توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد اقتصاد اب در کشاورزی دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد اقتصاد اب در کشاورزی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد اقتصاد اب در کشاورزی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد اقتصاد اب در کشاورزی :

اقتصاد اب در کشاورزی

پیشگفتار
رشد جمعیت و نیاز مستمر به محصولات كشاورزی از یك سو و الزام به خودكفایی در محصولات كشاورزی به لحاظ عواقبی كه وابستگی این بخش به خارج دارد از سوی دیگر باعث شده است كه كشاورزی محور برنامه های اقتصادی و فرهنگی كشور قرار گیرد اما محدودیتهای منابع طبیعی و كاهش درصد شاغلان این بخش به نسبت بخشهای دیگر ما را ناچار می كند كه كشاورزی از وضعیت سنتی موجود به موقعیت بهتری ارتقاء دهیم.

بنابراین بخش كشاورزی همچنان یكی از بخشهای مهم اقتصادی كشور است و نیز خواهد بود. در هر شرایطی توسعه بخش كشاورزی پیش شرط و نیاز ضروری اقتصاد كشور است و تا زمانی كه موانع توسعه در این بخش برطرف نشود سایر بخشها نیز به شكوفائی و رشد توسعه دست نخواهد یافت. تجربه مثبت و منفی كلیه كشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان این نظر را تایید می كند.

وضعیت موجود كشاورزی در ایران

بخش كشاورزی یكی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد كشور است كه تامین كننده حدود یك پنجم تولید ناخالص داخلی، یك سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی، نیمی از صادرات غیر نفتی و حدود نه دهم نیاز محصولات كشاورزی است. این بخش رغم چندین دهه سیاست صنعتی و تقویت سایر بخشهای اقتصادی همچنان با قدرت به حیات خود ادامه داده است و حتی در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی نیز شكوفایی و ظرفیت های نوینی را عرضه كرده است كه برای بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه نیز تا حدودی ناشناخته بود.
كشاورزی ما در چند دهه اخیر از جهات افزایش بهره برداری از اراضی و منابع آ

ب جدید، افزایش عملكرد محصولات یا بهبود بهره وری نیروی كار، بهبود سطح تكنولوژی و بكارگیری نهاده های نوین كشاورزی شامل انواع كود و سموم شیمیایی، بذرهای اصلاح شده و مكانیزاسیون وسیع و گسترده و به كارگیری انواع ماشین آلات و ادوات مكانیكی در انجام عملیات كشاورزی و گسترش زیرساختهای كشاورزی رشد و گسترش چشمگیری داشته است، به طوری كه حجم تولید این بخش به طور مطلق در سه دهه اخیر بیش از 3 برابر افزایش یافته است.
اما كشاورزی با مشكلات و محدودیتهای بسیار زیادی روبروست كه بعنوان مانعی در راه توسعه بیشتر كشاورزی عمل می كند. اندازه كوچك مالكیت ها و قطعات بهره برداریها، سیاستهای كلان محدودكننده بخش كشاورزی، دخالتهای وسیع دولت در این بخش، سطح نازل سواد كشاورزان، ضعف بنیه مالی بیشتر كشاورزان و نداشتن سرمایه كافی برای سرمایه گذاری در امور زیربنائی، انتقال سرمایه از بخش كشاورزی به سایر بخشها، ضعف خدمات عمومی در زمینه توسعه زیرساختهای كشاورزی و ارائه خدمات ترویجی و آموزش و ضعف نظام تامین و عرضه نهاده های كشاورزی از جمله عواملی هستند كه موجب پایین بودن كارآیی تخصیص منابع در این بخش شده است، به طوری كه بازدهی بخش تولید كشاورزی در مقایسه با امكانات مورد استفاده نیازهای جامعه و پتانسیلها و سطح كاربرد نهاده ها در مقایسه با سایر كشورهای جهان در سطح پایین قرار دارد و رشد تولید بخش كشاورزی نیازهای جامعه به مواد غذایی كه با رشد جمعیت ابعاد وسیعی یافته است، برآورد نمی شود. سیاستهای خودكفایی و تامین امنیت غذایی برای كلیه قشرهای مردم از طریق پایین نگه داشتن قیمت محصولات كشاورزی، كمك بلاعوض برای نهادها

ی مصرفی، قیمتهای تثبیتی محصولات كشاورزی و سوبسید به مصرف كننده گرچه از نظر عدالت اجتماعی كاملاً پذیرفتنی است و با باید به نحو مناسبی همواره در نظر گرفته شود ولی بخشهای كشاورزی برای ادامه بقای خود می باید از طریق كسب قیم واقعی محصولات تولیدی، سرمایه لازم را برای توسعه فعالیت ها، گسترش زیرساختها و همچنین افزایش كمی و كیفی تولیدات كشاورزی بدست آورده، در حالی كه سیاستهای گذشته مانع انباشت سرمایه در بخش شده و حتی انتقال سرمایه از بخش را نیز به دنبال داشته است.

بهره برداری ناپایدارازاراض حاشیه ای ودیمزارهای كم بازده ،همچنین استفاده بی رویه ومفرط ازسفره های آبهای زیرزمینی ازجمله آثاراین سایتهابوده است .براین پایه،هدف اصلی برنامه ریزی توسعه بخش كشاورزی،افزایش تولید كشاورزی، افزایش تولیدكشاورزی ،ارتقای سطح تكنولوژی وكاربرنهادهانوین كشاورزی گسترش تحقیق،آموزش وترویج است،كه دركلیه برنامه های قبل

وبعدانقلاب اولین هدف راتشكیل داده است.
برنامه ریزی برای دستیابی به هدف افزایش تولی

دكشاورزی،پایه درارتباط باسایرهدفهای بخش نظیرحفظ منابع پایه وتوسعهپایدار،تاّمین امنیت غذای جامه ،افزایش صادرات وكاهش واردات كشاورزی،افزایش درآمدكشاورزان وحمایت ازتولیدكنندگان كشاورزی صورت گرفته واثرات متقابل آنهابریكدیگرموردتوجه وارزیابی قرارگیرد .

منابع آب كشور

باتوجه به محدودیتهای آب وهوایی واقلیمی برای تولید كشاورزی دربخش عمدهمناطق كشورونیازبه آبیاری محصولات،منابع آب مهمترین عامل محدودكننده كشاورزی به شمارمی آید.كه دسترسی به آن نقش تعیین كننده ای دربهره برداری ازسا یر منابع وعوامل تولیدبخش كشاورزی مثل زمینونیروی زمینی دارد. به همین علت برنامه ریزی توسعه وتولید كشاورزی باید در ارتباتی تنگاتنگ بابرنامه ریزی بهره برداری وكنترل منابع آب انجام گیرد وبرنامه ریزی كشاورزی بدون توجه به امكانات بهره برداری از منابع آب غیر واقع بنیانه است .
از كل حجم بارسرمای آسمانی در سطح كشور كه معادل 430 میلیارد متر مكعب در سال است حدود 228میلیارد متر مكعب آن تبخیر می شودوازدسترس خارج می شود. براساس مفروضات (1/8میلیون هكتار جنگلو10میلیونهكتارهراضی دارای پوشش گیاهی طبیعی)از132میلیارددرمترمكعب آب باقیمانده،حدود35مترمكعب سفره‌های زیرزمینی را تغذیه می كنند.درحا لی كه درشرایط فعلی كه سطح وسیعی ازجنگل های كشورتخریب شده وپوشش گیاهی اكثراراضی مرتعی كشورنیزشدیداّازبین رفته است،میزان تغذیه سفره های آبهایزیرزمینی به مرتب كمترازرقم35میلیاردمترمكعب است.وقوع سیلاب های پی درپی ومنطبق نبودن وقوع سیل دردوره های برگشت مختلف درشرایط حال و گذشته دلیلی به این قضاوت كارشناسی است

كاربرد آبیاری بارانی: مسائل و مشكلات آن

مسئله آب و مدیریت صحیح منابع آب یكی از مشكلات اساسی كلیه كشورهای ماست به طوری كه امروزه توسعه انسانی بویژه در اكثر كشورهای جهان سوم بشدت وابسته به توسعه و اصلاح مدیریت منابع آب است. توسعه مدیریت منابع آب می تواند نقشی اساسی در حل مشكلات محرومان داشته باشد. لذا اصلاح كاربردها و فن آوریها در استفاده  گسترده ای در جهت گسترش فن آوریهای آب اندوز بویژه آبیاری بارانی انجام داده است و با عنایت به اینكه سیستم آبیاری بارانی مانند هر فن آوری دیگری ممكن است مسائل و مشكلاتی برای كشاورزان بوجود بیاورد كه سبب

رها كردن و استفاده ناكارآمد از این سیستم شود. لذا شناخت مشكلات كشاورزانی كه آبیاری بارانی را پذیرفته اند هدفهای مهم توسعه و اصلاح افزایش راندمان آبیاری در بخش كشاورزی به شمار آید. طبق پژوهشهای انجام شده در این زمینه مسائل و مشكلاتی عمده وجود دارد كه به اختصار به آنها پرداخته می شود:
1 طراحی غلط
نبود دانش بومی در زمینه آبیاری بارانی سبب می شود كه نقش كشاورز در طراحی سیستم به حداقل كاهش یابد و كارشناسان نقش اصلی و كنترل كننده را در این رابطه داشته باشند. اما در نظر كشاورزان، كارشناسان یا اطلاعات كافی نسبت به نحوه طراحی ندارند و یا در طراحی سیستم وضعیت محلی و منطقه را نادیده می گیرند و این مسئله كشاورز را با مشكلات زیاد و هزینه های غیر ضروری روبرو می سازد.
2 مشكلات مربوط به مكانیزاسیون
كشاورزان در انجام فعالیتهای مكانیزاسیون هنگام عملیات كاشت، داشت و برداشت با وجود مستقر شدن سیستم آبیاری بارانی با مشكلاتی روبرو هستند. البته این موضوع پذیرفتنی است كه وجود سیستم آبیاری بارانی در زمین كشاورز می تواند ایجاد محدودیتهایی در انجام فعالیتهای مكانیزاسیون شود. در این باره آموزش كشاورزان برای به حداقل رساندن این مشكلات باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.

3 مشكلات اقتصادی
مشكلات فنی در بین كشاورزان از همگونی زیادی برخوردار است. به این معنی كه اكثریت كشاورزان یك تا تعداد بیشتری از این مشكلات را دارند. اما در مورد مشكلات اقتصادی گروهی از كشاورزان اظهار داشته اند كه مشكلی از این لحاظ با پروژه آبیاری بارانی ندارند. این گروه از كشاورزان سیستم را اقتصادی می دانند و در بهره برداری از آنان با وجود پاره ای از مشكلات فنی دچار هیچ گونه مشكلات اقتصادی نیستند. مقایسه ویژگی های این گروه با گروهی كه مشكل اقتصادی دارند نشان می دهد كه بین این دو از نظر ویژگی های مختلف زراعی و شخصیتی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود ندارد. كشاورزان مهمترین مشكل خود را در استفاده از سیستم آبیاری بارانی بدین شرح عنوان كرده اند:

– كم بودن میزان وام
كشاورزان این برداشت را دارند كه در استفاده از سیستم آبیاری بارانی، تمامی هزینه های استقرار سیتم از محل وام دریافتی پرداخت شود و هرگونه آورده ای از طرف خود از نوعی هزینه تحمیلی و غیر موجه می دانند و در شرایطی كه افزودن بر مقدار وام، خود نیز هزینه هایی را پرداخت كرده باشند آن را نوعی مشكل اقتصادی تلقی می كنند. البته این نكته دارای اهمیت است كه تامین تمامی هزینه های آبیاری بارانی از طریق وام به احتمال در آینده كه میزان اعتبارات مربوطه به این طرح كاهش می یابد و یا تعداد متقاضیان افزایش می یابد از توان نظام بانكی در تامین هزینه‌ها و وام كاسته می شود و روند استفاده از آبیاری بارانی را با مشكل و یا كندی روبرو خواهد كرد.

– هزینه بالا نسبت به درآمد
پاره ای از كشاورزان استفاده كننده از سیستم آبیاری بارانی مشكل سیستم را در ارتباط با هزینه و درآمد می دانند به گونه ای كه اظهار می دارند درآمد جوابگوی هزینه ها نیست، عامل بروز چنین مشكلی می تواند نامناسب بودن سیستم برای كشاورز، استفاده ناكارآمد از سیستم، نامرغوب بودن قطعات و اجرای سیستم و اقساط سنگین.
4 كمبودهای اطلاعاتی

كمبود اطلاعات در مورد سیستم آبیاری بارانی یكی از مشكلاتی است كه كشاورزان به آن اشاره كرده اند. نكته جالب اینكه بعضی از كشاورزان اظهار می دارند كه متقاضی شركت در جلسات آموزشی می باشند، ولی در این باره اقدامی صورت نمی گیرد. زمان برگزاری جلسات آموزشی نیز از دید كشاورزان دارای اهمیت است. آنها معتقدند زمان برگزاری كلاسهای آموزشی مناسب نیست. كشاورزان بی اطلاعی را فقط مربوط به خود نمی دانند. آنها كمبود اطلاعات پیمانكاران نصب سیستم آبیاری بارانی از شرایط محلی را نیز بعنوان یك مشكل ذكر می كنند.
5 تشخیص ندادن طراحی غلط
مشكل عده ای از كشاورزان از دید خودشان این است كه سیستم در زمین آنها غلط ط

راحی و اجرا شده است و آنان در زمان اجرای سیستم به دلیل ناكافی، غلط بودن طراحی و اجرای سیستم آبیاری بارانی را تشخیص ندادند و اكنون كه گاهی آنان بالا رفته است نسبت به موضوع مطلع شده اند، اما هزینه طراحی غلط پیمانكار را كشاورز پرداخت كرده است. البته مشكلات فراوان دیگری از جمله حمل و نقل سیستم، اقساط سنگین، انتخاب سیستم نامناسب، كاربرد ناكارآمد، تصمیم نابخردانه در پذیرش و … وجود دارد.

نتیجه گیری و پیشنهاد

یافته های علمی نشان می دهد كه كسب دانش علمی در چارچوب پارادیوم واقع گرایی – مثبت گرایی ضعفهایی دارد. لذا ضروری است كه در فرآیند نوآوریهای كشاورزی، از جمله روشهای مطولوبتر آبیاری، زیربناهای نظری و مدلهای نوین تر به كار گرفته شود. در این زمینه استفاده از روشهای مشاركتی پژوهش و نوآوری، توسعه مشاركتی فن آوری (PTD) و نظام پژوهش و ترویج مزرعه ای (FSRE) و طراحی یكپارچه در چارچوب پارادیوم ساخت گرایی در خلق دانش و ابداع توسعه فن آوری باید در بین پژوهشگران علم كشاورزی جایگاه خود را بازیابد.
با وجود دگرگونیهای نظری گذشته در زمینه چگونگی پژوهش و ترویج كشاورزی، هنوز در عمل این گونه دگرگونیها تاثیری در كشور ما از خود به جا نگذاشته اند. همچنین باید گفت كه مشكلات مربوط به نشر گسترش آبیاری بارانی لزوم توجه به دیدگاههای نوین تر خلق و نشر نوآوریهای آبیاری بارانی را مشخص می سازد.
عملكرد وضع موجود و عملكرد قابل حصول تولید محصولات كشاورزی كشور
جدول شماره 2 (كیلوگر در هكتار)
محصول وضع موجود پتانسیل
گندم آبی 3000 7000
گندم و جو دیم 750 1500
جو آبی 2500 7000
ذرت دانه ای 3500 8000
برنج (شلتوك) 4000 6500
پنیر 2000 4000

چغندر قند 30000 55000
نیشكر 75000 150000

حبوبات آبی 1700 2500
یونجه 6500 9000
ذرت علوفه ای 50000 70000
سویا 1500 3500

آفتاب گردان 1000 3500
سیب زمینی 20000 30000
پیاز 29000 50000
مركبات 14000 30000
سیب درختی 10000 35000
پسته 1200 2200

ارقام مذكور متوسط واریته های مختلف تحقیقاتی موجود در سطح كشور و بیانگر ظرفیت تولیدی مناسب ترین ارقام منطقه نیست، ولی در شرایط موجود با بهبود و اصلاح روشها و افزایش كارآیی نهاده ها امكان دستیابی به 80% تولید مذكور به طور متوسط وجود دارد. دستیابی به 100% آن در مدت طولانی تری نیز امكان پذیر است.

– سطح تولید عملكرد محصولات زراعی
از مجموع 3/12 میلوین هكتار اراضی زیر كشت محصولات زراعی كشور 8/8 میلون هكتار معادل 1/72% به كشت غلات (گندم، جو و شلتوك) اختصاص داده شده است. از این مساحت 7/39% آبی و 3/60% دیم است.
كل تولید غلات در سال 74 برابر با 5/16 میلیون تن بوده است. مجموع تولید گروه غلات معادل 1/37% كل تولیدات زراعی در این سال است. 9/67% از تولید گروه غلات از اراضی آبی و 1/32% از اراضی دیم است. متوسط عملكرد در هكتار گروه غلات در اراضی آبی 3176 كیلوگرم و در اراضی دیم 987 كیلوگرم است. حدود یك سوم (09/33%) از مجموع محصولات گروه غلات در 3 استان خراسان (4/11%) فارس (3

/11%) و مازندران (2/11%)‌ تولید شده است. كمترین قدر تولید غلات نیز به ترتیب به استان هرمزگان (27/0%)‌ یزد (66/0%) و بوشهر (74/0%) اختصاص دارد.

– گروه حبوبات
1/1 میلیون هكتار معادل 9 درصد از اراضی زیر كشت در سال 74 به كشت انواع حبوبات (نخود، لوببا، عدس و سایر) اختصاص داشته است. از این مساحت 5/15% آبی و 5/84% دیم است. كل تولید حبوبات 676 هزار تن بوده ا

ست كه معادل 5/1% از مجموع تولیدات زراعی كشور را تشكیل می دهد. 34% از محصولات گروه حبوبات در اراضی آبی و 66% در اراضی دیم تولید شده است.
متوسط عملكرد در هكتار گروه حبوبات در اراضی آبی 1337 و در اراضی دیم 476 كیلوگرم است. حدود نیمی (58/51%) از مجموع محصولات گروه حبوبات در 4 استان لرستان (29/20%) آذربایجان شرقی (95/10%) كرمانشاه (35/10%) و آذربایجان غربی (99/9%) تولید شده است. صرف نظر از استان بوشهر كمترین قدر نسبی تولید حبوبات نیز به ترتیب به 3 استان هرمزگان (9%) سمنان (13%) و یزد (14%) تعلق دارد.

– گروه محصولات صنعتی
711 هزار هكتار معادل 8/5% از اراضی زیر كشت كشور در سال 74 به كشت محصولات صنعتی (پنبه، توتون، تنباكو، چغندر قند، دانه های روغنی و غیره )اختصاص داشته است. از این مساحت 6/83% آبی و 4/16% دیم است. كل تولیدات محصولات صنعتی 1/8 میلوین تن بوده است. معادل 3/18% از اراضی از مجموع تولیدات زراعی كشور را تشكیل می دهد. 5/98% از محصولات گروه صنعتی در اراضی آبی و 5/1% در اراضی دیم تولید شده است. متوسط عملكرد در هكتار گروه محصولات صنعتی در اراضی آبی 5/13 تن در اراضی دیم 1 تن است.
بیش از نیمی (23/51%) از مجموع محصولات گروه صنعتی در 2 استان خوزستان (40/27%) و خراسان (33/24%) تولید شده است. 90% از محصولات این گروه در 9 استان خوزستان، خراسان، فارس، آذربایجان غربی، مازندران، تهران، كرمانشاه و اردبیل تولید شده است. صرف نظر از شهرهای سیستان و بلوچستان، ایلام و هرمزگان كمترین قدر نسبی تولید محصولات گروه صنعتی به ترتیب 4 استان بوشهر (1%) گیلان (4%) آذربایجان شرقی (5%) و كردستان (8%)‌تعلق دارد.
علاوه بر گروه سبزیجات محصولات جالیزی، نباتات علوفه ای 81 هزار هكتار معادل 7/0% از اراضی زیر كشت كشور در سال 74 به كشت سایر محصولات زراعی اختصاص داشته است. از این مساحت 7/50% آبی و 3/49% دیم است. مجموع تولید سایر محصولات زراعی در سال 74 معادل 201 هزار تن بوده است كه 5/0% از مجموع تولیدات زراعی كشور را تشكیل می دهد.

9/88% از این گروه از محصولات در اراضی آبی و 1/11% در اراضی دیم تولید شده است. متوسط عملكرد سایر محصولات زراعی در اراضی آبی 4308 و در اراضی دیم 551 كیلوگرم است. حدود نیمی (7/48%) از این گروه محصولات زراعی در 4 استان اصفهان (17/16%) كرمان (92/13%) آذربایجان شرقی (85/9%) و خوزستان (74/8%) تولید شده است. صرف نظر از استانها

ی كهكیولیه و بویراحمد، لرستان و ایلام كمترین قدر نسبی تولید این گروه از محصولات به ترتیب به استانهای زنجان (29/0%) آذربایجان غربی (29/0%) و كردستان (37%) اختصاص دارد.

– تاریخچه دانشكده های كشاورزی در ایران
در سال 1279 اولین مركز آموزش علمی كشاورزی به نام ((مدرسه فلاحت مطفری))در قریه چهار دانگه تهران گشایش یافت. اولین آموزشگاه با اندیشه آموزش كشاورزی با روشهای نوین توسط فردی بلژیكی بنام ((راشد)) اداره می شد. شراط پذیرش در این آموزشگاه بسیار ساده بود ومنحصر به آشنایی به زبان فارسی وحداقل اطلاع از یك زبان خارجی بود. این آموزشگاه شبانه روزی بود وعملیات كشاورزی در دهكده ((بهشت)) نزدیك غاروفشافویه در جنوب تهران صورت می گرفت. مدرسه فلاحت مظفری در سال 1280 ه.ش به محل دانشسرای عا لی منتقل شد وباغ نگارستان جهت انجام عملیات كشاورزی دانش آموزان در نظرگرفته شد.در سا ل1302 ه.ش مدرسه عا لی فلاحت وصنایع روستایی ایجاد شد كه اولین دانش آموزشان آن درسال 1304ه.ش فارغ التحصیل شدند.درسال 1308ه.ش مدرسهعالی فلا حت به كرج درمحل فعلی دانشكده كشاورزی دانشگاه تهران انتقال یافت

.درسال1321ه.ش ارزش تحصیلی دانش آموختگان این مؤسسه عنوان درجه مهندسی به تصویب رسید.درسال1324ه.ش دانشكده كشاورزی تهران به عنوان اولین دانشكده كشاورزی درایران با الحاق مدرسه عا لی فلا حت به دانشگاه تهران تاّسیس شد.سپس بتدریج دانشكده ها،آموزشگاه هاومجتمع علوم كشاورزی دولتی درسراسر كشوربوجودآمدبه طوری كه هم اكنون تعدادآنهابانع بر43دانشكده،آموزشكده ومجتمع علوم ك

شاورزی است كه دركشورفعالیت می كنند.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir