توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله اهمیت حشرات در زندگی انسان دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اهمیت حشرات در زندگی انسان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اهمیت حشرات در زندگی انسان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اهمیت حشرات در زندگی انسان :

اهمیت حشرات در زندگی انسان

حشرات از قدیمی ترین ساكنین كره زمین بوده و بیشتر از دویست و پنجاه میلیون سال است كه در روی این سیاره سكونت دارند این جانوران كه به علت ساختمان حلقه‌ای بدن و پوشش سخت و غیر قابل نفوذ خود بی شباهت به سربازان زره‌پوش قدیمی نمی‌باشند بوسیله فعالیتهای خود در جهت های مختلف یكی از دشمنان سرسخت و دائمی انسان محسوب شده و تمام فعالیتهای حیاتی و سلامتی انسان و جانوران اهلی را بطور مستقیم یا غیر مستقیم تهدید می‌نمایند .

بیماریهای مالاریا ، تیفوس ، طاعون ، تب و بسیاری دیگر از بیماریهای انگلی و واگیر در انسان و جانوران اهلی بوسیله حشرات انتقال پیدا كرده و از این جهت حشرات عامل انتشار و بروز اپیدمی این بیماریها می‌باشند مثلاً تنها مگس معمولی (Musca domestical) به صورت یك آفت جهانی و همه جائی عامل انتشار عده كثیری از بیماریهای وخیم از قبیل تیفوئید ، اسهال خونی ، تراخم ، پیان و غیره می‌باشد .

بیماری مالاریا (Paludisme) كه بوسیله پشه معروف به آنوفل در انسان انتقال می یابد . در طی تاریخ بیش از هر بیماری دیگر موجب تلفات جمعیتهای انسانی بوده است و در كشورهای مالاریا خیز مبارزه بر ضد این بیماری مخصوصاً از طریق از بین بردن ناقل آن موجب كاهش مرگ و میر بین مبتلایان مخصوصاً اطفال گشته و باعث افزایش جمعیت و بالا رفتن قدرت كار و تولیدات كشاورزی و صنعتی شده است . اپیدمی تیفوس كه تا جنگ بین المللی اخیر یكی از عمومی ترین و مهلك ترین بیماریهای اردوگاهها و زندانها و اجتماعات فقیر به شمار می رفت امروزه در نتیجه مبارزه بر ضد ناقل آن یعنی شپش بوسیله د.د.ت تقریباً ریشه كن شده است .

خسارت و تهدید حشرات مخصوصاً از طریق فعالیتهائی كه این جانوران روی نباتات از موقع كاشت تا برداشت و همچنین محصولات انباری انجام می دهند قابل توجه می باشد . این جانوران بوسیله تغذیه از قسمتهای مختلف نباتی مانند برگ ، گل ، میوه ، شاخه ، تنه ، ریشه و یا مكیدن شیره نباتی اغلب موجب نابودی كامل و یا ضایع شدن نسبی محصولات كشاورزی می گردند .

حشرات همچنین از طریق نقل و انتشار بیماریهای مختلف نباتی از نوع ویروسی ، باكتریائی و قارچی موجب بروز اپیدمی های وخیمی در نباتات زراعتی میگردند كه به نوبه خود حائز اهمیت زیاد می‌باشند .

حشرات با وجود تخریبهای فوق العاده‌ای كه در زمینه ‌های مختلف بر علیه انسان به عمل می آورند در بعضی موارد از طریق شكار یا انگلی كردن گونه‌های مضر و یا از طریق فرآورده‌هائی مانند ابریشم و عسل و همچنین به علت ژلی كه در گردافشانی گلها دارند مفید بوده و مورد استفاده و حمایت انسان می باشند . (اقتباس از منبع (2)) .

 

رده حشرات (Class Insecta . Insects)
ملخها ، مگسها ، شپشها ، پروانه ها ، سوسكها ، زنبورعسلها و بسیاری از جانوران دیگر رده حشرات را تشكیل می دهند . انواع مختلف حشرات در شكل 41 نشان داده شده است .

( در لاتین «Insecta» به معنی « بریده شده به قسمتهای متمایز» است ) این رده دارای بیش از 675000 گونه می باشد . این جانوران فراوانترین و كثیرالانتشارترین جانوران زمینی می باشند و بی مهرهگان عمده‌ای هستند كه می توانند در محیطهای خشك زندگی كنند و تنها بی مهرگانی هستند كه قادر به پرواز می باشند . وجود خواص و عادات مخصوص آنها به علت پوشش كیتینی بدن آنها می‌باشند . كه این پوشش بدن حشرات اندامهای داخلی را در برابر صدمه و اتلاف رطوبت حفاظت می نماید . بالها از امتداد و توسعه این پوشش تشكیل می شود . لوله های نایی ، آنها را به دمزدن در هوا قادر می سازد .

توانایی پرواز ، به حشرات امكان می‌دهد كه به سهولت غذای خود را پیدا كنند و تحت شرایط مساعد می توانند به سرعت تكثیر یابند . حشرات در همه جا بجز دریا فراوان می باشند انواع مختلف آنها به زندگی در آبهای شیرین ، شورطعم ،درخشكی ، در روی یا پیرامون انواع گیاهان و در خارج یا داخل بدن جانوران دیگر سازگار شده‌اند . انواع حشرات از اندام ها و قسمت های مختلف گیاهان مانند ریشه ها ، ساقه ها ، برگها ، دانه ها ، میوه ها و غیره تغذیه می كنند ، بسیاری از حشرات گل نشین و یا گل دوست به گرده‌افشانی گلها كمك می كنند .

عده ای از حشرات بافتها ، مایعات و مواد دفعی جانوران را مورد استفاده قرار می دهند و حشرات لاشه خور ، جانوران و گیاهان مرده را به مصرف می رسانند .

شكل (1) انواع مختلف حشرات
اقتباس از منبع (1)

شكل (2)

اشكال مختلف حشرات

1- نیم بالان (Hemiptera) «Stink bug» 2- هم بالان (Homoptera) «Froghopper»
3- دو بالان (Diptera) «Gnat» 4- لوله بالان (Siphonaptera) «Flea»

5- كتاب خوران (Corrodentia) «Booklouse» 6- شپشها (Anoplura) «Crab louse»
7- پئست خورات (Mallophaga) «Biting louse» 8- نازك بالان (Hymenoptera) «Bumble bee»
9- پوست بالان (Dermaptera) «Erwig» 10- حاشیه بالان (Thysanoptera) «Thrips»
11- فلس بالان (Lepidoptera) «Moth» 12- راست بالان (Orthoptera) «Cricket»

13- دراز بالان (Mecoptera) «Scorpionfly» 14- موی بالان (Tricoptera) «CADDISFLY»
15- جور بالان (Isoptera) «Termite» 16- قاب بالان (Coleoptera) «Click beetle»
17- زی بالان (Embioptera) «Embiid» 18- باف بالان یا بهاره ها (Plecoptera) «Stonefly»

19- رگ بالان (Neuroptera) «Lacewing» 20- موی دمان (Thysanura) «Firebrat»
21- فنر دمان یا دم پایان (Collembola) «Springtail» 22- سنجاقها (Odonata) «Damselfly»
23- بی شاخكان (Protura) «Proturan» 24- زود میران (Ephemeroptera) «Mayfly»
25- پیچیده بالان (Strepsiptera ) «Twisted wing»
( اقتباس از : College Zoology تألیف : Hegner , Stiles ‌ )

حشرات انگل در تخمها ، لاروها یا بالغهای حشرات دیگر و در بسیاری جانوران و گیاهان دیگر زندگی می كنند . بعضی از حشرات بیماریهای ناشی از ویروسها باكتریها و یا جانوران تك یاخته ای یا غیره را به گیاهان و جانوران و انسان منتقل می سازند . حشرات نیز به نوبه خود توسط حشرات دیگر عنكبوتها ، عقربها و بسیاری مهره‌داران از ماهیها تا پستانداران خورده می شوند . گونه های شكاری و انگل در تغذیه تعداد حشرات دیگر اهمیت فراوان دارند . حشره شناسی

(Entomology) ( به یونانی Entomon = حشره + logy = دانش ) علمی است كه خصوصیات حشرات را مورد بحث قرار میدهد . بسیاری از حشره شناسان (Entomologists) صرفاً به مطالعات علمی اشتغال دارند و عده‌ای دیگر به زمینه های عملی می پردازند . حشرات به علت تعداد زیاد و روابط آنها با انسان ، دارای اهمیت اقتصادی بزرگی هستند بعضی از آنها برای انسان مفید و بسیاری نیز مضرند .

 

صفـــات اختصــاصی
1- سر ، سینه و شكم از یكدیگر متمایز است در سر یك جفت شاخك وجود دارد و قسمتهای مختلفی در دهان موجود است كه برای جویدن ، مكیدن یا لیسیدن و خوردن بكار می رود . سینه از سه قمست درست شده است به عبارت دیگر سینه دارای سه بند است دارای سه جفت پاهای بندبند می باشند . معمولاً حشرات دو جفت بال دارند و عده‌ای یك جفت و بالاخره عده‌ای دیگر فاقد بالند . شكم آنها از 11 یا تعداد كمتری قطعه با قسمتهای انتهایی كه بصورت اندامهای تولید مثل درآمده است درست شده است .

2- لوله گوارش آنها شامل روده پیشین ، روده میانی و روده پسین می باشد و در دهان آنها غده بزاقی وجود دارد .
3- قلب باریك است و دارای یك آئورت قدامی است « مویرگ و سیاهرگ در آنها موجود نیست » فضاهای داخل بدن حفره خونی (Hemocoel) است كه حفره عمومی كوچك شده‌ایست .

4- تنفس بوسیله نایهای (Tracheae) منشعب كه پوشش درونی آنها از كوتیكول است صورت می گیرد . نایها اكسیژن هوا را از منافذ تنفسی (Spiracles) موجود در پهلوهای سینه و شكم كه زوج است می گیرد و مستقیماً به بافتها می رساند . بعضی حشرات دارا ی آبششهای نایی یا خونی می باشند .
5- وازنش به توسط دو یا تعداد زیادی لوله های مالپیگی كوچك كه به انتهای قدامی روده پسین چسبیده است ، انجام می شود .
6- دستگاه عصبی عبارتست از عقده های فوق و تحت مری كه به طناب عصبی شكمی دولا اتصال دارد و یك جفت عقده یا كمتر در هر قطعه وجود دارد .
اندامهای حسی عبارتند از چشمهای ساده و مركب ، گیرنده های شیمیایی (Chemoreceptors) برای بویایی روی شاخكها و چشایی در اطراف دهان و همچنین دارای موهای لمسی گوناگون می باشند .

بعضی حشرات دارای وسایلی برای تولید و درك صدا هستند . استاتوسیست (Statocyst) در آنها وجود ندارد .
7- جنسهای نر و ماده از هم جدا می باشند . غده های تناسلی آنها زوج و از لوله های باریكی تشكیل یافته است ، این غده ها دارای مجاری تولید مثل هستند .

بارورسازی « لقاح » (Fertilization) آنها داخلی است . تخمكهای آنها دارایزرده زیاد و پوسته های محافظت كننده است . تقسیم تخم آنها سطحی است . سیر تكامل آنها توأم با چندین پوست اندازی است كه مستقیم و یا دارای دگردیسیهای تدریجی می باشد . در رشته ها (Aphide) ، كرم چوبها (Thrips) ، زنبور مازوها (Gall wasps) و غیره بكرزایی وجود دارد .

ابتدایی ترین حشرات سنگواره كه شناخته شده اند دارای بالهای كاملی بوده و از منشاء آنها اثری نشان نمی دهند . از مطالعاتی كه روی شكل شناسی مقایسه‌ای حشرات و بندپایان دیگر و كرمهای حلقوی به عمل آمده است چندین نظریه راجه به منشأ حشرات حاصل شده كه بر طبق آنها حشرات بطور مختلف از منشأهای زیر مشتق گردیده اند :

1- از اشكالی شبیه به لاروهای زوا (Zoea larvae) متعلق به سخت پوستان عالی كه دارای سه جفت ضمایم روی سرسینه می باشند .
2- از سخت پوستان دیگری كه به بچه بعضی دم مویان (Thysanura) شبیه می باشند .

3- از حلقویان به علت شباهتهای پهلوها و ضمایم سینه ای حشرات به پا نماهای (Parapodia) پرتاران (Polychaeta) .
4- بعضی ازمؤلفان معتقدند كه حشرات بالدار از اشكال بی بال مانند دم مویان (Thysanura) برخاسته اند ، عده‌ای دیگر عقیده دارند كه اشكال بالدار از منشأ جداگانه‌ای هستند و برخی عقیده دارند كه راسته های پست تر بی بال در حال زوال می باشند . بالها ممكن است از آبششهای سینه‌ای یا به احتمال بیشتر از امتدادهای جانبی پهلوها ناشی شده باشد .

اقتباس از منبع (2)

انــــدازه
بعضی از حشرات از تك یاخته‌ایهای بزرگ ، كوچكترند .
برخی قاب بالان (Trichopterygidae) طولشان فقط 25/0 میلیمتر است و تخم بعضی انگلها (Mymaridae) از اینهم كوچكتر است . بیشتر حشرات به درازای 2 تا 40 میلیمتر هستند ، بلندترین آنها فارناسیاسراتیپس (Pharnacia serratipes) از راست بالان 260 میلیمتر است . یك قاب بال ونزوئلایی (Dynastes hercules) 100 میلیمتر است و یك نوع حشره به نام بدستوما گراند (Blostoma grande) كه 110 میلیمتر طول دارد .
فاصله دو نوك بالها در بعضی بیدهای مناطق حاره بسیار بزرگ است مثلاً در اربوس اگری پینا (Erehus agrippina) تا 280 میلیمتر می رسد .
و در آتاكوس آتلاس (Attacus atlas) 250 میلیمتر می باشد . در بعضی حشرات سنگواره به نام مگاتورا (Meganeura) فاصله دو نوك بالها متجاوز از 700 میلیمتر بوده است . اقتباس از منبع (2)

 

ملــخ معمـــولی (The grasshopper = locust)
برای نشان دادن چگونگی ساختمان بدن حشرات و عمل آن ، به بیان ساختمان بدن ملخ معمولی و شرحی تطبیقی در باره زنبور عسل می پردازیم :
ملخ دارای قطعات دهانی خردكننده می باشد . دگردیسی ملخ ناقص است . ملخها از دسته راست بالانند (O rthoptera) ، ملخ اساساً منفرد زندگی می كند و غالباً به صورت تك تك فراونند ولی گاهگاهی ممكن است مهاجرت كنند و اصطلاح لكوست (Locust) در مورد اشكال دسته جمعی و مهاجر دنیای قدیم بكار می رود ملخها در سراسر جهان در بیشتر چراگاهها ، علفزارها و كشتزارهای كنار جاده وجود دارند و در محلی كه زندگی می كنند علفها ، چمنها و سایر گیاهان برگ دار را می خورند .

شرح زیر در مورد گونه های معمولی از قبیل كارولینالكوست (Carolina locust) یا دیسوستیراكارولینا (Dissosterira carolina) ، امریكن لكوست ( American locust) ، یا شیستوسركا آمریكانا (Schistocerca americana) ، كه نام دیگر آن ملخ بال كوتاه (Romalea microptera) است كافی خواهد بود :

مشخصات خــارجی
بدن آنها تشكیل می گردد از :
یك سر ، كه مركب از شش قطعه به هم جوش خورده است .
سینه از سه قطعه تشكیل یافته و پاها و یالها در ناحیه سینه قرار دارد .
شكم این حیوان بندبند است و به اندامهای تولید مثلی ، مختوم می گردد . یدن از اسكلت خارجی كیتین‌دار مستور است . اسكلت خارجی از قسمت زیرین روپوست یا بشره ترشح شده و بطور منظم در دوره های معینی در پوره یا شفیره (Nymphs) می افتد تا به این ترتیب بدن از لحاظ اندازه افزایش یابد . ملخهای بالغ پوست اندازی نمی كنند . اسكلت خارجی از صفحات سخت یا قطعاتی (Sclerites) تشكیل می گردد كه بوسیله درزهایی از جنس كوتیكول نرم و جداست

و در نتیجه بندها و ضمایم بدن می تواند جنبش و حركت كند . رنگدانه های (Pigment) داخل وزیر كوتیكول یك رنگ آمیزی متنوع و حفاظت كننده ای به وجود می آورد ، به این شكل كه مخلها به رنگ محیطهایی كه در آن زندگی می كنند در می آیند و همرنگ با طبیعت می گردند . در سرملخها قسمتهای زیر وجود دارد .
یك جفت شاخك باریك بندبند با موهای حسی ظریف ، دو چشم مركب جانبی كه بدون پایه است ولی مانند چشمهای مركب خرچنگ دراز می باشند و سه چشم ساده (Ocelli) (ش3) .

 

شكل 3 ـ نمایش قسمتهای مختلف سر ملخ از روبرو
1- فرق 2- چشم مركب 3- چشم ساده 4-گونه
5- پیشانی 6- سرو (شاخك) 7- سپر 8- آرواره زیرین

9- لب فوقانی 10- زایده حسی آرواره زیرین 11- زایده حسی لب
( اقتباس از : College Zoology تألیف : Heggner, Stiles )
قسمت بیشتر سر در یك قطعه (Sclerite) جوش خورده یا اپیكرانیوم (Epicranium) جای گرفته است كه دارای یك تارك ( فرق سر ) (Vertex) پشتی و گونه های جانبی و پیشانی كه در جلو قرار دارد . زیر پیشانی صفحه پهنی به نام قطعه روی دهان (Clypeus) وجود دارد . قسمتهای دهان از قطعات خردكننده ساخته شده و در قسمت شكمی سر واقع است و از اجزاء زیر تشكیل می شود :

1- یك لب فوقانی Labrum)) كه به قطعه روی دهان (Clypeus) لولا شده
2- یك زبان میانی شبیه زایده لب پایینی (Hypophary مقاله اهمیت حشرات در زندگی انسان) در عقب دهان است .
3- دوفك جانبی سیاه رنگ به نام آرواره های زیرین (Mandibles) كه هر یك دارای دندانهایی در طول حاشیه داخلی به منظور جویدن غذا می باشد .
4- یك جفت آرواره زیرین (Maxillae) مركب از چند قسمت و زایده های حسی (Palps) باریك كه در اطراف آن قرار دارد .
5- یك لب تحتانی پهن (Labium) كه دارای دو زایده حسی كوتاه است ( ش43 ) .

سینه تشكیل می شود از پیش سینه (Prothorax) بزرگ كه در قسمت جلو قرار دارد با یك پیش گروه (Pronotum) زین مانند پشتی . میان سینه (Mesothorax) در وسط و پس سینه (Pronotum) زین مانند پشتی . میان سینه قرار دارد . در هر یك از قطعات سینه‌ای یك جفت پای بندبند وجود دارد و در میان سینه و پس سینه علاوه بر پاها به هر یك ، یك جفت بال متصل است .

قطعات (Sclerites) هر بند دارای یك قطعه پشتی (Tergum) است كه از چهار صفحه جوش خورده تشكیل یافته است . یك دنده یا قطعه پهلویی (Pleuron) كه از سه صفحه جوش خوردن است و در هر طرف بدن قرار دارد و یك قطعه سینه یا جناغ (Sternum) شكمی فرد است .
هر پا از یك رشته طولی بندبند به شرح زیر ساخته شده است :

شكل 4- قطعات دهانی ملخ
1- لب فوقانی 2- آرواره زبرین 3- زبانك
4- آرواره زیرین 5- لب زیرین
( اقتباس از : College Zoology تألیف : Hegner , Stiles )
1- پیش ران (Coxa) كه كوتاه بوده و با بدن مفصل می گردد .
2- پی ران (Trochanter) كه برجستگی كوچكی است بین پیش ران وران .
3- ران (Femur) كه نسبتاً ستبر و محكم است .

4- ساق (Tibia) كه خاردار و باریك است .
5- مچ (Tarsus) مركب از سه قسمت ، ابتدایی (Proximal) آن دارای چهار جفت بالشتك در سطح شكمی است و قسمت انتهایی ((Distal آن دارای یك نرمه یا برجستگی نرم در خارج آن دو چنگال می باشد .

این نرمه هاست كه ملخ را قادر می سازد كه روی سطوح صاف خود را نگهدارد و در جاهای خشن و زبر چنگالهاست كه ملخ را نگه می دارد همه پاها برای راه رفتن و بالا رفتن مورد استفاده قرار می گیرد پای كه به آخرین قسمت سینه مربوط است یك ران بزرگ دارد كه دارای عضلاتی قوی است و یك ساق طویل كه برای جهیدن بكار می رود . بالهای پیشین نسبتاً ضخیم است ولی بالهای عقبی پهن و غشایی است و در این بالها رگهایی وجود دارد . این بالها بصورت

بادبزنی تا خورده در زیر بالهای پیشین قرار دارد . و درحین پرواز از هم باز می شود هر بال بصورت یك برآمدگی كیسه مانند از پوشش بدن ظاهر میگردد و به شكل یك غشای دو لایه نازك و پهن می شود و در داخل آنها نایها وجود دارند ، اطراف نایها سینوسهای خونی یافت می شود . كوتیكول به دور نایها ضخیم می شود و به این ترتیب رگبالها (Nervures) تشكیل می گردد . كه بالها را تقویت می كند . (ش 44) .

وقتی كه اندازه بالها به حد كامل خود رسید ، بالها سخت و خشك می گردد ولی جریان خون در داخل آنها ادامه خواهد داشت . شكل و طرح رگبالها در گونه ها و گروههای عالی حشرات آنچنان ثابت و همیشگی است كه در طبقه بندی مورد استفاده قرار می گیرد . شكم استوانه ای و باریك است و مركب از یازده قطعه یا بند می باشد .

بند انتهایی شكم برای جفگیری یا تخمگذاری مناسب است . در طول پهلوهای زیرین سینه و شكم ده جفت سوراخهای كوچك به نام منافذ تنفسی (Spiracles) وجود دارد كه به دستگاه تنفس متصل می شود .

شكل 5 ـ شكل ظاهری یك بال ملخ
در هر طرف اولین بند شكمی پرده صماخی تخم مرغی شكلی وجود دارد كه اندام شنوایی حیوان است . پرده های جانبی موجب تسهیل ضربان شكم ، هنگام تنفس می شود . در ملخ نر بند 8 به قطعات قبلی شبیه است قطعه پشتی (Tergum) 9و10 به هم جوش خورده است و قطعه پشتی 11 صفحه فوق مخربی را روی مخرج تشكیل می دهد ، یك خار كوچك به نام دنباله شكمی (Cercus) در یك طرف قسمت عقب بند 10 شكمی وجود دارد و جناغ شكمی طویل بند و اندام جفتگیری نر را احاطه می كند . در ملخ ماده قطعه پشتی 8 تا 11 و دم ، مانند ملخ نر می باشد . جناغ 8 ظاهراً وجود ندارد و جناغ 9 طویل است ، یك صفحه جانبی در بند 10 دیده می شود و انتهای شكم دارای 2 لوب زوج می باشد كه اندام تخمگذاری را تشكیل می دهد (ش6) .

 

عضــــلات
در سر عضلات كوچك و مركب وجود دارد كه سروها یا شاخكها و قطعات دهانی را حركت می دهد . در سینه ، عضلات بزرگی موجود است كه بالها و پاها را حركت می دهد . عضلات بندبندی در شكم بیش از همه جا برجسته و واضح می باشد . ولی اگر با خرچنگ دراز مقایسه شود كوچكتر از عضلات خرچنگ است عده ای از این عضلات حركات تنفسی را انجام می دهد و عده‌ای دیگر در حركت اندامهای تولید مثل مؤثر می باشد .

شكل 6 ـ نمایش قسمتهای خارجی بدن ملخ ماده

الف ) سر ، ب) سینه ، ج) شكم ،
1- چشم مركب 2- آرواره 3- گونه
4- پیش سینه 5- میان سینه 6- منفذ تنفس

7- پس شینه 8- پرده صماخ 9- بال جلوی
10- بال عقبی 11- تخمریز 12- خارهای ساق
13- منفذ تنفس 14- ران 15- ساق

16- بالشتك كناری 17- چنگال 18- پی ران
19- پیش ران 20- لب پایینی 21-آرواره زیرین 22- لب فوقانی 23- سپر 24- سرو (شاخك) 25- مچ
( اقتباس از : llege Zoology تألیف : Hegner , Stiles )
دستگــاه گـــوارش
دستگاه گوارش شامل حفره دهان ومری باریك است كه تا چینه دان بزرگ ادامه پیدا می كند . چینه دان دارای دیواره نازكی است . در زیر چینه دان غده های بزاقی منشعب وكوچك وجود دارد كه دارای مجاری مخصوصی می باشد ودردهان باز می شود . پس از چینه دان یك پیش معـــــــــــده ( Proventriculus ) یاسنگدان وجود دارد كه از صفحاتی آستر شده است . این قسمتها بخش پیشین لوله گوارش را تشكیل می دهد ، سپس بخش میانی یا معده است كه بوسیله یك رشته مركب از شش زوج روده های كور معدی كه به انگشت شباهت دارد به قسمت ماقبل اتصال می یابد .

پس از معده بخش عقبی یا روده می باشد كه قسمت قدامی نازك است وناحیه وسط آن باریك وبه روده راست كه متسع است ، مربوط می باشد در انتهای روده راست مخرج قرار دارد . غذا به توسط پاهای پیشین ، لب بالا (labrum ) ولب پائین ( labium ) گرفته می شود وبوسیله ترشح بزاق كه محتوی دیاستاز است لیز ونرم می گردد وبه كمك آرواره زیرین جویده می شود ، زایده های حسی (Palps ) اطراف دهان اندامهای چشایی می باشد . غذا های جویده شده ، در چینه دان ذخیره شده در سنگدان كمی تغییر می كند ، سپس در داخل معده تحت تأثیر شدید دیاستازها قرار می گیرد . در معده غذا به توسط دیاستازهای گوناگونی كه از لوله های كورمعدی ترشح می شود گوارش یافته جذب می گردد .در روده راست آب اضافی از مواد گوارش نیافته كشیده می شود ومواد اضافی به صورت گلوله های باریك مدفوع درآمده و از مخرج دفع می گردد .

 

دستگـــاه گردش خــون
قلب لوله‌ای وباریك است ودر مقابل دیواره پشتی شكم داخل یك حفره دل پوشی جای دارد . حفره دل پوشی از دو پرده غشایی وماهیچه ای عرضی ظریف احاطه شده است .

خون از راه سوراخهای جانبی زوج وكوچك یا منافذ جانبی قلب ( Ostia ) كه دریچه دارد وارد قلب می گردد وبه توسط انقباضات قلب به داخل یك آ ئورت پشتی كه به طرف سر امتداد دارد با فشار به جلو رانده می شود .خون به داخل فضاهای بدن كه یك حفره عمومی حقیقی نیست ، میان اندامهای داخلی راه می یابد وسپس به آهستگی به دور این اندامها به سوی عقب حركت می كند وسرانجام داخل حفره دل پوشی می گردد. قسمتی از خون در ضمایم ورگبالهای بالها جریان می یابد . دستگاه جریان خون مانند سایر بندپایان باز وحفره ایست ودرآن مویرگ وسیاهرگ وجود ندارد .پلاسمای خون محتوی گلبولهای بی رنگ است كه با از بین بردن موجودات زنده ریز ( Organisms ) خارجی به مثابه بیگانه خوار ، عمل می كند . خون بیشتر به كار حمل ونقل غذا ومواد زاید می آید زیرا یك دستگاه تنفسی مجزا وجود دارد .

جسم چرب عبارت از شبكه سست بافتی واقع در فضاهای میان اندامهاست كه ذخیره های غذایی را مخصوصاً در حشرات جوان قبل از دگردیسی نگاه می دارد ( ش 7 ) .

شكل 7 – اعضای داخلی بدن ملخ درحالی كه سمت چپ بدن برداشته شده است .
شكل نایها نشان داده نشده است .
1- چشم ساده 2- دهان 3- آرواره زیرین 4- لب فوقانی 5- حلق

6- لب زیرین 7- عقده عصبی زیر مری 8- مجرای بزاقی 9- چینه دان
10- غدد بزاقی 11- سومین عقده سینه‌ای 12- رشته عصبی شكمی
13- اولین عقده شكمی 14- سكوم گوارشی 15- معده 16- لوله های مالپیگی 17- دوازدهه 18- لوله تخمی یا تخم راهه 19- مهبل
20- جام نطفه‌ای (جایگاه اسپرمی) 21- منفذ تناسلی 22- تخمریز (عضو مخصوص تخم ریزی) 23- شاخك 24- لب بینایی 25- مغز 26- حلقه دورمری 27- عضله
28- مری 29- آئورت 30- لوله تخمدان 31- تخمدان 32- قلب

33- قولون 34- راست روده 35- مخرج
ملخ ، برخلاف بعضی حشرات دارای چندین كیسه هوایی بزرگ با دیواره های نازك در شكم می باشد كه در آنها انقباض وانبساط متناوب دیواره بدن به راندن وخارج كردن هوا در دستگاه نایی كمك می مند . دردم ، چهار زوج اولی روزنه یا نافذ تن

فس ( Spiracles ) باز وشش تای خلفی بسته است ودر بازدم ، برعكس ترتیب دم برقرار است ، بطوریكه گردش هوا در نایها معین ومشخص می باشد . كوچكترین نایژكها محتوی مایعی است كه در آن اكسیژن قبل از رسیدن به یاخته های بافت حل می گردد . این مایع اكسیژن دار مانند خون مهره داران به كار تنفس داخلی می آید .

بعضی حشرات موذی را می توان با استعمال ورقه ها وامولسیونهای روغن یا گرد و خاك كه منافذ تنفسی را پوشانده یا مسدود می كند و مانع تنفس می شود كشت و از بین برد (ش 8) .

شكل 8- دستگاه تنفسی ملخ : نایها وكیسه های هوایی طرف چپ
1- كیسه هوایی سینه ای 2-كیسه های هوایی شكمی
3-نای پشتی 4- نای شكمی 5- نای كناری 6- منافذ تنفسی

دستگـــاه وازنـــش
بافتهای قدامی بخش عقبی لوله گوارشی یا روده ، به تعدادی لوله های مالپیگی رشته مانند اتصال دارد این لوله ها در حفره های خونی جای دارد و انتهای آزاد آنها مسدود است . دیواره لوله ها از یك لایه یاخته های بزرگ درست شده كه اوره و اوراتها و املاح را از خون گرفته و به داخل روده تخلیه می كند .

دستگـــاه عصبــی
مغز یا غده های فوق مری در سر واقع است و از سه جفت عقده های به یكدیگر جوش خورده (چشمی Optic ، شاخكی Antennary و اضافی Intercalary) درست شده است كه اعصابی به چشمها شاخكها و سایر اندام های واقع در سر می فرستد . مغز بوسیله دو رابط عرضی (Connectives) در دور مری به عقده‌های زیر مری متصل می گردد . این عقده ها نیز سه جفت است . آرواره‌ زبرینی (Mandibular) ، آرواره زیرینی (Maxillary) و لبی (Labial) كه از عقده‌های زیر مری طناب عصبی شكمی به طرف عقب بدن امتداد می یابد ، این طناب از یك رشته عقده های زوج و اتصالات یا رابط های طولی تشكیل می‌شود . هر بند سینه‌ای دارای یك زوج عقده‌ با اعصابی بطرف پاها ، بالها و اندامهای داخلی می باشد . فقط پنج زوج عقده شكمی وجود دارد كه بعضی از آنها كه در اصل از هم مجزا بوده بعداً به هم جوش خورده است . این عقده ها ، اعصابی به اندامهای خلفی مختلف می فرستد .

همچنین یك دستگاه عصبی سمپاتیك یا احشابی موجود است كه مركب است از یك قسمت سرخنایی با عقده ها و اعصابی كه به مغز و روده و معده و قلب اتصال می یابد و یك قسمت خلفی كه از آخرین عقده شكمی به روده و دستگاه تولید مثل مربوط می شود . مجموعه ظریف كوچكی از اعصاب محیطی در زیر پوست دیواره بدن قرار دارد (ش 9) .

شكل 9 ـ دستگاه عصبی ملخ از سطح پشتی
1- عقده عصبی مغزی 2- لب بینایی 3- رابط عصبی

4- عقده عصبی زیر حلقی 5- عقده عصبی سینه‌ای
6- عقده عصبی شكمی 7- طناب عصبی
( اقتباس از : Gollege Zoology تألیف : Hegner , Stiles )

اندامهــای حســـی
گیرنده های حسی ملخ تا اندازه ای با نظایرشان در خرچنگ دراز تفاوت دارد و برای دریافت محركات ناشی از محیط هوا و زمین كه حشره در آن زیست می‌كند ، سازگار شده است . اندامهای حسی عبارتند از :
1- موهای حسی در قسمتهای مختلف به ویژه در شاخكها و زایده های حسی (Palps) دهان ، دنباله های شكمی و قطعات انتهایی پا وجود دارد.
2- اندامهای بویایی در شاخكها یا سروها قرار دارد.

3- اندامهای چشایی روی زایده های حسی (Palps) و سایر قسمتهای دهانی واقع است.

4- چشمهای ساده كه نسبت به نور و سایه حساس است و ممكن است تصاویر ناقص و غیر مشخص در میدان نزدیك تشكیل دهد . چشمهای مركب كه اساساً مانند : چشمهای مركب خرچنگ دراز عمل می كند .

5- اندام شنوایی كه ازیك پرده صماخ كشیده ای تشكیل یافته است كه به الیاف عصبی حسی متصل است تأثیر میكند . ملخ درنتیجه مالش ساق پسین به بالها صداهایی تولید مینماید. این قسمت دارای یك ردیف برآمدگیهای میخ مانند ریزیست كه درطول سطح میانی قرار دارد و دراثرمالش آنها به رگبالها صدا تولید مینماید ،زیرا رگبالها را به ارتعاش درمی آورد و از ارتعاش آنها صدا تولید میشود . هرگونه آهنگ و صدای مخصوصی به خود دارد زیرا ساختمان و شكل رگبالها با یكدیگر تفاوت دارد .

 

دستگـــاه تولیــد مثـــل
جنسهای نر و ماده از یكدیگر مجزاست و در قسمتهایی از شكم كه مشخصات خارجی شرح داده شد صفات جنسی ثانوی نشان میدهد . دستگاه تناسلی نر از دو بیضه متشكل است كه هریك از لوله های بسیار باریك یا فولیكولهای واقع در بالای روده تشكیل میگردد و به مجرای وایران (Vas derferens ) طولی ملحق

میشود . دو مجرای وایران به صورت یك مجرای انزالی (Ejaculatory duct ) میانی و مشترك به هم می پیوندد .به این مجرا غده های فرعی متصل میشود و مجرا در انتهای اندام جفتگیری ( C opulatory organ ) نر كه بزرگ بوده ودرسطح شكمی قرار دارد به خارج باز می گردد در حیوان ماده هر تخمدان از چندین لوله مولد تخم باریك شونده ( Ovarioles ) درست می شود كه درآن تخمكها تشكیل می شود وخود به یك تخم راهه اتصال می یابد . دو لوله تخم راهه باهم یكی شده

ویك مهبل ( Vagina ) میانی تشكیل می دهد كه به طرف عقب امتداد می یابد و به یك جام نطفه‌ای (جایگاه اسپرمی) (Seminal receptacle ) كوچك یا كیسه ذخیره اسپـــــــرماتوزئید (Spermatheca ) می پیوندد وجام نطفه ای در موقع جفت‌گیری اسپرم دریافت كرده وذخیره می نماید . منفذ دستگاه تناسلی ماده در سطح شكمی به خارج مربوط می شود ( ش 10 ) .

شكل 10 – دیاگرام دستگاه تناسلی ملخ
الف- جانور نر : 1- بیضه 2- مجرای وابران (مجرای ناقل اسپرم)
3- غدد ضمیمه 4-كیسه نطفه ای 5- مجرای انزالی 6- عضوجفتگیری

ب- جانور ماده : 1- تخمدان 2- تخم راهه (لوله تخمی)
3- جام نطفه‌ای 4- غدد ضمیمه جام نطفه‌ای 5- غدد ضمیمه دستگاه تناسلی 6- حفره تناسلی ماده 7- منفذ تناسلی ماده
(اقتباس از : College Zoology تألیف : Hegner , Stiles)

وضـــع طبیعـــی
درروزهای گرم اوایل بهارلاروهای جوان یا پورها (Young nymphs )ازتخمهایی كه در پاییز قبل گذاشته شده بیرون می آیند . این پوره ها به بالغها شبیه اند ولی بطور نسبی با آنها اختلاف دارند و فاقد بالها و اندامهای تولید مثل میباشند .پوره ها از رستنیهای نرم و نازك تغذیه می كنند و درزیر گیاهان یا در شكافهای درختان و زمین پنهان می شوند . تا از شر دشمنان و خشك شدن بدن ، خود را در امان نگاهدارند . پس از چند روز كوتیكول نرم شده می افتد . پوره‌ایكه بیرون می آید هوا را می بلعد و درنتیجه برحجمش اضافه میگردد و سپس كوتیكول سخت و تیره رنگ میشود . هریك از اینها پنج یا شش مرحله لاروی داشته و دوره

رشد و كامل شدن آنها به 30 تا 50 روز یا بیشتر طول میكشد . بالها ابتدا به صورت صفحاتی كوچك نمایان میشود . این بالها در پوست اندازیهای متوالی بزرگ می شود و پس از آخرین پوست اندازی و مرحله بلوغ ، به اندازه نهایی خود میرسد .پوره ها و بالغ ها هر دو انواع رستنیها مخصوصاً اقسام تازه و آبدار و شاداب را می خورند . اینها غالباً برای یافتن زمینهای حامل مواد غذایی مهاجرت میكنند و ممكن است مزارع و باغ های كشاورزی را به كلی خراب و مضمحل سازند. تغذیه آنها درساعات قبل از ظهر روزهای آفتابی كه باد ملایمی هم در جریان باشد به حداكثر شدت میرسد . و وقتی كه غذا كمیاب باشد ، این حشرات

منسوجات پنبه ای یا پشمی و همچنین ملخهای ازپا افتاده را میخورند ، گاهی بالغ های بعضی گونه ها تحت شرایط خاصی دسته جمعی مهاجرتی طولانی انجام میدهند . در داكوتای شمالی (North Dakota ) در یك تابستان ملخ ها را با رنگ لاك الكل قرمز نشان كردند و بعداً آنها را در 138 تا 346 كیلومتر دورتر درجهت باد های جاری و متداول مجدداً گرفتند .

ملخ ها دشمنان بسیاری دارند . تخم شان به وسیله بعضی سوسكهای حمام (Beetles ) ، مگس زنبورها (Bee flies) ، موش كوره ها (Moles) كه درزیرزمین زندگی میكنند ، نوعی از راســـــــوها (S kunks) و موشها خورده میشود . پوره ها و بالغ ها هردو طعمه حشرات شكاری بزرگ گوناگو ن و گونه های زیادی از

غوكان ، خزندگان پرندگان و پستانداران هستند . از مجموع حشراتی كه درمعده پرندگان به توسط مؤسسات تحقیقاتی زیست شناسی بررسی گردیده است ، یكدهم آنرا ملخ ها و وابسته های نزدیك آنها تشكیل داده اند . لاروها را مگس های شكاری (Robber flies) (كه یك نوع مگس بزرگی است وحشرات دیگر راشكار می كند ) وزنبور های حفر كننده (Digger wasps)كه زنبور هایی هستند كه در زمین یا چوب لانه حفر می كنند می خورند ، در لوله گوارش سوسماران بزرگ از نوع وارانوس (Varanus) ، ملخ دیده شده است . به طور كلی اغلب پرندگان از ملخ تغذیه می نمایند ، تخمهای ملخها به توسط بعضـی حشرات انگل زده می شود . مگس های گوشت (Sarcophaga)«flies » روی ملخهای بالغ لاروهای كرمی شكل (Maggots) می گذارد ومگسهای تاكینید (Tachinid flies) تخم

هایشان را روی ملخها هنگام پرواز قرار می دهند ، لاروهای هر دو حشره مذكور در میزبان فرورفته و بعضی بافتهای آنها را به مصرف تغذیه می رسانند . ملخهای انگل زده یا می میرند یا سست و تنبل می شوند و قادر به تولید مثل نیستند ، دراین صورت حشرات انگلی در ازبین بردن ملخها عامل نسبتاً مهمی هستند بیماریهای قارچی یا بیماریهایی كه به توسط باكتریها تولید می شود نیز گاه‌گاهی تعداد زیادی از ملخها را معدون می كند عملیات انسان جهت از بین بردن ملخها از طریق پخش سبوسهای سمی كه مورد تغذیه پوره ها و بالغها قرار می گیرد و همچنین به وسیله كندن علفها و شخم زدن زمین به منظور بیرون آوردن توده های تخم انجام می شود .

 

تولیـــد مثــل
چند روز پس از آنكه در اواخر تابستان از مرحله بلوغ ملخ گذشت ملخ شروع به جفتگیری می كند و این عمل را چندین بار انجام می دهد . ملخ نر به پشت ملخ ماده می چسبد و اندام تناسلی خارجی (Genitalia) خود را در مهبل (Vagina) حیوان ماده وارد می كند و اسپرماتوزوئیدها را منتقل می سازد . پس از مدتی تخم گذاری شروع شده و تا پائیز ادامه می یابد . طول تخم ها 3 تا 5 میلیمتر است . ملخ ماده در هر بار تقریباً 20 تخم می گذارد و ممكن است این عمل را تا 10 بار انجام دهد بالغها چند روز پس از خاتمه جفتگیری و تخم ریزی می میرند . هر تخم در تخمدان از یك غشاء ویتیلین (Vatelline) و یك پوسته قهوه ای رنگ و قابل انحناء یا كوریون (Chorion) احاطه شده است كوریون دارای سوراخهای ریز است كه در مدت تخم گذاری اسپرم از آنها داخل‌ می گردد .
ماده ، اندام تخم ریز (Ovipositor) خود را برای ایجاد یك حفره كوتاه در زمین بكار می برد و تخمهایش را در آن جای می دهد . تخمها از ترشح چسبناكی احاطه شده و محكم به یكدیگر می چسبد (ش 11) .

 

شكل 11 – یك ملخ ماده با شكم كاملاً گسترده و در حال گذاشتن
یك كپسول یا كیسه محتوی تخمها در زیرزمین

تكامل تخمها یكباره آغاز شده و تقریباً 3 هفته طول می كشد تا آنكه جنین به خوبی تشكیل گردد . سپس یك دوره استراحت و توقف یا دیاپوز(Diapause) تا بهار آینده ادامه می‌یابد . آنگاه رشد و نمو آغاز می شود و به زودی بچه ملخ از تخمها بیرون می آید . توقف نمو یا دیاپوز وسیله ایست كه تخم را در شرایط نامناسب سرما و فقدان غذا در زمستان محفوظ و زنده نگاه می دارد . پس از لقاح ، هسته درون زرده تخم تقسیم می شود و در نتیجه هسته های پراكنده ای تشكیل

می شود این هسته ها به محیط زرده مهاجرت می كند و درآنجا هریك بوسیله سیتوپلاسم و یك دیواره یاخته احاطه می شود و یاخته های دور زرده تشكیل یك اپیتلیوم یا بلاستودرم (Blastoderm) را می دهد یاخته های محدود به ناحیه های شكمی بصورت یك دسته رویشی ضخامت پیدا كرده جنین را تولید می نماید . یاخته های طرفی و پشتی به پوشش جنین یا سروز (Serosa) تبدیل می شود . سپس در قسمتهای انتهایی و كناره های دسته رویشی چین خورگیهایی به

ظهور می رسد . لایه های خارجی آنها درداخل سروز بصورت آمونیون (Amnion) در می آید . آمونیون جنین را در یك حفره آمونیوتیك احاطه می كند . یك شیار طولی شكمی در امتداد دسته رویشی چین‌خوردگی پیدا كرده و تشكیل لایه‌ای (میان پوست + درون پوست ) در بالای دسته رویشی می دهد . دسته رویشی سپس توسط شیارهای عرضی از جلو به عقب تقسیم می گردد و یك رشته طولی مركب از قطعات مشابه تولید می‌نماید . از قطعات تولید شده سر و ضمائم آن سینه با پاهای حركتی و شكم بندبند تشكیل می شود ، بخش پیشین لوله گوارش آینده (Stomodeum) بصورت یك فرورفتگی در انتهای قدامی تشكیل می گردد . بخش عقب لوله گوارش آینده (Proctodeum) نیز به همین ترتیب در انتهای خلفی به وجود می‌آید بخش میانی لوله گوارش از یاخته های درون پوست تشكیل می شود و روده تبدیل به یك لوله متصل می گردد .

نایها از فرورفتگیهای جانبی برون پوست به طور زوج پدید می آید دستگاه عصبی از یك چین‌خوردگی برون پوست شكمی بصورت دو رشته طولی یاخته‌ای تولید می گردد كه بعداً طنابهای عصبی ، عقده ها و مغز را تشكیل می‌دهد در ناحیه سر جنین 6 قطعه وجود دارد كه شامل :
(1) قطعه پیش دهانی (Preoral) .

(2) قطعه شاخكی (Antennal) .
(3) قطعه اضافی (Intercalary) كه به ترتیب به قطعات اولین و دومین شاخكهای خرچنگ دراز شباهت دارد.
(4) قطعه آرواره زبرینی (Mandibular) كه در عقب دهان است.

(5) قطعه آرواره زیرینی (Maxillary) .
(6) قطعه لبی (Labial) . در سر شش جفت عقده های عصبی وجود دارد سه جفت پیش دهانی (Preoral) تشكیل دهنده عقده های فوق مری و سه جفت پس دهانی (Postoral) تشكیل دهنده عقده های زیر مری است و حشرات گوناگون قسمتهای ابتدائی ضمائم شكمی ظاهر می شود این قسمتها بعداً اندام تناسلی خارجی را در راست بالان (Orthoptera) و نازك‌ بالان (Hymenoptera) تشكیل می دهد یا پاهای پیشین لاروی (Larval Proleges) را در فلس بالان (Lepidoptera) ایجاد می كند و یا از بین می رود . اقتباس از منبع (3) .

زنبـــور عســـل
زنبور عسل (Apis mellifera) از راسته نازك بالان Hymenoptera)) است . از لحاظ ساختمان عمومی به ملخ شباهت دارد ولی در بسیاری از مشخصات اختصاصاتی پیدا كرده است زنبور عسل قسمتهای دهانی جونده و مكنده هر دو را داراست . دگردیسی آن كامل است از شیره گیاهان و گرده گل گیاهان تغذیه می كند زنبورها بطور دسته جمعی در یك اجتماعی مركب از افرادی كه شامل سه دسته می باشند زندگی می نمایند . ملكه (Queen) تخم می گذارد ، نرها (Drones) كارشان فقط بارور كردن ملكه های جدید است هزاران ماده عقیم یا كارگر (Workers) مأمور ساختن لانه ها ، نگهبانی كندو و تهیه غذا برای همه دسته ها ، توجه و رسیدگی به ملكه و پرورش بچه می باشنـد (ش 12) .

شكل 12 – دوره زندگی انواع سه گانه زنبور عسل
1- ملكه 2- نر( از تخم لقاح نشده ) 3-كارگر ماده عقیم
4- لارو از غذای آماده تغذیه نموده است 5- لارو از غذای آماده تغذیه نموده است
6- لارو از غذای مخصوص ملكه تغذیه نموده است . 7- تخم 8- لارو

9- شفیره 10- گرده 11- عسل 12- حجره نر
(اقتباس از : College Zoology تألیف : Hegner, Stiles)

زنبورهای عسل وحشی در حفره های طبیعی درختان و صخره ها زندگی می‌كنند ولی بشر تا اندازه ای این گونه را اهلی كرده و در كندوهای چوبی یا سبدی سكونت داده است . كندو معمولاً از جعبه های مكعبی شكل به ابعاد 50 سانتیمتر درست شده است كه در طرف پائین آن شكافی وجود دارد و از آنجا زنبورها داخل و خارج می شوند . داخل كندو قریب 10 صفحه عمودی كه اطراف آنها چوبی و وسط ، مومی است كار گذاشته شده است و بر روی این صفحات است كه كارگرها ، حجره های 6 سطحی می سازند . به این ترتیب ، از مجموع حجره ها شانه هایی عمودی از جنس موم درست می شود . حجره ها برای ذخیره عسل یا پرورش لارو مورد استفاده قرار می گیرد . كارگرها شهد (Nectar) مایع را از گلها گرفته جمع آوری می كنند . شهد از نظر شیمیایی تغییراتی می یابد و بصورت یك محلول ئیدرات دوكربن كه آن را عسل می‌نامیم ذخیره می شود .

زنبور عسل گرده گل را جمع آوری كرده از آن مواد سفیدی لازم را برای رشد لاروها فراهم می آورد . زنبورها همچنین صمغهای (Resins) جوانه های گیاهی را جمع‌آوری و از آن چسب زنبور (Propolis) یا بره موم درست می نمایند كه در سیمان كردن و لعاب دادن شكافهای كندو به منظور ممانعت از باد و باران از آن استفاده می كنند . كارگرها برای حفاظت اجتماع خود و همچنین برای حفاظت عسل ، از دستبرد جانوران دیگراز قبیل زنبورها تا خرس ها ، دارای نیش یا سوزن سم هستند . عده ای از زنبورهای عسل به حالت انفرادی و منزوی زندگی می كنند . بعضی مانند گزیلوكوپا (Xylocopa) كه زنبورهای درشت و سیاه رنگی هستند ، دسته های كوچكی تشكیل می دهند و كندوهای خود را در داخل چوبها انتخاب می كنند . این زنبوران عسل با داشتن جسه بزرگ و رنگ سیاهی كه دارند از زنبورهای عسل معمولی به خوبی تشخیص داده می شود .

 

ســاختمان و عمـــل
بدن زنبور عسل به طور متراكم از موهایی مستور است كه دارای ریشه ها یا تارهای (Barbs) جانبی كوتاهی می باشد به این جهت به سهولت می توانند دانه‌های گرده را بگیرند . در چشمهای مركب و پاها ، موهای صاف یا بدون شاخه وجود دارد در حاشیه های ساق (Tibia) پاهای جلوئی موهای راست و خشن و كوتاهی وجود دارد كه چون برای تمیز كردن چشمهای مركب از گرده‌های گل بكار می رود به نام برس چشمی (Eye brush) نامیده می شود . در انتهای ساق (Tibia) یك خار پهن متحرك به نام ولوم (Velum) موجود است . ولوم روی شكافی (Notch) را كه دارای موهای زبر و ریزی است می‌پوشاند . این شكاف در ابتدای مچ (Tarsus) نزدیك ساق (Tibia) قرار دارد . مجموع این دو قسمت را (ولوم و شكاف) شانه شاخكی (Antenna comb) می نامند . زیرا شاخكها كه ازدانه های گرده پوشیده می شود از وسط آنها عبور می نماید و ازدانه های گرده پاك می شود .

موهای طویل و ریزی كه بر روی اولین قطعه بزرگ مچ (Tarsus) وجود دارد یك عضو برس مانند استوانه‌ای شكل تشكیل می دهد به نام برس گرده ای (Pollen brush) كه گرده را از قسمتهای پیشین بدن جمع آوری می‌كند . در هر پای میانی بر روی یك قسمت مچ (Tarsus) كه طویل شده است یك برس گرده‌ای (Pollen brush) وجود دارد كه گرده های گل را كه به پاهای پیشین و قسمتهای مجاور آن چسبیده است پاك می نماید و در انتهای ساق قسمتی كه از بدن دور است مهمیزی (Spur) وجود دارد كه برای برداشتن و كندن مو (Wax) بكار می رود . ساق (Tibia) پاهای عقبی به طرف خارج مختصر خمیدگی پیدا می كند و در طرف

داخلی آن یك ردیف حاشیه مانند ، موهای خمیده ای وجود دارد كه بنام زنبیل (سبد) گرده (Pollen basket) (یا Corbicula) نامیده می‌شود در انتهای زنبیل گرده موهای راست و خشن و كوتاهی وجود دارد كه شانه (Pecten) نامیده می شود و درست در زیر این قسمت در انتهای مچ (Tarsus) كه به بدن حیوان نزدیك است صفحه پهنی به نام گوشك (Auricle) وجود دارد كه شانه (Pecten) نامیده می شود در سطح خارجی مچ (Tarsus) پای عقبی یك برس گرده (Pollen brush) دیده می شود كه بدن را به طرف عقب پاك می كند و در سطح داخلی آن تقریباً 10 ردیف خارهای راست و كوتاه خشن وجود دارد كه خمیدگی آنها بطرف پائین است و به نام شانه گرده (Pollen comb) نامیده می‌شود (ش 13) .

شكل 13- شكل ظاهری زنبور عسل كارگر كه پاهای حیوان جهت جمع آوری دانه های گرده گلها ، پاك نمودن شاخكها ، فرم دادن به موم و وظایف دیگری كه بایستی انجام دهد تغییرات ساختمانی زیادی نسبت به پاهای سایر حشران پیدا نموده است .
1- سرو ( شاخك ) 2- چشم مركب

3- بالهای جلوی وعقبی به یكدیگر قلاب شده اند 4- زنبیل گرده
5- چشم شانه ای 6- گوشك 7- پاكت گرده ( مجموعه شماره های 5 و6)
8- شانه گرده 9- سوزن سمی ( نیش ) 10- صفحه سوم
11- پاهای آخرین قطعه سینه ( بن سینه ) 12- مهمیز
13- برس گرده ای 14- پاهای قطعه میانی سینه (میان سینه )

15- برس چشمی 16- ولوم 17- پای قطعه جلوی سینه( پیش سینه )
18- شانه شاخكی 19- لب پابینی 20- پالت لبی 21- آرواره
( اقتباس از: College Zoology ) تألیف : Hegner, Stiles )

بالهای نازك و ظریف ( به یونانی Hymen = غشاء + Pteren = بال ) در پشت زنبور به حالت گسترده قرار دارد . در حال پرواز دوبال هر طرف ، بوسیله قلابهای كوچكی كه در حاشیه پیشین بال عقب قرار دارد و در شیاری در طول حاشیه عقبی بال پیشین گیر می كند یك بال به نظر می رسد ، بالها ممكن است 400 بار در ثانیه مرتعش گردد و نوكهایشان در یك مسیر به این شكل 00 حركت كند كارگرها قادرند مسافاتی بسیار طولانی پرواز كنند آرواره های زبرین (Mandibles) آنها صاف است و برای جمع‌آوری گرده و همچنین ریختن و قالب كردن موم در ساختن شانه ها بكار می‌رود . آرواره های زیرین (Maxillae) بصورت قاشقك های طویلی درآمده است كه برای جمع‌آوری گرده های گل بكار می رود . لب تحتانی (Labium) لوله ای شكل وطویل گردیده و تبدیل به خرطوم شده است . ضمائم حسی

لبی (Labial palps) در اطراف آن قرار دارد . در اثر عمل مكنده حلق ، مایع شهد به درون چینه دان بزرگ یا معده عسل (Honeystomach) كشیده می شود در عقب معده عسل چهار لپ (Lips) مثلثی وجود دارد كه دریچه ای (Valve) درست می كند تا از ورود شهد یا عسل به معده به استثنای موقعی كه جهت غذا مورد نیاز است جلوگیری بعمل آورد . روده ، باریك و دراز است و تقریباً به 100 لوله كوچك مالپیگی (Malpighian tubules) اتصال دارد . روده راست بزرگ است و به كار تجمع مدفوعات و تخلیه آنها از مخرج پس از خروج زنبور از كندو می آید .

نیش یا سوزن سمی ( Sting ) عبارتند از یك تخمریز ( Ovipositor ) است و بنابراین فقط در كارگرها وملكه ها یا حیوان ماده تخمگذار وجود دارد .
نیش یا سوزن سمی از قسمتهای زیر تشكیل می گردد :

1) یك غلاف ( Sheath ) توخالی پشتی .
2) دونیزه (Darts ) كه در طول سطح داخلی آنها شیاری موجود است . لذا هریك میتواند روی دیگری مختصر حركت داشته باشد واین كیفیت در نتیجه عمل عضلانی كه درقاعده داخلی آنهاست صورت می گیرد .
3) درهرطرف یك شاخك حسی نیش (Sting palpus) وجود دارد .
4) یك كیسه سم (Poison sac ) بزرگ و میانی كه توسط دوغده یكی اسید ودیگری قلیایی باریك ودراز پر می شود . مایع كیسه سم به داخل زخمی كه از نیزه ها پدیدآمده است وارد می گــردد ( ش14) .

ش14ـ دستگاه سمی زنبور عسل
1- سوزن سمی ( نیش ) 2- غلاف سوزن سمی

3- عضلاتن قاعده نیزه های موجود در سوزن سمی
4- غده بازی 5- مخزن سم 6- غده اسیدی
7و8- دونیزه موجود در سوزن سمی 9- قسمتی از پایه

( اقتباس از : Cours elementaire de Zoologie تألیف: Remy perrier )
یك كارگر تقریباً دو روز پس از بكار بردن نیش می میرد چون در این عمل مجموعه دستگاه سم و بعضی قسمتهای مجاوركنده می شود . نیش ملكه باریك است وبكار مبارزه با ملكه های رقیب می آید وبیش از یكبار قابل بكار بردن است .

در زنبور عسل كیفیات ساختمانی مناسب به نحو فراوان وجود دارد . ازجمله می توان گفت كه در هر شاخك كوتاه ( Intenna ) تعداد زیادی گودالهای بویایی ( Olfactory pits ) موجود است كه احساس بویایی تیز و قوی برای حیوان فراهم می سازد ، ( در ملكه 1600 ، دركارگر2400 در نر 18900 ) . می توان یافت .
هر چشم مركب (Compound eye ) دارای تعداد فراوانی واحد بینایی(Ommatidia) می باشد
(درملكه 4900 در كارگر 6300 در نر 13000) .

مغز بطور نسبی بزرگ است . از قرار معلوم زنبور های عسل با استفاده از دو حس بویایی وبینایی مسیر خود را تشخیص داده ، به جستجوی غذا می پردازند .
آنهارا می توان طوری تربیت كرد كه بسراغ منابع غذایی خاصی بروند مثلاً آنها كه دارای عطر یا رنگ ویژه ای به استثنای رنگ قرمز است .زنبور های عسل رنگهای قرمز وسیاه را از یكدیگر تشخیص نمی دهند غده های روی شكم آنها در صورتی كه زنبوررا دستمالی واذیت كنند عطری تولید می نماید وممكن است بمنظور نشانه گذاری وتعیین منابع غذایی جدید در صحرا نیز مورد استفاده قرار گیرد چنانچه كندویی را تغییر مكان دهند كارگر های غایب به مكان سابق خود بر می گردند ولی اگر در جریان تغییر مكان محبوس باشند محل جدید را در نظر می گیرند وپس از بیرون آمدن از كندو مجدداً به آن مراجعت خواهند كرد

عســــل
زنبور كارگر هنگامی كه یك منبع غذا را در مزرعه كشف كند ، معده شهد ( Nectar stomach ) خود را پر می نماید و به كندو باز می گردد وشهد جمع آوری شده را دركندو فرو می گذارد ویا بچه زنبور ها را تغذیه می‌كند ، سپس حركتی رقص مانند اجرا می كند كه به این وسیله زنبور های دیگر را از لحاظ جهت ومسافت منبع غذا آگاه می سازد ، زنبور ابتدا یك نیم دایره پرواز می كند و به نقطه اصلی بر می گردد و آنگاه یك نیمدایره نیز در جهت مخالف حركت می نماید كه می توان مجموعه آنرا به این شكل oo تشبیه كرد واین عمل را چندین بار تكرار می نماید مسافت بوسیله تعداد چرخش دریك فاصله زمانی معیین (مثلاً در15 ثانیه ) تعیین می گردد . كیفیت منبع غذا به توسط بوی گیاه از بدن زنبور یاشهد جمع آوری شده معلوم می شو

د .زنبور های دیگر در مدت رقص شاخكهای خود را درحال تماس با زنبور دیده ور ، یا پیشآهنگ نگاه می دارند . وقتی كه زنبور به گلی برخورد می كند :
(1) گرده گل را می گیرد و با آرواره زبرین گل آنرا با عسل آغشته و مرطوب می كند .
(2) گرده ای كه جمع آوری شده است در برسهای گرده های پیشین با هم آمیخته می گردد.

(3) سپس گرده به توسط برسهای گرده پاهای میانی (Middle legs) گرفته می شود .
(4) پاهای میانی به نوبه خود میان شانه های گرده مچهای عقبی كشیده می شود .
(5) آنگاه هر یك از مچهای عقبی روی پای مقابل مالش پیدا كرده و به این وسیله گرده را در سطح شانه ای یا خارجی گوشك (Auricle ) فرو می نهد.
(6) درنتیجه خم شدن مچ روی ساق گرده به طرف بالا رانده می شود و در نتیجه داخل سبد گرده انباشته می گردد . به این ترتیب زنبورعسل توده برجسته ای از گرده چسبانك در دو سبد متراكم می سازد و بعد به كندو باز می گردد و بارخود را به داخل یك حجره خالی می كند وسركارگرهای جوان آن را به طرف پائین فشرده وسفت می سازد . موم زنبوری (Propolis) نیز به همین ترتیب حمل ونقل می شود ولی به وسیله كارگر های دیگر از بین می رود شهد (Nectar ) نگاهداری شده در معده عسل (Honey stonach )تحت تأثیر آنزیمهای بزاقی واقع می گردد .قند نیشكر به دكستــــروز ( Dextrose ) ولوولز(Levulose ) تبدیل می شود . زنبور كارگر پس از مراجعت به كندوی خود این مایع را به درون یك حجره شانه بر می‌گرداند یا بالا می آورد سپس درآنجا زنبورهای خانگی یا بچه زنبور ها ، مایع را در دهانشان عمل آورده موجب تغییرات شیمیائی بیشتری در آن می گردند.
این بچه زنبورها آب اضافی مایع را به كمك باد زدن بوسیله بالهایشان تبخیر می نمایند وسپس حجره را با موم می پوشانند . درعسل 17% آب و5/77% قندهای مختلف با مقادیر كمی مواد معدنی آنزیمها وگرده وجود دارد . رنگ عسل از سفیدی آب تا رنگ تیره می باشد ومزه و بوی آن برحسب منبع شهد فرق می كند .

تولیـــد مثـــل
ازدستگاه تولید مثل دركارگر فقط اثری دیده می شود ولی درملكه ها به خوبی رشد كرده است . ملكه جوان درحدود هفت روز پس از بیرون آمدن در قسمت مرتفع فضا با یك زنبور نر جفتگیری می كند . آنگاه اندامهای جفتگیری نر پاره وجدا می شود و دركیسه تناسلی ( Genital bursa ) ملكه باقی می ماند تا آنكه پس از بازگشت ملكه به كندو كارگرها آنرا از بین می برند .

اسپرماتوزوئیدهایی كه به این ترتیب در كیسه ذخیره اسپرم ((Spermatheca ملكه جای می گیرد بكار همه تخمهای لقاح یافته ای كه ملكه برای همیشه خواهد گذارد ، می آید . تخمدانهای ملكه بزرگ شده وشكم طویل را پرمی سازد و ظرف یك یا دو روز ملكه ، شروع به تخمگذاری می كند . ملكه می تواند برعمل وجریان لقاح نظارت نماید . از تخمهای لقاح نیافته زنبورهای نر ( از نظر ژنتیك ، هاپلوئیدودارای 16 كروموزوم ) و از تخمهای لقاح یافته زنبورهای ماده ( دیپلوئید ودارای

32كروموزوم ) تولید می شود . درفصل فراوانی شهد ملكه روزانه تا 1000 تخم می گذارد كه هر یك به كف حجره می چسبد . لارو (Larva ) كرمی شكل كوچك فاقد پاها وچشمها می باشد . ظرف دو روز همه لاروها از ژله شاهانه (Royal jelly) كه به توسط غده های حلقی كارگرهای جوان تولید می شود ، تغذیه می كنند . از آن پس لاروهای نر وكارگر بیشتر از عسل و گرده استفاده می نمایند ولی لاروهای ملكه بیشتر به تغذیه از ژله شاهانه ادامه می دهند . همین امر

موجب می شود كه ملكه ها با سرعت زیاد و متمایز رشد كرده و بزرگ شوند . هر لارو چندین پوست اندازی ورشد و نمو دارد . سپس روی حجره به وسیه سرپوشی از موم پوشیده می شود و لارو داخل یك پیله (Cocoon) نازك قرار می گیرد . در آنجا بصورت شفیره (Pupa) در آمده و دگردیسی كاملی را می گذراند وسرانجام سرپوش حجره به كمك آرواره زبرین پاره می شود و به شكل یك زنبور جوان بیرون می آید . زمان لازم برای تكامل هر دسته بموجب تنظیم درجه حرارت كندو ، به این ترتیب تعیین شده است :
ملكه : تخم 3 ، لارو 5/5 ، شفیره 5/7 =16روز

كارگر : تخم 3 ، لارو 6 ، شفیره 12=21روز
نر : تخم 3 ، لارو 5/6 ، شفیره 5/14=24روز
زنبور عسل نزد انسان نمونهای از كوشش است . برای رفع احتیاجات زمستان ، به موقع مقدار زیادی غذا تهیه و تدارك می بیند . هنگامی كه گرمای بهار گلهای اولیه را پرورش می دهد وزنبور های كارگر شهد وگرده را حمع آوری می كنند ، ملكه بسرعت تخمگذاری می نماید وكارگران جدید بزودی به كثرت جمعیت اجتماع خود می افزایند . انبوهی از زنبورها دسته مهاجر را پدید می آورند به این ترتیب كه در روزهای بهار ملكه قدیمی دریك روز معیین ، دیگر تخمگذاری نمی كند ودر وسط كارگر ها مدتی باقی می ماند . عده زیاد ی از كارگرها درحدود چندین هزار كارگر به صورت یك دسته متراكم از كندو خارج می شوند و به طرف محل جدیدی كه قبلاً توسط پیشآهنگان كارگر انتخاب شده است پرواز می كنند و یا در اطراف شاخه ای می نشینند و یك خوشه بزرگی از زنبور عسل درست می شود . این حالت را بردادن می نامند . مربیان زنبوران عسل كه معمولاًزمان برداران را می شناسند كندوی جدیدی آماده می كنند و شاخه حامل زنبوران را در داخل كندو قرارمی دهند و عده‌ای قبل از مهاجرت زنبورها و خروج آنها از كندوی قدیم خارج می نمایند و دركندوی جدیدی جای می دهند .

اولین ملكه ای كه ازحجره خارج می شود سایر لاروهایی را كه درحجره های مخصوص قرار دارند نیش می زند ومی كشد و معمولاً در یك روز آفتابی و بعدازظهر ملكه جوان از كندو خارج می شود . این پرواز بنام پرواز جفت گیری نامیده می شود . حیوان ماده به ارتفاع زیاد پرواز می كند . نر ها همراه حیوان ماده از كندو خارج می شوند .حیوان ماده پس از لقاح به كندوی اولیه بر می گردد . نرها دیگر به كندو باز نمی گردند . زنبور های نر در مدت وفور شهد وجود دارند وپس از مدتی به بی غذایی می افتند و می‌میرند . یك ملكه ممكن است 3 تا 5 فصل زندگی كند و یك میلیون تخم بگذارد . ولی آنها كه در اوایل سال از تخم خارج می شوند انرژی خود را با سرعت بیشتری به صرف كارمی‌رسانند وفقط 6تا8 هفته زندگی می كنند .

نزد زنبوران عسل مسئله جفت‌گیری یك حادثه و ماجرای عمومی است و همیشه باعث شكست و مرگ كندوی عسل می شود . و اگر در یك سال دوبار این كار تجدید شود مرگ همگی زنبوران عسل را دربر خواهد داشت (تب جفت‌گیری) غیرقابل احتراز می باشد .

زنبوران عسل می توانند در ظرف سه روز و با دادن غذای مخصوص و تهیه بیشتری در سلول یك كارگز را مبدل به یك ملكه بكنند . یعنی یك كارگر را به اندازه سه برابر هیكل او بزرگتر سازند و هیكل و اجزاء بدن كارگر را با تبدیل او به ملكه به كلی تغییر دهند . اقتباس از منبع (5)

كنــــــدو ( Hive )
هر شانه ( Comb) در یك كندو ، عبارت از یك ورقه عمودی مومی است كه به قسمت بالا و كناره‌های یك حفره بطور محكم چسبیده است . حجره‌های كارگر ( Worker cells ) كه در آنها كارگران پرورش می‌یابند و عسل یا گرده در آنها ذخیره می‌شود ، عرض این حجره‌ها تقریباً 5 میلیمتر است و عرض حجره‌های نر ( Drone cells ) 6 میلیمتر می‌باشد و به كار پرورش زنبورهای نر و ذخیره كردن عسل می‌آید ، حجره‌های ملكه ( Queen cells) بزرگ و عمودی است و شبیه بادام زمینی می‌باشد و بطرف پایین باز می‌شود و در طول حاشیه قسمتهای تحتانی ساخته شده و محلی است كه برای پرورش ملكه می‌باشد . موم ( Wax ) به صورت ورقه‌های كوچكی توسط غده‌های موجود در جیبهای ( Pockets ) زیر شكم زنبورهای كارگر ترشح می‌گردد . شانه یكبار كه تشكیل شد برای سالها مورد استفاده قرار می‌گیرد . حجره‌ها به منظور استفاده همیشگی نظیف و آراسته نگاهداشته‌اند .

زنبوران عسل تقریباً تنها جانورانی هستند كه تهویه مطبوع را انجام می‌دهند . در تابستان زنبورها برای تهویه كندو با بالهایشان شدید باد می‌زنند تا حرارت داخلی را به منظور پرورش نسل در حدود 33 درجه نگاهدارند و آب اضافی عسل را در حجره‌های باز تبخیر سازنند . در هوای گرم و خشك ، زنبورها برای مرطوب ساختن محیط و یا در صورت لزوم رقیق كردن عسل آب به داخل كندو حمل می‌كنند . در زمستان كه ذخیره‌های عسل به مصرف غذا می‌رسد ، زنبور تشكیل دسته‌های با هم فشرده و متراكمی داده و در اثر حركات بدن و بالها تولید گرما می‌كنند . این دسته‌ها در حرارت 14 درجه یا پایین تر تشكیل می‌شوند و

می‌توانند حرارت كندو را حتی هنگامیكه هوای خارج در صفر درجه یا پایین تر باشد تا 24 یا 30 درجه بالا ببرند . اجتماع ( كولونیهای ) زنبوران در نتیجه كمیابی شهد یا گرده و تخلیه ذخیره‌های عسل در زمستان تقلیل می‌یابد . زنبورهای بالغ توسط وزغهـــــــا ( Toads ) ، راسوها (Skunks ) و خرسها خورده می‌شوند ، علاقه خرس به عسل همیشه ضرب‌المثل است . دو بیماری خطرناك و منهدم كننده نسل ، در زنبوران عسل وجود دارد كه در صورت عدم مقابله و مبارزه با آنها تلفات سنگین به اجتماعات آنها وارد می‌شود .

حشــرات دیگـــر

شكل وعمل اندامها در حشرات بجز تعدادی از حشرات اولیه در بقیه حشرات مشابه است . حیوان بالغ دارای یك جفت شاخك و چشمهای ساده و مركب می‌باشد .

قسمتهای مختلف سر با هم جوش خورده است . سینه حشرات دارای سه قطعه می‌باشد ، و همگی دارای شش پا هستند و بنام شش پایان ( Hexapoda ) نیزنامیده می‌شوند . شكم این جانوران مشخص و بند بندی است .اعضای راسته‌ها ( Orders ) خانواده‌ها ( Families ) و گونه‌های (Species ) گوناگون حشرات از نظر جزئیات ساختمانی و عادات ، اختلافات زیادی با یكدیگر دارند . بسیاری از مشخصات‌وكیفیفت ساختمانی آنها مربوط به تغییرات سازگارشدن(Adaptive modifications )‌ حیوان نسبت به شرایط خاص زندگی است كه ذیلا شرح داده می شود .

 

رنــگ آمیـــزی
رنگ حشرات در نتیجه رنگدانه ها (شیمیایی) یا ساختمان سطحی (فیزكی)‌ یا تركیبی از اینها حاصل می شود . بعضی از رنگدانه ها دراسكلت خارجی و بقیه در برون پوست یا قسمتهای عمیق تر ، جای گرفته . رنگهای قوس و قزحی بعضی سوسكها ، پروانه ها و غیره از طرز مخصوص تابش نور روی برجستگیها یا ستیغهای میكروسكوپی سطح یا صفا متوازی كیتینی پدید می آید . بسیاری از حشرات رنگ حفاظی دارند به طوری كه با محیطهای مجاور خود شباهت پیدا

می كنند به عبارت دیگر همرنگی با طبیعت دارند . بعضی از حشرات بسیار بد طعم می‌باشند . این حشرات دارای رنگهای مخصوصی هستند به نام رنگ خطر . برخی گونه های بی آزار كه دارای طعم زننده نمی باشند رنگ یا شكل ظاهری حشرات دیگر را كه مزه یا سمی هستند تقلید می نمایند . كوتیكول (Cuticle)‌ خارجی غالبا مومی است و به سهولت مرطوب نمی شود . این كیفیت به سود حشرات است به همین جهت در مورد مبارزه با گونه های موذی با بعضی مواد شیمیای اشكالاتی ایجاد می كند . در بعضی حشرات آبی و سوسكها شكل حیوان متناسب با شنا در آب شده است در سوسك حمام (Cockroaches)‌ و غیره كه در شكافها زندگی می كنند دارای شكل مخصوص متناسب با محل زندگی آنهاست و در سنجاقكهای (Dragon-flies )‌ تند پرواز به شكل تفنگ می باشد .

بدن در بسیاری از حشرات دیگر از نظر عادات و روشهای زندگی توافق و سازگاری آشكاری نشان نمی دهد . پوشش مومی بیدهای شبانه (Nocturnal moths ) ممكن است آنها را در برابر سرما تا اندازه ای محافظت كند و موهای موجود در بسیاری مگسها و زنبور ها جهت جمع آوری گرده می باشد .

شاخكها (Antennae ) معمولاً باریك بوده و دراز یا كوتاهند . در پشه ها معمولی و پروانه های شب شاخكها پردار (Plumed ) است و در انواع سوسكها دارای اشكال مختلفی است . تمام حشرات دارای چشم می باشند وی بعضی لاروها كه به حالت پنهان از نور زندگی می كنند فاقد چشمند و نیز بعضی بالغ ها كه در حفره ها یا لانه های موریانه ها و مورچه ها به سر می برند . بعضی شپشهای گزنده و دسته های غیر جنسی بعضی مورچه ها و اغلب موریانه ها نیز فاقد چشم می باشند . قطعات دهانی حشرات دو نوع است یا برخی خردكردن و جویدن به كار می رود مانند ملخها و یا جهت مكیدن بكار می رود مانند زنبور عسل و در نوع مكنده ، عده ای از حشرات كه ازخون جانوران دیگر تغذیه می كنند ، مانند ككهای نیش زننده (Bite )‌ و شته ها كه نباتات را سوراخ می كنند ، سوراخ كننده(Puncture ) می باشد .

پاهای حشرات برحسب عملی كه انجام می دهد ، تغییرات پیدا می كنند مثلا در سوسك مخطط یا سوسك ببر (Tiger beetles )‌ پاها برای دویدن بكار می رود این سوسك زمین را سوراخ می كنند و از حشرات دیگر تغذیه می نمایند . پاها در ككها برای جهیدن است و در حشرات آبی جهت شنا كردن می باشد . آبدزدكها به كمك پاها زمین را سوراخ می كنند .

در بعضی حشرات مانند آبروها (water striders ) پا ، جهت سرخوردن می باشد این حشرات بدنی باریك دارند و پاهای آنها طویل است و در آبهای شیرین زندگی می كنند و در سطح آب شنــــــا می نمایند .

شكل 15 ـ سه نوع پا در حشرات

1- پای جهنده 2- پای حفركننده 3- پای شنا كننده
( اقتباس از : La vie des animaux تألیف : Bertin )
بالها ، معمولا نازك و غشایی است . بالهای پیشین در قاب بالان سخت شده و به صورت غلافهایی (Elytra ) درآمده است در راست بالان (Orthoptera )‌ چرم مانند شده و در نیم بالان (Hemiptera ) نیمه قدامی بالها ضخیم شده است . در مگسها بالها عقبی تبدیل به عضو هالتر مانندی گردیده است كه اندام تعادلی (Balancing organs ) حیوان می باشد بالهای قدامی در بعضی از حشرات تقلیل یافته وكوچك شده است . حشرات اولیه (Thysanura,Protura )‌ ، شپشها ، ككها و بعضی اشكال انگلی دیگر فاقد با می باشند در موریانه ها و مورچه ها جز دسته های جنسی بال وجود ندارد . رگبالها نیز در انواع شرات بسیار مختف است . تعداد رگبالها در بعضی حشرات بسیار زیاد و درعده ای تقلیل یافته است . ( ش 16)

 

شكل 16 ـ اشكال رگبالها در عده‌ای از حشرات
1- بال عقبی باف بالان ( بهاره‌ها ) با رگبالهای زیاد
2- بال فیلو كسرا با رگبالهای بسیار كم

3- بال عقبی یك قاب بال كه انتهای بال چین خوردگی دارد
( اقتباس از : La vie des animaux تألیف : Bertin )
در جنین بسیاری از حشرات ضمایم شكمی موجود است ولی در بالغها دنباله های شكمی (Cerci ) ‌و اندامهای جفتگیری موجود است و ضمایمی دیگر وجود ندارد .

عكــــس

عضلات در حشرات ، متعدد و مركب است در لارو كرمی شكل حشرات
( Caterpillar ) مخصوصاً لاروكرمی شكل پروانه‌ها تقریباً 2000 عضله وجود دارد . اغلب حشرات از نظر قدرت در مقایسه با جانوران بزرگتر خیلی نیرومندتر هستند . مثلاً زنبور عسل می‌تواند 20 برابر وزنش را بكشد و می‌تواند هنگام پرواز باری برابر وزنش را بلند كند و این امر در باره مورچه‌ها نیز صادق است . در ناحیه سر حشرات عضلات كوچكی وجود دارد كه در حركت شاخكها آرواره‌های زبرین و زیرین بكار می‌رود . در سینه عضلات بزرگ قوی وجود دارد كه برای حركت بالها و پاهاست . عظلات ناحیه شكم كوچكتر از عضلات سینه است .

دستگاه گوارش نسبت به عادات و روش‌های غذایی تغییرات گوناگون نشان می‌دهد . غده‌های بزاقی حشرات خون مكنده مواد ضد انعقادی ترشح می‌كند كه مایع خون را در موقع بلعیدن و گوارش به صورت طبیعی حفظ می‌نماید .

تنفس در بیشتر حشرات توسط یك دستگاه نایی انجام می‌گیرد ولی در فنردمان
( Collembola ) و بعضی بی‌شاخكان ( Protura ) و برخی لاروهای انگل داخلی از راه پوشش نازك بدن تنفس صورت می‌گیرد . حشرات آبزی بالغ كه در آب فرو رفته و غوطه می‌خورند روی سطح خارجی بدنشان كه غیر قابل نفوذ است یا زیر بالهایشان ورقه‌ای از هوا حمل می‌كنند كه برای تنفس آنها بكار می‌رود . بعضی لاروهای آبزی از قبیل لارو پشه‌ها منفذهای تنفسی ( Spiracles ) خود را تا بالای سطح آب امتداد می‌دهند و از اكسیژن هوا تنفس می‌نمایند ولی لاروهای

مگسهای ابریشـــــم (Caddis – flies) كه لارو آن در پیله‌های منظور از شن درآب شیرین وجـــود دارد دارای آبششهای ( Gills ) نازكی هستند كه بنام آبششهای نایی مخرجی موسوم است و اكسیژن محلول در آب را می‌گیرد ولی هیچكدام از آبششهای آنها با آبششهای سخت پوستان شباهت ندارد . بعضی لاروها كه در زیر كودها و زباله‌های كم اكسیژن زندگی می‌كنند احتمالاً احتیاجات تنفسی خود را بوسیله اكسیژن حاصله از سوخت و ساز ( متابولیسم ) مواد غذایی می‌نمایند .

دستگاه عصبی در حشرات پست و بسیاری از لاروهای حشرات تكامل یافته‌تر، شبیه دستگاه عصبی كرمهای حلقوی است و در هر قطعه بدن عقده‌های ( Ganqlia ) زوج وجود دارد ولی در بالغ‌های بعضی مگسها و غیر عقده‌های خلفی در قسمت جلو بدن متمركز شده است .
تولید صدا در بسیاری ازراست بالان ( Orthoptera ) ، نیم بالان ( Mosquitones ) مانند جیرجیركها ( Cicadas ) ، بعضی بیدها (Moths) ، برخی پشه‌ها ( Mosquitoes ) ، بعضی مگسها ، سوسكها و زنبوران عسل امكان پذیر است . چگونگی تولید صدا مختلف است و در عده‌ای ممكن است صرفاً در اثر طرز پروازشان باشد .

گاهی صدا به علت مالش قسمتی از پا روی رگبالها یا روی برآمدگیهای كناری بدن و یا ارتعاش بالها هنگام پرواز و غیره باشد .
توانای تولید نور در كرم شب تاب ( Glow-worm ) ، مگس شب تاب ( Fire-fly ) و غیره وجود دارد

انتشـــــار
بعضی حشرات در یك قاره یا بیشتر وجود دارند و تعداد آنها نیز فوق‌العاده زیاد است . در حالی كه سایر گونه‌ها فقط در نواحی محدودی زندگی می‌نمایند .حشرات از سطح دریا تا 6100 متر در مرتفع‌ترین كوهها وجود دارند . حشرات طبیعتاً محدود به نواحی و اماكنی هستند كه در آنجا گیاهان غذایی آنها می‌روید . با بررسیهای كه انجام شده معلوم گردیده است كه بسیاری از حشرات ، در تمام مواقع در هوا زندگی می‌كنند . اكثر این حشرات در ارتفاع پایین‌تر از 300 متر وجود دارند ولی بعضی را تا ارتفاع 4260 متر نیز پیدا كرده‌اند . عده‌ای از حشرات با وسایل نقلیه از محلی به محل دیگر انتقال پیدا می‌كنند . بعضی از حشرات در سواحل میان خطوط جزر و مد زندگی می‌نمایند . تعدادی در سطح اقیانوسها زندگی می‌كنند و بالاخره عده‌ای حشرات دریایی غوطه‌ ور نیز وجود دارند .

وجــود فصلـــی
زندگی در خشكی حشرات را در معرض شرایط محیطی زیادتری نسبت به حشرات ساكن دریاها و آبهای شیرین قرار می‌دهد . حشرات مخصوصاً نسبت به تغییرات فصلی از لحاظ حرارت و منبع غذا مثلاً در فاصله میان تابستان و زمستان و وفور یا كمیابی گیاهان مقاومت نشان می‌دهند . گونه‌های مختلف ، به طریق گوناگون با این مسائل و مشكلات تطابق و سازگاری یافته‌اند . بسیاری گونه‌ها در فصول گرم فراوانند و در مواقع دیگر خیلی تقلیل می‌یابند . بعضی از زنبورهای

بالغ در سراسر زمستان در پناهگاههای خود مخفی می‌شوند و سوخت وساز ( متابولیسم ) بدنشان بسیار تقلیل می‌یابد و زمستان را به حالت خواب می‌گذرانند (Hibernate) . بقیه به شكل لارو یا شفیره (Pupae ) زنده می‌مانند . در بسیاری از گونه‌ها ، همه افراد درپایان فصل گرما می‌میرند و فقط تخمهای آنهاست كه به سیر تكامل خود ادامه می‌دهد و در بهار آینده از تخم خارج می‌شوند .

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir