توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد مهمترین مضامین و مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد مهمترین مضامین و مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد مهمترین مضامین و مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد مهمترین مضامین و مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری :

مهمترین مضامین و مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری

سبك خراسانی

سبك خراسانی سبكی است كه از سرآغاز ادب فارسی تا قرن های پنجم و ششم ادامه داشته است و بزرگانی چون رودكی ، فردوسی ، عنصری و ناصر خسرو در محمل این سبك پای گذاردند
از خصوصیات مهم سبك خراسانی, در مقایسه با سبك عراقی ودورانهای دیگر, خردگرایی شاعران و سخنوران این دوران است.
زبان فارسی در این دوره زبان مادری گویندگان است یعنی گویندگان این دوره برخلاف دوره های زبان فارسی را از روی آثار ادبی پیش از خود نمی آموختند ،از این رو زبان ایشان طبیعی و روان است و در آن تعقید و ابهام نیست.

اما اگر امروزه برای ما برخی از لغات آن مهجور و دشوار می نماید ، به سبب آن است كه خراسان بزرگ منطقه ی بسیار وسیعی بود و لهجه های مختلفی چون سغدی و خوارزمی در آن رایج بود . همین امر باعث شده است كه در شعر این دوره نام شهر های قدیم خراسان بزرگ و نواحی همجوار آن آمده باشد: خلخ،چگل،نوشاد،قیروان ، ختا،ختن و;
شعر این دوره مشتمل بر مجمو عه ای از لغات است كه بسامد آن در دوره های بعد كم می شود و یا یكسره از بین می روند : سعتری ، عرعر، فرخار ، ساتگین ، چرخشت و; كه احصاء آنها مشكل است و احتیاج به مطالعات آماری و كامپیوتری است و باید دیوان تك تك شاعران مورد مطالعه قرار گیرد.

برخی از لغات پر استعمال سبك خراسانی از نظر فكری هم جالبند. یكی از آن ها واژه ی ( آز) به معنی طمع و فزون خواهی است كه غالبا ‏‏‏جاندار انگاشته شده است. دلیل آن این است كه آز در اساطیر ایرانی نام دیوی است ، دیوی كه همه چیز را فرو می بلعد و اگر چیزی نصیبش نشود خود را بخورد.
فردوسی در مورد آز می گوید:

سوی آز منگر كه او دشمن است دلش برده ی جان آهر من است
شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و روحیه تساهل و خوشباشی را تبلیغ می كند و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و بزم سخن می گوید.
اشعار دوره ی سامانیان و غزنویان نمونه ی این سبك است. در آغاز این دوره تشبیه و استعاره و كنایه را در نظم و نثر راه نبود ولی بعد ها بخصوص منوچهری دامغانی این نوع معانی را در اشعار خود آورده است. تعصب دینی در سبك خراسانی به چشم نمی خورد و لغات و اصطلاحات عربی در این دوره به كار نرفته است.

در شعر این دوره معشوق مقام والایی ندارد و حتی گاهی مقام او پست است.
ناصر خسرو در این مورد می گوید:
گسستم ز دنیای جا فی امل
ترا باد بند و گشاد و عمل
غزال و غزل هر دوان مر ترا
نجویم غزال و نگویم غزل

در اشعار سبك خراسانی اشاره به معارف اسلامی و حدیث و قرآن در آن كم است و آن چه هست عمیق نیست.
به استفاده هایی كه فرخی از برخی از لغات اسلامی كرده است اوج كنید:
یاد با آن شب كان شمسه ی خوبان طراز
داشت بیدار مرا تا به گه بانگ نماز

چنان كه ملاحظه می شود شاعر از همه چیز به عنوان ماده خامی از جهت مدح معشوق سود می برد.
قالب شعری مسلط در این دوره قصیده است. قصاید كامل با تشبیب و مدح و شرطه و دعای تابید از زمان رودكی مرسوم شد.
غزل در این دوره خیلی كم است اما رباعی و مثنوی رایج است. مسمط و ترجیح بند هم دیده می شود.
بو شكور بلخی، كسایی مروزی، رودكی، عنصری، فردوسی ، امیر معزی فرخی ، منوچهری و انوری از پیروان و سرایندگان این سبك بوده اند.

ادبیات مشروطه
وطن دوستى، ایرانى گرى و ناسیونالیسم از درون مایه هاى خاص شعر فارسى است و مى توان آن را از خصوصیت هاى عمده شعر معاصر دانست، چرا كه گرایش به مفاهیمى از این دست، از اقتضائات دوران معاصر است. در شعر كلاسیك فارسى مفهوم وطن تقریباً وجود ندارد.

چرا كه «وطن» پیامد شكل گیرى مفهوم ملت است و ملت مفهومى مدرن به شمار مى رود. در گذشته مفاهیمى مانند:قوم، قبیله و نظایر آن نقش اصلى را در روابط بین ملل و اقوام ایفا مى كرده اند. در شعر گذشته فارسى زمانى كه از كشور یا مملكتى سخنى به میان مى آمد، براى مثال قلمرو این شاه یا حدود آن قبیله، مورد نظر بود. كشورها را با نام حاكمان آن مى شناختند. از این رو پدیده وطن كه در شعر معاصر ظاهر شد، مفهومى متاخر است. در دنیاى مدرن به دلیل ظهور وسایل سریع ارتباطى و انتقالى، فرهنگ هاى مختلف به سرعت به یكدیگر نزدیك شدند و به این ترتیب عرصه رقابت هاى ملى گرایانه در سایه رقابت هاى مشروع و غیرمشروع اقتصادى در عرصه بین الملل فراهم شد.

در شعر كلاسیك فارسى اگرچه این هویت گرایى را در شاهنامه فردوسى مى توان دید اما شاهنامه در این باره یك استثنا به شمار مى رود. با این حال، جنس مفاهیم ناظر بر ناسیونالیسم و وطن خواهى در شاهنامه به جهات تاریخى و جغرافیایى با آن چه كه در دوره مدرن معاصر وجود دارد، اندكى متفاوت است. حتى نوع نگرش و حافظه تاریخى امروز ایرانیان نسبت به زمان شاهنامه تفاوت هاى عمده اى كرده است. یكى از این دگرگونى ها نگاه حداقلى به مسئله وطن است كه جاى خود را به نگاه حداكثرى موجود در شاهنامه داده است. این نگاه به همراه خود انفعال از یك سو و «دیگر شیفتگى» از سوى دیگر به همراه داشته است كه ماهیت و شخصیت اجتماعى افراد و در نتیجه نگرش نهایى آنها نسبت به

وطن را دچار دگرگونى هایى مى كند. براى درك این مهم كافى است مفهوم وطن و رویكرد شاعران معاصر از دوره مشروطه به این سو را با همان مفهوم و نشانه ها در شاهنامه مقایسه كنیم. در دوره بیداری جمع بندى نهایى اى كه از گذر مفهوم وطن روى خط شعر مدرن فارسى به دست مى آید سوگ مویه بلندى است بر تمام چیزهایى كه از دست رفته است و تمام چیزهایى كه دست نیافتنى مى نماید. بدیهى است كه به رغم حضور معناى بلند وطن در هر یك از این دو شعر و در هر كدام از این ادوار، ماهیت این حضور متفاوت است. غیر از شاهنامه در شعر دیگر شاعران كلاسیك، مفهوم «وطن» به معناى احساسى و سیاسى آن و نه در معناى «مقام» و «ماواى مالوف»، حضور چندانى ندارد. دل كندن ها و مهاجرت ها به سادگى صورت مى گیرد و معناى وطن در سازوكار سیاسى _ اجتماعى شاعر، جاى ویژه اى را اشغال نمى كند.

در شعر معاصر، به ویژه در شعر مشروطه و سال هاى بعد و كمى قبل از آن و بعدها در قاموس پژوهش هاى ادبى _ آكادمیك، «وطن» و «ملت» و به تبع آن، گذشته تاریخى و ملى ایرانیان جاى بلندى را به خود اختصاص داد. طى یك قرن گذشته این مفهوم در میان درون مایه هاى شعر معاصر همیشه یكى از نقش هاى اصلى را ایفا كرده است، اما در هر یك از دوره هاى خردتر تاریخى نوع نگاه و الگوى بهره بردارى از آن متفاوت بوده است.

زمانى ترویج ناسیونالیسم و ایرانى گرى دست مایه اى بوده است براى گریز از تهیدستى ملى در هنگامه اى كه اجماع جهانى به سوى یك جهش مدرنیته اى قرین استیلا بود. زمانى دیگر تبلیغ ملى گرایى وسیله اى براى تبلیغ یك دستگاه حكومتى و در مقطعى دیگر نفى و طرد مفاهیم مربوط به ایرانى گرى، دستاویزى براى عرب گرایى و عرب زدگى ایدئولوژیك شد.
اما آن قسمت از ناسیونالیسمى كه در شعر معاصر ریشه دوانیده بود و حتى به طریق اولى و با نگاهى عمیق به ایران باستان، پایه هاى پژوهش هاى باستان شناسانه را برپا مى كرد و حتى ملى گرایى روشنفكرانه اى كه در چند دهه اول حكومت رضاشاه با اندیشه هاى مدرنیزاسیون او كاملاً هم سو و هماهنگ پیش مى رفت و منجر به شكل گیرى مهمترین مقطع تاریخ پژوهش هاى ادبى و علمى _ تاریخى در ایران شد، همگى با عیار بالایى از صمیمیت همراه بوده است.

مفهوم وطن در شعر معاصر اما معمولاً مفهومى توصیفى بود كه پس از گذشت چندین دهه به دایره تقلید و تكرار نیز افتاد. این در حالى است كه همین مسئله در بخش تحقیقات ادبى _ تاریخى دستاوردهاى بى نظیرى را رقم زد كه ستون هاى اصلى علم ایران شناسى و شناخت علمى تاریخ ایران باستان را ایجاد كرد. البته بعدها استثنا هایى هم به وجود آمد كه نمونه بارز آن (آرش كمانگیر) است كه به رغم دیدگاه هاى ساده سازانه برخى از منتقدان معاصر، هنوز هم احساسى _ حماسى ترین شعرى است كه درباره وطن و آرمان هاى مبتنى بر وطن دوستى نوشته شده است• تفاوت عشقى، عارف و ایرج میرزا در شعر ایرج میرزا مسئله وطن در كنار سایر اندیشه هاى اصلى او ارج و ارزش قابل ملاحظه اى دارد. اما با این حال مسئله وطن در شعر او هم یك پدیده توصیفى است. وطن به عنوان یك درون مایه، عبارت از چند توصیف ساده و كلى است كه از سطح مى گذرد و با بنیان هاى مسئله وطن و

افتخارات ملى كارى ندارد و اگر هم به مسائل تاریخى اشاراتى مى شود در حد چند یادآورى ساده (كه به زودى تكرارى شد) باقى مى ماند. شاعر مى تواند در مدح و ستایش كسانى كه بزرگ ترین وطن فروشى هاى عمدى یا سهوى نتیجه كار آنان بوده است، شعر بسازد و در عین حال از وطن دوستى افراطى خود هم سخن به میان بیاورد. البته این مسئله در كار

برخى دیگر از شاعران متعادل تر بوده و یا به كلى تصحیح شده است. شاعرانى مانند عشقى و عارف در سطحى عامیانه تر و فرخى با تعمق بیشتر در این باره ملاحظات دقیق ترى داشته اند و كنش هاى ادبى، اجتماعى و سیاسى آنها به مفهوم واقعى وطن دوستى نزدیك تر از ایرج است و یكى از وجوه اختلاف ایرج و عارف به تفاوت دیدگاه این دو شاعر نسبت به همین مسئله بازمى گردد. از نظر عارف شاهزادگان و سلاطین قاجار وطن فروشانى هستند كه بر ویرانه هاى وطن چون جغدهاى شوم نشسته اند و مى خوانند اما از نظر ایرج این

شاهان نیستند كه چنین وضعیتى را به ایران تحمیل كرده اند بلكه مدیران كوچك ترى هستند كه به دلیل بى لیاقتى هایشان كار شاه را دشوار مى كنند. به هر حال نباید فراموش كرد كه ایرج داراى اندیشه هاى عمیقى نبوده و در بسیارى از موارد و درباره مسائلى از این دست به طور غریزى عمل مى كرده است. از این رو در مواجهه با كار او نباید با پیش فرض هایى وارد شد كه در مواجهه با یك روشنفكر و مصلح اجتماعى لازم است. البته این معادله درباره بسیارى از شاعران دوره مشروطه مصداق دارد. قدر مسلم این كه وطن دوستى در دوره

قاجاریه به عنوان یك فرایند عمیق اجتماعى بروز كرد و بارقه هاى مدرنیته و ترقى و اخبار و موالید آن كه از خارج به ایران مى رسید، بر این عطش رو به تزاید افزود. در دوره ناصرالدین شاه رگه هایى از نارضایتى اجتماعى بر بستر همین حس ناسیونالیستى آمیخته با بغض و مضیقه هاى معاش برمى آمد كه شاعرانى هم مسلك ایرج به كلى آن را نادیده مى گرفتند. این نارضایتى از دوره ناصرالدین شاه نطفه بست و در دوره مظفرالدین شاه به اوج رسید و انقلاب مشروطه نتیجه طبیعى، اما معوج این روند اجتماعى بود و ایرج و تعدادى از شاعران مشروطه یا این همه بى دانش بودند یا از سر آگاهى آن را نادیده مى انگاشتند. چرا كه او همواره به سیاست هاى كلى كه مبتنى بر این حكومت هاى ضعیف «فرد محور» بود مهر تایید زده است.

در هر صورت، در تاریخ معاصر و متون و اشعاری كه از این دوره باقى مانده است،
در شعر وطن دوستانى مانند بهار، مسئله وطن با مفاهیم اسلامى پیوند دارد. حتى براى تاكید بر این كه وطن دوستى لازمه یك ایرانى است از حدیث حب الوطن من الایمان استفاده می کردند.

اما در سبک خراسانی واژه وطن در شعر فارسى به كلى از معناى مدرنى كه امروزه دارد خالى است. این ویژگى محتوایى در كنار سایر درون مایه هاى اصلى شعر فارسى، در تعیین مرز مدرن و غیرمدرن بدون شعر یكى دیگر از موارد سبكى تعیین كننده است. براى مثال در شعر پروین اعتصامى كه كلاً شاعر معاصر محسوب نمى شود و در بهترین حالت شاعرى متعلق به دوران قبل از مشروطه است، مفهوم وطن دوست به سیاق شاعران سبك عراقى و خراسانى و هندى به كار رفته است. ضمن این كه این كلمه در شعر پروین بسامد بسیار كمى دارد و بیش از چند بار استفاده نشده است. در بیتى مى گوید:

گرچه یونان وطن بس حكما بوده است
نیست آگاه ز حكمت همه یونانى
مانند بیت فوق در شعر سبک خراسانی «وطن» در اكثر موارد در مقابل «غربت» به كار رفته است. در موارد بسیارى هم در معناى اقامتگاهدائم یا موقت استفاده شده و یا در معنا هایى چون محل، موضع، مكان، اقامتگاه، استراحت جاى، گور، آشیانه، لانه، دنیا، آخرت، منزل، موطن، زادگاه و نظایر آن كاربرد داشته است. در شعر صائب كه بالاترین بسامد واژه وطن در میان شاعران كلاسیك را دارد، مفاهیم وتركیب هایى چون جلاى وطن و مانند آن بیشتر استفاده شده است، چون كه اساساً در شعر صائب تركیب هاى اضافى تشبیهى و استعارى بسیار بیشتر از دیگران است.
در شعر شهریار كه ویژگى هاى معاصر بودن را بیشتر از پروین دارد و خواه ناخواه شعرش ریشه در جریان و فرهنگ مشروطه دارد، به خاطر نظر مثبتى كه به میرزاده عشقى دارد، كلمه وطن (البته در موارد محدودى) در معناى معاصر آن به كار رفته است. شهریار در شعرى كه به یاد عشقى سروده است مى نویسد:
عشقى كه درد عشق وطن بود درد عشق او
او بود مرد عشق كه كس نیست مرد عشق او

هم او در شعر دیگرى به نام «مارش خون» كه با الگوپذیرى از عشقى نوشته است كاملاً به مفهوم وطن نزدیك مى شود و مى نویسد:
نوجوانان وطن بستر به خاك و خون گرفتند
تا كه در بر شاهد آزادى و قانون گرفتند
به هر حال در دوره معاصر و از دوره مشروطه به این سو به تبع حركت به سمت زمان حاضر مفهوم «وطن» از مفاهیم غالب شعر مى شود و اغلب شاعران كم و بیش سعى مى كنند معترض این مضمون باشند.

به اعتقاد ادیب الممالك فراهانى «شاعر باید سخن از وطن بگوید و جز با وطن با هیچ كس دیگر عشق نورزد.او كه درباره جامعه و سیاست ومردم و مسائل مربوط به ایران داراى نظریات انتقادى و بعضاً انقلابى است، مانند ایرج در شعر خود از مبارزات اجتماعى و مضافاً از مبارزات سیاسى، حرف مى زند. بنابراین مفهوم وطن از درون مایه هاى عمده شعر او به شمار مى رود. ادیب الممالك همچنین براى بیان دیدگاه هاى خود مانند ایرج از حكایت و تمثیل بهره مى برد. او هم مانند ایرج شاعرى است كه در برزخ نوگرایى و سنت پذیرى مانده است و در شعر این گونه شاعران پند و اندرز و امثال و حكم هنوز جاى ویژه اى دارد.• دغدغه هاى دوران مشروطه

با همه این اوصاف نظرى كه ادیب الممالك درباره مسئله وطن مى دهد براى او به عنوان یك دغدغه اصلى به شمار مى رود. ادیب الممالك بیشتر از ایرج ویژگى هاى یك شاعر را كه در دوره حاضر زندگى مى كند، دارد. به همین دلیل از ایرج معاصرتر هم هست. او مبارزه اجتماعى مى كند. روزنامه نگار است و مشاغل سیاسى دارد و دیدگاه هاى خاص خود را درباره مسائل كشور دقیق تر بیان مى كند. به همین دلیل آن تفاوت ماهوى در نگرش وطن دوستانه كه پیش از این ذكر شده در شعر او افزون تر از ایرج است. ادیب مردى عادى است

و ایرج شاهزاده است و این دو به دو سلك مختلف اجتماعى تعلق دارند و «وطن دوستى» به مثابه یكى از رسن هایى است كه نه تنها این دو شاعر را كه از طیف هاى گوناگون جامعه با آرمان هاى مختلفى هستند، به هم پیوند مى دهد بلكه این موضوع به طور كلى از ویژگى هاى شعر دوره مشروطه و واسطه العقد این ادبیات نیز هست. نكته قابل ملاحظه این كه این دو شاعر در دوره دوم زندگى شعرى شان به لحاظ طرز تلقى از دنیاى پیرامون و مسائل اجتماعى و طرز نگرش به مسئله شعر از زاویه زبان و معانى به هم نزدیك تر مى شوند و این از ویژگى هاى اثر گذارى جریان مشروطه در شعر دوره ی بیداری است.

ادیب الممالك مسئله وطن را به عنوان یكى از درون مایه هاى لازم براى شعر دوره بیدارى یا دوره جدید پیشنهاد مى كند. او درباره كل فحواى شعر كلاسیك یا شاعرانى كه به رغم ورود به دوره معاصر به شیوه قدما شعر مى گویند، نگاهى انتقادى دارد. اگرچه او به شیوه قدما خود كار شاعرى را با مدح شروع مى كند و از مظفر الدین شاه لقب رسمى «ادیب الممالك» را دریافت مى كند و به رغم تلاش براى تحول در كار شاعرى مانند دیگر شاعران از جمله مانند ایرج میرزا امكان بیرون رفتن از سنت هاى ادبى را به دست نمى آورد، اما به شاعران زمان خود خرده مى گیرد:
اى ادبا تا به كى معانى بى اصل
مى بطرازید ابجد و كلمن را؟

ایرج به پیشنهاد ادیب عمل مى كند. او در دوره دوم زندگى شعر ى اش آموخته هایش را درباره ابجد و كلمن و سایر تفنن هاى شاعرى دربارى را به كنارى مى گذارد و یك باره به زبان شعر ساده عامیانه روى مى آورد و زبان روزنامه اى او همراه با طنز جنسى اش به مهم ترین دستمایه هاى شاعرى اش بدل مى شود كه تقریباً هیچ كدام در دنیاى ادب دربارى جایى ندارند.

زین العابدین مراغه اى هم (كه به قهرمان داستان كتاب سیاحت نامه ابراهیم بیگ او اشاره شد) به حب الوطن در شعر شاعران دوره خود اشاره مى كند و یادآور مى شود كه براى شاعران و نویسندگان دوره ی بیداری ، این معنا مى تواند آنها را از چرخه خسته كننده تكرار معانى برهاند. مراغه اى مى گوید كه شاعران دست از تكرار مقلدانه عشق در قصه هاى كهن بردارند و «تعشق به وطن» بگویند و بنویسند، «این ایام نه آن زمان است كه ارباب قلم و افكار اوقات خود را صرف خولیا و افسانه هاى واهى و اراجیف بى معنى مثل گذشتگان صرف نمایند كه جز موهوم چیزى حاصل شان نخواهد بود، بلكه مانند فضلاى افرنج و ژاپن وظیفه نوع پرستى و آداب انسانیت را به عوام بفهمانند و حالى نمایند كه مصدر تمام نیك بختى ها نام مقدس وطن و حفظ آن به عموم اهل وطن واجب عینى است. هم وطنان ما بدانند كه سواى عشق لیلى و مجنون و; عشقى دیگر نیز هست .زین العابدین مراغه اى همان طور كه اشاره شد در داستانش هم ماجرا ى فردى را روایت مى كند كه مهمترین ویژگى اش وطن دوستى است و آرزو مندى براى ترقى و پیشرفت وطن است.

او در جایى دیگر هنگامى كه مى خواهد یك دیدگاه انتقادى درباره فرم و محتواى كار شعرا ارائه كند، مى نویسد: «مقتضیات زمان ما ساده نویسى است باید ادباى ایران بعد از این «حب وطن» را نظماً با كلمات واضحه و عبارات ساده بر خاص و عام تقدیم نمایند و موسس و مهیج و مشوق ساده نویسى شوند.» این اتفاقى است كه در شعر معاصر رخ داد. شاعرانى مانند بهار شروع به تبلیغ و ترویج مفهوم وطن در شعر هایشان كردند. نام هاى ایرانى و باستانى و اسامى شاهان بزرگ تاریخى و افسانه اى ایران زمین در شعر فراوانى بیشترى یافت. اگرچه مایه هاى نومیدى و یاس از عقب افتادن از قافله تمدن هم در این شعر ها كم نیست.

محمدعلى فروغى كه خود از اركان اصلى توجه به بنیان هاى اصلى فرهنگ و مدنیت ایرانى و از معماران اندیشه بازگشت به باستان است، در مقاله اى به نام «ایران را چرا باید دوست داشت» نگاه ویژه اى به مسئله حب وطن و ناسیونالیسم مى افكند و براى پاسخ به كسانى كه گویا مى خواهند در قبال علم كردن مسئله احساسات بین المللى (جهان وطنى) موضوع وطن دوستى را كم رنگ و بى اهمیت جلوه دهند، ضمن اعلام این مطلب كه احساسات بین الملل با وطن پرستى منافاتى ندارد، آن را براى قوام بنیان هاى ملى لازم مى داند. او در مقاله خود با بیان انگیزه ها و لوازمى كه براى وطن دوستى لازم است آن را براى هر فردى ضرورى مى شمارد و در ادامه همان مسئله فرموله شده را تكرار مى كند. مقاله فروغى در ادامه با ذكر افتخارات علمى ایرانیان و تاثیرات غیرقابل انكارى كه ایرانیان بر غرب گذاشته اند ادامه مى یابد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir