توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله عدالت در نهج البلاغه دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عدالت در نهج البلاغه  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله عدالت در نهج البلاغه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله عدالت در نهج البلاغه :

عدالت در نهج البلاغه

علی (ع) عدالت را درون انسان و در تلاش انسان برای دوری از هوای نفس جستجو می كند، چرا كه بدون این الزام درونی، اصولا الزام به عدالت بیرونی بی معنا است. او محبوب ترین بنده خدا را كسی می داند كه خود را بر عدل و دادگری ملزم نموده و نخستین عدل وی در حق خود، نفی هوی و امیال از نفس خویش است.

عدالت از پیچیده ترین موضوعاتی است كه اندیشه بشری درباره آن به تامل و تفكر پرداخته است. پیچیدگی نظری عدالت از یك سو، و دشواری بسیار آن در تحقق عملی از سوی دیگر، عدالت را هم به مفهومی بسیار بغرنج تبدیل كرده است و هم دغدغه ای دائمی و بزرگ برای تمامی بشریت بوده است. شاید در مورد هیچ موضوعی به اندازه عدالت بحث و بررسی نشده است

، و شاید بتوان گفت كه هیچ موضوعی به اندازه عدالت موضوع اختلاف نظر نیست و تحقق آن در مقام عمل از این هم بغرنج تر است. در اندیشه های مكتوب و غیر مكتوب موجود در ادبیات عربی و اسلامی هم اولین كسی كه به موضوع عدالت نگاه ژرفی داشته حضرت علی (ع) است.

حضرت علی (ع) هم به پیچیدگی عدالت واقف است و هم به اهمیت آن. درباره پیچیدگی عدالت عبارتی دارد كه عصاره تمام نزاعها درباره عدالت است. ایشان می فرمایند: العدل، اوسع الاشیاء فی التواصف واضعیتها فی التاصف یعنی عدل در مقام توصیف بسیار فراخ است، در حالی كه در

مقام عمل، بسیار تنگ و دشواری این بیان موجز، تبیین از پیچیدگی عدالت است. شاید راز این پیچیدگی و دشواری تحقق عدالت در عمل هم این است كه انسانها عدالت را بیشتر بر اساس تمایلات درونی خود و به طور عمده بر اساس منافع خود آن را توصیف می كنند. اما پیچیدگی درك عدالت و تحقق عملی آن مانع از تلاش برای رسیدن به آن نیست، چرا كه حضرت علی (ع) معتقد است كه به هر حال عرصه عدالت برای همگان عرصه فراختری از عرصه سمتگری است و در این

نكته بسیار مهمی است. حضرت علی (ع) می فرمایند كه در عدل وسعت و گشایش است و كسی كه اجرای عدالت او را در تنگنا قرار می دهد، ظلم و ستم بر او تنگ تر خواهد آمد! این حكم به چه دلیل است و چرا حضرت علی (ع) چنین اعتقادی را مطرح می كند این بیان معنای عمیقی دارد و آن اینكه هر كس در پناه عدل احساس امنیت نكند، هرگز در دامان ظلم احساس آرامش نخواهد كرد.

و این تعببر با عنایت به ایده ها و اندیشه های آن حضرت بهتر قابل درك است كه بدان اشاره خواهد شد. در واقع بر همین اساس است كه حضرت نه تنها پیروزی نهایی را با عدالت می داند، بلكه معتقد است كه سیره عادلانه هم به حكمت دشمن منتهی می شود(1) حضرت علی عدالت را در حوزه های مختلفی به كار برده است. یكی از این حوزه عدالت در ارتباط انسان با خداست. از نظر امام خداوند متعال در جهان را به لطف خود به سامان آورد و به امر خود از درهم ریختنش نگه داشت و به قدرت خود استواریش بخشید (2).

حضرت علی (ع) اساس هستی را عادلانه می دانست كه خداوند آن را بر پایه حق آفریده است و حق در تفكر حضرت علی مظهر مفاهیم راستی، پایداری و عدالت است. یعنی هیچ واژه دیگری همانند حق نمی تواند عصاره عدالت وارستی را نشان دهد. حضرت علی جهان هستی را جهانی عادلانه تصور می كند كه در آن حق از میان رفتنی نیست و این عدالت در هستی و خلقت، باید در رفتار انسانها هم نمود داشته باشد. در قاموس امام فصل خداوند بر مبنای عدالت است چه در

مقام خلقت و چه در مقام رفتار با بندگان خود اینجاست كه امام می فرماید: خداوندی كه در هر وعده می دهد، صادق است و فراتر از آن است كه بر بندگان خود ستم روا دارد. با آفریدگان خود به عدالت رفتار می كند و هر حكم كه می دهد از روی عدالت است (3).

در این هستی كه خداوند انسانها را هم دعوت به عدالت و پیروی از حق كرده است و آنان را از پیروزی از ابلیس كه به دلیل معصیت خداوند از درگاه الهی رانده شد، پرهیز می دهد. چرا كه عین دوری از حق و عدالت است. اینجاست كه امام علی بندگان خدا را از پذیرش امر شیطان بر حذر

می دارد. این بندگان خدا بترسید از این كه دشمن خدا، شیطان شما را به بیماری خود [تكبر و خود پسندی] دچار گرداند و به ندای خود شما را از جای بر انگیزد.(4) چرا كه عدل خداوندی ایجاب می كندكه اطاعت كنندگان شیطان را كیفر دهد و از همین روی حضرت علی (ع) می فرماید: هرگز خداوند انسانی را به بهشت نمی برد كه مرتكب عملی شده باشد كه فرشته ای را به سبب آن از بهشت رانده است. حكم او بر اهل آسمانها و مردم روی زمین یكسان است. و میان خدا و هیچیك از بندگانش مصالحه ای نیست(5) اینجاست كه امام علی هستی و دنیا را محل آزمون می داند.

آزمونی كه در آن عدالت پیشگان و پیروان حق سر بلند هستند و ستمگران و پیروان باطل در گمراهی هستند و اگر عدالت خداوندی در این دنیا درباره آنها اجرا نشود، در آخرت قطعاً اجرا خواهد شد. خداوند به انسانها و چه داده است، بر اساس آن آنان را باز خواست خواهد كرد و عدالت را در مورد آنان جاری خواهد ساخت و در این آزمون كسانی سر افرازند كه خود عدالت ورزیده اند و تقوی پیشه كرده اند و كسانی پشیمان خواهند شد كه از روی تكبر و خود پسندی امر خدا را فرمان نبرده اند.

امام علی (ع) عقوبت اخروی را جاری شدن عدالت الهی می داند و معتقد است كه: بهشت، پاداش عمل نیكوكاران را كافی است و عذاب آتش، كیفر بدكاران را بسنده است. زیرا خداوند هم انتقام كشنده است و هم یاری دهنده و كتاب خدا هم حجت آورد و هم به داوری كشد.(6) در آخرت كسانی پشیمان هستند كه در دنیا از عدالت دروی جسته اند و رفتارشان ستمگرانه بوده است. امام می فرماید: در فردای قیامت آغازگر ستم و ظلم، از پشیمانی دستش را به زندان خواهد گرد.(7) و یا می فرماید ستم بعضی از بندگان بر بندگان دیگر بدون مجازات نمی ماند.(8) چرا كه این اراده خداوند است.

بنابراین حضرت علی (ع) خلقت و جریان امور در هستی را كاملاً عادلانه می داند و این عدالت خداوند در رابطه با انسانها هم مصداق پیدا می كند، پس انسانها هم باید در رفتار خود عدالت پیشه كنند، در غیر اینصورت عدالت خداوندی ایجاب می كند كه عقوبت سختی ببینند و حضرت علی چنین عقوبتی را بر قراری عدالت می داند، و با اینحال این به معنای واگذار كردن امر عدالت به خداوند نیست، بلكه عدالت چنانكه گفته شد از اهمیتی برخوردار است كه همه انسانها باید در برقرار كردن آن تلاش كنند و با ظلم مبارزه كنند. اینجاست كه بیان حضرت درباره عدالت از حوزه رابطه انسان با خداوند خارج و رابطه انسانها با یكدیگر را پوشش می دهد

.
بنابراین از دیگاه امام فساد و تباهی هرگز نمی تواند اساس و قانون زندگی شود، فقط حق و عدالت است كه اساس زندگی است. عدالت در جامعه انسانی چگونه برقرار می شود؟ قبلاً گفته شد كه از نظر حضرت علی برقراری عدالت در عمل بسیار دشوارتراز توصیف آن است. ولی اصل مسلم بر اولیه در این راه وجود حكومت است كه به بیان های مختلف از سوی امام مطرح شده است علت آن هم اینست كه اگر انسانها به خود سپرده شوند، طغیان می كنند و توانمندانشان، ضعیفان آنها را بنده خود می كنند. امام در این باره سخن بسیار تامل برانگیزی دارد كه در چنین فضایی قدرتمندان دنیا ناتوانان را می خورند (9)

جامعه عادلانه جامعه سالم است و خداوند از دانشمندان عهد گرفته است كه برای ساختن چنین جامعه ای تلاش كنند و این امور را بدون مسئولیت رها نكنند. حكومت عادلانه مهم ترین عنصر در تحقق این جامعه عادلانه است. چرا كه معتقد است: كار مردم به جز به شایستگی زمامداران سامان نمی یابد این حكومت شایسته چگونه حكومتی است؟ حضرت علی در این مورد در زمینه های مختلف بحث كرده است. درجایی می فرماید، همانا زمامدار امین خدا در روی زمین و بر پا

دارنده عدالت در جامعه، و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است. (10) یا در جای دیگر می فرماید، دولت عادل از واجبات است.(11) اما این دولت عادل چه ویژگی دارد؟ از نظر امام دولت با ثبات ویژگی مهم یك دولت عادل است. چنانكه در توصیف وضعیت مردم جزیره العرب، قرار گرفتن یك حكومت با ثبات را نتیجه استقرار شریعت اسلام می داند: كه در آن در سایه دولت ثابت، امور به

كسانی انجام می گرفت ثبات از نظر امام به دلیل معیار مهمی است كه تنها راه بقای یك حكومت در بلند مدت احساس رضایت مردم از یك حكومت است. حضرت علی درست است كه حكومت ظالم ستمگر را هم بی فتنه دائمی ارجح می داند، ولی این به معنای تائید آن نیست، در اینجا دیدگاه وی در واقع ناظر بر همان بحثی است كه قبلاً گفته شد كه بهر حال عدالت در هستی جاری است و بالاخره روزی اجرا خواهد شد. از همین روی هم اصولاً دولت ظالم را دولت ناپایداری

 در حالی كه دولت جائر در معرض زوال و ناپایداری و نابودی است، چرا كه حق پایدار است و باطل در حال گذار است.(12) بهر حال دولت غیر عادل مجازات خواهد شد و مجازات آن در دنیا زاول و در آخرت عقوبت و عذاب الهی است و این ناشی از جهان بینی عدالت ورانه حضرت علی است.
ولی باز هم نباید نشست و بی عدالتی ها را نگریست، چرا كه خداوند به چنین امری رضایت ندارد. حكومت عادلانه باید شكل بگیرد. البته از نظر امام هم پایه و اساس حكومت باید عادلانه و از روی

تبعیت از حق باشد و هم رفتار آن باید عادلانه باشد. در عادلانه بودن رفتار حكومت به نظر می رسد كه یك اصل راهنما وجود دارد و آن هم انطباق آن با نظم هستی است. به همین دلیل هم امام در مقایسه عدل وجود، عدل را بر آن ارجح می داند، چرا كه عدل امور را در آن موفقیتی كه باید باشند قرار می دهد، در حالی كه جود به نوعی ایجاد بی نظمی در این وضعیت است(13) البته این بیان بسیار پیچیده است و واقعاً تشخص جایگاه هر چیز و هر كس بسیار دشوار است، ولی این یك اصل راهنماست كسی كه عاملاً از آن عدول كند، از محور عدالت و حق عدول كرده است. حضرت علی (ع) با وجود اینكه معتقد است بر قراری عدالت در عمل بسیار مشكل است، ولی معیارهای متعددی را هم در كنار اصل راهنمای فوق در اختیار ما قرار می دهد كه بیائد ویژگیهای رفتار عادلانه حكومت است! البته چنان كه گفته شد عمل به عدالت در عرصه سیاست و اجتماع از نگاه حضرت علی (ع) بسیار دشوار است، هر چند كه در واقع امر تبیین عدالت هم بسیار سخت است و یكی از مفاهیم چالش برانگیز بوده است. با اینحال اجرای عدالت از سوی خداوند هم قطعی است و هم بسیار آسان خواهد بود. از این رو است كه می نماید دادگر واقعی خدایی است كه در وعده خویش راستگوست و بالاتر از آن است كه به بندگانش ستم نماید.

حضرت علی (ع) اساس هستی را عادلانه می دانست كه خداوند آن را بر پایه حق آفریده است و حق در تفكر حضرت علی مظهر مفاهیم راستی، پایداری و عدالت است.
هیچ واژه دیگری همانند حق نمی تواند عصاره عدالت و راستی را نشان دهد.
اما این دشواری به معنای انتظار اجرای عدالت از سوی خداوند نیست، بلكه به بیان حضرت علی (ع) خداوند از دانمشندان عهد گرفته است كه نسبت به سیری و پرخوری ستمگر و گرسنگی ستمكش ساكت ننشیند و دست روی دست نگذارد(14) و این یعنی ضرورت و فرمان الهی برای برقراری عدالت در عرصه اجتماع و سیاست. اینجاست كه امام وارد عرصه سیاست می شود.

در اینجا امام عدالت را با تعابیر مختلفی به كار برده است. در برخی میان بیان ساده ای از عدالت دارند. در بسیاری از موارد، عدل همان انصاف است.(15) از این نظر انصاف یكی از محوری ترین موضوعات در توصیه حضرت علی (ع) به حكمرانان خود در ایالتهاست(16) و این عدل و انصاف چنانكه در مقایسه با جود گفته شد كه امور را در موضعشان قرار می دهد، در برگیرنده همگان از دوست و دشمن است و امام دادگری را در مقابل دوست و دشمن توصیه می كند و نظام عادلانه اسلامی نظامی است كه در آن همگان اعم از مسلمان یا غیر مسلمان احساس امنیت و آرامش می كنند. حكومت عادلانه اسلامی كرامت انسانی را در عالی ترین درجه ممكن رعایت می كند.

عبارتی در نامه امام به مالك وجود دارد كه با وجود تكرار آن هرگز تامل جدی درباره آن و آثار آن در عرصه اجتماع، سیاست نشده است. امام می فرماید كه مردم دو دسته اند یا برادران دینی تو هستند و یا در خلقت با تو برابرند،(17) این عبارت می تواند مبنای سیاستی كاملاً عادلانه در هر جامعه ای و به ویژه یك جامعه اسلامی باشد كه در آن انسانها به دلایل مختلف سیاسی، عقیدتی تحت فشار قرار نگیرند. حضرت آثار بسیاری برای اجرای عدالت در جامعه قائل است كه تامل در آنها می تواند بسیار اثرگذار باشد، اما علی منشا همه نیكی ها را عدالت می داند كه بالاترین درجه ایمان هم هست.

یعنی مهم ترین معیار برای ارزیابی ایمان افراد، عملكرد عادلانه آنها در رفتارهای مختلف فردی و اجتماعی است. بر این اساس است كه از دید امام از آنجا كه اراده الهی بر خلقت عادلانه هستی تعلق گرفته است، مهم ترین ملاك برای ارزیابی میزان ایمان انسانها به خداوند، نسبت عملكرد آنها با عدالت و انصاف است و نه هیچ چیز دیگر البته این ملاكی است كه امام علی آن را باز هم بیش از هر امر دیگری در امر حكومت مورد تاكید قرار می دهد و همواره بر امرای ایالات خود تذكر می

دهد كه حكومت امانتی است در دست آنان و نباید در حق رعیت استبداد كنند و بر مردم ستم كنند(18) از نظر امام هیچ عاملی برای تغییر نعمت خدا و تعجیل نقمت او موثرتر از قدرت یافتن بر ظلم نیست چرا كه خداوند همواره دعای مهمترین مظلوم را می شنود و در كمین ظالم است.
از نكته مهمی كه در اندیشه های امام علی نهفته است این موضوع محوری است كه بهر حال عدالت را بر طبق اراده الهی پیروزی داند و ظالم را در هر حال شكست خورده و این را در فقرات مهمی یادآوری كرده است. پیروزی نیافت، آنگه گناه بر او پیروز شد، و شكست خورد كسی كه با ابزار شر، غالب گشت.(19)

امام زمانی كه از ضرورت برقراری عدالت بحث می كند، ابعاد مختلفی را مورد توجه قرار می دهد. در یك بعد نگاه امام به موضوع فردی است، و در وهله اول عدالت را درون انسان و تلاش انسان برای دوری از هوای نفس جستجو می كند، چرا كه بدون این الزام درونی، اصولاً الزام به عدالت بیرونی بی معنا است و محبوب ترین بنده خدا را كسی می داند كه خود را بر عدل و دادگری ملزم نموده و نخستین عدل وی درباره خویشتن، نفی هوی و امیال از نفس خودش است.(20)

اما این پایان كار نیست، بلكه آغاز كار است چرا كه اساساً هدف از این كار اقدام به عدالت در عرصه اجتماع است، چرا كه امام گستره عدالت را حوزه همگانی می داند و بر ضرورت بر پایی عدل و اقامه آن در جامعه و عرصه اجتماع و سیاست تاكید می كند و این امر را بیش از همه وظیفه حكومت می داند، اینجاست كه هدف از حكومت و تنها غایت آن را برقراری عدالت می داند و اساساً انگیزه خود از ورود پذیرش حكومت را نیز همین می داند، آنجا كه می فرماید كه اگر نبود كه خداوند از دانشمندان پیمان گرفته است كه در برابر سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده، آرام ننشیند، هر آینه مهار شر خلافت را از گردن می انداختم. (21) از آنجا كه یكی از معیارهای عدالت را راستگویی می داند در آغاز خلافت خود می گوید كه به آنچه می گویم پایبندم و ضمانت می دهم كه آن را اجرا كنم.(22) این پای بندی به عدالت در لحظه لحظه رفتار سیاسی امام در دوران

حكومت خود و در تمامی خطابه ها، نامه های سیاسی آن حضرت كاملاً مشهود است. اما چنانكه خود امام می فرماید كه برقراری عدالت بسیار دشوار است امام هم با موانع جدی در این راه مواجه شد كه در آن زمینه مباحث زیادی موجود است. امام در بحث خود درباره ضرورت رفتار عادلانه حكومت، موضوع را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می دهد.

در وهله اول تاكید امام بر اصل حكومت است كه باید عادلانه باشد و كسانی كه شایستگی آن را دارند در مقام تدبیر امور عمومی قرار گیرند. امام علی اوج بی عدالتی را سپردن كارهای بزرگ به افراد كوچك می داند كه اوج این مسأله در حكومت اتفاق می افتد. تحقق این موضوع هم در مقام عمل با دشواریهای بسیار مواجه است و عوامل و مولفه های بسیاری مورد نیاز است كه این موضوع در سطوح مختلف مدیریت سیاسی به مرحله عمل برسند.

علی (ع) عدالت را درون انسان و در تلاش انسان برای دوری از هوای نفس جستجو می كند، چرا كه بدون این الزام درونی، اصولا الزام به عدالت بیرونی بی معنا است. او محبوب ترین بنده خدا را كسی می داند كه خود را بر عدل و دادگری ملزم نموده و نخستین عدل وی در حق خود، نفی هوی و امیال از نفس خویش است.

اما در ورای این موضوع عمده ترین تاكیدات حضرت علی در مورد عدالت، وجه اقتصادی و تلاش برای بهره مندی هر چه عادلانه تر افراد از منابع عمومی دارد. شاید بتوان گفت تمام تاكیدهای امام در مورد رفتار عادلانه به نحوی به این موضوع ارتباط پیدا كند. چنانكه انگیزه خلافت خود را عهد خداوند از علما در خاموش نماندن نسبت به سیری ستمگران اعلام كرد، در همان حال بیان كرد كه اگر مال حرامی تبدیل به كابین زنان هم شده باشد، آن را باز پس می گیرد(23) و خطاب به ابن عباس

تاكید كرد كه ارزش حكومت از یك نعلین كهنه كمتر است مگر آنكه به وسیله آن حقی ادا گردد و باطلی واقع گردد(24) و در مرحله بعدی در نامه ها و عهد نامه های حكومتی اش بیشترین تاكید را بر همین موضوع دارد. چرا كه معتقد است، امكان ندارد عدالت بر قرار گردد، مگر اینكه استشمار از میان برود.(25) استشمار هم در تمامی ابعاد زندگی بشر همواره حضور داشته و آن بهره مندی دیگران از كار و زحمت یك فرد دیگر بوده است. امام می فرماید كه عثمان در تقسیم اموال عموم

ی، گزینشی عمل كرد;، و خداوند بزرگ درباره كسانی كه اموال و امكانات را ویژه خود می سازند، حكم قطعی دارد.(26) و در بیان چرایی جنگ خود با معاویه هم مسأله مهم باز هم بهره مندی نا عادلانه آنان از اموال عمومی است: ما تصمیم داریم به سوی معاویه و شامیان (برای جهاد) برویم،

آنانكه به قانون خدا عمل نكردند و اموال عمومی را ویژه خویشان و اطرافیان خود ساختند.. از همین روی است كه در نامه به مالك هم بیش از همه در مورد چگونگی توزیع اموال عمومی بحث می كند و مالك را از این كه این اموال را ویژه خود سازد بر حذر می دارد و خطاب به وی می فرماید: از اینكه، آنچه را كه به همان تعلق دارد، به خودت اختصاص دهی، پرهیز كن! امام می داند كه حكومت

توانایی چنین ویژه سازی های راداراست، چرا كه امام خطاب به كارگزاران خود آنان را توصیه به انصاف در ارتباط با مردم می كند، چرا كه آنان خزانه داران رعیت هستند و باید در بر آوردن نیازهای آنان تلاش كنند(27) امام در جایی كه می خواهد یكی از ویژگی های پیشوایان عادل را مورد تاكید قرار دهد، باز هم بر میزان بهره مندی آنان از نعمات اقتصادی بحث می كند و می فرمایند: خداوند بر پیشوایان عادل واجب كرده است كه شأن و اندازه خود را (در بهره مندی از مواهب مادی) در حد ضعیف ترین مردم نگه دارند، تا بینوایی مستمندان آنان را گرفتار اندوه نگرداند.(28) در تمامی این موارد باز هم باید یاد آور شویم كه چرا حضرت علی معتقد است برقراری عدالت در عمل دشوارتری

ن امور است، هر چند كه توصیف آن و تعریف از آن بسیار آسان باشد. این توصیه های مكرر به حاكم آن نیز از همین روی است و در واقع به همین دلیل هم است كه می فرمایند: زمامداری ها، میدان آزمون مردان است. (29) كسانی از این آزمون بیرون می آیند كه عدالت بورزند. عدالت حاكم موجب پایداری ملت است و این را هم حضرت علی تصریح كرده است و هم تجارب بشری به ما گوشزد می كند، امام علی در این باره می فرمایند: امور رعیت جز با اصلاح زمامداران اصلاح نمی گردد(30)

و صالح بودن زمامداران هم به عدالت است از این نظر عدالت عنصر ذاتی و مهم ترین ركن سیاست از دیدگاه امام علی (ع) است و اندیشه سیاسی وی بدون درك مفهوم و اهمیت عدالت از نظر ایشان قابل درك نیست. از دید امام وجه اصلی تمایز حكومت اسلامی با دیگر قسمت ها عدالت و دوری از ستم است چرا كه ستمگری حاكم مهم ترین عامل برای از میان رفتن اصول اخلاقی در

جامعه است. در پایان این مقاله باز هم بر آن عنصری كه حضرت علی بیش از هر چیز بر آن تاكید می كند، اشاره می كنیم و آن قطعی بودن اجرای عدالت از سوی خداوند چه در این دنیا و چه در

آخرت است حضرت در این باره می فرماید: من از رسول خدا شنیدم كه گفت: روز رستاخیز ستمگر را بیاورند و او را نه یاری بود نه كسی كه از سوی او پوزش بخواهد. پس او را در دوزخ افكنند.(31) راز این كه امام علی در هنگام شهادت خود قسم می خورد كه رستگار شد به همین امر بر می گردد كه هرگز در مقام حكومت و یا غیر مقام آن بر احدی ظلم روا نداشته است و هرگز خود را در مقام حاكمان جائر ندیده است. امام همواره به همگان توصیه می كرد كه با او آن گونه كه با سلاطین جور سخن می گویند، سخن نگویند،(32) چرا كه امام تجسم نظری و عملی عدالت بودند.

پی نوشت ها:
1 – نهج البلاغه، حكمت 224/ 2 – نهج البلاغه، ترجمه عبدالحمید آیتی، خطبه 228، ص 549/ 3 – نهج البلاغه، ترجمه عبدالحمید آیتی، خطبه 227/ 4 – نهج البلاغه، همان خطبه 227، ص 567/ 5 – همان، ص 567/ 6 – همان، خطبه، 82، ص 161/ 7- همان، حكمت 186/ 8 – خطبه 176/ 9 – عف العقول، از سخنان حضرت علی، مدیت 57/ 10 – شرح غرر الحكم، ج 6 ص 236/11 – همان، ج 4، ص 41/12 – غرر الحكم، ج 5، ص 25، ج 1، ص 321 و ج 4، ص 10/13 – حكمت 437! عدل هر چیزی را در جای خودش قرار می دهد و بخشش آنها را از جای خود بیرون می كند. عدل همه افراد را در بر می گیرد وجود افراد خاصی را بهره مند سازد پس عدل شریف و برتر است. / 14

– نهج البلاغه خطبه 3/15 – نهج البلاغه، حكمت 231/16 – نهج البلاغه، نامه 53/17 – نهج البلاغه، نامه 53/18 – نهج البلاغه، نامه 5/19 – نهج البلاغه حكمت 1241/20 – نهج البلاغه، خطبه 87/21 – همان، خطبه 3 /22 – همان، خطبه 66/23 – همان‎/ – نهج البلاغه، حكمت 262/25 – غرر الحكم، 256/26 – نهج البلاغه، نامه 52/27 – نهج البلاغه، نامه 51/28 – نهج البلاغه، خطبه 309/29 – نهج البلاغه، حكمت 441 /30 – خطبه 216/31/- نهج البلاغه، خطبه 164/ 32 – نهج البلاغه، خطبه 216

منبع: http://www.farsnews.com/newstext.phpnn=8407230165

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir