توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله پروین اعتصامی دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پروین اعتصامی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پروین اعتصامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله پروین اعتصامی :

تولد
« پروین اعتصامی در 25 اسفند 1285 شمسی در تبریز از مادری آذربایجانی وپدری در اصل آشتیانی به دنیا آمد »
« گفته اند از روزی كه به زندگی چشم گشود دنیا را شناخت طفلی كه یك شبه رهی صد ساله پیمود »
« خانم رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر است. وی در روز 25 اسفند 1285 خورشیدی در تبریز بدنیا آمد. »

پدر پروین
« یكی از نویسندگان و دانشمندان ایران میرزا یوسف خان اعتصام الملك است . پدر بزرگ پروین میرزا ابراهیم خان آشتیانی به عنوان پیشكاری مالیه آذربایجان زادگاه خود را ترك گفت : و سالها در تبریز سكونت گزید . در سال 1253 شمسی در شهر مذكور یوسف اعتصامی به وجود آمد و تحصیلاتش را در مكاتب و مدارس آن شهر پایان داد . در زبان تركی ( آذربایجان و اسلامبولی ) دبیری بی حرف شده است . فرانسه را نزد معلمین فرانسوی یاد گرفته و درین زبان بدون مبالغه مترجمی توانا و دانا است . به گفته علامه دهخدا در لسان و ادب عرب بالخصوص یكی از ائمه و اركان بشمار است چنان كه در احاطه و معرفت به لغات عرب در ایران بی همال و در مصر و عراق و شام معاصر كم نظیر است . فارسی را به حد اعلا عالمانه می دانسته است و خطوط چهارگانه معمول در نوشته های ایرانی را با زیبایی و مهارتی شگرف نقاشی می نموده است . اولین مطبعه حروفی را او در تبریز بنا نهاد . در تهران دارالتالیف وزارت فرهنگ را عهده دار بود و مدتی هم ریاست كتابخانه سلطنی را برعده داشت . در دوره دوم مجلس ایران به وكالت مجلس شورای ملی انتخاب شد . ریاست كتابخانه مجلس و عضویت كمیسیون فرهنگ را تا آخر عمر حفظ كرد . در تبریز با دختر خانمی از خانواده ای محترم و قدیمی آن شهر ازدواج كرد و پروین محصول گرانبهای این پیوند حاصلخیز و با حرمت است . اعتصام الملك در 1316 در تهران بدرود حیات گفت »

مادر پروین
« از خاندان فتوحی تبریزی است خانمی مدیر ، صبور ، خانه دار و عفیف است . یك دختر و سه پسر بوجود آورده است و به همان اندازه كه مرحوم اعتصام الملك جوهر و قریحه دردانه دخترش را تمیز می دهد و میدان و ابزار تولید كارگاه ضمیر و دانش پروین را هموار و فراهم می سازد . خانم مادر او هم پروراندن احساسات لطیف و شاعرانه دختر را با توجه به حال و كار او مد نظر قرار داده است . »

كودكی و نوجوانی پروین
« پروین اعتصامی در 25 اسفند 1285شمسی در تبریز از مادری آذربایجانی و پدری در اصل آشتیانی به دنیا آمد . به سال 1291 پدرش اعتصام الملك دل از تبریز بر كند و خانواده را به طرف تهران حركت داد . بدین ترتیب از پنج سالگی در تهران اقامت گزید و از آنجا فقط برای چند مسافرت كوتاه در داخل و خارج كشور ایران از خدمت پدر خارج شد . تحصیلات ابتدایی را در یكی از مدارس تهران انجام داد . دستور زبان فارسی و قواعد ادب عرب را نزد پدر آموخت . از سن شش سالگی در محفل ادبی پدرش كه با حضور دانشمندانی چون بهار تقوی ، بهار ، افسر و بسیاری از كبار دیگر تشكیل می یافت ، حاضر بود استعداد شگرف شاعرانه اش از همان دوران خودنمائی و بروز كرد . در سن هشت سالگی شعری به سبك انوری سرود كه تقوی از آن با اعجاب در شرحی بر دیوان پروین سخن رانده است ))
« در یازده سالگی فردوسی ، نظامی / مولانا جلال الدین / ناصر خسرو ، منوچهری ، انوری و فرخی را می شناخته و درباره آنان اظهار عقیده می كرده و گاهی نظریاتی صائب می داده است »

خاطرات کودکی پروین
«چند بار از پدرم و دیگر بزرگتر ها شنیده بودم که می گفتند : بهار مرد بزرگی است راستی راستی هم خیلی بزرگ بود من وقتی جلوش می ایستادم به نظر می رسید که یک نهال کوچک جلو یک سرو بلند ایستاده است ـ سایه اش از خودش هم بلند تر بود ـ می گفتند بهار آدمی مهمی است هم نماینده مجلس است و هم شاعری بزرگ که شعر های خیلی خوبی می گوید خیلی دلم می خواست من هم مثل او شوم قدم مثل او بلند بشود و مثل او شعرهای خوبی بگویم ولی اصلاٌ دوست نداشتم و دلم نمی خواست که مثل او نماینده مجلس شودم راستش اصلاٌ نمی دانستم مجلس چیست که نماینده مجلس را بفهمم بهار دو سه بار بهم گفته بود : پروین وقتی که تو بزرگتر بشوی شاعره بزرگی خواهی شد »

جوانی
« تحصیلات متوسطه اش را در مدرسه دخترانه آمریكایی تهران پایان داده است . زبان و ادبیات انگلیسی را دقیق و عمیق یاد گرفته و دو سال در مدرسه ای كه درس خوانده است ، ادبیات فارسی انگلیسی تدریس كرده است .»
« تحصیلات ادبی و عربی را نزد پدر آموخت و به تحصیلات عالیه خود در دانشگاههای معتبر ادامه داد. در جشن فارغ التحصیلی خود خطابه زن و تاریخ را ایراد كرد (خرداد سال 1303 خورشیدی) كه بسیار مورد توجه و تشویق واقع گردید »

افکار پروین
« آن شب را تا نیمه شب فکر می کردم و خوابم نمی برد همیشه با خودم فکر می کردم که چرا بعضیها بیچاره اند ؟ چرا بعضیها خوشبختند و بعضیها بدبخت ؟ چرا بعضیها در ثروت و نعمت غرقند و بعضیها به نان شب هم محتاج ؟ هر شب موقع خواب ذهنم پر می شد از چراهایی که جوابی برایشان نداشتم .»

دیوان پروین
« دیوان اشعار پروین اعتصامی كه شامل 6500 بیت از قصیده و مثنوی و قطعه است تاكنون چندین بار به چاپ رسیده است »
« از حیث تمامی شعر فارسی و ایجاز در کلمات و نهایت سادگی و روانی و انسجام کلمات و نتیجه و شاعرانه که خاص گویندگان فارسی زبان است و در یکی دو سه شعر جهانی را پیش چشم شما گذراند و هزاران مطلب ناگفته و ناگفتنی را بیاد شما می آورند این قطعه « مست و هوشیار» پروین واقعاٌ شاهکار فراموش ناکردنیست »
عشق گمشده؟
« آیا این زن جوان و زیبا كه در سی چهارسالگی زندگی اش تمام شد و اینهمه شعرهای شیرین و دلكش سروده عشقی نداشته است ؟ آیا همه عشق وجودش را به شعر و اندوه و تنهایی سپرده بود ؟ در این صورت چگونه ممكن است چنین شعر روان و لطیف و شیرین از چنین وجودی بتراود؟

بدون اینكه به هیچكدام از سئوالات بالا جواب بدهم ، به نقل و قول چند تن از نزدیكان و دوستانش درباره زندگی قلبی و روحی او می پردازم . خانمی كه از نزدیكترین دوستان او بوده در این باره گفت: پروین با من گاه و بیگاه از یك عشق اثیری و خیالی حرف می زد . عشقی كه گویا در هفت سالگی قلب كوچكش را از آتش سوزانده است. یك روز بی مقدمه به من گفت : تنها روزگار خوشبختی ، روزگار كودكی است . پرسیدم : چرا گفت : برای اینكه همه چیز در این روزگار پاك و پاكیزه و دست نخورده است حتی عشق . گفتم : تو در كودكی عاشق بوده ای با شرم و حیا جواب داد : اگر بشود اسم عشق بر آن گذاشت و هنوز هم همه لحظات شیرین آن روزها در خاطرم مثل برق می سوزاند و مرا گاهی بگریه می اندازد ;. آنوقت در سكوت همیشگی خودش غرق شد و نگاه صاف و ساده اش را غمی دیر پا در خود فرو كشید . من این سكوت را با احتیاط شكستم و گفتم (( عشق در جوانی و در سن كمال می تواند پاك و بی غش باشد . این به آن عشقی مربوط است كه در دل خانه می كند ))

با تعجب نگاهم كرد و سپس با نارضائی گفت : گمان نمی كنم . عشق كودكی یك چیز دیگر است حتی عشق مادر به فرزند هم نمی تواند جای آن را بگیرد ;..))
یكی از بستگان او می گفت : (( پروین بسیار می گریست اما همیشه در تنهایی می گریست غمهایش را برای خودش نگه می داشت و كسی را محرم نمی یافت اگر پای صحبتش می نشستی و حتی در خسته آمیز ترین لحظات كه هر كسی می خواهد از درد درون حرف بزند / او ساكت می ماند و حرف ها را از حالت خصوصی و شیرین و خودمانی به جاهای دیگر می كشانید .»
تنهایی پروین
« روزها هفته ها و ماهها می آمدند و می رفتند و من کم کم بزرگ می شدم ـ شعرهایم من خودم داشتند قد می کشیدند و بزرگ می شدند توی مدرسه همه فهمیده بودند که من عاشق شعرم پدرم اسمم را توی مدرسه دخترانه آمریکاییهای تهران نوشته بود در آن زمان دختر ها خیلی کم به مدرسه می رفتند یک روز میسل سولر توی حیاط مدرسه گیرم انداخت اولش کمی درباره درسها برام حرف زد بعد گفت :

پروین جان تو خیلی گوشه گیر و تنهایی همه این را می گویند این تنهایی و انزوا برای دختر خوبی مثل تو با سن و سالی که داری اصلاٌ خوب نیست سعی کن بیشتر با اطرافیانت بجوشی در جوابش گفتم : خانم من خیلی هم تنها نیستم و به راستی هم خیلی تنها نبودم دور و برم هر چیزی جان داشت و زبان داشت . کسی که با درختها و سبزه ها خو بگیرد و با پروانه ها آواز بخواند و با آسمان آبی و ستاره ها و ماه و خورشید هر دم قراری تازه بگذارد مگر می شود که تنها باشد تنهایی و گوشته گیری نعمتی بود برای من در تنهایی خودم را بهتر می شناختم و اصلاٌ دلم نمی خواست وقت خودم را با صحبت و بگو مگو با دختر های دیگر تلف کنم آخر چطور می توانستم دختر های هم کلاسم را همدم خودم بدانم ؟ در حالی که آنها چیزهایی را دوست می داشتند که من دوست نداشتم و من چیزهایی را می خواستم و علاقه داشتم که آنها نمی خواستند و علاقه نداشتند ـ من که دختری نامهربان و کم عاطفه ای نبودم همکلاسیهایم را دوست می داشتم و آنها هم دوستم می داشتم . »

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir