توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد تحلیل عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد تحلیل عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد تحلیل عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد تحلیل عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی :

چكیده
عملكرد تغذیه‌ای خانوارها به عوامل مختلفی همچون توان اقتصادی، دسترسی به بازار مواد خوراكی، سطح دانش و اطلاعات تغذیه‌ای آنها وابسته است. در سالهای اخیر در خصوص الگوی مصرف خانوارها و ضرورت تصحیح آن بسیار بحث شده است. متخصصین علم تغذیه بر دسترسی خانوارها به ارزش‌های غذایی متنوع بسیار تأكید نموده‌اند. الگوی مصرف بهینه را در حوزه علم اقتصاد می‌توان به صورت دسترسی به ارزش‌های غذایی مختلف همچون انرژی و پروتئین، مواد معدنی و سایر ریزمغذی‌ها با حداقل هزینه ممكن تعریف نمود. در این مقاله ضمن بررسی عملكرد تغذیه‌ای خانوارها با استفاده از روش برنامه‌ریزی خطی، حداقل

مخارج لازم برای تأمین نیازهای غذایی متناسب با الگوی پیشنهادی متخصصین علم تغذیه محاسبه می‌گردد و سپس با مقایسه آن با مخارج واقعی گروههای مختلف درآمدی در شهر و روستا، نسبت به كارایی مخارج واقعی خانوارهای شهری و روستایی ایران قضاوت می‌كنیم. در تعیین حداقل مخارج لازم، از 29 قید كه در برگیرنده توصیه‌های مراجع علم تغذیه می‌باشد استفاده شد. یافته‌های این مقاله دلالت بر آن دارد كه خانوارهای شهری و روستایی در تعیین محتویات سبد خوراكی خود كارا عمل نموده‌اند و با توجه به توصیه‌های متخصصین علم تغذیه، مخارج خود را به طور مؤثر بین اقلام مختلف خوراكی تخصیص داده‌اند.

مقدمه
ارزیابی عملكرد تغذیه‌ای خانوارها ابزار مناسبی برای تشخیص میزان دسترسی آنها به مواد غذایی است و علاوه بر این، این امكان را فراهم می‌سازد تا سطح دانش تغذیه‌ای جامعه و قشرهای مختلف آن تعیین شود. پاسخ به این سؤال كه خانوارهای شهری و روستایی ایران و بویژه گروههای كم درآمد تا چه حد توانسته‌اند نیازهای غذایی خود را تأمین نمایند،‌ راهگشای حوزه تصمیم‌گیری در تعیین محتویات سبد حمایتی و ملاك مناسبی برای ارزیابی آن دسته از سیاست‌های حمایتی است كه با هدف تأمین امنیت غذایی جامعه طراحی و اعمال شده‌اند. برای تعیین میزان دسترسی خانوارها به حداقل ارزش‌های غذایی

می‌توان فرد شاخص شهری یا روستایی را مورد توجه قرار داد و بررسی نمود كه متوسط شهرنشینان و روستائیان تا چه میزان انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی را دریافت كردند. این نحوه بررسی اگرچه تصویر كلی از عملكرد تغذیه‌ای جامعه ارایه می‌دهد اما مشكلات تغذیه‌ای جامعه و بویژه گروههای كم درآمد را كمتر از واقع نشان می‌دهد، زیرا در روش فوق به مسئله توزیع ارزش‌های غذایی بین گروههای درآمدی توجه نمی‌شود. برای ارایه تصویر دقیق‌تر بهتر است میزان دسترسی گروههای مختلف درآمدی به تفكیك محاسبه و ارزیابی گردد.

مطالعات مختلف مؤید آن است كه همواره سهم بالایی از كل مخارج خانوارهای جوامع شهری و روستایی ایران و بویژه گروههای كم درآمد این جوامع به تهیه و تأمین كالاهای خوراكی اختصاص داده شده است . اكنون این سؤال مطرح است كه برای تأمین حداقل نیازهای غذایی به چه میزان مخارج نیاز است؟ آیا خانوارهای شهری و روستایی در تأمین حداقل نیازهای غذایی، درآمد خود را به شكل مؤثری به كالاهای خوراكی اختصاص داده‌اند؟ آنچه كه در این مطالعه مورد

توجه می‌باشد پاسخ به این سؤال است كه آیا این امكان وجود دارد كه با صرف هزینه كمتر، به میزان قبل به ارزش‌های غذایی دست یافت؟ پاسخ به این سؤال میزان آگاهی‌های تغذیه‌ای خانوارهای ایرانی را روشن می‌سازد و هر فرد یا خانوار با توجه به محدودیت درآمد، كالاها و خدمات مختلف را مصرف می‌كند و البته سلایق وی در تصمیم‌هایش بسیار مؤثر می‌باشد. حال اگر تأمین ارزش غذایی به میزان معین با x ریال امكان‌پذیر باشد و این فرد همان میزان را با y ریال تأمین

كرده باشد، بطوریكه y>x در این صورت فرد یا خانوار موردنظر در تخصیص درآمد خود به اقلام خوراكی مختلف كارا عمل نكرده است. عدم كارایی در رفتار مصرفی این فرد به عوامل مختلف از جمله فقدان اطلاعات تغذیه‌ای اشاره دارد. در صورت وجود چنین گرایشی در رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی، می‌باید از طریق اقدامات مختلف نسبت به افزایش سطح آگاهی‌های تغذیه‌ای جامعه كوشش نمود.

در بخش اول این مقاله ابتدا داده ها و قلمرو مطالعه معرفی می‌شود و سپس در بخش دوم عملكرد تغذیه‌ای خانوارها شهری و روستایی مورد توجه قرار می‌گیرد و درصد خانوارهایی كه در تأمین نیازهای غذایی با مشكل مواجه می‌باشند تعیین می‌گردد. در بخش سوم با استفاده از برنامه‌ریزی خطی حداقل مخارج لازم برای تأمین ارزش‌های غذایی مختلف محاسبه می‌گردد. در بخش آخر، بررسی می‌شود آیا خانوارهای شهری و روستایی در تأمین ارزش‌های غذایی، مخارج خود را به شكل كارایی بین اقلام خوراكی تخصیص داده‌اند یا خیر؟

1 داده‌ها و اطلاعات
برای اجرای برنامه پیش‌بینی شده در این مقاله به اطلاعات مربوط به مخارج و همچنین مقدار مصرف اقلام خوراكی مختلف نیاز می‌باشد. طرح آمارگیری بودجه خانوار مركز آمار ایران داده‌های مورد نیاز این مقاله را فراهم می‌سازد. در این مطالعه از داده‌های مربوط به مقدار مصرف اقلام خوراكی مختلف برای تخمین میزان دسترسی خانوارها به انرژی، پروتئین، ویتامین‌ها و مواد معدنی مورد نیاز آنها استفاده شده‌است. برای اینكار ابتدا خانوارها در طی سالهای مورد بررسی به ده دهك درآمدی تقسیم شده و سپس با در نظر گرفتن ارزش‌های غذایی موجود در هر یك از اقلام خوراكی، عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی به

تفكیك فرد شاخص و ده دهك درآمدی محاسبه می‌شود. در واقع در این مقاله برای تخمین عملكرد تغذیه‌ای، از روش پژویان (1373) استفاده شده بدین ترتیب كه ابتدا ماتریس مصرف اقلام غذایی ساخته شد؛ سطرهای این ماتریس به مقدار مصرف 113 قلم كالای خوراكی اختصاص دارد و 11 ستون آن به فرد شاخص و ده دهك درآمدی اختصاص دارد. این ماتریس میزان مصرف هر یك از دهك‌های درآمدی را از 113 قلم كالای خوراكی بر حسب كیلوگرم نشان می‌دهد. ماتریس دیگر حاوی ارزش‌های غذایی می‌باشد بطوریكه ستون‌های آن به 113 قلم كالای خوراكی و سطرهای آن به 13 نوع ارزش غذایی اختصاص دارد. ماتریس دوم،

ارزش‌های غذایی 13 گانه موجود در هر یك كیلوگرم از 113 نوع كالای خوراكی را نشان می‌دهد. با ضرب نمودن ماتریس ارزش‌های غذایی در ماتریس مصرف كالاهای خوراكی، عملكرد تغذیه‌ای فرد شاخص و ده دهك درآمدی برحسب میزان انرژی، پروتئین، كلسیم، فسفر، ویتامین A، ویتامین B و ; استخراج می‌شود.
اطلاعات دیگری كه در این مقاله بویژه برای ارزیابی كارایی مخارج خانوارها مورد نیاز است، میزان ریالی است كه خانوارهای واقع در هر یك از دهك‌های درآمدی صرف كالاهای خوراكی نموده‌اند. این اطلاعات نیز از طرح آماری بودجه خانوار اخذ شده است.

2 عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای شهری و روستایی ایران
قبل از بررسی میزان اثربخشی مخارج خانوارها در تأمین نیازهای غذایی آنها، لازم است عملكرد تغذیه‌ای مردم را در جوامع شهری و روستایی ارزیابی نماییم. با استفاده از دو ماتریس مصرف و ارزش‌های غذایی كه در بخش قبل شرح داده شد، انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی دریافتی خانوارها را بر حسب دهك‌های درآمدی استخراج شده است.

در طی سالهای 71 تا 78 میزان دسترسی خانوارهای جوامع شهری و روستایی به اقلام غذایی افزایش یافته است؛ بطوری كه متوسط انرژی دریافتی فرد شاخص شهری از 2492 كالری انرژی در سال 1371 به 3048 كالری در سال 1378 افزایش یافته است (جدول 1). با بررسی انرژی دریافتی دهك اول درآمدی (كم درآمدترین گروه) ملاحظه می‌گردد انرژی دریافتی این گروه در مناطق شهری از 1443 كالری در سال 1371 به 2233 كالری در سال 1378 افزایش یافته است. میزان انرژی دریافتی دهك اول روستایی از 804 كالری در سال 1371 به 1793 كالری در سال 1378 افزایش یافته است. بر این اساس ملاحظه می‌شود گروههای كم

درآمد روستایی و شهری در تأمین حداقل انرژی با مشكل مواجه بوده‌اند. در عوض گروههای پردرآمد بسیار بیشتر از نیاز انرژی دریافت نموده‌اند. برای مثال در سال 1371 هر فرد از دهك درآمدی دهم شهری معادل 3779 كالری انرژی دریافت داشته است كه این رقم در سال 1378 به 4294 افزایش یافته است. گروههای پردرآمد روستایی در مصرف اقلام غذایی بویژه اقلام پرانرژی راه افراط را در پیش گرفته‌اند بطوریكه میزان انرژی دریافتی هر فرد روستایی پردرآمد از 5742 كالری در سال 71 به 6169 كالری در سال 1375 و 7357 كالری انرژی در سال 1378 افزایش یافته است.
جدول 1- انرژی دریافتی خانوارهای ایرانی
نفر – روز – كالری
سال 1371 1375 1378
فرد شاخص

دهك اول

دهك دهم

مأخذ: یافته‌های پژوهش
با مقایسه انرژی دریافتی مناطق شهری و روستایی مشخص می‌گردد میزان دسترسی گروههای كم درآمد شهری بیش از گروههای كم درآمد روستایی است و از طرف دیگر گروههای پردرآمد روستایی درمصرف اقلام خوراكی انرژی‌زا افراط نموده‌اند بطوریكه متوسط شهرنشینان و روستاییان در طی سالهای مورد بررسی قادر به تأمین انرژی مورد نیاز بوده‌اند.
عملكرد تغذیه‌ای خانوارهای ایرانی را با توجه به میزان پروتئین دریافتی نیز می‌توان بررسی نمود. با ملاحظه جدول (2) مشخص می‌گردد همان تصویر مربوط به انرژی در مورد پروتئین دریافتی نیز تكرار شده است، یعنی:
جدول 2- پروتئین دریافتی خانوارهای ایرانی
نفر – روز – پروتئین
سال 1371 1375 1378
فرد شاخص

دهك اول

دهك دهم

مأخذ: یافته‌های پژوهش
در طی سالهای مورد بررسی میزان پروتئین دریافتی خانوارهای شهری و روستایی افزایش یافته است و از طرف دیگر گروههای كم درآمد بویژه روستایی در تأمین پروتئین با مشكل اساسی مواجه بوده‌اند. در حالیكه گروههای پردرآمد روستایی اقلام پروتئینی را نسبت به شهرنشینان، بیشتر مصرف نموده‌اند.
اگر چنانچه حداقل انرژی موردنیاز را معادل 2300 كالری و حداقل پروتئین مورد نیاز هر فرد را معادل 53 گرم در نظر بگیریم، آنگاه درخواهیم یافت كه در طی دوره مورد بررسی همواره درصدی از خانوارهای جوامع شهری و روستایی در تأمین نیازهای غذایی با مشكل مواجه بوده‌اند. در جدول (3) شكاف انرژی و پروتئین برحسب درصد خانوارهایی كه قادر به تأمین حداقل انرژی و پروتئین مورد نیاز نبوده‌اند درج شده است.
جدول 3- سهم جمعیتی خانوارهای با شكاف انرژی و پروتئین
درصد
سال 1371 1375 1378
انرژی

پروتئین

مأخذ: یافته‌های پژوهش
در ادامه بحث لازم به یادآوری است كه ارقام گزارش شده در خصوص پروتئین دریافتی صرفاً به اقلام خوراكی حیوانی محدود نمی‌باشد، بلكه پروتئین دریافتی از اقلام خوراكی و غیرخوراكی مورد توجه بوده‌اند. براین اساس اگر صرفاً پروتئین با منشاء حیوانی لحاظ شود شكاف پروتئین در جوامع شهری و روستایی به شدت افزایش خواهد یافت.

از طرف دیگر نباید از نظر دور داشت كه به واسطه وجود نظام حمایتی و توزیع كالاهای اساسی خوراكی یارانه‌ای، میزان انرژی دریافتی در حد قابل قبولی می‌باشد و در صورت حذف یارانه‌ها احتمال افزایش شكاف انرژی در شهرها و روستاها بسیار زیاد خواهد بود. برای مثال نان كه به مصرف آن یارانه فراگیر و نامحدود پرداخت می‌شود،

6/58 درصد از كل انرژی دریافتی دهك اول شهری و 2/64 درصد از كل انرژی دریافتی دهك اول روستایی را در سال 1377 تأمین نموده است. در همین سال، دهك اول شهری و روستایی با مصرف نان، 11/59 درصد و 6/41 درصد از كل پروتئین دریافتی خود را تأمین نموده‌اند. بنابراین ملاحظه می‌گردد گروههای كم‌درآمد تا چه حد به نان در تأمین انرژی، پروتئین و سایر ارزش‌های غذایی وابسته می‌باشند.

در ادامه قابل ذكر است كه سهم كالاهای اساسی خوراكی نان، روغن‌نباتی، حبوبات، قند و شكر، برنج ایران، برنج خارجی، تخم‌مرغ، گوشت قرمز، مرغ، ماهی، شیر، فرآورده‌های شیر، تخم‌مرغ و میوه و سبزی از كل انرژی دریافتی خانوارهای شهری در سال 78 حدود 90 درصد و برای خانوارهای روستایی حدود 86 درصد بوده است. محاسبات همچنین نشان می‌دهد كه 91 درصد انرژی دریافتی دهك اول شهری و 89 درصد انرژی دریافتی دهك دهم شهری از محل مصرف كالاهای پیش گفته تأمین شده است. برای دهك اول و دهم روستایی این سهم به ترتیب 96 و 76 درصد بوده است.

در مجموع نتایج فوق مؤید این نكته است كه 14 قلم كالای مورد بررسی در میان 113 قلم كالای مورد مصرف خانوارها كه در محاسبه ماتریس عملكرد استفاده گردید نقش قابل توجهی در تأمین ارزش‌های غذایی داشته‌اند، لذا می‌توان این اقلام را به عنوان متغیرهای مدل برنامه‌ریزی خطی در بخش سوم این مقاله در نظر گرفت.

3 تعیین حداقل مخارج لازم برای تأمین ارزش‌های غذایی: كاربرد برنامه‌ریزی خطی
مدل‌های برنامه‌ریزی خطی از پایه‌ای‌ترین مدل‌های – پژوهش عملیاتی می‌باشند كه اولین بار در مسائل نظامی بریتانیای كبیر توسط گروه بلاكت به كار گرفته شد. در اوایل سال 1950 استفاده از تكنیك‌های پژوهش عملیاتی برای حل مسائل مدیریتی با انتشار كتابی تحت عنوان پژوهش عملیاتی توسط استا فورد بیر در بریتانیای كبیر عمومیت یافت.

تكنیك‌های پژوهش عملیاتی به چند دسته كلی شامل برنامه‌ریزی ریاضی خطی، تكنیك‌های احتمالی، تكنیك‌های كنترل موجودی، تكنیك‌های شبكه، تكنیك‌های پویا و تجزیه و تحلیل سر به سر طبقه‌بندی می‌شوند كه هر كدام از این طبقات خود تقسیمات دیگری دارد. مدل‌های برنامه‌ریزی خطی یكی از تقسیمات تكنیك‌های برنامه‌ریزی ریاضی خطی است كه در آن به كمك روش‌های ریاضی تعدادی معادله و نامعادله جهت حل مدل در یك دستگاه معادلات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هر فرد یا سازمان یا نهاد اهدافی را دنبال می‌كند و در راه رسیدن به این هدف عموماً با محدودیت یا محدودیت‌هایی مواجه می‌باشند. برای مثال، هر خانوار برای تهیه اقلام مختلف خوراكی به دنبال حداقل كردن هزینه خرید این اقلام می‌باشد؛ در عین حال این خانوار می‌خواهد از مصرف اقلام خریداری شده انرژی مورد نیاز برای انجام فعالیت‌های روزانه را كسب نماید. مثال فوق تنها یكی از هزاران مثالی است كه به كمك مدل‌های برنامه‌ریزی خطی قابل حل می‌باشند.

مدل‌های برنامه‌ریزی خطی برای مسائلی كه دارای اهداف حداقل‌سازی یا حداكثرسازی همراه با تعدادی محدودیت هستند كاربرد دارد. بر این اساس در استفاده از مدل‌های برنامه‌ریزی خطی سه مرحله باید طی شود. اول باید مشخص گردد كه آیا مسئله به كمك تكنیك برنامه‌ریزی خطی قابل حل است یا خیر؟ دوم،‌ در صورت مثبت بودن پاسخ سوال اول، مسأله فرموله شود. سوم، مسأله فرموله شده به روش‌های ریاضی حل گردد. مرحله اول شامل مشاهده و تعریف مسأله است. به عبارت دیگر باید مشخص گردد كه آیا مسئله موردنظر در قالب یكسری معادلات یا نامعادلات خطی قابل تعریف است یا خیر؟ یعنی آیا مسئله ماهیتاً به

صورت خطی است یا خیر؟ زیرا تعریف نامناسب مسأله منجر به كسب نتایج و راه‌حل‌های نامناسب خواهد شد. براین اساس تجربه و آشنایی قبلی محقق در زمینه‌ مورد مطالعه در طراحی مدل بسیار سودمند خواهد بود. بر این اساس وقتی یك مسئله طرح می‌گردد باید هدف از حل مسئله نیز كاملاً مشخص شود. مرحله دوم همانطور كه از عنوان تكنیك برنامه‌ریزی خطی پیداست بر مبنای خطی بودن روابط بین متغیرها استوار است. مرحله سوم یعنی حل مدل، به كمك روش‌های مختلف مانند روش ترسیمی و روش سیمپلكس قابل اجرا می‌باشد.

قابل توجه است كه تعریف مسأله خود وابسته به تعریف هدف و تعیین متغیرهای مدل می‌باشد. در مقاله حاضر هدف ما حداقل‌سازی هزینه سبد مصرفی اقلام خوراكی اساسی است به نحوی كه حداقل نیازهای غذایی تأمین شود. بنابراین مدل مورد استفاده می‌باید از نوع مدل‌های حداقل‌سازی باشد. متغیرهای مدل عبارتند از: مقدار مصرف مطلوب اقلام نان، برنج خارجی، برنج ایرانی، گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوشت ماهی، تخم‌مرغ، شیر، فرآورده‌های شیر، حبوبات، قند و شكر، روغن‌های نباتی، میوه‌جات و سبزیجات.

این اقلام همانطور كه در بخش قبلی مقاله بیان گردید سهم قابل توجهی از ارزش‌های غذایی خانوارهای شهری و روستایی را تأمین می‌كنند.
برای تعیین محدودیت‌های مدل از منابع علم تغذیه و نظر متخصصین علم تغذیه استفاده شد. در این خصوص لازم به توضیح است كه برخی از محدودیت‌های مربوط به خانوارها مانند اعمال سلیقه مصرف‌كنندگان در صرف منابع درآمدیشان در این مدل ارائه نمی‌گردد.
با توجه به مطالب فوق و چارچوب كلی مدل‌های برنامه‌ریزی خطی كه در بخش‌های پیش ارائه گردید در ادامه مدل مورد استفاده در این مقاله معرفی می‌گردد.
: تابع هدف

: قیود
قید (1) ناظر به حداقل انرژی استاندارد است:
انرژی موجود در هر كیلوگرم ai=xi
قید (2) ناظر به حداكثر انرژی استاندارد است:
قید (3) ناظر به آن است كه حداكثر 10 درصد انرژی می‌باید از محل قند و شكر تأمین گردد:
انرژی یك كیلوگرم قندو شكر = 3a
قید (4) ناظر به حداقل پروتئین استاندارد است:
پروتئین موجود در هر كیلوگرم bi=xi
قید (5) ناظر به حداكثر پروتئین استاندارد است:
قید (6) بیانگر آن است كه می‌باید حداقل از پروتئین دریافتی از منابع حیوانی تأمین گردد.

قید (7) ناظر به مصرف حداكثر 3 عدد تخم‌مرغ در هفته می‌باشد، توضیح این كه در تنظیم نامساوی فوق فرض شده است میزان مصرف تخم مرغ در هر روز می‌باید مساوی یا كمتر از 01/0 كیلوگرم باشد.

قیدهای (8 و 9) رویهم دلالت بر آن دارند كه می‌باید بین 10 تا 15 درصد انرژی دریافتی از مصرف اقلام پروتئینی تأمین شود.

قیدهای (10 و 11) ناظر به حداقل و حداكثر ویتامین 2B استاندارد هستند:
ویتامین 2B موجود در هر كیلوگرم ci=xi

قید (12) ناظر به حداقل چربی استاندارد است:
چربی موجود در هر كیلوگرم متغیر di=xi
قید (13) ناظر به حداكثر چربی استاندارد است:

قیدهای (14 و 15) دلالت بر آن دارندكه 15 تا 30 درصد انرژی دریافتی می‌باید از مصرف چربی‌ها تأمین گردد.

قید (16) ناظر به حداقل ویتامین A استاندارد است:
ویتامین A موجود در هر كیلوگرم متغیر ei=xi
قید (17) ناظر به حداكثر ویتامین A استاندارد است:

قید (18) ناظر به حداقل كلسیم استاندارد است:
كلسیم موجود در هر كیلوگرم متغیر fi=xi
قید (19) ناظر به حداكثر كلسیم استاندارد است:

قید (20) ناظر به حداقل آهن استاندارد است:
آهن موجود در هر كیلوگرم متغیر gi=xi
قید (21) ناظر به حداكثر آهن استاندارد است:

قید (22) ناظر به حداقل ویتامین 1B استاندارد است:
ویتامین1B موجود در هر كیلوگرم متغیر hi=xi
قید (23) ناظر به حداكثر ویتامین1B استاندارد است:

قید (24) ناظر به حداقل ویتامین 3B استاندارد است:
ویتامین3B موجود در هر كیلوگرم متغیر oi=xi
قید (25) ناظر به حداكثر ویتامین3B استاندارد است:

كربوهیدرات موجود در هر كیلوگرم متغیر mi=xi

قیدهای (26 و 27) ناظر به این هستند كه 55 تا 75 درصد انرژی دریافتی می‌باید از محل كربوهیدرات دریافتی باشد:
قید (28) ناظر به حداقل ویتامین C استاندارد است:
ویتامینC موجود در هر كیلوگرم متغیر ni=xi
قید (29) ناظر به حداكثر ویتامین C استاندارد است:

1x = كیلوگرم مقدار برنج ایرانی
2x = كیلوگرم مقدار برنج خارجی
3x = كیلوگرم مقدار نان
4x = كیلوگرم مقدار گوشت قرمز
5x = كیلوگرم مقدار گوشت مرغ
6x = كیلوگرم مقدار ماهی
7x = كیلوگرم مقدار شیر
8x = كیلوگرم مقدار فرآورده‌های شیر
9x = كیلوگرم مقدار تخم‌مرغ
10x = كیلوگرم مقدار روغن نباتی
11x = كیلوگرم مقدار میوه‌جات
12x = كیلوگرم مقدار حبوبات
13x = كیلوگرم مقدار قند و شكر
14x = كیلوگرم مقدار سیب‌زمینی
Pi = قیمت هر كیلوگرم كالای خوراكی xi

همان‌طور كه ملاحظه می‌گردد قیود 8، 9، 14، 15، 26 و 27 فرم خطی ندارند، در نتیجه دراین شرایط حل مدل غیرممكن خواهد بود. بر این اساس برای تبدیل قیود فوق به شكل خطی ابتدا دو طرف نامعادلات فوق را در مخرج سمت چپ قیود ضرب می‌نماییم، سپس همه متغیرها را به سمت چپ آورده و قیود تبدیل به فرم خطی می‌شوند كه با این تغییرات شكل قیود می‌توان مدل برنامه‌ریزی فوق را حل نمود. برای مثال قید 8 به صورت زیر تبدیل به یك فرم خطی می‌شود:

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir