توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری :

كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری

مقدمه
فرضیه
اهداف
تعاریف
انواع كودك آزاری
سبب شناسی(ایتو لوژی)
اقدامات اجرایی
قانون حكایت از كودكان و نوجوانان

بررسی و تحلیل آماری وضعیت موجود
كلام آخر
فهرست منابع

مقدمه:
انسان در طول دوران كودكی یكی از آسیب پذیرترین دوره های عمر خود را می گذراند و به نظر می رسد با وجود پیشرفتهای همه جانبه در علوم و تكنولوژی این روند همچنان ادامه دارد همه روزه كودكان بسیاری در جهان بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود ار از دست می دهند و تعداد بیشماری نیز با مخاطراتی روبرو می شوند كه مانع حفظ سلامت و رشد آنان می گردد. فقر بیسوادی سو تغذیه جنگ انواع سود استفاده ها تبعیض نژادی و نداشتن امنیت از جمله مواردی هستند كه همواره كودكان را در سراسر جهان مورد تهدید جدی قرار داده اند.

پیامدهای ناگوار كودك آزاری تنها متوجه كودك و خانواده وی نبوده و همه جامعه را در برمی گیرد زیرا كودكان آزار دیده امروزه اشخاص آزار گر فردا خواهند بود و این تسلسل همچنان ادامه خواهد داشت. افرادیكه در كودكی در معرض اذیت و آزار قرار گرفته اند نمی توانند در آینده تعاملی سالم و منطقی با دیگر اعضای جامعه بر قرار كنند بنابراین هزینه های بالایی برای از دست رفتن ظرفیتهای به همه جامعه تحلیل می شود.
بررسی های انجام شده ثابت می كند كه افراد خشن در دوران كودكی قربانی یا شاهد خشو

نت بوده اند . به این ترتیب خشونت خانگی به یك فرد خاتمه نمی یابد و قربانی در بزرگسالی و پس از تشكیل خانواده همان رفتار را فرا گرفته و در خانواده آن را جهت حل تعارض ها و تنش های خانوادگی به كار می گیرد. اثرات سوآزا رو اذیت كودكان به دو صورت كوتاه مدت و دراز مدت بروزمی كند.
اثرات طولانی مدت سو رفتار بر كودكان می تواند باعث تاخیر در رشد و نمو آنها گردد .
در جوامع اولیه با این كه قوانین و مقررات مدون وجود نداشت لكن برای حفظ نظم و امنیت در اجتماع نظامات سختی حكم فرما بود و مختلف از نظام اجتماعی یك فرد خبیث و غیر قابل ترحم محسوب می شد و مردم برای در امان بودن از غصب الهی او را به شدت مجازات می كردند . عفو و گذشت جزو معایب به شمار می رفت انتقام حد وحصری نداشت و غالبل اطفال قربانی انتقام جویی می شدند.
از قرون وسطی تا آغاز دوران انقلاب صنعتی كودكان همواره به صورت قشر زیر دست و آسیب پذیر جامعه به شمار می رفته اند آغاز دوران صنعتی مصادف بود با بیكاری كشیدن از كودكان در كارخانجات صنعتی كه نهایتا این موضوع منجر به وضع «قانون كار كودكان» در ایالات متحده باشد با این حال موضوع كودك آزاری طی چند دهه اخیر یعنی از زمانیكه اصلاح نشانگان كود ك مصدوم توسط هنری كمپ در سال 1962 ابلاغ گردید به شكل جدی مطرح شده است.
در سال 1979 واقعه بی نظیری در زندگی كودكان در سطح جهان تحت عنوان «سال جهانی كودك» به در خواست 149 كشور عضو سازمان ملل اتفاق افتاد كه باید تلاش همگانی و جهانی برای بهبود وضعیت كودكان به شمار آید. در آن اجلاس مقرر شد كمیته های خاصی برای پرداختن به موضوع «كودك آزاری» و تاكید بر حقوق كودك در كشورهای عضو تاسیس و مشغول به كار شوند.

در ایران نیز در سال 1381 «قانون حمایت از كودكان و نوجوانان» در مجلس تصویب شد تا مانع آزاری و شكنجه كودكان توسط والدین گردد. لازم به ذكر است كه اقدامات تربیتی والدین در این قانون مستثنی است.
از سوی دیگر توجه به اینكه نكته ضروریست كه كودكی كه قربانی كودك آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان كودكی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یك والد سالم دریافت كرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی كه حمایت ها و درمان های لازم كودك آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار كودكان خود نخواهند كرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس كودك آزاری را مهم و حیاتی می سازد.

فرضیه:

فرضیه ای كه برای این پژوهش می توان بیان كرد این است كه اگر مسئولان كشور ما و نه تنها كشور ما بلكه تمام كشورها بیایند به قوانین كه تصویب می شود عمل كنند و تنها این نباشد كه حرفهایی را بزنند ولی به آن عمل نكنند. پس فرضیه ای من در این موضوع پژوهش این است كه با اقداماتی كه در این تحقیق بیان شده و با عمل كردن به آنها موجب كنترل و كاهش این آسیب اجتماعی یعنی كودك آزاری شوند.
اهداف:
اهداف طرح در 2 بخش كلی و اختصاصی به شرح ذیل می باشد:
هدف كلی:
كنترل و كاهش پدیده كودك آزاری
اهداف اختصاصی:
ارتقا آگاهی های گروه هدف طرح در خصوص كودك
ارتقا آگاهی های گروه هدف در خصوص مهارت های زندگی
آشنایی با منابع موجود در جامعه برای گروههای هدف
بررسی وضعیت قوانین موجود
سیاست ها:
توجه به سطوح مختلف پیشگیری
توجه به فرد خانواده و جامعه
توجه به آموزش و پژوهش
فراهم كردن زمینه های همكاری درون بخشی و برون بخشی
بهره گیری از مشاركت سازمان های غیر دولتی
شفاف سازی عملكرد ها
تخصصی و در دسترس قرار دادن خدمات به افراد

فرصت ها:
توجه بیشتر به مسئله حمایت از كودكان به ویژه كودكان آزار دیده در قوانین
فراگیرتر شده آموزش مهارت های زندگی
حساسیت بیشتر مسوولین و مردم نسبت به كودكان
گسترش مراكز ارایه كننده خدمات به كودكان در معرض آزار و آزار دیده
دسترسی بیشتر به منابع علمی
افزایش نیروهای متخصص در حوزه های مختلف در زمینه كودك آزاری
فعال شدن سازمان های غیر دولتی در حوزه امور كودكان
فراهم شدن زمینه های همكاری بیشتر دستگاههای مرتبط با موضوع
وجود رویكرد مذهبی و فرهنگی قوی و تاثیر گذار در جهت اعتلای ارزش انسانی و اجتماعی كودكان و نوجوانان

تهدیدها:
فراگیر نشدن آموزش مهارت های زندگی برای آحاد جامعه
عدم همكاری دستگاههای همكار در اجرای طرح
پنهان نگه داشتن موارد كودك آزاری در جامعه مدرسه خانواده و;
ناكافی بودن خدمات موسسات رفاهی و حمایتی به دلیل محدودیت های اجرایی
كمبود نیروی انسانی متخصص
عدم تامین اعتبار مورد نیاز دستگاهها برای اجرای فعالیت ها و برنامه ها
گروه هدف:
كلیه كودكان در معرض آزار و آزار دیده و خان

واده آنان
والدین
مربیان و معلمان
مددكاران اجتماعی روانشناسان و مشاوران
كاركنان نیروی انتظامی

كاركنان دادگستری
كاركنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی
سایر افراد سازمانها(دولتی غیر دولتی) مرتبط با كودكان (موسی چلك 1380)
از سوی دیگر توجه به اینكه نكته ضروریست كه كودكی كه قربانی كودك آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان كودكی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یك والد سالم دریافت كرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی كه حمایت ها و درمان های لازم كودك آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار كودكان خود نخواهند كرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس كودك آزاری را مهم و حیاتی می سازد.
تعاریف:
كودك:
بر اساس ماده یك پیمان نامه حقوق كودك و سازمان یونیسف كودك به افرادی اطلاق می شود كه كمتر از 18 سال سن دارند.

كودك آزاری :
«هر گونه آسیب جسمی فكری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با كودكان زیر سنین 18 سال توسط فردی كه حضانت و سر پرستی كودك را بر عهده دارد و یا توسط یك فرد بزرگتر كه این فرد می تواند در كانون خانواده یا خارج از كانون خانواده باشد»
كودك آزاری:

درباره كودك آزاری تعاریف متعددی ارائه شده است. این تنوع و تعاریف متضاد باعث شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین كشورهای مختلف غیرممكن گردد لیكن چند تعریف كلی از كودك آزاری به شرح ذیل ارائه می گردد.
نقوس سیگل و فاستر (1993) كودك آزاری را بدین گونه تعریف می كنند:
«هر گونه آسیب جسمی فكری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با كودكان زیر سنین 18 سال توسط فردی كه حضانت و سرپرستی كودك را بر عهده دارد»

برخی روان شناسان در تعریف كودك آزاری چنین می گویند:

«كودك آزاری به پدیده ای اطلاق می گردد كه كودك توسط یك فرد بزرگتر كه این فرد می تواند در كانون خانواده یا خارج از كانون خانواده باشد مورد آزار و اذیت قرار گیرد این آزار ممكن است جسمی و یا روانی باشد. آزارهای روانی كه به كودك اعمال می شود تبعات روحی دراز مدت به همراه داشته و سبب ترسو شدن منفعل شدن و.. كودك می شود.»
طبق قانون دادگاه خانواده ایالت نیویورك (1976) كودك آزاری یعنی:
«شرایطی كه سبب می شود والدین یا سایر افرادی كه به طور قانونی تامین سلامت و رفاه یك كودك زیر 18 سال را بر عهده دارند یا خود اقدام به كودك آزاری كنند ویا به دیگران اجازه دهند تا كودك را آزار و اذیت نمایند.»

در تعاریف دیگر از كودك آزاری آمده است:
«كودك آزاری به مفهوم توصیفی انجام هر گونه صدمه و آسیب جسمانی یا روانی(هیجانی) به كودك است. بدون ان كه توضیحی مستدل و اقناعی داشته باشد.»
«آزار یك كودك می تواند به معنی آزار جسمانی بی توجهی و نادیده گرفتن طفل آزار جنسی و آزار روحی او باشد.»
«كودك آزاری را به معنی تجاوز به حقوق قانونی كودكان و رساندن آسیب بدنی و روانی به آنها تعریف كرده اند.»
«كودك آزاری رفتاری است كه در آن كودك توسط اطرافیان مورد سو استفاده های مختلف جسمی جنسی و عاطفی قرار می گیرد.»
انجمن روان پزشكی امریكا در چهارمین دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (1994) در فصلی تحت عنوان «سایر شرایطی كه ممكن است مورد است مورد توجه بالینی قرار می داند.»
همچنین در تعریف از كودك آزاری و تعیین آن بیان شده است كه «كودك آزاری و تنبیه هر دو خشونت محسوب می شوند و در كودك آزاری قصد و نیت آشكارا لذا بردن ا زآزار كودك برای وارد كردن آسیب بدنی تعریف شده است و آن می تواند گویای حالات نابهنجار روانی افراد آزار دهنده

باشد. كودك آزاری نوعی خشونت جسمانی است كه منجر به ایجاد جراحات و صدمات جدی به قربانی (كودك ) می شود و به صورت معمول از طرف افكار عمومی نفی می شود. كودك آزار دیده هیچ گونه یارای دفاع از خود و حتی طلب كمك از دیگران را ندارد. معمولا كودكان در صورت نیاز همیشه به كسانی پناه می برند كه دوستشان دارند به اما هنگامیكه بدانند بزرگترین آزاردهندگان آنها همین افراد هستند چگونه می توانند در چنین خانوادگی رشد می كنند.
انواع كودك آزاری:
در خصوص انواع كودك آزاری صاحب نظران نظرات گوناگونی ارائه نموده اند انجمن روان پزشكی

امریكا در سال 1994 كودك آزاری را شامل سه دسته آزار جسمی آزار جنسی و غفلت و بی توجهی به كودك اعلام نموه است.
لیكن برخی دیگر از صاحب نظران انواع دیگری از كودك آزاری را نیز به سه مورد ذكر شده اضافه نمود. یا طبقه بندی متفاوتی ارائه داده اند از جمله مدرس (1382) كودك آزاری عاطفی را نیز به این موارد اضافه كرده است. بهره كشی اقتصادی نوع پنجم كودك آزاری است كه رزاقی(1382) به موارد بالا افزوده است. جلیلی و باقری یزدی (1382) اختلال ساختگی و كالتی را نوع دیگری از كودك آزاری می داند. موسوی چلك (1383) كودك آزاری سیاسی را نیز به عنوان یكی از انواع كودك آزاری مطرح می كند. ذیلا به طور مختصر تعریفی از انواع ذكرشده كودك آزاری ارائه می گردد.
كودك آزاری جسمانی:
به هر عملی كه شامل ایراد صدمات عمدی بر بدن و یا مسموم ساختن كودك گردد اطلاق می شود. سو رفتار جسمانی ممكن است به تنهائی و یا همراه با سو رفتار جنسی اهمال كاری سو رفتار هیجانی(عاطفی) رخ دهد.
كودك آزاری جسمانی را ایراد صدمه مستقیم(مانند ضرب و شتم و سوزاندن) غیر مستقیم (مثل هل دادن و پرت كردن) و یا مسموم ساختن كودك توسط مراقب نیز تعریف می كنند كه عمدتا با علائم ذیل مشخص می گردد:
1- سوختگی ها خون مردگی ها خراش ها پارگی ها و سوراخ شدگی ها
2- شكستگی ها دررفتگی ها و قطع عضو ناشی از بستن محكم كودك
3- وجود تغییرات هوشیاری ناشی از مسمومیت و یا ضربات وارده بر جمجه
كودك آزاری جنسی:
عبارت است از درگیر ساختن كودكان رشد نیافته (نابالغ) و وابسته در فعالیتهای جنسی (كودكانیكه قادر به درك این گونه امورو رضایت دادن در مورد این اعمال نمی باشند) و یا شامل اعمالی می گردد كه با اقدام به آن قوانین و محرمات جامعه زیر پا گذاشته می شود همچون زنا با محارم هتك و تجاوز به عنف بچه بازی عورت نمایی نظر بازی جنسی وادار كردن كودكان به فاحشگی و استفاده از آنها در تولید فیلمهای جنسی

كودك آزاری هیجانی:

این نوع سو رفتار شامل طرد كردن بی اعتنائی انتقاد كردن منزوی ساختن و یا ایجاد وحشت در كودكان می گردد. در این نوع سو رفتار كه شایع ترین آن سو رفتار بیانی و بدنام كردن كودك است غالبا اعتماد به نفس كودك صدمه می بیند سورفتار هیجانی را می توان در مورد كودكانیكه شاهد خشونت های خانگی بوده اند نیز مشاهده نمود.
اهمال كاری جنسی:

به احمال در زمینه فراهم آوردن غذا و پوشاك و سرپناه لازم و محیط امنی كه كودك در آن قار به رشد و تكامل باشد اطلاق می گردد. هر چند این نوع سو رفتار غالبا با فقر و جهل همراه است لیكن ناتوانی و نقص در درك و پاسخ به نیازهای كودك نیز در آن دیده می شود.
اهمال كاری هیجانی- عاطفی:
شایع ترین نوع اهمال كاری هیجانی فقدان وابستگی طبیعی ما بین والدین و كودك و متعاقب آن ناتوانی در درك و پاسخ به نیازهای كودكان می باشد. یكی از انواع این نوع اهمال كاری كندی رشد روانی – اجتماعی می باشد.
اهمال كاری از نظر مراقبتهای پزشكی:
عبارت است از نقض در تهیه و تدارك درمانهای لازم جهت كودكان دچار بیماریهای مهلك و یا سایر مسایل طبی جدی و مزمن(مانند ندادن دارو به كودكان مبتلا به صرع دیابت و;)

اختلال ساختگی وكالتی
در این سندرم مراقب كودك(معمولا مادر) به تمارض و ایجاد علائم و نشانه های بیماری در كودك می پردازد. كودك غالبا بالیست طویلی از مشكلات طبی یا شكایات عجیب و غریب ارجاع می گردد(به عنوان مثال مادر با تزریقات مایعات سپتیك كودك را دچار سپتی سمی نموده و یا ایجاد خون مردگی در پوست كودك می نماید و گاهی با افزودن قطرات خون به نمونه ادار كودك اورا مبتلا به هماتوری قلمداد می كند.)
كودك آزاری اقتصادی:
كودكان را به كارهای سنگین و طاقت فرسا و طولانی وا داشتن
كنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره كشی اقتصادی قراردارد. والد یا مراقبان برای كسب درآمد فشار زیادی به كودك یا حتی همسر خود تحمیل می كنند: در حالیكه در مورد نحوه خرج كردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشاركت كودك یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیز بهره كشی مالی تلقی می شود.

كودك آزاری سیاسی:
عبارت است از استفاده كودكان برای دستیابی به مقاصد سیاسی مثلا سرقت كودكان زیر 15 سال و در جنگ و استفاده آنان برای جاسوسی و یا ازدواجهای سیاسی.

سبب شناسی(اتیولوژی):
كودك آزاری یك مسئله فرهنگی – اجتماعی- پزشك است و معمولا چندین عامل مشتركا در بروز آن نقش دارند. عوامل مربوط به كودك آزاری را می توان به سه گروه عمده تقسیم نمود:
الف- علل مربوط به كودك
ب-علل مربوط به والدین
ج-علل محیطی و اجتماعی
الف-علل مربوط به كودك
1- فرزند اول خانواده بودن(دختر و پسر هر دو در معرض كودك آزاری هستند و معمولا در خانواده تنها یكی از بچه ها تحت آزار جسمی قرارمی گیرد.)
2- كودكان دارای سن كمتر خصوصا بچه های زیر 5 سال به طوری كه دو سوم موارد كودك آزاری جسمی در كودكان زیر 3 سال بوده است مرگ عمدتا در بچه های زیر یك سال دیده می شود.
3- نارس بودن كودك
4- داشتن معلولیت جسمی و یا عقب ماندگی ذهنی
5- بچه هایی كه از حد طبیعی فعال تر هستند.
6- كودكان ساز ناپذیر وابسته و تحریك پذیر
7- كودكانیكه دائما بیمار می شوند و یا از خوردن غذا امتناع می ورزند.
8- كودكان ناخواسته و نامشروع
9- فرزند خواندگی

10- تك والدی
11- كودكانیكه دارای ظاهر فیزیكی بد هستند(لاغر زشت و بد قیافه )
ب-علل مربوط به والدین
خانواده نقش اساسی در بروز كودك آزاری دارد. مهم ترین عوامل مربوط به خانواده عبارتند از:
1- فقدان مهارتهای كافی به عنوان والد خانواده های طرد شده و دارای روابط اجتماعی محدود (چنین والدینی به دلیل روابط محدود به اطلاعات والدین خود در خصوص نگهداری و نحوه برخورد با كودك و به اطلاعات بالقوه مردمی جهت مقایسه اجتماعی رفتارهای كودكانشان و یا خود دسترسی ندارند.)
2- داشتن انتظارات غیر واقعی درك و تصور تحریف شده و اشتباهی توانائی های كودك كه متناسب با سن اوست . مثلا زمانیكه كودك به دلیل نیاز به تغذیه یا علل دیگر گریه اش را متوقف نمی كند و یا یك كودك سه ساله نمی تواند غذایش را بخورد والدینش خشمگین می شوند كه می تواند منجر به آزار وی گردد.
3- والدینی كه به نوعی آزار و بی توجهی را در دوران كودكی خود تجربه نموده اند و یا ارتباط عاطفی ضعیفی با والدین خود داشته اند 14-10 درصد والدین بدرفتار خود تجربه مشابهی را در دوران كودكی داشته اند.) تجربیات عاطفی والدین در دوران كودكی نقش مهمی را در به كارگیری شیوه های تربیتی از سوی آنان دارد.
4- والدینی كه بدرفتاری والدین سرپرست و یا معلمین خود را در دوران كودكی تجربه نموده اند همان شیوه ها را در تربیت كودكان خود به كار می گیرند و سعی دارند كه این شیوه را عقلانی و منطقی جلوه دهند. همچنین والدینی كهدر كودكی خود تحت مراقبت شدید حمایتی قرار داشته اند غالبا افرادی بی اراده و دارای اعتماد به نفس پائین هستند چنین والدینی نمی توانند روابط مناسبی با فرزندان خود برقرار نمایند. لذا ناچار رفتارهای پرخاشگرانه می شوند و ممك

ن است اقدام به آزار كودك خود نمایند.
5- والدینی كه بدون تفكر و به طور آنی عمل می كنند و از نظر فكری افرادی نابالغ خود محور زودرنج و حساس هستند این والدین به طور اشتباه رفتار طبیعی فرزندشان را نادرست پنداشته و فكر می كنند رفتار كودك از روی عمد و با سو نیت انجام شده است.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir