مقاله مدیریت استرس

توضیحات

  مقاله مدیریت استرس دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مدیریت استرس  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مدیریت استرس،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله مدیریت استرس :

مدیریت استرس
1- پنج نمونه از تاثیرات استرس در كاهش عملكرد و كارایی كاركنان و همچنین پنج نمونه از تاثیرات استرس بر كاهش سلامتی جسم و روان كاركنان را نام برده و در یك خط توضیح دهید؟
1- غیبت: یكی از مشكلهای واقعاً هزینه آور است و برآورد كرده اند كه چهار درصد از ساعات كار بر اثر غیبت كاركنان از دست می رود.
2- حادثه: بسیاری از حادثه های ضمن كار بر اثر استرس های شلی اتفاق می افتد و هر سال 15000نفر در ین حوادث جان خود رااز دست می دهند.
3- كیفیت زندگی: استرس شلی مشكلی است كه ابعاد اقتصادی دارد و فرصتها و دستاوردهای شلی را از كف خانواده ها و افراد می برد.

4- افسردگی: خشنودی دست آمده در تفریح و كنار خانواده را از بین برده و رضایت كلی شخص از زندگی كم می شود وهر سال سی میلیون دلار برای ساعات كار از دست رفته و درمان به اقتصاد از زدگی تحمیل می كند.
5- توان افتادگی: در انتظار رسیدن با بازنشستگی سال شماری و حتی روز شماری می كنند و به سهم خود سازمان رااز نظر نیروی انسانی به حالت بی مصرف بی مصرف در می آورند و بالاخره از جمله بیماری های رایجی كه علت اصلی شان استرس است عبارتند از: 1- فشار خون بالا 2- نارساییهای قلبی 3 -زخم معده 4- سردردهای ممتد 5- انواع آرتروز
مثلاً اعتیاد الكل سالانه بیش از بیست میلیون دلار هزینه برای صنایع آمریكا ایجاد می كند. منحنی رابطه عملكرد و فشار عصبی.

2- پنج مورد در فرهنگ سازمان كه باعث جلوگیری از اجرای برنامه های بهداشت روانی منجمله كاهش استرس می شود را نام ببرید و یك پیشنهاد جهت تعدیل آن بفرمائید؟
یكی از اجزای فرهنگ سازمانی كه واقعاً عاملی برا ی استرس های گوناگون است وجود رقابت است. مثلا وقتی سازمانها رو به اقول می روند. بویژه از لحاظ كوچكتر شدن و كاهش بودجه چهار عامل استرس شلی ظاهر می شود:

1- احساس بی امنیتی شلی
2- گرانباری كار به سبب فرجه های كاری نا مناسب
3- بهره گیری ناكافی از مهارتهای كاركنان
4- موانع ترقی

برای مقابله با استرس هایی كه به سبب ساختار وجود سازمانی رخ می دهد سه راهبرد پیشنهاد می شود:
1- تمركز زدایی Decentralization
2- تصمیم گیری مشاركتیPorticipative Decision Making
3- بررسی یا زمینه پژوهش Sarvey

منبع: جزوه دكتر رحیمی

اصول و فنون مذاكرات بین المللی- دكتر مسعود حیدری
1- روشهای گوناگون مذكره را نام ببرید و هر یك را در حداكثر 4 سطر توضیح دهید؟
1- مذاكرات به روش سنتی:
1-1- مذاكرات مبتنی بر موضع گیری
1-2- مذاكرات نرم و ملایم
1-3- مذاكرات سخت و تهاجمی

2- مذاكرات به روش علمی و پیشرفته
– روش مذاكره مبتنی بر موضع گیری: اعم از اینكه مذاكره مربوط به یك قرارداد باشد یا یك اختلاف خانوادگی و یا حل و فصل صلح آمیز اختلافات بین ملت ها مردم عادت به چانه زدن روی مواضع می پردازند هر یك از طرفین موضعی برای خود اختیار می كند و برای رسیدن به سازش امتیازاتی به طرف می دهد و روابط جاری بین طرفین را به خطر می اندازد و اگر بیش از دو طرف باشند وضعیت بدتر از بد می شود و خوش خوبی كارساز نیست و راه كار آن مذاكره مبتنی بر اصول است.
– روش مذاكره مبتنی بر روش علمی و پیشرفته

اشخاص را از مساله جدا می كند و روی منافع تمركز می كند و نه روی مواضع و برای تامین منافع متقابل به حق انتخاب های متنوعی می اندیشد و در نهایت به استفاده از معیار های عینی اصرار می ورزد.

2- نتایج منفی و تبعات نامطلوب پافشاری روی مواضع را حداكثر در 10 سطر توضیح دهید؟
1- به توافق های غیر معقول منتهی می شود.

2- كارایی ندارد.
3- روابط جاری بین طرفین را به خطر می اندازد
4- كارساز نیست.
5- برای مذاكرات بیش از دو طرف مواضع را بدتر می كند.
6- روابط انسانی و منافع ماهوی را در تقابل و تعارض قرار دهید.

7- روی منافع مركز می كند.
8- حق انتخاب محدود برای تامین منافع متقابل ایجاد می كند.
9- از معیارهای مشترك و عینی استفاده نمی كند.
10- تصمیم گیری بر اساس موضع گیری نا درست اتخاذ می شود.

3- اركان چهارگانه روش مذاكره مبتنی بر اصول را در حد اكثر 10 سطر توضیح دهید؟
1- اشخاص راز مساله جدا كنید.
2- روی منافع تمركز كنید نه روی مواضع .
3- برای تامین منافع متقابل حق انتخاب های متنوعی بیاندیشید.
4- به استفاده از معیار های عینی اصرار بورزید.

باید به خاطر داشته باشیم كه مذاكره كننده در درجه اول انسان است و دو نوع منافع دارد. منافع ماهوی و روابط انسانی كه نباید با چانه زن در قابل و تعارض قرار گیرند وخود را به جای طرف قرار دهد و از ملامت آنان به خاطر مسائل خود بپرهیزد ومشاركت آنان را جلب و احساس های خود را صریحا بیان و آشكار كند از حركات سمبولیك بهره گیرد وحتی المقدور درباره خود صحبت كند نه درباره طرف مذاكره. و با مساله رو در رو شود نه با اشخاص و سعی كند بین منافع سازش دهد نه بین طرفین و بداند كه طرفین منافع متعدد و گوناگونی دارند و منافع وخواسته های طرف را به عنوان بخشی از مساله بپذیردو به آینده نگاه كند نه به گذشته و در مورد مساله سخت واستوار و در مورد افراد نرم وملایم باشد.

با طرف مقابل هم مشتركا برای آفرینش راه حل كوشش كند و راه كارهای خود را گسترش دهد و از دیدگاه كارشناسان مختلف به موضوع بنگرد و به دنبال دستاوردهای متقابل باشد و از طرف مذاكره بخواهد توجیح های خود را بیان كند و با روشهای منصفانه هرگز تسلیم فشار نشود و بداند كه تهدید كردن هم چاره كار نیست و بایستی دلیل بیاورد و به دلیل طرف گوش دهد.

4- (اشخاص رااز مسئله) و مذاكره جدا كنید؟ چطور این كار را می كنید.
لطفا به زبان ساده پاسخ دهید( حد اكثر در 12 سطر)
یعنی مذاكره كننده علمی باید بداند كه طرف مذاكره در درجه اول انسان است و هر مذاكره كننده ای دو نوع منافع دارد: یكی منافع ماهوی و دیری روابط انسانی و روابط انسانی معمولا با مساله منافع ماهوی را در تقابل و تعارض قرار می دهد و لذا می بایست این دو را از هم جدا و با مسایل انسانی برخورد شود یعنی با ادراك كامل خودمان را به جای مسایل خودمانی ملامت كنیم ودیدگاههای همدیگر را مورد بحث قرار داده وبه دنبال فرصتهایی باشیم كه در تناقص با ادراكات طرف مذاكره عمل كنیم و با جلب مشاركت آنان در فرآیند مذاكره

سهمی از نتایج فرآیند را به آنان منتسب نمائیم و حتما آبرو حیثیت شخصی بنمائیم و پیشنهادات را با رعایت و انطباق با ارزش های آنان ارائه دهیم از طریق درك احساس های طرف مقابل و خودمان بطوریكه وجود این احساسات را طبیعی و مشروع بدانیم و به طرف اجازه دهیم هیجانات ناراحتی ها خشم خود را بیرون بریزد و نسبت به آنها واكنش نشان ندهیم و فعالانه سخن طرف مقابل را گوش داده و طوری سخن بگوییم كه ما را بفهمند و درباره خودمان صحبت كنیم نه درباره آنان و یك كلام با مساله رو در رو شویم نه با اشخاص.

5-روی منافع تمركز كنید نه روی مواضع یعنی چه؟ چطور این كار را می كنید، لطفا به زبان ساده پاسخ دهید. (حداكثر در 12 سطر)
یعنی با طرح موضوع برای یافتن راه حل عاقلانه بین منافع دو طرف سازش برقرار كنیم نه بین مواضع طرفین و منافع معرف مشاله هستند و پشت سر مواضع متقابل مشترك و قابل انطباق و همچنین منافع معاض قرار دارند لذا بایستی منافع را مشخص و تعیین كنیم از طریق پرسیدن چرا؟ و چرا نه؟ و توجه داشته باشیم كه طرف مذاكره منافع متعدد و گوناگونی دارد كه قدرتمندترین منافع و خواسته ها، نیازی اساسی انسانی هستند بایستی فهرستی از آنها تهیه نمود و در باره آنها صحبت كنیم یعنی منافع و خواسته های خود را صریح و روشن

بیان نموده و منافع و خواسته های آنان را به عنوان بخشی از مساله بپذیریم و پیش از آنكه پاسخ خود را ارائه دهیم اول مساله را بیان كنم و حتی المقدور بجای گذشته به آینده نگاه كنیم و همواره قاطع ولی انعطاف پذیر باشیم و خلاصه اینكه در مورد مساله سخت و استوار و در مورد افراد نرم و ملایم باشیم.

6-گفته می شود (مذاكره كننده باید با راه حل های متعدد پشت میز مذاكره برود) چرا باید این كار را بكند. چطور باید این كار را بكند؟ این كار چه منافعی دارد، لطفاً و به زبان ساده پاسخ دهید. (حداكثر در 12 سطر)
-برای تامین منافع متقابل بایستی به حق انتخاب ها متعدد اندیشید و با راه حل های گوناگون پشت میز مذاكره رفت.
-از طریق:
1-تشخیص درد و برداشتن موانع اصلی شامل:
1-1-پیش داوری
1-2-جستجو برای یك راه حل واحد
1-3-فرض اینكه اند ازه كی ثابت است

1-4-داشتن این تفكر كه (حل مساله آنان مساله خودشان است)
2-درمان از طریق:

1-2-جداكردن كار آفرینش انتخاب ها از كار قضاوت در مورد آنها
2-2-افزایش دامنه انتخاب های روی میز مذاكره به جای جستجو برای راه حل واحد
3-2-كاوش برای منافع متقابل

4-2-اندیشیدن راه هایی برای آسان سازی تصمیم گیری طرف مقابل
-منافع عمده ای كه دارد:
تنوع حق انتخابها دستاوردهای متقابل خواهد داشت:
منافع مشترك را مشخص سازد.
منافع متفاوت را به هم نزدیك و جفت و جور می كند.
اخذ تصمیم را برای طرفین تسهیل می كند.

7-گفته می شود (به استفاده از معیارهای عینی و استانداردها اصرار بورزید) چرا باید این كار را بكنیم؟ چطور باید این كار را انجام دهیم؟ این كار چه منافعی دارد؟ لطفا به زبان ساده پاسخ دهید. (حداكثر در 12 سطر)

-زیرا تصمیم گیری بر اساس موضع گیری نادرست است و راهكار این است كه خودتان را برای رسیدن به راه حل بر اساس اصول تعهد بدانید نه بر اساس فشار و زور، روی شایستگی های منطقی مساله و نه فطرت و خمیره طرفین متمركز كنید. به دلیل و منطق گوش دهید ولی زیر بار تهدید نروید.
-در مورد اینكه چطور باید اینكار را انجام دهیم می بایست از طریق:

1-مذاكرات مبتنی بر اصول توافق های معقول را از طریق دوستانه و با كارایی پدید آورد.
2-ایجاد و توسعه دمعیارهای عینی از طریق:
1-2-استانداردهای منصفانه
2-2-روشهای منصفانه
3-مذاكره با بهره گیری از معیارهای عینی از طریق:

1-3-تلاش مشترك برای پیدا كردن معیارهای عینی
2-3-توافق در مورد اصول در ابتدا
3-3-دلیل بیاورید و به دلیل طرف گوش دهید
4-3-هرگز تسلیم فشار نشوید

-این كار نوعی استراتژی برای شما فراهم می كند كه می توانید با شدت و قدرت و بدون پرداخت و تحمل هزینه گراف ناشی از چانه زنی روی مواضع مذاكرات را دنبال كنید.

8-لطفاً 15 صفت / مهارت / ویژگی یك مذاكره كننده خوب و مسلط ایرانی در پشت میز مذاكره بین المللی را بنویسید. (فقط نام ببرید)
1-آگاهی كامل بر موضوع
2-صداقت و راستگویی
3-ادب و متانت
4-منطق و انصاف

5-اتكای به نفس و اعتماد به خود
6-بردباری و خویشتن داری
7-هوشیاری و سرعت انتقال و تفكر و اندیشه
8-تسلط بر زبان مذاكرات

9-آگاهی كامل بر استانداردهای جهانی موضوع مذاكرات
10-تسلط معنوی بر جلسه بدون غلبه شخصیتی بر طرف مقابل

11-استفاده از حداكثر توان و امكان
12-پرهیز از خودباختگی
13-روی آوردن به روش مذاكره اصولی
14-احترام به تخصص و شخصیت اعضای خودی تیم مذاكره
15-مدیریت زمان در طول جلسات مذاكره

10-لطفاً 10 مورد از موارد 18 گانه آداب جلسه مذاكرات بین المللی را بنویسید؟ (فقط عناوین موارد كافی است)
1-هوشیاری كامل و سرعت انتقال تفكر و اندیشه در طول مذاكرات
2-احساس وظیفه و حفظ امانت و وجدان كار
3-تسلط با حداقل آشنایی كامل بر زبان خارجی مورد استفاده در مذاكرات
4-آگاهی بر استاندارهای بین المللی و جهانی موضوع مذاكرات
5-مشاركت و جلب مشاركت فعال طرف مقابل برای نتیجه بخشی مذاكرات
6-مشاركت فعال در مدیریت جلسه و جلب مشاركت اعضای خودی هیئت مذاكره كننده

7-تسلط معنوی بر جلسات مذاكره
8-احترام به تخصص و شخصیت اعضای خودی تیم مذاكره
9-حفظ حرمت و دفاع از شرف و حیثیت ملی خودتان در طول مذاكره
10-مدیریت زمان در طول جلسات مذاكرات

11-لطفاً 20 مورد از كارهایی را كه مذاكره كننده خوب بین المللی نباید بكند، نام ببرید؟
1-جدانكردن اشخاص از موضوع مذاكره
2-نداشتن پاسخهای منطقی برای سوالات طرف مذاكره
3-طولانی كردن مدت زمان مذاكرات
4-رفتن به جلسه مذاكره بدون مشخص نمودن منافع خودمان
5-نداشتن تفاهم در مذاكره و انتظار رسیدن به تفاهم

6-ادامه مطالب در حین مذاكره بدون فهم كامل آن
7-اكتفا به درك خودمان بر روشن بودن مطالب بدون اعتقاد به درك افراد تیم
8-وارد شدن به جلسه بدون اشراف كامل به موضوع مذاكره

9-توافق با طرف مذاكره در حال مبهم
10-تحمیل نظر خود بجای قانع كردن طرف مذاكره
11-ترك جلسه مذاكره تحت هر شرایط توسط اعضای تیم مذاكره كننده
12-وارد شدن به جلسه مذاكره بدون داشتن دستور مذاكره
13-آمادگی غیر كافی

14-نادیده گرفتن اصل بده – بستان
15-استفاده از رفتار تهدیدآمیز
16-ناشكیبایی
17-عصبانی شدن (بدخلقی كردن)
18-زیاد حرف زدن و كم گوش كردن
19-مجادله كردن به جای اثر نهادن
20-نادیده گرفتن تضاد و برخورد

12-اگر پشت میز مذاكره بین المللی مورد تهدید واقع شدید و تند طرف مذاكره قرار گرفتید، چه كارهایی را باید بكنید؟ لطفا در حدود 12 سطر توضیح دهید؟
كارهائیكه باید بكنیم:
1-روی فرایند تبادل نظر و تهدید مداخله كنیم
2-تهدید را نادیده بگیریم
3-طرف مذاكره را فاقد اختیار برای اجرای تهدید بدانیم

4-تهدید را ناشی از روش بین تند و با شتاب و عجله تلقی كنیم
5-تهدیدات را نامربوط بشماریم
6-خطرات اعلام تهدید به طرف مذاكره را بپذیریم

كارهائیكه نباید بكنیم:
1-از تاكتیك های فریبكاری آگاهانه استفاده نكنیم
2-جنگ روانی براه نیاندازیم
3-بازی تكراری شخص خوب / بد را انجام ندهیم
4-مطلقا طرف مذاكره را تهدید نكنیم

13-به عقیده شما وظایف / صفات / ویژگی های خاص رهبر تیم مذاكره در مراحل قبل از حضور در جلسه مذاكره و حین جلسه مذاكره و پس از جلسه مذاكره كدامند؟ لطفا حداكثر در 12 سطر بنویسید؟
بعنوان رهبر تیم مذاكره می بایست در:
مرحله اول: باید طرفی را كه با او مذاكره می كنم بشناسم. هدفم آن است كه ارتباط اولیه را دوستانه برقرار كنم و در عین خونسردی جدی باشم.
مرحله دوم: انتظار دارم هدفهایم را بر طرف مذاكره در میان بگذارم و در عین حال می خواهم از طرفهای طرف مقابلم آگاه شوم اگر امكان پذیر باشد در این مرحله باید فضای همكاری و اعتماد متقابل ایجاد شود.

مرحله سوم: برای شروع مذاكره مسایل خاصی مطرح می شود. من قصد دارم كه تمام مسایل را قبل از شروع مذاكره بررسی كنم. تا ببینم نفع من كجاست و تا آنجا كه با مسایل پیوند دارد آنها را جداگانه یا یكجا درنظر بگیرم. وقتی این كار انجام شد، مسایل را می توان یك به یك مورد توجه قرار داد.
مرحله چهارم: وقت مسایل تعیین شدند لازم است كه موارد عدم توافق یا تضاد و برخورد معلوم شوند، فقط بعد از انجام این كار است كه حل اختلافات به طریقی كه مورد قبول طرفین باشد، امكانپذیر می شود.

مرحله پنجم: رمز اساسی هر مذاكره موفق این است كه دو طرف نظراتشان را مجددا ارزیابی نمایند و معلوم كنند كه چه سطحی از مصالحه قابل قبول است در این مرحله اصل بده – بستان را باید بخاطر داشته باشیم.
مرحله ششم: مرحله نهایی وقتی است كه دو طرف توافق حاصل شده را تایید كنند من می خواهم با نوشتن موارد توافق مطمئن شوم كه هیچ سوء تفاهمی بعدا پیش نمی آید و یك نسخه از آن را به طرف دیگر می فرستم.
توافق دوجانبه هدف نهایی هر مذاكره ای است.

ج-سمینار ارتباطات دكتر فرهنگی
1-موانع فرهنگی ارتباطات در نظام بوروكراسی ایران را بررسی فرمایید.
هر عاملی كه از تبادل اطلاعات بین فرستنده و گیرنده جلوگیری به عمل آورد مانع ارتباطات نامیده می شود. (Pwarce, Fgging & Golen, 1984: 516) چنین موانعی در زندگی روزمره بسیارند در شكلهای مختلف ظاهر می شوند. بعضی از مشكلات روشن و راه حل آنها هم آشكار است.

شما مشغول شكافتن آسفالت با مته برقی هستید باید صبر كنید تا كارشان تمام شود و یا به جایی بروید كه صدا ناراحتتان نكند. ولی موانع دیگر خیلی دقیقترند، فرد باید بسیار تیزبین باشد تا آنها را تشخیص دهد. یك مدیر مسن سعی می كند افكار بسیار جالب كارمند جوان پرمدعای خود را نادیده بگیرد. زیرا از طرف وی احساس خطر می كند. ولی شاید این مطلب را خودش حس نكند، زیرا همه مشكلات به آشكاری صدای مته برقی كاركنان شهرداری نیست. موانع غیر آشكار، نیروی بالقوه بیشتری برای ایجاد مشكل دارند تا آنها كه آشكارند و می توان گفت مشكلات پنهان زیان آورترند زیرا همواره انسانها در معرض آسیب آنها قرار می گیرند و متاسفانه افراد آسیب دیده مانند یك تلفن شكسته قابل تعمیر نیستند. حل این گونه مشكلات، مهارت، خودآگاهی و بلوغ كاركنان را می طلبد.

از موانع ارتباطات اثربخش، درك دریافت كننده از مفهوم مورد نظر فرستنده پیام است. همانگونه كه ذكر شد مدیران اغلب وقت خویش را به ایجاد ارتباط می گذرانند و یك مدیر شایسته باید موانع ارتباطات را كه در موقعیتهای مختلف وجود دارد تشخیص دهد (همكار با همكار، فرودست و فرادست و برعكس، كارمند با مشتری) درك ویژگیهای موانع ارتباطات به طور كلی، مدیران را در بهبود ایجاد ارتباط و حل مشكلات ارتباط با دیگران كمك می كند.
(Pwarce, Fgging & Golen, 1984: 516)

تنوع موانع ارتباطات در نفوذناپذیری و اهمیت آنهاست. از جمله این موانع می تواند (صافی) كاركنان باشد، بدین معنی كه بنا به سلیقه و عقیده خود پیم را سانسور كنند. ولی گاهی كافی است كه فقط (جان كلام) فرستاده شود.
گاهی اختلاف زبان می توان فاجعه بیافریند، مثلا منشی اطاق مدیر عامل كه گویش آذری دارد با عدم درك قسمت مهم یك پیام و یا اشتباه در انتقال مفاهیم پیآمدهای جدی به بار می آورد.

بعضی از متداولترین موانع ارتباطات موثر به قرار ذیل می باشند:
1-اختلاف در ادراك: یكی از منابع ایجاد مانه برای ارتباط اختلافات فردی است. افرادی كه زمینه دانش و تجربه متفاویت دارند اغلب از پدیده یكسانی ادراك متفاوتی دارند.
محیط ارتباطی در نحوه ایجاد ارتباط موثر است. عدم توافق بین كاركنان در یك جلسه برنامه ریزی برای یك پروژه مهم ممكن است به نظر دیگر كاركنان بستگی داشته باشد.
2-اختلاف زبان: اختلاف زبان غالبا نزدیكی كامل با اختلاف ادراك دارد. در یك جلسه كامل پیام، كلماتی كه به كار می رود باید نزد فرستنده و گیرنده معنای یكسانی داشته باشد، حتی معانی، كلماتی كه به كار می رود باید نزد فرستنده و گیرنده معنای یكسانی داشته باشد، حتی معانی سمبلیك یكسانی مورد استفاده قرار گیرد. افراد متخصص گاهی فراموش می كنند كه همه با واژه های تخصصی آنها آشنایی ندارند.
3-صدا: همانگونه كه ذكر شد، صدا یكی از عوامل برهم زننده، ب

رآشوبنده، و مانع شونده ارتباط است. البته كمتر ارتباطی است كه در دنیای امروز در محیطی خالی از صدا ایجاد شود. افراد می آموزند كه بسیاری از پیامهای غیرمربوط را دریافت نكنند. و گاهی اوقات اطلاعات مربوط هم پشت پرده پنهان می شود. كسی كه در یك دفتر شلوغ و پر سر و صدا مشغول صحبت با تلفن است ممكن است پیام منشی خود را كه از آن طرف اطاق می فرستند دریافت نكند و با صداهای دیگر مورد غفلت قرار دهد. مدیری كه برای انجام هر دستوری كه به كاركنان می دهد كلمه (فوری) را چاشنی می كند، ممكن است آنگاه كه واقعا كار فوری دارد كاركنان كندی به خرج دهند.

برای دریافت اینجا کلیک کنید