توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد مقایسه هیپوكندری در بین دانشجویان متاهل و مجرد دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد مقایسه هیپوكندری در بین دانشجویان متاهل و مجرد  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد مقایسه هیپوكندری در بین دانشجویان متاهل و مجرد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد مقایسه هیپوكندری در بین دانشجویان متاهل و مجرد :

مقدمه
در اختلال هیپوكندریا فرد نگران سلامت خود و ابتلاء به اختلالات بدی فرضی است كه عمده شكایت این افراد در رابطه با بیماریهای بدی است و شكایاتی كه به الگوی مرضی منطقی محدود نمی شود مثلاً ممكن است از نوعی ناراحتی و درد غیر عادی در ناحیه معده و سینه و سر و دستگاه تناسلی یا سایر قسمتهای بدن شكایت كند .

نظریه های اولیه درباره اختلالات روانی بخصوص بیمار انگاری بود كه شیطان در درون فرد مبتلا جایگزین شده و موجب اختلال رفتاری گردیده است . به تعبیر دیگر نظریه های اولیه درباره رفتار نا بهنجار و تبیین نابهنجاری نیروهای جادوئی و ماورالطبیعه مانند دیو شیطان و ارواح خبیثه بودند بنابراین ، برای درمان فرد مبتلا كوشش شد تا شیطان از درون وی بیرون رانده شود به همین دلیل آنان را شلاق می زنند و این اختلالات و بیماریها كه بیماری انگاری جزء آسیب شناسی روانی به حساب می آیند كه رفتار و احساسها و هیجانهای افراد را از نظر برخورد با محیط و جامعه مورد

بحث قرار می دهد و همچنین چگونگی احساس متفاوت بودن افراد از نظر جامعه و برخورد آنان را مورد بررسی قرار می دهد و محدوده رفتار ناسازگار از ترسهای مزمن كه نارحت كننده است اما موجب از بین رفتن كامل فعالیت فرد نمی شود تا تعریف شدید واقعیت و ناتوانی در ارتباط با دیگران را شامل می شود و گاهی فقط فرد از رفتارناسازگار خویش ناخشنود است كه در این مواقع باعث می شود كه مشكلات بدنی خود را دو برابر بیشتر كند و این مسائل باعث دستخوش آشوب

ونگرانی می شود بررسی مسئله آسیب روانی و پرداختن به موضوع هیپوكندریا در بین زنان متاهل و مجرد و یا شاغل و غیر شاغل و یا حتی از لحاظ جنسیت مورد بررسی قرار می گیرد و اینكه كدام یك از جنسیتها بیشتر دچار این عارضه و خود بیمار انگاری می شود البته با توجه به آمار بدست آمده در چند سال اخیر میزان هیپوكندریا در مردان بیشتر از زنان است و بر عكس اختلالات تبدیلی

یا هیستری در بین زنان بیشتر است تا نسبت به مردان و تعیین اینكه شخص تا چه اندازه ای می تواند بر مشكلات خود واقف باشد و آنها را سپری كند به دو عامل بستگی دارد .
1- خصوصیات شخص یعنی مهارتها به نگرشها
2- ماهیت فرد كه در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است .

بیان مساله

تغییرات فوق العاده سریع درونی فشار خاصی بر تواناییهای سازگاری فرد وارد می سازند كه باعث ایجاد مشكلات روانی درونی بسیاری بر روحیه افراد می شود هر چند باید متذكر شد كه سازگاری موفقیت آمیز فرد در یك موقعیت به موفقیت وی را در موقعیتهای دیگر تضمین می نماید كه بخش عمده رفتارهایی كه در آسیب شناسی روانی مورد بررسی قرار می گیرد مربوط است بر شكستها و ناشایستگیهای فرد . این شكستها عمدتاً عبارتند از شكست فرد در سازگاری با محیط برای رسیدن به این مقصود فرد می كوشد تا بین آنچه انجام می دهد یا مایل است انجام دهد از یك سو و آنچه محیط از وی انتظار انجام دادن آن رادارد از سوی دیگر تعادل برقرار نكند كه به صورت ناسازگاری این موارد باعث ایجاد اختلالات بیماری انگاری در فرد می شود كه فرد جهت جلب توجه دیگران همیشه از موارد و بیماریهایی رنج می برد و این مسئله مورد نظر است و اینكه آیا زنان و افرادی كه شاغل یا مجرد یا متاهل هستند از لحاظ خود بیمار انگاری در مورد بالاتری قرار دارند تا افراد دیگر .

سوال مسئله
آیا خود بیمار انگاری ( هیپوكندری ) در بین دانشجویان زن متاهل بیشتر از دانشجویان دختر مجرد است ؟

اهداف تحقیق
هدف كلی بررسی هیپوكندریا در بین زنان متاهل دانشجو و دختران مجرد دانشجو 25-20 ساله مسئله ازدواج است كه تاثیر ازدواج را بر هیپوكندری بررسی می شود و اینكه آیا زنان متاهل بیشتر از خانم های مجرد در معرض خطر هستند .
و با توجه به اینكه مسئولیت متاهلین بیشتر است با توجه به اینكه مشغول به تحصیل هس

تند آیا تفاوتی بین آنها با خانم های مجرد دیده می شود و آیا شیوه زندگی بر هیپوكندری اهمیت دارد و نقش ازدواج دراین امر چقدر است .

اهمیت و ضرورت تحقیق
توجه به این نكته ضروری است كه ملاك تعیین رفتار طبیعی فقط این است كه اجتماع آن را نپذیرد بلكه رفتار طبیعی رفتاری است كه رفاه فرد در سر انجام رفاه جامعه را تامین نماید كه عدم ایجاد این محیط آرام باعث ایجاد بیماریهای روانی از جمله افسردگی ، هیپوكندری یا هیستری و موارد دیگر می شود كه امید است با پژوهشهای انجام شده سعی كنیم كه راه حلهای مناسبی جهت از بین رفتن این عارضه در كشور شویم و آسیب شناسی روانی عملی است كه در آن كوشش می شود با به كار گرفتن اصول اساسی رفتار نا بهنجار شناخته شده و علل آن مورد بررسی قرار بگیرد كه منظور از اصول روان شناسی عبارت است از احساس و ادراك و شخصیت و یادگیری و این موارد كه باعث كاهش اختلالات روانی گردد و این پژوهشهاو بررسی آنها می تواند در محیط خانواده و جامعه مورد بحث و بررسی قرار گیرد .

فرضیه تحقیق
میزان HS زنان متاهل دانشجو بیشتر از خانم های مجرد دانشجو است .
تعریف عملیاتی
هیپوكندری نمره ایی كه بر اساس آزمون MMPI بدست می آید است .

تعریف نظری
زنان متاهل : دانشجویان زنی كه ازدواج كرده اند .
دختران مجرد : خانم هایی كه ازدواج نكرده اند .

فصل اول
كلیات تحقیق

اختلالات شبه جسمانی ( Somato .from )
اصطلاح شبه جسمی از ریشه یونانی some به معنی جسم اخذ شده است و اختلالات شبه جسمی گروهی وسیع از بیماریها هستند كه علائم و نشانه های جسمی یك جزء اساسی آنهاست . این اختلالات در بر گیرنده كنشهای متقابل جسم – روان هستند كه در آنها مغز به طرقی كه هنوز به خوبی روشن نیست هشدارهای مختلف صادر می كند كه اثرش بر هوشیاری فرد القاء وجود مسائل جسمی جدی است به علاوه تغییرات جزیی یا هنوز شناخته شده در نوروشیمی نوروفیزیولوژی و نوروایمیولوژی ممكن است از مكانیزمهای نا شناخته یا مغزی

حاصل شود كه به وجود آورنده بیماری هستند ( كاپلان و ساروك ، 1384 ، ص 262 ) .
اختلال شبه جسمی شامل پنج اختلال شبه جسمی خاص می باشد كه یكی از انها اختلال خود بیمار انگاری است .
خود بیمار انگاری چیست ؟
خود بیمار انگاری عارضه ای است روانی كه با اشتغالاتی وسواسی كه فرد درباره وضع سلامت خود دارد مشخص می شود . در این عارضه بیمار در چنگ دریافتهای حسی فاعلی درد

ناك اسیر است و تمایل دارد تا این دریافتها را به اختلالات بدنی كه وجود ندارد ، نسبت دهد . نوسانهای بهنجار كنش و ری جسمانی مانند سرفه موقت آزاگیهای سطحی پوست ، تعرق را به منزله ملائم یك بیماری وخیم تغییر كند و پیوسته در طلب كمك و مواظبت باشد .
كوششهای دوستان ، خویشاوندان یا پزشكان به منظور منصرف كردن بیماران از این افكار به جایی نمی رسند و به رغم معاینه های مكرر این بیماریها به ایمنی خاطر دست نمی یابند و برای یافتن كمكی موثر مداوم از یك پرسشنامه به پزشك دیگر مراجعه می كند .

پاره ای از آنها جنبه افراطی نگران خود را می پذیرند و برخی دیگر از پذیرش این امر خودداری می كنند . گرچه غالباً این اختلالهای بدنی شكل به اضطراب یاافسردگی گسترده ای منجر می شوند اما تاثیر آنها بر كنش وری اجتماعی یا حرفه ای در حد اختلالهای هیستریك نیست . پس خود بیمار انگاری به صورت مشخص دارای نشانه ای مرضی بدنی است بی آنكه كنشهای جسمانی به صورت واقعی از دست رفته یا دچار فشار شده است ( دادستان 1376 ، ص 236 )

شروع و شیوع خود بیمار انگاری
گرچه این اختلال می تواند در هر سنی آغاز شود اما معمولاً در نخستین سالهای بزرگسالی بروز می كند پاره ای از بیماران بر دل مشغولی خود غلبه می كنند ولی اختلال غالباً به صورت مزمن در می آید و نشانه های مرضی ، سالیان دراز پا بر جا می ماند .

به رغم آنكه پزشكان این اختلال را به خوبی می شناسد اما فراوانی آن در سطح كل جمعیت هنوز مشخص نیست و تعداد مبتلایان به خود بیمار انگاران را كه به كلینیكها مراجعه می كنند بین 4 تا 9 درصد و نسبت آن را در هر دو جنس مساوی گزارش كرده اند. ( دادستان ، 1376 ، ص 236)
شكل گیری خود بیمار انگاری در جریان تحول
نشانگان خود بیمارانگاری كه شكل خاصی از اضطراب است متوسط كانو ( 1972) و آنتولی به خوبی توصیف شده اند . خود بیمار انگاری فی نفسه یك بیماری نیست بلكه بر حسب سنین مختلف در یك چهار چوب روان – پویشی پیچیده قرار می گیرد .
خود بیمار انگاری در كودكان بر اساس شكایات از كنش وری بد جسمانی ، احساس بدی وضع سلامت یا پیش بینی اضطراب آمیز بیمار شدن در آینده بروز می كند و بدین ترتیب شاهد رفتارهایی تقسیم كرد كه دل مشغولی كودك را نسبت به وضع بدنی خود نشان می دهند :
– دل نگرانی دائم نسبت به سلامت خود یا نسبت به یك بیماری اجتماعی
– خستگی مبهمی كه مانع كار یا حتی بازی می شود .
– دردها یا ناراحتی هایی در اعضای مختلف ، سردرد ، دل درد ، حالت تهوع و جزآن ( آزوریاگرا ، 1982 )
خود بیمار پنداری در نوجوانی
ترسهای متمركز بر بدن ، بر سلامت جسمانی و حتی روانی در خلال نوجوانی بسیار پیش پا افتاده اند و علایم جسمانی ( ناراحتی ، رنگ پریدگی ، تعرق ، لرزش و جز آن ) تقریباً همواره با ح

الات اضطرابی نوجوان همراهند ( مارسلی ، 1984 )
بنابراین مرزهای مشخص بین نشانگان خود بیمار پنداری و دل مشغولی مبهم بدنی كه هنوز به صورت رفتار نشانه ای سازمان نیافته است وجود ندارند اما می توان فراگیر شدن نگرانیهای جسمانی و باور فرد نسبت به ابتلا به بیماری را به منزله ضابطه اصلی در نظر گرفت .

ترسهای مبتنی بر خود بیمار پنداری در نوجوانی به صورت سر درد ، نگرانی درباره قلب ، ترسهای مربوط به خون ، شكایتهای مربوط به ناحیه شكمی ( در سطح آپاندیس و تخمدانها ) متجلی می شوند به عكس آنچه در بزرگسالی مشاهده می شود هرگز شكایتهایی در مورد گذار دوره ایی یا كنش هضمی دیده نمی شوند و آنچنان كه ابتین گرا ویسكل (1971) خاطر نشان كرده اند شكایتهای خود بیمار پندارنده نوجوان غالباً با عضوی كه آشكار ( جنبه حیاتی دارد ( قلب و خون ) ) مرتبط اند . ( روانشناسی مرضی تحولی ،دادستان ، 1376، ص 237 )
ضوابط تشخیص خود بیمار پنداری بر اساس DSMIV
ضابطه اصلی خود بیمار پنداری ترس از ابتلا به یك بیماری جدی و یا فكر ابتلایی به آن بر اساس تغییر اشتباه آمیز یك یا چند علامت یا نشانه بدنی است در حالی كه معاینه های دقیق بدنی نمی توانند هیچگونه اختلال جسمانی را كه كاملاً با دل مشغولی های فرد درباره بیماری یا با علامتهای یا نشانه های جسمانی مطابقت داشته باشد تشخیص دهند گرچه این اختلال دارای شدت هذیانی نیست و بیمار غالباً می تواند جنبه افراطی ترسهایش و این احتمال را بپذیرد كه ترس او از بیماری یا با روش به یك بیماری شدید بی اساس است بااین حال دل مشغولی های وی به ایجاد درماندگی یا عارضه های بالینی معنادار در قلمرو كنش وری اجتماعی ، حرفه ای و یا قلمرو های مهم دیگر منجر می شوند .
دل مشغولی ها ممكن است به صورت همزمان یا متناوب بر بخشهای مختلف بدن متمركز شوند و به رغم معاینه های پزشكی دقیق و اطمینان بخش همچنان پا برجا بمانند . نگرانی درباره بیماری ترسناك غالباً به منزله هسته اصلی تصور از خود موضوع گفتگوهای اجتماعی و پاسخ به تنیدگی های زندگی در می آید( 1994-dsmiv )
( روانشناسی مرضی تحولی 1، دادستان 1376 ، ص 238 )
ویژگی های افتراقی خود بیمار انگار با اختلالات مشابه
به هر حال در اختلال تعارضی یا ساختگی فرد به دنبال رسیدن به هدف بیرونی است در حالی كه در خود بیمار پنداری فرد در صدد دستیابی به هیچ گونه هدف بیرونی ( خارجی) نیست . ( آسیب شناسی روانی 1 ، ریجاردین . هالجین و ; ، یحیی سیدمحمد ، 1383 )

اختلالات بدنی شكل و اختلالات تجزیه ای
هدف این فصل عبارت است از : بررسی اختلالاتی كه گرچه به صورت بدنی جلوه گر می شوند ولی عامل اصلی آنها مسائل روانی و هیجانی است . بعضی از این اختلالات بسیار شهستند و بعضی شیوع كمتری دارند بنابراین كوشش خواهد شد نشانه های مرضی ، علل و درمان هر یك به تفضیل مورد بحث و بررسی قرار گیرد . (حسین آزاد – 1379)

اختلالات بدنی شكل اختلالاتی هستند كه دارای نشانه های بدنی مشخصی هستند ولی هیچ آسیب معینی در آنها ملاحظه نمی شود و به بیماریهای بدنی شباهت بسیار دارند . در dsmiii-r برای این دسته از اختلالات شش نوع اختلال ذكر شده كه عبارت است از :1- اختلال بدنی شده 2- اختلال تبدیلی 3- خود بیمار انگاری 4- اختلال درد روانزاد 5- اختلال بدنی شكل بدنی 6- اختلال بدنی شكل نامتفاوت .(حسین آزاد -1379)

1- اختلالات بدنی شده : نشانه های اختلال بدنی شده عبارت است از : شكایات بدنی متعدد كه مزمن یا برگشت پذیر هستند اغلب این اختلال به نام سندرم بریكه ، پزشكی كه اولین بار در 1959 آن را به تفضیل مورد بحث قرار داد نامیده شده است . شكایات چند گانه افراد مبتلا بخ اختلالات بدنی شده با الگوهای ویژه شخصیتی آنان و مشكلات اجتماعی و خانوادگیشان همراه است آنان بسیاری از حالاتی را كه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریانیك وجود دارد از قبیل نگرشها

ی خود محوری و ظهور فوق العاده هیجانات را نشان می دهد . اضطراب و افسردگی حالات معمولی است كه ممكن است به صورت تظار به اقدامات و تهدیدهای خودكشی جلوه گر شوند . افراد مبتلا به اختلالات بدنی شده به صورتی رشد نایافته و هیجانی دیگران را تحت تاثیر خود قرار می دهند انان در توصیف رویدادها تخیلات زنده و واكنشهای خود نسبت به آنها را به كار می برند . مبتلایان به اختلالات بدنی شده معمولاً تاریخچه پزشكی طولانی كه دست كم به اوائل بزرگسالی آنان بر می گردد دارند این اختلالات اساساً در زنان رخ می نماید به طوری كه می توان گفت كه تقریباً 1 درصد اززنان این حالت را دارذند هر چند ممكن است در مردان نیز ملاحظه شود . غیر معمول نیست كه چند افراد یك خانواده مبتلا باشند زیرا افراد مبتلا تمایل زیاد به تلقین پذیری دارند و شیوع بالای آن در خانواده ممكن است انعكاس تاثیر یك والد مبتلا ( معمولاً مادر ) به این اختلال باشد تا تاثیر توارث. (حسین آزاد – 1379)
2- اختلالات تبدیلی : این اختلاللت عبارتند از نارسایی یا تغییر در اعمال بدنی ناشی از یك یك تعارض یا نیاز روانی كه آنها را نمی توان به بك اختلال پزشكی یا آسیب شناختی فیزیولوژیایی نسبت داد . افراد مبتلا به اختلال تبدیلی از علل روانی آن آگاهن و به همین دلیل نمی توانند به طور ارادی آن را كنترل نمایند . اصطلاح هیستری از واژه یونانی رحم گرفته شده بود زیرا بقراط و

سایر فلاسفه یونان قدیم فكر می كردند كه این اختلال خاص زنهاست و به دلیل مسائل جنسی رخ می نماید . مفهوم ارتباط بین اشكالات جنسی و هیستری بعداً به صورت اصلاح شده ای توسط فروید ابراز گردید . فروید اصطلاح هیستری تبدیلی را به كاربرد كه دلالت بر نشانه های مرضی خاصی داشتند كه تظاهری بودند از انرژی جنسی سركوب شده و منحرف گردیده . در روان

شناسی معاصر واكنشهای هیستریایی بر اساس نظر فروید به عنوان تعارضهای جنسی یا سایر مسائل روانی به نشانه های مرضی بدنی تفسیر نمی شوند بلكه این نشانه های مرضی بدنی یك كنش دفاعی محسوب می شود كه فرد را قادر به فرار از موقعیت استرس زا می كند .در جنگ

جهانی اول واكنشهای تبدیلی شایعترین اختلالات روانپزشكی بودند زیرا بسیاری از سربازان در تعارض بسیار تهدید كننده نزدیك شدن اجتناب ورزیدن به سر می بردند كه عبارت بود از : دستورات فرماندهان ارتش و انجام وظیفه در برابر ترس از كشته شدن . در جنگ جهانی دوم نیز واكنشهای تبدیلی در بین سربازان بسیار متداول بود . در زمانهای قدیم اختلالاتی از قبیل كور شدن یا فلج شدن ناگهانی كه اساس بدنی مشخصی نداشت جزئ بیماریهای بدنی محسوب می گشت . در سالهای بعد این مشكلات كه در بین افراد نظامی و غیرنظامی شیوع داشت جز اختلالات كنشی طبقه بندی شدند امروز به نظر می رسد كه این اختلالات كاهش یافته اند . موضوع قابل توجه در كاهش این واكنشها می تواند مربوط به تردید فزاینده درباره پایه پزشكی و بدنی مربوط به آنها باششد .(حسین آزاد – 1379 )
در توصیف تصویر بالینی واكنشهای تبدیلی می توان سه دسته نشانه مرضی را مورد توجه قرار داد كه عبارت است از :

الف – نشانه های حسی ب – نشانه های حركتی ج – نشانه های احشایی
الف – نشلنه های حسی : واكنشهای تبدیلی ممكن است هر یك از حواس را در بر گیرد ولی شایعترین انواع آن عبارتنداز :
1- بی حسی : به صورت از دست دادن حساسیت یك حس مانند شنوایی یا بینایی یا طور كامل این اختلالات قبلاً بسیار شایع بودند ولی امروزه كاهش یافته اند . این موضوع ممكن است بدان دلیل باشد كه با یك آزمایش ساده پزشكی می توان به بی اساس بودن آنها پی برد . مثلاً

بی حسی دستكشی كه ممكن است فرد نتواند تا نقطه خاصی از دست خود كه شامل كف دست تا مچ می شود چیزی را حس كند ولی بازو و سایر قسمتهای دست حس طبیعی خود را دارا باشند .
2- كم حسی : از قبیل كدربینی ، ترس از نور ، دوتایی دیدن ، محدود شدن میدان بینایی ، كور رنگی و نقص بینایی در روز . بسیاری از محققان این اختلالات را در جنگ جهانی دوم در خلبان دیدند . مثلاً كسانی كه وظیفه پرواز در شب را داشتند دچار شب كوری و آنهایی كه وظیفه شان پرواز در روز بود دچار مشكل روزكوری بودند .

3- حساسیت زیاد : از قبیل واكنش و حساسیت فوق العاده نسبت به محركهای شنوایی ( صدا ) ، بینایی ( نور ) و بساوایی و چشایی ، به نحوی كه فرد مبتلا در برابر ارائهمیزان كمی از این محركها احساس ناراحتی و پریشانی شدید می كند .
4- احساس بی دردی : مانند از دست دادن حساسیت نسبت به درد به طوری كه حتی در مواردی كه احساس درد باید خیلی شدید و ناراحت كننده باشد فرد هیچ دردی احساس نمی كند .
5- حسهای استثنایی : از قبیل گز گزكردن عضو

شبیه به زمانی كه اصطلاحاً می گویند آن عضو خواب رفته اس

ت . ( حسین آزاد – 1379)
ب) نشانه های حركتی : اختلالات حركتی تبدیل نیز نشانه های مرضی وسیعی را در بر می گیرد ولی شایعترین آنها عبارتند از :
1- فلجهای تبدیلی : كه معمولاً یك عضو تنها از قبیل یك دست یا یك پا فلج می شود . این گونه فلجهای كنشی معمولاً انتخابی هستند مثلاً در منشی ها بدین صورت است كه شخص قادر به تایپ كردن نیست ولی می تواند كارهای دیگری را انجام دهد . یكی از اختلالات خاص راه رفتن

عبارت است از : توانایی در ایستادن و راه رفتن كه آن را آستازیا – آبازیا نامیده اند و در آن شخص هنگامی كه كه خوابیده یا نشسته است می تواند حركات پ

ای خود را كنترل كند ولی به سختی می تواند بایستد و راه رفتن او بسیار نا منظم است و پاهایش در جهات متلف و از یك سمت به سمت دیگر حركت می كنند . (حسین آزاد -1379 )

نمونه ای از فلج هیستریایی
احمد یك كارگر بیست و پنج ساله تنومند از كمر بهپ ایین فلج شده بود ( كاملاً بدون حركت یا احساس ) از شروع این حالت تا زمان مراجعه سه هفته می گذشت . موضوع جالب توجه اینكه او به ویژه نسبت به این فلج خود نگران نبود یعنی فقط نگرانی كمی داشت كه نمی تواند راه برود ولی نه هیجانی بود و نه بیش از اندازه دلواپس .گاه گاهی از مواد مخدر استفاده می كرد . موضوعی كه در مصاحبه روانی توانست راهگشا باشد این بود كه وقتی از او سوال می شد آیا كس دیگری را می شناسد كه فلج بوده باشد ؟ در آغاز كمی فكر كرد ولی پس از یك دقیقه یا بیشتر بدون ابراز هیچ هیجانی شروع به من و من كرد . بله داره یادم می یاد . حسین كه یكی از دوستان خوب من بود از كمر به پایین فلج است گردی وی شكسته است . ( حسین آزاد – 1379 )
پس از چند جلسه روان درمانی فلج شدگی احمد بهبود یافت و توانست راه رفتن خود را بازیابد . فلج شدگی احمد پنج نشانه مرضی اختلال بدنی شكل ( هیستری ) را شامل می شد: نخست آنكه او عملكرد بدنی خود را از دست داده بود دوم آسیب بدنی وی نمی توانست فلج شدگی پاهایش را تببی كند سوم به نظر می رسید كه احمد به صورت مشخصی نسبت به فلج خود بی تفاوت است چهارم او هیچ اضطرابی احساس نمی كرد . پنجم شواهد خوبی دال براینكه عوامل روان شناختی موجب این نشانه های مرضی شده اند وجود داشت كه عبارتند از : احمد دوست فلجی داشت كه او خود را تا حدودی موجب آن می د انست . فلج شدگی به همان شكلی كه در دوستش ظاهر شده در او هم رخ داده بود . احم نمی توانست فلج خود را كنترل كند ولی وقتی كه نسبت بدان بینش حاصل كرد فلج شدگی پاهایش بهبود یافت .

2- گرفتگی صدا : شایعترین اختلال تبدیلی است . جالب توجه این كه كسی دچار گرفتگی صداست می تواند از ته گلو صحبت كند و به صورت طبیعی سرفه نماید . ولی در فلج شدگی واقعی حنجره هم سرفه و هم صدا تحت تاثیر واقع می شوند . نوع دیگر این اختلال تكلم لالی عاطفی است كه در آن شخص اصلاً نمی تواند تكلم كند . این اختلال بالنسبه نادر است .

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir