مقاله علل عقب ماندگی مسلمانان دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله علل عقب ماندگی مسلمانان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله علل عقب ماندگی مسلمانان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
( علل پیشرفت مسیحیت )
بسمعه تعالی
• ابتدا مقاله ای از : دكتر سید كامون پوری؛ استاد دانشگاه دارالسلام پیرامون اسلام سازی دانش
اسلامیسازی دانش ( كه هم بهمعنای اسلامیسازی علم و هم مترادف با اسلامیسازی تكنولوژی بهكار میرود) ، آرام آرام به یك دغدغه جدی در میان اندیشمندان جهان اسلام تبدیل میشود .
نویسنده این مقاله ، راهكار اسلامی سازی دانش را در اسلامی سازی نظام آموزشی میبیند و با تأسف خاطرنشان میكند كه بیشترین مشكلات جوامع اسلامی از نظام آموزشی غربی دراین كشورها سرچشمه میگیرد .
وزیر صنایع و معادن چندی پیش با ابراز نگرانی تصریح كرده بود كه « كالاهای صنعتی ما بار فرهنگی ندارند » . اما متأسفانه هیچ یك از فرهیختگان كشور این صدا را نشنیدند و در پاسخ به آن تحلیلی ارائه نكردند . اگر كالای صنعتی ما بار فرهنگی ندارد ، حداقل یك دلیل روشن برای آن وجود دارد : تكنولوژی ما ، كه شریانهای صنعت را تغذیه میكند ، غیربومی و به ویژه غیراسلامی است .
بههر حال اسلامیسازی تكنولوژی كه رهاورد آن اسلامی سازی صنعت است ، از اسلامیسازی نظام آموزشی میگذرد . حداقل ، دكتر كامونپوری چنین اعتقاد دارد .
با وجود بینشهای مختلف مردم جهان نسبت به ما مسلمانان ، یك واقعیت غیرقابل انكار وجود دارد و آن اینكه ما به خاطر غنای منابع مادی خود از موقعیت ویژهای برخوداریم . مسلمانان یك پنجم جمعیت دنیا را تشكیل میدهند كه از مجموع جمعیت ایالات متحده آمریكا ، اروپای غربی و ژاپن بیشتر است.
اكنون مسلمان حكمران سه قارهاند و بیش از نیمی از مناطق مسكونی جهان را بهخود اختصاص دادهاند . آنها استراتژیكترین راههای زمینی و آبی و مسیرهای هوایی بینقارهای را در اختیار دارند . بیش از 50 كرسی سازمان ملل متحد از آن مسلمانان است كه تقریباً برابر با یك سوم حدنصاب تعداد اعضا برای تشكیل جلسات است
. همچنین ، یك پنجم تولید ناخالص ملی جهان به مسلمان اختصاص دارد كه این رقم ، سه برابر تولید ناخالص ملی چین است . نكته قابل توجه دیگر اینكه هزینههای دفاعی اتحادیه عرب (و نه جهان اسلام) به 50 میلیارد دلار در سال میرسد كه این رقم ، دو برابر بودجه دفاعی چین ـ پرجمعیتترین كشور جهان ـ است .
همه اینها را میتوان در سخنان نیكسون خلاصه كرد : « شریانهای حیا
تی صنایع عظیم جهانی در دست مسلمانان است » . آری ، این یك حقیقت است . عمده ذخایر نفتی جهان ـ كه در واقع قلب جهان صنعتی بهشمار میآید ـ در سرزمینهای مسلمانان مدفون شده است . آمارها نشان میدهد كه از مجموع ذخایر نفتی جهان (900 میلیارد بشكه) ، 64 درصد (576 میلیارد بشكه) به خاورمیانه تعلق دارد ، و آمریكا و كانادا ، روی همرفته ، تنها 4 درصد را در اختیار دارند . سهم آسیا نیز به استثنای خاورمیانه و قسمتهای آسیایی روسیه ،
چیزی در همین حدود است . از 13 كرسی اوپك كه كسب و كار جهانی نفت را كنترل میكند ، 10 كرسی به كشورهای اسلامی تعلق دارد . بنابراین ، مسلمانان كانون قدرتی را در اختیار دارند كه چرخهای صنعت جهانی را به گردش در میآورد . این حقیقت در اكتبر سال 1973، زمانی كه امتناع اعراب از فروش نفت ، قیمت آن را در بازارهای جهان بهشدت افزایش داد ، بر همگان ثابت شد .
در اثر این رویداد تقریباً تمام بخشهای خدماتی ، و بهویژه صنایع ساخت و تولیدی ، بهخاطر كمبود منابع فلج شدند . به آمریكا نیز ضربه مهلكی وارد آمد . ژاپن و آلمانغربی هم جان سالم بهدر نبردند . در ژاپن كار به آنجا رسید كه كالاهایی همچون صابون و دستمال كاغذی نایاب شد! و دولت به پمپبنزینها دستور داد كه كارشان را در روزهای تعطیل متوقف كنند . فعالیتهای اجتماعی ،
پاركها و رستورانها هم بهشدت محدود شدند . اما بلندمدتترین اثر این بحران ، تغییر الگوهای تولید خودرو بود و چنان فشاری به بازار خودروسازان آمریكا ـ بزرگترین بازار خودرویی جهانی ـ وارد آمد كه دولت آمریكا مجبور شد بهجای ساخت ماشینهای پرمصرف، به واردات خودروهای كممصرف و كوچك ژاپنی بپردازد .
گذشته از منابع نفتی ، نمیتوان وابستگی شدید دنیای صنعتی به منابع معدنی دنیای اسلام را نیز از یاد برد . ما در كنار ذخایر نفتی ، ذخایر انبوهی از مواد معدنی داریم كه بدون آنها دنیای صنعتی نمیتواند به حیات خود ادامه دهد . در حقیقت توسعه باورنكردنی دنیای غرب ، وابسته به منابع معدنی ماست و به بیان دیگر شكوفایی دنیای صنعتی ، در گرو منابع مسلمان است . جالب است بدانیم كه دنیای غرب در هر دو جبهه سرگرم غارت اموال مسلمانان است
. از طرفی مواد خام را به ثمنبخس از ما میخرند ، و از سوی دیگر محصولات صنعتی خود را به قیمتهای گزاف به ما میفروشند . شاید بتوان گفت كه ما ثروتمندترین ساده لوحان جهان هستیم . این حقیقت بهروشنی مشهود است . چرا كه به رغم مواهب بزرگی كه خداوند متعال به ما عطا كرده است ، در همه زمینههای دانش تخصصی عقب ماندهایم . ما هیچ مهندس ، دانشمند یا متخصصی نداریم كه بتواند ثروتهای طبیعیمان را بهكار گیرد
.
بیسوادی ، كم و بیش یكی از ویژگیهای بارز كشورهای اسلامی است . از میان دانشمندان دنیا نمیتوانیم حتی به دو دانشمند مسلمان كه شهرت بینالمللی داشته باشند ، اشاره كنیم . میلیونها كشف و اختراع بزرگ و كوچك كه دنیا را متحول كردهاند ، به نام یهودیان ، مسیحیان و پیروان مكاتب و فرقههای دیگر ثبت شده است . بهسختی میتوان در سطح بینالمللی ، پژوهشگر مسلمانی را یافت كه بهخاطر دستاوردهای علمی و نقشی كه در پیشرفت دانش و فنآوری داشته است ، زبانزد باشد . البته در اینجا لازم است به پروفسور عبدالسلام ـ تنها مسلمانی كه جایزه نوبل را دریافت كرده ـ اشاره كنم . او رئیس آكادمی علوم كشورهای جهان سوم و مدیر مركز بینالمللی فیزیك نظری ایتالیا بود .
براستی علت اصلی این عقبماندگی چیست ؟ پاسخ روشن است ؛ ما در جوامع اسلامی خود ، حتی یك موسسه آموزشی نداریم كه در چارچوب باورهای اسلامی فعالیت كند . حتی یك كشور مسلمان وجود ندارد كه تعهدی نسبت به كسب و افزایش دانش علمی داشته باشد . هیچ یك از ما درك نكردهایم كه آموزش عالی میتواند از بار مشكلات بیشمارمان بكاهد
برای آنكه به صحت و سقم این قضیه پیببرید ، كافی است نگاهی به جامعه خود بیاندازید . ما چندین دهه است كه در جا میزنیم . اما دشمنان اسلام مدتها پیش مزایای این مكتب آسمانی را درك كردهاند و حال شایع كردهاند كه اسلام ، سبب ركود و عقبماندگی است ! در مؤسسات آموزشی آنها به جوانان ما القاء میشود كه اسلام به درد نخبگان نمیخورد! این یك دروغ فاحش است . شاهد من بر این مدعا ، گذشته درخشان امت اسلامی است .
پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) ، مسلمانان تحت رهبری و راهنمائیهای ارزنده معصومین علیهماالسلام ، در شاخههای مختلف علوم به دستاوردهای خارقالعادهای دست یافتند . آنها مؤسساتی برای تحصیلات عالیه دایر كردند و در علوم و فنآوری سرآمد شدند .
این برتری و تفوق ، تا سال 1450 میلادی ادامه یافت . جابربن حیان كه از شاگردان امام صادق(ع) است ، در زمره نامدارترین شیمیدانهای جهان است
. ابن هیثم نیز فیزیكدان مشهوری است كه قوانین اینرسی(لختی) را كشف كرد . بعدها این قوانین الهامبخش گالیله و نیوتن برای كشف قوانین پایهای مكانیك بود . او اولین كسی است كه طرح “سد آسوان” را ارائه داده است ؛ البته موفق نشد كه آن را بسازد ، چرا كه فنآوری آن زمان در حدی نبود كه او ایدههایش را عملی كند . ابنسینا و بسیاری از اندیشمندان مسلمان دیگر نیز سبب پیشرفت علم شدند و بعدها دانشمندان غربی آن را به ابعاد كنونی رساندند
. همه دانشپژوهان غربی ، از خدمات فراوان اندیشمندان مسلمان به پیشرفت علم آگاهند و تأیید میكنند كه بیشترین سهم در بنای علم مدرن ، از آنِ تمدن اسلامی است . بریفالت ، كه یك دانشپژوه غربی است ، مینویسد: « آنچه كه ما آن را “علم” مینامیم ، نتیجه روشهای نوین آزمایش ، مشاهده و اندازهگیری است كه مسلمانان به اروپا هدیه كردهاند » .
پیامبر اسلام(ص) و خاندان مطهرش ، مسلمانان را به كوششهای علمی تشویق میكردند . آنها علوم نجوم ، فیزیك ، زیستشناسی ، زمینشناسی ، فیزیولوژی ، آناتومی ، ریاضیات و هواشناسی را پایهگذاری كردند و بدین ترتیب دامنه دانش بشری را گسترش دادند . در این نوشته كوتاه ، نمیتوان تأثیر شگرف تمدن اسلام به گسترش علوم در غرب را تحلیل كرد .
آنچه كه باید بهطور جدی تحلیل و بررسی شود ، این است كه با توجه به این دستاوردهای ماندگار كه پیشینیان ما در زمینههای مختلف علم برایمان به ارث گذاشتهاند ، چگونه است كه ما یك رویكرد خشك و محافظهكارانه را در مؤسسات آموزشی خود در پیش گرفتهایم ؟ چرا اشتیاق ، پویایی و حس كشف و كنجكاوی در ما ناپدید شده است ؟
كسانی كه زیربنای اپیستمولوژی اسلامی را میشناسند ، بر این باورند كه واژهی “علم” از مترادفهایش در زبان انگلیسی و سایر زبانهای دنیا گویاتر است . كلماتی نظیر “science” یا
“knowledge” كه در انگلیسی بهمعنای “علم” بهكار میروند ، از بیان ابعاد مختلف آن قاصرند . در حالی كه پیامبر عظیمالشان اسلام ، در حدیثی خود را “شهر علم” خواندند و بهطور دقیق ابعاد نامحدود “علم” را بیان كردند .
در اینجا میخواهم به ضرورت كسب علم از دید اسلام اشاره كنیم و توجه شما را به این نكته جلب كنم كه شرط اصلی موفقیت در رویارویی با تغییرات سریع دنیای كنونی ، تحصیل علم است. همانطور كه همه ما میدانیم ، اسلام مكتبی است برای همه زمانها و بهعلاوه كلیه جوانب و ابعاد زندگی انسان را در برمیگیرد. بنابراین ، لازم است كه در طول زمان و با توجه به ارزشهای اسلامی ، سیستمها و فعالیتهای خود را بازنگری كنیم تا بتوانیم با چالشهای نوظهورناشی از تغییرات روبرو شویم . بدین منظور، قدم نخست آن است كه مؤسسات آموزشی خود را مطابق رویكردهای اسلامی اصلاح كنیم تا با نیازهای زمانه همگام شوند. این كار از نظر تبلیغاتی بسیار حائز اهمیت است . بهخصوص در دنیای روشنفكرانه كنونی ، كه مخاطب مبلغان ما ، متخصصان سطوح عالی دانشكدههای تخصصی دنیا هستند ، باید آنها را به علم و تخصص كافی تجهیز كرد تا بتوانند بهراحتی با مخاطبان خود ارتباط برقرار كنند و بر آنها تأثیر بگذارند .
در چند سال گذشته ، رهبران و مصلحان جامعه ، نگرانی شدیدی نسبت به ویرانی ارزشهای معنوی جامعه اسلامی ابراز داشتهاند . این درك درستی است ، اما كافی نیست . اگر میخواهیم تغییرات مثبتی ایجاد كنیم ، باید علت اصلی مشكلاتمان را بیابیم . دلیل اصلی مشكلات ما ، سیستم آموزشی غربی است كه در مدارس ما پیاده شده است و ما هم آن را پذیرفتهایم . ما برای نجات جوانانمان و بازگردان آنها به یك فضای سالم و پاكیزه ، به مدارس و دانشگاههای جامع و یكپارچه اسلامی نیاز داریم و موفقیت در این راه ، به همكاری رهبران و اعضای جامعه بستگی دارد . *
________________________________________
* خلاصله مقاله ای از دكتر سید كامون پوری ، استاد دانشگاه دارالسلام پیرامون اسلام سازی دانش
• حال به چكیده ای از سخنان ، سید مجتبی موسوی لاری در خصوص « علل پیشرفت مسیحیت » می پردازم :
در عصر كنونی مذاهب و ادیان موجود در جهان اعم از آسمانی و غیر آسمانی به واسطه تحریفات و نواقص گوناگون رشد و پیشرفتی ندارند ، بلكه روز به روز به سوی انحطاط پیش می روند . تنها در این میان مسیحیت است كه در سراسر جهان تلاش ها و كوشش های قابل توجهی دارد ، پس بنابراین در عصر ما تنها اسلام و مسیحیت هستند كه در سراسر دنیا روبروی یكدیگر قرار دارند .
پیشرفت مسیحیت زائده عامل خاصی نیست .
عوامل گوناگونی دست به هم داده و موقعیت حساسی را برای آئین مسیح بوجود آورده است ، توسعه دائره تبلیغات عامل نیرومندی برای پیشرفت یك دین محسوب می شد به طوریكه می تواند افكار جامعه را زیر نفوذ گرفته و به سوی هدف مشخصی بكشاند ، چه انسان طبعاً تحت تأثیر تلقین واقع می شود و تبلیغات در روحیه و زندگی وی اثر عمیقی می بخشد .
در نهضت علمی و اجتماعی « رنسانس » قرون اخیر این مسئله به عنوان یك مسئله حیاتی مورد توجه فراوان قرار گرفت مقامات مذهبی مسیحیت دست به یك رشته تبلیغات دامنه داری زده و با استفاده از نیروی سازمانی خود با تمام قوا كوشش می كنند آئین خود را در همه نقاط جهان گسترش دهند .
از طرفی تلاشهای همه جانبه و امواج تبلیغات مذهبی آنها ملل متمدن را فراگرفته و از سوی دیگر علاقه و دلبستگی بیش از حد مردم به مادیات شعاع فكرشان را و نیروی تعمق در امور معنوی را از آنها ربوده است . ظواهر فریبنده مادیات همچنین پرده های تاریك و سیاه بر افكار مردم گسترده و مجالی برایشان نگذارده است كه به جستجوی حقیقت بپردازند و پیرامون دین و مسائل روحی تفحص و كنجكاوی كنند . از آن طرف دائره فعالیتهای ما هم بسیبار محدود و فاقد ضروری ترین مسائل تبلیغاتی است و با وضع فعلی خود نمی توانیم اسلام را با تعالیم مقدس و چهره درخشان به دنیای متمدن امروز عرضه كنیم و امتیازات آن را به بهترین وجهی روشن سازیم .
اینها عواملی است كه مسیحیت را به جلو برده و سبب شده است یك سلسله اعتقادات مخالف منطق عقل در اعماق روح ملل غرب ثابت و پایدار بسازد .
قرن ها است كه دیگر كوشش قابل ملاحظه ای از ناحیه مسلمانان برای توسعه و انتشار اسلام به عمل نیامده و آن نهضت و جنبش كه در قرون اولیه از طرف مسلمین به وقوع پیوست ، در اثر عدم توجه و شایستگی عده ای از زمامداران و گردانندگان چرخ های حكومت اسلامی ، تدریجاً متوقف شد و در جبهه واحد اسلامی شكاف عمیقی بوجود آمد . كشورهای اسلامی به واسطه شكست های سیاسی قدرت جهانی خود را از دست دادند و در زیر پنجه های استعمار غرب قطعه قطعه شدند .
روز گاری بود كه بشر اطلاعات ناقص و بسیار ناچیزی در باره این جهان عظیم داشت ، ولی امروز حقایق حیرت آور و جالبی در باره جهان هستی كشف كرده و با قدرت علم و تحقیق و جستجو در مظاهر طبیعت و مو شكافی در لابلای آزمایشگاه ها پرده از روی شگفتیهای عالم و پر غوغای موجودات ذره بینی برداشته است . لابراتوارها برای مطالعه علوم طبیعی مجهز به انواع وسائل شده و میكروسكوپ های الكترونیكی ، هزاران مرتبه حجم موجودات را بزرگتر از مقدار واقعی آنها نشان می دهد .
خلاصه مزایا و فراورده هائی كه در عصر كنونی دنیای غرب به مردم جهان عرضه كرده است قابل اغماض و چشم پوشی نیست ، هیچكس نمی تواند این همه وسائل تولید ، افزایش منابع ثروت و كلیه تسهیلاتی كه از ناحیه تمدن معاصر پدید آمده ، منكر باشد .
از نظر پزشكی و بهداشت این تحول و ترقی شایان توجه و كاملاً چشمگیر است ، سابقاً علم پزشكی دوران ضعف و ناتوانی خود را می گذرانید ، برای بسیاری از بیماری ها داروئی وجود نداشت ، هنوز كودكان به صحنه دنیا قدم نگذاشته بودند كه مورد حملات بیماری های گوناگون واقع می شدند . برخی از آنها به دیار مرگ و نیستی رهسپار می شدند و بعضی دیگر كه بیماری ضرباتی سهمگین به آنها وارد آورده بود ، یك عمر را در مشقت و سختی می گذرانیدند . هنوز خاطرات غم انگیز و ناگوار دیروز را نمی توان از یاد برد .
گرچه از وقتی كه بشر قدم در این كره خاكی گذارده ، زندگی او پیوسته در حل تغییر و تحول بوده و این دگرگونی اختصاص به زمان خاصی نداشته است . اما به قدری در عصر كنونی نیروهای ابتكاری علمی و فنی بشر سریع و شگرف است كه این قطعه از زمان امتیاز خاصی یافته و عصر پیروزی و فتح علم و زمان تحول و تكامل نامیده شده است اضافه این نكته نیز لازم به نظر می رسد كه با همه این ترقیات و پیشرفت های حیرت انگیز و كوشش دانشمندان علوم طبیعی به منظور شناسائی اسرار جهان هنوز بیش از الفبائی از اسرار این كتاب بزرگ خوانده نشده است .
با كمال تأسف باید اعتراف كرد كه تمدن كنونی غرب ، باهمه مظاهر چشمگیر وقابل توجهش ، نارسائی ونقاط ضعف فراوان دارد ، كه در اهمیت و بزرگی از جنبه های مثبت آن كمتر نیست همانگونه كه می بایست از دانش و تمدنی كه وسائل رفاه و آسایش جامعه را فراهم كرده و فصل نوینی در كتاب عمر بشر گشوده است ، تقدیر كنیم نمی توان از دست رفتن فضائلی كه زندگی سعادتمندانه بشر به آن بستگی دارد و در نتیجه انحطاطهائی كه دامنگیر جامعه متمدن شده است نادیده بگیریم .
مقام صنعتی غرب در اوج ارتقا قرار گرفته و در این زمینه ابتكارات بشری سریع و پر دامنه انجام می گیرد اما زنگی روحی مردم به حد صفر رسیده است . به همان نسبت كه علم پیشرفت كرده ، افكار تنزل نموده ، عوامل اختلاف و كشمكش هردم توسعه می یابد .
غرب ارزشهای روحی وانسانی را رها نموده ، وزنجیر عبود یت ماشین را بگردن افكنده است ، تردیدی نیست كه بردگان ماشین به خوشبختی وسعادت وآسایش واقعی د ست نخواهند یافت ، دانش زندگی را تحت نظامی در می آورد و این نظام موجب رفاه می گردد، اما سعادت وخوشبختی را ایجاد نمی كند سعادت كار دانش نیست بلكه سعادت امر دیگری است ، دانش مفید وزیانبخش و زشت و زیبا را نمی شناسد دانش فقط قادر است صحیح را از غلط تمیز وتشخیس دهد ، اگر نظام زندگی بشری تنها نظام دانش باشد جهنمی سوزان است . به گفته « برتر اندراسل » باید باچنین نظامی به شدت مبارزه كرد .
در حالی كه تمدن برای بشریت هدایای ارزنده ای آورده ، ولی یك بی بند وباری مهلك وكشنده نیز باهزاران جنایت ومفاسد هولناك به همراه آورده است ، آتش هوی و هوسهای بی پایان بی رحمانه تاروپود روح وجانها را مورد حمله قرارداده ، آسایش فكری وروح وایمنی را از مردم سلب كرده است علم نه تنها در محیط معنوی چراغی روشن نساخته ، بلكه بر تاریكی وتیرگی آن به شد ت افزوده است .
این پیروزی و فتح علمی مانند فتح پیروزیهای جنگی ، خسارات وتلفات ومصا ئب وبدبختی های غیر قابل جبران در برداشته است ، و هر گلی در باغ این تمدن می روید ،در كنار آن خار جان گدازی هم سبز می شود ، اتوبیل و هواپیماو كارخانه ها و وسایل جراحی و ابزار آسایش و رفاه زندگی ارمغان ارزنده تمدن كنونی است ، ولی بمبهای كوبنده ومخرب و گازهای كشنده وجتها و موشكها ، واشعه های مرگ ، و توسعه جنایات و فجایع اخلاقی نیز همین تمدن برای بشریت آورده است .
در دنیای متمدن عقل خدمت منافع است ، وغیر از نسبتهای مادی چیز دیگری را درك نمی كند ، لذا فضیلت مطلق نابود شده ، و بسیاری ازمفاهیم اخلاقی به دست مرگ وفراموشی سپرده شده است و این جراحت قابل التهام نیست .
با این كه محیط زندگی ما از میدان جنبشها و فعالیتهای علمی د ور است ، ولی مظاهر تمدن در محیط زندگانی ومحیط اجتماعی و محیط تعلیم و تربیت ما راه یافته است ، وسیلاب مظاهر تمدن با شد تی فراوان بسوی ماجاری و سرازیر است ، زیرا امروز مرزهای كشورها به روی كلیه افكار و اخلاق خارجی باز است، وعادات و رسوم از كشوری به داخل كشور دیگر رخنه می كند ، گرچه
دانش ها وافكار صحیح نیز مشمول همین قانون است ، ولی فجایع و مفاسد اخلاقی وروحی بواسطه تناسب با تمایلات شهوانی ، و غرائز سركش سریع تر و عمیق تر اثرخود را می بخشد ، لذا با اینكه از لحاظ پیشرفتهای علمی و صنعتی اجتماع ما شباهتی به ملل غرب ندارد كامل ترین نمونه مفاسد و بی بند وباریهای غربی درآن دیده می شود .
بزرگترین شكست اخلاقی یك جامعه این است، كه نیروی تشخیص خوبی و بدی را از دست بدهد، چنین اجتماعی هر گز به سعادت و خوشبختی دست نخواهد یا فت .
متأسفانه برخی از خود باختگان ، فقط به ظواهر فریبنده تمدن چشم می دوزند و مصائب دردناك و بحران اخلاقی عصر كنونی را نادیده می گیرند . دنیای متمدن جنبه های سطحی تمدن خود را به صورت خویشگذرانی ها در معرض نمایش قرار می دهد و لذا این گونه افراد وقتی در آن محیط ها قرار می گیرند آنچنان قوه تفكیك جهات و جدا ساختن قضایا را از دست می دهند كه كلیه شیوه های ناپسند و خصلتهای نادرست آنها را صحیح می بینند و در برابر مظاهر پر زرق و برق و ظاهراً پر شكوه به طوری خود را گم می كنند كه كوچكترین اختلاف در آداب و رسوم و گفتار خویش را با
شیوه متداول در غرب به عنوان یك نقص خجلت آور احساس می نمایند و به جای پی جوئی و تحقیق در رمز پیشرفت و وصل به همان مقاصد ، یك سلسله فجایع اخلاقی و مفاسد روحی را با خود به ارمغان می آورند . این روح خود باخته كه بارزترین عیوب و بزرگترین دلیل عدم شخصیت و استقلال فكری است و توأم با بی اطلاعی از رسائی و زیبائی های فرهنگ مذهبی و ملل است ، اثر خود را در انحراف افكار آنها از معتفدات دینی می بخشد و از آنجای كه قدرت ندارند با یك مطالعه عمیق و جامع الاطراف قضایا را تجذیه و تحلیل نموده ، میزان خوب و بدكارها را تشخیص دهند منكر بسیاری از حقائق می شوند .
ملل مختلف اروپا موفق شدند به این تمدن خیره كننده كنونی برسند بدون اینكه از آئین و آداب و رسوم خود دست بردارند ، ژاپن نیز با حفظ آداب ، مذهب ، رسوم و همه چیز اختصاصی خود مسیر تكامل را پیش گرفت و برق آسا به سوی تمدن پرواز گرد و در شمار ممالك مترقی در آمد . این كشور تنها در طول شصت سال توانست خود را از دائره كشورهای عقب افتاده قرون وسطائی خارج ساخته و در ردیف بزرگترین ملل متمدن جهان قرار گیرد .
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0