مقاله جهانی شدن اقتصاد

توضیحات

  مقاله جهانی شدن اقتصاد دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جهانی شدن اقتصاد  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جهانی شدن اقتصاد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله جهانی شدن اقتصاد :

پشگفتار
آنچه اکنون پیش روی دارید گزیده ای از مطالبی است که پس از مطالعه و تحقیق در مورد موضوع جهانی شدن اقتصاد بدست آوردیم.
جهانی شدن یکی از جنجال برانگیزترین مباحث در حوزه جهانی می باشد به شکل بسیار گسترده ای مطرح شده است و بر بسیاری از جنبه های زندگی مردم و حکومت های ملی تاثیر گذاشته بطوریکه کشورها خواه ناخواه بسوی جهانی شدن می روند.

البته این پدیده بیشتر در صحنه اقتصاد رخ داده و به تدریج بعد اقتصادی و محصولات آن ابعاد دیگر جامعه یعنی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی – آموزشی- مذهبی و ; را تحت تاثیر خود قرار میدهد. جهانی شدن اقتصاد که موضوع اصلی سمینار من می باشد در سه بخش جهانی، خاورمیانه و کشورهای حوز خلیج فارس و ایران تهیه شده است.
در این تحقیق سعی شد تا چشم اندازی کلی از پدیده جهانی شدن اقتصاد را ارائه دهیم.امید است مورد پسند استاد گرامی واقع شود

بخش اول : جهانی شدن اقتصاد و تحولات آن
مقدمه :
در دورانی که در اثر شایعات مربوط به جنگ جهانی سوم ارزها به نوسان درآمده و لشکریان طوفان در بساری سرزمینها خود را آماده حمله ساخته اند، ما با وحشت به عناوین روزنامه ها خیره می شویم.

ارزش طلا، این حرارت سنج ترس، رکود می شکند. بانکها به لرزه درآمده اند. تورم از کنترل خارج شده و دولتهای جهان به فلج عمومی و کند ذهنی مبتلا شده اند.
گروه کر بزرگ کاساندرا در مقابله با تمامی اینها گوشها را با نوای شوم سرنوشت پر می کند و انسان کوچه و خیابان زمزمه می کند که دنیا «دیوانه» شده است و در همان حال کارشناسان و صاحب نظران به همه روندهایی که به فاجعه می انجامد اشاره می کنند .

یکی از این روندها، جهانی شدن است که ابعاد بسیار گسترده ای در حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و خصوصاً تجاری اقتصادی یافته است.
تعریف : جهانی شدن یا Globalization یا به شکل صحیحتر universalism یعنی گسترش روابط اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان در دوران کنونی، بدین شکل که جنبه های متعددی از زندگی مردم از سازمانها و شبکه های اجتماعی تاثیر می پذیرد که هزاران مایل دورتر از جوامعی که در آن زندگی می کنند قرار دارند»
جهانی شدن اقتصاد کشورها در واقع از نیمه اول قرن 20 ، آغاز شد و بعد از بحران 1929 و جنگ جهانی دوم، نهضت چند جانبه گرایی و تاسیس سازمان ملل و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، ابعاد تازه ای به آن دادند.

بسیاری از صاحب نظران اظهار کرده اند آنچه امروز رخ می دهد ناتقال به جامعه ای جدید است که دیگر اساساً مبتنی بر وضعیت گرایی نیست.
آنها ادعا می کنند که ما وارد مرحله ای از توسعه می شویم که به کلی فراتر از دوران صنعتی است0 چنانچه آلوین تافلر استدلال کرده است که:”آنچه هم اکنون رخ می دهد، به احتمال قوی، بزرگتر، عمیق تر و هممتر از انقلاب صنعتی است; احظه حاضر چندی کمتر از دومین فصل بزرگ جدا کننده در تاریخ بشر نیست”

یا مارکس می گوید: “سرمیاه داری امروزی به تولید و مصرف خصلت جهانی داده است; و صنعت را از قید ملیت آن رها ساخته است. تمام صنایع ملی قدیمی نابود شده است یا روز به روز بیشتر نابود می شوند. آنها جای خود را به صنایع جدید می دهند که معمول شد نشان بصورت مسئله مرگ و زندگی برای همه ملل متمدن در می آید،به ضایعی که دیگر نه فقط از مواد خام بومی بلکه از مواد خام استفاده می کنند که از دور افتاده ترین مناطق آورده می شود، صنایعی که محصولاتش نه فقط در داخل ، بلکه در هر گوشه جهان مصرف می شود.”
«یکی از جنبه های اصلی جهانی شدن ، نظام جهانی است که از دوره گسترش غرب از قرن 17 به بعد بوجود آمده است و گد چه امروزه به سرعت گسترش می یابد اما به هیچ وجه پدیده کاملاً جدیدی نیست و از زمانی در حدود دو یا سه قرن پیش آغاز گردیده است.»

تاریخچه جهانی شدن:
مفهوم جهانی شدن دارای تاریخچه مشخصی در ادبیات سیاسی و بین المللی است.
الف)برخی بر این اعتقادند که جهانی شدن حدود 400 سال قدمت دارد و با مدرنیسم، جهانی شدن هم شکل گرفته است.
ب) برخی دیگر از نویسندگان بر آنند که «جهانی شدن» یکی از شاخه های مدرنیسم است و در عین حال یک جریان جدید هم می باشد و ریشه ای تاریخی ندارد.
مدرنیسم جریانی بود که در عغرب آغاز شد و دیدیم که چگونه جهان را در نوردید و «جهانی» شد. علی رغم آنکه در ابتدا توسط سنت گراها مخالفت های زیادی در مقابل مدرنیسم صورت گرفت ولی در نهایت مدرنیسم پیروز شد.

برای مدرنیسم خصوصیات زیادی نقل می کنند که یکی غیر قابل بازگشت بودن آن است. یعنی مدرنیسم مانند یک انقلاب همه چیز را زیر و رو می کند و از آنجا که universal است پس همه جهان را در هم می نوردد. به اعتقاد این گروه مدرنیسم جریانی بود که نمی شود جلوی آن را با وجود آنکه دیدگاههای مخالف زیادی در مقابل آن وجود داشت سد کرد.
به عقیده گروه اول، پدیده جهانی شدن که ما امروز شاهد آن هستیم مرحله ای از جریانی است که از قدیم شروع شده اما اکنون شکی جدید به خود گرفته است و علت این شکل گیری نوین «تکنولوژی ارتباطات» است و این همان چیزی است که نافلر در موج سوم به ان اشاره کرده است.بی تردید ما امروز در یک دهکده جهانی زندگی می کنیم و پیش بینی تا فلر صحیح بوده است.

اما در کل این نظریه که جهانی شدن محصول دهه اخیر می باشد، صحیح تر بنظر میرسد زیرا در همین 10 الی 12 سال اخیر است که شاهد تحولات ناشی از جهانی شدن ، مثل «پیشرفت ناگهانی تکنولوژی ارتباطات» هستم.
حالا این سوالات مطرح می شوند که جهانی شدن صرفاً برای کشورهای در حال توسعه اهمیت دارد یا برای کشورهای جهان سوم هم یک موضوع قابل بررسی است؟
آیا جهانی شدن شکل جدید و نوینی از استعمار است؟

در حال حاضر اندیشمندان نسبت به مساله جهانی شدن به دو دسته خوش بین و بد بین تقسیم می شوند:
الف) برخی می گویند جهانی شدن هیچ نفعی برای ما نخواهد داشت زیرا جهانی شدن ادامه استعمار و شکل جدیدی ازآن می باشد که ما نباید فریب آنرا بخوریم یعنی اینکه دیدگاه خوبی نسبت به این پدیده ندارند و بر این عقیده اند که جهانی شدن یک process نمیباشد. بلکه یک project «پروژه» است یعنی عده ای نشسته اند و نقشه ای برای استعمار دنیا طراحی کردهاند که این نقشه نام جهانی شدن به خود گرفته است. طراحان این نقشه می خواهند حاکمان آینده جهان باشند.

ب) در مقابل کسانی هم معتقدند که جهانی شدن یک پروسس است و از آن بعنوان یک نقشه فرهنگی یاد نمی کنند بلکه آنرا یک روز طبیعی که برنمه های خاص خودش را دارد ، می دانند و می گویند جهانی شدن فرایندی است که از جایی شروع می شود و به تکامل می رسد.کسی آنرا هدایت نمی کند و با پیشرفت علم و تکنولوژی و ارتباطات راه خودش را می پیماید و ÷یش می رود.

کسانیکه جهانی شدن را یک پروژه می دانند، عواملی را نام می برند که باعث تسلط فرهنگ غربی بعد از جنگ جهانی دوم و خصوصاً در عصر حاضر شده است که عبارت اند از:
(1)Cassandra : دختر پادشاه تروا است که بنا به افسانه های یونانی، آپولو عاشق وی می شود و به وی قدرت پیشگویی عطا می کند. ولی کاساندرا به عشق آپولو جواب رد می دهد و آپولو مقرر می دارد که کسی پیشگوییهای وی را باود ندارد. کاساندرا بارها و بارها انقراض حکومت پدرش را پیش بینی کرد ولی کسی به وی اعتنا ننمود تا اینکه تزوا به دست یونانیان افتاد و کاساندرا از آن پس به عنوان برده به خدمت آنان در آمد(م-آمریکانا، ص1980،766)
1- شركتهای چند ملیتی 2- بازارهای فروش جهانی 3- انقلاب اطلاعاتی 4- فروپاشی نظام كمونیستی شوروی

جهانی شدن فرهنگ :
از دید تاریخی ، جریان جهانی شدن كنونی اقتصاد و فرهنگ ، تشكیل چهارمین تمدن جهانی را نوید می دهد،
این جریان به نامهای گوناگونی شناخته شده است از جمله جامعه فراصنعتی ، اطلاعاتی و ارتباطی جهانی شدن زندگی اجتماعی هم بر الگوی های متغیر هر نشینی اثر می گذارد و هم از آنها تاثیر می پذیرد . همچنین جهانی شدن اقتصاد در فرهنگ همراه از هم گسیختگی ، بی عدالتی و بر خوردهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی بسیاری است . یا به عبارت دیگر جهانی شده روابط اجتماعی به گونه ای برابر و هماهنگ پیش نرفته و از آغاز در ارتباط با نا برابری میان مناطق مختلف جهان بوده است . همانطور كه گفته شد تا فكر عقیده داشت كه ما با یك دهكده ٌ جهانی سرو كار داریم . حال در این دهكده بحثهای فراوانی در می گیرد كه كدام ملیت و كدام فرهنگ غالب خواهد شد و كدام فرهنگ مغلوب می شود ؟ یا اینكه آیا فرهنگ غرب مسلط می شود ؟ آیا فرهنگها خودشان باقی می مانند ؟

برخی از اندیشمندان در پاسخ گفته اند كه اصلا” این طور نیست كه بگوییم جهانی شدن ، فرهنگها را از بین می برد،آنها د رادامه تو ضیح شان از اصطلاح و فرهنگ موزاییكی » استفاده می كنند . به این معنی كه فرهنگها ی مختلف در جهان مانند موزائیك كنار هم زندگی می كنند و هر چه این موزائیكها رنگارنگت و متنوعتر باشند ، زیبا تر و جالبتر بنظر می رسد ، یعنی اینكه نباید اصلا” نگران كنار هم قرار گرفتن فرهنگها متفاوت باشیم .

همچنین نباید نگران باشیم كه كدخدای این دهكده كوچك غربی ها خواهند شد ! چـــرا؟
غربیها و قتیكه دیدند كشور هایشان سرشار و انباشه از فیلمهای هالیوود و آمریكایی می شود، عهد نامهٌ تلویزیون فرامرزی را تصویب كردند و اجازه ندادند كه فرهنگ آمریكایی مسلط شود زیرا اعتقاد داشتند كه این Globalization نیست بلكه Americanization است

برخی دیگر از اندیشمندان نیز می گویند از آنجا كه جهانی شدن یك خصلت سركش در جهان است نمی توان بطور حتمی گفت كه در جهان چه اتفاقی در حال رخ دادن است زیرا برای آنكه بتوان راجع به یك موضوع اظهار نظر نمود باید از سطحی بالاتر به آن نگریست ، حال آنكه خود ما نیز در معرض جهانی شدن هستیم .
عوامل جهانی شدن : عواملی در پیدایش و تكوین جهانی شدن نقش دارند كه عبارتند از :
1- صنعت ارتباطات 2- رشد شركتهای چند ملیتی 3- گسترش و نفوذ بازارهای جهانی 4- افزایش اقدامات بین المللی در خصوص حفظ حقوق بشر 5- مسائل زیست محیطی
توضیح صنعت ارتباطات :

یكی از صنایع مسحور كنند ه است كه در دهه اخیر با سرعت باور نكردنی رشد یافته است . مثلا” در حال حاضر حجم یك كتابخانه بزرگ را در یك ریسك فشرده (CD ) ذخیره می كنند و انبوهی از اطلاعات را از آن سوی دنیا Down load می نمایند. اینها همه د ست به دست هم داده اند تا تحول عجیبی را در انتفال ازاطلاعات صوت و تصویر بوجود آورند. شما می توانید چنند دقیقه نامه خود را به همه جای دنیا برسانید.

این مسائل باعث شده اند تا در حوزه های مختلف فكری و فرهنگی ، سیاسی ، و تحولات زیادی صورت بگیرد و ملت ها همواره از وضع یگدیگر آگاه باشند .
توضیح رشد شركتهای چند ملیتی :

« در حال حاضر در حوزه اقتصاد، شركتهایی به نام شركتهای چند ملیتی (Multynational )وجوددارند
كه دیگر وابسته به یك دولت خاص نمی باشند و از چند ملیت تشكیل شده اند . البته امروزه دیگر شركتهای
چند ملیتی هم دارند از رونق می افتد و شركتهای «فراملیتی » در حال شكل گیری هستند كه بخش عظیمی از اقتصاد جهانی در دست این شركتها ست . مثالی می توان در این جا آورد در مورد صنعت اتومبیل است. اتومبیل مورد اسكورد كه تقریبا” تولیدی جهانی است طوری طرح ریزی شده بود كه از قطعات ساخته شده و مونتاژ شده در كشورهای مختلف تولید شود و برای اتومبیل رانی در تمام قاره ها مناسب باشد (به ین شكل كه قطعات تولید شده در 12 كشور اروپایی ، كانادا ، آمریكا و ژاپن و مونتاژ نهایی درآمریكا و انگلیس و اسپانیا انجام می شود )» (1)

شركتهای فراملیتی به ایجاد تقسیم كار بین المللی جدید و وابستگی متقابل اقتصادی بین جوامع كمك كرده اند و اكنون همه ُ كشورهای جهان را عمیقا” تحت تاثیر قرار می دهند . (2)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتونی گیدنز ، جامعه شناسی ، ترجمه منوچهر صیوری – تهران 1376 ص 586 و 587
فلكر فروبل ، و دیگران ، تقسیم كار بین المللی جدید – 1980 م

توضیح گسترش و نفوذ بازارهای جهانی :
گفته می شود كه سرمایه داری تا كنون سه دوره را پشت سر نهاده ست :
الف ) سرمایه داری تجاری (Commercial )
ب ) سرمایه داری صنعتی (Industrial )
ج ) سرمایه داری مالــی (Financial )

از یك دوره مشخص به تعد ، سرمایه داری تجاری جای خود را به سرمایه داری صنعتی داد. در دو قرن 16 ئ 17 شاهد سرمایه داری تجاری هستیم ولی در قرون 18 و 19 به سرمایه داری صنعتی را داریم و درقرن بیستم نیز سرمایه گذاری صنعتی جای خود را به سرمایه گذاری مالی داد. سرمایه داری مالی با دو نوع یدگر تفاوتهایی دارد .
در این نوع سرمایه داری اعتبار و اعتماد است كه پیش برنده امور است و به همین دلیل امروز ه بانكها هستند كه در سرمایه داری دنیا نقش مهم و اساسی را برعهده دارند. بخصوص بانك جهانی و صندوق بین المللی پول .

اگر دقت كنیم می بینیم كه در امور بانكی نكنولوژی ارتباطات تقش اساسی را بر عهده دارد تا آنجا كه اموربانكی نیز از طریق ارتباطات ابینترنتی قابل انجام است .
توضیج افزایش اقدامات بین المللی در خصوص حفظ بشر :

از مسائل دیگری كه اثر بسیاری در خصوص مسالهُ جهانی شدن دارد و داشته است مسالهٌ افزایش اقدامات بین المللی در خصوص حفظ حقوق بشر است. در این دوره با رشد سریع سازمانهای غیر دولتی (NGO مواجه هستیم . این شركت ها در مقابل دولتها صاحب قدرت شده اند و ارتباطات مردم هم بواسطه اینترنت با این شركتها بسیار تسریع شده و همین موضوع مشللاتی را برای دولتها بوجود اورده است .
توضیح مسائل زیست محیطی :

بحث مهم دگری كه فرآیند جهانی را تشدید نمود ، مسائل «زیست محیطی است ». مسالهُ گرم شدن كره زمین و بارانهای اسیدی و نازك شده لایه ازن بحث هایی هستند كه همه ممالك و كشورهای دنیا را به خود مشغول نموده است .

بنابراین لازم است كه همه دولته برای رفع این مشكلات هماهنگ و همكار باشند . مجموعه این علل به بحث جهانی شدن دامن زدند و آنرا به پیش بردند .این بحث در كشورهای غربی پیدا شده كم كم به سایر نقاط جهان هم سرایت كرده است .

ابعاد جهانی شدن : جهانی شدن ابعاد مختلفی دارد از جمله :
1- بعد ارتباطی جهانی شدن 2- بعد سرمایه داری جهانی شدن 3-بعد سیاسی جهانی شدن
4- بعد فرهنگی جهانی شدن 5- بعد معرفتی جهانی شدن
توضیح بعد ارتباطی جهانی شدن :

یعنی اینكه جهان كوچك شده است كه در این مورد نظربا لوهان گیدنز و دیوید هاروی و كاستلز حائز اهمیت اند .
آنتونی گیدنز می گوید:« در جهان صنعتی زمان و مكان كم رنگ می شود.» به اعتقاد وی هنگمی كه چیزی روی می دهد و زمانی كه آن چیز روی می دهد ، یعنی زمان و مكان رخداد یك پدیده ، درفهم چگونگی و چرایی آن مهم است . هر چه به جوامع صنعتی نزدیك میشویم ، نقش زمان و مكان در سطح جامعه ملی كمرنگ شده اما یك نقش محلی (Local ) پیدا می كند.

به تعبیر گیدنز زمان و مكان در قابل و شكل منطقه ای و محلی دنبال می شود و به شكل گیر طبقات اجتماعی كمك می كند، یكی از شرایط شكل گیری طبقات اجتماع كه ایران فاقد آن است این است كه طبقات مختلف یك جدایی گزینشی از یكدیگر داشته شاند و در محله های خاص حكومت كنند. سكونت در محله ها مختلف و متفاوت ، باعث تعاملی بین طبقا ت بالا می شود و این تعامل باعث شكل گیر فرد و فرهنگ طبقاتی می شود مثل شمال و جنوب ، شرق و غرب درصحنه بین المللی .

مك لوهان می گوید جهان به صورت یك دهكده در آمده است ، یعنی اتفاقی كه د ر زمان و مكان می افتد .مقابل تعمیم و تسری به زمان و مكان دیگری است . گیدنز این مفهوم را تحت عنوان قاصله گیری زمانی و مكانی یاد می كند. وی می گوید چون در جوامع قبیله ای رابطهُ اجتماعی و چهره به چهره حكم فرما بوده است ، آنها بیشتر اسیر این روابط زمینه مند زمانی و مكانی بودند . مثل یك روستا در یك قبیله ، تماسهای چهره به چهره و زمان رخداد یك حادثه خیلی تعیین كننده بوده و به تدریج كه به سمت جوامع طبقاتی و صنعتی می رویم ، یك فاصله گیری زمانی و مكانی رخ می دهد.

توضیح بعد سرمایه داری جهانی شدن :
در بعد افتصادی ، جهانی شدن را بدون نظام سرمایه داری نمی توان فهم گرد. حال اگر این واقعیت را پذیرفته و نگاهی جامع به آن داشته باشیم آیا می شود قطع نظر از بعد سرمایه داری جهانی شدن بدان پیوست ؟ آیا می شود این بعد سرمایه داری را نا دیده گرفت ؟
روشن است كه سرمایه داری محمل جهانی شدن اقتصادی است ، زیرا نهادهای خاص آن همچون بازارهای ملی كالا، نیروهای كارقرار دادی و مالكیت قابل انتقال ، مبادی اقتصادی بین المللی دور را، تسهیل می كنند.

خاستگاه ولیه و مبانی اصلی جهانی شدن اقتصاد ، تجارت است ، روبط فراملی كه ازطریق تجارت بر قرار شده است ، می تواند روابط بین دولتها را تضعیف و یا دست كم با شكل روبرو سازد.
جهانی شدن عمدتا” در بعد تجاری خود ، در واقع همین نظام سرمایه داری است .
نوئل كاستلز نیز می گوید : بعد اقتصادی جهانی شدن سه ضلع دارد : 1-یك ضلع ن تكنولوژی اطلاعات است . 2- ضلع دیگر اطلاعات گرایی به مثابه شیوه جدید توسعه است یعنی جنبه نرم افزارانه توسعه یافتگی اهمیت می یابد. 3- ضلع سوم آن نظام سرمایه داری است ، در بعد اقتصادی . جهانی شدن را بدون نظام سرمایه داری نمی توان تصور كرد.
توضیح بعد فرهنگی جهانی شدن :

«جهانی گرایی تنها یك ایدئولوژی نیست كه در خدمت منافع یك گروه محدود باشد . همانگونه كه ملی گرای زمانی می گفت بیانگر افكارتمام ملت است . جهان گرای نیز ادعامی كند كه از طرف همهُ جهان سخن میگوید و ظاهرا” بعنوان یگ ضرورت تكاملی تلقی می شود. باید انتظار داشت كه دهه های آینده ، عصر مبارزه برای ایجاد نهادهای جدید جهانی باشد نهاد هایی كه بتوانند هم معرف كشورهای ما قبل پیدایش ملت و هم كشورهای ما بعد پیدایش ملت باشند . بطور خلاصه ما در جهت یك نظام جهانی متشكل از واحدهای بشدت بهم پیوسته نظیر نورونهای عصبی در حركت هستیم نه نظامی كه نظیر بخشهای یك دیوانسالاری شكل گرفته باشد.» (1)
اما سخن آخر : راه مقابله با جهانی شدن چیست و ما چه وطیفه ای داریم ؟

جهانی شدن، پروژه ای اجتماعه با مبانی معرفتی سست بنیه است ، به نظر نویسنده راهی كه پیش روی ماست استفاده ز ابزارهای هژمونیك جهانی شدن است . سرمایه داری مدرسه ، دانشگاه و كلیسا می سازد شما باید در آنها رخنه كنید . اگر ابزار هژمونی سرمایه داری ، ارتباطات جهانی است باید از این ارتباطات به نحواحسن استفاده نمود . بسیاری از دوستان پاسخ بیانیه 58 فقراستراتژیست را در همان سایتی كه آنها فرستاده بودند اعلام كردند و این بهترین راه مقابله است . اما جدی ترین راه مقابله ، گفتگوی ادیان و نیز گفتگوی بین فرق اسلامی است . بهترین راه مقابله است كه از بین نرفته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) آلوین تافلر ، موج سوم ، ترجمه شهیدخت خوارزمی- تهران 1380 ، ص 451

نكته دیگر اینكه باید درك عمیقی از انقلاب اسلامی داشته و این انقلاب را در شرایط جغرافیایی ایران ، محسور نبینید . انقلاب اسلامی را به عنوان پروژه اینبشری نگریسته و آن را تئوریزه كنید و بر اساس این نئوریزه و ایوئولوریزه كردن انقلاب اسلامی استرا تژی بلند مدت آن را تدوین نمیید در حالیكه از دو پیام بنیادین انقلاب اسلامی غافی نیتمد ، معنویت گرایی و خداگرایی و معنویت گرایی كه در ساخت روابط اجتماعی و خداگرایی كه در ساخت اندام خردمندی بسط یافته است .

ویژگیهای جهانی شدن اقتصاد :
1- رشد تجارت جهانی 2- رشد سرمایه گذاری مستقیم خارجی 3- تجارت پول و سرمایه
4- جریان ازادانه خدمات تولیدی 5- توسعه صنعت توریسم
رشد تجارت جهانــــی :
شواهد آماری نشان می دهند كه بعد از جنگ جهانی دوم كشورها در ران آزاد سازی تجارت و گسترش آن حركت كرده اند به نحوی كه از سال 1950 تا 1995 نرخ رشد صادرات جهانی بیشتر از تولید جهانی بوده است و نیز به لحاظ كمی از سال 1960 تا 1999 حجم تولید جهانی از 7110 به 31000 میلیارد دلار،
در حالی كه صادرات جهانی از 124/8 به 6476 میلیارد دلار اقزایش یافته است .
رشد سرمایه گذاری مستقیم خـــارجی :

از ویژه گیهای كنونی اقتصاد جهانی رشد چشمگیر در حجم سرعت سرمایه گذاری های مستقیم جارجی است .
بنابرشواهد آماری حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی به طور متوسط طی دو دوره زمانی 90-1985 و96-1991 از 141/93 به 242/5 میلیادر دلار رسید ه به كه 82 در صد آن در دوره 90-1985 در كشورهای توسعه یافته و 18 درصد در كشورهای كمتر توسعه یافته اتفاق افتاده است . این در صدها در دوره 96-1991 به 64 و 36 در صد رسیده است .
تجارت پــــول و سرمایه :

از ویژه گیهای دیگر اقتصاد كنونی جهان رشد تجارت پول و سرمایه ناشی از افزایش چشمگیر حضور بانكها و شركتهای فراملیتی در بازارهایی مالی داخلی و خارجی است كه عمدتا” در شهرهای بزرگی نظیر نیویورك ، لندن ، پاریس ،توكیو و سایر مراكز كشورهای توسعه یافته كه توان جذب سرمایه داری بین المللی ، مدیریت مالی و مراكز بانكی را داشته اند صورت گرفته است .

10
جریان آزادانــــه خدمات تولیـــدی :
رشد و دگرگونی خدمات تولیدی یكی دیگر از ویژه گیهای اقتصاد جهانی است . صادرات مهارتهای مدیدیتی، اطلاعات و نكنیم های سازمانی از مهمترین نوع تجارت بدون مرز به شمار می آیند كه عمدتا” توسط سرمایه گذاری خارجی در خدمات صورت می گیرد ، رشد خدماتی نظیر حسابداری ، انتشارا ت ، محاسبه گرها ، مهندسی مالی و حقوقی ، نقش اساسی در گسترش و هدایت خدمات تولیدی داشته اند . بنابر شواهد آماری سهم خدمات تولید ی در تولید ناخالص داخلی در كشورهای توسعه یافته در چند دهه گذشته رشد بالایی داشته و بیشترین تغییرات به ترتیب در كشورهای اینالیا ، ژاپن و فرانسه صورت گرفته است .

توسعه صنعت توریسم :
گسترش ارتباطات و وسایل ارتباطی امن و سریع نظیر هواپیما، كشتی های بزرگ مسافربری و قطارهای سریع السیر و آشنایی ملتها از همدیگر انگیزه سیر و سیاحت را به وجود آورده است به نحوی كه صنعت توریسم را به یكی از زیربخشهای مهم بازرگانی در آورده است. چنانچه آمارها نشان می دهد در آمد دنیا از محل صنعت توریسم در سال 1996 ، 425 میلیارد دلار بوده است .

پیــامدهای جهـــانی شدن :
نتایج تحقیقا ت دانشمندان نشان می دهد كه مراكز عمده اقتصاد جهانی در مورد منطقه آمریكای شمالی ، اروپا و شرق و جنوب شرقی آسیا قرار دارند و فرآیند جهانی شدن اقتصاد بیشتر به نفع این سه منطقه است .

بنابراین ، بسیاری از كشورهای كمتر توسعه سافته آسیایی و آفریقایی و آمریكایی كه دارای بازارهای پولی و مالی كار آمد ن ساختار اقتصادی توسعه سافته و سرمایه های انسانی كافی نیستند از فرآیند جهانی شدن اقتصاد بهره زیادی نخواهند برد و در حقیت فآیند جهانی شدن اقتصاد به نفع كشورهای قوی تمام می شود زیرا به دلیل فوق جریان سرمایه به

سوی این كشورها نبوده و از طرف دیگر پیشرفتهای سریع فنی وبیونكنولوژیكی از اهمیت منابع وموا د اولیه كشورهای كمتر توسعه سافته ماسته است . بسیاری از مخالفان جهان شدن اقتصاد (به شیوه آمریكایی ) معتقدند كه تبلیغ فرهنگ و ارزشهای مادی مطلوب نظام سرمایه داری سبب كم رنگ شدن ارزشهای انسانی و معنوی و رشد خشونت و جنایت می شود واستقلال عمل و خط مشی های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در سطح مالی كشورها را كاهش میدهد و فشار رقابت اقتصادی می تواند به نا بودی محیط زیست یینجامد ، قاعدتا ” این موارد در كشورهای كمتر توسعه یافته نمود بیشتر می یابند.

11
پرسش اساسی این است كه چگونه ممكن است دو جهان یكی ثروتمند ود یگری فقیر و گرسنه در كنار هم زندگی كنند و هر دو لذت ببرند ؟
به هر حال از آنجا كه جهانی شدن پدیده ای حقی و فطعی بوده حاضر منافع كشورهای پیشرفته را تأمین می كند ، كشورهای جهان سوم باید خود را برای رویار رویی با چالشهای جهانی شدن اقتصاد آماده سازند.

پیشنـــهادات :
با توجه به ویژه گیهای جهانی شدن و عوامل مؤثر در گسترش آن می توان گفت كه عملا” جهانی شدن در صحنهُ اقتصاد رخ داده است و حركت كشورها به سوی آن موجه جلوه می كند . بویژه برای كشورهای كمتر توسعه یافته ، هر چند كه ارزشها و شیوه زندگی آنها را نپذیرند . پس كشورها برای بهره گیری از دستاوردهای علمی و فرهنگی و سرمایه های خارجی باید تحولات و اصلاحات اساسی زیر را بوجود آورند.

تحول در ساختار اموزشی و تربیت نیروهای با مهارت بالا.
گسترش كمی و كیفی بازار بورس به نحوی كه بتواند در جهت تأمین سرمایه های مالی و رقابتی،مدیریت و انتقال سهام و ;; بعنوان بخش پیشتاز حركت كند.
تحول در ساختار اقتصاد با گسترش سرمای گذاریهای زیر بنایی ، شكستن انحصارات دولتی ، رفابتی كردن فعالتهای اقتصادی ، افزایش كارایی بویژه در ادارات و تشكیلات دولتی و اجرای سیاستهای كار آمد.

اصلاح سیاستهای تجاری و سیستم ارزی و نیز گسترش همكاریهای اقتصادی و تجاری
منطقه ای.
5- اصلاح و شفاف كردن قوانین مالیاتی ، كار و سرمایه گذاری های خارجی در جهت جذب
سرمایه ها ،دانش فنی و وان مدیدیتی خارجی .
6- تحرك درسیاست خارجی در راستای گسترش همكاریهای اقتصادی و تجاری با مناطق
مختلف جهان .
مصاحبه با محمد حسین ادیب مسئول سایت WWW.TEHRANECONOMIST.COM
سئوال : نا پروسه جهانی شدن اقتصاد ، جهت نگاه نسبت به انسان هم تعییر می كند؟
جـــواب: در جامعه سرمایه داری ، مفید بودن ، مهم نیست سودمند بودن اهمیت دارد .

برای دریافت اینجا کلیک کنید