توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان :

بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

فصل اول
كلیات

مقدمه:
بی شك معطوف شدن نگاههای والدین و جامعه ی آموزش كشور به برآورده ساختن نیازهای علمی دانش آموزان سبب شده است تا نیازهای روحی آن دسته از افراد در بین مشكلات گوناگون كم رنگ شود اگر خصوصیاتی نظیر گذشت، همدلی، شوخ طبعی، كمك به دیگران درك ضعف خود و دیگران ، عدالت خواهی، رازداری، كنترل خشم و احساسی بودن را از جمله ویژگیهای هوش هیجانی یا هوش اجتماعی بدانیم ضرورت دارد كه سازمان آموزش و پرورش كشور دانش آموزان

مستعد و مدیران آینده كشور را تربیت كند. بررسی های انجام شده در تعیین هوش هیجانی نشان داده است كه هوش هیجانی در دانش آموزان خودنمایی می كند. و به همین علت است كه در طول سالیان دراز مدارس جهت توجه به این نیازهای درونی اقداماتی مانند المپیادهای ورزشی، طرح پژوهش های دانش آموزی، ابداعات و خلاقیت در زمینه های علوم انسانی در برنامه های مدارس گنجانده شده است. تحقیقاتی در زمینه توضیح رابطه هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی در دنیا و در ایران به عمل آمده است و اغلب معنادار بودن رابطه را نشان داده است. هوش هیجانی

خود به تنهایی تولیدكننده ی موفقیت نیست اما واقعیت این است كه اسنادهای مثبت در درازمدت می تواند عامل پیش بینی كننده ی خوبی برای موفقیت باشد (سیارویی و همكاران، 1384)

بیان مسئله پژوهش
مسئله اصلی در این پژوهش تأثیر هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان است. تأثیر هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی در واقع سازه هایی هستند مستقل اما با یكدیگر ارتباط بسیار دارند. وجود هوش هیجانی و احساس در انسان واقعیتی انكار ناپذیر است و در انسان نیم كره ی راست مغز مربوط به هوش هیجانی است هوش هیجانی كه مواردی از قبیل علاقه به شادی، ترس از تحقیر و غیره. هوش هیجانی توانایی آگاه بودن از خود، درك و فهم خود و دیگران توانایی مواجه شدن با هیجانات شدید و مدیریت خود و ;. است. جان انیل، 1996 هوش هیجانی را چنین تعریف می كند: هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره ی مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و كنترل تكانش هاست عاملی است كه به هنگام شكست ناشی از دست نیافتن به هدف در خود ایجاد انگیزه و امید می كند هم حس یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست. نظریه پردازان می گویند كه هوش هیجانی در واقع به ما می گوید كه چه كار می توانیم انجام دهیم هوش هیجانی یعنی داشتن مهارت تا بدانیم چه كسی هستیم و چه افكار، احساسات، عواطف و رفتاری داریم یعنی شناخت عواطف خود و دیگران تا بتوانیم بر اساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق و شایستگی داشته باشیم.

اهمیت پژوهش
در واقع انجام این پژوهش در راستای تربیت نیروی انسانی برای آینده كشور و رشد سرمایه های اجتماعی دارای ضرورت بنیادی است و همچنین شناخت هوش هیجانی و ابعاد هوش هیجانی است و پی بردن به ارتباط هوش هیجانی و پیشرفت دانش آموزان است و در صورت و جود این رابطه آن را به صورت علمی، عینی و آماری نشان دهیم.

اهداف پژوهش

در این پژوهش اولویت با بررسی تأثیر هوش هیجانی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هدف تعیین شده است. هوش هیجانی یك مهارت اجتماعی است و شامل همكاری با سایر مردم، كاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد و توانایی كنترل حالتهای اضطراب و كنترل واكنش هاست.
(گلبرگ و همكاران، 2005) نشان دادند كه آموزش همدلی در دانش آموزان، هوش هیجانی و عملكرد اجتماعی آنها را افزایش می دهد.
(شرما، 2004) اظهار داشت دانش آموزات كه یادگیری پایین دارند. در تطابق هوش هیجانی و تحمل فشارهای روانی دچار مشكل می شوند.

فرضیه های پژوهش
بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان ارتباط معنادار وجود دارد.

1- هوش منطقی:
1-1 مفهوم كلی هوش:
هوش یكی از مباحث اصلی و مهم در روان شناسی است. در تعریف آن (لغوی و اصطلاحی)، گفته شده است «هوش یا هش در لغت به معنای فهم، شعور، درك، آگاهی، بیداری، بجابودن حواس، متمایز كردن، زیركی، زرنگی، عقل و خرد استعمال شده است. و اما بررسی مفهوم اصطلاحی هوش نشان می دهد كه علی رغم تعاریف گوناگون و متنوع از آن، مراد چیزی جز تعبیر ادبی و

تاریخی “جوهر دانایی” و یا “توانایی یادگیری” نیست. هرگاه فرد در حوزه های خاص از توانایی یادگیری فوق العاده باشد، اصطلاحاً می گوییم وی فردی مستعد است و در آن زمینه از استعداد خاص برخوردار است» (كاظمی حقیقی، 1376: 1). ارائه ی تعریفی جامع كه بتواند تمامی ابعاد “هوش” را در نظر بگیرد مشكل است زیرا اصولاً هوش صفتی فرضی و مفهومی انتزاعی است كه

از روی عملكرد افراد قابل تشخیص است. واژه ی هوش زیاد به كار می رود، ما پیوسته هم نوعان خود، به خصوص كودكان را تیزهوش، یا كم هوش یا بی هوش می نامیم یا در فكر خود یكی از صفات را به آنان نسبت می دهیم. با این وجود اگر از ما بپرسند كه هوش چیست؟ در پاسخ به زحمت می افتیم علت این است كه اولاً مسلم نیست كه هوش به وجه مطلق و خالص و به صورت استعداد مستقل وجود داشته باشد، ثانیاً به فرض وجود داشتن، بتواند مستقیماً و به روش عینی و علمی مورد مطالعه قرار گیرد (پیازه، 1367). آلفرد بینه و سیمون كه اولین آزمون هوش به نام آن هاست معتقد بودند «هوش یك قوه ی ذهنی بنیادی است كه تغییر یا فقدان آن بیش ترین اهمیت را در زندگی علمی آدمی دارد. این قوه ذهنی، همان قضاوت است كه گاه از آن تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتكار و توانایی تطبیق باشرایط یاد می شود: درست قضاوت كردن، درست درك كردن و درست استدلال كردن و اینهاست فعالیتهای بنیادین هوش» (بینه و سیمون، 1905، به نقل از هلیگارد، 1380: 47 و 48). در سال 1916، ترمن شاخص مناسبی برای هوش ارائه داد كه نخستین بار توسط روان شناس آلمانی؛ ویلیام اشترن (1838- 1817) پیشنهاد شده بود. این شاخص هوش بهر نامیده می شود كه در زبان انگلیسی به (IQ) شهرت دارد و هوش بهر را به صورت نسبت سن ذهنی به سن زمانی بیان می كند (همان منبع).
1-2 عامل وراثت و محیط- تأثیرگذار بر هوش:
«هم وراثت و هم محیط (فرصت های یادگیری) عوامل تعیین كننده ی مهمی در توانایی (به فعلیت رساندن) هوش هستند. وراثت، دامنه یا حداقل و حداكثر هوش یك فرد را مشخص می كند، در حالی كه محیط تعیین می كند فرد در كجای این دامنه باشد. برای مثال، وراثت مشخص می كند كه هوش بهر یك فرد بین 80 تا 110 باشد، ولی این كه فرد اكنون چه میزان بهره هوشی [هوش بهر] از این دامنه را دارد، محیط تعیین می كند. به عبارت دیگر، اگر این فرد در محیطی غنی و سرشار از محرك و تحریك بزرگ شده باشد، دارای بهره ی هوشی [هوش بهر] 110 خواهد بود (از آن بیش تر نخواهد بود) و اگر در محیطی بسیار فقیر (از لحاظ محرك ها و عواطف و غیره) هم بزرگ شده باشد دارای بهره ی هوشی (هوش بهر) 80 خواهد بود (كم تر از آن نخواهد بود). نكته ی حائز اهمیت آن است كه اكثر ما متأسفانه به خاطر شرایط محیطی، از آن حداقل دامنه ی بهره ی هوشی [هوش بهر] كه وراثت مشخص كرده، استفاده می كنیم» (بیابانگرد، 1384: 114 و 113).

«یك كودك، به هنگام تولد، مقداری از توانائی های لازم برای رشد ذهنی را داراست. اما اگر محیط مناسب نباشد این توانایی به فعل در نمی آید. امكان دارد كه توانایی بالقوه ی رشد ذهنی یك كودك در سطح پائینی باشد، در آن صورت هیچ محیطی نمی تواند ضریب هوشی بالایی را برای

او فراهم آورد؛ بنابراین، توارث محدودیتی را بر این رشد ایجاد می كند. از طرف دیگر، اگر كودكی مغز بسیار مستعدی را به ارث ببرد، به طوری كه امكان كسب ضریب هوشی [هوش بهر] بسیار بالا برای او میسر باشد، اما در محیط متغیر [فقر ارتباطی و ادراكی و ;] قرار گیرد درست همان حالت را خواهد داشت كه مغز كاملی را به ارث نبرد» (گنجی، 1371: 125).
1-3- هوش منطقی (هوش بهر)
«هرمن ابینگهاوس روان شناس آلمانی، اولین بار هجاهای بی معنی را اختراع كرد. این وسیله اجازه داده است تا حافظه ی آزمودنی، از طریق شمردن تعداد هجاهایی كه مدتی بعد از حفظ كردن آن ها را به خاطر می آورد، اندازه گیری شود. نفر دوم، آلفرد بینه روان شناس فرانسوی است (1905) كه توانست تعدادی سؤال و مسایل آسان تهیه كند و آن ها را در اختیار كودكان قرار دهد و با مقایسه نتایج با یكدیگر، هوش [هوش بهر] آن ها را اندازه بگیرد. مسائل مطرح شده در واقع بسیار ساده بود و با تجربه های روزمره ی كودكان ارتباط داشت و به جرأت می توان گفت كارهایی كه بعدها در این زمینه انجام گرفته، چیزی جز كاربرد فكر اولیه نبوده است. انواع سؤالاتی كه برای اندازه گیری هوش به كار می رود به این صورت می تواند باشد كه مثلاً از كودك بپرسند؛ كبریت به چه درد می خورد؟ در چه ساعتی از روز خورشید در سمت مغرب است؟ مفهوم این ضرب المثل چیست؟ “انسانی كه به دو زبان صحبت می كند به اندازه ی دو نفر ارزش دارد”. بینه چنین فرصتی را فراهم آورد و آن را آزمون هوشی نامیده است. او با اجرای تست خود توانسته است میانگین نتایج كودكان 3 ساله، 4 ساله، 5 ساله و ; را پیدا كند. مثلاً زمانی كه یك كودك 6 ساله امتیاز كودكان 5 ساله را كسب می كرد، بینه میدانست كه او از نظر رشد ذهنی عقب ماندگی دارد و سن عقلی او 5 سال است. یا اگر نمره او با میانگین نمرات كودكان 7 ساله یا 8 ساله مطابقت می كرد، مفهومش این بود كه رشد ذهنی كودك نسبت به سن او پیش رسی دارد و دارای سن عقلی 7 یا 8 سال است. مرحله ی بعدی در اندازه گیری هوش این است كه ضریب هوش تعریف شود. این كار توسط ویلهم اشترن روان شناس آلمانی انجام گرفت. اگر سن عقلی را به N.A و سن تقویمی را به C.A نشان دهیم، ضریب هوشی [هوش بهر] یك كودك به ترتیب زیر بدست خواهد آمد:

به این ترتیب، اگر كودك 8 ساله دارای سن عقلی 6 سال باشد ضریب هوشی (هوش بهر) او 75 خواهد بود، اما اگر سن عقلی او 10 سال باشد ضریب هوشی او 125 خواهد بود. بنابراین، ضریب هوشی [هوش بهر] 100 نشانه ی رشد متوسط، 95 نشانه ی كندی مختصر، و 90 نشانه ی كندی بیشتر و ; خواهد بود.

2- هوش هیجانی
2-1- تعریف هیجان:
دانیل گلمن می گوید «واژه ای كه تحت عنوان هیجان به آن اشاره می كنم، اصطلاحی است كه روان شناسان و فلاسفه بیش از یك قرن در باره ی معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداخته اند. در فرهنگ لغات انگلیسی آكسفورد، معنای لغوی هیجان چنین ذكر شده است: «هر تحریك یا اغتشاش در ذهن، احساس، عاطفه، هر حالت ذهنی قدرتمند ی تهییج شده». من لغت هیجان را برای اشاره به یك احساس، افكار، حالت های روانی و بیولوژیكی مختص آن و دامنه ای از تمایلات شخص برای عمل كردن بر اساس آن به كار می برم. تعداد هیجان های شناخته شده با در نظر گرفتن تركیبات، گوناگونی ها، تحولات و اختلالات جزیی میان آن ها به صدها نوع می رسد. در واقع، هیجان های ظریف بی شماری وجود دارند كه برای بیان آن ها واژه ای نداریم. در میان پژوهشگران، بحث بر سر این كه آیا اصولاً می توان بعضی از هیجان ها را اصلی تلقی كرد- هیجان هایی كه به مثابه ی رنگ های اصلی؛ آبی، زرد، قرمز باشند كه سایر تركیبات از آن ها سرچسمه بگیرند- و این كه این هیجان ها كدامند، بحثی دنباله دار است. تعدادی از نظریه پردازان، چندین هیجان مشابه را در مجموعه ای واحد جای می دهند، اما جملگی آنان بر این مطلب اتفاق نظر ندارند. عنوان برخی از این خانواده های اصلی و برخی از اعضای آن ها از این قرار است:
خشم: تهاجم، هتك حرمت، تنفر، غضب، اوقات تلخی، غیظ، آزردگی، پرخاش، خصومت، اذیت، تندمزاجی، دشمنی و شاید در بدترین حالت تنفر و خشونت آسیب شناختی.
اندوه: غصه، تأثر، دلتنگی، عبوسی، مالیخولیا، دلسوزی به حال خود، احساس تنهایی، دل شكستگی، ناامیدی و در سطح آسیب شناختی، افسردگی شدید.
ترس: اضطراب، بیم، ناآرامی، دلواپسی، بهت، نگرانی، توهم، ملاحظه كاری، تردید، زودرنجی، ترسیدن، ترس ناگهانی (شوك)، وحشت، و از نظر آسیب شناسی روانی هراس (فوبی) و وحشت زدگی.
شادمانی: شادی، لذت، آسودگی، خرسندی، سعادت، شوق، تفریح، احساس غرور، لذت جسمانی، به هیجان آمدن، وجد خشنودی، رضایت، شنگولی، بوالهوسی، از خود بی خود شدن، و در نهایت شیدایی (مانی).
عشق: پذیرش، رفاقت، ا عتماد، مهربانی، هم ریشگی، صمیمیت، پرستش، شیفتگی، مبهوت شدن.
شگفتی: جاخوردن، حیرت، بهت، تعجب.
نفرت: تحقیر، اهانت، خوار شمردن، اكراه، بیزاری، بی رغبتی.
شرم: احساس گناه، دست پاچگی، حسرت، احساس پشیمانی، احساس پستی، افسوس، دل شكستگی و توبه.
فهرست مذكور، یقیناً نمی تواند كلیه سؤال های مربوط به نحوه ی طبقه بندی هیجان را پاسخ دهد. برای مثال، حسادت را، كه گونه ا ی از خشم آمیخته با اندوه و ترس است، چگونه می توان طبقه بندی كرد؟ جایگاه محاسنی هم چون امید و ایمان، شهامت و بخشندگی، یقین و متانت یا معایب ناپسندی هم چون شك، خودپسندی، تنبلی و بی حالی – یا ملال كدام است؟ پاسخ روشنی موجود نیست، مجادله ی علمی بر سر نحوه ی طبقه بندی هیجان ها هم چنان ادامه دارد. این استدلال كه چند هیجان محوری وجود دارد تا حدودی وامدار كشفیات پل اكمن استاد دانتشگاه

كالیفرنیا در سانفرانسیسكو است. وی معتقد است افراد متعلق به فرهنگ های مختلف در سراسر دنیا، از جمله افرادی كه به فرهنگ های نانویسا تعلق دارند و به احتمال زیاد از سینما یا تلویزیون تأثیر نپذیرفته ا ند، می توانند حالت های چهره حاكی از چهار هیجان (ترس، خشم، اندوه و لذت) را تشخیص دهند- و همین امر جهان شمول بودن این هیجان ها را نشان می دهد. اكمن تصاویری

از چهره ی افراد را كه با دقت تكنیكی زیاد، نشانگر حالت های روحی آنان بود، به افرادی نشان داد که به فرهنگ های بسیار دورافتاده ای هم چون قبیله ی فور در گینه ی نو تعلق داشتند- قبیله ای منزوی كه در ارتفاعات دوردست در وضعیت عصر حجر زندگی می كنند- و دریافت ساكنان تمام دنیا همان چند هیجان پایه را تشخیص می دهند. شاید بتوان گفت اولین بار، داروین به موضوع جهان شمول بودن حالت های بیانگر چهره در ابراز هیجان ها توجه كرد و وی این امر را گواهی بر این امر می دانست كه نیروهای تكامل، این نشانه ها را در سیستم عصبی مركزی انسان ثبت كرده اند. من در جست و جو برای یافتن هیجان های پایه ای از اكمن و دیگران پیروی می كنم كه هیجان را به صورت چند خانواده یا بعد مطرح می كنند، و خانواده های اصلی – خشم، اندوه، ترس، لذت، عشق، شرم و امثال آن – را مواردی در نظر می گیرم كه برای اشاره به جزئیات بی شمار زندگی هیجانی بشر لازمند. هر كدام از این خانواده ها، دارای یك هسته ی هیجانی پایه اند كه نقشی محوری

دارند و دیگر وابستگان آن ها با گونه گونی های بی شمار خود، از آن مركز نشأت می گیرند. حالت های روحی در حلقه های بیرونی جای دارند و به زبان فنی، خموش ترند و نسبت به یك هیجان خاص، دوام بسیار بیشتری دارند (برای مثال اگر چه بسیار نادر است فرد یك روز تمام در اوج خشم قرار داشته باشد، اما داشتن حالت روحی گرفته و تحریك پذیر در تمام مدت روز، چندان نادر نیست، كه در این میان، وهله های كوتاه مدتی از خشم هم به آسانی پیش می آیند).

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir