توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله خانواده و انواع آن دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خانواده و انواع آن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خانواده و انواع آن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله خانواده و انواع آن :

خانواده و انواع آن

تعریف خانواده
صاحبنظران معتقدند: «خانواده از نخستین نظامهای نهادی عمومی و جهانی است كه برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد و از همه نهادهای اجتماعی، طبیعی‌تر و خودی‌تر است.»

تیپهای خانواده
خانواده‌ها را از حیث كیفیت روابط درونی و میزان استحكام آنها می‌توان به سه تیپ تقسیم نمود كه هر یك ویژگیها و مفاهیم خاص خود را داراست. این تیپها عبارتند از:
الف ـ خانواده متزلزل
ب ـ خانواده متعادل
ج ـ خانواده متكامل

از الگوهای خانوادگی مذكور، ابتدا، خانواده متزلزل را به لحاظ آسیب‌پذیری و آسیب‌زدایی آن مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم و ویژگیهای آن را ارائه می‌كنیم.
الف ـ خانواده متزلزل
1ـ خانواده متزلزل، از هدف اصلی خویش بازمانده، آرمانش را از دست داده است.
2ـ خانواده متزلزل، از درون تهی گشته، با هر ضربه، بیشتر می‌ریزد.
3ـ خانواده متزلزل، از روابط خصمانه و غیردوستانه آكنده است.
4ـ در خانواده متزلزل، مسئولیتها به كنار رفته، «وانهادگی» بر آنها حاكم است.
5ـ در خانواده متزلزل، مدیریت، تجزیه شده، تصمیم‌گیری در آن به غایت دشوار است.

6ـ در خانواده متزلزل، جاذبه‌ای مكفی برای پایبندی اعضای آن به میثاق زندگی مشترك، وجود ندارد.
7ـ در خانواده متزلزل، جاذبه‌ای مكفی برای پایبندی اعضای آن به میثاق زندگی مشترك، وجود ندارد.
8ـ در خانواده متزلزل، انتقادها به شكلی ظالمانه، مستقیم و مستمر توسط اعضای آن از یكدیگر به عمل می‌آید.

معنی و مفهوم اعتدال
بدون شك، همه افراد در پی دست یافتن به الگوی خانواده متعادل هستند و با این انگیزه به ازدواج روی می‌آورند، لیكن ابتدا باید معلوم نمود كه خانواده متعادل هستند و با این انگیزه به ازدواج روی می‌آورند، لیكن ابتدا باید معلوم نمود كه خانواده متعادل چیست و شیوه تحقق آن كدام است؟ تا براساس آن ضابطه، بتوان داوری نمود و اختلافها را از میان برد.
برای پی بردن به مفهوم خانواده متعادل، ابتدا واژه «اعتدال» را مورد بررسی قرار می‌دهیم. پدید یا شیء را زمانی دارای اعتدال و توازن می‌دانیم كه حداقل برخی از ویژگیهای ذیل را دارا باشد:
ـ (نقطه) مركز ثقل آن، مشخص و معلوم است.

ـ تساوی كششها و جاذبه‌ها، در پدیده متوازن، محرز است.
ـ شی‌ء متعادل، پس از مختصر حركت و یا ضربه وارده، واژگون نمی‌شود و مجدداً به تعادل پایدار خود برمی‌گردد.
ـ در پدیده متعادل، هر جرئی از اجزاء در موقعیت و جایگاه خویش، قرار گرفته است.
ـ توازن و تعادل، زیبایی می‌آفریند، شیء متعادل، موزون و جذاب است.
درسی كه از طبیعت می‌آموزیم.

«طبیعت، در عملیات خود آشفته نمی‌شود، بلكه در سیر خویش به پیش از یك نكته به نكته دیگر گام برمی‌دارد.» كومینوس
طبیعت، برای صاحبان بصیرت، درس‌آموز است و خود یك مكتب الهامبخش و برانگیزاننده می‌باشد. درختان و در بستر طبیعت، براسا اعتدال، عمل می‌كنند؛ به گونه‌ای كه از نزدیكترین شاخه‌ها و برگها به منبع تغذیه درخت گرفته تا دورترین آنها، یكسان و عادلانه از ریشه، غذا دریافت می‌كنند و هرگز ندیده‌ایم كه درختی، به برگها و شاخه‌های نزدیكش، غذا برساند و از آنها كه دورترند، غافل بماند.

ویژگیهای فرد متعادل
برخی از خصوصیات بارز افراد متعادل، نرمال و بهنجار، عبارتند از:
1ـ فرد متعادل از تواناییهای خود، آگاهی دارد.
2ـ میان خواسته‌ها و داشته‌های فرد متعادل، نوعی تناسب و تلازم منطقی برقرار است. به این مفهوم كه شعاع خواسته‌ها و انتظارات فرد از خویش، براساس تواناییهایش حد می‌خورد و تنظیم می‌شود.
3ـ فدر متعادل، روابط خود را با دیگران، براساس توازن و تعادل، برقرار می‌نماید و از افراط و تفریط در مناسباتش به دور است.
4ـ نوعی هماهنگی و همخوانی در كلیه رفتارها و عناصر شخصیتی فرد متعادل، مشاهده می‌شود. یعنی نه تنها رابطه منطقی میان گفتار و كردار وی وجود دارد بلكه اجزای گفتار وی از یك نوع وحدت و هماهنگی آكنده است و در عملكردهایش نیز تضاد وجود ندارد.

ب ـ معنی و مفهوم خانواده متعادل
تصویر واقع‌بینانه از خانواده متعادل، نوعی بصیرت و اعتماد به نفس در انسان می‌آفریند. منظور از خانواده متعادل، سازمان فاقد عیب و نقص نمی‌باشد، بلكه این مفهوم به شبكه‌ای از روابط متقابل اطلاق می‌شود كه اعضای آن درگیری با مشكلات و موانع احتمالی بوده و ضعفهای كم و بیش قابل اعتنایی نیز دارند، لیكن در مقابله با موارد مذكور، شیوه منطقی اتخاذ می‌كنند و برای مسایل، اهمیتی در خور آنها قائل می‌شوند (تناسب بین كنش و واكنش) و در برابر موقعیتهای دشوار كه ناگزیر از انتخاب باشند، تصمیم به موقع و مقتضی اتخاذ می‌كنند.

به طور خلاصه، خانواده متعادل، به مجموعه‌ای اطلاق می‌شود كه علاوه بر حفظ موقعیت و جایگاه هر یك از اعضای آن، دارای ویژگیهایی باشد كه در درسهای همین كتاب دوازده مورد از آنها را شرح خواهیم داد.
ج ـ خانواده متكامل (بالنده)
آیا خانواده متعادل، منظور نهایی ما را محقق خواهد نمود؟
و آیا در ورای دستیابی به خانواده متعادل، می‌توان تصویری از خانواده‌ای برتر در بستر زندگی پویا و متحول، ترسیم نمود؟
و بالاخره آیا آرمانها و هدفهای زوجین، پس از نیل به زندگی متعادل، از باروری و حركت باز خواهند ایستاد و زندگی عقیم و را كد باقی خواهد ماند؟

روان‌شناسان مكتب كمال معتقدند كه خانواده پس از حصول تعادل، به تكامل و بالندگی می‌رسد و آن زمانی است كه حداكثر قابلیتها و تواناییهای وجودی اعضای آن (خانواده)، كشف شود و مورد پرورش و توسعه و گسترش قرار گیرد.
در چنین صورتی، اعضای خانواده متكامل، نه تنها خود مشكلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلكه «مشكل‌زدا» نیز هستند رفع آسیبهای روانی و اجتماعی سایرین و خانواده‌های وابسته، گام برمی‌دارند.

اعضای خانواده متكامل، هدفهایی فراتر از منافع شخصی در سر می‌پرورانند و علاوه بر آن، مستقل از اظهار نظرها و داوریهای مردم عمل می‌كنند؛ هم به لحاظ درستی عملشان و هم از جنبه اتكا به معیارهای مطمئن و دقیقی كه در ارزیابی هر رفتار، از آن برخوردارند.

نكته‌هایی كه از بهار می‌آموزیم
بهار، درسهایی آموزنده و زندگی‌ساز دارد. از نكته‌های درس‌آموز بهار، ذیلاً بمواردی اشاره می‌نماییم كه مطابقت آنها با خانواده متعادل، الهامبخش زوجین می‌باشد:
1ـ تنوع
در بهار، تنوع خاصی در رنگها و جلوه‌های طبیعت، درختان، گیاهان و گلها مشاهده می‌شود. زندگی متعادل نیز باید برخوردار از تنوع ویژه‌ای باشد. كار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش، ارتباط با خدا و; همگی عناصری از یك زندگی متنوع بوده و در جای خود، مهم و با ارزش تلقی می‌شوند.

2ـ شادابی
بهار، آكنده از شادابی و طراوت است، بگونه‌ای كه معرف تحول و دگرگونی در تمامی طبیعت می‌باشد. زندگی متعادل، نیز برخوردار از شادابی و سرزندگی است. باید زوجین در زندگی مشترك خویش، مشوق روح شادمانی و مسرت باطنی باشند و هریك بر دیگری در این امر، سبقت جویند.
3ـ تعادل
از زیباییهای بهار، تعادل در هواست؛ نه آنچنان سرد است كه گزنده و نه آن اندازه گرم كه سوزنده باشد. هوای ملایم و نسیم فرحبخش بهار، جانها را گرمی می‌بخشد.
زوجین در زندگی متعادل، با الهام از مكتب بهار، در روابط متقابل خویش به دور از هرگونه افراط و تفریط، مناسباتی گرم و ثمربخش را پی‌ریزی می‌كنند. روابط نه آنسان افراطی است كه به وابستگی و اتكای بیش از حد، بینجامد و نه سرد و قهرآمیز است كه بذرهای محبت و عاطفه را از قلوب آنان بركند.

4ـ تحول
طبیعت، پس از دوره افسردگی و خمودی خزان، در طراوت بهار به وجد می‌آید و دگرگونیهایی را در خود پذیرا می‌شود. اندام خشكنده گیاهان و درختان در گذر از ركود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانه‌های حیات را بر خود ظاهر می‌سازد. چنین تغییر و تحولی در طبیعت، این پیام را برای هر فردی دربر دارد: «حال كه طبیعت، متحول شد، تنها انسانها كه برتر از طبیعتند و اشرف مخلوقات، باید در این دگرگونیها بر طبیعت، سبقت جویند».

اعضای هر خانواده، نیك بیندیشند كه هریك نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سالهای زندگی، چه حاصلی اندوخته‌اند و با چنین سرمایه‌ای، دست به چه معامله‌ای زده‌اند؟ چنین اندیشه‌ای، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال، به رشد و تعالی می‌خواند. از كلمات ارزشمند امام سجاد علیه‌السلام در دعای مكارم‌الاخلاق، قسمتی را در ذیل نقل می‌كنیم:
«;و عمرنی ماكان عمری بذله فی طاعتك، فاذا كان عمری مرتعاً للشیطان فاقبضنی الیك.»
«خدایا به من عمر طولانی عطا فرما تا زمانی كه عمرم در راه اطاعت و بندگی‌ات صرف شود و اگر روزی برسد كه سالهای زندگی‌ام چراگاه شیطان گردد، مرا فرصت مده.»

5ـ حیات‌آفرینی
بهار، حیات است و حیات آفرین. آنگونه كه نسیم بهاری بر روحها و جانها می‌وزد، حیاتی دوباره در كالبدها می‌دمد و به عبارتی، بهار علاوه بر ویژگی سرزندگی، زندگی‌ساز نیز هست.
گفت پیغمبر به اصحاب كبار تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان می‌كند با تن و جان شما آن می‌كند

در زندگی متعادل، این موضوع كه هریك از زوجین علاوه بر درك زندگی، زندگی‌ساز باشند، یك ضرورت است. طرح این پرسش مهم، پاسخی را از عمق وجدان آدمی می‌طلبد و آن عبارت است از اینكه: «تا چه میزان، در ساختن و ترمیم زندگی دیگران، نقش ایفا می‌كنیم؟» و به عبارتی آیا شخصیت ما آن توان را دارد كه علاوه بر مشكل‌زدایی از زندگی شخصی و خانوادگی، از زندگی دیگران نیز مشكلات را بزداید؟

ویژگیهای خانواده متعادل
«بعد از اسلام كه بالاترین نعمتهاست، همسر خوب و شایسته بزرگترین نعمت زندگی است.» رسول اكرم (ص)
جنبه‌های ممتاز و برجسته خانواده متعادل كدام است؟ و اصولاً بیان آنها چه اثراتی را دربر دارد؟ خصوصیات خانواده متعادل را می‌توان در دو بعد، مورد بررسی قرار داد:
ـ در زمینه ارتباط با همسر
ـ در زمینه ارتباط با فرزند

ضمن بیان ویژگیهای مذكور بطور جداگانه و تفصیلی، اجمالاً اشاره می‌كنیم كه اولین و مهمترین تأثیر بیان خصوصیات مذكور، ارائه ضوابط روشن و متقن به منظور ارزیابی هر خانواده از میزان تعادل و استحكام روابط درونی خویش می‌باشد.
«مناسبات با همسر» در خانواده متعادل
الگوهای حاكم بر مناسبات با همسر، برچه مبانی و قواعدی استوار است؟ بررسی و تحلیل تجارب موفق و كندوكاو در روابط متقابل مرد و زن، عناوین ذیل را پیش روی ما قرار می‌دهد:
1ـ بینش تكاپویی در برابر بینش جزمی (دگماتیك)

بینش را اگر به منزله طرز تلقّی بخصوص، نحوه خاص برخورد با مسایل و نوع ویژه‌ای از نگریستن به موضوعات در نظر بگیریم، تعیین‌كننده شیوه‌ها و خط‌مشی‌های زندگی ما می‌باشد. بینشها، روشها را می‌آفرینند و تنظیم‌كننده روابط ما با جهان درون و جهان بیرون هستند.
در خانواده متعادل، زن و مرد از بینش تكاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی‌انگیزد تا نقطه‌نظر ثابت و غیرقابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ ننماید؛ به عنوان مثال، نگرش تحولی، روابط زندگی را پدیده‌ای بسته، جبری و گریزناپذیر، نمی‌پندارد. بلكه آن را همچون جریان

سیال و انعطاف‌پذیری تلقی می‌كند و برای دگرگونی آن، در خود، جسارت و جرأت اقدام می‌بیند.
بینش تكاپوی فرد نسبت به همسر، او را وا می‌دارد تا علی‌رغم پاره‌ای ضعفها و نپختگیها از ناحیه همسر، شخصیت وی را همچنان با ارزش تلقی نموده و علاوه بر حفظ جایگاه و موقعیتش، امكان تحول را نادیده نینگارد و شخصیت انسان را، پدیده‌ای رو به رشد و قابل توسعه در نظر آورد كه پیوسته فرصتهایی جهت شكوفایی آن وجود دارد و همسر وی نیز از این قاعده، مستثنا نیست

.
به طور خلاصه شخص رشید و متعادل نسبت به همسر خویش، نگرش متكی بر سه عنصر دارد:
ـ او را به عنوان فردی با ارزش و برخوردار از كرامت انسانی، می‌پذیردو
ـ او را فردی مستعد كمال و تحول می‌پندارد.
ـ علاقه‌مند به پیشرفت و ترقی او می‌باشد.

چنین بینشی، در شخصیت انسان عرصه زندگی را بر روی نوآوریها، می‌گشاید و كانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون می‌سازد.
آنتروپی و زندگی
آنتروپی (Entropy) را به كهولت و مرحله نهایی تحلیل ماده و نیروی پدیده، مرحله ركود و از بین رفتن شكل و كیفیت پدیده، تعبیر نموده‌اند. مطابق اصل دوم ترمودینامیك، انرژی درونی یك پدیده، به مرور زمان تبدیل و تغییر می‌پذیرد و به تدریج در آن نوعی استحاله و استهلاك به وجود می‌آید.
زندگی، نیز به سان یك پدیده، مشمول چنین قاعده‌ای می‌باشد. بینشهای ایستا و راكد، یعنی بینشهایی كه به تحول شخصیت و امكان دگرگونی آن با دیده تردید می‌نگرند، آنتروپی زندگی را تسریع می‌نماید.
برای مقابله با این پدیده، باید زندگی را از درون و بیرون تقویت نمود؛ از درون باید به زیباییهای باطنی مانند لذت تفكر، لحظه‌های اوج عارفانه و خلوتهای شخصی پرداخت و این زمینه‌ها را پرورش داد. در نتیجه، فردی كه به لذتهای باطنی و تجربه‌های ارزشمند دست یابد، شخصیت خود را بر علیه

هرگونه پوچی، احساس بیهودگی و ابتذال، حفظ خواهد نمود. در بعد دوم شخصیت، باید با اخذ تجارب اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی، به مبارزه علیه آنتروپی، اقدام نمود. این كیفیت كه تحت عنوان ضد آنتروپی (Neg-Entropy) موسوم است. این امكان را به افراد می‌دهد تا با توسعه روابط اجتماعی سالم، بتوانند زندگی خود را از آسیب‌پذیری و در معرض آنتروپی قرار گرفتن، حفظ كنند.

2ـ تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی
«همدردی، سرآغاز توانیی است.»
حضرت مسیح(ع)
گوهر مخزن اسرار همانست كه بود
حقه مهر بدان مهر و نشانست كه بود
عاشقان زمره ارباب امانت باشند

لاجرم چشم گهربار همانست كه بود
از صبا پرس كه ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جانست كه بود
طالب لعل و گهر نیست وگرنه خورشید
همچنان در عمل معدن و كانست كه بود

از بهترین و پرشكوه‌ترین تجلیات زندگی متعادل، سرمایه‌گذاری انسانی یا داد و ستد عاطفی بین زوجین است. در هیچ مرحله‌ای از مراحل زندگی، نمی‌توان احساس بی‌نیازی از عواف نمود. داد و ستد عاطفی در دو زمینه قابل بررسی و مطالعه است:
ـ تبادل عاطفی در ابتدای زندگی
ـ تبادل عاطفی در ادامه زندگی
مشی عاطفی در آغاز ازدواج، با شور و حرارت خاصی، حضور وافر و موثری دارد، لیكن پس از مدتی، به لحاظ عدم آگاهی و غفلت یكی از زوجین یا هر دو، نبض زندگی كند می‌شود و عواطف سرشار و با حرارت، فروكش می‌كند و لحظه‌های ملال از راه می‌رسد و گله‌ها و شكوه‌ها، هر آن به پیكره زندگی، تازیانه می‌زند و زن و شوهر، مستأصل و درمانده، متحیرند كه چرا زندگی به این مرحله تنزل نموده است. آنها از این حقیقت غافلند كه عاطفه به همان اندازه كه برای یك شروع خوب ضروری است، برای ادامه زندگی خوب نیز لازم است.

اگر دهه اول زندگی مشترك را به منزله شروع تبادلات عاطفی و همحسی زوجین تلقی كنیم و آن را فرصتی برای درك روحیات هر یك به حساب آوریم، در دهه‌های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت؛ به ویژه در سالهای میانی و پایانی زندگی مشترك كه احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی به مشكلات زوجین دامن می‌زند، تلاش آنها برای اثبات عواطف صادقانه و صمیمانه‌شان، ضرورتی بیش از گذشته می‌یابد و دوام استحكام زندگی‌شان را تضمین خواهد نمود.

شیوه‌های داد و ستد عاطفی
علی‌رغم آنكه تمامی خانواده‌ها با انگیزه برپایی یك زندگی متعادل، در این وادی گام می‌نهند، لیكن در پاره‌ای از مواررد، این تلاشها به بن‌بست منجز می‌شود. علت این امر را باید در ناكامی زوجین در دستیابی آنها به شیوه‌های موثر داد و ستد عاطفی جستجو نمود. آگاهی از شیوه‌های صحیح مبادلات عاطفی، افقهای روشنی را فراروی زوجهای جوان، قرار می‌دهد. این شیوه‌ها را در ذیل سه عنوان، می‌توان مورد بررسی قرار داد.

ـ شیوه قلبی
ـ شیوه كلامی
ـ شیوه عملی
شیوه قلبی
اولین و ابتدایی‌ترین مرحله داد و ستد عاطفی، شیوه قلبی و باطنی آن است. به این ترتیب كه قلب خاستگاه و رویشگاه تمامی ارتباطات و مناسبات انسانی است. آنچه كه بر زبان جاری می‌شود و یا از اعضا و جوارح آدمی صادر می‌شود، از نهانگاه دل و قلب برمی‌خیزد. قلب سرچشمه فیاض احساسات و تمایلات است. از این رو هرگز نباید به احساسات و عواطف منفی اجازه داد كه به زوایای قلب آدمی نفوذ كنند و آن را تحت تاثیر قرار دهند. چه، در این موقعیت، عواطف نامطلوب نسبت به یك فرد، به تدریج رشد نموده به نفرت و خصومت علیه وی مبدل می‌گردند. اگر انسان در كشتزار قلب خود بذر نفرت كاشت، طوفان درو خواهد كرد.
صورت دیگر قضیه این است كه زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر فراهم نموده قلب را بستر رویش حالاتی این گونه قرار دهیم و به عبارتی، قلب را ترتیب كنیم و همان دسه احساسات و عواطفی را كه مایلیم دیگران (به ویژه همسر و فرزند) نسبت به ما ابراز نمایند، ما در كانون درون (قلب)، نسبت به آنها پرورش دهیم. تداوم این امر چشمه‌های فیاضی را در نهاد انسان به وجود می‌آورد و آثار شكوهمند آن بر روابط او با دیگران، تجلی خواهد نمود.
شیوه كلامی
«كسی كه به همسرش بگوید: ”تو را دوست دارم“، این جمله هرگز از دل او خارج نخواهد شد.»
رسول اكرم
یكی از تواناییهای روحی و جاذبه‌های شخصیتی آدمی، ابراز محبت او نسبت به همسر و شریك زندگی‌اش می‌باشد. چه بسا كسانی كه در دل، همه‌گونه محبت نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند و در نتیجه اطمینان خاطر در خود و همسر نمی‌آفرینند و ابرهای سیاه تردید و ناامنی بر زندگی‌شان، سایه می‌افكند و ناآگاهانه شكست خود را در زندگی به سرنوشت، بخت و اقبال بد، نسبت می‌دهند.

موانعی كه در مسیر ابراز محبت، راه را سد می‌كنند عبارتند از: عدم معرفت، غرور بیجا و حجب و حیای افراطی.
آموزش مسایل زندگی به دختران و پسرانی كه در آستانه ازدواج قرار دارند، معرفتی كارآمد و مطلوب می‌آفریند و آنها را با وظایف و مسئولیتهایشان از جمله شیوه‌های ابراز محبت آشنا نموده، بخشی از مخاطراتی را كه یك زندگی جوان و نوپا را تهدید می‌كند، دفع می‌نماید.
غرور، آفت دیگری است كه راه را بر تبادل عاطفی می‌بندد. برخی از همسران جوان، به ویژه مردها، در اظهار محبت نسبت به همسرشان نوعی خست عاطفی به خرج می‌دهند و لازمه مردانگی را پرهیز از اینگونه اظهارات و توجهات می‌دانند. در حالی كه مردان بزرگ و با ضخیت در بذل عواطف

خالصانه و صمیمانه نسبت به همسر، كوچكترین تردیدی به خود راه نمی‌دهند. نمونه‌های زنده چنین مناسباتی را در سیره نبی‌اكرم(ص) و زندگی داخلی ایشان می‌توان مشاهده نمود.
مانع سوم كه احتمالاً از جانب زنان بیش از مردان در تبادل عاطفی مشكل می‌آفریند، نوعی حجب و حیای افراطی است كه نشأت گرفته از تربیت سختگیرانه والدین، فقدان الگوی مناسب در این زمینه و برخی پیشداوریهایی است كه در ذهن زوج

های جوان شكل گرفته است و متأثر از القائات منفی پاره‌ای از والدین ناآگاهی می‌باشد.
به هر حال، گفتن جملاتی كه حاكی از محبت زوجین، نسبت به یكدیگر است، نه تنها در رفع بسیاری از سوءتفاهمها، سوء‌ظنها و تردیدها موثر و كارساز است بلكه بر میزان و شدت محبت آنها می‌افزایند و شیرین كامی زندگی را تضمین می‌كند.
شیوه عملی
شیوه عملی در سرمایه‌گذاری انسانی، سومین روش داد و ستد عاطفی است. در این طریق، پایه‌های زندگی كه قبلاً از راههای قلبی و كلامی ابراز محبت، استوار شده بود، با انجام دادن خدمتی برای همسر استحكام بیشتری می‌یابد و احساس ارزش شخصی هر یك، فزونی می‌گیرد. در این مرحله، هر یك از زوجین با شناسایی دقیق روحیه همسر، مساعی خود را در جهت ارائه یك خدمت به كار می‌گیرند و با این عمل، نه تنها باری از دوش او برمی‌گیرند و مشكلات كاهش می‌یابد، بلكه این احساس را در شریك زندگی خود برمی‌انگیزند كه وی، فرد باارزشی است، زریا دیگران مترصد خدمت به او می‌باشند. پیوسته در پشت هر لطفی كه از دیگران می‌بینیم، یك احساس ارزش شخصی، برای ما نهفته است.

3ـ مثبت‌گرایی در برابر منفی‌گرایی
در دم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
اینكه می‌گویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
هر دو عالم یك فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

از مهمترین ویژگیهای خانواده متعادل، توانایی برخورد مثبت و سازنده با جهان پیرامون و یا به عبارتی «مثبت‌گرایی» است. افراد و یا خانواده‌های واجد این خصیصه، شایستگی آن را دارند كه در مواجهه با مسایل انسانی و پدیده‌ها، جنبه‌های مثبت، آموزنده و الهامبخش آن را مورد توجه قرار دهند و جنبه‌های منفی، حتی‌المقدور، مورد اغماض قرار گیرد.
چنین حالتی، متأثر از كیفیت روحی و نفسانی فرد است و تبلور باطنی زیبا، سیرتی دوست‌داشتنی و غنای درونی شخص می‌باشد. شخصی كه دارای سیرتی زیبا شد، پیوسته در همسرش آنچه را كه زیباست، مشاهده می‌كند و حتی برخی معایب او را حسن می‌بیند.

مثبت‌گرایی را می‌توان، «هنر خوب دیدن» نامید، كه خود «هنر چگونه دیدن» است، و زمانی قابلیت آن را می‌یابیم خوب ببینیم كه چشمهایمان را این گونه تربیت كنیم. شخصیت‌های بزرگوار و كریم‌النفس، آنچنان بر تمامی اعضا و جوارح خود تسلط دارند كه آنطور كه بخواهند و اراده كنند، می‌بینند. از این رو مقدمه «مثبت‌گرایی»، «مثبت‌نگری» است؛ ابتدا باید، خوبیها و مثبتها را دید و سپس بدانها گرایید.

تربیت نمودن چشمها از جنبه دیگری نیز قابل توجه است و آن «هنر چه دیدن» می‌باشد. منظور از این عنوان، «هنر حلال دیدن» است؛ یعنی آنچه را كه خدا به ما امر فرموده ببینیم و چشمها را از آنچه خدا نهی فرموده بازداریم و بپوشانیم و از این طریق بر مصونیت اخلاقی خود و خانواده‌مان بیفزاییم.
اینك از كلام ارزشمند امام سجاد(ع) قسمتی را كه تحت عنوان «حق چشم» بیان شده است، نقل می‌نماییم: حق چش این است كه:

«آن را از نگاههای آلوده حفظ كنی و خوار و بی‌مقدار قرار ندهی، طوری نباشد كه به آن به دیدهای نامناسب بپردازی، بلكه آن را برای دیدن آنچه موجب دانش عمیق تو می‌گردد و می‌توان از آن عبرت گرفت به كار بری. زیرا چشم دروازه‌ای است برای دیدن و نتیجه‌گیریهای مفید از آنچه می‌توان دید.»

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir