مقاله در مورد معرفی مهندسی پزشکی دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد معرفی مهندسی پزشکی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد معرفی مهندسی پزشکی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
معرفی مهندسی پزشکی
مقدمه
در قرن بیستم نوآوریهای تكنولوژی با چنان سرعتی در حال پیشرفت است كه تقریباً در هر زمینهای در زندگی انسان نفوذ كرده است. پیشرفت در مراقبتهای پزشكی نیز بسیار چشمگیر بوده است كه از جمله علل اصلی آن پیوند بین دو فضای علمی مهندسی و پزشكی را میتوان برشمرد.
این موضوع به خصوص در زمینه پزشكی و خدمات درمانی مشاهده میشود.گرچه هنر پزشكی سابقه طولانی دارد اما انقلاب خدمات درمانی كه (بر پایه تكنولوژی میباشد و) قادر به انجام محدوده وسیعی از تشخیصها و درمانها است تقریباً جدید می باشد و موجب بوجود آمدن بیمارستانهای بسیار مدرن به عنوان مراكز تكنولوژیكی ارایه دهنده خدمات درمانی میباشد.
از آنجایی كه تكنولوژی چنین اثر بزرگی بر خدمات درمانی گذاشته است، متخصصین مهندسی در بسیاری از جنبههای پزشكی درگیر شدهاند. در نتیجه مهندسی پزشكی به عنوان یك تلفیق كننده این دو تخصص دینامیك ( مهندسی و پزشكی) به وجود آمده است و هدف اصلی آن مقابله با امراض و بیماریها از طریق فراهم آوردن وسایلی (مانند بیوسنسورها ، بیوموادها ، پردازشگرهای تصویر و هوشمصنوعی) در جهت تحقیق ، تشخیص و درمان به وسیله متخصصان درمانی میباشد. بنابراین مهندسان پزشك اعضای جدید جامعه پزشكی هستند كه به دنبال راهحلهای جدید برای مسایل پیچیدهای كه جامعه مدرن امروزی با آن روبروست می باشند.
در كشور ما هم وابستگی روزافزون به تكنولوژی مدرن درمانی و پیچیدهتر شدن انواع تجهیزات بیمارستانی و طبعاً راهاندازی و نگهداری از آنها در مجموع باعث شده كه جامعه پزشكی و درمانی ما شناخت بیشتری نسبت به رشته مهندسی پیدا كنند و نیاز كشور به فارغ التحصیلان این رشته به شدت افزایش یابد. از این رو توسعه مهندسی پزشكی در گرایشهای مختلف آن (بیومتریال، بیومكانیك، بیوالكتریك)یك امر اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
در این سمینار مروری بر نقش تكنولوژی در خدمات درمانی در جامعه امروزی و همچنین نقش مهندسان پزشكی در حال حاضر خواهیم داشت.
تاریخچه علم پزشكی
سیستم درمانی قدیم
انسانهای اولیه بیماریها را ناشی از اعمال خدایان و ارواح می دانستند.در نتیجه درمان آنها را كار پزشكان جادوگر میدانستند.گرچه جادو یك جز جدانشدنی از مراحل درمانی بود اما هنر و عمل این پزشكان جادوگر تنها محدود به متافیزیك نمیشد. این افراد با استفاده از غریزه شخصی و تجارب گذشته دانش اولیهای را بر پایه قوانین تجربی بنا میكردند. برای مثال از همین طریق
اعمالی مانند جا انداختن استخوان ها و استفاده از گیاهان دارویی یا اعمال جراحی پیشرفتكرد. همان گونه كه انسان های اولیه یاد گرفتند كه بعضی گیاهان قابل خوردن و كاشت هستند پزشكان اولیه هم طبیعت بعضی از بیماریها را مشاهده و درك كردند و آنها را به نسلهای بعد خود انتقال دادند.
شواهد نشان میدهد كه پزشكان اولیه علاوه بر درمان ساده ، به اعمالی از قبیل جراحی هم علاقهمند بودند. استخوانهای جمجمه سوراخشده كه در نواحی مختلف اروپا ، آسیا و آمریكای جنوبی كشف شدهاند شاهد این مطلب میباشد. این سوراخها بر روی استخوان با وسایل
محكمی برای دسترسی به مغز ایجاد شدهبودند. به نظر میرسد كه هدف عمده این اعمال جراحی جادو و باورهای دینی بودهاست. احتمالاً بر این باور بودهاند كه این پروسه منجر به آزاد كردن افكار و گازهای بد و شیطانی از مغز كه منشا دردهای شدید سر( مانند میگرن) و یا حملات مغزی كه منجر به از حال رفتن شخص (مانند صرع) میشود ، بوده است. بعضی از این بیماران پس از عمل زندهمیماندند . شاهد این مطلب لبههای صاف شده استخوان سر در محل سوراخ
میباشد كه نشان میدهد استخوان پس از جراحی مجدداً رشد كرده است. انسانهای زنده مانده پس از عمل هم به جایگاه خاصی از تقدس دست مییافتند به طوری كه فرضاً تكه هایی از استخوان جمجمه آنها به عنوان طلسم دور كننده حملات تشنجی به كار می رفت. این شروعی برای تلفیق پزشكی در فرهنگ و جوامع بشری بودهاست.
جالب است كه به سرنوشت بعضی از این پزشكان موفق هم اشاره شود. برای مثال مصریها ایمهوتپ (معمار اولین هرم در BC 3000 ) را برای قرنها محترم میشمردند البته نه برای اینكه او سازنده هرم بود بلكه به این خاطر كه یك پزشك بود.
كلمه ایمهوتپ به این معنی است كه شخصی كه ورودش موجب آرامش میشود. دلیل این نامگذاری این بود كه او به بیماران سر می زد تا به آنها خواب راحت بدهد.
این پزشك به قدری در كار خود مهارت داشت كه در فرهنگ مصر باستان به او لقب خدای شفا داده بودند. در افسانههای مصر باستان مانند ادیان اولیه بین ارتباط سلامت بشر و متافیزیك تاكید فراوان وجود داشته است. برای مثال به علامت افسانهای Rx كه همچنان آراینده نسخههای دارویی است توجه كنید. افسانه آن به چشم Horus برمیگردد. در افسانه آمده است كه Horus در كودكی بینایی خود را بر اثر حمله شیطان از دست داد. Isis مادر Horus از مهمترین خدای سلامتی یعنی Thoth كمك خواست و او هم توانست چشم و قدرت Horus را به او برگرداند. به همین جهت چشم Horus به عنوان سمبل شفا و محافظت خدا در نظر گرفتهشده و سمبل آن Rx واضحترین پیوستگی بین پزشكی جدید و قدیم میباشد.
تفكر و اعمال ایمهوتپ روی پاپیروس ضبط شده و در قبرهای باستانی نگهداری میشدهاست. در كتیبهای كه توسط George Elbers در سال 1873 بدست آمد صدها روش درمانی برای عوارض مختلف از گزیدگی كروكودیل گرفته تا یبوست آوردهشده است. در یك پاپیروس معروف دیگر مربوط به BC1700 كه توسط Edwin Smith در 1862 كشف شد اغلب مسایل مربوط به جراحی آورده شده است. این پاپیروسها جز بهترین نوشتهها در تاریخ پزشكی محسوب میشوند.
زمانیكه اثر مصر باستان گسترش یافت، ایمهوتپ توسط یونانیان مانند خدای سلامتی خودشان Aesculapius شناخته شد. بر طبق افسانه پدر Aesculapius آپولو است كه در یكی از دیدارهایش از زمین او را به وجود آورد. آپولو یك پدر بود و مانند بسیاری از پدر و مادرهای امروزی دوست داشت كه فرزندش پزشك شود. به همین دلیل او از Chiron ، حیوانی افسانهای با بالاتنه انسان و پایین تنه
اسب، خواست كه به فرزندش علم طب را تعلیم دهد. به زودی Aesculapius به قدری در پزشكی متبحر شد كه از استاد خود پیشی گرفت و به قدری خوب بیماران را مداوا میكرد كه كم كم موجب كاهش محبوبیت سایر خدایان شد و به همین دلیل در پی شكایات فراوان Hades و Pluto و خدای زیر زمین ، در نهایت Zeus با یك صاعقه او را كشت. این افسانهها با وقایع تاریخی در هم آمیخته شده اند و معلوم نیست كه آیا Aesculapius واقعا یك انسان مانند ایمهوتپ بودهاست یا نه ولی یك مسئله واضح است و آن اینكه حتی از BC1000 پزشكی یك حرفه بسیار محترم بودهاست. در یونان باستان معابدی برای انجام اعمال درمانی وجود داشتهاند و جز اولین بیمارستانها محسوب میشوند. در این بیمارستان ها بیماران پذیرفته شده و از نظر روانی با اعمالی نظیر دعا و یا قربانی كردن برای درمان آماده میشدند. سپس اجازه مییافتند تا از لذت خواب در معبد بهرهمند شوند. در نیمه شب پزشكان به سراغ آنها میآمدند و دستورات لازم از قبیل رژیم غذایی یا دارو را
میدادند و همه اعتقاد داشتند كه این روشها مؤثر است. از طرف دیگر اگر بیماری بهبود نمییافت اعتقاد بر این بود كه ناشی از كم ایمانی خود بیمار است و خدشهای به مراحل درمان وارد نمیشد. این تفكر همچنان در روشهای درمانی امروزی در غالب جملهhealthy mind, healthy body كاربرد دارد.
زمانیكه امپراتوری روم در بیش از نیمی از دنیا گسترش یافت، وارث بسیاری از فرهنگهایی كه جذب كردهبود و از جمله دستاوردهای پزشكی آنها شد. گرچه خود آنها پیشرفت كمی در این زمینه داشتند، پس از آن به پیشرفتهای زیادی در این زمینه دست یافتند. برای مثال آنها یك سپاه پزشكی تعلیم دیده داشتند كه لژیون نظامی را همراهی میكرد تا در مواقع جنگ و درگیری،
كمكهای اولیه را در مورد بیماران اعمال كنند. همچنین بیمارستانهایی را در نقاط مختلف امپراتوری دایر كردند. آنها با تصفیه آب آشامیدنی ، ضدعفونی كردن غذاها و جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیردار (كنترل اپیدمی) هم زندگی مدنی را ممكن كردند.
در ابتدا رومیها به پزشكان یونانی و هنر آنها علاقه چندانی نشان ندادند. اما پس مدتی با دیدن خدمات آنها به آنها توجه كردند و حتی قیصر روم(BC46 ) به خاطر خدمات آنها حق سكونت در شهرهای رومی را به آنها اعطا كرد. حتی در زمانهای قحطی كه خارجیها از شهرها اخراج میشدند، نه تنها این پزشكان از شهرها اخراج نمیشدند بلكه به آنها پیشنهاد میشد كه در
شهر بمانند. جالب است بدانیم كه Galen كه مشهورترین پزشك رومی است اصلاً یونانی بوده و امپراتور بهخاطر درمان تب همایونی به او لقب پزشك نامدار روم را داد. او شخص بسیار مغروری بود و برعكس Hippocrates تنها موارد موفقیت خود را گزارش میكرد ولی با تمام این حرفها پزشك بسیار متبحری بود. برای او تشخیص یك هنر شده بود و علاوه بر بیماران خود به درخواستهایی كه از مناطق دور دست فرستاده میشد هم پاسخ میداد. وی بسیار سختكوش بود و بیش از 300 كتاب نوشت كه در آنها مشاهدات آناتومیكی خود را به علاوه موارد مشخص و داروهایی كه برای آنها تجویز كردهبود و همچنین لاف زدن ها و خودستاییهایش را ثبت كردهبود. با وجودی كه Galen
در زمینه پزشكی بسیار با نفوذ بود و بعدها توسط كلیسای كاتولیك مورد تایید قرار گرفت اما او در حقیقت از تحقیقات پزشكی منع شده بود ودر این دوران ممنوعیت و عصر تاریك، كتابها و نوشتهها و مشاهدات او برای پزشكان و كشیشان بعد از او كتاب قانون و كتاب مقدس به حساب میآمد.
رنسانس و دگرگونیهای قرون پانزدهم و شانزدهم باعث كاهش نفوذ كلیسا بر بیمارستان و علوم پزشكی شد. در این دوره بر تحقیقات روی علوم طبیعی تاكید بیشتری شد و بذر بسیاری از
پیشرفتها و تحقیقات بعدی هم توسط هنرمندانی چون میكل آنژ ، رافائل دورر و نابغه بزرگ لئوناردو داوینچی كاشتهشد. آنها به انسان به گفته جالینوس نگاه نمیكردند و انسان را قسمتی از طبیعت میدیدند. نقاشان هنرمند آن دوره با به تصویر كشیدن انسان در سلامتی و بیماری و با دقت ریز به جزئیات قدمهای بزرگی برداشتند. آنها همچنین با نقاشی از انسان در زمانهای خوشی و غم و ; سعی داشتند اطلاعاتی را هم از احساسات انسان و رابطه آن با جسم كسب كنند. كم كم مدارس پزشكی به شكل امروزی آن مانند salerno ،bologna ، mont peliar ،padua و Oxford
درآمدند و در آنها علم پزشكی به شكلی كه Hippocrates اعتقاد داشت تدریس میشد. پس از آن عصر اندازه گیری شروع شد و پس از سخنرانی گالیله در 1592 در pardua در مورد علم ریاضی و اختراعات خود ( لنزهای تلسكوپی و ترموسكوپ و ;) یكی از دانشجویان آنجا Sanctorius، مطالعات قابل توجهی در مورد بدن انسان و پالس انجام داد. یكی دیگر از فارغ التحصیلان این
موسسهWilliam Harvey ، در مورد قانون حركت گالیله و مكانیك برای مساله گردش خون مطالعاتی انجام داد. این مطالعات كمكهای فراوانی به مشخصكردن اعمال قلب پرداختند. گالیله محققین را به روشهای اندازهگیری تجربی و در نتیجه به دست آوردن نتایج كمی به جای كیفی تشویق میكرد. كم كم از دمای بدن و نرخ پالس به عنوان كمكهای پزشكی به پزشكان برای تشخیص بیماریها استفاده میشد ولی متاسفانه از وسایل جدید در پزشكی استفاده نمیشد و فقط در دانشگاهها بود كه گروههای دانشمندان با هم همكاری داشتند.
در سالهای بعد سیستم پرستاری و پزشكی دچار تغییراتی شد و پزشكان متخصص و آكادمیك جای پزشكان قدیمی را گرفتند. استقبال مردم هم با گذشت زمان نسبت به بیمارستانها افزایش یافت و كار به جایی رسید كه دیگر ظرفیت بیمارستانها كم شد و جا برای بیماران نبود . این موضوع مربوط به قرن هفدهم میشد و كار به جایی رسید كه فرضاً دو بیمارستان در انگلستان فقط بیمارانی را كه قابل درمان بودند میپذیرفتند و بقیه به حال خود رها میشدند تا سرنوشت به
سراغ آنها بیاید. در قرن هجدهم مساله برابری حقوق انسان ها و اینكه همه حق استفاده از امكانات درمانی را دارند مطرح شد. البته همچنان بیمارستانها مكانهای مرگآوری برای بیماران و پزشكان محسوب شده و ترس از آنها همچنان بر قلبهای مردم سایه داشت. دلیل اینكه ساخت بیمارستانها به تاخیر میافتاد نیز همین بود. برای مثال اولین بیمارستان در امریكا یعنی بیمارستان پنسیلوانیا تا سال 1751 ساخته نشد. تا قرن نوزدهم بیمارستانها خدمات چندان قابل توجهی ارایه نمیكردند ولی پس از آن پیشرفتهایی حاصل شد و محیط بیمارستانها نیز عوض شد و
دلیل آن ادعای فلورانس نایتینگل مبنی بر این موضوع بود كه مرگ بیماران در بیمارستانها بیشتر ناشی از محیط بد بیمارستانی است تا خود بیماریها. اثر فلورانس نایتینگل به حدی بود كه در نیمه دوم قرن نوزدهم تقریباً در سراسر دنیا بیمارستانها به شیوه پیشنهادی او ساخته میشدند و در این شیوه هدف مراقبت از بیمار بود تا بیماری. از آن پس وضعیت بیمارستانها بهتر شد ولی انقلاب به معنای واقعی در قرن بیستم به وقوع پیوست.
سیستم درمانی مدرن
سیستم درمانی مدرن یك پدیده جدید است. تا قبل از سال 1900 علم پزشكی چیز زیادی برای عرضه نداشت. چون منابع اصلی آن پزشكان با تخصص آن زمان و كیفهای مشكیاشان بود. در آن زمان پزشكان از امكانات كمی برخوردار بودند. قیمتها پایین و تقاضا كم بود و بسیاری از خدماتی كه توسط پزشكان و بیمارستان انجام میشد، توسط پزشكان تجربی و بدون تحصیلات آكادمیك هم انجام میشد. بیماران به جای رفتن و بیمارستان در خانه خود درمان میشدند و پرستار آنها نیز
نزدیكان و اطرافیانشان بودند. در همین زمانها بود كه انقلاب عظیم تكنولوژی منجر به تحول سیستم درمانی شد. از قرن بیستم به بعد رشد پیشرفتهای علمی بسیار صعودی شد و موجب برداشتن قدمهای بزرگی در جهت این علم نیز شد. برای مثال در سال 1903 آینتهون اولین ECG را گرفت كه نقطه عطفی در علوم پزشكی مربوط به قلب و همچنین اندازهگیریهای الكتریكی محسوب
میشود. از بین همه اكتشافات و اختراعات، كشف اشعه X نقطه عطف اساسی در علم پزشكی محسوب میشود چون مشاهده داخل بدن انسان را برای پزشكان مقدور كرد و به پزشكان قدرت تشخیص و درمان بسیاری از بیماریها را داد. نقطه عطف دیگر كه مربوط به 60 سال اخیر است معرفی Sulfanilamide در اواسط دهه 1930 و Penicillin در اوایل دهه 1940 بود كه موجب منتفی شدن مهمترین خطر بستری شدن در بیمارستان یعنی عفونی شدن شد و مرگهای ناشی از عفونت شدیداً كاهش یافت. در 1900 گروههای مختلف خونی كشف شد و در 1913 از سیترات سدیم برای جلوگیری از لختگی استفاده شد ولی تا سال 1930 كه سیستم سرمایش به شكل كنونی آن پیشرفت نكردهبود ساخت بانكهای خون به صورت كنونی مقدور نبود و از خون به صورت همزمان استفاده میشد (بلافاصله از دهنده به گیرنده انتقال پیدا میكرد.)
در سال 1927 اولین رسپیراتور (رسپیراتور درینكر)
در 1939 اولین بایپس قلب-شش
در1940 كتتریزاسیون قلبی و آنژیوگرافی
در 1950 اولین میكروسكوپ الكترونی.
پس از جنگ جهانی دوم، علم با شتاب بیشتری پیشرفت كرد و بیمارستانها بسیار مجهز شدند و از پیشرفتهای علمی ناشی از جنگ در علوم دیگر استفاده شد و پس از دیگر شمردن پیشرفتها ممكن نیست. مسایلی كه در سالهای 1930-1940 افسانه محسوب میشد به واقعیت پیوست.
از 1970 به بعد ظهور كامپیوترها بر سرعت پیشرفت افزود و روز به روز تجهیزات مدرنتری وارد بازار میشدند و تجهیزات قبلی به سرعت دمده میشد. ورود كامپیوتر به عرضه پزشكی اعمال زیادی مثل توموگرافی یا MRI را ممكن كرد. بعد از اولین پیوند كلیه در 1954، پیوند اعضا هم ممكن و رایج شد و در نتیجه تكنولوژی تولید اعضای مصنوعی هم ایجاد و شروع به رشد كرد.
همه این اعمال جراحی و مسایل در بیمارستانها انجام میشود. به همین جهت و بسیاری
مسایل دیگر در حال حاضر بیمارستان مركز خدمات درمانی محسوب میشود. ثبتهای سیستمهای كنترل از راه دور و تلهمتری ارتباط پزشك و بیمار را بسیار ساده كردهاست. با ایجاد یك سیستم مركزی ثبت، هر كس در هر مكانی قادر به ارسال ثبتهای پزشكی خود به پزشك است.
مهندس پزشك كیست؟
امروزه بسیاری از مشكلاتی كه متخصصان حرفهای پزشكی با آن روبرو هستند بخاطر اهمیت فراوان مهندسان است؛ چون آنها با دستگاهها و آنالیز سیستمها و طراحی و كاربردهای عملی عمیقاً درگیر هستند و همه این موارد كه در هر زمینهای به چشم میخورند، از تخصصهای پایهای مهندسین هستند. این مسایل طراحی كلینیكی در محدودهی وسیعی، از ساخته های بسیار بزرگ و پیچیده مانند طراحی و ساخت آزمایشگاههای بزرگ و اتوماتیك پزشكی و یا سیستم اطلاعات بیمارستان، تا ساخت دستگاههای كوچك و ساده مانند الكترود های ثبت و مبدلها ( كه ممكن است برای نمایش یك فعالیت خاص فیزیولوژیكی و یا در تحقیقات كلینیكی استفاده شوند) را شامل میشوند. همچنین شامل بسیاری از فعالیتهای پیچیده مانند تلهمتری و مانیتورینگ از راه دور و یا
تجهیزات لازم برای اتاقهای جراحی و واحدهای مراقبت ویژه (ICU) یا آمبولانسها نیز میشوند. سیستم مراقبت درمانی امریكا بسیاری از مسایل پزشكی را كه در رابطه با تخصصهای مختلف پزشكی است وظیفه مهندسین پزشك میداند. مهندسین پزشكی با بسیاری از مسایل مربوط به مراقبتهای درمانی از طریق مهارتهای مهندسی خود (مهندسان برق، مكانیك، شیمی) ارتباط
برقرار میكنند مثلاً ممكن است با استفاده از مهارتهای مهندسی خود یك سیستم تصویرگر جدید بسازند و یا به پیشرفت یك پروتز برای كمك به معلولین، استفاده كنند. گرچه ممكن است در نگاه اول مواردی كه این تخصص شامل آنها میشود بسیار واضح باشند اما هنوز هم در تعریف آن در بسیار از موارد عدم توافقاتی دیده میشود. برای مثال در دایركتوری bioengineering همه این اصطلاحات تعریف شدهاند: biomedical engineering, bio engineering, biological engineering, clinical engineering .
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0