تحقیق در مورد باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر

توضیحات

 تحقیق در مورد باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن تحقیق در مورد باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر :

هدف : هدف این مقاله ادراكی بحث در مورد بعضی از نكات مهم ( متضمن) در مقوله های موضوع باسوادی، بی سوادی و آموزش مادام العمر بوده و نگرانی و توجه اهل علم نسبت به افزایش جمعیت جهانی كه یا به خواندن علافه نداشته یا قادر به خواندن نیستند.

طرح / الگو / روش : نزدیكی بحث در مورد سه مقوله عنوان(باسوادی، كم سوادی و آموزش مادام العمر)، و نتایج بدست آمده از مفاد این مقوله ها، نمایانگر وضع افرادی است كه از نظر دانش پایه زیر بنای مناسبی ندارند است . این وخامت شامل ناتوانی فرد در خواندن ، نوشتن یا تعقل و توانایی محدود آنها در مشاركت و بكار گیری موفقیت آمیز تكنولوژی یا آموزش مادام العمر بیشتری می شود. بحث در مورد جمعیتهای حاشیه نشین نشان می دهد كه گروههای حاشیه نشین چگونه قادر به مشاركت كامل در جوامع خود نیستند بدون توجه به دلایل اقتصادی، نژادی یا مذهبی اعضا گروههای حاشیه نشین اغلب از بی سوادی نیز رنج می برند

یافته ها : نتیجه گیری شده است كه مسئولین كتابخانه كه مشوق خواندن و نوشتن هستند می توانند خدمتی در خور توجه ه حرفه ها، فرهنگهای محلی و جامعه جهانی بنمایند.

منشا / ارزش : در این مقاله به مشكل كوتاه مدت و دراز مدت بی سوادی توجه شده است .
هدف این مقاله بر انگیختن كتابداران در سرتاسر جهان بوسیله ارائه اطلاعات در مورد اثرات بی سوادی بر افراد یا گروههای حاشیه نشین است.
كلید واژه ها : كتابداران ، باسوادی، آموزش مادام العمر، خواندن، گروههای مشكل دار

چكیده: یكی از مسئولیت های كتابداران ایجاد پل ارتباطی برا ی جویندگان اطلاعا ت كه سعی در گذر از فاصله مجازی دارند بوده و. مسئولیت دیگرآنان تشویق دستاورد های سواد آموزی فردی به نحوی كه كاربران كتابخانه ها آموزش گیرنده های مادام العمر باشندمی باشد.. كتابخانه ها و كتابداران منابعی ضروری برای جویندگان اطلاعات بشمار می آیند. كتابداران متخصصینی می باشند كه اطلاعات و راهنمایی جدید و نو را در اختیار جویندگان قرار می دهند به نحوی كه مهارت لازمه برای تحقیقات مستقل آتی در آنان ایجاد می شود. در این مقاله ارتباط بین مشكلات ببی سوادی كم سوادی به عنوان یك انتخاب و باسوادی به عنوان تاثیری مثبت و كلید آموزش مادام العمرمورد بحث قرار گرفته است.

اصطلاحات
كم سوادی : عدم توانایی در كاربرد مهارتهای باسوادی است. این روند یك بسامد متغیردر امریكا است. گورمان ( 2003 ص 41) و جودو ماهیت فرد كم سواد را تشریح می نماید. افراد كم سواد در زندگی خود فقط آنچه را كه باید می خوانند ودر صورت نوشتن فقط از اشكال ساده و پست مانند انتقال پیام متنی استفاده می نمایند.

«تقسیم دیجیتالی» تمایزی است بین افراد دارای دسترسی به مهارتها و فرصت های اقتصادی و كسانی كه چنین فرصتهایی را در اختیار ندارند. این وخامت و پیچیدگی در بخش «نابرابری مجازی» فراتر از تمایز دیجیتالی (موزبرگر و دیگران 2003 ) تشریح شده است. مثلا آنها می گویند : احتمالا كسانی كه بیشترین نیاز به كمك را در استفاده از كامپیوتر دارند افراد مسن تر، كم تحصیلات و كم درآمد هستند. سن و تحصیلات بیشترین تفاوت را بوجود می آورند. هر دو بعد مهارت

فنی و سواد اطلاعاتی بیشترین اختلافات را نشان می دهند.(ص117) این تقسیمی است كه كاربران كامپیوتر را از افرادی كه از كامپیوتر استفاده نمی نمایند متمایز می سازد. بر اساس نظر گوكسن ( 2003 ص 23) افراد حاشیه نشین یا استثنایی كسانی هستند كه : خارج از شبكه هایی قرار دارند كه چشم اندازهایی را برای آینده ایجاد می نمایند. اینگونه افراد از سیستم آموزش تامین اجتماعی، بهداشت و بازار كار خارج هستند. این مستثنی بودن منجر به دور ماندن گروههای خاص، مخصوصا زنان ( در تركیه) از فرایندهای سازمانی، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی می شود.

«سواد عملی» مرحله ای دیگر در فرایند یادگیری است . گورمان (2003ص41) این فرایند را تحت عنوان توانایی در خواندن و نوشتن به حدی كه فرد را قادر به داشتن یك زندگی نرمال خارج از منزل می سازد تشریح می نماید. مطمئنا این قابلیت شامل دامنه گسترده ای از مهارتها می شود.بسیاری از فارغ التحصیلان دبیرستان در آمریكا فقط بدنبال مقدار حداقل یادگیری بوده و فقط در سطح دست یابی به سوادی عملی تلاش و مطالعه می نمایند.و اغلب این دانش آموزان انگیزه ای واقعی برای دستیابی به موفقیت حرفه ای یا شغلی ندارند.(پیرز1996)

سواد اطلاعاتی از نقطه نظر عملی از نظر موزبرگر و دیگران (2003ص52) بدینگونه تشریح شده است :
بسیاری از كاربردهای اینترنت نیازمند سواد و آگاهی اطلاعاتی بیشتری بوده كه از باسوادی پایه نشات گرفته و شامل مهارتهایی مانند توانایی در كاوش، خواندن، درك و ارزیابی اطلاعات ( هم محتوا و هم منبع اطلاعات ) می شود.

بر اساس نظریه دویس ( 1999ص149) هدف آموزش مادام العمر ارائه مهارتها به دانش آموزان جهت ادامه آموزش و یادگیری در تمام عمر و ایجاد دیدگاههای مثبت به آموزش جهت پذیرش و استقبال از تغییرات و آموزش جدید است.

سواد فی نفسه موضوع و اصظلاحی مبهم است. چند سال قبل اگر مردم می توانستند امضا نمایند با سواد تلقی می شدند. با سوادی بطور سنتی شامل مهارت در سه بخش خواندن، نوشتن، و حساب می شود.

باسوادی به عنوان یك پل
آموزش مادام العمر و كاوش و یافتن اطلاعات موفقیت آمیز نیازمند سواد بوده، سواد و قابلیت خواندن تفریحی جهت برآوردن امیالهای فردی فقط سوادی نیست كه برآورنده نیازهای اطلاعاتی است. ایجاد پلی بین تمایز دیجیتالی فقط یك مرحله جدید است. مرحله دیگری كه دارای اهمیت یكسان است درك و تزریق ارزش غیرقابل انكار خواندن انتخابی دریك فرد بی سواد یا كم سواد می باشد. لذت كنجكاوی و حساسیت و دانشی كه خواندن به همراه دارد باید در هر فرد تغذیه شود. اقدام در ایجاد مواد برانگیزنده ، محیط های تغذیه كننده ، هدایت مناسب و پاداش برای خوانندگان مسئولیت های اصلی كتابداری هستند نبض انسانی كه با لغات ارتباط برقرار كرده و الهام گر معنای آنان است.

مفهوم باسوادی
ضرورت باسوادی جهانی یك نگرانی اجتماعی بوده كه امكان مشاركت افراد در انجمنهای شهری دموكراتیك را ایجاد می نمایند( ضرورتی ) ذاتی تلقی شده(گورمان2003، ایستربروك2003، رودریگز2002) زیرا واقعیتهایی می باشند كه (نمایانگر این امر هستند) كه بسیاری از افراد به مجموعه مهارتهای اطلاعاتی كافی برای موفقیت در عصر اطلاعات دست نیافته اند. (پیرز 1996، درهر2000،امیر2003،كجابی2000،كرش1993،موزبرگرو دیگران 2003 مورلی2000)
مجاورت كم سوادی و كتابخانه ها ایجاد نوعی تناقض جهالت برای كتابداران می نماید.كم سوادی در عصر غنای اطلاعاتی بیش از پیش مورد بحث قرار گرفت

ه است. (یوردیك 1998، واندر بیلت1999)، چون باسوادی بعنوان مبنای اصلی یادگیری ضروری محسوب می شود. ارتباط آن با آموزش مادام العمر نیز مهم تلقی می شود. دست بابی و حفظ مهارتهای با سوادی در بالاترین سطح برای آموزش مادام العمر موفقیت آمیز اهمیتی بسزا دارد.(كی بی 2000، رویس 1999)، در

مورد باسوادی زیاد نوشته شده چون با سیستم های آموزشی ارتباط دارد. (كی بی2000،گوردون2003). اخیرا توجه به ارتباط بین باسوادی و آموزش مادام العمر و با سوادی و جمعیتهای حاشیه نشین رشد محسوسی داشته است (رویس1999، گاكسن2003،كیل پاتریك2002) این توجهات اخیر ترجیحا به ارتباط بین با سوادی و آموزش عمومی تاكید دارد.

باسوادی بعنوان بخشی از زندگی
بسیاری از افراد جوان معاصر نیازمند مهارتهای آموزشی پیشرفته هستند. دنیای اطلاعاتی كه حول محور خواندن می چرخد رشدی تصاعدی دارد. مهارتهای كافی برای خواندن و درك اطلاعات روزمره مهارتهای پیشرفته تری نسبت به چند دهه قبل به حساب می آیند.كی بی این مطلب را بدین گونه تشریح مینماید(2000ص28) :

افزایش تقاضاها برای سواد در قرن گذشته و نسل بی پایان دانش جدید روشن ساخته كه پیچیدگی خواندن كنونی بیشتر دانش آموزان باید جهت برآوردن نیازهای دنیای كاری فردا چند برابر افزایش یابد.

با كمال تعجب ریشه این نگرانی برای موفقیت دانش آموزان در زمینه پیشرفت حرفه ای در باسوادی یافت می شود. این یك انتهای چشم انداز كسانی می باشد كه به مهارتهای آموزشی نیازمند هستند.فقط با خوب عمل كردن در خواندن، فهمیدن ونوشتن دانش آموزان می توانند به رقابت موثر در موقعیت های كاری آینده امیدوار باشند. درهر این موضوع را بدینگونه تشریح می نماید : (2000ص38). سواد و اطلاعات محیط كار در هزاره آینده با حل مشكل مترادف خواهد بود. و شامل ائتلاف ابعاد متفاوت خواندن، نوشتن، شنیدن، سخن گفتن و مهارتهای اطلاعاتی می شود. دنیای امروز آنقدر سریع تغییر می نماید كه تكنولوژی

های جدید توسعه و ارتقا مجموعه مهارتهای قدیمی مانند خواندن را ضروری می سازند. سواد به خودی خود چیزی بیش از خواندن و نوشتن می شود.
سواد دارای دامنه ای از موضوع قرون وسطایی نوشتن یك اسم تا فرد معاصری كه دارای دیپلم بوده و قادر به درك و تفسیر یك متن بوده است. جامعه سواد و باسوادی را شامل نصب علائم، توزیع روزنامه و تولید مجموعه ای از اشكال می داند.(كوك1996ص7) این موضوع را بدینگونه تشریح می نماید :
باسوادی و سواد آنچنان در دنیای مدرن در همه جا به چشم می خورد كه بدون توجه بدان نگاه می كنیم. افراد باسواد اغلب تصور می كنند كه همه در این دنیا باسواد هستند. بی سوادی نیز یك نگرانی جهانی است. علیرغم اینكه بی سوادی در تمام كشور ها وجود داشته كوك (1996ص77-78) توضیح می دهد كه :
تقریبا 90% افراد بی سواد امروزه در كشورهای در حال توسعه كه در آنها سطح میانگین باسوادی افراد بالغ حدود 40% است یافت می شوند. سطح بی سوادی در این كشورها در سالهای 1970و 1980 حدود 10% كم شد.هنوز به خاطر روند رشد جمعیت تعداد مطلق افراد بی سواد طی آن دوزه زمانی تا حدود 70 میلیون افزایش داشت.
این انتهای متضاد دیگر طیف، ضرورت سواد پایه توسط میلیونها نفر جهت بقا و زندگی روزمره معمولی چیزی است كه دانش آموزان طالب یك حرفه بدنبال آن هستند. ایستربروك (2003ص286) در صدها رابه جای اعداد مطلق جهت نمایش عامل مهمی كه با افزایش با سوادی مرتبط است را مقایسه می نماید. وی عنوان می دارد كه : در 1970 میزان افراد بالغ با سواد 47% بود و این تعداد امروزه 73% است . رشد ثبت نام دختران در مدارس چشمگیر بوده است، این مشاركت دختران و زنان بعنوان فراگیران در بسیاری از جوامع كه قبلا بسته بودند شاخصه مهمی از میزان مهارتهای با سوادی بوده و این احتمال نیز كه چرخه بی سوادی ممكن است در این نقاط شكسته شود نیز از اهمیتی یكسان برخوردار است. با سوادی نتیجه بسیاری از نیروهای اجتماعی مانند سیستمهای آموزشی، ارزشهای خانوادگی، تعالیم مذهبی و رسوم فرهنگی است. ایجاد امكان تخت آموزش قرار گرفتن زنان محركه ای بزرگ برای با سوادی پیشرفته تر در حال حاضر و آینده خواهد بود.ایستربروك (2003) به میزان كمكهای خارجی كه بیشتر آمریكاییان، در مقایسه با مقداری كه واقعا بدانها اختصاص داده شده، فكر می كنند دریافت كرده اند توجه نموده است. وی معتقد است :
تمام آفریقائیان ساكن صحرا كه به خاطر بهداشت نامناسب، بی سوادی و سوتغذیه به فلاكت افتاده اند، در حال حاضر سالانه 3/1 میلیارد دلار كمك خارجی دریافت می نمایند. این مقدار بالغ بر نیمی از آنچه است كه امریكا صرف هر حمله جدید زیر دریایی می نماید.(ص305)
باسوادی بخشی از یك موقعیت پیچیده است كه در سطح فردی، نیاز به انگیزه ، برنامه ها یا تسهیلاتی برای ساختار، مواد و منابع آموزشی، و شاید بیشتر از هر چیز دیگری تداوم – اقتصادی، سیاسی، فردی – به نحوی كه فراگیر در محیط حمایتی كافی به مجموعه ای از مهارتهای خواندن و نوشتن دست یابد.
جمعیتهای حاشیه نشین اغلب فاقد این ثبات، حتی وقتی فرصتهایی برای یادگیری در دسترسشان است هستند.مشكلات زندگی اغلب به موانعی در سر راه موفقیت تبدیل می شوند. واندر بیلت عنوان می دارد(1000ص82) :
یك میزبان پاریسی از بنجامین فرانكلین نظرش را در مورد تاسف بارترین موقعیت مردان پرسید پس از اندكی مكث پاسخ داد « مرد تنهایی در شب بارانی كه قادر به خواندن نباشد » علیرغم تداوم جریان بلامنازع اطلاعات، از دیرباز عدم توانایی كاربرد اطلاعات بطو موثر خود مشكلی بوده است.هرگونه باسوادی از كم سوادی بهتر بوده ولی كم سوادی و باسوادی كاربردی در سرتاسر جهان رایج می باشد حتی در كشورهایی مانند امریكا.

باسوادی بعنوان یك مهارت :
بسیاری از سازمانهای آموزشی غیر انتفاعی، خواندن را ارتقا و بسیاری از مدارس، دانش آموزانی را فارع التحصیل نموده كه بالقوه خوانندگان قابلی می باشند. هنوز مشكل كم سوادی وجود دارد. در حالیكه جامعه نیاز بیشتری به مهارتهای با سوادی نسبت به قبل دارد. كراشن (1993ص4) بیان مینماید :
علیرغم رشد سواد پایه در قرن گذشته، تقاضا برای با سوادی رشدی سریعتر داشته است. بسیاری از مردم به اندازه كافی قادر به خواندن و نوشتن جهت فائق آمدن به نیازهای آموزشی پیچیده جامعه مدرن نیستند.

امكان باسواد شدن امكان پذیر است. فرصتهای بسیاری برای فراگیری مهرتهای پایه خواندن و نوشتن وجود دارد. (آگی،2003b ). نمونه ای از یك برنامه عالی سواد اطلاعاتی كه كتابخانه ها را به وسیله یوزر های آنها یونیت می كند ، پروژه Smart Cape Access Project in CapeTown,South Africa(Valentine, 2004) در كیپ تاون افریقای جنوبی است . بهره وری از هر فرصتی نیارمند وجود انگیزه در فراگیرنده است.

خواندن دریچه ای است روبه دنیایی معنادارتر. مهارتی است كه در صورت عدم تمرین از دست خواهد رفت. گوردون و گوردون(2003) ناكید می نمایند كه خواندن نیاز مند تمرین مكرر جهت پیشگیری از نقصان و ضعیف شدن است. آنها عنوان می دارند كه مهارتهای سوادآموزی مانند آموزش زبان خارجی و موسیقی، از طریق تمرین و آشنایی نیازمند تغذیه هستند. آنها همچنین این نگرانی را مطرح می نمایند كه مجموعه ای از دستور العمل ها و ابزارها مانند تلفن ، رادیو،

تلویزیون و كامپیوتر باعث تحلیل رفتن مهارتهای خواندن، نوشتن و حساب در بسیاری از بخشهای جامعه امریكا شده اند. تامین اطلاعات ارزشمند و دقیق و ارائه آن بعنوان پشتوانه ای برای زندگی روزمره – مانند عناوین و بولتنهای رادیو تلویزیون- راحتی غیر اصولی مطلع شدن بدون صرف زمان و تلاش فكری هضم حقایق و تفكر اساسی در باره مطالب ارائه شده در اختیار كاربران اطلاعات قرار می دهد. بولتن ها و عناوین ظاهری آسان و سریع بوده و در مقایسه با پشتكار و تلاش لازمه در همگام خواندن منابع اطلاعاتی آسان می باشند.

كم سوادی

خوانندگان كم سواد تلاشی برای خواندن ننموده، مهارتهای آنها تحلیل رفته و فرصتهای آنها برای آموزش موفقیت آمیز آینده كمرنگ می شوند.بیرز(1996ص1) این موضوع را به عنوان یك مشكل روبه رشد مطرح نموده عنوان می دارد : چه آنها را افراد غیر خوانندگان، غیرخوانندگان باسواد، خوانندگان بیمیل یا كم سواد بنامیم، گروهی كه می توانند بخوانند ولی نمی خوانند بزرگ و روبه رشد هستند. بسیاری از خوانندگان اطلاعات را از منابعی مانند تلویزیون یا رادیو بدست آورده در حالیكه ممكن است بدست آوردن این اطلاعات از طریق خواندن (مطالعه) دقیقتر و موثرتر باشد. واندر بیت به شكل متفاعدكننده ای می‌گوید (1999 ص81) :عدم تمایل برای خواندن به تمام مطبوعات سرایت نموده، كه باید عنوان نمود كه این مشكل غم انگیز به معنای توانایی خواندن برای خواندن ولی عدم میل بدان می باشد. این مشكل حتی در بین فارغ التحصیلان دبیرستان و دانشگاه نیز شایع است.

برای دریافت اینجا کلیک کنید