مقاله در مورد اختلالات بلعیدن- طرح روشی برای ارزیابی پزشكی قانونی دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد اختلالات بلعیدن- طرح روشی برای ارزیابی پزشكی قانونی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد اختلالات بلعیدن- طرح روشی برای ارزیابی پزشكی قانونی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
اختلالات بلعیدن- طرح روشی برای ارزیابی پزشكی قانونی
چكیده
جهت یك طبقهبندی صحیح اشكال در بلعیدن غذا، تحقیقات مفید و سودمند ریختشناسی كه قادر به تحلیل ساختارهای تشریحی دستگاه گوارش باشد، بدون شك ضروری است، اما مهمترین بررسیها، بررسی كاربردی نظیر ویدئوفلورسكوپی، ارزیابی فایبر اپتیك آندوسكوپیك بلعیدن، سینتی گرافی اروفارینو گلویی (حلقی)، فشارسنجی و pHسنجی است. نتایج این آزمایشات در مورد بیمارانی كه از ناراحتیهای بلعیدن رنج میبرند، ما را قادربه تشخیص مقدار آسیب دائمی میكند به عنوان پیامد آسیب رسیدن به دستگاههایی كه برای بلعیدن طراحی شدهاند كه باید به گونهای باشد كه حداقل عملكرد نسبی را معیوب كند یا كاهش دهد، اما تا اندازهای كه شناخته شود و به روشی اندازهگیری شود. از یك دیدگاه قانونی تغییرات در بلعیدن، بر اثر آسیب رسیدن به تركیبات دستگاه گوارشی تنفسی، میتواند در جرم و جنایتها نسبت به افراد یافت شود و خصوصاً در
میان كسانی كه به آنها جراحت بدنی وارد میشود. در موارد مدنی، بلكه در روندهای بیمهی خصوصی و اجتماعی، تشخیص پارامترهای مورد استفاده به عنوان مرجع برای ارزیابی و تعیین كمیت جراحت و آسیب بر حسب بازپرداخت ضروری است. در صورت تایید سلامتی كامل از لحاظ بیولوژیكی، جراحت یا آسیب به عنوان یك صدمه یا آسیب مهم و حتمی به برخورداری از سلامتی روانی و بدنی به عنوان یك كیفیت زندگی و حیات درنظر گرفته میشود. معیاری كه معمولاً بطور بینالمللی بكار میرود. مفهوم راندمان روحی ـ بدنی را محاسبه میكند. با وجود این، در پزشكی قانونی ایتالیا، هیچ فهرستی برای ارائه تعریف كاملی از تغییرات و دگرگونیهای بلعیدن وجود ندارد. اگر شخصی از اختلالات حلقی و گلویی مستثنی شود. در اینجا یك جدول ارزیابی كه اشكالات بعلیدن را به پنج دسته طبقات مهم پیش رونده تقسیم میكند، پیشنهاد میشود.
مقدمه
بلعیدن فرآیند بسیار پیچیدهای است كه تركیبات عصبی و ماهیچهای متعددی را به یك روش هماهنگ و ترتیبی شامل میشود و بنابراین اختلالات در بلعیدن به هفت مرحله طبق نواحی تشریحی و آناتومیكی مربوط به بلعیدن طبقهبندی میشوند.
اكنون ارزیابی قانونی اشكال در بلعیدن اساساً اجزاء حلق و گلو را بدون درنظر گرفتن دیگر تركیبات و عملكردهای آناتومیك درگیری در عمل بلع مورد بررسی قرار میدهد. خصوصاً بدون درنظر گرفتن ظواهر حنجرهای گلویی. در مقابل، به عقیده ما یك بررسی كامل و جامع در مورد مشكلات بلع باید صورت میگرفت و نباید بیشتر از این حد فقط پیشروی غذا در معده درنظر گرفته شود، بلكه باید شرایطی كه یك فرآیند پیچیدهتر و مفصلتر را دربر میگیرد و نیاز به تركیبات عصبی و م
اهیچهای متعدد با هماهنگی ترتیبی دارد كه این تركیبات عصبی و ماهیچهای، ناحیهی دهان تا مری را دربر میگیرد درنظر گرفته شود.
در مورد بیماری كه از اشكالات بلع رنج میبرد، اولین اقدام مهم، جستجوی چند ارتباط سببی بین یك پروندهی كیفری و مدنی مهم از لحاظ قانونی یا پروندهی بیمهی خصوصی یا اجتماعی و تغییرات در بلعیدن است. در دومین اقدام، تمركز باید بر روی آسیب با ارجاع به حیطههای قانونی ذكر شده در بالا قرار گیرد.
عنصر اصلی جهت ارزیابی صحیح اشكال در بلعیدن، اطلاعات تشخیصی ـ بالینی با د
قت بدست آمده است كه الزاماً باید شامل آنالیز علت و مولد بیماری باشد كه این آنالیز باید مبتنی بر مطالعات كاملاً مستند، عینی و قابل تكرار علائم شناسایی بیماری باشد.
بنابراین، اگر اختلالی در بلعیدن وجود دارد، باید اثبات شود و هر ارتباط سببی با پدیده آسیب دیدگی باید شرح داده شود.
نمودار بالینی اختلال در بلع باز هم مباحثهای باقی میماند؛ با وجود این، اكثر نویسندگان بر این عقیدهاند كه سودمندترین طبقهبندی، از یك دیدگاه بالینی ـ تشخیصی، طبقهبندی بر اساس علتشناسی است (جدول 2).
جهت یك طبقهبندی صحیح اشكال در بلعیدن، اولین مرحلهی مهم معاینهی دقیق بیمار از لحاظ گفتار در علائم بیماری ـ بالینی است كه برای آن هیچ ابزار خاصی (آزمایش بالینی) نیاز نیست. اگرچه، و به ویژه برای مطالعات قانونی، بررسیهای ابزاری ریختشناسی، با قابلیت آنالیز عینی و قابل تكرار ساختارهای آناتومیكی دستگاه گوارش، نظیر آندوسكوپی و پرتونگاری مقطعی محاسبه شده (CT) یا (MRI) بدون شك ضرری هستند، اما مهمترین بررسیها، بررسیهای دارای ماهیت كاربردی هستند كه میتوانند اطلاعاتی در مورد توانایی بیماری در بلعیدن فراهم كنند.
روشهای ابزاری جهت بررسی عملكرد بلع
ویدیو فلوروسكوپی (شكل 1) در حال حاضر استاندارد و معیار طلایی برای تشخیص و متعاقباً درمان در حال طرحریزی در موارد اختلال در بلع محسوب میشود. با وجود این، از آنجایی كه به علت تماس بیمار با مقادیر بیشتر رادیو اكتیویته (پرتوافشانی) تكرار آن مشكل است، به ویژه در طول یك برنامهی پیگیری و تماس با بیمار پس از تشخیص یا درمان كه نیاز به آزمایشات رادیولوژیكی دارد، روش ایدهآلی محسوب نمیشود. محدودیتهای دیگر مربوط میشود به همكاری بیمار (او باید به بخشی انتقال داده شود كه آزمایشات صورت میگیرد)، اگر هر مقدار بزاق فرو برده شود، آزمایشات چیزی را مشخص نمیكند و كمیت فرو بردن قابل امكان مقدار غذا كه مربوط به نای و حفره نای میشود را تعیین نمیكند.
ارزیابی بلعیدن مربوط به آندوسكوپی فایبر اپتیك (FEES) اكنون اولین روشی است كه به طور معمول در بیماران مبتلا به اشكال در بلع بكار میرود. از آنجایی كه كاربرد آن آسان است، بیمار آن را راحت تحمل میكند (آزمایشات بالینی امكان دارد) و مقرون به صرفه است (شكل 2). وقتی نوك آندوسكوپ در تماس با ساختارهای آناتومیكی متعدد هیپوفارینكس و لارینكس قرار میگیرد، این روش همچنین برای آزمایش حساسیت آنها سودبخش است.
شكل 1 ویدئو فلورسكوپی: بیمار عمل لوزهی توسعه یافته را از طریق مندیبولوتمی بعد از رادیوتراپی قبل از عمل برای آماس سرطانی در لوزه سمت راست پذیرفته است. آزمایشات ویدئو فلورسكوپی، جبرانهای عملكردی خوبی را در بیماران با داشتن مشكل هم در بلع مایعات و م
واد نیمه جامد به دنبال احیای گفتار درمانی به معرض نمایش گذاشت.
شكل 2 ارزیابی آندوسكوپی فایبر اپتیك بلعیدن: بالس جامد كمرنگ در قسمتهای حنجرهای (پیكانهای مشكی) در بیماران مبتلا به Amyotorophic lateral sclerosis
به علاوه، ویدئو فلورسكپی و FEES در نشان دادن علائم شناخت بیماری نظیر فرو بردن قطعات غذا در دستگاه تنفسی و وجود باقیماندهها در حلق همبستگی دارند. (OPES) اخیراً برای بررسی اشكال در بلع معرفی شدخ است. این آزمایش بخصوص برای آنالیز اختلالات كاركردی در طول مراحل متعدد بلعیدن بكار میرود، زیرا امكان یك ارزیابی نیمه كمی از مراحل متعدد را فراهم میكند. به ویژه، امكان محاسبه مدت عبور دهانی (OTT)، مدت عبور حلق (PTT) و مدت عبور از طریق مری غذا را میسر میكند. شاخص ماندن در دهان (ORI)، شاخص ماندن در حلق (PRI) و شاخص ماندن در مری (ERI) به اضافهی معلوم و معین كردن مقدار هر تكهای كه به داخل دستگاه تنفسی فرو برده میشود. OPES همچنین اطلاعات كیفی در خصوص بلعیدن غذا، نظیر افتادن قطعهی غذایی از حفره دهانی قبل از اینكه عمل بلعیدن صورت گیرد، تكه تكه شدن یك قطعه غذایی در حلق به علت كاهش در فشار زبانی (كه باعث میشود بلعیدن 2 یا 3 بار تكرار شود)، برگشت حلقی ـ دهانی یا بازگشت معدوی ـ مری تكههای غذا یا اختلالات در قدرت حركت گلویی فراهم میكند.
فشارسنجی و pH سنجی ابزارهای تشخیصی سودمندی برای ارزیابی و بررسی اشكال در بلعیدن غذا در قسمت مری هستند، اگر برای بررسیهای اولیه در بیماران مبتلا به این بیماری نبا
ید درنظر گرفته شوند. در حقیقت اشكال در بلعیدن غذا از نوع اختلال در مری باید پزشك را وادار به ملاحظهی همه اختلالات ارگانیكی كند كه ممكن است مانع عبور یك تكه غذا شوند (آماس سرطانی، مری، تومورهای خوش خیم، پردههای گلویی، كوره راه زنكر، تنگی مجرای مادرزادی، عواقب جراحی و غیره). از آنجایی كه تردید و سوءظن یك تشخیص میتواند منجر به انتخاب صحیح وسایلی شود كه قابلیت ارائهی تصاویر مربوط به ریختشناسی را داشته باشند (آندوسكوپی
دستگاه هاظمه، سونوگرافی با اشعهی ماوراء بنفش، CT & MRI).
اهمیت فشارسنجی برای مطالعهی دگرگونیهای كاركردی در مری پایهریزی شده است، اما این موضوع اصلی در مطالعات راجع به حلق یا ماهیچهی باسطهی مری نیست، به خاطر این حقیقت كه تغییرات در آهنگ ماهیچهای، در این نواحی بسیار سریعتر از (و بنابراین مشكل در كشف و یافتن) آنهایی است كه در ناحیهی مری هستند، جایی كه ماهیچهها نرمتر هستند.
pHسنجی 24 ساعته صورت گرفته در بخشی كه بیمار در بیمارستان نخوابیده، ولی از آنجا دستور میگیرد، معمولاً حساسترین آزمایش برای تشخیص بازگشت معدوی ـ مری محسوب میشود و امكان مرتبط كردن علائم را به بازگشت با 95% ویژه و معین بودن و 90% حساسیت میسر میكند.
ملاحظات پزشكی قانونی
اهمیت و ارزش نتیجهبخش هر آسیبی كه ناشی از اختلالات در بلعیدن باشد، طبق دایرهی قانونی مشمول تغییر میكند.
در حقیقت، از یك دیدگاه كیفری، تغییرات در بلعیدن ناشی از آسیب و جراحت رسیدن به بافتهای دستگاه تنفسی ـ گوارشی (كه دارای ویژگیهای كاربردی چندگانه هستند، چرا كه چندین وظیفهی فیزیولوژیكی دارند) میتواند در جرم و جنایات علیه افراد به ویژه در كسانی كه دیگر جراحت بدنی دیده شدهاند یا حداقل در جرائمی كه آسیب و جراحت بدنی یك رویداد و پیشامد مرتبط است، یافت میشود. در قوانین كیفری، حمله به سلامتی شخصی، عنصر هدف یك جرم است كه منجر به جراحت یا آسیب شخص میشود.
در موارد مدنی و همچنین در موارد خصوصی یا اجتماعی، جریانات بیمهای، ارزیابی خسارت برای آسیبهای شخصی شامل تغییرات در بلعیدن، مشكل سازتر و پیچیدهتر است. در این موارد، تشخیص این موضوع كه كدام پارامترها به عنوان مرجع مورد استفاده برای ارزیابی كردن و تعین اندازهی آسیب و جراحت بر حسب بازپرداخت هستند، ضروری است.
حدود آسیب دیدگی دائمی، به عنوان پیامد آسیب رسیدن به بافتهای طراحی شده برای بلعیدن، باید به گونهای باشد كه حداقل كم، كاركرد نسبی را معیوب كرده و كاهش دهد، اما تا اندازهای كه قابل پیگیری باشد و به روشی اندازهگیری شود.
قبل از اینكه آسیب و جراحت بیولوژیكی به عنوان یك پارامتر شناخته شدخه معرفی میشود، تنها یك كاهش انتزاعی مختصر در توانایی یك فرد برای انجام هر كار خاص و معینی، در ارزیابی خسارت مورد ملاحظه قرار میگرفت.
با طرح و معرفی سلامتی بیولوژیكی كامل، این موضوع درنظر گرفته شد و به عنوان یك شرط اساسی تصدیق شد كه حتی اگر آن اساساً از یك فرد به دیگری بر اساس ساختمان و وضع طبیعی بیولوژیكی فردی تفاوت داشته باشد، جراحت در ارتباط با ظرفیت و توانایی عمومی كاری یك فرد محسوب نمیشود، بلكه به عنوان یك دارایی او و حقوق او برای برخورداری از یكپارچگی روحی ـ بدنی به عنوان یك كیفیت زندگی محسوب میشود.
بنابراین حتی به هنگام ملاحظهی جوانب آسیب دیدگی بیولوژیكی، كمترین ناتوانی و عجز اه
میت به درآمد یك فرد (و بنابراین مسئول بازپرداخت) صرفاً با یك تغییر آناتومیكی نمیتواند قرین شود، اما ضرورتاً باید مشمول درجهای از خسارت و آسیب و مانع كاركردی نسبی شود كه حتی اگر دست كم، به نوعی بر روی توانایی بیولوژیكی فرد و زندگی بالقوهی روزانهی او تاثیر بگذارد و متعاقباً كیفیت زندگی او را بدتر كند. به این دلیل است كه انجام آزمایشات كاربردی نظیر ویدئوفلوروسكوپی، FEES، فشارسنجی و pH سنجی مهم است.
جدول 3 جدول طرح شده توسط بی.فاتوری، ای.ناچی
– باریك شدن جزئی دستگاه تنفسی با اختلاف بلعیدن زودگذر با درجهی كم برای غذاهای جامد یا نئوروموتور جزئی و یا كاهش كارآیی حساس دستگاه تنفسی با اختلال در بلع زودگذر و جزئی برای مایعات.
– نیازی به رژیم خاص نیست. درمان دارویی غیرضروری است یا اگر نیاز باشد خیلی موثر است.
– فعالیتهای روزانه تحت تاثیر قرار نگرفته است.
طبقه دوم (آسیب بیولوژیكی 20-6%)
باریك شدن نسبی دستگاه تنفسی با اختلال نچندان شدید، اما مزمن در بلع در مورد غذاهای جامد یا نئوروموتور متوسط و یا كاهش حساس عملكرد دستگاه گوارشی با اختلال نه چندان شدید اما مزمن در بلع مایعات.
– هیچ نشانهای از نفوذ یا استنشاق نای وجود ندارد.
– درمان رژیمی یا دارویی ضروری است.
– سلامتی عمومی، هیچ نشانهای از سوء تغذیه وجود ندارد.
– فعالیتهای روزانه فقط اندكی تحت تاثیر قرار میگیرد.
طبقه سوم (آسیب دیدگی بیولوژیكی 35-21%)
– اختلال دائمی یا تقریباً دائمی مهم در بلع غذا
– تنگی قابل ملاحظهی مجرای دستگاه تنفسی ـ گوارشی با دشواری شدید در بلع غذای جامد و یا نیمه جامد.
– نابهنجاریهای مهم محرك مبنی بر اختلال در بلعیدن كه میتواند فقط با تمرینات وضعی یا با تكنیكهای توانبخشی حل شود.
– نشانههای نفوذ به دستگاه تنفس و یا استنشاق (سرفه كردن) تكههای غذا حین خوردن غذا.
– تحلیل شرایط سلامتی عمومی، با از دست دادن 10 یا 20% از وزن ایدهآل بدن.
– نیاز به یك رژیم غذایی خاص، با واكنشهایی بر روی شرایط فیزیولوژیكی ـ فیزیكی بیمار.
– نیاز به درمان دارویی و یا جراحی.
– ناهنجاریهای محرك مهم و اساسی كه ریشه در اشكال در بلع غذا دارند و تنها با تمرینات وضعی یا با تكنیكهای توانبخشی برطرف میشوند.
– فعالیتهای روزانه به طور محسوس تحت تاثیر قرار میگیرند.
طبقه چهارم (آسیبدیدگی بیولوژیكی 60-36%).
– اختلال دائمی یا تقریباً دائمی شدید در بلع
– تنگی قابل ملاحظه یا ناهنجاریهای محرك جدی دستگاه تنفسی ـ گوارشی، ترشح بزاق، مصرف غذاهای مایع.
– نفوذ به دستگاه تنفسی و استنشاق (سرفه كردن) غذا و بزاق دهان.
– سلامتی عمومی به طرز قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار میگیرد. از دست دادن بیش از 20% از وزن ایدهآل بدن
– درمان دارویی یا جراحی نیاز است و نه اینكه بطور كامل موثر باشد.
– سیر تكاملی به سوی پیچیدگیهای جدی نظیر استنشاق غذا در قسمت پایین دستگاه تنفسی، با خطر ابتلا به Abingestis pneumonia.
– فعالیتهای روزانه به طرز قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار میگیرد، هرچند كه بیمار نیاز به كسی برای درمان در فعالیتهایش نداشته باشد.
طبقه پنجم (آسیبدیدگی بیولوژیكی <60%)
– اختلال شدید در بلع تا اندازهای كه سلامتی عمومی به طور جدی تحلیل میرود.
– انسداد مجرای بخشی از دستگاه تنفسی با غیرممكن بودن قطعی خوردن غذا از طریق دهان.
– نیاز به باز كردن شكم برای خوردن غذا.
– سلامتی عمومی بیمار به طور جدی به خطر میافتد.
– درمان دارویی با تاثیر جزئی یا بدون هیچ تاثیری كه تنها علائم را كم میكند.
– فعالیتهای روزانه بطور جدی تحت تاثیر قرار میگیرد، حتی به طور كامل بیمار از كار افتاده میشود و نیاز به مراقبت دائمی پیدا میكند.
دومین جنبهای كه باید درنظر گرفته شود، توانایی و امكان فرد صدمه دیده برای تولید و عهدهدار شدن یك درآمد است. این به این معناست كه فعالیتهای كاری همیشگی او باید ارزیابی شود. همچنین مهارتها و كیفیتهای فرد یا میزان استخدام او مدنظر قرار گیرد.
ارزیابی یك ناتوانی در بلعیدن غذا، بر اساس تعاریف مرسوم و با استفاده از معقولترین معیار، باید زمانی صورت گیرد كه اختلال تثبیت شده است، زمانی كه اختلال (بیماری) به طور كامل تصدیق شده و پس از اینكه حداكثر توانبخشی صورت گرفته است.
معیاری كه طبق معمول در سطح بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد، مفهوم كارایی فیزیولوژیكی ـ فیزیكی را محاسبه میكند. با وجود این، در پزشكی قانونی ایتالیا، هیچ فهرستی كه تعریف كاملی از تغییرات بلعیدن را ارائه میدهد وجود ندارد. اگر كسی از اختلالات حلقی (گلویی) مستثنی شود.
طبق اظهارات بارگاگنا ات آل، با اینكه نه تنها در مورد اشكال در بلعیدن غذا بحث میكند، پارامترهای زیر به هنگام ارزیابی بیماریهای دستگاه گوارش باید درنظر گرفته شوند كه عبارتند از:
الف) وجود دو درجهی علائم بیماری و علائم بالینی بیماری اساسی؛
ب) تاثیر اینها بر روی شرایط سلامتی بیمار، به ویژه بر روی وزن ایدهآل او و بنابراین بر روی سلامتی فیزیولوژیكی و فیزیكی بیمار؛
ج) نیاز به درمان رژیمی، دارویی و یا جراحی. در حقیقت یكی از شاخصها (هرچند ناكافی برای ارزیابی قانونی محدودیتهای ناشی از اختلالات در بلعیدن غذا) این حقیقت است كه بیمار باید توجه خاصی به نوع و درجهی غلظت غذا داشته باشد.
د) در نتیجه، محدودیتها و الزاماتی در رژیم غذایی بیماری وجود دارد و این، به خودی خود معیار معقول و هدفی برای ارزیابی آسیبدیدگی دائمی است، چرا كه آنچه بیمار میتواند و نمیتواند انجام دهد را نشان میدهد (محدودیتهای مربوط به زندگی روزانه).
بارگاگنا ات.ال. بیماریهای دستگاه هاضمه را به پنج طبقهی بطور پیشرونده مهم تقسیم میكند. برای ناتوان كنندهترین شرایط، آنها یك ارزش <60% پیشنهاد میكنند.
برای یك ارزیابی كلی و جامع اشكال در بلعیدن غذا (بدون محدودیت، پس فقط در مورد بیماریهای مربوط به مری).
به نظر ما كل دستگاه حلق و مری باید به عنوان یك بافت در حال عملكرد واحد درنظر گرفته شود كه توانایی تولید بیماری اختلال در بلعیدن غذا را داشته باشد. به علت تغییرات در هر یك از قسمتهای آن، از مجرای دهان گرفته تا قسمت انتهایی مری.
در این خصوص، ما معتقدیم باید یك جدول ارزیابی (جدول 3) برای اختلال دستگاه حل و مری وجود داشته باشد كه اكثر ملاحظات موجود در جدول 2 طرح شده توسط بارگاگنا ات.ال. را برای دستگاه هاضمه و برای مری درنظر بگیرد.
پژوهش و تحقیقی تطبیقی مجوزهای درمانی سقط جنین در بخش مركزی بالینی سازمان پزشكی قانونی تهران قبل و بعد از تصویب قانون سقط جنین در ایران
چكیده
هدف: قبل از تصویب قانون سقط جنین از لحاظ درمانی در سال 2003 در مجلس ممنوعیتهای شدیدی برای مجوزهای سقط جنین در ایران وجود داشت. در آن زمان «رهنمودهای سقط جنین از لحاظ درمانی» كه حاوی اشاراتی در مورد سقط جنین بود توسط پزشكی قانونی ایران ارائه شد. مجلس قانونگذاری و شورای نگهبان این طرح را در سال 2005 تصویب كردند.
روشها: این پژوهش شامل همه موارد ارجاع شده به بخش آزمایشات بالینی سازمان پزشكی قانونی در ناحیهی مركزی تهران برای اخذ مجوز جهت سقط جنین به لحاظ درمان در طول یكسال قبل از تصویب قانون سقط جنین به علت مسائل درمانی و معالجهای (اولین مطالعه پژوهش از ژوئن 1999 تا پایان می 2000) و بعد از آن (پژوهش دوم از اوایل اكتبر 2006 تا پایان دسامبر 2007) میشود. اطلاعات از طریق تكمیل فرمهای از قبل طراحی شده جمعآوری شد، دادههای دو گروه با نرمافزار spss آنالیز و مقایسه شد.
یافتهها: در اولین پژوهش تنها 126 مجوز صادر شد؛ 17% اختلالات و بیماریهای مربوط به جنین (تالاسمی ماژور تنها موردی بود كه در آن زمان مشاهده شد) و 83% علائم بیماری مربوط به مادر، دلیل صدور مجوز برای سقط جنین بود. در دومین پژوهش در 36/85% موارد، اختلالات و بیماریهای جنینی و در 63/14% بیماریهای شخص مادر دلایل سقط جنین بودند؛ بیماریهای عمدهی جنینی و مادری مشكلات بیمغزی و قلبی ـ عروقی بود.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد كه علیرغم تمام تلاشهایی كه تاكنون برای قانونی كردن سقط جنین به لحاظ درمان صورت گرفته، ما باید پژوهش و مطالعهی این موضوع را ادامه داده و شاید چند بیماری دیگر به لیست دلایل در آینده اضافه شود.
كلمات كلیدی: سقط جنین به لحاظ درمان، ناهنجاریهای جنینی، بیماری مادر، قانون سقط جنین، سقط غیرقانونی جنین
مقدمه
در اصطلاحات پزشكی، سقط جنین به عنوان خارج كردن نطفه از رحم قبل از اینكه جنین برای زنده ماندن به اندازهی كافی رشد كند یا به عبارت دیگر، قبل از هفتهی بیستم حاملگی تعریف میشود. هر سال تقریباً 79 میلیون حاملگی ناخواسته كه خارج از سقط جنین غیرعمدی هستند، در سرتاسر دنیا رخ میدهد. بیش از نیمی از این حاملگیهای ناخواسته منجر ب
ه سقط عمدی جنین میشود. سقط جنین به لحاظ درمانی به عنوان پایاندهی عمدی به حاملگی تعریف میشود كه توسط پزشك به منظور نجات جان و سلامتی مادر صورت میگیرد یا مجوز آن سقط صادر میشود.
سقط جنین از قوانین متفاوتی در كشورهای مختلف پیروی میكند. در ایران، قبل از سال 1999 سقط جنین به لحاظ درمانی به علت جو فرهنگی و مذهبی متفاوت حاكم بر جامعه با محدودیت و ممنوعیتهای شدیدی روبرو بود. در همان سال، سقط قبل از تبدیل نطفه به جنین (در چهار ماه پس از انعقاد نطفه یا 18 هفته پس از آخرین عادت ماهیانه) تنها برای نجات جان مادر در ایران مجاز شد. عدم وجود قانون برای سقط قانونی جنین به علت نابهنجاریها و بیماریهای جنینی در سال 1997، به دنبال فتوای آیت ا; خامنهای كه سقط جنین مبتلا به تالاسمی ماژور را مجاز شمردند، راه حلی عملی یافت. این موضوع پس از پیشنویس لایحه «رهنمونهایی برای سقط جنین به لحاظ درمانی» توسط سازمان پزشكی قانونی (LMO) ایران در سال 2003 وارد مرحلهی جدید شد. مجلس شورای اسلامی اشارات تعیین شده توسط سازمان پزشكی قانونی را در سال 2005 تصویب كرد.
بر اساس رهنمونهای اجرایی این قوانین، دلایل سقط جنین به دو گروه عمده تقسیم میشوند:
1 خاتمهدهی به حاملگی برای نجات جان مادر یا زمانی كه سلامتی مادر به شدت تهدید میشود.
2 به هنگام ادامه دادن به حاملگی بر اسس ارائهی اسناد پزشكی یا تصویب متخصصین مربوطه كه ممكن است منجر به تولد كودك ناقص یا عقبمانده شود یا ممكن است مادر را در حرج قرار دهد [دشواری غیرقابل تحمل].
دلایل سقط جنین به گروههای مادری و جنین تقسیم میشود (جدول 1). مجلس به تصویب آنها در 49 فقره رای داد [به ضمیمه مراجعه شود].
شرایط دریافت تقاضاها و صدور مجوز جهت سقط جنین
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0