروی ارزش افزوده کلیه کالاها و خدماتی که در داخل یک کشور مصرف می شود اعمال می گردد. (طهماسبی بلداجی و همکاران ، 1383 ، 27 )
بنابراین برطبق اصل مقصد، صادرات مشمول مالیات بر ارزش افزوده خواهد بود ولی واردات به دلیل اینکه در داخل کشور مصرف می شود مشمول این مالیات می گردد.
بنابراین برخلاف باور عامه، هیچ ناسازگاری ظاهری بین بکارگیری مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی در قاعده مبدا با مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی در قاعده مقصد وجود ندارد .
ماتریس نحوه برخورد مالیاتی با کالاهای سرمایه ای در چهار ترکیب مختلف (دو نوع مالیات بر ارزش افزوده و در دو قاعده مالیاتی )در جدول زیر نشان داده شده است (یعقوبی ، 1383 ، 62 )
جدول (1-2)نحوه برخورد مالیاتی با کالاهای سرمایه ای
مالیات بر رازش افزوده از نوع تولیدی PVAT مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف CVAT قاعده
اگر وارداتی باشد، معاف در غیر این صورت مشمول مالیات اگر صادر شود مشمول مالیات در غیر این صورت ، معاف مبدا
اگر صادر شود، معاف ، در غیر این صورت مشمول مالیات معاف مقصد

بنابراین کالاهای سرمایه ای فقط در حالت مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف و با قاعده مقصد به طور کامل از مالیات معاف می شوند(یعقوبی ، 1383 ، 63 )
در اکثر کشورهای مجری مالیات بر ارزش افزوده از اصل مقصد استفاده می شود که طبق آن ، صادرات ، از مالیات بر ارزش افزوده معاف هستندو همین امر باعث تشویق صادرات می شود (هریسون و کرلاو ، 2005 ، 5 )
اكثر صاحبنظران و كارشناسان اقتصادی و مالیاتی به دلایل ذیل بر لزوم اجرای مالیات برارزش افزوده تاکید دارند:
1) این مالیات در بسیاری از كشور‌ها، ضمن تامین بیش‌تر عدالت اجتماعی نسبت به سایر مالیات‌ها و بدون از بین بردن انگیزه سرمایه‌گذاری و تولید، به عنوان منبع درآمد جدیدی در جهت افزایش درآمد‌های دولت به كار برده شده است به گونه‌ای كه قابلیت مالیات بر ارزش افزوده در تولید سریع میزان زیاد درآمد با روشی نسبتا بی‌دردسر به آن اعتباری به عنوان یك «ماشین پول‌ساز» داده است.
2) از آن‌جایی‌كه سیستم مالیات بر ارزش افزوده یك سیستم خود اجراست و همهء مودیان نقش مامور مالیاتی را ایفا می‌كنند، هزینهء وصول آن پایین بوده و از كارآیی بالایی برخوردار است.
3)با توجه به این‌كه در این سیستم مالیاتی، مودیان برای استفاده از اعتبار مالیاتی ملزم به ارایهء فاكتور خواهند بود، زمینه برای شناسایی خود به خود میزان معاملات مودیان فراهم می‌شود در نتیجه، سیستم اطلاعاتی كاملی از معاملات و مبادلات تجاری ایجاد می‌شود كه علاوه بر شفاف‌سازی مبادلات و فعالیت‌های اقتصادی موجب سهولت اعمال مالیات‌های دیگر از جمله مالیات بر درآمد می‌شود.

4) مالیات بر ارزش افزوده یك منبع درآمد باثبات و در عین حال انعطاف‌پذیر:
از آن‌جایی‌كه مصرف به عنوان سهمی از تولید ناخالص دچار نوسانات كم‌تری می‌شود و چون این بخش، مبنای مالیات بر ارزش افزوده است، بنابراین اعمال این نوع مالیات نوعی درآمد با ثبات برای دولت ایجاد می‌كند. همچنین مالیات بر ارزش افزوده با توجه به وضعیت اقتصادی كشور می‌تواند حالت انعطاف‌پذیر داشته باشد. در هنگام روق اقتصادی چون این نوع

مالیات، بر ارزش افزوده كالا‌ها و خدمات اعمال می‌شود با افزایش سطح تولید و ارزش افزوده، میزان وصولی از این منبع افزایش می‌یابد، از طرف دیگر در زمان ركود اقتصادی با كاهش سطح تولیدات و ارزش افزودهء موسسات اقتصادی سطح وصولی مالیات بر ارزش افزوده نیز تقلیل می‌یابد .

6-1-2پایه مالیاتی چیست ؟
در یک نظام مالیاتی منظوراز پایه مالیاتی منابعی است که مشمول پرداخت مالیات قرار میگیرند. معمولا درآمد (ثروت )ومصرف یا هزینه دوپایه اصلی مالیات هستند. با اینهمه ضرورت اصلاح نظام های مالیاتی باعث گردید تا همگام با ابداع روشهای نوین مالیاتی، پایه های مالیاتی جدیدنیزمعرفی گردد. نظام مالیات بر ارزش افزوده از جمله نظامهای مالیاتی است که با ایجاد گستردگی در پایه مالیاتی و بسط پایه مالیاتی به بخش خدمات باعث افزایش در آمد مالیاتی وکاهش نرخ مالیات می شود .برای پی بردن به اهمیت نظام مالیات برارزش افزوده بهتر است تا نگاهی به اثرات دوپایه دیگر مالیات (درآمد ومصرف )بیاندازیم. بسیاری از اقتصاددانان براین باورند که برقراری نظام تصاعدی مالیات برمجموع درآمد(کلیه درآمدهای اشخاص اعم ازدرآمدناشی از کار، سرمایه ، اجاره و..) علیرغم اثرات مثبت بر توزیع در آمد کارایی اقتصادی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهدوبه نوعی بنگاههای اقتصادی که بازده بالاتری نسبت به سایرین دارند را بااخذ مالیات بیشتر جریمه می کند که این خود عامل کاهش بازدهی میشود. این در حالی است که دریافت مالیات از محل مصرف به دلیل آثار تنازلی، شکاف توزیع درآمد را به مراتب بدتر خواهد نمود وتاثیری برازبین بردن فقرنخواهدداشت. به همین دلیل انتظار میرود که کالاهای لوکس مشمول نرخ بالاتری از مالیات

بر مصرف شوند زیرا بیشتر در سبدمصرفی خانوارهای دهک بالای درآمدی قرارمی گیرند . نظام مالیات بر ارزش افزوده با معرفی ارزش افزوده به عنوان یک پایه مالیاتی جدید امکان وصول مالیات از بسیاری ظرفیتهای بالقوه ی مالیاتی اقتصاد کشوررافراهم می سازد. در سیستم مالیات بر ارزش افزوده، هر فروشنده در هنگام فروش كالا و خدمات، مالیات خودرا بر صورتحساب افزوده و آن را همراه با قیمت كالا و خدمات از مشتری دریافت می نماید. اولین فروشنده، مالیات را یكجا به دولت پرداخت می کند و درمراحل بعدی، هر فروشنده تنها مابه التفاوت مالیات را به حساب سازمان

امور مالیاتی واریز می كند. جهت روشن شدن بهتر فرآیند مالیات به ذکر مثالی در این رابطه می پردازیم.یك کارخانه نساجی برای تولید محصولات خویش، مواد اولیه مورد نیاز خود را از طریق تولیدکنندگان داخلی و واردات تامین می کند . فرض کنید هزینه تامین مواد اولیه داخلی ده میلی

ون ریال و خرید مواد اولیه وارداتی به مبلغ پنج میلیون ریال است. با فرض این كه نرخ مالیات 10% باشد،میزان مالیات این شركت در مرحله خرید از داخل به صورت زیر محاسبه می شود:
( 1،000،000 = 10% *10،000،000 )
از آنجا که بخش دیگری از مالیات بر اساس مواد وارداتی اخذ میشود لذا در مرحله واردات به ان

دازه پانصدهزار ریال مالیات بر ارزش افزوده به سازمان مالیاتی كشور پرداخت می نماید .
(500،000 = 10% * 5،000،000)
حال چنانچه این شركت محصول تولیدی خود را به مبلغ چهل میلیون ریال بفروشد، موظف است هنگام صدور فاكتور، مالیات بر ارزش افزوده را جداگانه محاسبه و از خریدار دریافت نماید
(4،000،000 = 10% *40،000،000)
بدیهی است قیمت پرداختی خریدار چهل و چهار میلیون ریال خواهد بود. این شركت موظف است مالیاتهای پرداختی در مراحل قبلی (خرید از داخل و واردات) را از مالیاتهای وصولی كسر نموده و مابقی را همراه بااظهارنامه به سازمان مالیاتی پرداخت نماید.

000/500/2 = (000/500 + 000/000/1 ) -000/000/4
بنابراین مجموع مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده به سازمان مالیاتی برابر چهار میلیون

ریال خواهد بود .
000/000/4= ( 000/500/2 + 000/500/1)
ارزش افزوده برابر ارزش ایجاد شده در هر مرحله تولید است . به بیان ساده تر ، ارزش افزوده برابراست با ارزش کالاها یا خدمات تولید شده ( خروجیها ) منهای حاصل جمع ارزش عوامل تولید ( یا ورودی ها مثل مواد خام ، انرژی ،و ;;) به کار برده شده در هر مرحله تولید است. بنابراین ، ارزش افزوده می تواند از دو دیدگاه تجمعی ( حاصل جمع دستمزد ، بهره ، اجاره و سود )و تفریقی ( خروجی منهای ورودی ) حاصل گردد به این ترتیب که :
ورودی – خروجی = سود +اجاره + بهره + دستمزد = ارزش

افزوده
V.A = W+ I+ R + P = O – I
(کمیجانی ، 1374 ،60 )
براساس دیدگاه های تجمعی و تفریقی چهار روش مختلف برای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد . ( تایت ، 2001 ، 4 )
نحوه محاسبه مالیات بر ارزش افزوده طبق روشهای مختلف به شرح ذیل است :
روش تجمعی ( جمع شونده ) مستقیم :
در این روش پایه مالیات از طریق محاسبه مستقیم ارزش ازوده و به عبارتی حاصل اجزای ارزش افزوده و اعمال یک نرخ مالیاتی ( نرخ مالیات بر ارزش افزوده ) بر آن حاصل می گردد.
( سود + اجاره + بهره + دستمزد ) نرخ مالیات = مالیات بر ارزش افزوده
2-روش تجمعی ( جمع شونده ) غیر مستقیم :
در این روش نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر اجزای ارزش افزوده اعمال می شود .
( سود ) نرخ مالیات + ( اجاره + بهره + دستمزد ) نرخ مالیات = مالیات بر ارزش افزوده ( صیامی نمینی ، 1382 ، 40- 37 )
3-روش تفریقی ( کسر شونده ) مستقیم :
در این روش نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر حاصل خروجی منهای ورودی اعمال می شود .
( ورودی – خروجی ) نرخ مالیات = مالیات بر ارزش افزوده
از این روش تحت عنوان ” مالیات انتقالی تجاری ” نیز یاد می شود.
4-روش تفریقی ( کسر شونده ) غیر مستقیم :
در این روش نرخ مالیات بر ارزش افزوده به تفکیک اجزاء خروجی و ورودی اعمال می شود .
(ورودی ) نرخ مالیات – ( خروجی ) نرخ مالیات = مالیات بر ارزش افزوده( تایت ،2001 ، 4 )
روش تفریقی غیر مستقیم به روش اعتبار مالیاتی ، فاکتور نویسی ، بستانکاری یا صورت حساب معروف است که در آن به منظور کسب اعتبار مالیاتی ، باید

فاکتور نویسی بر فروش ، خرید و پرداخت مالیات در هر دوره حسابداری اعمال شود ( عرب مازار و هاشمی ،1385 ،9 ).
روش فاکتور نویسی ابتدا در کشور فرانسه به کار گرفته شد ( کمیجانی ،1374 ،61 ) . این روش در کشورهای مجری مالیات بر ارزش افزوده بیش از سایر روشها به کار گرفته شده است . امروزه در جامعه اروپا و اکثر کشورهای به کار گیرنده مالیات بر ارزش افزوده ، این روش مورد استفاده قرار می گیرد ( نادران ، 1383 ،5 )

8-1-2انواع مالیات بر ارزش افزوده:

مالیات بر ارزش افزوده را می توان به طرق گوناگون طبقه بندی کرد . در این قسمت به شرح روشهای مختلف این طبقه بندی ها می پردازیم.
1- براساس پایه و مراحل پوشش
مالیاتها می توانند براساس مرحله تولید یا توزیع و یا اینکه براساس مراحل محدود تر مثل کارخانه به اضافه عمده فروشی یا عمده فروشی به اضافه خرده فروشی اعمال شوند.
بر طبق پایه و مراحل پوشش ، مفاهیم مختلفی برای مالیات بر ارزش افزوده ایجاد می شود که در زیر به شرح چگونگی ایجاد این مفاهیم مختلف پرداخته خواهد شد .
بر خلاف آنچه که تصور می شود ، مالیات بر ارزش افزوده ، به طور عام مالیات بر ارزش افزوده نیست ،بلکه این مالیات ، مالیاتی بر هزینه های مصرف خصوصی در اقتصاد ملی است . در ارتباط با فهم متفاوت مالیات بر ارزش افزوده باید به موارد زیر توجه کرد
در حساب های ملی ، مفهوم ارزش افزوده ، تمام فعالیتها غیر از فعالیتهای قاچاق را در بر می گیرد ، در حالی که این نحوه اندازه گیری ارزش افزوده برای حصول مالیات بر ارزش افزوده کلاً بی ربط است .
هر چند ارزش افزوده برابر جمع ارزش تولید منهای کالاهای واسطه ای ( ورودی ها ) و استهلاک در کل اقتصاد است ، ولی این مفهوم نیز پایه مالیات بر ارزش

افزوده را به دست نمی دهد ، زیرا در این مالیات مجوزی برا ی کاهش کالاهای سرمایه ای از پایه وجود ندارد . این سهولت تنها در مورد کل سرمایه های جدید و نه سرمایه هایی که جایگزین سرمایه های ازبین رفته می شوند ، صادق است .
تفاوت دیگر میان درآمد ملی براساس ارزش افزوده و پایه مالیات بر ارزش افزوده در این موضوع است که صادرات بیانگر کار انجام شده ای است که برای

مصرف داخلی مهیا و قابل دسترسی نیست . بنابراین به رغم عدم دسترسی ، صادرات ، قسمتی از ارزش افزوده را تشکیل میدهد . درحالی که در مالیات بر ارزش افزوده ، صادرات از پایه مالیاتی حذف می شود ، واز طرف دیگر واردات که در ارتباط با ارزش افزوده داخلی نیست ( در داخل تولید نشده است ) به پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده اضافه می شود.
همچنین هزینه های پرداختی دولت ، برای دستمزد و حقوق ، قسمتی از پایه مالیاتی را تشکیل نمی دهد . به همین دلیل ، ارزش افزوده دولت از مالیات بر ارزش افزوده کسر می شود .
برخی از خدمات مثل خدمات پزشکان ،قضات و غیره نیز در پایه مالیات بر ارزش افزوده محسوب نمی شود ، به رغم اینکه کار آنها جزیی از تولید ملی را تشکیل می دهد.
گذشته از موارد فوق الذکر سه مورد زیر نیز به طور اخص تفاوت هایی را در محاسبه مالیات بر ارزش افزوده ایجاد می کند ،این سه مورد عبارتند از:
الف ) محاسبه خرید کالاهای سرمایه ای و تفویض اعتبار مالیاتی
ب) وضع مالیات بر خرده فروشی ، عمده فروشی و یا صنعت
ج) قیمت شمول و یا بدون شمول مالیات ( مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ،1376 ، 18- 17 )

2- براساس روش محاسبه :در قسمت قبل توضیح داده شده است
3- براساس طبقه بندی کالاهای نهایی سرمایه ای مانند ماشین آلات و ابزار آلات
سه روش اساسی برای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد که بستگی به این دارد که چگونه سرمایه گذاری به عنوان پایه مالیات مطرح شود ( لین ، 2008 ،199 )
این دیدگاه ها عبارتند از :
1- مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای تولید ناخالص ملی (نوع تولیدی

)
2- مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای تولید خالص ملی (نوع درآمدی )
3- مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای مصرف ( نوع مصرفی )
با مقایسه درآمدها و مخارج کل در حسابهای درآمد ملی ، رابطه میان انواع مالیات بر ارزش افزوده را بهتر می توان درک کرد . مخارج مصرف نهایی خصوصی ( C ) ، مخارج سرمایه گذاری ناخالص ( I ) ، مخارج نهایی غیر دستمزدی دولت برای خرید کالاها و خدمات ( G ) ، مخارج دولت در ارتباط با حقوق و دستمزدها (G ) ، و تراز تجاری ( ارزش کالاها و خدمات غیر عامل صادر شده ( X) منهای ارزش کالاها و خدمات غیر عامل وارد شده ( M ) تولید ناخالص داخلی

را تشکیل می دهند . معادله (6-2) رابطه میان این اجزاء را نشان می دهد .
GDP=C+I+G+G+(X-M)
از طرف دیگر درآمد ناخالص داخلی ، مجموع پرداختی های درآمدی به عوامل تولید ، ارزش افزوده تولید را مشخص می کند .
GDI=V+D
در رابطه بالا ، ( V ) پرداختی های درآمدی به عوامل تولید و ( D ) استهلاک است .
برابری میان درآمدها و مخارج ، اتحاد حسابداری درآمد ملی را نتیجه می دهد .
GDP=GDI
معادله بالا می تواند بر حسب هزینه عوامل ( بدون مالیاتهای غیر مستقیم ) و یا قیمت بازاری ( شامل مالیاتهای غیر مستقیم ) بیان شود . ( ضیایی بیگدلی و طهماسبی بلداجی ، 1383 ،41 -39 )
4- نوع تولید ناخالص ملی ( نوع تولید )
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولید ناخالص ملی ، مالیات کلی بر فروش اعمال می شود . این مالیات می تواند هم بر کالاهای مصرفی وهم بر کالاهای سرمایه ای اعمال گردد. در نوع تولید ناخالص مالیات ، کالاهای سرمایه ای و استهلاک آنها از مالیات معاف نیست ، یعنی برای مالیات پرداخت شده به خرید کالاهای سرمایه ای اعتبار مالیاتی تعلق نمی گیرد . از این رو ، این مالیات انگیزه سرمایه گذاری را تضعیف می کند ، لذا از اهمیت کمتری برخوردار است( صوفی مجید پور ، 1382 ،4 )

مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی براساس اصل مبدا ، شامل کلیه هزینه های تولید ناخالص داخلی به استثنای مخارج پرداختی بابت حقوق و دستمزد توسط دولت است (صیامی نمینی ، 1382 ، 33 ). اگر این نوع مالیات بر مبنای اصل مقصد اجرا شودکل مخارج بدون تراز تجاری را مشمول می کند .
در اصل مبدا آنچه که صادر می شود ، چون منشا داخلی دارد ، مشمول مالیات می شود . اما در مورد واردات که ارزش آن از خارج نشات می گیرد و مشمول مالیات ن

می شود . پایه مالیاتی را برایاصل مبدا می توان به صورت زیر بیان کرد :
VAT=GDP-G=C+I+G+(X-M)
پایه مالیاتی برای اصل مقصد عبارت است از :
VAT=GDP-G-(X-M)=C+I+G
)ضیایی بیگدلی و طهماسبی

، 1383 ، 42 )

5-نوع تولید خالص ملی (نوع درآمدی ) :
مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ، استهلاک را در بر نگرفته و به این ترتیب ، مخارج سرمایه ای خالص را شامل می شود ( لین ،2008 ،199 )
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمد ، مالیات بر فروش تولید خالص کالاها تعلق می گیرد
استهلاک کالای سرمایه ای – تولید ناخالص ملی = تولید خالص ملی
کمیجانی ، 1374 ،73 )
پایه این مالیات ، مجموعه درآمد پرداختی به عوامل تولید ،پس از کسر مخارج دستمزدی دولت است . به همین دلیل نیز نام آن ،مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی است (نائران ،1383 ،40 ).
به طور کلی ، در این نوع مالیات بر ارزش افزوده ، پایه کلی مالیات ،متناسب با درآمد عوامل تولید و برابر درآمد شخصی است . مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمد ، با مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف تفاوت دارد ،زیرا در نوع اول ، بنگاه مجاز است استهلاک را کم کند ،اما در نوع دوم بنگاه مجاز به کسر سرمایه گذاری ناخالص است . به این ترتیب ،مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی ،به اندازه تفاوت سرمایه گذاری ناخالص و استهلاک ،بیشتر از مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی است (صوفی مجید پور ،1382 ،5 )
استهلاک فقط در حسابهای دفتری وارد شده و در معاملات واقعی اقتصاد در نظر گرفته نمی شود ، لیکن محاسبه سود و زیان و از اینرو ارزش افزوده بنگاهها را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین در محاسبه پایه مالیات بر ارزش افزده از نوع درآمدی ،استهلاک از پایه مالیات کسر شده و مخارج سرمایه گذاری خالص را (به جای ناخالص ) مشمول مالیات می کند ، به این ترتیب خواهیم داشت :
VAT=GDP-G-D=C+(I-D)+G+(X-M)

)صیامی نمینی ، 1382 ،34 )
روشن است که می توان پایه مالیاتی را به صورت دیگری نیز بیان کرد :
VAT=GDP
قسمت دوم از معادله بالا نشان می دهد که مجموع پرداخت ه

ای درآمدی به عوامل تولید (بدون هزینه های دستمزد دولتی ) ، پایه مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمد را تشکیل می دهد.
پایه مالیات بر ارزش افزوده از نوع در آمد در صورتی که بر مبنای اصل مقصد اجرا شود ، به صورت زیر خواهد بود:
VAT=GDP-G-(X-M)-D=C+(I-D)+G
)ضیایی بیگدلی و طهماسبی ، 1383 ، 43 )
6- نوع مصرف :
در این نوع مالیات ، تنها کالاهای مصرفی مشمول مالیات می شوند و علاوه بر استهلاک ، مخارج مربوط به کالاهای سرمایه ای نیز از پایه مالیاتی خارج می شوند . به دلیل معاف بودن کالاهای سرمایه ای از مالیات ، در مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی ، انگیزه سرمایه گذاری تحت تاثیر قرار نمی گیرد ( نادران ،1383 ،41 )پایه این مالیات برابر دریافتی بنگاه ها منهای ارزش کل خرید کالاهای واسطه ای (مواد و کالاها) و نیز هزینه های سرمایه احتمالی و نیز هزینه های کارخانه است .این مالیات برابر مالیات عمومی بر خرده فروشی کالاهای مصرفی است (کابالتیکا ،2008 ،615 )
پایه مالیاتی را می توان برای اصل مبدا به صورت زیر بیان کرد :
VAT=GDP-G-I=C+G+(X-M)
پایه مالیاتی برای اصل مقصد :
VAT=GDP-G-(X-M)-I=C+G
(ضیایی بیگدلی و طهماسبی ، 1383 ،44 )ی توصیه شده در قانون مزبور و سپس تأكیدات برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمینه توسعه درآمدهای مالیاتی و تأمین هزینه‌های جاری دولت از محل مالیات و مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر اجرای مالیات بر ارزش افزوده بعنوان یكی از سیاستهای راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران و با بررسی نظام‌های مالیاتی در كشورهای پیشرفته، بر آن شده كه نظام جدید مالیات بر ارزش افزوده را در كشور مستقر سازد. این نظام جدید كه مبنای آن «خود اظهاری» مالیاتی است بر جلب مشاركت و همكاری هر چه بیشتر مؤدیان تكیه دارد.
مشاركت مؤدیان در اجرای این نظام مالیاتی موجب بالا رفتن روحیه مسئولیت‌پذیری و تمكین از قانون و نهایتاً منجر به ارتقاء بهروری می‌گردد.
نگرشی به برخی دلایل و مزایای استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده در كشور :
– بخشی از اصلاحات برنامه‌ریزی شده برای ساختار مالیاتی کشور
– عدم اعمال فشار بر تولیدكنندگان و سایر فعالان اقتصادی و انتقال بار مالیاتی از تولیدكنندگان به مصرف‌كنندگان
– ایجاد منبع درآمدی جدید ثابت و قابل اتکا برای دولت
– شفاف‌سازی مبادلات و فعالیت‌های اقتصادی و شناسایی هر چه بیشتر مودیان مالیاتی
– گسترش پایه مالیاتی
– پایین بودن هزینه وصول به دلیل مشارکت فعال مودیان
– جلوگیری از مالیات مضاعف (مالیات بر ارزش افزوده خصوصیت آبشاری نداشته و در نتیجه موجب تعلق مالیات مضاعف و مالیات بر یك محصول نهائی در فرآیند تولید نمی‌گردد)
– تشویق صادرات (از طریق تعلق نرخ صفر و استرداد مالیات پرداختی بابت نهاده‌ها)
– حداقل تأخیر در وصول درآمدهای مالیاتی (دوره‌های وصول کوتاه مثلاً 2 ماهه)
– به دلیل مقطوع بودن نرخ محاسبه آن ساده بوده و زمان لازم جهت قطعیت یافتن آن کوتاه می‌باشد.
– به بهبود بهره‌برداری از فن‌آوری اطلاعات در نظام مالیاتی كشور كمك می‌نماید.
– توصیه موکد در گزارشات اقتصاد سنجی بین المللی
– تسهیل ورود به پیمانهای منطقه‌ای و بین‌المللی
مزایای مالیات بر ارزش افزوده:
در طول چهل سال گذشته كه این نوع مالیات معمول بوده، تعداد كشورهایی كه مالیات بر ارزش افزوده را برقرار ساخته اند، از مرز یكصد و بیست مورد گذشته است. این مالیات كه زمانی مختص كشورهای جامعه اروپایی بود؛ به تدریج و با سرعت، در بسیاری از كشورهای پیشرفته اقتصادی دیگر و نیز كشورهای در حال توسعه رواج پیدا كرد. مطالعه گزارش های مربوط به كشورهایی كه نظام مالیاتی مزبور را اجرا كرده اند، عموماً حاكی از رضایت آن ها از برقراری این نوع مالیات است. مزایای متعددی برای توجیه مالیات بر ارزش افزوده عنوان می شود؛ از جمله: درآمدزایی، ثبات نسبی، فرار مالیاتی حداقل، كنترل و حسابرسی، بازرگانی منظم، بهبود تجارت خارجی، نوسازی، حمایت موثر، حداقل تأثیر منفی بر تخصیص منابع، سهولت ورود به پیمان ها، رفع مالیات های مخرب.
1- درآمدزایی جدید به منظور پاسخگویی به هزینه های دولت :
به سبب وسعت دامنه مأخذ وصول این مالیات كه معمولاً بیش تر كالاها و خدمات را در برمی گیرد، مالیات مزبور به “ماشین چاپ اسكناس” برای دولت ها معروف شده است. دلیل این وجه تسمیه، دامنه این مالیات ذكر گردیده كه دربرگیرنده طیف وسیع كالاها و خدمات و نیز درآمد فراوان و شناوری است كه این نوع مالیات برای دولت ایجاد می كند
فرار مالیاتی حداقل :
امكان كاهش فرار مالیاتی در مالیات بر ارزش افزوده، به دلیل كمتر بودن نرخ آن در مقایسه با سایر مالیات ها با پایه محدود، منبع درآمد مطمئنی را برای دولت ایجاد می كند می یابد.
3- تسهیل ورود به پیمان های منطقه ای :
برخی از پیمان های منطقه ای بنا به دلایلی، نظیر ایجاد

وحدت نظام مالیاتی در مناسبات اقتصادی كشورهای عضو پیمان، برقراری یكنواختی فشار مالیاتی، متمایل ساختن انگیزه های كشورهای عضو به سمت افزایش كارایی، گسترش صنعت، استفاده از مزایای بی طرفی و خنثی بودن، آسیب نرساندن به كالاهای وارداتی و گسترش رقابت داخلی، مالیات بر ارزش افزوده را از جمله شرایط عضویت برای اعضا تعیین كرده اند.
4- نوسازی و ایجاد تحول در نظام مالیاتی :
با گسترش و پیچیده شدن ساختار اقتصادی، لزوم نگهداری حساب ها در بنگاه های مختلف اعم از كوچك و بزرگ بیش تر می شود. در نظام مالیات بر ارزش افزوده به دلیل این كه هر بنگاه نیازمند نگهداری حساب های خود به طور كامل است، به كارگیری ماشین های محاسبه الكترونیك و رایانه برای پردازش اطلاعات و كنترل حساب ها ، معمول تر از سایاتی كهنه و سنتی می شود و این تحول صرفه جویی در زمان و كادر اجرایی را افزایش می دهد.
5- سهولت كنترل و حسابرسی :
چون در روش صورتحساب یا فاكتور فروش برای محاسبه و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده، اقلام فروش كالا و خدمات در ستون های مربوط درج و بر این مأخذ، نرخ مالیات تعیین و اعمال می شود و همچنین صورتحساب های مزبور در دفاتر حسابداری مودیان ثبت و منعكس می گردد، بنابراین (به ویژه در حالت نرخ مالیات واحد)، نظام كنترل، ساده و موثر است.
6- كمترین تأثیرات منفی :
مالیات بر ارزش افزوده، از نظر اقتصادی، یك مالیات خنثی یا بی تفاوت به حساب می آید؛ بدین معنا كه ماهیتاً بر عوامل تولید (سرمایه گذاری، اشتغال و ;) و نیز تصمیم گیری های اقتصادی موسسات و اشخاص، كمترین تأثیرات منفی را برجای می گذارد.
بطور كلی برخی از كالاها و خدمات به سه دلیل زیر از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف میشوند:
خاصیت تنازلی مالیات بر ارزش افزوده
1-كاهش اثر تورمی و حمایت از اقشار كم درآمد
2-كاهش هزینه های اجرایی و وصول مالیات
3-موارد معاف از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده در ماده 12 لایحه مالیات بر ارزش افزوده بطور مشخص ذكر گردیده است.
معایب مالیات بر ارزش افزوده:
معمولاً دولت ها و سیاستگذاران كشورهایی كه اجرای مالیات بر ارزش افزوده را در دستور كار خود قرار می دهند، عمدتاً به دلایل زیر در قبال استقرار این نوع مالیات ابراز نگرانی می كنند و عكس العمل منفی نشان می دهند:

اثر نزولی مالیات بر ارزش افزوده :
بدین معنا كه چون مالیات بر ارزش افزوده عملاً یك مالیات بر مصرف است و معمولاً با نـــرخ ثابت (غیر تصاعدی) بر كـالاهای مشمول اعمال می گردد، در نتیجه، اقشار كم درآمد به طور نسبی فشار مالیاتی بیشتری را تحمل می كنند و لذا وقتی در كشوری برای نخستین بار این نوع مالیات وضع می گردد، دولــت هــا و سیاستگذاران اقتصادی احتمالاً به دلیل ماهیت تنازلی این نوع مالیات نگران خواهند شد.

2-اثر مالیات بر ارزش افزوده در افزایش سطح قیمت ها :
گاهی این مطلب به عنوان یكی از انتقادات بر این نوع مالیات مطرح می گردد، ولی تجربه كشورهایی كه این نوع مالیات را برقرار كرده اند, نشان می دهد این نگرانی چندان موجه نیست؛ زیرا اولاً دلیل منطقی و موجهی برای بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها ارائه نمی شود و ثانیاً وضع و وصول این مالیات سبب انقباض اقتصاد می گردد و در نتیجه اثر ضد تورمی خواهد داشت.
3- اشكالات اجرایی مالیات بر ارزش افزوده

به دلیل وسعت مشكلات اجرایی، دولت ها در اعمال این نوع از مالیات دچار تردید می شوند. اهم این مشكلات عبارتنداز: الف) نحوه برخورد با خرده فروشان (مشاغل جزء )
ب) چگونگی برخورد در خصوص مواد غذایی كشاورزی
ج) نحوه عمل در مورد كالاهای سرمایه ای
د) مشكلات وصول مالیات از خدمات (نظیر بانك ها و بیمه )
– امكان جابجایی سرمایه مالی به دلیل نقل و انتقال پذیری آن در صورت اخذ مالیات سنگین .
– ارزش پایین درآمد حاصل از این نوع مالیات در قبال مخارج تعیین و وصول آن .
ثار اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده: آ
آثار اقتصادی اعمال مالیات بر ارزش افزوده را می توان به دو دسته تقسیم كرد: آثار كلان، كه از جمله تأثیر آن بر رشد اقتصادی، سطح قیمت ها، سرمایه گذاری، درآمدهای دولت، مصرف و ; است و آثار خرد، كه از جمله می توان به تأثیرآن بر كارایی،عدالت و ; اشاره كرد.
1- تأثیر بر سطح قیمت ها :
برخی از كشورها یكی از دلایل عمده به كار نگرفتن مالیات بر ارزش افزوده را نگرانی در مورد وجود رابطه مثبت بین اعمال این مالیات و افزایش نرخ تورم عنوان كرده اند. از طرف دیگر، تجربه كشورهای استفاده كننده از این مالیات این نگرانی را تأیید نمی كند. صاحبنظران مالی معتقدند كه اعمال مالیات بر ارزش افزوده، مانند وضع هر مالیات دیگری، یك سیاست انقباضی محسوب می گردد. بنابراین، كاربرد آن منجر به كاهش نقدینگی در اقتصاد می شود.
در 22 كشور، معرفی مالیات بر ارزش افزوده تأثیر عمده ای بر قیمت كالاها و خدمات مصرفی نداشته یا اثرش بسیار كم بوده است. در 8 مورد، اجرای مالیات بر ارزش افزوده با تغییر در شاخص بهای كالاها و خدمات مصرفی همراه بود؛ ولی از این 8 مورد فقط یك مورد افزایش نرخ تورم را به صورت فزاینده به همراه داشت و در 7 مورد دیگر در روند افزایش قیمت ها هیچ گونه شتابی مشاهده نگردید
2- تشویق سرمایه گذاری:
به طور كلی، مالیات به عنوان یكی از مهم ترین ابزارهای دولت برای تشویق و جهت دهی مناسب به سرمایه گذاری ها محسوب می شود؛ برای مثال، سیاست های دولت در خصوص معافیت ها و تخفیفات مالیاتی می تواند كارایی نهایی سرمایه و در نتیجه سود

آوری سرمایه گذاری ها را افزایش دهد و از این طریق به تقویت انگیزه های سرمایه گذاری كمك كند. همچنین، اگر سیاست مالی به گونه ای باشد كه موجب گسترش تقاضای موثر در برخی كالاها شود، انگیزه ها را درجهت افزایش نرخ تشكیل سرمایه سوق خواهد داد
3- خنثی بودن :
خنثی بودن اقتصادی هر سیاست ، به معنای این است كه در جابجیی منابع اثری نخواهد داشت، زیرا تغییری در قیمتهای نسبی ایجاد نمیكند. چنین خاصیتی در مورد مالیات بر ارزش افزوده ، در دنیای واقعی به طور كامل حاصل می شود ، چون نیازمند برقراری یك نرخ ثابت مالیاتی ، نه تنها در هر بخش، بلكه در كل بخشها در اقتصاد است..
4- افزایش رشد اقتصادی:
در اكثر كشورهای توسعه یافته ، مالیات بر ارزش افزوده جایگزین مالیات بر مصرف و مالیاتهای دیگر ، بخصوص مالیات بر شركتها شده است. انتظار این است كه این جایگزینی ، بر تولید و رشد اقتصادی آثار مثبتی داشته باشد.
5- كارایی اقتصادی:
در زمینه اثرگذاری اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر كارایی اقتصادی ، برخی اقتصاددانان معتقدند از آنجا كه ارزش افزوده برابر با رابطه زیر است ، اعمال این مالیات تبعیضی به زیان هیچیك از عوامل تولید ایجاد نكرده و می تواند كارایی اقتصادی را حفظ كند.
سود+اجاره+بهره+حقوق و مزد=ارزش افزوده

6- تراز پرداختها :
یكی از آثار غیر مستقیم مالیات بر ارزش افزوده ، تاثیر مثبت بر تراز پرداختهای كشور اجراكننده این مالیات است. بدیهی است این نتیجه گیری زمانی صحت خواهد داشت كه مالیات بر ارزش افزوده ، باعث تغییر در قیمتهای نسبی كالاهای وارداتی به صادراتی شود ، یعنی اگر پس از معرفی این مالیات قیمت كالاهای صادراتی ارزان و در مقابل ، قیمت كالاهای وارداتی گران شود یا حداقل بدون تغییر بماند، می توان به بهبود تراز پرداختها امیدوار بود
7- گسترش بخش عمومی :

برخی منتقدان معتقدند كه به كارگیری مالیات بر ارزش افزوده باعث گسترش بخش عمومی می شود و نیز قدرت سیاستگذاران مالی را افزایش می دهد . در این راستا هر كاهش در درآمد دولت می تواند با افزایش نرخ یا پایه مالیات بر ارزش افزوده جبران شود.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir