توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا :

ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا

چكیده :
شناخت و تعیین كشورهای كانونی و پیرامونی در مناطق مختلف جغرافیایی كمك شایانی برای بررسی و آگاهی از ساختار نظام قدرت منطقه ای می كند. برای شناخت اینگونه كشورها نیاز به رده بندی بر اساس قدرت ملّی آنها می باشد. با تعیین سطح و وزن ژئوپلیتیكی هر یك از كشورها می توان سطوح قدرت ملّی آنها را مورد سنجش قرار داد. سنجش قدرت ملّی كشورها مستلزم ارزیابی و محاسبه مؤلّفه ها و عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی، نظامی، فرهنگی و علمی كشورها می باشد كه محاسبه مجموع امتیازات عوامل مذكور نشانگر میزان و

سطح قدرت ملّی و تعیین جایگاه آنها در میان كشورها و در سطح منطقه ای و قاره ای می باشد. شناخت و درك اهمیت قاره آفریقا در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، سرزمینی و ;.. در بدو ورود به هزاره سوّم و بذل توجّه به كشورهای محوری و قطب آن، كمك مؤثّری در تدوین برنامه های كارآمد در زمینه های مختلف هر یك از كشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران نموده و میزان موفّقیت، صرفه جویی در وقت و هزینه ها و رسیدن به اهداف را محقق خواهد نمود. مقاله حاضر ضمن برشماری پتانسیلها و عوامل مهم ژئوپلیتیكی تأثیرگذار در جایگاه هر یك از كشورها، سعی در شناخت كشورهای مهم و مؤثّر در سطوح منطقه ای و قاره ای آفریقا دارد.

مقدمه:
قاره آفریقا با دارا بودن 54 كشور با ویژگیهای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، طبیـعی و غیـره نمونه های بارز و پیچیده ای از رقابتها، كنشها و واكنشها، جستجوی ایفای نقش محلی، منطقه ای و قاره ای توسط كشورها را در میان قاره های جهان ارائه می دهد. اگر چه ریشه ها و ردپاهای این مسائل را به خوبی می توان در دوران استعمار و آثار و عملكرد آن در قاره فوق یافت ولی درك اهمّیت قاره آفریقا از سوی قدرتها و سایر كشورهای جهان و به تبع آن علاقه

مندی به برقراری روابط و بهره مندی هرچه بیشتر از مزایا و پتانسیلهای مختلف آفریقا از سوی آنها، تلاش كشورهای مختلف قاره برای كسب هرچه بیشتر قدرت در سطوح مختلف را سبب گشته و خود بر پیچیدگی و وخامت این رقابتها می افزاید. بطوری كه میزان كسب قدرت و افزایش وزن و

منزلت ژئوپلیتیكی كشورها، اقتدار، تأثیر گذاری، منافع بیشتر و گسترش حوزه نفوذ در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و در مقیاسهای منطقه ای و قاره ای برای آنها در بر خواهد داشت. از سوی دیگر برای كشورهای سایر قاره ها كه در پی تنظیم و بسط روابط با كشور های آفریقا بوده و بخش عمده ای از منافع ملّی خود را در این قاره می جویند با مسئله و مشكل او

لویت بندی و درجه بندی این كشورها در سیاست خارجی خود مواجه می باشند. از آنجا كه عنصر قدرت در كیفیت شكل دهی به تعاملات دولتها در جهان كنونی بویژه در قاره آفریقا نقش عمده ای را ایفا می كند، مقاله حاضر در پی شناخت ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا می باشد.
با روی آوری و اقبال كشورهای مختلف جهان برای شكل دادن به نظامهای منطقه ای، مفاهی

م، دیدگاهها و الگوهایی درباره نحوه شكل گیری قدرت در این نظامها مطرح گردیده است. اگرچه كیفیات رفتاری و نحوه تعاملات آنها با یكدیگر از اهمّیت قابل توجّه ای برخوردار است امّا تعیین و سطح بندی قدرتهای درجه 1، درجه 2 و ;.. منطقه ای خود كمك شایانی به بررسی دیدگاهها و الگوهای فوق می نماید. روش تعیین و سطح بندی قدرتهای منطقه، مستلزم شناخت كشورهای كانونی و پیرامونی می باشد. برای شناخت سطوح قدرت كشورها در یك رابطه سلسله مراتبی، سنجش وزن ژئوپلیتیكی و قدرت ملّی آنها ضروری است. دولتی كه بیشترین وزن را داشته باشد قدرت تراز اوّل منطقه محسوب می شود كه در جایگاه رهبری و كنترل منطقه ای قرار گرفته و در امور منطقه اعمال نفوذ می كند. سطوح پایین تر قدرت جانب احتیاط را رعایت كرده و با توجّه به این واقعیت روابط خود را با او تنظیم می كنند.(حافظ نیا، كاویانی، 1383 : 81).
اگر چه در خصوص موضوع تحقیق نظریه ها و تئوریهای مستقل و مستقیمی ارائه نگردیده است ولی به لحاظ ساختاری و پایه ای، چهارچوبهای نظری و تئوریكی متعدد و مستدلی در ارتباط با سلسله مراتب قدرت، حوزه های نفوذ، مركز و پیرامون و … .. وجود دارد كه می توان به موارد زیر اشاره كرد:
فردریك راتزل(1904- 1844) به نقش دو عامل وسعت و موقعیت كشورها در سیاست و قدرت آنها پرداخته و برای رشد فضای كشورها قوانین وضوابطی را مطرح كرد كه به قوانین هفتگانه معروفند.(حافظ نیا، 1379 :229)
سائل بی كوهن، جغرافیدان معاصر آمریكایی، نظریه سیستم ژئوپلیتیك جهانی را در دو بعد توزیع قدرت و ساختار فضایی ارائه داد و سیستم ژئوپلیتیك جهانی را بر پایه موقعیت و قدرت كشورها درنظام جهانی تبیین كرد. وی عواملی را كه بر قدرت و نقش هر یك از اجزاء سیستم، نظیر دولتها و كشورها، تاثیر می گذارند، اینگونه بر می شمارد:
1- عوامل و تحولات داخلی، نظیر ساخت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فن آوری.
2- عوامل خارجی، تجارت خارجی، روابط سیاسی، پایگاههای نظامی، هم پیمانان خارجی، مسئله مهاجرت و … .. كه به توسعه و كنش متقابل بین كشورها و دولتها و همبستگی آنها به عنوان اجزاء سیستم كمك می كند.
3- نیروهای داخلی كه در خارج حضور دارند.
كوهن تجزیه سیستمهای درون گرا را ناشی از افزایش درجه انتروپی (حجم ارتباطات كمتر) آنها می داند. وی بر اساس الگوی درجه انتروپی، كشورهای جهان را در سال 1991م.سطح بندی نموده است و برخی را با كمترین درجه نظیر آمریكای شمالی و برخی را با بیشترین درجه انتروپی نظیر آفریقای جنوب صحرا و یا آمریكای جنوبی می داند. الگوی او بر اساس ده عامل،میزان پس انداز، تولید كشاورزی، تولید صنعتی، صادرات، تحقیقات توسعه ای، تعداد دانشمندان، مهندسان، كاه

ش دیون و بدهیهای خارجی، مبادله علمی، تعداد اختراعات و در چهار سطح تشكیل می دهد. شامل: سطح خیلی بالا، بالا، متوسط و سطح پایین.(حافظ نیا، 1379 : 6-335).  كرد:
1- قدرتهای درجه اول كه در یك بعد یا تمام ابعاد در سطح جهان عمل می كنند، شامل: آمریكا، اروپا، روسیه، چین، ژاپن.
2- قدرتهای درجه دوم كه در سطح یك منطقه جغرافیایی عمل می كنند ودارای ابعاد زیر هستند:
– تلاش می كنند خود را به عنوان هسته و مركز منطقه مطرح كنند.
– از جهت اقتصادی و ارتباطی تلاش می كنند به گره مواصلاتی و مركز منطقه تبدیل شوند.
– نفوذ نظامی را در منطقه دنبال می كنند.
– تلاش می كنند جلوی قدرتهای جهانی در آن منطقه را بگیرند.
– خواستهای برتری جویانه در كل منطقه دارند، هرچند توفیق زیادی را به همراه نداشته باشد.
3- قدرتهای درجه سوم، كشورهایی هستند كه در حوزه های كوچكتری در منطقه ژئوپلیتیكی با هم رقابت دارند. این رقابتها در زمینه های ایدئولوژیكی و سیاسی یا در اختیار گرفتن منابع منطقه است اما این كشورها به علت قلت تواناییهای اقتصادی، جمعیتی یا نظامی قادر به رقابت با قدرتهای درجه دوم نیستند.
4- قدرتهای درجه چهارم، تنها در جهت تاثیرگذاری بر همسایگان خود تلاش می كنند.
5- قدرتهای درجه پنجم، كشورهایی هسـتند كه حوزه نفوذشان صرفاً در محدوده جغرافیایی خودشـان اسـت.(Cohen , 1994 : 26-27 )
ساموئل هانتینگتون(1999) معتقد اسـت كه سیاستهای جهانی همواره پیرامون قدرت و مبارزه برای كسب قدرت دور می زند. او چهار نوع سیستم قدرت جهانی را مورد بحت قرار می دهد:
1 – سیستم تك قطبی، كه یك ابرقدرت و بسیاری قدرتهای ناچیز دیگر وجود دارند و از قدرتهای عمده حائز اهمیت خبری نیسـت. در نتیـجه آن ابرقدرت به طور مؤثری مسائل مهم بین المللی را به تنهایی حل و فصل می كند و هیچ مجموعه ای از سایر كشورها قدرت آن را ندارند كه مانع اقدامات آن بشوند.
2- سـیستم دو قطبی، مانند دوران جنگ ســرد كه دو ابر قدرت وجود داشــت و روابط بین آنها در سیاستهای بین المللی نقش اساسی ایفا می كرد.
3 – سیستم چند قطبی كه چندین قدرت عمده با توان تقریباً مساوی وجود دارد و بر اساس الگوهای متغیر با یكدیگر همكاری و رقابت می كنند.
4 – سیستم دوگانه تك قطبی – چند قطبی، كه یك ابرقدرت وتعداد زیادی از قدرتهای عمده در كنار هم هستند. این سیستم در حال حاضر بر جهان حاكم است.(Huntington , 1999: 35-49 )
از دیگر محققان، می توان به لوئیس كانتوری و استیون اشپیگل در دهه 1960م. اشاره كرد. به اعتقاد آنها هر منطقه دارای بخش هسته یا كانون اصلی سیاست بین المللی در آن منطقه و بخش پیرامون شامل دولتهایی كه در امور سیاسی منطقه ایفای نقش می كنند ولی به واسطه عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، سازمانی و غیره از بخش هسته مجزا هستند و دیگر یك سیستم مداخله گر كه به آن دسته از قدرتهای خارجی اشاره دارد كه دارای مشاركت مهمی در یك خرده سیستم هستند. كانتوری و اشپیگل سطح بالاتر از منطقه را سیستم مسلط و با عرصه جهانی و سطح پایین تر را سطح یك دولت ملّی با عرصه كشور خود مطرح می نمایند.

ویلیام تامپسون نیز نوشته های ناظر بر خرده سیستم های بین المللی را مرور كرده و تلفیقی از آنها به دست داده است. وی، ویژگیهایی كه در این نوشته ها برای خرده سـیسـتم های بین المللی بر شـمرده، شامل موارد زیر می باشد:
1 – مجاورت بازیگران با یكدیگر
2 – الگوهای منظم روابط یا تعاملات
3 – ارتباط متقابل درونی كه بر اساس آن، تغییری در یك بخش از خرده سیستم، بر دیگر بخشها تأثیر خواهد گذاشت
4 – شناسایی داخلی و خارجی به عنوان واحدهای مجزای قدرت كه در مقایسه با واحدهای سیستم مسلط، نسبتاً فرودست ترند

5 – اثرات دگرگونی در سیستم مسلط بر خرده سیستم، بزرگتر از اثر معكوس آن است
6 – میزانی(نامشخص) از پیوندهای مشترك زبانی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی یا قومی
7 – میزان نسبتاً بالایی از همگرایی از جمله شاید روابط نهادی آشكار
8 – غالب بودن كنشهای درون سیستمی بر نفوذهای خارجی
9 – نیروهای نظامی مجزا
10 – نوعی تعادل منطقه ای
11 – سطح مشتركی از توسعه
وی نهایتاً نتیجه گیری می كند كه در مورد خرده سیستم ها اتفاق نظر چندانی وجود ندارد اما شرایط لازم و كافی برای یك خرده سیستم منطقه ای را در چهار عامل زیر خلاصه می كند:
1 – منظم بودن و شدت تعاملات به ترتیبی كه دگرگونی در یك بخش بر بخشهای دیگر تأثیر گذارد
2 – مجاورت كلی بازیگران
3 – شناسایی داخلی و خارجی سیستم به عنوان واحدی مجزا
4 – وجود دست كم دو و احتمالاً چند بازیگر در خرده سیستم(دوئرتی و فالتزگراف، 1372 :261-260)
پس از بحث در خصوص چهارچوبهای نظری موضوع مورد تحقیق، با توجّه به اینكه قدرت ملّی عامل كسب قدرت و رقابت با دیگران به حساب می آید به ارائه تعاریفی از آن پرداخته می شود:
1- به برآیند توانایی ها و قابلیت های یك جامعه، قدرت ملّی می گویند.
2- قدرت ملّی یك كشور، توانایی، اسـتعداد و ظرفیت آن كشـور اسـت كه برای اعمال اراده ملّی و تحصیل و حفاظت از منافع ملّی به كار گرفتـه می شود. (حافظ نیا، 1379 : 145)
3- مجموعه ای از توانمندیهای مادی و معنوی كه در قلمرو یك واحد جغرافیایی و سیاسی به نام كشور یا دولت وجود دارد.(كاظمی، 1373 : 170)
قدرت ملّی دارای دو قلمرو كاربردی است:
قلمرو داخلی كه به منظور قانون گذاری، ضابطه گذاری، اجراء، تنظیم و تنسیق امور جامعه و روابط آحاد ملّت و تأمین امنیت داخلی از طریق نهادهای سازمان یافته قانونی نظیر نهادهای قانون گذاری و سیاستگذاری، قضایی، امنیتی و تبلیغاتی به كار گرفته می شود. قلمرو خارجی و فراكشوری كه برای تحصیل اهداف و حفاظت از منافع ملّی و دفع تهدیدات از امنیت ملّی در عرصه بین المللی به كار می رود.
قدرت ملّی دارای دو وجه كاربردی است: اول وجه نفوذ و دوم،‌ وجه اعمال زور. وجه اول ذهنی و عینی است و ماهیت ژئوپلیتیكی دارد و امروزه به شدّت مورد توجّه دولت های بزرگتر نسبت به دولتهای كوچكتر و یا حتی همتراز اسـت. وجه دوم، پدیده ای اسـت عینی كه در صورت كارگر نبودن وجه اول، از سـوی دولتها به كار گـرفته می شـود.

( حافظ نیا، 1379 : 246)
قدرت ملّی كشور از حیث قلمرو و حدود تأثیرگذاری، دارای سطوح پنجگانه است:
1- قدرت ملّی جهانی: قدرتی است كه می تواند بر فرایندهای جهانی نقش مؤثری ایفا كند.
2- قدرت بالقوه جهانی: كه در حال رشد و رسیدن به سطح قدرت جهانی است مثل چین.
3- قدرت ملّی منطقه ای(متوسـط): دارای قلمرو، نفوذ و اثرگذاری قاره ای یا منـطقه ای اسـت مانند، نیـجریه و آفریقای جنوبی.
4- قدرت محلّی یا كوچك: درسطح محلّی و همسایگی دارای منطقه و قلمرو نفوذ است.

5- قدرت درون كشوری: كه فقط در چهارچوب مرزهای سیاسی خود دارای اقتدار است كه بیشتر كشورهای كوچك جهان از این قدرت برخوردارند.(حافظ نیا، 1379 : 248)
موضوع سنجش قدرت ملّی كشورها از مباحث مهم جغرافیای سیاسی است. امّا این « اندازه گیری قدرت ملّی كشورها به صورت یك معضل درجغرافیای سیاسی باقی مانده است ».( Taylor , 1993: 33) . از دلایل این معضل عدم قطعیت و سـنجش متغیرهای كیفی مانند هدف اسـتراتژیك، روحیه ملّی و نظایر آن می باشد.
در مجموع تعیین قدرت ملّی كشورها كار چندان ساده ای نیست. عوامل مادّی و معنوی با اشكال بالفعل و بالقوه فراوانی درشكل گیری قدرت ملّی یك كشور مؤثرند كه در بسیاری از موارد امكان كمّی كردن و مقایسه آنها با هم وجود ندارد. طبیعت مولّفه های تشكیل دهنده قدرت ملّی اینگونه است كه برخی كیفی بوده، برخی پویا هستند و برخی داده ها قابلیت سنجش را ندارند و این خصوصیات ارزشیابی دقیق قدرت ملّی را مشكل می نماید.( افشردی، 1381 : 237)
برای محاسبه و سنجش قدرت ملّی، منابع، عناصر و عواملی كه خود تولید كننده قدرت ملّی هستند وجود دارد كه متخصصان رشته های مختلف همچون جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیك، روابط بین الملل وعلوم سیاسی در خصوص آنها الگوهایی را مطرح كرده اند. «موركنتا»، «اركانسكی»، «كوهن»، «گلاسنر» و «ماهان» از جمله متخصصانی هستند كه در این خصوص الگوهایی را ارائه كرده اند.
در مجموع عوامل، عناصر و منابع مولد قدرت ملّی عبارتند از: عوامل اقتصادی، عوامل سرزمینی، عوامل حكومتی، عوامل علمی و فن آورانه، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل نظامی و عوامل فراكشـوری.(حافظ نیا، 1379: 248)

مدل زیر عوامل اصلی تشكیل دهنده قدرت ملّی را نشان می دهد:
عوامل اقتصادی
عوامل سرزمینی
عوامل حكومتی
عوامل علمی و فن آورانه وزن ژئوپلیتیكی قدرت ملّی
عوامل اجتماعی
عوامل فرهنگی
عوامل نظامی
عوامل فراكشوری
با توجّه به پیچیدگی موضوع اندازه گیری قدرت ملّی كشورها، درمقاله حاضر، برای سنجش و اندازه گیری قدرت ملّی كشورها، متغیّرهایی ملاك عمل قرار گرفته اند كه قابل كمّی شدن بوده و كاربرد مقایسه ای دارند.

ارزش عوامل و عناصر تشكیل دهنده قدرت ملّی یكسان نمی باشد. بطوریكه برخی وسعت زیاد، موقعیت جغرافیایی مناسب و عوامل جغرافیایی را حائز اهمیت بیشتر می دانند، بعضی تعداد جمعیت و عوامل دموگرافیكی، تعدادی عوامل علمی و فن آورانه مانند تعداد اختراعات، تعداد مقالات و تحقیقات بنیادی، توسعه ای و كاربردی و ;، برخی عوامل نظامی مانند تعداد نیروهای نظامی، تعداد ادوات نظامی وبالاخره برخی عوامل و نقشهای سیاسی و بین المللی را مدّ نظر قرار داده اند. موضوعی كه اهمیت دارد این است كه حاصل جمع عوامل مختلف، معرف و مبین بهتر و واقعی

تری بدست می دهد تا تأكید به یك دسته از عوامل و یا تعدادی از آنها. اگر چه به نظر برخی از صاحب نظران تعدادی از عوامل اهمیت بیشتری دارند امّا با توجه به مقایسه ای بودن كشورها در كنار یكدیگر و از سویی تفاوت دیدگاهها سعی شده است میزان امتیازات مورد نظر بطور نسبی یكسان در نظر گرفته شود. بدیهی است كه جمع امتیازات محاسبه شـده تا حدّ قابل ملاحظه ای نزدیك به واقعیت می باشد و با توجّه به تعدد عوامل و قابلیت مقایسه ای آنها می تواند ملاك عمل واقع شـود. البته دیدگاههای سـیاسی، ایدئولوژیهای حاكم، روابط بین الملل، میزان ایفای نقشـ

های سـیاسـی و ;. در میزان بازیگری كشـورها در مقیاسـهای مختلف و در ارتقاء یا تنزل قدرت مـلّی آنها مؤثر می باشند. لذا نباید نقش عوامل كیفی كه غیر قابل كمّی كردن و محاسبه می باشند را در بررسی قدرت ملّی نادیده گرفت.
ارزیابی وزن ژئوپلیتیكی و قدرت ملّی كشورها و طبقه بندی آنها برای دستیابی به یك نظام قدرت

منطقه ای با استفاده از مدل سنجش ماتریسی، به طور كلی در حوزه جغرافیای سیاسی از نوآوری برخوردار است و طرّاحی مدل سنجش وزن ژئوپلیتیكی نیز از جنبه های بدیع این تحقیق محسوب می شود. از سویی دیگر انجام و تست چنین مدلی برای قاره آفریقا و الگویابی نظام قدرت در این قاره به نوبه خود دارای جنبه نوآوری است.

روش تحقیق:
با توجه به ماهیت تحقیق، روش انجام آن، توصیفی– تحلیلی می باشد. اطلاعات و آمار عوامل و متغیّرهای مختلف بطور جداگانه برای تمامی كشورها جمع آوری و در جداول ماتریسی درج و امتیازات آنها محاسبه و از مجموع امتیازات، وزن ژئوپلیتیكی و قدرت ملّی آنها مشخّص و در پی آن قدرتهای قاره ای، منطقه ای و ملّی و نیز سطوح قدرت آنها مشخص شده است كه می توان پراكنش آنها را با توجه به قلمرو كاربردی و از نظر قلمرو و حدود تأثیرگذاری تبیین كرد.
روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، كتابخانه ای بوده و از منابعی همچون، كتب، مجلات و فصلنامه ها، اینترنت، آمار و اطلاعات مربوط به سفارتخانه ها، كتابهای سال كشورها و … .. استفاده شده است.
جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی كشورهای قاره آفریقا(54) می شود.
عوامل و متغیّرهای مورد مطالعه برای سنجش قدرت ملّی كشورها در این تحقیق عبارتند از:

جدول شماره 1 : عوامل و متغیّرهای سنجش قدرت ملّی كشورها

عوامل متغیّرها

اقتصادی درآمد خالص سرانه، موازنه تجاری، بدهیهای خارجی، تولید ناخالص ملّی، طول خطوط آهن، طول راههای آسفالته، تعداد فرودگاهها

سرزمینی مساحت، اراضی قابل زراعت، تراكم جمعیت به اراضی قابل كشت، تراكم نسبی، میزان بارندگی سالانه، پوشش گیاهی، شكل سرزمین، موقعیت نسبی

حكومتی جمعیت پایتخت و نسبت آن به جمعیت كل، تعداد پناهندگان از كشورهای دیگر در كشور مورد نظر، تعداد پناهندگان از كشور مورد نظر در كشورهای دیگر، تعداد كودتاها، تعداد انتخابات

علمی و فن آورانه تعداد دانشگاها، تعداد اساتید و دانشجویان، تعداد دانش آموزان، تعداد معلّمان،

تعداد مجلّه های علمی، تعداد مقاله های علمی

اجتماعی تعدا جمعیت، امید به زندگی، مرگ و میر هنگام تولّد، نرخ سواد، نرخ ابتلا به ایدز، درصد جمعیت برخوردار از امكانات بهداشتی، درصد دسترسی به داروهای اساسی، تعداد پزشك، سرانه بودجه بهداشتی، كودكان زیر منحنی رشد، درصد عدم دسترسی به آب سالم، درصد هزینه آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملّی، درصد افراد زیر خط فقر، وضعیت معیشت، نسبت دینی، نسبت قومی و نژادی، رتبه بین كشورهای درحال توسعه، رتبه توسعه انسانی

فرهنگی تعداد روزنامه ها، سرانه روزنامه ها، توریسم، سرانه رادیو، سرانه اینترنت، سرانه رایانه شخصی، سرانه تلویزیون، سرانه تلفن همراه، سرانه تلفن ثابت

نظامی تعداد نیروهای نظامی، بودجه دفاعی سالیانه، سهم بودجه دفاعی از GDP ، سرانه بو

دجه دفاعی، تعداد هواپیماهای جنگی، تعداد بالگردها، تعداد شناورهای رزمی، نسبت تعداد نیروهای مسلّح به كل جمعیت

با توجّه به تنوع وتعدد عوامل و متغیّرهای سنجش قدرت ملّی كشورها و یكسان نبودن رو

شهای سنجش آنها، بنا به مورد و ضرورت از روش محاسبه مقادیر مطلق، مقادیر نسبی، روش تركیبی و ابداعی (قراردادی) استفاده شده است.
مثال برای مقادیرمطلق : (امتیاز متغیّر تعداد جمعیت و امتیاز متغیّر مساحت)
جمعیت قاره آفریقا = 825،894،400 نفر جمعیت كشور نیجریه = 129،935،000 نفر
(درصد جمعیت نیجریه از كل آفریقا) 7/15 = 825894400 ÷ 100 *129935000
امتیاز متغیّر تعداد جمعیت نیجریه (7/15)
مساحت قاره آفریقا = 30،355422 كیلو متر مربع مساحت كشور سودان = 2،505،813 كیلو متر مربع
(درصد مساحت سودان از كل آفریقا) 26/8 = 30355422 ÷ 100 * 2505813
امتیاز متغیّر مساحت سودان (26/8)
مثال برای مقادیر نسبی : (امتیاز متغیّر سرانه روزنامه)
مجموع سرانه روزنامه كشورهای آفریقایی = 597 سرانه روزنامه كشور آفریقای جنوبی = 32
(درصد سرانه روزنامه آفریقای جنوبی از كل آفریقا) 36/5 = 597 ÷ 100 * 32
امتیاز متغیّر سرانه روزنامه آفریقای جنوبی (36/5)
مثال برای امتیازات قراردادی :
امتیاز تعداد انتخابات : برای هر انتخابات در هر كشور، 1 امتیاز. (11، انتخابات = 11، امتیاز)، (10، انتخابات = 10، امتیاز) . . . . . . . . (1، انتخابات = 1، امتیاز)
امتیاز موقعیت نسبی : كشورهای دارای سواحل طولانی، مجاورت با تنگه های بین المللی، تعدد همسایگان، موقعیت ترانزیتی و ویژگی محیطی (احاطه یك كشور) 6، امتیاز مانند: آفریقای جنوبی و مصر. كشورهای دارای سواحل طولانی، مجاورت با تنگه های بین المللی، تعدد همسایگان و موقعیت ترانزیتی، 5، امتیاز مانند: الجزایر و تونس ، . . . . . . . . كشورهای عدم برخوردار از سواحل، مجاورت با تنگه های بین المللی، تعدد همسایگان و موقعیت ترانزیتی و دارای موقعیت محصور بودن در خشكی و محاط بودن (محصور در داخل كشور دیگر)، 1، امتیاز مانند: لسوتو و مالی.

نكته قابل توجّه اینكه در اندازه گیزی امتیازات متغیّرها به ماهیت آنها توجّه شده است. یعنی برای آنهائیكه نقش مثبت درقدرت ملّی دارند امتیازات مثبت لحاظ گردیده است و برای آنهائیكه نقش منفی ایفا می كنند نظیر بدهیهای خارجی و یا ابتلا به ایدز امتیازات بصورت معكوس محاسبه شده است.

تحلیل یافته های تحقیق:
بررسی و رتبه بندی كشورها براساس عوامل هفتگانه:
1- عوامل اقتصادی:
در بررسی و مقایسه عوامل اقتصادی مؤثر در تعیین قدرت ملّی كشورها، با توجّه به آمار موجود در منابع برای تمامی كشورها به 7 عامل، درآمد خالص سرانه، موازنه تجاری، بدهیهای خارجی، تولید ناخالص ملّی، طول خطوط آهن، طول راههای آسفالته و تعداد فرودگاهها توجّه شده است.

محاسبه امتیازات كشورها با توجّه به تنوّع عوامل و یكسان نبودن معیارهای سنجش با یكدیگر متفاوت بوده اسـت. با توجّه به موارد فوق كشور آفریقای جنوبی با 8/141 امتیاز در رتبه اوّل قاره آفـریقا قرار گرفته و به ترتیب كشــور مصر با 9/101 ، لیبی با 6/59 ، نیجریه با 3/40 ، الجزایر با 32 مغرب با 7/21 و تونس با 1/21 امتیاز در رتبه های دوّم تا هفتم قرار گرفته اند. دامنه امتیازات در بررسی این عوامل بسیار زیاد می باشد.
2- عوامل فرهنگی:

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir